لزوم شناخت دشمن
امیرمؤمنان (ع) میفرمایند:
(واعلموا انکم لن تعرفوا الرشد حتی تعرفو الذی ترکه ) . بدانید که شما راه رشد و تعالی انسانها و جامعه اسلامی را نخواهید شناخت تا اینکه بدانید چه کسی این راه را ترک کرده (و مسیرش را بسته است) .
کسی که دشمن را نشناخته روزی در دام او گرفتار شده و پاره پاره خواهد شد.
لذا خدای تعالی ما را از دشمن خود بر حذر داشته و فرموده:
(یا ایها الذّین آمنوا لا تتخذوا عدوّی و عدوّکم اولیاء )
ای کسانی که ایمان آوردهاید دشمن من و دشمن خودتان را به دوستی نگیرید.
اینک این سوال مطرح میشود آیا کسانی که فاطمه زهراء(ع) را آزردند و پهلویش را شکستند و به اعتراف کتب معتبره اهل سنت محسنش را شهید کردند دشمن خدا نیستند؟!
فاطمه زهرا سلام الله علیها ولزوم معرفت مصائب
قلب انسان نقش بسیار مهمی در تکامل او ایفاء مینماید.
از امام جواد الائمه(ع) نقل شده که فرمودند:
(القصد الی الله تعالی بالقلوب ابلغ من اتعاب الجوارح بالاعمال ).
با قلوب به سوی خدای تعالی روی آوردن رساتر وبلیغ تر است از به خستگی درآوردن اعضاء و جوارح با اعمال.
یکی از راههای ارتباط قلبی با خدا این است که انسان در شادی و غم، رنگ خدایی بگیرد.صبغه الله و من احسن من الله صبغه ) و این مهم هنگامی تحقق خواهد یافت که قلب انسان به مقتضای روایت ( الذین یفرحون لفرحنا و یحزنون لحزننا ) با اهل بیت که حجتهای خدا هستند در حزن و سرور هماهنگ گردیده و تابع محض ایشان شود. دراین میان حزن اهمیت بسزایی یافته. قلبی که برای خدای تعالی و اولیاء او محزون و اندوهگین شده سه ویژگی دارد:
1- قلب حزین و اندوهناک محبوب خداست، چنان که درروایت آمده است:
(انّ الله یحب کلّ قلب حزین ) خدای تعالی هر دل اندوهناکی را دوست میدارد.
2- دل غمگین و قلب شکسته به مقام حضور پروردگار باریافته و آنرا درک خواد نمود. در حدیث قدسی است که خدای تعالی به داوود پیغمبر(ص) فرموده:
(انا عند المنکسره قلوبهم ) .من نزد کسانی هستم که دلهایشان شکسته است.
3- کسی که برای مصائب و غمهای اهل بین (ع) مهموم و دلش دردناک شده، نفس کشیدنش تسبیح خدا و اندوهش عبادت به حساب میآید.درروایت آمده:
( نفس المهموم لظلمنا تسبیح و همه لنا عباده ).
کسیکه غمناک است برای ظلمی که به ما شده، نفسش تسبیح و اندوهش برای ما عبادت است.
باید بدانیم که شرارههای حزن واندوه درمصائب اهل بیت (ع) آنگاه روشن و مشتعل خواهد شد که این مصائب شناخته و معلوم گردد.
و از این بیان جایگاه معرفت به مصائب واضح و آشکار میشود. شیخ صدوق (ر) درعقاب الاعمال از امام باقر(ع) نقل نموده فرمودند:
( من لم یعرف سوء ما اتی الینا من ظلمنا و ذهاب حقّنا و ما رکبنا به فهو شریک من اتی الینا فی ما ولّینا به).
کسی که نشناسد بدی آنچه که به ما آمده است از ظلمی که به ما شده و از بین رفتن حقمان آنچه برآن حمل شده و وادار شدیم پس او شریک کسی است که (این ظلمها را) برسر ما آورده است ، در آنچه که ما (از طرف خداوند) ولی برآن شده بودیم .
مصیبت فاطمه زهراء (س) سخت تر و تلخ تر از محنت کربلا
امام صادق(ع) به مفضل فرمودند:
(ولا کیوم محنتنا بکربلاء و ان کان یوم السقیفة و احراق النار علی باب امیرالمومنین و الحسن و الحسین و فاطمة و زینب و ام کلثوم و فضة و قتل محسن بالرفسة اعظم و ادهی و امر لانه اصل یوم العذاب).
و هیچ روزی مانند روز مصیبت ما در کربلا نیست، اگرچه روز سقیفه و آتش زدن درب خانه امیرمومنان(ع) و حسن و حسین و فاطمه و زینت و ام کلثوم و فضه و قتل محسن(ع) دراثر لگدی که به شکم مادرش زدند بزرگتر و ناگوارتر و تلخ تر است چرا که آن روز، اصل روز عذاب است .
آری اگر درب خانه فاطمه را آتش نمیزدند کسی جرات نمیکرد که خیمههای اهل بیت (ع) را در کربلا به آتش بکشد. اگر آن دست ناپاک و آن تازیانهها بر جسم پاره تن پیامبر خدا (ص) فرود نمیآمد در کربلا هم بدنهای جگر گوشههای آل عبا زیر تازیانه یزیدیان مجروح نمیگشت. این ستمها همه برخواسته از سقیفه است،آنها غدیر خم را به فراموشی سپردند و با کودتای شوم سقیفه، آینده جامعه مسلمین را به تباهی کشاندند وا زا ینجاست که امام صادق(ع) میفرمایند:
(لانّه اصل یوم العذاب)
برای اینکه این روز(روز سقیفه) اصل روز عذاب است
و چه زیباست سروده علامه محقق آیه الله حاج شیخ محمد حسین اصفهانی قدس سرّه که فرمودند:
فما رماه اذ رماه حرمله و انما رماه من مهد له
سهم اتی من جانب السقیفه و قوسه علی یدالخلیفه
و ما اصاب سهمه نحر الصبی بل کبد الدین و مهجه النبی
آن تیری که حرمله بسوی گلوی حضرت علی اصغر(ع) انداخت، به دست او پرتاب نشد، بلکه (درحقیقت) کسیکه مقدمه این کار را فراهم کرد این تیر را انداخت.
این تیری است که از جانب سقیفه آمده و کمانش در دستان خلیفه(ابوبکر و عمر) است. و این تیر به گلوی آن کودک شش ماهه نخورد بلکه (در حقیقت) به جگر دین و قلب پیامبر(ص) اصابت نمود.
فاطمه زهرا سلام الله علیها وعهد الهی :صبر در مصائب
کمال انسانی در تخلّق به اخلاق و صفات الهی است. خدای تعالی تحمل مصائب را نشانی برای انسان کمل و خلیفه خدا قرار داده است و میخواهد به همه نشان دهد که امیرمؤمنان (ع) همان طور که (عین الله الناظره و اذن الله الواعیه و یدالله الباسطه و لسان الله الناطقه) هستند، در صبر نیز آیه اتم و اعظم و آینه تمام نمای صبر خدای متعال میباشند.
درکتاب اصول کافی از موسی بن جعفر (ع) نقل شده که خدای تعالی، جبرئیل و میکائیل و ملائکه مقرب خود را به حضور پیامبر(ص) و امیرمؤمنان(ع) فرستاده تا در حضور ایشان عهد و پیمان الهی بر صبر نمودن در مصائب امیرمؤمنان(ع) عرضه شود. و آن حضرت(ع) در حضور پیامبر(ص) صبر و تحمل دراین مصائب را قبول فرموده و اعلام رضایت نموده.
بزرگترین مصیبتی که خدای تعالی از امیرمؤمنان(ع) پیمان گرفت تا در آن صبر نماید،واقعه تلخ مظلومیت فاطمه زهراء(ع) بود. دراینجا امیرمؤمنان (ع) فرمودند:
والذی فلق الحبه و برأ النسمه، لقد سمعت جبرئیل (ع) یقول للنبی: یا محمد عرفّه انّه ینتهک الحرمه الله و حرمه رسول الله صلی الله علیه وآله و علی ان تخضب لحیته من رأسه بدم عبیط. قال امیرالمومنین(ع) فصعقت حین فهمت الکلمه من الامین جبرئیل حتی سقطت علی وجهی و قلت :نعم قلبت و رضیت…
به آن خدایی که دانه را شکافت و نفس انسان را آفرید هر آینه شنیدم که جبرئیل (ع) به پیامبر(ص) میگفت:ای محمد برای او بیان کن که حرمت شکسته خواهد شد و آن همان حرمت خدا و حرمت رسول خدا(ص) (یعنی حرمت فاطمه زهراء ع) میباشد،و همچنین محاسنش با خون تازه سرش خضاب خواهد شد.امیرمؤمنان(ع) فرمود: چون این کلمه را از جبرئیل امین دریافتم بیهوش شدم تا اینکه با صورت به زمین افتادم (و به خدای تعالی) گفتم: بله قبول کردم و راضی شدم… پس این عهد الهی بر فاطمه زهراء(ع) و حسن و حسین (ع) عرضه شد و همه قبول فرموده و اعلام رضایت نمودند.
فاطمه زهرا سلام الله علیها و (اعلان حقانیت امیرمؤمنان(ع) و بطلان سقیفه)
احیای ایام فاطمیه احیای غضب حضرت زهراء (ع) و غضب الهی است بر غاصبان خلافت چرا که:
(ان الله لیغضب لغضب فاطمه)
خداوند به خاطر غضب فاطمه (س) غضب میکند.
برپایی خیمههای عزای فاطمی، کشیدن خط بطلان است بر خلافت سردمداران سقیفه. بزرگذاشت این ایام، تداوم نهضت فاطمی است در اعلان حقّانیت امیرمومنان (ع) .
آری فاطمیه فریاد مظلومیت علی (ع) است از حنجر تشیع در گوش عالمیان.
فاطمیه زمزمه بغض آلود محبّ علی (ع) است در ترویج ولایت و اصلاح عقائد و اخلاق امت پیامبر (ص).
تداوم نهضت فاطمّیه :
اصلاح اصول و فروع دین و اخلاق و فرهنگ دینی
آثار نهضت فاطمیه در سه بعد مهم ظهور مییابد:
1- اصلاح اصول دین:
مسئله امامت یکی از اصول دین اسلام است که پیامبر اکرم(ص) در غدیر خم رسما آنرا اعلام نمودند امامت امیرمومنان (ع) در غدیر خم به امر خدا با نزول آیه (یا ایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک و ان لم تفعل فما بلغت رسالته )
ابلاغ شد، خدای تعالی به پیامبر اکرم (ص) فرمود: اگر امامت امیرمومنان(ع) ابلاغ نشود رسالت ایشان انجام نشده است. و پس از اعلام وصایت امیرمومنان(ع) در غدیر،آیه کمال دین (الیوم اکملت لکم دینکم و اتممت علکیم نعمتی و رضیت لکم الاسلام دیناً ) به عنوان تاکید بر اصل امامت نازل گردید. پس از ارتحال پیامبر اکرم (ص) تنها کسی که با سپر قرار دادن جان خود، از اصل امامت دفاع کرد حضرت فاطمه زهراء(ع) بود.
نهضت دفاع از امامت و اعتراض علنی به غاصبان خلافت توسط صدیقه کبری فاطمه زهراء(ع) بنیانگذاری شد.
تشییع شبانه و قبر مجهول،سند بزرگی است که آن حضرت برای اعتراض به خلفاء،به نسلهای آینده ارائه دادند.
2- اصلاح فروع دین:
یکی از آثار دفاع از اصل امامت،اصلاح فروع دین است. مکتب اهل بیت (ع) در فورع دین بیانگر همان احکامی است که توسط پیامبر اکرم(ص) از سوی خداوند تعالی آورده شد. انحراف از این مکتب موجب شد که بسیاری از احکام و قوانین اسلام به فراموشی سپرده شده و بدعتهای برخواسته از هواهای نفسانی به نام دین به مردم عرضه شود،عمر وابوبکر،مردم را از نقل کلمات پیامبر اکرم(ص) به نص آیه شریفه
( و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی ) همه برخواسته از وحی بود. شمس الدین ذهبی عالم بزرگ اهل سنت در تذکره الحفّاظ نقل حدیث از پیامبر(ص) را منع نمود. و احادیثی را که از آن حضرت نوشته شده بود به آتش کشید.
