سالهای زیادی از حماسه خونین عاشورا میگذرد و چشمان منتظران به لحظهای دوخته شده است که منتقم خون حسین(عج) ظهور کند تا شیعه بتواند پساز گذشت قرنها انتقام عاشورا را از یزدیان زمان بگیرد.
جشمان منتظری که بیصبرانه در انتظار لحظهای است که پرچم بر زمین مانده امام حسین(ع) توسط اباصالحالمهدی(عج) به اهتراز درآید تا داغهای کهنه التیام یابد تا آرمانهای بلند جدش را تحقق بخشد، در ادامه به چند روایات پیرامون امام حسین(ع) و امام مهدی(عج) اشاره میشود:
*هنگامی که امام حسین(ع) از مهدی موعود(عج) میگوید
-امام باقر(ع) میفرماید: حارث اعور به امام حسین(ع) عرض کرد: ای زاده رسول خدا! فدایت شوم، مرا از معنای آیه شریفه «وَالشَّمْسِ وَضُحَاهَا» مطلع ساز، حضرت(ع) فرمود: مراد از خورشید، رسول الله(ص) است.
پرسید: فدایت شوم! منظور از آیه شریفه «وَالْقَمَرِ إِذَا تَلَاهَا» چیست؟
فرمود: منظور از ماه، امیرالمؤمنین(ع) است که بعد از پیامبر(ص) است.
گفت: مقصود از آیه شریفه «وَالنَّهَارِ إِذَا جَلَّاهَا» چیست؟
فرمود: مقصود از روز، قائم آل محمد(عج) است که زمین را پر از قسط و عدل کند. (1)
*بشارتی که پیامبر(ص) به امام حسین(ع) داد
-امام حسین(ع) فرمود: رسول خدا(ص) در بشارتی به من فرمود: ای حسین! تو سید پسر و پدر ساداتی و 9 فرزند از تو، امامان ابرار و امین و معصوماند و نهمین آنان مهدی قائم(عج) است، تو امام پسر امام و پدر ائمه هستی و نه فرزند از پشت تو ائمه ابرار هستند و نهمین آنان، مهدی است که دنیا را در آخر الزمان، پر از عدل و قسط میکند…» (2)
*لقبی که امام حسین(ع) به ولیعصر(عج) داد
عیسی الخشاب میگوید: از محضر امام حسین(ع) سؤال کردند: آیا شما صاحب این امر هستید؟
فرمود: «نه من نیستم، بلکه صاحب این امر کسی است که از میان مردم کنارهگیری میکند و خون پدرش بر زمین میماند و کنیه او کنیه عمویش خواهد بود. آنگاه شمشیر بر میدارد و هشت ماه تمام شمشیر بر زمین نمیگذارد». (3)
*امام زمان(عج) جدش حسین(ع) را چگونه توصیف میکند
-حضرت مهدی(عج)، امام حسین(ع) را اینگونه توصیف فرموده است: تو ای حسین! برای رسول خدا(ص) فرزند و برای قرآن، سند و برای امت، بازویی بودی، در طاعت خدا تلاشگر و نسبت به عهد و پیمان، حافظ و مراقب بودی، از راه فاسقان سر بر میتافتی، آه میکشیدی؛ آه آدمی که به رنج و زحمت افتاده است. رکوع و سجود تو طولانی بود، زاهد و پارسای دنیا بودی؛ زهد و اعراض کسی که از دنیا رخت بر کشیده است و با دیده وحشت زده به آن نگاه میکردی».(4)
1-(تفسیر فرات کوفی، صفحه 212)
2-(کفایة الاثر، صفحه 167)
3-(کمالالدین، جلد 1، صفحه 318)
4- (بحارالانوار، جلد 101، صفحه 239، حکمت 38)