چهل حدیث از امام حسن عسکری2(علیه السلام)

چهل حدیث از امام حسن عسکری2(علیه السلام)
1-    قالَ الإمامُ أبُو مُحَمَّد الْحَسَنِ الْعَسْكَرى (علیه السلام) : إنَّ اللهَ تَبارَكَ وَ تَعالى بَیَّنَ حُجَّتَهُ مِنْ سائِرِ خَلْقِهِ بِكُلِّ شَىْء، وَ یُعْطِیهِ اللُّغاتِ، وَمَعْرِفَهَ الاْنْسابِ وَالاْجالِ وَالْحَوادِثِ، وَلَوْلا ذلِكَ لَمْ یَكُنْ بَیْنَ الْحُجَّهِ وَالْمَحْجُوحِ فَرْقٌ.
اصول كافى: ج 1، ص 519، ح 11.
حضرت امام حسن عسكری( علیه السلام) فرمود: همانا خداوند متعال، حجّت و خلیفه خود را براى بندگانش الگو و دلیلى روشن قرار داد، همچنین خداوند حجّت خود را ممتاز گرداند و به تمام لغت ها و اصطلاحات قبائل و اقوام آشنا ساخت و أنساب همه را مى شناسد و از نهایت عمر انسان ها و موجودات و نیز جریات و حادثه ها آگاهى كامل دارد و چنانچه این امتیاز وجود نمى داشت، بین حجّت خدا و بین دیگران فرقى نبود.
2-    قالَ (علیه السلام) : عَلامَهُ الاْیمانِ خَمْسٌ: التَّخَتُّمُ بِالْیَمینِ، وَ صَلاهُ الإحْدى وَ خَمْسینَ، وَالْجَهْرُ بِبِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحیم، وَ تَعْفیرُ الْجَبین، وَ زِیارَهُ الاْرْبَعینَ
حدیقه الشّیعه: ج 2، ص 194، وافى: ج 4، ص 177، ح 42.
فرمود: علامت و نشانه ایمان پنج چیز است: انگشتر به دست راست داشتن، خواندن پنجاه و یك ركعت نماز (واجب و مستحبّ)، خواندن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» را (در نماز ظهر و عصر) با صداى بلند، پیشانى را ـ در حال سجده ـ روى خاك نهادن، زیارت اربعین امام حسین(علیه السلام) انجام دادن.
3-    قالَ (علیه السلام) : لَیْسَتِ الْعِبادَهُ كَثْرَهُ الصّیامِ وَالصَّلاهِ، وَ إنَّمَا الْعِبادَهُ كَثْرَهُ التَّفَكُّرِ فی أمْرِ اللهِ.
مستدرك الوسائل: ج 11، ص 183، ح 12690.
فرمود: عبادت در زیاد انجام دادن نماز و روزه نیست، بلكه عبادت با تفكّر و اندیشه در قدرت بى منتهاى خداوند در امور مختلف مى باشد.
4-    قالَ (علیه السلام) : خَصْلَتانِ لَیْسَ فَوْقَهُما شَىْءٌ: الاْیمانُ بِاللهِ، وَنَفْعُ الاْخْوانِ.
تحف العقول: ص 489، س 13، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 26.
فرمود: دو خصلت و حالتى كه والاتر از آن دو چیز نمى باشد عبارتند از: ایمان و اعتقاد به خداوند، نفع رساندن به دوستان و آشنایان.
5-    قالَ (علیه السلام) : قُولُوا لِلنّاسِ حُسْناً، مُؤْمِنُهُمْ وَ مُخالِفُهُمْ، أمَّا الْمُؤْمِنُونَ فَیَبْسِطُ لَهُمْ وَجْهَهُ، وَ أمَّا الْمُخالِفُونَ فَیُكَلِّمُهُمْ بِالْمُداراهِ لاِجْتِذابِهِمْ إلَى الاْیِمانِ.
مستدرك الوسائل: ج 12، ص 261، ح 14061.
