13ابان و کلام امام خامنه ای روحی فداه

1- سال 68؛ عدم آرامش آمریکا در برابر انقلاب

انقلابی با جوهر فکری اسلامی ممکن نیست از تعرض آمریکا و امثال آن خود را برکنار بداند. اگر انقلاب اسلامی متعرض آمریکا هم نمی شد آنقدر فشار، حیله و خدعه علیه این نظام و انقلاب صورت می گرفت تا آنرا منحرف کنند. آمریکا که بر تخت امپراطوری زر و زور تکیه زده است نمی تواند در برابر رشد فکرها و اندیشه هائی که پایه آن واژگون کردن تخت استکبار است آرام بنشیند(68/8/10)

2- سال 69؛ دادن امتیاز به آمریکا اشتباه است

ملت‌ ایران‌ باید بداند ـ و می‌داند ـ که‌ حل‌ همه‌ی‌مشکلات‌ بزرگ‌ و کوچکش‌ که‌ غالباً معلول‌ دوران‌ طاغوتی‌ سلطه‌ی‌ بیگانگان‌ برکشور یا محصول‌ جنگی‌ است‌ که‌ همان‌ بیگانگان کینه‌ورز و استیلا طلب‌ بر ماتحمیل‌ کردند، تنها و تنها از همین‌ راه‌ میسر خواهد بود. یعنی‌ از راه‌ تمسک‌به‌ اسلام‌، تلاش‌ و مجاهدت‌ یکپارچه‌ و متحد، استغنا از بیگانگان‌ و دشمنان‌، دفاع‌ از مظلومین‌ و مبارزه‌ با سلطه‌جویی‌ و سلطه‌جویان‌ و تسلیم‌ نشدن‌ دربرابر ترفندها و توقعات‌ و تحمیلهای‌ استکبار و در رأس‌ آن‌ آمریکا. در جمهوری‌اسلامی‌ اگر کسانی‌ تصور کنند که‌ با امتیاز دادن‌ به‌ آمریکا و دیگران‌ خواهند توانست‌ به‌ مقاصد و اهداف‌ نظام‌ اسلامی‌ برسند، سخت‌ در اشتباهند. این‌ تصورباطل‌، ناسپاسی‌ نسبت‌ به‌ پیروزیهای‌ بزرگی‌ است‌ که‌ ملت‌ مسلمان‌ ما درسایه‌ی‌ توکل‌ و استقامت‌ و مجاهدت‌ به‌ دست‌ آورده‌ است، و ناسپاسی‌ و کفران‌ نعمت‌، بلیه‌یی‌ است‌ که‌ از آن‌ باید ترسید و به‌ خدا پناه‌ برد. اردوگاه‌ استکبار سرمایه‌داری‌، از سر برآوردن‌ نیروی‌ اسلامی‌ متوحش‌ و بشدت‌ نگران‌است‌ و آن‌ را زنگ‌ خطری‌ برای‌ بهره‌برداری‌ نامشروع‌ خود از مظاهر حیاتی ‌همه‌ی‌ عالم‌ بلکه‌ برای‌ ادامه‌ی‌ حیات‌ خود می‌داند اگر کسانی‌ تصور کنند که‌امریکا که‌ خود مرکز اصلی‌ این‌ اردوگاه‌ پرفتنه‌ و فساد است‌ ممکن‌ است‌ بانظام‌ اسلامی‌ که‌ مظهر حیات‌ مقتدرانه‌ی‌ اسلام‌ است‌، سر آشتی‌ و مساعدت ‌داشته‌ باشد، بسی‌ ساده‌لوحانه‌ اندیشیده‌اند(69/8/13) 3- سال 70؛ نقشه آمریکا: سرگرم کردن جوانان به مسایل متفرقه

