دعا رمزی بین عاشق و معشوق است، هر زمانی انسان میخواهد، با خدای خویش سخن بگوید، دعا بخواند، و اگر خواهان شنیدن کلام الهی و دوستدار صحبت کردن معشوق خویش است، قرآن بخواند. لذا در زندگی انبیاء و ائمهعلیهم السلام تلاوت آیات و دعا خواندن جایگاه ویژهایی دارد.
حضرت امام حسین علیه السلام در حساسترین لحظات دست مناجات را بلند کرد و فرمود: «اَللَّهُمَّ اَنْتَ ثَقْتَیِ فِی کُلِّ کَربٍ وَ اَنتَ رَجآئی فِی کُلِّ شِدَّةٍ وَ اَنْتَ فِی کُلِّ اَمْرٍ نَزّلَ بِی ثِقَةٌ وَعِدَةٌ؛ ” 1 ” خدایا، تو اطمینان و تکیه گاه من در همه سختیها هستی، و تو امید من در همه مشکلات و گرفتاریها هستی و تو در هر پیش آمدی از اموری که به من فرود میآید، وسیله اعتماد و پناه من هستی».
حضرت امام حسین علیه السلام وقتی که به زمین کربلا رسید، همه فرزندان و برادران و اهل بیت را جمع نمود. سپس به آنها نظری نمود، ساعتی اشک ریخت، و فرمود: «اَلّلهُمَّ اِنَّا عِتْرَةُ نَبِیِکَ مُحَمَّدٍ وَ قَدْ اُزْعِجْنَا وَ طُرِدْنا، وَ اُخْرِجْنا عَنْ حَرَمِ جَدِّنا، وَ تَعَدَّتْ بَنُواُمَیَّةِ عَلَیْنا اَللَّهُمَّ فَخُذْ لَنا بِحَقِّنَا، وَ انْصُرنَا عَلَی القَومِ الکَافِریِن؛ ” 2 ” خدایا! ما عترت پیامبر تو حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم هستیم، ما به زحمت افتادیم و از دیارمان طرد شدیم و از حرم جدمان خارج شدیم، و بنی امیه برما ستم نمودند، خدایا! حق ما را از آنها بگیر، و ما را بر گروه کافر یاری فرما».
جملهای از دعای عرفه حضرت، «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی اَخْشاکَ کَاَنّی اَراکَ وَ اَسْعِدْنی بِتَقْویکَ وَ لا تُشْقِنی بِمَعْصِیَتِکَ وَ خِرْلی فِی قَضآئِک وَ بارِکْ لی فی قَدَرِکَ؛ ” 3 ” خدایا! قرار بده مرا که از تو بترسم، مثل کسی که او را میبینم و مرا با نافرمانی خود به شقاوت و پستی نیانداز و خوبیها را در حکم خویش برای من قرار بده و برکت را در تقدیرت برایم مقدر فرما».
«اَللَّهُمَّ اجْعَلْ غِنَایَ فِی نَفْسی وَ الیَقینَ فِی قَلْبِی وَ الأِخْلاصَ فِی عَمَلِی وَ النُّورَ فِی بَصَری وَ البَصیِرَةَ فِی دینی وَ مَتِّعْنی بِجَوارِحِی وَ اجْعَلْ سَمْعی وَ بَصَرِیَ الوارِثَیْنَ مِنّی وَ انْصُرْنی عَلی مَن ظَلَمْتِی؛ ” 4 ” خدایا! قرار بده بینیازی در وجودم و یقین را در دلم و اخلاص را در کارهایم، و نور را در چشمم و شناخت و شعور در دینم و با اعضای بدنم مرا بهرهمند فرما و گوش و چشمم را دو وارث من قرار بده و مرا بر کسانی که به من ستم مینمایند یاری فرما».
داستان
«حاتِم اَصَمّ» از عابدان وارسته و مخلص بود. یکی از مسلمین به نام «عُصام بن یوسف» نزد او آمد و از روی اعتراض به او گفت: تو چگونه نماز میخوانی؟
حاتم گفت: هنگامی که وقت نماز فرا میرسد، برمیخیزم، وضوی ظاهری و وضوی باطنی میگیرم.