فرمود: با دوست و دشمن خوش گفتار و خوش برخورد باشید، امّا با دوستان مؤمن به عنوان یك وظیفه كه باید همیشه نسبت به یكدیگر با چهره اى شاداب برخورد نمایند، امّا نسبت به مخالفین به جهت مدارا و جذب به اسلام و احكام آن.
6-    قالَ (علیه السلام) : اللِّحاقُ بِمَنْ تَرْجُو خَیْرٌ مِنَ المُقامِ مَعَ مَنْ لا تَأْمَّنُ شَرَّهُ.
مستدرك الوسائل: ج 8، ص 351، ح 5، بحارالأنوار: ج 71، ص 198، ح 34.
فرمود: تداوم دوستى و معاشرت با كسى كه احتمال دارد سودى برایت داشته باشد، بهتر است از كسى كه محتمل است شرّ ـ جانى، مالى، دینى و… ـ برایت داشته باشد.
7-    قالَ (علیه السلام) : إیّاكَ وَ الاْذاعَهَ وَ طَلَبَ الرِّئاسَهِ، فَإنَّهُما یَدْعُوانِ إلَى الْهَلَكَهِ.
بحارالأنوار: ج 50، ص296، ضمن ح 70.
فرمود: مواظب باش از این كه بخواهى شایعه و سخن پراكنى نمائى و یا این كه بخواهى دنبال مقام و ریاست باشى و تشنه آن گردى، چون هر دوى آن ها انسان را هلاك خواهد نمود.
8-    قالَ (علیه السلام) : إنَّ مُداراهَ أَعْداءِاللهِ مِنْ أفْضَلِ صَدَقَهِ الْمَرْءِ عَلى نَفْسِهِ و إخْوانِهِ .
بحارالأنوار: ج 50، ص296، ضمن ح 70.
فرمود: مدارا و سازش با دشمنان خدا ـ و دشمنان اهل بیت (علیهم السلام) در حال تقیّه ـ بهتر است از هر نوع صدقه اى كه انسان براى خود بپردازد.
9-    قالَ (علیه السلام) : حُسْنُ الصُّورَهِ جَمالٌ ظاهِرٌ، وَ حُسْنُ الْعَقْلِ جَمالٌ باطِنٌ.
بحارالأنوار: ج 1، ص 95، ح 27.
فرمود: نیكوئى شكل و قیافه، یك نوع زیبائى و جمال در ظاهر انسان پدیدار است و نیكو بودن عقل و درایت، یك نوع زیبائى و جمال درونى انسان مى باشد.
10-    قالَ (علیه السلام) : مَنْ وَعَظَ أخاهُ سِرّاً فَقَدْ زانَهُ، وَمَنْ وَعَظَهُ عَلانِیَهً فَقَدْ شانَهُ.
تحف العقول: ص 489 س 20، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 33.
فرمود: هركس دوست و برادر خود را محرمانه موعظه كند، او را زینت بخشیده; و چنانچه علنى باشد سبب ننگ و تضعیف او گشته است.
11-    قالَ (علیه السلام) : مَنْ لَمْ یَتَّقِ وُجُوهَ النّاسِ لَمْ یَتَّقِ اللهَ.
بحارالأنوار: ج 68، ص 336، س 21، ضمن ح 22.
فرمود: كسى كه در مقابل مردم بى باك باشد و رعایت مسائل اخلاقى و حقوق مردم را نكند، تقواى الهى را نیز رعایت نمى كند.
12-    قالَ (علیه السلام) : ما أقْبَحَ بِالْمُؤْمِنِ أنْ تَكُونَ لَهُ رَغْبَهٌ تُذِلُّهُ.
تحف العقول: ص 498 س 22، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 35.
فرمود: قبیح ترین و زشت ترین حالت و خصلت براى مؤمن آن حالتى است كه داراى آرزوئى باشد كه سبب ذلّت و خوارى او گردد.
13-    قالَ (علیه السلام) : خَیْرُ إخْوانِكَ مَنْ نَسَبَ ذَنْبَكَ إلَیْهِ.
