اصول و کلیات معاشرت اسلامی
از نظر اسلام، معاشرت دارای اصول و ضوابطی است و فرد مسلمان باید در معاشرتهای خود، کلیاتی را مراعات نماید؛ ما در ذیل به بیان چند اصل از اصول معاشرت خواهیم پرداخت.
حب و بغضها برای رضای خدا باشد
عالی ترین مرتبه ایمان، چنانچه امام صادق (ع) می فرماید، در این جمله نهفته است: هر کس برای خدا دوست بدارد و برای خدا دشمن بدارد و برای خدا عطا نماید از کسانی است که ایمانش کامل گشته است (1).
و امام باقر (ع) می فرماید: دوست داشتن مؤمنی، مؤمن دیگر را، برای خدا، از بالاترین درجات ایمان است (2).
اگر چه در قسمت بعد اشاره خواهد شد که یکی دیگر از اصول معاشرت اسلامی انتخاب صحیح معاشر است، ولی این ملاک که حب و بغضها برای رضای خدا باشد عالی ترین ملاک انتخاب معاشر و همدم است، اگر چنین باشد و این شرط مراعات گردد آنوقت انسان آنچه را دوست می دارد که محبوب خدا است یعنی، مؤمن را، عادل را، متقی را، و ایمان و پاکیزگی را و…از چیزی بیزار است که مورد دشمنی خدا است؛ یعنی عاصی و گنهکار را، ظالم و ظلم را، متکبر و تکبر را …و این یعنی سلامت معاشرت
امام باقر (ع) تمام دین را همین معنا و اصل معرفی می نمایند: ای اباذر، آیا دین بجز حب و بغض چیز دیگر هم هست (3).
برائت یا وحدت ضرورت تبری و تولی: در فرایند شکلگیری یک رفتار اختیاری چند مرحله وجود دارد: 1. دانش به مطلوبیت رفتار؛ ب. حب و بغض که انگیزه رسیدن به مطلوب یا دور شدن از مبغوض را ایجاد میکند؛ د. اراده ایجاد رفتار. دانستن، برای انجام یک رفتار کافی نیست. بلکه باید انگیزه و حب […]
شرح فرازنهم از زیارت اربعین
خلاصه فرازها ی زیارت اربعین
فراز اول:
سلام های توصیفی
– السلامُ علی وَلیِّ الله و حبیبه؛ سلام بر ولی و حبیب – دوست – خدا.
– السلامُ عـَلی خلیلِ اللهِ وَ نجیبه؛ سلام و درود بر خلیل و گزیده خدا.
– السلامُ علی صَفیِّ اللهِ و ابن ِ صَفیّـه؛ درود بر برگزیده خدا و پسر انتخاب شده خدا.
– السلامُ علی الحُسین ِ المظلوم الشهید؛ درود بر حسین مظلوم شهید.
– السلامُ علی اسیرِ الکربات و قـَتیلِ العـَبرات؛ سلام بر کسی که اسیر و گرفتار بلایا و اندوه ها شد و کشته برای اشک ها.
فراز دوم:
شهادت و گواهی امام صادق علیه السلام به عظمت و برتری امام حسین علیه السلام
– اللهم انی اَشهَدُ أنـَّهُ وَلیـُّکَ وَ ابنُ وَلیِّک؛ بار خدایا گواهی می دهم که ( امام حسین) ولی تو و فرزند ولی تو است .
– وَ صَفیـُّکَ وَ ابنُ صَفیـِّک، الفائزُ بِکـَرامـَتـِک ؛ و نیز گواهی می دهم که او برگزیده ی تو و پسر برگزیده ی تو است که به کرم تو رستگار است.
– اَکرَمتـَهُ بالشَّهاده ؛ خدایا گواهی می دهم که او را به وسیله شهادت گرامی داشتی .
– و حَبوتـَهُ بالسـَّعاده ؛ و به او سعادت عطا فرمودی.
– و اجتـَبـیتـَه بطیبِ الولاده ؛ و او را از اصل و نسب ، پاکی ولادت بخشیدی.
– و جَعَلتـَه سیداً من الساده و قائِداً من القاده ؛ او را آقایی از آقایان و رهبری از رهبران قرار دادی.