عمر،صحابه را از نقل حدیث از پیامبر(ص) منع نمود. ابن کثیر مورخ مشهور اهل سنت در تاریخ خود از ابوهریره نقل میکند که گفت:
ما کنّا نستطیع ان نقول قال رسول الله(ص)حتی قبض عمر. تا زمانیکه عمر زنده بود ما نمیتوانستیم از پیامبر حدیث نقل کنیم.
و در کتاب جامع بیان العلم از ابی هریره نقل شده که گفت:
لقد حدثتکم با حادیث لو حدثّت بها زمن عمربن خطاب لضربنی عمر بالدّرة.
برای شما احادیثی بازگو میکنم که اگر در زمان عمر بن خطاب گفته بودم او مرا با تازیانه میزد. ذهبی نظیر همین مطلب را در تذکرة الحفاظ آورده است .
همچنین او بعضی صحابی را تهدید نمود که اگر حدیث از پیامبر (ص) نقل نمایند آنها را تبعید خواهد کرد و به بعضی از صحابه اجازه خروج از مدینه نمیداد تا مبادا از پیامبر (ص) حدیثی نقل نمایند.
در منابع متعدد روایی و تارخی اهل سنت نقل شده که عمر،قرظة ابن کعب را از نقل حدیث از پیامبر نهی کرد . همچنین در طبقات ابن سعد نقل شده که عمر از نوشتن سنن پیامبر(ص) اجتناب میکرد.
بسیار واضح است که ممنوعیت نگارش احادیث پیامبر(ص) موجب بروز انحرافات و اشتباهات بسیار بزرگ در احکام و قوانین مذهبی اهل سنت گردیده است. درحالیکه شیعیان احکام و فروع دین رااز ائمه (ع) بدون هیچ کم و کاست دریافت کرده و ازا نی انحرافات محفوظ و مصون مانده اند.
3- اصلاح نظام اخلاقی و فرهنگی جامعه:
یکی از نتایج مهم دفاع از امامت امیرمومنان(ع) نشر فضائل اخلاقی و فرهنگی در جامعه است ،چرا که امیرمومنان(ع) به شهادت آیه مباهله،نفس پیامبر(ص) بوده و مزیّن به همان اخلاق حسنهای میباشد که خدای تعالی پیامبرش را به آن ستوده چنانکه میفرماید:
(و انّک لعلی خلق عظیم )
و همچنین امیرمومنان(ع) در علم و دانش نیز به شهادت خاصه (شیعه) و عامه (سنی) درب شهر علم میباشد. چنانکه پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
( انا مدینة العلم و علیٌّ بابها)
حذف مسئله امامت امیرمومنان و اهل بیت علیهم السلام باعث انحطاط نظام اخلاقی در زمامداران و بالتبع جامعه مسلمین گردید. چرا که (الناس علی دین ملوکهم ) در اینجا به دو نمونه اشاره میشود:
امیرمومنان(ع) در نهج البلاغه خطبه سوم (شقشقیه) در ضمن بیان انتصاب عمر توسط ابوبکر،اخلاق او را چنین تشریح میفرماید:
(فصیّرها فی حوزه خشناء یغلظ کلمها و یخشن مسها و یکثر العثار فیها و الاعتذارمنها)
پس ابوبکر خلافت را در جای درشت و ناهموار قرار داد(عمر را بعد از خود خلیفه ساخت) درحالیکه عمر سخن تند وزخم زبان داشت،ملاقات با او رنج آوربود و اشتباه او (در مسائل دینی )بسیار و عذر خواهی او (در انچه به غلط فتوی میداد) بیشمار بود .(ترجمه فیض الاسلام)
یکی ازنمونههای انحطاط فرهنگی در عصر عمر آتش زدن کتابخانههای بزرگ علمی ایرانیان در جریان فتح ایران میباشد کعبه دستور عمر انجام گرفت. با اینکه این کتابخا ذخائر بزرگی از علوم و دانشهای مختلف بود.
ابن خلدون مورخ بزرگ اهل سنت در تاریخ خود این حرکت ضد فرهنگی را نقل نموده و میگوید:
این علوم الفرس التی امر عمر بمحوها عند الفتح
کجاست علوم و دانش فارسها که عمر به هنگام فتح (ایران) دستور داد آنها را محو نمایند.
برای تحقیق درا ین مساله به کتاب کشف الظنون (1/446) و الغدیر (6/301) رجوع نمایید.
درحالیکه اگر گذاشته بودند که امیرمومنان (ع) زمام جامعه اسلامی را به دست گیرد نه تنها مملکت ایران بلکه سایر سرزمینها بدون جنگ و خونریزی بلکه با عرضه تعالیم الهی و نظام اخلاقی و فرهنگی دینی به اسلام میگرویدند.
فاطمه زهرا سلام الله علیها وهجوم به خانه ان حضرت
(1)
بعث ابوبکر عمر بن الخطاب الی علی علیه السلام حین قعد عن بیعته و قال : ائتنی به باعنف العنف…
هنگامیکه علی (ع) از بیعت با ابوبکر کناره گیری کرد،ابوبکر عمر بن خطاب را به سوی علی (ع) فرستاد و گفت :او را با سخت ترین تندی و عتاب به نزد من بیاور(برای بیعت گرفتن).
منابع شیعه:
1- الشافی 3/240 (الشریف المرتضی ره م.460)
2- تلخیص الشافی 3/75 (شیخ الطائفة ابوجعفر طوسی م460)
3- انوارالیقین/379 (الحسنی الزیدی م.670)
4- بحارالانوار28/388 (العلامة مجلسی م.1110)
منبع اهل سنت:
انساب الاشراف(ط.دارالمعارف قاهرة)1/587 و (ط.دارالفکر بیروت)2/269 (البلاذری م.279)
(2)
(قال)ابوبکر:…ان ابوا(علیک) فقاتلهم
ابوبکر گفت: اگر امتناع کردند با آنها بجنگ.
منابع شیعه:
1- نهج الحق و کشف الصدق /271 (علامة حلی م.726)
2- فاطمة بهجة قلب المصطفی 2/527-523 (رحمانی همدانی)
3- مظلومیت برترین بانو/105 (آیة الله سید علی میلانی)
منابع اهل سنت:
1- العقد الفرید (چاژ دار الکتاب العربی)4/242 و (چاژ مکتبة النهضة المصریة)4/259 و(ط.آخر)5/13 و(ط.آخر بمصر) 3/63″ و عبارته هکذا:ان ابیا(علی (ع) و العباس) فقاتلهما(ابن عبد ربه م .328)
2- تاریخ ابی الفداء المختصر فی اخبار البشر(ط.دارالغرفة بیروت 1/156 و ط.قاهره مکتبة المبتنی /165 (ابوالفداء م732)
3- اعلام النساء 4/115-116 (عمر رضا کحالة)
(1)
و بلغ ابابکر و عمر ان جماعه من المهاجرین و الانصار فقد اجتمعوا مع علی بن ابیطالب فی منزل فاطمه بنت رسول الله فأتوا فی جماعه حتی هجموا الدار….
به ابابکر و عمر خبر رسید که عدهای از مهاجرین و انصار با علی بن ابیطالب درخانه فاطمه (س) دختر رسول خدا (ص) اجتماع نموده اند پس (عمر) با جماعتی آمدند تا اینکه به خانه هجوم آوردند…
منبع شیعه:
تاریخ یعقوبی 2/126 (یعقوبی م .292)
منبع اهل سنت:
السقیفة و فدک /72 (جوهری م.232)
(2)
فوجّهوا الی منزله فهجموا علیه…
پس به سوی منزل او (امیرالمومنین(ع) شتافتند و براو یورش بردند…
منبع اهل سنت:
1- اثبات الوصیة/143(طبع مرکز المصطفی/124)(مسعودی م345)
(3)
…انّ الهجوم الی بیت فاطمه الزهراء علیها السلام علی ما ذکره این قتیبه تکرر مرتین:
(الهجوم الاولی فی کلام ابن قتیبه)
ان ابابکر تعقد قوما تخلّفوا عن بیعته عند علی(ع) فبعث الیهم عمر فجاء فناداهم و هم فی دار علی (ع) فابوا ان یخرجوا،فدعا بالحطب و قال :والذی نفس عمر بیده لتخرجن اولا حرقنها علی من فیها فقیل له : یا اباحفص ان فیها فاطمة قال:و ان!فخرجوا فبایعوا الا علیاً(ع).
(الهجوم الثانی فی کلام ابن قتیبه):
… فاتی عمر ابابکر فقال له الا تاخذ هذا المتخلف عنک بالبیعه؟ فقال ابوبکر لقنذ(و هو مولی له) اذهب فادع لی علیاً … فقال عمر الثانیه لا تمهل هذا متخلف عنک بالبیعه. فقال ابوبکر لقنفذ: عد الیه فقل له خلیفهرسول الله یدعوک لتبایع… ثم قام عمر فمشی معه جماعه حتی اتوا باب فاطمه(ع) فدقّوا الباب فلما سمعت اصواتهم نادت باعلی صوتها: یا ابت یا رسول الله ماذا لقینا بعدک من ابن الخطاب و ابن ابی قحافة؟ فلمّا سمع القوم صوتها و بکاءها انصرفوا باکین و کادت قلوبهم تنصدع و اکبادهم تنفطر و بقی عمر و معه قوم: فاخرجوا علیا (ع) فمضوا به الی ابی بکر فقالوا له:بایع فقال (ع) ان لم افعله فمه؟ قالوا: اذاً و الله الذی لا اله الا هو تضرب عنقک.
هجوم به خانه فاطمه زهراء (س) بنابر آنچه که ابن قتیبه ذکر نموده ،دو بار تکرار شده است:
(هجوم اول در کلام ابن قتیبه):
ابابکر گروهی را جویا شد که از بیعت با او تخلف کرده ونزد علی (ع) میباشند پس عمر را به سول آنها فرستاد، عمر نزد آنها آمده و آنها را صدا زد حال آنکه ایشان در خانه علی (ع) بودند ولی آنها از خارج شدن خانه اباء و امتناع ورزیدند پس عمر هیزم طلب کرد و گفت به آن خدایی که جان عمر در دست اوست یا از خانه خارج میشوید یا خانه را با تمام کسانی که در آن هستند میسوزانم.
به عمر گفته شدای ابا حفص فاطمه (س) در این خانه است. عمر گفت اگرچه (فاطمه (س) در خانه باشد) پس آن گروه خارج شده و با ابوبکر بیعت کردند جز علی (ع).
(هجوم دوم در کلام ابن قتیبه)
پس عمر نزد ابابکرآمد و هب او گفت: آیا از این کسی که تخلف نموده بیعت نمیگیری؟ پس ابوبکر به قنفذ(و او مولای قنفذ بود) گفت: برو و علی (ع) را بخوان… برای بار دوم عمر گفت: به این کسی که از بیعت با تو تخلف نموده مهلت نده. بعد ابوبکر به قنفذگفت: برگرد بسوی او و به او بگو خلیفه رسول الله (ص) تو را میخواند که با او بیعت کنی. سپس عمر برخواست و گروهی با او حرکت کردند تا به درب خانه فاطمه (س) رسیدند پس درب را کوبیدند.فاطمه (س) چون صدای آنها را شنید با ندای بسیار بلند فرمود:ای پدرذ،ای رسول خدا بعد از تو،از ابن خطاب و ابن ابی قحافه چهها برسر ما آمد. پس جمعی از آن گروه چون صدای فاطمه(ع) و گریه اش را شنیدند بازگشتند در حالیکه اشک میریختند و نزدیک بود که دلهایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود. ولی عمر با جمعی باقی ماند پس آنها علی (ع) را از خانه بیرون کشیده و او را بسوی ابوبکر بردند و به اوگفتند: بیعت کن پس فرمود: اگر بیعت نکنم چه میکنید؟ گفتند بنابراین قسم به خدایی که جز او خدایی نیست گردنت را خواهیم زد.