بحارالانوار: ج 71، ص 188، ح 15.
فرمود: بهترین دوست و برادر، آن فردى است كه خطاهاى تو را به عهده گیرد و خود را مقصّر بداند.
14-قالَ (علیه السلام) : ما تَرَكَ الْحَقَّ عَزیزٌ إلاّ ذَلَّ، وَلا أخَذَ بِهِ ذَلیلٌ إلاّ عَزَّ.
تحف العقول: ص 489، س 17، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 24.
فرمود: حقّ و حقیقت را هیچ صاحب مقام و عزیزى ترك و رها نكرد مگر آن كه ذلیل و خوار گردید، همچنین هیچ شخصى حقّ را به اجراء در نیاورد مگر آن كه عزیز و سربلند شده است.
15قالَ (علیه السلام) : مِنَ الْفَواقِرِ الّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إنْ رأى حَسَنَهً أطْفَأها وَ إنْ رَأى سَیِّئَهً أفْشاها.
بحارالأنوار: ج 75، ص 372، ح 11.
فرمود: یكى از مصائب و ناراحتى هاى كمرشكن، همسایه اى است كه اگر به او احسان و خدمتى شود آن را پنهان و مخفى دارد و اگر ناراحتى و اذیّتى متوجّه اش گردد آن را علنى و آشكار سازد.

16قالَ (علیه السلام) لِشیعَتِهِ: أوُصیكُمْ بِتَقْوَى اللهِ وَالْوَرَعِ فى دینِكُمْ وَالاْجْتِهادِ لِلّهِ، وَ صِدْقِ الْحَدیثِ، وَأداءِ الاْمانَهِ إلى مَنِ ائْتَمَنَكِمْ مِنْ بِرٍّ أوْ فاجِر، وِطُولِ السُّجُودِ، وَحُسْنِ الْجَوارِ.
أعیان الشّیعه: ج 2، ص 41، س 30، بحارالأنوار: ج 75، ص 372، ح 12.
به شیعیان و دوستان خود فرمود: تقواى الهى را پیشه كنید و در امور دین ورع داشته باشید، در تقرّب به خداوند كوشا باشید و در صحبت ها صداقت نشان دهید، هركس امانتى را نزد شما نهاد آن را سالم تحویلش دهید، سجده هاى خود را در مقابل خداوند طولانى كنید و به همسایگان خوش رفتارى و نیكى نمائید.
17قالَ (علیه السلام) : مَنْ تَواضَعَ فِى الدُّنْیا لاِخْوانِهِ فَهُوَ عِنْدَ اللهِ مِنْ الصِدّیقینَ، وَمِنْ شیعَهِ علىِّ بْنِ أبى طالِب (علیه السلام)حَقّاً.
– احتجاج طبرسى: ج 2، ص 517، ح 340، بحارالأنوار: ج 41، ص 55، ح 5.
فرمود: هركس در دنیا در مقابل دوستان و هم نوعان خود متواضع و فروتنى نماید، در پیشگاه خداوند در زُمره صِدّیقین و از شیعیان امام علىّ (علیه السلام) خواهد بود.
18- قالَ (علیه السلام) : إنَّهُ یُكْتَبُ لِحُمَّى الرُّبْعِ عَلى وَرَقَه، وَ یُعَلِّقُها عَلَى الْمَحْمُومِ: «یا نارُكُونى بَرْداً»، فَإنَّهُ یَبْرَءُ بِإذْنِ اللهِ.
طب الائمّه سیّد شبّر: ص 331، س 8.
فرمود: كسى كه ناراحتى تب و لرز دارد، این آیه شریفه قرآن در «سوره أنبیاء، آیه 69» را روى كاغذى بنویسید و بر گردن او آویزان نمائید تا با إذن خداوند متعال بهبود یابد.
19- قالَ (علیه السلام) : أكْثِرُوا ذِكْرَ اللهِ وَ ذِكْرَ الْمَوْتِ، وَ تَلاوَهَ الْقُرْآنِ، وَالصَّلاهَ عَلى النَّبىِّ (صلى الله علیه وآله وسلم)، فَإنَّ الصَّلاهَ عَلى رَسُولِ اللهِ عَشْرُ حَسَنات.