هر حرکتى که منجر به این بشود که نسل جوان احساس کند باید از صحنه‌ى مقاومت کناره بگیرد، این حرکت، باواسطه یا بى‌واسطه، مربوط به امریکا و نظام استکبارى است؛ این یک معیار کلى است. هر کارى که در کشورهاى دیگر کردند، این‌جا هم مى‌خواهند بکنند: سرگرم کردن جوانان به مسائل جنسى، سرگرم کردن جوانان به مسائل شخصى، آلوده کردن جوانان به مواد مخدر و مسکر، منحرف کردن ذهن جوانان از آرمانهاى انقلابى و اهداف اصلى، متوجه کردن آنها به اهداف کوچک و جزیى و صنفى و امثال اینها، متزلزل کردن ایمان نسل جوان به اسلام، متزلزل کردن ایمان نسل جوان به اصول انقلاب اسلامى و جمهورى اسلامى و حتّى به امام، و نیز هر چیزى که در راه این مبارزه‌ى عظیم به‌کار گرفته مى‌شود و وجودش لازم است، آن را در چشم نسل جوان، بى‌رنگ و بى‌اثر و بى‌فایده و مهمل جلوه دادن. اگر شما جایى چیزى در این مضمونها دیدید، در کتابى خواندید، در رمان ترجمه‌شده یا نوشته‌شده‌یى مطالعه کردید، در مقاله‌ى ترجمه‌شده‌یى یا در شعر و یا در فلسفه‌بافى‌یى مشاهده کردید، حتّى در تظاهرات به اصطلاح جسورانه و پُرخشمى چیزى از این قبیل دیدید، آن را متهم کنید؛ بدانید که تصادفى نیست؛ بدانید که امریکا از شما مى‌ترسد؛ بدانید که بزرگترین پستهاى استکبار عالمى، از حضور شما در صحنه، احساس ناامنى مى‌کند(70/8/15)

4- سال 71؛ زندگی ملت با تسلیم آمریکاشدن خوب نمی‌شود

ملت ما بحمداللَّه در صحنه است. ملت ما، امروز نقطه امید یگانه‌اى است که در میان ملتهاى زیر ستم، مثل ستاره‌اى مى‌درخشد. مواظب باشید این نقطه امید براى ملتها کور نشود و این ستاره درخشان، روزبه‌روز نور امید را به دل ملتها بیشتر بتاباند. این، وظیفه تاریخىِ ملت ماست. گمان نکنید اگر مبارزه ملت ایران سر نمى‌گرفت و نمى‌ایستاد، براى او در محیط زندگى مشکلاتى وجود نمى‌داشت. این، تبلیغ آنهاست. مبادا چنین تصوّر شود که اگر ملت ایران تسلیم زور، تسلیم امریکا و تسلیم استبداد جهانى گردد، حال و زندگى خوبى خواهد داشت. این اشتباه است. نگاه کنید به کشورهایى که تسلیم شدند؛ ببینید چه روزگارى دارند. نمى‌خواهم از این کشورها اسم بیاورم. ببینید چه وضع فاجعه‌بارى در این کشورها حاکم است. اگر عزّتى هست، اگر رفاهى هست، اگر آزادى و استقلالى هست، در سایه ایستادگى مقابل استکبار جهانى است. بیشترین امید من در این مورد، به شما جوانان است. حرف درباره شما جوانان بسیار است؛ ولى امروز، مجال نیست. شما هم مى‌خواهید بروید و ان‌شاءاللَّه به تظاهرات امروز ملحق شوید. نمى‌خواهم وقت را بگیرم. اجمالاً عرض مى‌کنم: شما دانشجویان و دانش‌آموزان – چه پسران و چه دختران – وظایف سنگینى بر دوش دارید. غیر از وظیفه درس خواندن، که وظیفه دانشجویى و دانش آموزى است؛ وظیفه انقلابى بر دوش دارید، وظیفه اسلامى و دینى هم بر دوش دارید. چه در محیط دانشگاهها و چه در محیط مدارس. این مبارزه، مبارزه امروز و یک روز و دوروز و یک سال و دوسال نیست؛ مبارزه نسلهاست. آن نسلى که از مبدأ و آغاز انقلاب فاصله گرفته است، اگر بخواهد ایران را به عزّت برساند و بسازد و عظمت ببخشد و الگوى زنده‌اى در مقابل ملتهاى دیگر قرار دهد و بینى استکبار را به خاک بمالد، باید یک نسل انقلابى و اسلامى و متدیّن باشد و آن، شما هستید(71/8/13)