منبع اهل سنت:
الامامة و السیاسة( المعروف بتاریخ الخلفاء) 1/30 و (ط.مصطفی الحلبی و اولاده بمصر)/12 ( ابن قتیبة م.276)
عن سلمان و عبدالله بن عباس قالا:… فوثب عمر غضبان فنادی خالد بن ولید و قنفذا فامرهما ان یحملا حطبا و نارا…
از سلمان و عبدالله بن عباس نقل شده که گفتند: عمر غضبناک برخاست و خالدبن ولید و قنفذ را صدا زد و به آن دو دستور داد که هیزم و آتش بیاورند.
منابع شیعه:
1- کتاب سلیم (چاپ اعلمی)2/250 و ص 386 از این کتاب به تحقیق محمد باقر انصاری (سلیم بن قیس الهلالی م.90)
2- بحارالانوار 43/197 و28/299 (علامه مجلسی م .1110)
(2)
عن فاطمه الزهراء: … فجمعوا الحطب الجزل علی بابنا و و اتوا بالنار لیحرقوه و یحرقونا…
…پس هیزم زیادی در کنار درب خانه ما جمع کردند و آتش آوردند که در را بسوزانند و ما را نیز بسوزانند…
منابع شیعه:
1- بحارالانوار30/348 (علامه مجلسی م1110)
2- احقاق الحق 2/373 (قاضی نورالله شوشتری م.1119)
3- مجمع النورین /147 (ابوالحسن مرندی م.1349)
4- بیت الحزان /121 (شیخ عباس قمی م.1359)
(3)
نقل ابن خیزرانه (ابن خزانه،ابن خنزابه) فی غرره قال زیدبن اسلم کنت ممن حمل الحطب مع عمر الی باب فاطمه حین امتنع علی اصحابه عن البیعه …
ابن خیزرانه در کتاب غرر خود از زیدبن اسلم روایت میکند که من از جمله کسانی بودم که به هنگام خودداری علی (ع) و یارانش از بیعت، به همراه عمر هیزم به طرف درب خانه فاطمه(ع) بردیم…
منابع شیعه:
1- کتاب سلیم/83 (سلیم بن قیس الهلالی م30)
2- تاریخ یعقوبی(دارصادربیروت) (یعقوقی م .292)
3- مثالب النواصب /419 (ابن شهر آشوب م.588)
4- الطرایف /239 (سید بن طاووس م.664)
5- نهج الحق و کشف الصدق /271(علامه حلی م.726)
6- احقاق الحق /228 و(شرح احقاق الحق) 2/373 (قاضی نور الله شوشتری)
7- شفاء الصدور1/280 (علامه ابوالفضل تهرانی)
8- فاطمة بهجة قلب المصطفی (ترجمه)/743 (رحمانی همدانی)
9- ماساه الزهراء2/97-201 (علامه عاملی)
10- الهجوم علی بیت فاطمة /182 (عبدالزهراء مهدی)
(4)
عن ابی جعفر (ع): و ذلک الحطب عندنا نتوارثه …
آن هیزم (که از آتش زدن درب باقی مانده) نزد ما موجود است و آن را (به عنوان سند مظلومی فاطمه زهراء(ع) از یکدیگر به ارث میبریم…
منبع شیعه :
دلائل الامامه (ط.الغری) /238 (طبری م.310)
جمع آوری هیزم،پشت درب خانه امیرالمومنین(ع) در منابع زیر هم آمده است.
منابع شیعه:
1- تفسیر عیاشی 2/308 (عیاشی م.320)
2- المستر شد /224 (محمد بن جریر الطبری م.قرن4)
3- نوادر الاخبار(تحقق انصاری قمی)/183 (فیض کاشانی م.1091)
4- البرهان 2/424 (ط.اول دارالتفسیر قطعه رحلی)2/432 و(ط.آخر)2/424 (سید هاشم بحرانی م.1107)
5- حلیة الابرار 2/667 (سید هاشم بحرانی م.1107)
6- بحارالانوار 30/293 و 53/19 و 28/231 (علامه مجلسی م. 1110)
7- شرح احقاق الحق(مع تعلیقة سید المرعشی)33/360 (قاضی نورالله شوشتری م.1119)
8- تشیید المطاعن 1/433-434 (سید محمد قلی نیشابوری م.1268)
9- الغدیر 5/372 (علامه امینی
10- مستدرک سفینة 8/405 (آیت الله نمازی)
11- الکنی و الالقاب 1/386 (شیخ عباس قمی م.1359)
12- بیت الاحزان /82 (شیخ عباس قمی م/1359)
13- الانتصار 7/258 -325 (علامه عاملی)
منابع اهل سنت:
1- الامامة و السیاسة1/12-30(تحقیق الشیری)(ابن قتیبه م.276)
2- انساب الاشراف 1/587 و2/269(البلاذری م279)
3- العقد الفرید5/12 (ابن عبد ربه م328)
4- مروج الذهب3/77 (مسعودی م346)
5-موتمر علمای بغداد135-137 ( مقاتل بن عطیه م525 )
6- شرح نهج البلاغه 20/147 (ابن ابی الحدیدم656)
7- العام النساء/ قسمت حرف فاء(عمر رضا کحاله)
8- عمربن الخطاب /183 (عبدالرحمن احمد البکری)
(1)
ان عمر جاء الی بیت علی لیحرقه علی من فیه…
عمر بسوی خانه علی (ع) آمد تا این که خانه را با هر که در آن است بسوزاند…
منبع اهل سنت:
روضة المناظر(چاپ در حاشیه کتاب الکامل ابن اثیر)11/113 (چاپ افندی 7/164) (ابن شحنه م.882)(2)
انّ ابابکر ارسل الی علیّ یرید البیعة،فلم یبایع، فجاء عمر و معه فتیله فتلقّته فاطمة علی الباب…
ابوبکر سراغ علی (ع) فرستاد تا از وی بیعت بگیرد ولی او بیعت ننمود لذا عمر در حالیکه مشعل را به دست داشت آمد و فاطمه(ع) او را بر درب خانه اش مشاهده کرد…
منبع اهل سنت:
انساب الاشراف 1/586 و (ط.دارالفکر2/268 (البلاذری م.279)
(3)
فاقبل عمر بشی(بقبس) من نار علی ان یضرم(ع) الدار
عمر با پارهای از آتش پیش آمد تا خانه را به آتش بکشد…
منابع اهل سنت:
1- العقد الفرید(دارالکتب العلمیة بیروت) 5/13 (ابن عبد ربه م.328)
2- المختصر فی اخبار البشر1/156 (ابی الفداء م732)
(1)
… فقال ابوبکر لقنفذ ارجع فان خرج فاقتحم علیه بیته فان امتنع فاضرم علیهم بیتهم النار…
… ابوبکر به قنفذ گفت بازگرد به خانه علی (ع) اگر از خانه هم خارج شد پس بر (خانه) او هجوم برید اگر (از خروج برای بیعت) امتناع کرد خانه اش را به آتش بکشد…
منابع شیعه:
1- کتاب سلیم 2/862 (سلیم بن قیس الهلالی م90)
2- بحارالانوار 28/270-269 (علامه مجلسی م1110)
(2)
فقال عمر بن خطاب:اضرموا علیهم البیت ناراً…
پس عمر گفت :خانه را بر آنها آتش بزنید…
منابع شیعه:
1- تفسیر امام عسکری المنسوب الی الامام العسکری (ط.مهر قم)108
2- امالی شیخ مفید(مطبعة /49 (شیخ مفید م 413)
(3)
و کان یصیح احرقوا دارها بمن فیها و ما کان فی الدار غیر علی و فاطمة و الحسن والحسین…
عمر(به خانه فاطمه(ع) حمله ور شده و)فریاد کشید: خانه را با اهلش به آتش بکشید و در خانه کسی جز(حضرت) علی (ع) و فاطمه(ع) و امام حسن و حسین (ع) نبود…
منبع اهل سنت:
الملل و النحل(مکتبة الانجلو المصریة)1/59 (شهرستانی م 548)
(4)
قال عمر: والله لا حرقن علیکم او لتخرجن الی البیعة
عمر گفت : به خدا قسم یا بای بیعت بیرون میآئید یا خانه را به رویتان آتش میزنم
منبع شیعه:
نهج الحق و کشف الصدق /171( العلامة الحلی م 726)
منابع اهل سنت:
1- الامامه و السیاسه/18 (ط.مصر المجلدین فی مجلد واد 1/12( ابن قتیبه م 276)
2- تاریخ الامم الملوک(ط.بیروت)2/443 (ط.مطبع الاستقامه بالقاهره)3/198 و (ط.آخر)3/202 (طبری م.310)
(5)
قالت له طائفه خافت الله و رعت الرسول فی عقبه: یا ابا حفص،انّ فیها فاطمة فصاح لا یبالی و ان …
طایفهای که از خدا میترسیدند و میخواستند رعایت حال پیامبر اکرم(ص) را در مورد دخترش بنمایند گفتند:ای اباحفض(کنیه عمر) در این خانه فاطمه(ع) است !او گفت: اگر چه فاطمه (س) باشد(خانه را به آتش میکشم).
منبع اهل سنت:
السقیفه و الخلافه /14 (عبد الفتاح عبد المقصود)
(6)
و قالت فاطمه یا بن الخطاب اتراک محرقا علی بابی قال: نعم و ذلک اقوی فیما جاء هب ابوک…
فاطمه (س) فرمود:ای پسر خطاب آیا میخواهی درب خانه ام را آتش بزنی؟ عمر گفت: آری این محکمترین امر است در آنچه پدرت آورده …
منابع شیعه:
1- الشافی 3/241( الشریف المرتضی م .436)
2- تلخیص الشافی 3/76 (الشیخ الطائفه ابوجعفر طوسی م 460
3- مثالب النواصب /419( ابن شهر آشوب المازندرانی م.588)
منبع اهل سنت:
انساب الاشراف (دارالفکر بیروت )2/468 (بلاذری م.479
در منابع زیر ،نیز تهدید به آتش زدن خانه ذکر شده است:
منابع شیعه:
1- احتجاج (ط.نعمان النجف الاشرف) 1/109 (طبرسی م 560)
2- احقاق الحق 2/373 (قاضی نورالله شوشتری م.1020)
3- اثبات الهداه 2/334-383 (علامه مجلسی م1104)
4- مرآه العقول 5/319-318 (علامه مجلسی م1110
5- بحارالانوار43/197 (علامه مجلسی م.1110)
6- دلائل الصدق3/78 (الشیخ محمد حسن مظفر م.1375)
7-النص والاجتهاد (ط.مطبعةالنجف) /213 (سید شرف الدین عاملی م1377)
8- عوالم العلوم 11/401 (الشیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
منابع اهل سنت:
1- المصنف 7/432 (ابن ابی شیبه م.235)
2- الامامه و السیاسه1/12(ابن قتیبه م276)
3- انساب الاشراف (دارالمعارف مصر) 1/568 (البلاذری م 279)
4- السقیفه و فدک(مکتبه نینوا الحدیثه تهران)/71 (جوهری م323)
5- شرح نهج البلاغه (دار احیاء الکتب العربیه) 2/45-57 (ابن ابی الحدید م656)
6- اعلام انساء(ط.دمشق،قسمت حرف فاء) 3/125 (عمر رضا کحاله)
(1)
فوجّهوا الی منزله فهجموا علیه و أحرقوا بابه و استخرجوه منه کرهاً…
…پس راه خانه علی (ع) را در پیش گرفتند و به او یورش بردند،درب خانه اش را آتش زدند و او را به زور بیرون کشیدند…
منبع اهل سنت:
اثبات الوصیۀ /155 و(ط.مرکز المصطفی) 124 مسعودی م.346)
(2)
قالت فاطمه الزهراء(س) :… فسقطت لوجهی و النار تسعر و تسفع وجهی…
فاطمه زهراء (س) فرمودند: … پس به صورت روی زمین افتادم و آتش شعله میکشید و صورتم را میگداخت…
منابع شیعه:
1- بحارالانوار 30/349 (علامه مجلسی م.1110)
2- فاطمه الزهراء بهجه قلب المصطفی (عربی) 2/531 (رحمانی همدانی)
(3)
(قال علی (ع) لعمر) و لکأنّی انظر الیکما وقد اخرجتما من قریکما عضین طریین حتی تصلبا علی الدوحات فیکون ذلک فتنه لمن احبکما… ثم یومر بالنار و هی النار التی اضرمتموها علی باب داری لتحرقونی و فاطمه رسول الله (ص) و ابنی الحسن و الحسین و ابنتی زینب وام کلثوم حتی تحرقا بها…
حضرت علی (ع) به عمر فرمودند: و هر آینه میبینم شما دو تا را که از قبرتان با بدنهایی تازه بیرون کشیده شده اید(بوسیله فرزندم مهدی (ع) تا اینکه هب درختان تنومندی آویزان شوید پس البته این واقعه موجب گمراهی کسانی است که شما را دوست میدارند:…سپس امر میشود به آتش و آن همان آتشی است که برافروختید برخانه ام تا من و فاطمه (س) دختر پیامبر(ص) و دو پسرم،حسن و حسین و دو دخترم ،زینت و ام کلثوم(ع) را با آن بسوزانید…
منبع شیعه:
مدینه المعاجز(ط. موسسه معارف الاسلامیۀ) 2/245 (سید هاشم بحرانی م.107)
(4)
عن ابی عبدالله جعفر بن محمد (ع) قال : والله ما بایع علی (ع) حتی رای الدخان قد دخل علیه بیته.