بحارالأنوار: ج 75، ص 372، س 21، ضمن ح 12.
فرمود: ذكر و یاد خداوند متعال، مرگ و حالات آن، تلاوت و تدبّر قرآن; و نیز صلوات و درود فرستاد بر حضرت رسول ـ و اهل بیتش (علیهم السلام) ـ را زیاد و به طور مكرّر انجام دهید، همانا پاداش صلوات بر آن ها، ده حسنه و ثواب مى باشد.
20- قالَ (علیه السلام) : إنَّكُمْ فى آجالِ مَنْقُوصَه وَأیّام مَعْدُودَه، وَالْمَوْتُ یَأتی بَغْتَهً، مَنْ یَزْرَعُ شَرّاً یَحْصَدُ نِدامَهً.
أعیان الشّیعه: ج 2، ص 42، س 2، بحارالأنوار: ج 75، ص 373، ح 19.
فرمود: همانا شما انسان ها در یك مدّت و مهلت كوتاهى به سر مى برید كه مدّت زمان آن حساب شده و معیّن مى باشد و مرگ، ناگهان و بدون اطلاع قبلى وارد مى شود و شخص را مى رباید، پس متوجّه باشید كه هركس هر مقدار در عبادت و بندگى و انجام كارهاى نیك تلاش كند ـ فرداى قیامت ـ غبطه مى خورد كه چرا بیشتر انجام نداده است و كسى كه كار خلاف و گناه انجام دهد پشیمان و سرافكنده خواهد بود.
21- قالَ (علیه السلام) : إنّ الْوُصُولَ إلَى اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لا یُدْرَكُ إلاّ بِامْتِطاءِ اللَّیْلِ
أعیان الشّیعه: ج 2، ص 42، س 29، بحارالأنوار: ج 75، ص 380، س 1.
فرمود: همانا رسیدن به خداوند متعال و مقامات عالیه یك نوع سفرى است كه حاصل نمى شود مگر با شب زنده دارى ـ و تلاش در عبادت و جلب رضایت او در امور مختلف ـ .
22- قالَ (علیه السلام) : الْمَقادیرُ الْغالِبَهِ لا تُدْفَعُ بِالْمُغالَبَهِ، وَ الاْرْزاقُ الْمَكْتُوبَهِ لا تُنالُ بِالشَّرَهِ، وَ لا تُدْفَعُ بِالاْمْساكِ عَنْها.
أعلام الدّین: ص 313، س 3، بحارالأنوار: ج 75، ص 379، س 18.
فرمود: مقدّراتى كه در انتظار ظهور مى باشد با زرنگى و تلاش از بین نمى رود و آنچه مقدّر باشد خواهد رسید، همچنین رزق و روزى هركس، ثبت و تعیین شده است و با زیاده روى در مصرف به جائى نخواهد رسید; و نیز با نگهدارى هم نمى توان آن را دفع كرد.
23- قالَ (علیه السلام) : قَلْبُ الاْحْمَقِ فى فَمِهِ، وَفَمُ الْحَكیمِ فى قَلْبِهِ.
تحف العقول: ص 489، س 8، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 21.
فرمود: اندیشه أحمق در دهان اوست، ولیكن دهان و سخن عاقل در درون او مى باشد.(یعنى; افراد أحمق اوّل حرف مى زنند و سپس در جهت سود و زیان آن فكر مى كنند، بر خلاف عاقل كه بدون فكر سخن نمى گوید).
24- قالَ (علیه السلام) : الْمُؤْمِنُ بَرَكَهٌ عَلَى الْمؤْمِنِ وَ حُجَّهٌ عَلَى الْكافِرِ.
تحف العقول: ص 489، س 7، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 20.
فرمود: وجود شخص مؤمن براى دیگر مؤمنین بركت و سبب رحمت مى باشد و نسبت به كفّار و مخالفین حجّت و دلیل است.
