وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا / 72 : فرقان
و آنان كه در مجالس باطل شركت نمي كنند[و شهادت دروغ نمي دهند] و چون بر ناپسندي بگذرند به شتاب از آن دوري مي جويند.
شرح و تفسير
زور در لغت به معناي انحراف از حق است; و اگر به دروغ هم زور ميگويند، به سبب اين است كه دروغ انحراف از راستي و حق است. در قرآن مجيد در سه مورد ديگر لفظ زور به كار رفته است كه در همه آنها مقصود سخن و كار خلافِ حق است. لغو نيز در لغت صداي گنجشك و مرغان هوا را ميگويند كه بدون فكر و انديشه از آنها صادر ميگردد; و براين اساس، به هر سخني كه به منطق و انديشه متكي نباشد و بيهوده و بي فايده باشد، لغو ميگويند. قرآن يكي از صفات مؤمنان را پرهيز از لغو و اعراض از لغوِ ديگران بيان كرده وزندگي بهشتيان را نيز عاري از سخن لغو و دروغ توصيف كرده است.
حقيقت اين است كه خداوند در ميان خود و بندگانش حدود و مرزهايي قرار داده است كه بارها در قرآن به آنها تصريح شده و فرموده است هر كس به حدود الهي تجاوز كند ظالم و اهل آتش خواهد بود. گناه به منزله ورود به منطقه ممنوعه الهي است; و در قرآن تصريح شده كه حتي شركت در جلسات گناه به منزله شركت در گناه است. حضور در جايي كه در آن به آيات الهي و مقدسات و فرمانهاي دين اهانت مي كنند و علناً مرتكبِ فسق و فجور و گناه مي شوند و نيز سكوت در مقابل آنان رضايت و امضاي عملي است و به نوعي تشويق ديگران به گناهكاري و مايه تقويت كفر و جري شدن گناهكار در گناه و همچنين لغزش خود انسان است.لذا اسلام فرمان داده است كه خود را به گناه آلوده نكنيم و در آستانه آن هم قرار نگيريم.
امام صادق (ع) مي فرمايند: «هرگز شايسته نيست مؤمن در مجلسي بنشيند كه در آن خدا را نافرماني مي كنند و او قادر به جلوگيري نيست.»
امام علي (ع) در تعريف سخن لغو فرمودند: «هر سخني كه در آن ياد خدا نباشد بيهوده است.»
براي حفظ طهارت دل و پاکي اعمال و رفتار و در نهايت رسيدن به جامعهاي عاري از فساد لازم است سه راهکار اساسي زير بکار گرفته شود؛
يکي از پيامدهاي منفي ترک امر به معروف و نهي از منکر، شريک شدن در معاصي اهل گناه است، چرا که سکوت در مقابل گناهکاربه منزله ي تاييد عمل اوست. وقتي شخص مجرم مشاهده کند ديگران در مقابل رفتار نادرست او عکس العمل نشان نمي دهند در انجام محرمات الهي جرات پيدا مي کند. به طور کلي هر کس که با عده اي در رفتارشان موافق باشد و به اعمال آنها رضايت داشته باشد، اگر چه در عمل آنها را ياري نکند ولي از آنان محسوب مي شود و رضايت قلبي او نسبت به فعل گناه، او را نزد خدا شريک جرم معصيت کاران قرار مي دهد.بنابراين هر مسلماني وظيفه دارد براي رهايي از شرکت درگناه اهل معصيت، در صورت مشاهده خلاف، اگرچه قدرت جلوگيري از انجام منکر را نداشته باشد حداقل با زبان نهي از منکر و مخالفت و ناراحتي خود را ابراز کند، اين وظيفه اي است که مخصوصا در محيط زندگي انسان بايد به آن توجه خاص شود تا اهل معصيت جرات تکرار عمل خلاف را پيدا نکند.
1) آشنايي با معارف دين و شناخت صحيح احکام شريعت و پيامدهاي مثبت و منفي اعمال خوب و بد. از اين رو بايد راه کار زير را انجام دهيد:
الف. وي را با اعمال و رفتاري که از نظر اسلام گناه و معصيت شمرده ميشوند، آگاه سازيد. چه بسا جواناني که به خاطر بياطلاعي از گناه بودن عملي، به آن آلوده شدند و آثار منفي آن آنها را آلوده ساخت و ديگر نتوانند خود را از آن دور سازند. لذا وي را به مطالعهتوضيح المسائل مرجع تقليدشان تشويق کنيد و کتابهاي گناهشناسي، نوشته آقاي محلاتي، گناهان کبيره نوشته شهيد دستغيب و… را نيز مورد مطالعه قرار دهند.
ب. هميشه پيامدهاي منفي گناهان و پيامدهاي مثبت حفظ پاکي و طهارت را بصورت غير مستقيم گوشزد کنيد. و او را از محيطهاي آلوده برحذر داريد.
2) در تقويت بينانهاي اعتقاد و ايمان وي اقدام کنيد. توجه داريم که ايمان به خدا و توکل به او و تمسک به تقواي الهي و توسل به اهل بيت(ع) آثار مثبت فراواني دارد و يک مانع دروني از ارتکاب گناه و آلوده شدن به معصيت است. پر واضح است که هميشه انگيزههايدروني مؤثرتر عمل ميکنند تا اهرمهاي بيروني. براي رسيدن به اين هدف راه کار زير را مؤثر است.