به خدا قسم علی (ع) بیعت نکرد تا اینکه دید دود داخل خانه اش شده است.
منابع شیعه:
1- الغارات(ابراهیم بن محمد ثقفی)
2- الشافی(موسسه الصادق تهران) 3/241 (الشریف المرتضی م.460)
آتش زدن درب خانه فاطمه زهراء(ع) در منابع زیر،نیز آمده است”
منابع شیعه :
1- حلیه الابرار 2/667( سید هاشم بحرانی م.1107)
2- فاطمه بهجه قلب المصطفی /799 (ترجمه) (رحمانی همدانی)
منابع اهل سنت:
1- اثبات الوصیه /142 (مسعودی م.346)
2- موتمر علماء بغداد /135-137 (مقاتل بن عطیه م.525)
(1)
انه حصر فاطمه فی الباب حتی اسقطت محسناً
عمر فاطمه(ع) را چنان در میان در فشرد که محسن را سقط کرد.
منابع شیعه:
1- الصراط المستقیم 3/12 (علی بن یونس العاملی م .877)
2- شفاء الصدور 1/282(تحقیق علی موحد ابطحی )(علامه میرزا ابواالفضل تهرانی)
3-ماساه الزهراء 2/132 (علامه عاملی)
منبع اهل سنت:
بلاذری (علی ما فی اثبات الهداه) (م.289)
(2)
فرکلت الباب و قد الصقت احشاءها بالباب تترسه و سمعتها و قد صرخت صرخه حسبتها قد جعلت اعلی المدینه اسفلها …
( اعتراف عمر در نامه به معاویه):
در حالیکه او سینه خود را به درب چسبانده و خود را به پشت درب پوشانده بود ،با لگد محکم به درب خانه زدم و شنیدم فریادی کشید که گمان کردم شهر مدینه زیروررو شده…
منابع شیعه :
1- النقض /302 (عبالجلیل قزوینی م.560)
2- عوالم العلوم 11/408 (شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
3- بیت الاحزان /121 (شیخ عباس قمی م.1359)
در منابع زیر،نیز به فشار بین در و دیوار اشاره شده است:
منابع شیعه :
1- معانی الاخبار/205-207 (شیخ صدوق م.381)
2- بلدالامین /551 (کفعمی م.900)
3- وفاه الصدیقه (س) /67 (عبدالرزاق مقرم م.1043)
4- بحارالانوار 39/41 و82/264 (علامه مجلسی م.1110)
5- عوالم العلوم11/417(شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
منابع اهل سنت:
1-اثبات الوصیه /142 (مسعودی م.346)
2- موتمر علماء بغداد/137-135(مقاتل بن عطیه م.525)
3- شرح نهج البلاغه 2/60(ابن ابی الحدید معتزلی م.656)
(1)
و لما جاء ت فاطمه خلف الباب لترد عمر و حزبه، عصر عمر فاطمه بین الحائط والباب عصره شدیده قاسیه حتی اسقطت جنینها و نبت مسمارالباب فی صدرها…
وقتی حضرت فاطمه (س) پشت درآمد تا عمر و حزبش را برگرداند عمر،فاطمه (س) را بین در و دیوار به شدت فشار داد تا فرزندش سقط شد و میخ در،به سینه زهراء(ع) فرورفت.
منابع شیعه:
1- فاطمه بهجه قلب المصطفی (ترجمه) /799(رحمانی همدانی)
2- مواقف الشیعه 3/126 (علی احمدی میانجی)
منبع اهل سنت:
موتمر علماء بغداد/135(مقاتل بن عطیه م.525)
قال الله عزوجل:
(یا ایها الذین آمنوا لا تدخلوا بیوت النبی الا ان یوذن لکم)
ای کسانی که ایمان آوردهاید بدون اذن به خانههای پیامبر داخل نشوید.(احزاب /53)
و قال رسول الله(ص):
(الا ان فاطمه علیها السلام بابها بابی و بیتها بیتی فمن هتکه فقد هتک حجاب الله )
بدانید همانا درب خانه فاطمه (س) درب خانه من است و خانه فاطمه (س) خانه من است پس کسی که حرمت خانه فاطمه (س) را بشکند،به تحقیق حجاب خدا را هتک کرده است.(بحارالانوار 22/477)
(1)
عن ابی عبدالله(ع) قال: لما اسری بالنبی قال له :
… اما ابنتک فتظلم … ویدخل علی حریمها و منزلها بغیر اذن…
امام صادق(ع) نقل فرمودند: هنگامی که پیامبر اکرم (ص) را هب معراج بردند جبرئیل به آن حضرت عرض کرد:… دخترت مورد ستم قرار میگیرد و بدون اجازه برحریم او و منزلش وارد میشوند…
منابع شیعه:
1-کامل الزایارات /335-332 (ابن قولویه م.367)
2- بحارالانوار 28/62(علامه مجلسی م.1110)
3- عوالم العلوم11/398(شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
(2)
فقالت(فاطمه الزهراء س): یا عمراما تتقی الله عزوجل تدخل علی بیتی و تهجم علی دارد؟ فابی ان ینصرف …
(فاطمه زهراء(س) فرمود:ای عمر،از خدا پروا نداری به خانه ام وارد میشودی و برخانه ام هجوم میآوردی؟ پس او از بازگشتن امتناع کرد…
منبع شیعه:
بحارالانوار 28/299 (علامه مجلسی م.1110)
(3)
عن عمر و بن ابی المقدام عن ابیه عن جده قال:… و هی لا تشک ان لا یدخل علیها الا باذنها فضرب عمر الباب برجله فکسره و کان من سعف ثم دخلوا…
عمربن ابی المقدام از اجدادش نقل میکند…و او (حضرت زهراء (س) شک نداشت که بدون اجازه اش کسی وارد نخواهد شد پس عمر لگذی به درب خانه زد و آن را که از شاخه درخت خرما بود شکست سپس وارد خانه شد…
منابع شیعه:
1- تفسیر عیاشی ج2/67(عیاشی م.320)
2- الاختصاص /186-185 (شیخ مفید م.413)
3- تفسیر برهان 2/ 93(سید هاشم بحرانی م.1107)
4-بحارالانوار28/227(علامه مجلسی م.1110)
(4)
فجاء عمر فی اصابه فیهم اسید بن حضیر و سلمه بن سلامه بن قریش و همان منبنی عبدالاشمل فاقتحما الدار فصاحت فاطمه و ناشدتهما الله…
پس عمر با گروهی که در میان آنها اسید بن حضیر و سلمه بن سلامه بن قریش که آن دو از طایفه بنی عبدالاشمل بودند آمد پس آن دو داخل خانه شدند و فاطمه (ع) فریاد کشیده و آن دو را به خدا قسم داد(که از خانه خارج شوند)…
منبع اهل سنت:
اسقیفه و فدک (مکتبه نینوا الحدیثه تهران) /70(جوهری م.323)
(5)
وددت (لیتنی) انی لم اکن کشفت (فتشت) بیت فاطمه (ع) (و ترکته)…
(ابوبکر گفت): دوست میداشتم(ای کاش من) نمیگشودم(تفتیش نمیکردم) خانه فاطمه (ع) را و خانه او را واگذاشته بودم)…
«این عبارت با تفاوت اندکی در این منابع موجود است»
منابع شیعه :
1- الایضاح /159-160-161 (فضل بن شاذان م .260)
2- تاریخ یعقوبی 2/137 و(ط.آخر)2/126 (یعقوبی م292)
3- خصال /172(شیخ صدوق م381)
4- تقریب المعارف /366-397(ابوالصلاح الحلبی م447)
5- تلخیص الشافی 3/170(شیخ طوسی م.460)
6- مثالب النواصب(نسخه خطی )/155(ابن شهر آشوب م.588)
7- انوار الیقین /12(الحسینی الزیدی م 670)
8- تحفه الابرار /247(عماد الدین طبری م .قرن7)
9- نهج الحق/265(علامه حلی م.726)
10- منهاج الکرامه(ط.الحجر)/86(علامه حلی م 726)
11- شرح تجرید /377(علامه حلی م.726)
منابع اهل سنت:
1- جمهره النسب(ط.دارالیقضه العربیه دمشق)2/94 (ابن الکلبی م 240)
2- الامه و السیاسیه (ط.قاهره) 1/24(ابن قتیبه م267)
3- تاریخ طبری 3/430-431 (و ط.موسسه عزالدین بیروت)3/215 (طبری م.310)
4- السقیه و فدک(ط.مکتبة نینوا الحدیثه تهران)/73 (جوهری م323)
5- العقد الفرید(ط.مکتبه النهضه المصریه بیروت)4/268 و(ط.آخر )4/250 (ابن عبد ربه الاندلسی م328)
6- مروج الذهب(ط.بیروت)2/317 و(ط.آخر)2/301-302(مسعودی م 326)
7- معجم کبیر(ط.داراحیاء ترات العربی)162/طبرانی م360
8- تاریخ مدینه الدمشق 30/417-423 (ابن عسا کرم .517)
9- الاحدیث المختاره 10/88-90(ضیاء الدین الحنبلی م643)
10- شرح نهج البلاغه 2/46-48و6-51 (ابن ابی الحدیدم656)
11- میزان الاعتدال 3/108 ( ذهبی م.748)
12- سیر اعلام النبلاء سیر خلفاء راشیدن /17(ذهبی م.748)
13-تاریخ الاسلام عهد الخلفاء الراشدین(ط.دارالکتب العربی)/117-118 (ذهبی م 748)
14- جامع المسانید و السنن 17/65 (ابن کثیر دمشقی م825)
15- لسان المیزان 4/706(ابن حجر عسقلانی م 825)
16- مسند فاطمة الزهراء(ط.حیدرآباد)/17و(ط.موسسه الکتب السقافیة بیروت)/34-35 (سیوطی م911)
17- کنزالعمال 5/631(متقی هندی م 975)
(1)
لما اوقف علی (ع) تکلم فقال: ایتها الغدره الفجره … فاستعدوا للمساله جوابا و لظلمکم لنا اهل البیت احتسابا او تضرب الزهراء نهرا و یوخذ منا حقنا قهراً و جبراً فلا نصیر و لا مجیر و لا مسعد و لا منجد؟فلیت بن ابی طالب مات قبل یومه فلا یری الکفر الفجره قد ازدحموا علی ظلم الطاهره البره فتبا تباً و سحقاً سحقاً ذلک امر الی الله مرجعه و الی رسول الله مدفعه فقد عز علی علی بن ابیطالب ان یسود متن فاطمه ضرباً و قد عرف مقامه و شوهدت ایامه …
هنگامیکه حضرت علی (ع) سر پا نگه داشته شده بود (تا بیعت کند) لب به سخن گشود و چنین فرمود:ای نیرنگ بازان تبهکار آماده پاسخگویی کارهای خود و کیفر یباشید که براثر ستمی که بر ما اهل بیت روا داشتید در انتظارتان میباشد. آیا فاطمه (ع) در روز کتک بخورد و حق ما به زور گرفته شود و یاور و پناه و کمک کننده و معینی نباشد.