25- قالَ (علیه السلام) : لا یَشْغَلُكَ رِزْقٌ مَضْمُونٌ عَنْ عَمَل مَفْرُوض.
تحف العقول: ص 489، س 9، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 22.
فرمود: مواظب باش كه طلب روزى ـ كه از طرف خداوند متعال تضمین شده ـ تو را از كار و اعمالِ واجب باز ندارد (یعنى; مواظب باش كه به جهت تلاش و كار بیش از حدّ نسبت به واجبات سُست و سهل انگار نباشى).
26- قالَ (علیه السلام) : جُرْأهُ الْوَلَدِ عَلى والِدِهِ فی صِغَرِهِ تَدْعُو إلَى الْعُقُوقِ فى كِبَرِهِ.
كافى: ج 3، ص 287، ح 6.
فرمود: رو پیدا كردن و جرئ شدن فرزند هنگام طفولیّت در مقابل پدر، سبب مى شود كه در بزرگى مورد نفرین و غضب پدر قرار گیرد.
27- قالَ (علیه السلام) : أجْمِعْ بَیْنَ الصَّلاتَیْنِ الظُّهْرِ وَالْعَصْرِ، تَرى ما تُحِبُّ
تحف العقول: ص 489، س 14، بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 27.
فرمود: نماز ظهر و عصر را دنباله هم ـ در اوّل وقت ـ انجام بده، كه در نتیجه آن فقر و تنگ دستى از بین مى رود و به مقصود خود خواهى رسید.
28- قالَ (علیه السلام) : أوْرَعُ النّاسِ مَنْ وَقَفَ عِنْدَ الشُّبْههِ، أعْبَدُ النّاسِ مَنْ أقامَ الْفَرائِضَ، أزْهَدُ النّاس مَنْ تَرَكَ الْحَرامَ، أشَدُّ النّاسِ اجْتِهاداً مَنْ تَرَكَ الذُّنُوبَ
عیان الشّیعه: ج 2، ص 42، س 1، بحارالأنوار: ج 75، ص 373، ح 18.
فرمود: پارساترین مردم آن كسى است كه از موارد گوناگون شبهه و مشكوك اجتناب و دورى نماید; عابدترین مردم آن شخصى است كه قبل از هر چیز، واجبات الهى را انجام دهد; زاهدترین انسان ها آن فردى است كه موارد حرام و خلاف را مرتكب نشود; قوى ترین اشخاص آن شخصى است كه هر گناه و خطائى را ـ در هر حالتى كه باشد ـ ترك نماید.
29- قالَ (علیه السلام) : لا یَعْرِفُ النِّعْمَهَ إلاَّ الشّاكِرُ، وَلا یَشْكُرُ النِّعْمَهَ إلاَّ الْعارِفُ.
أعلام الدّین دیلمى: ص 313، س 3، بحارالأنوار: ج 75، ص 378، س 16.
فرمود: كسى قدر نعمتى را نمى داند مگر آن كه شكرگزار باشد و كسى نمى تواند شكر نعمتى را انجام دهد مگر آن كه اهل معرفت باشد.
30- قالَ (علیه السلام) : مِنَ الذُّنُوبِ الَّتى لا یُغْفَرُ قَوْلُ الرَّجُلِ: لَیْتَنى لا أُؤاخِذُ إلاّ بِهذا.
غیبه شیخ طوسى: ص 207، ح 176، بحارالأنوار: ج 50، ص 250، ح 4.
فرمود: بعضى از گناهانى كه آمرزیده نمى شود: خلافى است كه شخصى انجام دهد و بگوید: اى كاش فقط به همین خلاف عِقاب مى شدم، یعنى; گناه در نظرش ناچیز و ضعیف باشد.
31- قالَ (علیه السلام) : بِئْسَ الْعَبْدُ عَبْدٌ یَكُونُ ذا وَجْهَیْنِ وَ ذالِسانَیْنِ، یَطْرى أخاهُ شاهِداً وَ یَأكُلُهُ غائِباً، إنْ أُعْطِىَ حَسَدَهُ، وَ إنْ ابْتُلِىَ خَذَلَهُ.