5- سال 72؛ خطرات مذاکره با آمریکا برای جمهوری اسلامی

شما وقتى با کسى قهرید، وقتى با کسى حرف نمى‌زنید، رودربایستى با هم ندارید. در مقابلِ هم، هیچ حالت توقّعى وجود ندارد. اما وقتى با کسى مذاکره شروع شد؛ پشت میز نشستید؛ یک قهوه با هم خوردید؛ یک گپ دوستانه هم در کنارش با هم زدید؛ در فلان محفل بین‌المللى نشستید و با همدیگر یک خرده درددل کردید؛ بعد رودربایستى به‌وجود مى‌آید. آن‌وقت، اوّلِ شروعِ تحمیلات است. بدبختیهاى انقلابهاى دنیا و تسلّط و نفوذ آمریکا – همان‌طور که عرض کردم – از همین جا شروع شد. مثل کشورهایى که بنده نمى‌خواهم اسم آنها را بیاورم. امروز هم آن کشورهاى بیچاره، غالباً چهره‌هاى بسیار بدى دارند. این است که روى مذاکره فشار مى‌آورند. اصرار مى‌کنند که «ایران چرا نمى‌آید با ما مذاکره کند؟» عدّه‌اى هم که آدمهایى ساده‌لوحند، یا نمى‌دانم، مرعوبند، یا بى‌اطّلاعند، یا غیر سیاسى‌اند، در داخل خودمان این حرفها را تکرار مى‌کنند. من نمى‌دانم مى‌فهمند چه دارند مى‌گویند؟! بنده البته معتقدم: این حرفهایى که گاهى زده مى‌شود، از طرف بعضى مسؤولین درجه دو و سه نظام جمهورى اسلامى است. بحمداللَّه، دولت و رئیس جمهور و وزرا، به فضل پروردگار، در آن قدرتِ روحى و معنوى واقعى و صحیح قرار دارند و براى خدا ایستاده‌اند. اما بعضى از این درجه دومیها و سومیها، که غالباً آدمهاى غیرمسؤولند، گاهى زمزمه مى‌کنند: «چرا اینها با آمریکا مذاکره نمى‌کنند؟ چرا نمى‌گویند؟ چرا نمى‌روند حرف بزنند؟ حرف زدن چه ضررى دارد؟!» خیال مى‌کنند حرف زدن دو نفر آدمِ معمولى است که گوشه‌اى بنشینند و صحبت کنند. نمى‌فهمند این مذاکره‌اى که دشمن این قدر روى آن اصرار مى‌کند، چه خطرات بزرگى براى جمهورى اسلامى دارد؛ که من شمّه‌اى از آنها را عرض کردم. بنده معتقدم که تکرار این حرفها از طرف آنها هم، کار بدى است. من این را عرض مى‌کنم. این نظر بنده است. بنده معتقدم: براى رایج کردن یک گناه در عمل، یکى از راههایش این است که آن گناه را در زبانها رایج کنند. آن قدر بگویند که قبحش از بین برود(72/8/12)

6- سال 73؛ رابطه با آمریکا مردود است

مذاکره‌ و رابطه‌ با امریکا به‌ عنوان‌ دشمنی‌ مغرور و افزون‌خواه‌ مردود است؛ هدف‌ امریکائی‌ها از انجام‌ مذاکره‌ با ایران‌ یافتن‌ راهی‌ برای‌ وارد آوردن‌ فشار بر دولت‌ جمهوری‌ اسلامی‌ است‌. ما با آنها هیچ‌ مذاکره‌ای‌ نداریم‌ زیرا از آنها نمی‌ترسیم‌ و به‌ آنها نیز هیچ‌ احتیاجی‌ نداریم‌. میان‌ ما و رژیمی‌ که‌ به‌ بهانه‌ واهی‌ و دروغین‌ هواپیمای‌ مسافربری‌ ایران‌ را سرنگون‌ کرد و دهها نفر را به‌ شهادت‌ رساند و حتی‌ عذرخواهی‌ هم‌ نکرد، هیچ‌ رابطه‌ محبت‌آمیز و عطوفت‌ و دوستی‌ وجود ندارد. شعار «مرگ‌ بر آمریکا» برخاسته‌ از اعماق‌ جان‌ مردم‌ ایران‌ است؛ رابطه‌ ما و رژیم‌ امریکا به‌ مفهوم‌ نفرت‌ از طرف‌ ملت‌ ایران‌ و خصومت‌ خباثت‌آمیز از طرف‌ رژیم‌ آمریکاست‌ و تا هنگامی‌ که‌ نظام‌ جمهوری‌ اسلامی‌ در خط صحیح‌ حرکت‌ می‌کند و آرمانها و اهداف‌ او الهی‌، اسلامی‌ و قرآنی‌ است‌ این‌ نفرت‌ و نیز مقابله‌ با سردمداران‌ استکبار جهانی‌ و در رأس‌ همه‌ آنها آمریکا به‌ قوت‌ خود باقی‌ خواهد ماند مگر آنکه‌ آنها رفتار خود را تغییر دهند که‌ بعید به‌ نظر می‌رسد(73/8/11)