ای کاش علی بن ابیطالب(ع) پیش از این روز از دنیا رفته بود و کافران تبهکار فاجر را نمیدید که برظلم و ستم بر بانوی پاک و نیکوکار اجتماع و ازدحام نموده بودند.پس دستتان بریده باد،دستتان بریده باد،دور باشید از رحمت خدا،دور باشید از رحمت خدا. این امریست که بازگشتش به سوی خدا و رسول خدا (ص) است. چقدر دشوار و سخت است بر علی (ع) که پهلوی فاطمه(ع) از ضربات سیاه شود و حال اینکه مقام و منزلتش(برهمه)شناخته شده بود…
منابع شیعه:
1- فاطمه بهجه قلب المصطفی 2/532 (رحمانی همدانی)
2- نوائب الدهور3/157(علامه میرجهانی)
3- الصوارم الحاسمه فی تاریخ احوالات الزهراء فاطمه(کمالی استرآبادی)
(2)
در معراج به پیامبر خبر دادند: اما ابنتک… تبضرب و هی حامل…
…اما دخترت فاطمه(ع)… زده میشود و حال آنکه او باردار است…
منابع شیعه:
1-کامل الزیارات/333(شیخ ابوالقاسم جعفر بن قولویه م 367)
2- بحارالانوار 28/62(علامه مجلسی م1110)
3- عوالم العوم 11/398 (شیخ عبدالله بحران م .قرن11)
در فصلهای آینده نحوههای مختلف ضرباتی که توسط عمر و اطرافینش بر پیکر دختر رسول خدا(ص) وارد شده ذکر خواهد شد.
(1)
عن النبی قال: ابکی من ضربتک علی القرن و لطم فاطمه خدها…
پیامبر اکرم فرمودند : (یاعلی ع) گریه میکنم از ضربت بر فرق تو و سیلی بر گونه فاطمه (ع)…
منابع شیعه:
1- امالی صدوق /118 و(ط.آخر)134 (شیخ صدوق م .381)
2- اثبات الهداه 1/281(حر عاملی م 1104 )
3- بحارالانوار2/51 و44/149 (علامه مجلسی م1110)
4- عوالم العلوم 11/397 (شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
(2)
قالت فاطمه (ع) … فضربنی بیده حتی انتثر قرطی من اذنی…
حضرت فاطمه(ع): عمر چنان به صورتم سیلی زد که گوشواره ام از گوشم کنده شد.
(3)
عن الصادق(ع):
… فقال (عمر): هلمیه الی فابت ان تدفعه الیه… ثم لطمها فکانی انظر الی قرط فی اذنها حین نقفت…
از امام صادق(ع) نقل شده: عمر به حضرت زهراء (ع) گفت: نامه رد فدک را به من بده، حضرت از دادن نامه امتناع کردند…سپس عمر سیلی به صورت او زد گویا میبینم که (بر اثر سیلی او)گوشواره از گوشش بر زمین افتاد.
منابع شیعه :
1- الاختصاص /185(شیخ مفید م.413)
2- بحارالانوار29/192 (علامه مجلسی م1110)
3- فاطمه بهجه قلب المصطفی(ترجمه)/771- عربی 4/546 (رحمانی همدانی)
(4)
… فصفقت صفقه علی خدیها من ظاهر الخمار فانقطع قرطها و تناثرت الی الارض…
(عمر گفت) :… پس از روی مقنعه چنان سیلی به صورتش زدم که گوشواره اش کنده شد و به زمین پرت شد…
منابع شیعه:
1- بحارالانوار30/294 (علامه مجلسی م1110)
2- عوالم العلوم 11/409(شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
در منابع زیر به این مسئله، نیز اشاره شده است:
1- الهدایه الکبری /178(حسین بن حمدان الخصیبی م.334)
2- وفاه الصدیقه/41-67 (عبدالرزاق مقرم م .1403)
(1)
قال الصادق(ع) (للمفضّل ) :
… و لا کیوم محنتنا بکربلاء و ان کان کیوم السقیفة واحراق الباب علی امیرالمومنین و فاطمه و الحسن و الحسین و زینب و ام کلثوم و فضه و قتل محسن(ع) بالرفسه لاعظم و ادهی و امر لانه اصل و العذاب…
امام صادق (ع) به مفضل فرمودند :… هیچ روزی همچون مصیبت ما،در کربلا نیست اگر چه روز سقیفه وآتش زدن درب خانه امیرالمومنین (ع) حسن و حسین و فاطمه و زینت و ام کلثوم وفضه و قتل محسن(ع) در اثر لگدی که به شکم مادرش زدند بزرگتر و ناگوارتر و تلخ تر است.چرا که آن روز،اصل روز عذاب است…
منابع شیعه:
1- الهدایه الکبری (ط.بیروت موسسه البلاغ)/417 (حسین بن همدان الخصیبی م.334)
2- نوائب الدهور/194(علامه میر جهانی)
3- فاطمه بهجه قلب المصطفی(ترجمه)/771- عربی 4/546 (رحمانی همدانی)
(2)
فقال (عمر) : هلمیه الیّی فابت ان تدفعه الیه فرفسها برجله و کانت حامله بابن اسمه المحسن فاسقطعت المحسن من بطنها…
عمر گفت:نامه فدک را به من بده حضرت زهراء (ع) از دادن نامه به عمر امتناع کرد.عمر لگدی به فاطمه(ع) زد، در حالیکه او باردار بود به ژسری که نامش محسن (ع) بود ودر اثر آن لگد محسن(ع) را سقط کرد…
منابع شیعه:
1- الاختصاص /185-184 و344(شیخ مفید م.413)
2- بحارالانوار29/192 (علامه مجلسی م1110)
3- وفاه الصدیقه/78 (مع تفاوت یسیر)(عبدالرزاق مقرم م .1403)
4-فاطمۀ بهجۀ قلب المصطفی(ترجمه)/738- عربی 2/522 (رحمانی همدانی)
(2)
ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت محسن…
عمر با لگد به فاطمه(ع) کوبید که به این جهت محسن(ع) را سقط کرد…
منابع اهل سنت:
1- میزان الاعتدال 1/139 (ذهبی م.747)
2- لسان المیزان(مشابه همین تعبیر)1/268 (ابن حجر عسقلانی م.825)
(4)
… و صاح امیرالمومنین(ع) بفضه یا فضه مولاتک فاقبلی منها ما تقبله النساء فقد جاءها المخاض من الرفسه و رد الباب فاسقطت محسنا…
علی (ع) فریاد کشیدای فضه به سوی بانویت بشتاب چنانچه زنان(بانویی را که وضع حمل دارد) در مییابند. چرا که در اثر لگد و اصابت درب به شکمش درد او را گرفته و محسن(ع) را سقط کرد…
منابع شیعه:
1- الهدایه الکبری /329-407-417 (حسین بن حمدان الخصیبی م.334)
2-حلیه الابرار2/669(سید هاشن بحرانی م.1107)
3- بحارالانوار29/192 (علامه مجلسی م1110)
4- نوائب الدهور/194(علامه میر جهانی)
5- فاطمه بهجه قلب المصطفی(ترجمه)/738- عربی 2/522 (رحمانی همدانی)
6- ماساه الزهراء 2/61 (سید جعفر مرتضی عاملی)
(1)
فاخذ عمر السوط من یدقنفذ مولی ابابکر فضرب به عبضدی فالتوی السوط علی عضدی حتی صار کالدملج…
(حضرت زهراء (ع) فرمود)…
پس عمر تازیانه را از دست قنفذ (غلام ابوبکر) گرفته و بر بازوی من زد و چنان تازیانه بر بازویم پیچد که مانند بازوبند روی بازویم باقی ماند.
منابع شیعه:
1- الهدایه الکبری /329-407-417 (حسین بن حمدان الخصیبی م.334)
2- بحارالانوار30/348 (به نقل از ارشادالقلوب نسخه قدیم) (علامه مجلسی م.1110)
3- مجمع النورین/147 (ابوالحسن مرندی م1349)
4- فاطمه بهجه قلب المصطفی2/530 (رحمانی همدانی)
(2)
.. وضرب ید صدیقه الکبری فاطمه بالسوط…
( امبرالمومنین(ع) فرمودند):… تازیانه زدن به دستان صدیقه کبری(ع)…
منبع شیعه:
1- الهدایه الکبری (به نقل از بحارالانوار53/14) (الخصیبی م.334)
2-مختصر بصائر الدرجات(ناشر :مطبعه الحیدریه فی النجف) /187 (حسن بن سلیمان حلی)
(3)
فضربت کفیها بالسوط فالمها فسمعت لها زفیرا و بکاء ….
(عمر گفت): … با تازیانه به دستهایش زدم چنان که دردش گرفت و صدای ناله و گریه اش را شنیدم…
منابع شیعه:
1-بحارالانوار30/293 (علامه مجلسی م.1110)
2-مجمع النورین/110(ابوالحسن المرندی م1349)
3- رفیاه الائمه /23 (دارالبلاغه بیروت)
4- بیت الاحزان /120 (نشر دارالحکمه)(شیخ عباس قمی م1359)
(4)
فضربها قنفذ بالسوط علی ظهرها و جنبیها الی انهکها…
قنفذ با تازیانه به پشت و پهلوی فاطمه(ع) زد چنانکه او را سخت رنجور ساخت…
منابع شیعه:
1- کتاب سلیم 2/594-584 (اعلمی)و134(محمد باقر انصاری (سلیم بن قیس هلالی م.90)
2- بیت الاحزان /94 و(دارالحکمه ط.اول)117(شیخ عباس قمی م1359)
(5)
فالتفت عمر الی من حوله و قال: اضربوا فاطمه فانهالت السیاط علی حبیبه رسول الله…
عمر به اطرافیانش رو کرد و گفت: فاطمه (ع) را بزنید پس تازیانهها بر حبیبه رسول خدا فرود آمد .