بحارالأنوار: ج 75، ص 373، ح 14. [
فرمود: بد آدمى است آن كه داراى دو چهره و دو زبان مى باشد; دوست و برادرش را در حضور، تعریف و تمجید مى كند ولى در غیاب و پشت سر، بدگوئى و مذمّت مى نماید كه همانند خوردن گوشت هاى بدن او محسوب مى شود، چنین شخص دو چهره اگر دوستش در آسایش و رفاه باشد حسادت مىورزد و اگر در ناراحتى و سختى باشد زخم زبان مى زند.
32- قالَ (علیه السلام) : مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُرُّ بِهِ، وَ الْجُلُوسُ دُونَ شَرَفِ الْمَجْلِسِ.
بحارالأنوار: ج 75 ص 372 ح 9.
فرمود: یكى از نشانه هاى تواضع و فروتنى آن است كه به هركس برخورد نمائى سلام كنى و در هنگام ورود به مجلس هر كجا، جا بود بنشینى ـ نه آن كه به زور و زحمت براى دیگران جائى را براى خود باز كنى ـ.
33- قالَ (علیه السلام) : مَنْ رَضِىَ بِدُونِ الشَّرَفِ مِنَ الْمَجْلِسِ لَمْ یَزَلِ اللهُ وَ مَلائِكَتُهُ یُصَلُّونَ عَلَیْهِ حَتّى یَقُومَ، مِنَ التَّواضُعِ السَّلامُ عَلى كُلِّ مَنْ تَمُّرُ بِهِ.
بحارالأنوار: ج 78، ص 466، ح 12، به نقل از تحف العقول.
فرمود: كسى كه متكبّر نباشد و موقع ورود به مجلس هر كجا جائى بود بنشیند تا زمانى كه حركت نكرده باشد خدا و ملائكه هایش بر او درود و رحمت مى فرستند; از علائم و نشانه هاى تواضع و فروتنى آن است كه به هر شخصى برخورد نمودى سلام كنى.
34- قالَ (علیه السلام) : لا تُمارِ فَیَذْهَبُ بَهاؤُكَ، وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأُ عَلَیْكَ.
أعیان الشّیعه: ج 2، ص 41، س 23، بحارالأنوار: ج 75، ص 370، ح 1.
فرمود: با كسى جدال و نزاع نكن كه بهاء و ارزش خود را از دست مى دهى، با كسى شوخى و مزاح ـ ناشایسته و بى مورد ـ نكن وگرنه افراد بر تو جرىء و چیره خواهند شد.
35- قالَ (علیه السلام) : مَنْ آثَرَ طاعَهَ أبَوَىْ دینِهِ مُحَمَّد وَ عَلىٍّ عَلَیْهِمَاالسَّلام عَلى طاعَهِ أبَوَىْ نَسَبِهِ، قالَ اللهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِهُ: لاَُؤَ ثِرَنَّكَ كَما آثَرْتَنى، وَلاَُشَرِّفَنَّكَ بِحَضْرَهِ أبَوَىْ دینِكَ كَما شَرَّفْتَ نَفسَكَ بِإیثارِ حُبِّهِما عَلى حُبِّ أبَوَیْ نَسَبِكَ.
تفسیر الإمام العسكرى (علیه السلام): ص 333، ح 210.
فرمود: كسى كه مقدّم دارد طاعت و پیروى پیغمبر اسلام حضرت محمّد و امیرالمؤمنین امام علىّ صلوات الله علیهما را بر پیروى از پدر و مادر جسمانى خود، خداوند متعال به او خطاب مى نماید: همان طورى كه دستورات مرا بر هر چیزى مقدّم داشتى، تو را در خیرات و بركات مقدّم مى دارم و تو را همنشین پدر و مادر دینى یعنى حضرت رسول و امام علىّ علیهماالسّلام مى گردانم، همان طورى كه علاقه و محبّت ـ عملى و اعتقادى ـ خود را نسبت به آن ها بر هر چیزى مقدّم داشتى.