7- سال 74؛ دشمن غفلت نمی‌کند

بنده یک وقت عرض کردم دانشگاهها باید سیاسى باشند و دانشجو باید سیاسى باشد. معناى این حرف آن است که دانشجو باید قدرت تحلیل سیاسى داشته باشد تا جبهه‌بندیهاى دنیا را بشناسد؛ تا بفهمد امروز دشمن کجاست و از کجا و با چه ابزارى حمله مى‌کند. این، براى شما لازم است. اگر شما تلاش سیاسى، کار سیاسى، مطالعه و مباحثه سیاسى نداشته باشید، این توانایى را پیدا نمى‌کنید. البته توجّه داشته باشید که دشمن از همین امر استفاده نکند. دشمن با کمال هوشیارى ایستاده است. امیرالمؤمنین علیه‌الصّلاةوالسّلام فرمود: «و من نام لم ینم عنه(4)»؛ مراقب باشید که اگر شما غفلت مى‌کنید، دشمن از شما غفلت نمى‌کند. دشمن با کمال هوشیارى مراقب است(74/8/10)

8- سال 75؛ فواید شعار مرگ بر آمریکا

ملت ایران، شعار مبارزه با استکبار را باید به عنوان پرچم و مشعلى حفظ کند. چرا؟ چون اگر این عَلمِ برافراشته حفظ نشود و این شعار، افسرده و گم شود، راه ملت گم خواهد شد. استدلال واضحى هم دارد. چون دشمنىِ آن دشمن، آشکار است و براى اهل بصیرت، مخفى نیست و دشمنِ آشکار هم، با وجود این که دشمنیش آشکار است، شیوه‌هایى براى فریب دارد. غالب ملتهایى که فریب خوردند و دولتهایى که اشتباه کردند، از این جا اشتباه کردند که روشهاى دشمن را درست نشناختند. اگر ما روشهاى دشمن را نشناختیم و مبارزه با دشمنى که مى‌خواهد ما را نابود کند، به فراموشى سپردیم، بدیهى است که راهى را خواهیم رفت که دشمن مى‌پسندد؛ یعنى راه نابودى، راه ویرانى، راه فساد. پس، مبارزه با استکبار، یک شعار همیشگى است. منتها مطلب اساسى این است که یک ملت هوشمند، همیشه برخورد با شعارها را درست انتخاب مى‌کند. یک وقت، انسان فقط شعارى را دائماً بر زبان جارى و تکرار مى‌کند؛ این کارِ زیادى نیست. یک وقت، شعار را مى‌شکافد، در آن تعمّق مى‌کند و بر اساس آن، کار انجام مى‌دهد؛ این درست است. در شعار مبارزه با استکبار – که امروز گفتم تجسّم استکبار، دولتِ متجاوز امریکاست – خود امریکاییها و دولتمردان امریکایى، از اوّل انقلاب تا به حال، راههایى را طى کردند، براى این که این شعار را از فضاى کشور ایران بزدایند. چرا؟ چون تا این شعار وجود دارد، تا ذهن مردم از «مرگ بر امریکا» پُر است، تسلّط دوباره امریکا بر این کشور و منابع آن، ممکن نیست. پس، تا وقتى که فضاى کشور، از ضدّیت با دولت متجاوز امریکا – به صورت تبیین شده – پُر باشد، امریکا قاعدتاً دیگر راهى به این کشور ندارد. نه مى‌توانند در سیاست این کشور دخالت کنند، نه به منابع اقتصادى این کشور تسلّط یابند و نه حضور فرهنگى در این جا داشته باشند. اگر بخواهند به این کشور برگردند، راهش این است که اوّل، این شعار را حذف کنند؛ اوّل دشمنىِ ملت ایران با نظام سلطه و با سلطه‌گر و به طور مشخّص با امریکاى مستکبر را از بین ببرند(75/8/9)

