امام حسين و احياي امر به معروف و نهي از منكر

انسان موجودي است دو بُعدي؛ يك بُعد او لجن و بُعد ديگرش روح خدا؛ اين دو بُعد اگر با يكديگر هماهنگ شوند، انسان را به پرواز در آورده و به خدا گونگي مي رسانند، اما اگر هر يك از آن دو بُعد مورد غفلت و بي توجهي قرار گرفت، ديگري به تنهايي تقويت مي شود و انسان را يك بُعدي و بي معني و بي ارزش مي كند. انسان را از جامعيت مي اندازد، يابه زمين مي چسباند و از هر چارپايي پست تر و مخرب تر مي كند و يا در آسمان هاي رؤيايي و آرمان هاي بي پايه مي كشاند و از واقعيت هاي اين جهاني دور و ناآگاه مي گرداند. چون مردم بدين ناهماهنگي و ناسازگاري افتادند، تنها راه آن اصلاح آنان با وسايل و ابزارهاي گوناگون در شرايط مختلف است؛ در شرايطي بايد به ارشاد و راهنمايي و كار فرهنگي دست زد، در شرايطي بايد به عمل پرداخت و با اقدامي سياسي و مسالمت آميز در اصلاح مجتمع و مردم كوشيد، اما در شرايطي كه قدرت حاكم با ابزارهاي تبليغاتي ذهن و انديشه و عقل مردم را ربوده، به رگبارهاي تند تبليغات بسته است و با تنگناهاي اجتماعي مجال هرگونه انديشيدن و آگاه شدن درست را بر مردم بسته، آگاه شدن و انديشيدن را در يك مسير قرار داده است و كسي نمي تواند و نبايد به شكل ديگري بينديشد و از چيزي جز آنكه فرمانروايان مي خواهندآگاه شوند، در شرايطي كه انديشه سازان داوري كردن درباره كارهاي خوب و بد ديگران را فضولي در كار خدا جلوه مي دهند و حكم كردن درباره هركسي را به عهده خدا در روز رستاخير مي دانند و بس. در هنگامه اي كه مردم را محكوم ودست بسته مشيت پروردگار و قضا و قدر كردگار مي دانند، در زماني كه جز تقليد ازاهل حديث چيز ديگري جايز نيست و بحث و استدلال و تعقل و تفكر، انسان را به شلاق وزندان و كشته شدن دچار مي كند، نه موعظه و ارشاد و كار فرهنگي كارساز است و نه اصلاحات مسالمت آميز مؤثر؛ تنها راه، در چنين شرايطي، وارد آوردن ضربه اي شديد، ايجاد زمين لرزه اي زير و رو كننده و صور اسرافيلي بيدار سازنده و از خواب مرگ برانگيزنده مي باشد. [1] .

امام حسين (ع) در وقت خروج از مدينه در وصيتي كه به برادرش محمد حنفيه كرده، به اين هدف اصلاحي اشاره فرموده است و خروج خويش را با انگيزه «مطلب اصلاح در امت پيامبر»، ذكر مي كند: «…اني لم اخرج اشراً و لا بطراً ولا ظالماً و لا مفسداً و انما خرجت لطلب الاصلاح في امة جدي، اريد ان آمر بالمعروف و انهي عن المنكر؛ [2] .

همانا من براي ايجاد آشفتگي و خودنمايي و نابساماني و ستمگري خروج نكرده ام، بلكه همانا من براي طلب اصلاح امت جدم قيام كرده ام و اراده كرده ام اينكه امر به معروف و نهي از منكر كنم». در تعبير «لطلب الاصلاح» نكته اي وجود دارد. امام (ع) نفرمود: «انما خرجت للاصلاح» بلكه فرمود: «انما خرجت لطلب الاصلاح» يعني من در جستجو و در پي اصلاح هستم. نظير اين تعبير در سخنراني امام (ع) براي نخبگان و علما هم هست كه فرموده بودند: «ولكن لنري المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك». اين خطبه زماني ايراد شد كه هنوز صحبت از خروج و مبارزه با يزيد مطرح نبود. امام (ع) در آخر اين خطبه، دعا مي كند و خطاب به خداي متعال مي گويد: پروردگارا! تو مي داني كه هدف ما از اين فعاليت هاي سياسي جز اين نيست كه معالم دين تو و معيارهاي اسلامي را به مردم نشان دهيم. يعني نشان دهيم دين چيست و نشانه هاي آن كدام است و چگونه و با چه معياري مي توان افراد ديندار و افراد بي دين را شناخت؟ و نيز هدف ما اين است كه اصلاح را در بلاد تو ظاهر كنم. كلمه «نظهر» دو معني مي تواند داشته باشد؛ اول اينكه روشن كنيم اصلاح چيست، و ديگر آنكه اصلاح را تحقق بخشيم و بر فساد، ظاهر و غالب گردانيم. همچنين حضرت در سفر حج در خطبه اي كه در منا خواندند از اوضاع كشور اظهار ناخشنودي نمودند و جامعه را نياز به اصلاحات دانستند: «اللهم انك تعلم انه لم يكن ما كان منا تناقساً في سلطان و لا التماساً من فضول الحطام ولكن لنري المعالم من دينك و نظهر الاصلاح في بلادك و يأ من المظلومون من عبادك و يعمل بفرائضك و سنتك و احكامك؛ [3] .

خداوندا تو خود مي داني عملكرد ما نه براي آن است كه به رياست و سلطنت دست يابيم يا از روي دشمني و كينه توزي سخن بگوييم، ليكن پيكارها براي اين است كه پرچم آيين تو را بر افراشته و بلاد بندگان تو را آباد سازيم و به ستمديدگان از بندگان تو امنيت بخشيم و احكام و سنن و فرائض تو را پياده كنيم». امام حسين (ع) در خطبه معروف منا با اشاره به جايگاه و اهميت «امر به معروف و نهي از منكر» در اصلاح سازي جامعه مي فرمايد: «خداوند در اين آيه [اشاره به آيه 71 از سوره توبه: «المومنون و المومنات بعضهم اولياء بعض يأمرون بالمعروف و ينهون عن المنكر»] امر به معروف ونهي از منكر را اولين فريضه قرارداد؛ زيرا اگر به انجام اين فريضه اقدام گردد تمام فرائض چه آسان و چه دشوار عملي مي شود، علاوه بر اين امر به معروف و نهي از منكر، دعوت كردن به اسلام است، هر گامي در طرد ستمگري ها و مخالفت با ستمگران، و دعوت كردن به تقسيم عادلانه بيت المال و غنايم و گرفتن ماليات از چيزهايي كه در اسلام مشخص گرديده و مصرف آن در جايگاه اصلي خويش است». [4] .
پاورقي

[1] پيام‏ها و دستاوردهاي نهضت عاشورا، حضور، ش 11، ص 100-99.

[2] سيد هاشم رسولي محلاتي، زندگاني امام حسين (ع)، دفتر نشر فرهنگي اسلامي، ص‏152.

[3] محمدتقي مصباح يزدي، آذرخشي ديگر از آسمان کربلا، مؤسسه امام خميني، ص‏132.

[4] محمد دشتي، فرهنگ سخنان امام حسين، نشر مشهور، ص‏269.

 


جستجو