ناقلان حدیث غدیر

واقـعـه غـدیـر و مـعـرفـى امـام عـلى (ع ) بـه خـلافـت و جـانـشـیـنـى رسـول خـدا در آن روز، از چـنان عظمتى برخوردار است که آن رویداد تاریخى را یکصد و ده نفر صـحابى پیامبر(ص ) نقل کرده اند!
به گزارش مشرق، تعدادى از ۱۱۰ راوى واقعه غدیر عبارتند از: «ابـوبـکـر بن ابى قحافه ، عمر بن خطاب ، عثمان بن عفان ، طلحه ، زبیر، عبدالله بن جعفر، عـبـاس بـن عبدالمطلب ، عبداللّه بن عبّاس ، ابوایوب انصارى ، ابوذر غفارى ، سلمان فارسى ، ابـوقـتـاده ، ابـوهـریـره ، زیـد بـن ارقـم ، عـدى بـن حـاتـم ، سـهـل بـن حـنیف ، حسان بن ثابت و… [و از زنان ] فاطمه زهرا(س )، ام سلمه ، عایشه ، ام هانى ، فاطمه بنت حمزه و…»(۲)
بعد از صحابه ، ۸۴ نفر از تابعین ، از جمله ابو راشد، ابو سلمه ، ابو سلیمان ، مؤ ذن ابو صالح و… نیز حدیث غدیر را نقل کرده اند.(۳)

هـمـچـنـیـن عـلمـا و محدثان قرن هاى بعد در حفظ این اثر جاودانه نهایت مراقبت را داشته ، و در هر قـرنـى ، بـا دقـت نـظر، این حدیث گرانبها را از گروه پیشین دریافت و به طبقه بعدى تسلیم کرده اند:
در قـرن دوم هـجـرى ۵۶ نـفر، قرن سوم ۹۲ نفر، قرن چهارم ۴۳ نفر، قرن پنجم ۲۴ نفر، قرن شـشم ۲۰ نفر، قرن هفتم ۲۱ نفر، قرن هشتم ۱۸ نفر، قرن نهم ۱۶ نفر، قرن دهم ۱۴ نفر، قرن یازدهم ۱۲ نفر، قرن دوازدهم ۱۳ نفر، قرن سیزدهم ۱۲ نفر و در قرن چهاردهم ۲۱ نفر از علماى اهل سنّت حدیث غدیر را نقل کرده اند که مجموع این افراد به ۳۶۰ نفر مى رسد.(۴)

شـاهـد دیـگـر بـر جـاودانـگـى حـدیـث غـدیـر، کـتـاب هـاى مـسـتـقـلى اسـت کـه گـروهـى از عـلمـاى اهل سنّت افزون بر نقل حدیث ، پیرامون سند و مفاد آن نوشته اند؛ مانند:
۱ ـ ابو جعفر طبرى ، مورخ بزرگ اسلامى (متوفى ۳۱۰ ق )، در کتاب «الولایه فى طرق حدیث الغـدیـر»، ایـن حـدیـث را بـا بـیـش از هـفـتـاد طـریـق از پـیـامـبـر(ص ) نقل کرده است .

۲ ـ ابـوالعـباس احمد بن محمد همدانى ، معروف به ابن عقده (م ۳۳۳ ق )، در کتاب «الولایه فى طرق حدیث الغدیر»، حدیث غدیر را از ۱۰۵ نفر نقل کرده است .

۳ ـ ابوبکر محمد بن عمر بغدادى معروف به جحانى (م ۳۵۵ ق )، در کتاب «من روى حدیث غدیر خم »، از ۱۲۵ طریق از پیامبر(ص ) حدیث غدیر را آورده است .

۴ ـ ابـوغـالب احـمـد بـن مـحمّد الرازى (م ۳۶۸ ق ) و محسن بن حسین نیشابورى خزاعى و على بن عـبـدالرحـمـان بـن عـیـسـى جـراحـى قـنـاتـى و ۲۶ نـفـر دیـگـر از عـلمـاى مـشـهـور اهل سنّت ، از حدیث غدیر در کتاب هاى مستقلّى بحث کرده اند.(۵)

دانـشـمـنـدان بـزرگ شـیـعـه نـیز، واقعه غدیر را در کتاب هاى بزرگ و ارزشمندى همچون اعیان الشیعه ، الغدیر، المراجعات ، الطرائف ، عوالم العلوم ، بحارالانوار (ج ۳۷)، عبقات الاَنوار و… ذکر کرده اند.