9- سال 76؛ ماندگاری 13 آبان متکی به جوانان است

سیزدهم آبان، مسأله اى است که به صورت تاریخى به جوانان مربوط مى شود زیرا از ابتدا این موضوع با حضور جوانان شکل گرفت و با حضور آنان تداوم پیدا کرد و امروز هم مسأله مبارزه با استکبار جهانى وابسته به جوانان است. جوانان از منظر دینى یک نقطه امید و شکوفایى هستند، هر آنچه که در جامعه به جوانان متکى باشد، به صورتى ماندگار، باطراوت و تازه باقى خواهد ماند و طراوت و تازگى مسأله مبارزه با استکبار نیز به خاطر اتکا آن به جوانان است. جوان گوهر شور و عشق و صفا و معنویت فروزان است و اولین استفاده از این شور و صفا و معنویت این است که جوانان نفس خویش را معنا و تعالى بخشند و خود را به ذات مقدس باریتعالى یعنى زیبایى و حقیقت مطلق متصل کنند(76/8/14)

10- سال 77؛ ملت ایران وضع اقتصادی خود را اصلاح خواهد کرد

ملت ایران بدون تردید وضع مادى و اقتصادى خود را اصلاح خواهد کرد و این مهم به عزم و تصمیم به کار در همه طبقات جامعه، همکارى با دولت و حمایت از مسئولین کشور، شجاعت در اقدام و تأثیر نپذیرفتن از سیاستهاى خارجى و تبلیغات بیگانه نیازمند است و نه ارتباط با آمریکا و رفتن زیر بار زورگویانى که سالها تجربه ارتباط با آنها را داریم. ایران اسلامى امروز در دنیا عزیز است و این عزت به برکت ایستادگى و نه گفتن به استکبار به دست آمده است و بدون تردید عوامل تحریک شده دشمن نخواهند توانست «نه گفتن» به استکبار را از ملت ایران بگیرند(77/8/12)

11- سال 78؛ برخی تلاش می‌کنند 13 آبان روز نرمش با آمریکا شود

کسانى که دلشان آن طرف است، الان هم هستند. اینها به چیزى به نام استقلال ملى، هویت ملى، شخصیت و عزّت ملى باور ندارند. تربیتهایشان طورى است که به آنها اجازه نمى‌دهد درست بفهمند که حضور یک قدرت استکبارى در یک کشور، چقدر براى یک ملت، زیانبار و سنگین است. دستورات اسلام هم براى بعضى از آنها چندان اهمیت و ارزشى ندارد. اینها همیشه یک اقلیت کوچک بودند؛ امروز هم هستند. البته فعّالیت مى‌کنند، تبلیغات مى‌کنند، تبلیغات دشمنان اسلام را ادامه مى‌دهند؛ اما دلِ متن مردم، بخصوص جوانان – دانشجویان، دانش آموزان و سایر قشرهاى مختلف جوان – هر جا هستند، درک مى‌کنند که براى یک ملت، بزرگترین اهانت این است که تسلیم قدرت استکبارى بیگانه باشد. هرکس که اهل تحلیل باشد، این معنا برایش روشن است که امروز امریکا براى ایران هیچ نقشه‌اى جز نقشه استکبارى ندارد؛ یعنى بازگشت به وضعیت قبل از انقلاب! معلوم است که ملت ایران در مقابل این نقشه مى‌ایستد. این، آن جهتگیرىِ ضدّاستبدادى ملت ایران است. البته تلاشهایى از طرف دشمنان هست: تبلیغات مى‌کنند، حرف مى‌زنند، سفسطه مى‌کنند؛ بعضى حتّى سعى مى‌کنند روز سیزده آبان را – که روز مقاومت در مقابل استکبار است – به روز نرمش در مقابل امریکا تبدیل کنند! اگر نگوییم ساده لوحى است، ناچاریم بگوییم خیانت است؛ منتها چون انسان نمى‌خواهد بگوید خیانت، لابد این کارها از روى ساده‌لوحى و غفلت است. شما جوانان باید خیلى هوشیار و بیدار باشید؛ باید اهداف دشمن را بشناسید. امروز قدرت استکبارى امریکا هدفش تسلط بر دنیاست و این چیزى نیست که پنهان و پوشیده باشد. حتى دولتهاى اروپایى از تهاجم فرهنگى و از دخالت و از نفوذ مداخله جویانه پول امریکا گله دارند. مسأله، مسأله تصرّف و دست‌اندازى است. البته کشورهایى هستند که نمى‌توانند مقاومت کنند و بایستند؛ اما ملت ایران ایستاده است. آن طرفِ مقابل هم تهدید مى‌کند، تطمیع مى‌کند، چرب‌زبانى مى‌کند، تبلیغات مى‌کند؛ از همه اینها هم یک هدف را دنبال مى‌کند، تا این‌که راهى بگشاید و مجدّداً وارد کشور ایران شود و دوباره بساطش را پهن کند و بتواند آن وضع شرم‌آور قبل از انقلاب را براى ملت ایران تکرار نماید؛ اما بدون تردید ملت ایران در مقابل این طمعهاى استکبارى، با قدرت تمام خواهد ایستاد(78/12/8)