عصام گفت: «وضوی باطنی چگونه است؟»
حاتم گفت: «در وضوی ظاهر، اعضای وضو را با آب میشویم. اما در وضوی باطن، آن اعضاء را با هفت خصلت میشویم: 1) توبه، 2) پشیمانی از گناهان سابق، 3) ترک دلبستگی به دنیا، 4) ترک تعریف و ستایش مخلوقات، 5) ترک ریاست مادی 6) ترک کینه، 7) ترک حسادت. سپس به مسجد میروم و آماده نماز میشوم. در حالی که کعبه را پیش رو میبینم و خود را در برابر خدای بزرگ یکپارچه محتاج مینگرم. گویی در محضر خدا هستم، بهشت را در طرف راست و دوزخ را در طرف چپ و عزرائیل را پشت سر خود مشاهده میکنم و گویی پاهایم روی پل صراط قرار گرفته است و این نماز، آخرین نماز من است؛ سپس نیت میکنم و تکبیر پاک میگویم و حمد و سوره را با تفکر و تأمل میخوانم؛ آنگاه رکوع را با تواضع و خشوع انجام میدهم و سپس سجده را با تضرع و زاری بجا میآورم و تشهد را با امید میخوانم و سلام نماز را با اخلاص میگویم. مدت سی سال است، که نماز من این گونه است».
عصام به حاتم گفت: «این گونه نماز خواندن را شخصی غیر از تو نمیتواند انجام دهد.»
سپس گریه سختی کرد و از خدا خواست، که چنین حالت عبادت را به او عنایت کند. ” 5 “.
پیامها
1. دعا راه ارتباط مخلوق با خالق است.
2. دعا وسیله آرامش روحی و جسمی و یک نوع امیدواری در میان همه ناامیدیها به رحمت بیکران الهی است.
3. همه انسان در هر مرتبهایی از کمالات انسانی باشند. نیاز به مناجاتو نجوا گری در محضر الهی دارند.
4. هر چه انسان در معرفت و شناخت بالاتر باشد. مناجات و عشق بازی او در خلوت شب و دل بیشتر میباشد.
5. دعا از سیره مستمره همه انبیاء و ائمه علیهم السلام اولیاء و خاصان درگاه الهی و همه مردم با ایمان میباشد.
«اِلهی اَذِقْنی حَلاوَةَ ذِکْرِک؛ خدایا شیرینی یادت را به ذائقه من بچشان».
اهداف قیام حسینی
حضرت امام حسین علیه السلام اهداف قیام خویش را بوسیله نامهائی به بزرگان بصره نوشت و آنها را جهت یاری خویش فرا خواند: «مِنَ الحُسَینِ بنِ عَلِیٍّ علیه السلام الی مالِکِ بْنِ مِسمَعٍ، وَ الاَحْنَفِ بْنِ قَیْسٍ، وَ المُنْذِرِبْنِ جاروُدٍ، وَ مَسْعُودِ بنِ عَمْرٍو وَ قَیسِ بنِ الهَیتِم. سَلامٌ عَلَیکُم، اَمَّا بَعدُ فَاِنِّی اَدْعُوکُم اِلی اِحْیآءِ مَعالِمَ الْحَقَّ وَ اِماتَة البِدَعِ، فَاِنْ تُجیبُوا تَهْتَدُوا سُبُلَ الرَّشادِ». ” 6 ” درود بر شما، اما بعد، به درستی که من شما را به جهت زنده کردن پایههای دین و مرگ و نابودی بدعت هایی (که گذشتگان پایهگزاری نمودند، دعوت مینمایم). اگر اجابت نمودید، به راه رشد هدایت شدهاید».