36- قالَ (علیه السلام) : لَیْسَ مِنَ الاْدَبِ إظْهارُ الْفَرَحِ عِنْدَ الْمَحْزُونِ.
بحارالأنوار: ج 75، ص 374، ح 28.
فرمود: از ادب ـ و اخلاق انسانى و اسلامى ـ نیست كه در حضور شخص مصیبت دیده و غمگین، اظهار شادى و سرور كند.
37- قالَ (علیه السلام) : مَنْ كانَ الْوَرَعُ سَجّیَتَهُ، وَالْكَرَمُ طَبیعَتَهُ، وَالْحِلْمُ خُلَّتَهُ، كَثُرَ صدیقُهُ وَالثَّناءُ عَلَیْهِ.
أعلام الدّین: ص 314، س 7، بحارالأنوار: ج 75، ص 379، س 22.
فرمود: هركس ورع و احتیاط در روش زندگیش، بزرگوارى و سخاوت عادت برنامه اش و صبر و بردبارى برنامه اش باشد; دوستانش زیاد و تعریف كنندگانش بسیار خواهند بود.
38- قالَ (علیه السلام) : أعْرَفُ النّاسِ بِحُقُوقِ إخْوانِهِ، وَأشَدُّهُمْ قَضاءً لَها، أعْظَمُهُمْ عِنْدَاللهِ شَأناً.
احتجاج طبرسى: ج 2، ص 517، ح 340.
فرمود: هركس حقوق هم نوعان خود را بشناسد و رعایت كند و مشكلات و نیازمندى هاى آن ها را برطرف نماید، در پیشگاه خداوند داراى عظمت و موقعیّتى خاصّى خواهد بود.
39- قالَ (علیه السلام) : اِتَّقُوا اللهُ وَ كُونُوا زَیْناً وَ لا تَكُونُوا شَیْناً، جُرُّوا إلَیْنا كُلَّ مَوَّدَه، وَ اَدْفَعُوا عَنّا كُلُّ قَبیح، فَإنَّهُ ما قیلَ فینا مِنْ حُسْن فَنَحْنُ أهْلُهُ، وَ ما قیلَ فینا مِنْ سُوء فَما نَحْنُ كَذلِكَ.
بحارالأنوار: ج 75، ص 372، س 18.
فرمود: تقواى الهى را ـ در همه امور ـ رعایت كنید، و زینت بخش ما باشید و مایه ننگ ما قرار نگیرید، سعى كنید افراد را به محبّت و علاقه ما جذب كنید و زشتى ها را از ما دور نمائید; درباره ما آنچه از خوبى ها بگویند صحیح است و ما از هر گونه عیب و نقصى مبّرا خواهیم بود.
40- قالَ (علیه السلام) : یَأتی عُلَماءُ شیعَتِنَاالْقَوّامُونَ لِضُعَفاءِ مُحِبّینا وَ أهْلِ وِلایَتِنا یَوْمَ الْقِیامَهِ، وَالاْنْوارُ تَسْطَعُ مِنْ تیجانِهِمْ عَلى رَأسِ كُلِّ واحِد مِنْهُمْ تاجُ بَهاء، قَدِ انْبَثَّتْ تِلْكَ الاْنْوارُ فى عَرَصاتِ الْقِیامَهِ وَ دُورِها مَسیرَهَ ثَلاثِمِائَهِ ألْفِ سَنَه.
تفسیر الإمام العسكرى (علیه السلام): ص 345، ح 226.
فرمود: آن دسته از علماء و دانشمندان شیعیان ما كه در هدایت و رفع مشكلات دوستان و علاقه مندان ما، تلاش كرده اند، روز قیامت در حالتى وارد صحراى محشر مى شوند كه تاج كرامت بر سر نهاده و نور وى، همه جا را روشنائى مى بخشد و تمام أهل محشر از آن نور بهره مند خواهند شد.

جستجو