12- سال 79؛ فضادهنده به دشمن جهت مانور، طرف منافع ملی نیست

اگر کسی‌ با عمل‌ و گفتار خود به‌ دشمن‌ میدان‌ مانور می‌دهد، روز 13 آبان‌ یعنی‌ روز اعلام‌ پایداری‌ ملت‌ در برابر آمریکا را به‌ روز ذلت‌ تبدیل‌ می‌کند، و مدام‌ در حال‌ ایجاد تفرقه‌ و اختلافات‌ است‌ نمی‌تواند خود را طرفدار عزت‌ کشور و منافع‌ ملی‌ قلمداد کند. (79/8/11)

13- سال 80؛ افراطی‌ها می خواهند برای صهیونیست‌ها فرش قرمز پهن کنند

چرا باید برخی‌ مسؤولان‌ که‌ به واسطه‌ اظهار طرفداری‌ از اسلام‌، انقلاب‌ و آرمانهای‌ امام‌ دارای‌ شأنی‌ شده‌اند، ناگهان‌ طرفدار لیبرال‌ دموکراسی‌ غرب‌ با چنین‌ ماهیتی‌ شوند و در نقطه‌ مقابل‌ مردم‌ سالاری‌ دینی‌ قرار گیرند؟ یکی‌ دیگر از نقاط ضعف‌ این‌ اندک‌ مسؤولان‌، قانون‌شکنی‌ در حوزه‌ اندیشه‌ است؛ این‌ افراد برخی‌ شبهاتی‌ را که‌ به‌ سبب‌ سستی‌ ایمانشان‌ در ذهن‌ آنان‌ بوجود آمده‌، بجای‌ آنکه‌ در مجامع‌ علمی‌ و تخصصی‌ طرح‌ و بررسی‌ کنند در افکار عمومی‌ مطرح‌ می‌نمایند و نام‌ آنرا هم‌ تجدید نظر می‌گذارند در حالیکه‌ این‌، خیانت‌ به‌ افکار عمومی‌ و هرهری‌ مسلکی‌ است‌. این‌ افراد افراطی‌ که‌ در آنزمان‌ ما را سازشکار می‌نامیدند، اکنون‌ در نقطه‌ مقابل‌، حاضرند رسما در مقابل‌ آمریکا و انگلیس‌ عذرخواهی‌ نمایند و برای‌ سرمایه‌داران‌ صهیونیستی‌ فرش‌ قرمز پهن‌ نمایند. دنیازدگی‌، ضعف‌ مدیریت‌ و سرگرم‌ شدن‌ به‌ فعالیتهای‌ جزئی‌ و حزبی‌ و عدم‌ اتحاد کلمه‌ از دیگر آفات‌ و عیوب‌ برخی‌ مسؤولان‌ است؛ جمع‌ شدن‌ برخی‌ از مدعیان‌ سیاسی‌ تحت‌ عنوان‌ حزب‌، برای‌ کسب‌ قدرت‌ و ایجاد هیجانهای‌ کاذب‌ و غوغاسالاری‌ در مورد مسائل‌ کوچک‌ و جزئی‌، به‌ معنای‌ تحزب‌ نیست‌ بلکه‌ روشهای‌ غلط سیاسی‌ رایج‌ دنیا است‌(80/8/12)