حضرت امام حسین علیه السلام در نامهائی به برادرش محمد حنیفه بعد از شهادت به توحید و رسالت حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه وآله وسلم و شهادت به حقانیت بهشت و جهنم و خارج شدن از قبرها و آمدن قیامت نوشت:«وَ اِنّی لَم اَخرُجْ اَشَراً و لا بَطَراً وَ لا مُفسِداً وَ لا ظالِماً و اِنَّما خَرَجتُ لِطَلبِ الاِصلاحِ فِی اُمَّةِ جَدّی، وَ شیعَة اَبی عَلیّ بن ابیطالب اَن آمَرَ بِالمَعرُوف وَ اَنْهی عَنِ المُنْکَرِ وَ اَسیرُ بَسیرَةِ جَدّی وَ اَبی؛ ” 7″ به درستی که من به عنوان شرارت و سرکشی و فساد نمودن و ظلم کردن از [مدینة الرسول خارج نشدم. همانا به درستی که برای طلب اصلاح در امت جدم و شیعیان پدرم علی بن ابیطالبعلیه السلام خارج شدم، برای این که امر به معروف و نهی از منکر نمایم. و در مسیر و روش جدم و پدرم حرکت کنم».
در ادامه حضرت فرمود: «فَمَنْ قَبِلَنی بِقَبُولِ الْحَقِّ فَاللَّهُ اَوْلی بِالْحَقِّ، وَ مَنْ رَدَّ عَلَیَّ هذا اَصْبِرُ حَتّی یَقْضی اللَّهُ بَیْنی وَ بَیْنَ الْقَومِ بِالْحَقِّ وَ هُوَ خَیْرُ الحاکِمینَ؛ ” 8 ” پس کسی که از من پذیرفت با پذیرفتن حق [مطلوب حاصل شده] پس خداوند سزاوارتر به حق است و کسی که بر علیه من [مطالب را] رد کند. من صبر میکنم تا خداوند بین من و قومم به حق قضاوت نماید. و او بهترین حکم کنندگان است».
حضرت علی علیه السلام، امیر بیان، اهداف قیام را این گونه بیان مینماید: «اَللهُمَّ اِنَّکَ تَعلَمُ اَنَّهُ لَمْ یَکُنِ الّذی کَانَ مِنّا تَنافُسَاً فی سُلطانٍ و لا اِلِتمَاسُ شئٍ مِن فُضُولِ الحُطَامِ؛ ” 9 ” خدایا به درستی که میدانی، از جانب ما اشتیاقی به سلطنت و حکومت نمیباشد و ما در خواستی برای چیزی از بهرههای دنیا نداریم». حضرت علی علیه السلام در ادامه بیانات خویش میفرماید: «وَ لکِن لِبَزِزَ المَعالِمَ مِن دینِکَ وَ نُظهِرَ الاِصلاحَ فِی بِلادِکَ فَیَأمَنَ المَظلُومُونَ مِن عِبادِکَ وَ تُقَامَ المُعَطَّلَةُ مِن حُدُودِکَ؛ ” 10″ قیام برای این که پایههای دین تو (ای خدا) آشکار شود و اصلاح را در شهرهای تو ظاهر نماییم، تا ستمدیدگان از بندگان تو در امان باشند و حدود و احکام تو تعطیل نگردد».
آری اینها بیان اهداف نهضت علوی و حسینی بود. که در جهت اصلاح جامعه و زدودن مفاسد اجتماعی و حاکم نمودن اخلاق زیبای انسانی، نجات دادن محرومین و مظلومین از زیر ستم و چکمه ظالمین و زنده نمودن حدود الهی و دینی و ریشه کن کردن رفتارها و کارهای حرام شرعی و عقلی و عرفی، همه اینها در جهت تحقق آرمانهای رسالت حسینی و علوی میباشند.
پی نوشتها:
1- بحارالانوار، ج 91، ص 211
2- بحارالانوار، ج 44، ص 382
3- بحارالانوار، ج 95، ص 218
4- بحارالانوار، ج 95، ص 218
5- داستان دوستان، ج 3، ص 210
6- نهج الشهاده، ص 276
7- بحارالانوار، ج 44، ص 328
8- بحار الانوار، ج 44، ص 330
9- بحار، ج 67، ص 79
10- نهج البلاغه، صبحی صالح، خ 131