الف. وي را به مطالعه کتب اعتقادي مانند جهانبيني اسلامي نوشته شهيد مطهري. اصول عقايد نوشته آقاي مصباح و آشنائي با اصول عقايد نوشته آقاي ميرباقري و غرويان ترغيب کنيد.
ب. از او بخواهيد به اعمال عبادي و عبادت الهي به ويژه نماز و روزه اهتمام جدي داشته باشند که در تقويت اراده و نورانيت دل دور شدن فکر و ذهن از گناه و جلوگيري از اعمال ناروا بسيار مؤثر و مفيد است. چرا که ان الصلاة تنهي عنالفحشا و المنکر .
ج. به منظور زنده نگه داشتن روحيه خداترسي و تقويت ايمان و آرامش روحي و رواني، او را به موعظه و پندهاي اخلاقي و عرفاني دعوت کنيد. چه خودتان و چه ديگران در پند دهي و موعظه نمودن کوتاهي نکنيد و در اين مسير از کتب شهيد دستغب مانند کتابهايمعاد – سراي ديگر – قلب سليم و… که روح ايمان و خداترسي را در وجود او زنده نگه ميدارد نيز کمک بگيريد. به ويژه اين کتابها را در اختيار او قرار دهيد تا مطالعه کند.
وي را به شرکت در جلسات مذهبي و ديني اعم از جلسات معارف دين مانند شرکت در کنفرانسهاي علمي و ميزگردها و مناظرهها و سخنراني دانشمندان دين و يا جلسات موعظه و شرکت در مراسم دعا و زيارت. نمازهاي جمعه و جماعت و محافل دوستي مذهبي…ديني ترغيب کنيد و حتي او را همراه خود به اين جلسات ببريد.
3. بعد از دادن اطلاعات (مفاد بند 1) و ايجاد انگيزه و دادن روحيه و ترغيب به عمل (مفاد بند 2) نوبت به مراقبتهاي رفتاري ميرسد. يعني مطابق با سن وي بايد به او آگاهي داد و وي را ترغيب نمود و نسبت به او کنترل داشت. حال چنانچه فرد مورد نظر يک جواناست با روش کنترل از راه دور و حفظ احترام و ارج نهادن به مقام و منزلت فردي و اجتماعي او و همين طور رعايت اطمينان به او اعمال او را از دور کنترل کنيد که مبادا علي رغم آگاهي و انگيزه بالا براي يک بار هم که شده فريب شيطان را خورده و به گناه آلوده گردد لذا مواظبورود او به محيطهاي آلوده و همراهي با افرادي که احتمال آلوده بودن آنها ميرود باشيد البته نه به اين صورت که هميشه همراه او حرکت کنيد بلکه تذکر دهيد و گاه به پيامدهاي شرکت در اين محيطها در او دقت کنيد مانند دير آمدن – بيخوابيها و بدخوابيها، تغيير رژيم غذايي،تغيير خلق و خوي و بهانهگيري و… بهترين شيوه کنترل جوانان کنترل در دوستگزيني آنها و توجه و مراقبت به دوستان آنهاست. لذا ابتدا سعي کنيد در انتخاب دوست به او کمک کنيد و اگر دوست ناباب و نامناسب دارد او را از نامناسب بودن آنها با ارائه دليل آگاه ساخته و از اوبخواهيد سطح دوستي با آنها را کاهش دهد و خود در انتخاب دوست مناسب به او کمک کنيد. بعد از کنترل از طريق دوستان بهترين شيوه کنترل جوانان آن است که با مشورت خود آنها تمام اوقات فراغت او را پر کنيد و براي زندگي او برنامهريزي کنيد البته بدون اين که او احساس کنداين برنامه تحميلي است. و اين که برنامه مورد علاقه او نيست بايد اقدام کنيد. مبادا برنامه تحميلي و يا مورد علاقه او نباشد. اگر جوانان ما با بزرگترهاي خود رابطه دوستي داشتند و برنامهاي براي زندگي خود ترسيم مينمودند هرگز محيط آلوده نميشد تا زمينه تهاجم فرهنگي فراهمگردد چرا که تمام اعضاي آن جامعه مصونيت دروني دارند. در پايان به برخي از پيامدهاي منفي گناهي که به آن اشاره کرديد ميپردازيم.
نوشيدن مشروبات الکلي موجب سست شدن اراده و از بين رفتن رغبت به عبادت و کارهاي شايسته شده و انجام هر کار پست و خلافي را براي آدمي سهل و آسان مينمايد و در يک کلام غيرت ديني و اخلاقي فرد را از او سلب و هدايت فردي و شخصيت فرد را از اونابود ميکند و لذا از انجام هر کار زشت و ناروائي ابايي ندارد و حتي نسبت به نزديکان خود احساس غيرت و جوانمردي نميکند. خوش بودن تنها مرام و مسلک او ميشود و براي رسيدن به اين هدف از هزينه نمودن هر ارزش اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي و اعتقادي و… دريغنميکند و ارزان آنها را از کف ميدهد. بنابراين با آگاه نمودن فرد مورد نظر از اين پيامدها و تعميق نمودن اين اطلاعات – با تکرار و مطالعه کتب معرفي شده – او را از درون بر عليه اين فساد و انحراف برانگيزيد تا خود به مبارزه با اين مفسده حرکت کند. دوست عزيز بي ترديد با تکيهبه عنايت حضرت حق و عمل به راهکارهاي ارائه شده به هدف الهي خود خواهيد رسيد و اميدواريم خداوند سبحان شما را در راه خدمت به بندگانش ياري دهد و توفيقات روز افزون خود را روزي شما گرداند.