شاءن نزول آیه تبلیغ از دیدگاه اهل سنّت
دربـاره شـاءن نـزول آیه : «یا اَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ ما اُنْزِلَ اِلَیْکَ مِنْ رَبِّکَ وَ اِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَما بـَلَّغـْتَ رِسـالَتـَهُ وَاللّهُ یـَعْصِمُکَ مِنَ النّاسِ…»(۶)، در کتاب هاى مختلفى که دانشمندان اهـل سـنـّت ـ اعـم از تـفسیر حدیث و تاریخ ـ نگاشته اند، روایات بسیارى به چشم مى خورد که تـصـریح در نزول این آیه درباره بیان ولایت على (ع ) در غدیر خم دارد. براى نمونه به چند کتاب و نقل آنها اشاره مى کنیم :

۱ ـ فـخـر رازى در تـفـسـیـر خـود از ابـن عـبـاس ، چـنـیـن نـقـل مـى کـنـد: وقـتى آیه تبلیغ نازل شد، پیامبر(ص ) دست على (ع ) را گرفت و فرمود: «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعَلِىٌ مَوْلاهُ…»در همین هنگام عمر بن خطاب ، على (ع ) را ملاقات کرد و به او گفت : «هـَنـیـئاً لَکَ یـَا بـْنَ اَبى طالِبٍ، اَصْبَحْتَ مَوْلاىَ وَ مَوْلى کُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَهٍ»(۷) اى پسر ابو طالب ، [این مقام ] بر تو مبارک باد! مولاى من و مولاى همه مردان و زنان مؤ من گردیدى .

۲ ـ ابـن کـثـیـر دمـشـقـى ، نـیـز نـزول ایـن آیـه دربـاره عـلى (ع ) و بـه دنبال آن ایراد خطبه غدیر از پیامبر(ص ) را مورد تاءیید قرار داده است .(۸)

۳ ـ شـیـخ مـحـمـد عـبـده در تـفـسـیـر خـود، ذیـل آیـه تـبـلیـغ از ابـوسـعـیـد خـدرى نـقـل مـى کـنـد کـه ایـن آیـه شـریـفـه در روز غـدیـر خـم در شـاءن عـلى بـن ابـیـطـالب (ع ) نازل شده است . وى سپس از براء بن عازب ، نقل مى کند که حدیث «مَنْ کُنْتُ مَوْلاهُ فَعلِىٌ مَوْلاهُ»، از پیامبر(ص ) صادر شده است .(۹)

۴ ـ سیوطى در «الدُّرُالمنثور»، ذیل آیه شریفه تبلیغ ، مى نویسد: «ابوسعید خدرى گفت : این آیه در شاءن على بن ابیطالب در غدیر خم نازل شده است»(۱۰)

پی نوشتها:
۱ ـ اسـرار غـدیـر، مـحـمـدبـاقـر انـصـارى ، نـشـر مـولود کـعـبـه ، بـه نقل از ((الاحتجاج ))، شیخ طبرسى ، ج ۱، ص ۵۵ ـ ۶۷، بیروت .
۲ ـ ابـن شـهـر آشوب ، در کتاب ((مناقب ))، ج ۳، ص ۲۵، نام ۱۱۰ نفر را ذکر کرده ، همچنین علامه امینى در ((الغدیر))، ج ۱، ص ۱۴، نام ۱۱۰ نفر را به ترتیب حروف الفبا آورده است .
۳ ـ الغدیر، ج ۱، ص ۱۲۹ ـ ۱۵۱٫
۴ ـ الغدیر، ج ۱، ص ۷۳ ـ ۱۵۱٫
۵ ـ همان ، ۱۵۲ ـ ۱۵۷٫
۶ ـ مائده (۵)، آیه ۶۷٫
۷ ـ تفسیر فخر رازى ، ج ۱۲، ص ۴۲٫
۸ ـ بدایه و نهایه ، ابن کثیر، ج ۵، ص ۱۸۳ ـ ۱۸۹٫
۹ ـ تفسیر المنار، ج ۶، ص ۴۶۳ ـ ۴۶۵٫
۱۰ ـ تفسیر الدرر المنثور، ج ۲، ص ۲۹۸٫

جستجو