14- سال 81؛ آمریکا آدم‌ها با نرخ‌های متفاوت می‌خرد

سیزده آبان سال پنجاه‌وهشت آن روى سکّه بود و ورق برگشته بود؛ یعنى این نهضت با پایدارى ملت مسلمان و رهبرى امام بزرگوار به پیروزى رسیده بود. بنابراین موذیگرى و دسیسه امریکایى علیه کشور به شکل دیگرى صورت مى‌گرفت. در این‌جا سفارتخانه خودشان را به مرکزى براى خرابکارى تبدیل کرده بودند؛ چه خرابکارى سیاسى، چه جاسوسى، چه خریدن اشخاص و شخصیّتهایى که در انقلاب وارد بودند. یکى از ابزارها همین است که شخصیّتها و افراد مؤثّر و بانفوذ را بخرند. همه‌جا و همیشه هم آدمهاى بى‌ایمان و بى‌وجدان یا سست‌بنیاد پیدا مى‌شوند که یک دستِ ثروتمند و قدرتمند بتواند آنها را خریدارى کند. قیمت آدمها هم متفاوت است؛ بعضیها را ارزان مى‌خرند، بعضیها را یک‌خرده گرانتر مى‌خرند! اگر شما به اسناد لانه جاسوسى – که ظاهراً شصت، هفتاد جلد کتاب یا بیشتر منتشر شده است – مراجعه کنید، جاى پاى این خیانتها را مى‌بینید. اینها عکس‌العمل ملت ایران را به همراه داشت. مظهر شهامت و سرعت عملِ ملت ایران هم دانشجویان بودند؛ آن هم دانشجویانى که پیرو خطّ امام بودند، نه دانشجوى وابسته به فلان حزب سیاسى یا فلان تشکیلات گوناگون و بى‌ایمان؛ نه، دانشجویى که خطِّ امام را قبول داشت و به آن مؤمن بود. آنها شهامت لازم را یافتند و رفتند سفارتخانه را تصرّف کردند و این اسناد را بیرون کشیدند. مضمون سیزدهِ آبان، اینهاست؛ یعنى مقابله با زورگویى، دسیسه و استکبار(81/8/13)

15- سال 84؛ ملت ایران مظلومی نیست که تن به ظلم دهد

سیزدهم آبان، روز نماد مظلومیت ملت ایران است. ملت ایران در سیزدهم آبان مظلومیت خود را فریاد کرد. اسنادى که از لانه‌ى جاسوسى بیرون آمد و در حدود صد جلد حقایقى آشکار شد – که موجود است و چاپ شده و در دسترس همه است – نشان مى‌داد که دولت امریکا علیه ملت ایران و منافع ملت ایران – بخصوص بعد از پیروزى انقلاب اسلامى – لحظه‌یى را فروگذار نکرده است. منتها این ملت بزرگ از آن مظلوم‌هایى نیست که تن به ظلم بدهد؛ مظلوم است، اما در مقابل ظلم مى‌ایستد و آن را تحمل نمى‌کند(84/8/13)

16- سال 86؛ خوف و حزن نداشته باشید

امروز امریکا قدرتش، هیمنه‌اش، ابهت ابرقدرتى‌اش در چشم ملتها ریخته و ملتها بیدار شده‌اند؛ جرئت و جسارت پیدا کرده‌اند. و عامل اصلى شما هستید؛ شما ملت ایران، شما جوانها، که قیام کردید، ایستادید، انقلاب کردید، حرف حقى را زدید، پاى آن حرف ایستادید. «انّ الّذین قالوا ربّنا اللَّه ثمّ استقاموا»؛ استقامت کردید. نتیجه این است که خداى متعال رحمت و برکتش را بر شما نازل میکند؛ «تتنزّل علیهم الملائکة الّا تخافوا و لاتحزنوا». خوف از دشمن در دل جوانان ایرانى نیست. جوانان ما از دشمن نمیترسند. حزن و اندوه بر اینکه زیر سلطه‌ى دشمنند، در دل آنها نیست. «الّا تخافوا و لاتحزنوا»؛ خوف نداشته باشید، حزن و اندوه نداشته باشید. این پیام ملائکه‌ى الهى و فرشتگان الهى به شماست(86/8/9)