منبع شیعه:
مواقف الشیعه 3/126 (میانجی)
منبع اهل سنت:
موتمر علمای بغداد/137-135 (مقاتل ابن عطیه م525)
(6)
… فرفع السوط فضرب به ذراعها فصاحت یا ابتاه…
… عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی فاطمه(ع) کوبید در آن هنگام فاطمه(در مقام استغاثه) فریاد زدای پدر…
منابع شیعه:
1- کتاب سلیم2/868- و(تحقیق محمد باقر انصاری)150-387 (مع اختلاف یسیر) (سلیم بن قیس هلالی م90)
2- بحارالانوار28/299 و43/197(علامه مجلسی م.1110)
3- عوالم العلوم 11/401 (شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
4- مجمع النورین/81 (ابوالحسن مرندی م1349)
5- بیت الاحزان /94 و(ناشر:دارالحکمه)/110-115(شیخ عباس قمی م1359)
(7)
فضربها قنفذ بالسوط علی عضدها فبقی اثره فی عضدها من ذالک مثل الدملوج من ضرب قنفذ ایاها…
پس قنفذ با شلاق بر بازوی آن بانو کوبید و اثر آن بر بازوی او مثل بازوبند باقی ماند…
منبع شیعه :
1- احتجاج 1/83 و(ط.دارالنعمان) 1/109 (طبرسی م560)
2- بحارالانوار28/283 (مع اختلاف یسیر)(علامه مجلسی م.1110)
تازیانه زدن در منابع زیر، نیز آمده است:
1- کتاب سلیم/149 (تحقیق محمد باقر انصاری) (سلیم بن قیس هلالی م90)
2- الهدایه الکبری /408 (الخصیبی م.334)
3- کامل بهائی 1/306(شیخ عماد الدین الطبری م .قرن7)
4- نوادر الاخبار/183(ط.آخر تحقیق انصاری قمی)/208(فیض کاشانی م1091)
5- علم الیقین فی اصول الدین /678 (فیض کاشانی م1091)
6- حلیه الابرار2/668(سید هاشم بحرانی م1107)
7- بحارالانوار28/270 و53/19(علامه مجلسی م.1110)
8-مرآه العقول5/319-320(علامه مجلسی م.1110)
9-عوالم العلوم 11/442 (شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
10- ماساه الزهراء 2/60-175 (سید جعفر مرتضی عاملی)
(1)
… فرفع السیف و هو فی غمده فوجا به جنبها فصرخت … فصاحت یا ابتاه…
… عمر شمشیرش را که در غلاف بود بلند کرد و به پهلوی فاطمه (ع)زد،فاطمه (ع) نالهای زد و صدا زدای پدر…
منابع شیعه:
1- کتاب سلیم ( محمد باقر انصاری)2/862-868 (سلیم بن قیس هلالی م90)
2- بحارالانوار28/299 43/19(علامه مجلسی م. 1110
3- عوالم العلوم 11/401 (شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
4- مجمع النورین/82 (ابوالحسن مرندی م1349)
(2)
… وکان سبب وفاتها ان قنفذا مولی عمر نکزها بنعمل السیف بامره…
(امام صادق(ع) فرمود): … علت شهادت فاطمه (ع) این بود که قنفذ غلام عمر،به دستور اربابش با سر غلاف شمشیر به او زد…
منابع شیعه:
1-دلائل الامامه/134 (ابوجعفر محمد بن طبری م .قرن4)
2- بحارالانوار43/170(علامه مجلسی م. 1110)
3- عوالم العلوم 11/504-411 (شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
(3)
اخذ عمر عن خالدبن ولید سیفا فجعل یضرب بغمده علی کتفها حتی صارت مجروحه…
عمر از خالدبن ولید شمشیری گرفته و یا غلاف آنقدر برشانه حضرت زهراء(ع) کوبید که مجروح شد…
منابع شیعه:
1- مجمع النورین/82 (ابوالحسن مرندی م1349)
2- الجنه العاصمه1/251(علامه میرجهانی)
3- فاطمه بهجه قلب المصطفی/816 (عربی)2/575 (رحمانی همدانی)
(1)
فقالت فاطمه:ما تشاء یا عمر؟! فقلت ما بال ابن عمک قد اورک للجواب و جلس من وراء الحجاب؟ فقالت لی طغیانک یا شقی اخرجنبی والزمک الحجه … فقلت دعی الاباطیل و اساطیر النساء …
( عمر می گوید : هنگام هجوم به منزل علی (ع) … فاطمه (ع) گفت چه می خواهی ای عمر؟ گفتم چه شده شوهرت تو را فرستاده پشت درب برای جواب دادن و خودش پشت پرده است (خودش را نشان نمی دهد)؟پس فاطمه (ع) گفت : ای شقی،طغیان تو مرا بیرون آودره و حجت بر تو تمام کرده من گفتم: این اباطیل و افسانه های زنانه را از سرت بیرون کن…
منابع شیعه:
1- الهدایه الکبری /408 (الخصیبی م.334)
2- بحارالانوار43/170(علامه مجلسی م. 1110)
3- مجمع النورین/82 (ابوالحسن مرندی م1349)
4- بیت الاحزان /12094 (شیخ عباس قمی م1359)
5- فاطمه بهجه قلب المصطفی2/559 (رحمانی همدانی)
(2)
(قال الصادق(ع) للمفصل) : … فقال لها عمر: دعی عنک یا فاطمه حمقات النساء فلم یکن الله لیجمع لکم النبوه و الخلافه …
… عمر به او گفت : فاطمه حماقت زنانه را از خودت دور کن خداوند نبوت و خلافت را برای شما در یک جا جمع نکرده است …
منابع شیعه :
1- الهدایه الکبری /408 (الخصیبی م.334)
2- حلیه الابرار2/668(سید هاشم بحرانی م1107)
3-بحارالانوار43/170(علامه مجلسی م. 1110)
4- عوالم العلوم 11/442 (شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
5- ماساه الزهراء 2/60 (سید جعفر مرتضی عاملی)
(3)
قال سلیم:… فنادت وا ابتا وا رسول الله… و عمر یقول :انا لسنا من النساء و رایهنّ فی شی ء…
سلیم میگوید: … فاطمه(ع) فریاد میزد کهای پدر ،ای رسول خدا.. و عمر میگفت ما،زن نیستیم و سخنان زنان هیچ اهمیتی ندارد…
منابع شیعه:
1- کتاب سلیم 2/577 (سلیم بن قیس هلالی م90)
2- بحارالانوار28/270(علامه مجلسی م. 1110)
(4)
فلما سمع ابوبکر خطبتها شقّ علیه مقالتها فصعد المنبر وقال ایها الناس ما هذه الرعۀ الی کل قاله؟ این کانت هذه الامالنی فی عهد رسول الله؟… انما هو ثعاله شهیده ذنبه مرب لکل فتنه…
پس چون که ابوبکر خطبه فاطمه(ع) (هنگام اعتراض فاطمه(ع) به رد فدک) را شنید گفتههای فاطمه(ع) بر او سنگین تمام شد، لذا بر منبر رفت و گفت:ای مردم این چه سست عنصری است که در برابر هر سخنی که میشنوید از شما میبینم؟ این ادعاها و آرزوها در زمان رسول خدا کجا بود؟… بدرستیکه او(علی ع) روباه مادهای اس تکه شاهدش دم است.او بر پاکننده هر فتنهای است. (ابوبکر میخواست بگوید که حضرت علی (ع) برای فتنه بپا نمودن حضرت فاطمه(ع) را جلو انداخته و او را شاهد حقانیت خود قرار داده است)
منابع شیعه:
1- مجمع النورین/136 (ابوالحسن مرندی م1349)
2- اللمعه البیضاء /744 (تبریزی انصاری م.1310)
3- بیت الاحزان /152 (شیخ عباس قمی م1359)
4-شبهای پیشاور/640(سلطان الواعظین)
5-فدک فی التاریخ /67(سید محمد باقر صدر)
6- مواقف الشیعه1/477(میانجی)
منبع اهل سنت:
1- السقیفه و فدک /152 و(ط.مکتبه نینوی الحدینه)/102(ابوبکر جوهری م.323)
2- شرح نهج البلاغه 16/215-214(ابن ابی الحدید المعتزلی م656)
(5)
(قال ابوبکر):… هو الذی یقول: کروها جذعه بعد ما هرمت یستعینون بالضعفه و یستنصرون بالنساء کام طحال احب اهلها الیها البغی…
ابوبکر گفت: علی کسی است که میخواهد جنگ خلافت را از سر بگیرد و میگوید این موضوع کهنه را پس از آنکه از هم مندرس شده تازه کنید و برای این منظور از زنان کمک و یاری میطلبد مانند ام طحال(زنی بدکاره در زمان جاهلیت بود که پرچم بدکارگی بر فراز خانه اش نصب نموده بود و لذا ضرب المثل شد) که محبوبترین افراد نزدش زن بدکاره بود…
(قال ابن ابی الحدید: قرات هذا الکلام علی النقیب ابی یحیی جعفر بن ابی یحیی بن ابی زید البصری و قلت له بمن یعرض؟ فقال بل یصرح .قلت لو صرح لم اسالک فضحک و قال:بعلی بن ابیطالب (ع) قلت هذالکلام کله لعلی یقوله قال نعم انه الملک یا بنی قلت فما مقاله الانصاری؟قال هتفوا بذکر علی (ع) فخاف من اضطراب الامر علیه فنها هم)
ابن ابی الحدید گفت،این سخن را برای نقیب ابن یحیی جعفر بن ابن یحیی بن ابی زید بصری خواندم و به او گفتم: ابوبکر به چه کسی اینگونه تصریح و بی پرده سخن میگوید؟ گفتم اگر ابوبکر تصریح میکرد لازم نبود که از تو سوال کنم که مقصودش که بوده!پس نقیب خندید و گفت:مقصود ابوبکر،علی بن ابیطالب(ع)است. گفتم آیا تمام آنچه گفته خطاب به علی بن ابیطالب(ع) است؟ نقیب گفت آری دعوای حکومت و خلافت بودای فرزندم. گفتم: دراین میان انصار چه گفتند؟ گفت آنها صدا برای علی بلند کردند اما علی (ع) از اضطراب و اختلاف میان مردم ترسید و آنها را از هر اقدامی نهی کرد.
منبع اهل سنت:
شرح نهج البلاغه 16/214-215 (ابن ابی الحدید المعتزلی م 656)
(6)
… فقال عمر (لابی بکر)… عجبا للناس کیف و لوک امورهم و انت شیخ قد خرفت تجزع لغضب امراه و تفرح برضاها و ما لمن اغضب امراه،و قاما و خرجا…
…(هنگامی که فاطمه زهراء(ع) در بستر افتاده بود و پس زا این که این دو(عمر و ابابکر) را از غضب خود مطلع نمود) عمر به ابابکر گفت: عجب است که مردم چگونه تو را متولی امور خود کرده اند و حال آنکه تو پیرمرد خرفتی شدهای که به خاطر غضب یک زن جزغ میکنی باکی نیست برکسیکه زنی را به خشم درآورد و هردو بلند شده و بیرون رفتند.
منابع شیعه:
1- علل الشرایع (ط.المطبعه الحیدریه فی النجف) /187(شیخ صدوق م.381)
2- بحارالانوار43/204(علامه مجلسی م. 1110)
3- مجمع النورین/144 (ابوالحسن مرندی م1349)
4- بیت الاحزان /187 و(ط.دارالحکمه)/173(شیخ عباس قمی م1359)
(1)
… و اجتمع شیوخ اهل المدینه و اقبلوا الی امیرالمومنین علی (ع) فقالوا له یا اباالحسن ان فاطمه تبکی الیل و النهار فلا احد منا یتهنا بالنوم فی الیل علی فرشنا و لا بالنهار لنا قرار علی اشغالنا و طلب معایشنا و انا نخبرک ان تسالها اما ان تبکی لیلا اونهارا… فقالت یا ابالحسن و ما اقل مکثی بینهم…
… بزرگان مدینه جمع شدند و نزد امیرمومنان(ع) رفتند پس گفتند:ای اباالحسن همانا فاطمه(ع) روز و شب گریه میکند پس هیچ کس از ما شب در رختخواب برای خواب،آرامش ندارد و در روز برای کار وطلب معاش،قرا نداردپس ما به تو میگوییم تا از او بخواهی که یا روز گریه کند یا شب …پس حضرت فاطمه(ع) فرمودند: یا اباالحسن چه اندک در میان آنها خواهم ماند.
منابع شیعه:
1- بحارالانوار43/177(علامه مجلسی م. 1110)
2- مجمع النورین/141 (ابوالحسن مرندی م1349)
3- بیت الاحزان /179(شیخ عباس قمی م1359)
اعتراض به گریههای حضرت زهراء(ع) در منابع زیر،نیز آمده است:
1- مناقب آل ابیطالب3/104(ابن شهر آشوب م.588)
2- ضیاء العالمین2/140 (الفتونی م.1138)
3- الحدائق الناظره 4/162(محقق بحرانی م.1186)
(1)
(قال السید شرف الدین)… و خروجها بولدیها فی لمه من نسائها الی البقیع یندبن رسول الل هفی ظل اراکهکانت هناک فلما قطعت بنی لها بیتافی البقیع تاوی الیه للنیاحه یدعی بیت الاحزان.
(امام شرف الدین میگوید): … او(حضرت زهراء (ع) و دو فرزندش و عدهای از زنان در بقیع زیر درختچهای در فراق رسول خدا نوحه سرائی میکردند چون آن درختچه را قطع کردند علی (ع)برای فاطمه(ع) خانهای در بقیع ساخت که برای نوحه سرائی در آن ماوی میگرفت. این خانه همان بیت الاحزان نامیده میشود.
منابع شیعه:
1- النص و الاجتهاد /234 و(ط.آخر)/301-302(سید شرف الدین عاملی م.1377)
2- ماساه الزهراء(ع) 1/348 (سید جعفر مرتضی عاملی)
(توضیحی درباره بیت الاحزان)
…ثم انه بنی لها بیتا فی البقیع نازحا عن المدینه یسمی بیت الاحزان… (پس از رحلت پیامبر اکرم حضرت فاطمه شبانه روز گریان بودند لذا اهل مدینه از گریههای حضرت به امیرمومنان(ع) شکایت کردند)پس امیرمومنان دور از مدینه در بقیع برای حضرت زهراء (س) خانهای ساختند که بیت الاحزان نامیده شد…
منابع شیعه:
1- بحارالانوار43/177(علامه مجلسی م. 1110)
2- عوالم العلوم 11/489 (پاورقی)(شیخ عبدالله بحرانی م.قرن11)
3- بیت الاحزان /و(ط.دارالحکمه)/165(شیخ عباس قمی م1359)
منبع اهل سنت:
وفاء الوفاء 3/918 (سمهودی م.911)
…(و کان هذا البیت یزار فی کل خلف من هذه الامه کما تزار المشاهد المقدسه حتی هدم فی هذه الایام بامر الملک عبدالعزیزبن سعود الجندی لما استولی علی الحجاز و هدم المقدسات فی البقیع عملا بم ایقتضیه مذهبه الوهابی و ذلک سنه 1344 الهجره) و کنا سنه 1339 تشرفنا بزیاره هذا البیت(بیت الاحزان) اذ من الله علینا فی ذالک السنه بحج بیته و زیاره نبیه و مشاهد اهل بیته الطاهرین فی البقیع.
سید شرف الدین میگوید:و این خانه(بیت الاحزان) در هر نسلی از این امت زیاد میشد چنانچه مشاهد مقدسه هم چنین بود تا اینکه در همین روزها به دستور ملک عبدالعزیز ابن سعود الجندی هنگامیکه مسلط بر حجاز شد ویران گردید و همین طور مقدسات در بقیع هتک و ویران شد واین به مقتضای مذهب وهابیت وی بود. این واقعه در سال 1344 هجری قمری رخ داد.
در سال 1339 به زیارت این خانه(بیت الاحزان) مشرف شدیم زمانی که خداوند بر ما منت نهاد به زیارت خانه اش و زیارت پیغمبر و اهل بیت طاهرینش در بقیع.
منبع شیعه:
النص و الاجتهاد /302 و(مطبعه النجف)/ 175(سید شرف الدین عاملی م.1377)
ابن جبیره در اوائل قرن هفتم در سفر خود(به مکه) از بیت الاحزان یا دکرده و میگوید بعد از قبه عباسیه،خانه فاطمه(ع) بنت رسول الله واقع شده و بنام بیت الاحزان شناخته میشود و گفته میشود که اینجا همان خانهای است که بعد از وفات پدرش تا هنگامی که به ایشان ملحق شد درآنجا مسکن گزید و ملازم آنجا بود.
منبع شیعه:
ماساه الزهراء1/237(سید جعفر مرتضی عاملی)
در شان نزول آیه 38 سوره روم: (فآت ذا القربی حقّه )
اهل تسنن از ابن عباس ابی سعید خدری روایاتی را به این مضمون نقل میکنند:
لمّا نزلت(وآت ذا القربی حقّه) اعطی رسول الله فاطمه فدکاً…
هنگامی که این آیه «به خویشاوندت حقش رابده»نازل شد رسول خدا فدک را به فاطمه(ع) بخشید…
منابع اهل سنت:
1- المطالب العالیه 2/367 (ابن حجر عسقلانی م.285)
2- مسند ابی یعلی 2/534(موصلی م.307″)
3-الجرح والتعدیل1/275(رازی م.327)
4- شواهد التنزیل 1/570-442-4387(حاکم حسکانی م.490)
5- مقتل الحسین 1/70(خوارزمی م.568)
6- میزان الاعتدال 2/288 (ذهبی م.748)
7- درّالمنثور 2/158و5/274-273(سیوطی م.911)
8- کنزالعمال 2/158 (متقی هندی م.975)
9- تفسیر روح المعانی 5/58 (آلوسی بغدادی م.1270)
10- یناییع الموده/119-439-441 (قندوزی الحنفی م.1249)
11- حیاه الصحابه 2/519 (دهلوی هندی)
(1)
ان فاطمه قالت لابی بکر من یرثک؟ فقال ابوبکر: اولادی فقالت فاطمه (س)ایرثک اولادک و لا ارث انا من رسول الله(ص) …
(پس از غصب فدک) فاطمه(ع) نزد ابی بکر آمده و فرمود: چه کسی از تو ارث میبرد؟ ابوبکر گفت: فرزندانم.پس فاطمه(ع)فرمود:آیا اولادت از تو ارث میبرند و من از رسول خدا ارث میبرم؟
منابع شیعه:
1- الصراط المستقم(ط.المکتبه المرتضویه)2/383 (علی بن یونس العاملی م.878)
2- بحارالانوار29/375 (علامه مجلسی م. 1110)
3- النص و الاجتهاد /61 (سید شرف الدین عاملی م.1377)
4-الغدیر 7/239 (علامه امینی)
منابع اهل سنت:
1-الطبقات الکبری(ط.دارصادر بیروت)2/314 (محمد بن سعد بن منبع البصری م.230)
2- مسند احمد(ط.دارصادربیروت)1/10(احمد بن حنبل م.241)
3- تاریخ المدینه(ط.قدس قم)1/198 (نمیری م.262)
4- ترکه النبی و السبل التی وجهها فیه/81(حما بن زید بغدادی م.267)
5- سنن الترمذی(ط.دارالفکر بیروت)3/81 (ابوعیسی ترمذی م.279)
6- فتوح البلدان/38(بلاذری م.279)
7- السقیفه و فدک(ط.شرکه الکتبی )/108(ابوبکر جوهری م.232)
8- السنن الکبری(ط.دارالفکر بیروت)6/302 (بیهقی م.323)
9- المبسوط(ط.دارالمعرفه)12/30 (شمس الدین سرخسی م.483)
10- جامع الاصول10/386 (ابن اثیر م.630)
11-شرح نهج البلاغه 16/218 (ابن ابی الحدید عسقلانی م.656)
12- فتح الباری(ط.دارالمعرفه بیروت)6/140(ابن حجر عسقلانی م.852)
13- کنز العمال(ط. موسسه الرساله)5/585 (متقی هندیم.975)
14- نیل الاوطار(ط.دارالجلیل بیروت)6/196 (شوکانی م.1250)
(2)
عن ععطيه العوفي انه سمع ابابكر يومئذ يقول لفاطمه… واما فدك ما جعل لك ابوك…
عطيه عوفي مي گويد: از ابوبكر شنيدم كه به فاطمه (ع) مي گويد:فدك را پدرت براي تو قرار نداده است…
منبع اهل سنت:
بلاغات النساء /19 (ابن طيفور م.280)
(3)
… قالت فاطمه ان ام ايمن تشهد لي ان رسول الله صلي الله عليه و آله اعطاني فدك،فقال لها:… ان هذا المال لم يكن للنبي و انما ن كان مالا من اموال الا مسلمين…
…(وقتي ابوبكر براي اثبا تاينكه پيامبر(ص) فدك را در زمان حيات خود به فاطمه(ع)* بخشيده بود شاهد خواست) فاطمه (ع) به ابوبكر گفت:ام ايمن شهادت مي دهد كه رسول خدا فدك را به من بخشيد.ابوبكر گفت:… اين مال پيامبر نبود(كه ببخشد) بلكه از اموال عمومي مسلمين بود…
منابع اهل سنت:
1- السقيفه و فدك(ط.مكتبه نينوي الحديثه)/101 الي102 (ابوبكر جوهري م.323)
2- شرح نهج البلاغه 16/213 (ابن ابي الحديد معتزري م.656)
(4)
قال عمر بن خطاب:فلما توفيس رسول الله قال ابوبكر انا ولي رسول الله،فجئتما تطلب ميراثك من ابن اخيك و تطلب هذا ميراث امراته من ابيها،فقال ابوبكر:قال رسول الله ما نورث، ما تركنا صدقه…
عمر(به عباس عمومي پيامبر و اميرمومنان) گفت: هنگامي كه رسول خدا(ص)از دنيا رفت،ابوبكر گفت: من جانشين رسول خدا هستم شما دو نفر آمديد و ميراث خود را طلب كرديد. تو (عباس) ميراثت را از پسر برادرت و اين (علي ع) ميراث همسرش از پدرش را طلب نمود،پس ابوبكر گفت كه پيامبر فرموده: كسي از ما ارث نمي برد و اموالي كه به جاي مي گذاريم،صدقه است…
منبع اهل سنت:
صحيح مسلم/ح3302(مسمل م.261)
(5)
ان فاطمه بنت النبي ارسلت الي ابي بكر تساله ميراثها من رسول الله مما افاء الله عليه بالمدينه و فدك و ما بقي من خمس خيبر …فابي ابوبكر ان يدفع الي فاطمه منها شيئاً.
همانا دختر رسول خدا فردي را نزد ابوبكر فرستاد و ميراث خود را از رسول خدا كه شامل في ء مدينه(غنائم جنگي)و فدك و مابقي خمس خيبر و …بود را از او طلب كرد.اما ابوبكر از اينكه چيزي از اين اموال را به وي پس دهد خودداري كرد.
منابع اهل سنت:
1- مسند احمد/ح52و1/9(احمد بن حنبل م.241)
2- صحيح بخاري /ح3913و5/82(بخاري م.256)
3- صحيح مسلم /ح3304و5/103 (مسلم م.261)
(6)
…فقال اميرالمومنين (ع) : يا ابابكر اما تقرا كتاب الله؟قال: نعم،قال (ع) اخبرني عن قول الله عزوجل(انما يريدالله ليذهب عنكم الرجس اهل البيت و يطهركم تطهيرا) في من نزلت؟ فينا ام في غيرنا؟ قال:بل فيكم،قال (ع)اذن كنت عندالله من الكافرين.قال ولم؟قال(ع)لانك رددت شهاده الله لها بالطهاره و قبلت شهاده الناس عليها كما رددت حكم الله و حكم رسوله ان جعل لها فدكا قد قبضته في حياته…
پس اميرمومنان(ع) فرمود: اي ابوبكر آيا كتاب خدا را نخوانده اي؟ گفت بلي،حضرت فرمود:به من بگو كه اين فرموده خدا(خداوند هرگونه رجس و ناپاكي را از شما اهل بيت دور كرده) درباره چه كسي نازل شده؟ آيا درباره ما نازل شده يا درباره غير ما؟ ابوبكر گفت: البته كه درباره شما نازل شده،حضرت(ع) فرمود: پس اگر عده اي برعليه حضرت فاطمه(ع)دختر رسول خدا به امر خلافي شهادت بدهند توچه خواهي كرد؟گفت:بر او حد جاري مي كنم كما اينكه برزنان مسلمين هم،چنين مي كنم حضرت علي (ع) فرمود:پس بنابراين تو نزد خدا از كافرين خواهي بود.ابوبكر گفت:چرا؟ حضرت فرمود: براي اينكه تو شهادت خدا را بر طهارت فاطمه(ع) رد كرده اي و شهادت مردم را قبول كرده اي كما اينكه تو حكم خدا و حكم رسول او را بر اينكه فدك ملك فاطمه(ع) بوده و در مزان پيامبر(ص) آنرا گرفته است رد كردي…
منابع شيعه:
1- الاحتجاج 1/122(طبرسي م.560)
2- كنز الدقائق 10/373 (محمد بن محمدرضا قمي م.قرن11)
منابع ديگر كه در آن،نيز مسئله غصب فدك آمده:
منابع شيعه:
1- الاحتجاج 1/131-139(طبرسي م.560)
2- مناقب آل ابي طالب2/206(ابن شهر آشوب م.588)
3- طرائف /263(سيد بن طاووس م.664)
4-كنز الدقائق 2/378(محمد بن محمد رضا قمي م.قرن11)
منابع اهل سنت:
1- مشكل الاثار 1/47 (طحاوي م.321)
2- السنن الكبري 6/300(بيهقي م.458)
3- شرح نهج البلاغه 6/46(ابن ابي الحديد المعتزلي م.656)
4- البدايه و النهايه 5/285 (ابن كثير م.744)
5- التلخيص 3/154(ذهبي م.748)
6- تاريخ ابن كثير5/289 (ابن كثير م.944)
7- تفسير الوصول الي جامع الاصول 2/46(شيباني م.944)
8- تاريخ الخميس 2/173 (ديار بكري م.966)
9- كنزل العمال 5/584(متقي هندي م.975)
10- المستصفي 1/228(غزالي)
(1)
… فخرجت و الكتاب معها فلقيها عمر فقال ما هذا معك يا بنت محمد قالت: كتاب كتبه لي ابن ابي قحافه،قال ارينيه فابت فانتزعه من يدها و نظر فيه ثم تفل فيه و محاه و خرقه…
(در كوچه بني هاشم)…پس حضرت زهراء(ع) خارج شد در حاليكه نوشته با او بودپس عمر در راه به حضرت رسيد پس گفت: اي دختر محمد نوشته اي كه با خود داري چيست؟ فاطمه(ع) فرمود:نوشته اي است كه ابوبكر برايم نوشته است،عمر گفت آن را به من نشان بده،پس فاطمه(ع) ابا كرد پس عمر آن را از او گرفت و درآنگاه كردپس در آن آب دهان انداخت و آن را پاره كرد…
منابع شيعه:
1- اصول كافي 1/543(كليني م.329)
2- بحارالانوار 48/157 (علامه مجلسي م.1110)
3- نورالثقلين 3/154 (حويزي م.1112)
(2)
قال الصادق(ع):… فخرجت والكتاب معها فلقيها عمر فقال:يا بنت محمد ما هذا الكتاب الذي معك؟فقالت:كتاب كتب لي ابوبكر برد فدك فقال :هلميه الي فابت ان تدفعه اليه … ثم رفسها… ثم لطمها… ثم اخذ الكتاب فخرقه …
(ابوبكر نوشته اي براي فاطمه(ع) در رد فدك نوشت) پس خارج شد فاطمه (ع) در حاليكه آن نوشته با او بود عمر در راه به او رسيد پس گفت:اي دختر محمد(ص) اين نوشته اي كه با خود داراي چيست؟فرمود: نوشته اي است كه ابوبكر در رد فدك نوشته است. پس عمر گفت: آن را به من بده،حضرت زهراء(ع) از دادن آن امتناع كردند… سپس لگدي به حضرت زد…سپس لطمه اي به صورت حضرت زد… سپس عمر نوشته را گرفت و پاره كرد…
منابع شيعه:
1- الاختصاص/185-184(شيخ مفيد م.413)
2- النقض /302(عبدالجليل قزويني م.560)
3- بحارالانوار 29/192 (علامه مجلسي م.1110)
4- جامع النورين /206 (اسماعين سبزواري م.1311)
5- ماساه الزهراء2/64(سيد جعفر مرتضي عاملي)
(3)
قال الصادق (ع) (للمفضل): … و قول عمر هاتي صحيفتك التي ذكرت ان اباك كتبها لك و اخراجها الصحيفله و اخذه اياها منها و نشره لها علي روس الاشهاد من قريش و المهاجرين و الانصار و سائر العرف و تفله فيها و تمزيقه اياها و بكائها…
در حديث مفضلا از امام صادق(ع) آمده است :…و گفتن عمر به فاطمه)ژ(ع) بياور نامه اي را كه گفلتي پدرت به تو داده است(براي فدك). و بيرون آوردن حضرت،نامه را و گرفتن عمر آن را از دست حضرت و گشودن آن نامه،در مقابل قريش و مهاجرين و انصار و ديگر اعراب و آب دهان در آن انداختن و آن را پاره كردن و گريستن آن حضرت (ع)…
منبع شيعه:
بحارالانوار 53/17 (علامه مجلسي م.1110)
(4)
… اخذ(عمر) الكتاب منها قهراً و بصق فيه و خرقه… فقالت:
عليها السلام : بقرت كتابي بقرالله بطنك.