17- سال 87؛ آدم‌های خسته، تسخیر لانه جاسوسی را تخطئه می‌کنند

دانشجویان ما این حرکت بزرگ را انجام دادند. آمریکائى‌ها هنوز دل‌پرىِ خودشان را نسبت به این حرکت پنهان نمیکنند. متأسفانه در داخل کشور هم یک عده آدمهاى پشیمان، آدمهاى خسته، آدمهاى هوسى – که با هوس، حرکتى را انجام میدهند، بعد دنبال زندگى راحت خودشان که میگردند، هوسهایشان عوض میشود – از بین همان جوان‌هاى آن روز، آن کار را تخطئه کردند و تخطئه میکنند! اما بدانید، کارِ بسیار بزرگى بود. همان طور که امام فرمودند، از انقلاب اول بزرگتر بود؛ چون فرو ریختن هیمنه‌ى سلطه‌ى آمریکائى و استکبار آمریکائى در ایران و در جهان بود. (87/8/8)

18- سال 88؛ ملت ایران فریب ظاهر آشتی‎جویانه آمریکا را نمی‌خورد

تا زمانی که دولت امریکا از روحیه استکباری خود و تهدید، دست بر ندارد، ملت ایران، فریب سخنان به ظاهر آشتی جویانه دولت امریکا را نخواهد خورد و به هیچ وجه نیز از استقلال، آزادی، منافع ملی و حقوق خود عقب نشینی نخواهد کرد(88/8/12)

19- سال 89؛ نمونه‌از تحقیر ملت ایران توسط آمریکا

سیزده آبان، اینجا شد نماد دو حقیقت بزرگ، دو حقیقت بسیار حساس و خطیر: یکى طمع‌ورزى آمریکائى‌ها؛ که اگر یک ملت از حق خود، از شرف خود دفاع نکند، استبداد و استکبار تا اینجا پیش مى‌آیند که یک قانون ظالمانه‌اى مثل کاپیتولاسیون را بر این ملت تحمیل میکنند. هدف سلطه‌هاى استکبارى این است. اینجور نیست که روابط دولتى مثل دولت آمریکا با یک کشورى که به قدر او زور و قدرت ندارد، مثل دو تا کشور عادى باشد؛ نه، از نظر خود آمریکائى‌ها، رابطه‌ى بین آمریکا و کشورهاى به قول خوشان جهان سوم، رابطه‌ى ارباب و رعیت است؛ آنها اربابند، اینها رعیتند. آنها هر اختیارى در این کشور دارند؛ نفتش را ببرند، گازش را ببرند، منافعش را ببرند، پولش را بگیرند، منافع آمریکا را در اینجا تأمین کنند، ملت را هم اینجور تحقیر کنند. یک استوار آمریکائى توى گوش یک امیر ارشد ارتش ایران میزد، کسى هم جوابگویش نبود! توى همین پادگانهاى گوناگون کشور، وقتى یک نظامى دون‌پایه‌ى آمریکائى با یک افسر ارشد ایرانى روبه‌رو میشد، مثل یک ارباب حرف میزد! ارتشى‌ها ناراحت بودند، جرأت نمیکردند؛ اما کارى نمیتوانستند بکنند(89/8/12)

20- سال 90؛ پرچم آمریکا زیرپای جوانان ایرانی لگدمال شد

امام خمینی(ره) به پشتوانه اراده اسلامی و ایمانی ملت ایران که ناشی از اتکا به خداوند و ایستادگی در مسیر بود، پرچم تسلط ظالمانه و متکبرانه امریکا را از بام ایران به پایین انداختند و این پرچم زیر پای جوانان مؤمن کشور، لگدمال شد(90/8/11)

21- سال 91؛ با روش‌های موذیانه می‌خواهند اختلاف‌افکنی کنند

آنها هى دنبال اینند که یک کارى پیدا کنند. یکى از کارهاى مهم آنها این است که با روشهاى موذیانه و موریانه‌وار، بین ما اختلاف بیندازند؛ این جزو کارهاى رائج اینهاست، این کار را از قدیم انجام میدادند. البته متبحر و کارشناس کامل این کار، انگلیسى‌هاى خبیثند؛ آنها در زمینه‌ى ایجاد اختلاف، از همه کارشناس‌ترند؛ آمریکائى‌ها پیش آنها شاگردى میکنند، از آنها یاد میگیرند! ایجاد اختلاف از راه‌هاى نفوذ، مثل موشهاى دزد، مثل موریانه، وارد شدن و نفوذ کردن؛ اینها جزو کارهاى متعارف آنهاست. ما باید حواسمان جمع باشد. باید اختلافات به حداقل برسد(91/8/10)

جستجو