(عمر) نامه فد كرا از حضرت زهراء(ع) به زور گرفت بعد آب دهان برروي آن انداخته و آنرا پاره كرد…پس حضرت فاطمه(ع) فرمود: خداوند شكمت را پاره كند چنانكه نامه مرا پاره كردي.
منابع شيعه:
1- وفاه الصديقه الزهراء/78(عبدالرزاق المقرم م.1403)
2- فاطمه بهجه قلب المصطي 2/527 (رحماني همداني)
منابع ديگر از اهل سنت كه در آن نيز،پاره كردن قباله فدك آمده:
منابع اهل سنت:
1- شرح نهج البلاغه 6/46(ابن ابي الحديد المعتزلي م.656)
2- السيره الحلبيه 3/362(برهان الدين شافعي م.1044)
مقدمه اول :
اموال پیامبر(ص) به قرار زیراست،که طبق قانون ارث به حضرت زهراء (س) منتقل می شود:
اموال حضرت رسول (ص)در هنگام رحلت :
از جهت ارث:
* منزل مادر بزرگوارشان آمنه
* خانه همسرشان حضرت خدیجه
منابع اهل سنت:
1- احکام السلطانیه /186-185 (ابی یعلی م .307)
2- احکام السلطانیه /171 (ماوردی م.450)
از جهت داد وستد :
* زمین منزل شخصی ایشان درمدینه
منبع شیعه :
1- دراسات و بحوث فی التارخی و الاسلام 1/181- 169 ( سید جعفر مرتضی عاملی)
*زمین منزل همسرانشان در مدینه
منابع اهل سنت:
1- طبقات ابن سعد 8/164 (ابن سعد م.230)
2- فتح الباری 6/148(ابن حجر عسقلانی م .852)
3- عمده القاری 15/29 (عینی م.855)
4- ارشاد الساری 5/190 (قسطلانی م.953)
از جهت هدیه :
*اموال مخیریق یهودی مشهور به باغهای هفت گانه
منابع اهل سنت:
1- سیره ابن هشام 2/168-164 (ابن هشام م.218)
2- تاریخ طبری 2/531 (طبری م.310)
3- شواهدا لتنزیل 1/441 (حاکم حسکانی م.490)
4- تاریخ ابن اثیر 2/162 (ابن اثیر م.630)
5- تاریخ ابن کثیر 4/36 (ابن کثیر م.774)
6- وفاء الوفاء 1/283 و2/989 (سمهودی م.911)
7- مغازی واقدی 1/263-262
*زمینهایی که انصار به رسول خدا(ص) هدیه کردند که در مدینه و اطراف آن بوده است:
منبع اهل سنت :
الاموال /282 (ابوعبید م.224)
از جهت خمس :
*خمس دژهای خیبر
*خمس غنائم جنگهای مختلف
منابع اهل سنت:
1-طبقات ابن سعد 2 و1/77 (ابن سعد م .230)
2-معجم البلدان 4/437 (حموی م.626)
3-وفاءالوفاء 4/1292(سمهودی م.911)
4-خلاصه الوفاء598
5-عمده الاخبار/4098(احمدالعباسی)
از جهت فیء:
*زمینهای بنی نضیر
*قلعه و حصن و طیح
*قلعه سلالم
*زمینهای وادی القری
*سرزمین تیماء
*بازار مهزور
*فدک
منابع شیعه:
1-کنز الدقائق 13/161 (محمد بن محمدرضا قمی م. قرن11)
2- تفسیر برهان 5/235-334(سید هاشم بحرانی م.1107)
3- فدک والعوالی فی الکتاب و السنه /114 (سید محمد باقر حسینی)
منابع اهل سنت:
1-طبقات ابن سعد2/58(ابن سعد م.230)
2-انساب الاشراف 1/336(بلاذری م.279)
3-فتوح البلدان 1/18(بلاذری م.279)
4- تاریخ ابن کثیر 4/203 (ابن کثیر م.774)
5- مغازی واقدی 1/366
توضیح مختصر:
براساس مشهور فقه اهل بیت،زوجه از زمین ارث نمی برد و تمام انی اموال به تنها دخترایشان حضرت فاطمه(ع) منتقل می شود،اما ابوبکر با جعل حدیث ساختگی«نحن معاشر الانبیاء لا نورث» تمام اموال آن حضرت را مصادره و غصب نمود.
مقدمه دوم:
عن ابی بصیر قال ابوجعفر(ع) : الا اقرئک وصیه فاطمه(ع) ؟
قال قلت بلی. قال فاخرج حقا اوسفطا فاخرج منه کتابا فقراه بسم الله الرحمن الرحیم هذا ما اوصت به فاطمه بنت محمد اوصت بحوائطها السبعه: العواف والدلال والبرقه و المثیب والحسنی والصافیه ومام لام ابراهیم الی علی بن ابیطالب…
امام باقر(ع) به ابابصیر فرمودند:آیا نمی خواهی وصیت فاطمه(ع) را برایت قرائت کنم.ابابصیر گفت: البته که می خواهم،پس صندوقچه ای را آوردند و نوشته ای از آن بیرون آوردن دو اینچنین قرائت نمودند:به نام خداوند بخشنده مهربان،این وصیتی است که فاطمه(ع) دختر محمد رسول خدا (ص) به امیرمومنان(ع) نموده است،به باغهای هفتگانه اش،العواف والدلال و البرقه والمثیب و الحسنی والصافیه وآنچه بری ام ابراهیم بود…
منابع شیعه:
1-اصول کافی 7/48 (کلینی م.329)
2-دعائم الاسلام 2/341و344 (قاضی ابوحنیفه نعمانی م.363)
3-من لایحضره الفقیه4/244(شیخ صدوق م.381)
4-تهذیب الاحکام9/145 (شیخ طوسی م.460)
5-دلائل الامامه /129 (ابوجعفر محمد بن جریر الطبری الامامی م.قرن 4)
6- مختلف الشیعه 6/303 (علامه حلی م.726)
7-بحارالانوار 43/235و100/185 (علامه مجلسی م.1110)
8-الحدائق الناضره 22/183و137(محقق بحرانی م.1186)
9-مستدرک الوسائل 14/54(میرزا حسین نوری م.1320)
(1)
ان فاطمه بنت النبی ارسلت الی ابی بکر تساله میراثها من رسول الله مما افاء الله علیه بالمدینه و فدک و مابقی من خمس خیبر… فابی ابوبکر ان یدفع الی فاطمه منها شیئا
همانا فاطمه (ع) دختر رسول الله (ص) کسی را نزد ابوبکر فرستاد و از او خواست تا ارث خود از پیامبر(ص) را از او طلب کند این مطالبه شامل:فی ء و فدک و باقیمانده خمس خیبر بود… اما ابوبکر از اینکه چیزی ازا ین اموال را به وی پس بدهد خودداری ورزید
منابع اهل سنت:
1- مسند احمد1/10-9 (احمد بن حنبل م.241)
2- صحیح بخاری 5/83-82(بخاری م.256)
3- الامامه و السیاسه 1/30-20(ابن قتیبه م.276)
4-فتوح البلدان/38(بلاذری م.279)
5- تاریخ الامم الملوک(ط.بیروت)2/443 (ط.مطبع الاستقامة بالقاهرة)3/198 و (ط.آخر)3/202 (طبری م.310)
6-مشکل الآثار1/471-48(طحاوی م.321)
7-السنن الکبری(ط.دارالفکر بیروت)6/302 (بیهقی م.323)
8-جامع الاصول لاحادیث الرسول 4/482 (ابن اثیر م.630)
9- التخلیص 3/ 154 (در حاشه کتاب المستدرک علی الصحیحین به چاپ رسیده است (ذهبی م.748)
10- البدایه و النهایه5/285(ابن کثیر م.774)
11- وفاء الوفاء ج2/995(سمهودي م.911)
12-تفسير الوصول الي جامع الاصول من حدیث الرسول ج2/46(شيباني م.944)
13- تاریخ الخمیس 2/173 (دیاربکری م.966)
14-کنزالعمال 5/584(متقی هندی م 975)
(2)
عایشه خانه ای را که در آن سکونت داشت غصب و تصاحب کرد و حال اینکه سهمش ازا ین خانه فقط یک هفتاد ودوم قیمت اموال غیر منقوله است.
منبع اهل سنت:
حلیه الاولیاء 2/49 (ابونعیم اصفهانی م.430)
پیامبر،خانه توست از دفن امام حسن مجتبی(ع) در کنار قبر پیامبر ممانعت می کنی و اگر زنده بمانی روزی سوار بر فیل خواهی شد و فتنه ای بزرگتر بپا خواهی کرد. توصاحب یک نهم از یک هشتم یک هفتاد و دوم سهم زنان پیامبر می باشی و حال آنکه همه آن را برای خود تملک کرده ای.
منابع شیعه:
1- الایضاح /262(فضل بن شاذان م .260)
2- شرح الاخبار (ط.موسسه نشر الاسلامی )2/19(قاضی نعمان مغربی م.363)
3-الارشاد(ط.دارالمفید)2/19 (محمد بن محمد بن نعمان م.413)
4- مناقب آل ابی اطالب(ط.مطبعه الحیدزیه نجف) 3/204 (ابن شهر آشوب م.588)
5- شرح اصول کافی 6/167 (مولی محمد صالح مازندارنی م.1081)