– و ذائدً مِنَ الذاده و اَعطیتـَهُ مَواریثَ الانبیاء ؛ و او را مدافعی از مدافعان قرار داده و ارث تمام انبیاء را به ایشان عطا فرمودی.
– و جعلته حُجَه ًعلی خـَلقِک مِنَ الاوصِیاء ؛ و شهادت می دهم که او را حجت بر خلق خود از اوصیاء قرار دادی.
– فـَاَعذَرَ فی الدُعاءِ وَ مَنَحَ النُصح ؛ پس امام حسین علیه السلام نیز در دعوت ، عذری باقی نگذاشت و خیر خواهی نمود.
فراز سوم:
اهداف قیام امام حسین علیه السلام
– و بَذلَ مُهجَتـَهُ فیکَ لیَستـَنقـِذَ عِبادکَ مِنَ الجَهالهِ وَ حَیرَهِ الضـَلاله َ؛ – خدایا- جانش را در راه تو بخشید تا بندگانت را از نادانی، سرگردانی و گمراهی نجات دهد.
تولد پربرکت حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله که بنا به اعتقاد علمای امامیه در 17 ربیع الاول سال 570 میلادی و مطابق با سال عام الفیل به وقوع پیوست، آغاز تولدی نوین و روز اعطای مدال سعادت و رستگاری از سوی حضرت حق برای جامعه بشریت می باشد . در آن روز نوزادی به این عالم خاکی قدم نهاد که بعد از چهل سال از سوی خداوند بعنوان آموزگار وحی و مربی برترین فرهنگ زیستن به اهل جهان معرفی گردید . مقارن این ولادت پر برکت در صحنه گیتی آثار شگفت انگیز و اسرارآمیزی رخ داد که هشداری برای حاکمان و زور مداران تاریخ به حساب آمد .
فرو ریختن 14 کنگره در ایوان کسری، خاموش شدن آتشکده فارس، جریان آب در وادی سماوه بعد از سالهای طولانی خشکی، سرنگون شدن بتها در مکه و سایر نقاط عالم، خشک شدن دریاچه ساوه، پرتوافشانی نوری از وجود آن گرامی در آفاق آسمانها و خوابهای وحشتناک انوشیروان و موبدان، از جمله علائم خارق العاده و از نشانه های هشدار دهنده ای بود که مقارن تولد پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله در جهان حادث شد که در منابع معتبر تاریخی و جوامع مورد اعتماد حدیثی از آنها یاد شده است .
تولد پربرکت حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله که بنا به اعتقاد علمای امامیه در 17 ربیع الاول سال 570 میلادی و مطابق با سال عام الفیل به وقوع پیوست، آغاز تولدی نوین و روز اعطای مدال سعادت و رستگاری از سوی حضرت حق برای جامعه بشریت می باشد . در آن روز نوزادی به این عالم خاکی قدم نهاد که بعد از چهل سال از سوی خداوند بعنوان آموزگار وحی و مربی برترین فرهنگ زیستن به اهل جهان معرفی گردید . مقارن این ولادت پر برکت در صحنه گیتی آثار شگفت انگیز و اسرارآمیزی رخ داد که هشداری برای حاکمان و زور مداران تاریخ به حساب آمد .
فرو ریختن 14 کنگره در ایوان کسری، خاموش شدن آتشکده فارس، جریان آب در وادی سماوه بعد از سالهای طولانی خشکی، سرنگون شدن بتها در مکه و سایر نقاط عالم، خشک شدن دریاچه ساوه، پرتوافشانی نوری از وجود آن گرامی در آفاق آسمانها و خوابهای وحشتناک انوشیروان و موبدان، از جمله علائم خارق العاده و از نشانه های هشدار دهنده ای بود که مقارن تولد پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله در جهان حادث شد که در منابع معتبر تاریخی و جوامع مورد اعتماد حدیثی از آنها یاد شده است .
در مورد زندگی، سیره و سخن و خلق و خوی آن وجود گرامی آثار و مجموعه های ارزشمندی از سوی دانشمندان و محققین پدید آمده است که هر کدام به نوبه خود قابل تحسین و تقدیر است . السیرة النبویه: ابن هشام، السیرة النبویه: ابن کثیر، حیاة النبی و سیرته، سیرة المصطفی: عبدالزهرا عثمان محمد، سیرة المصطفی: هاشم معروف الحسنی، الصحیح من سیرة النبی الاعظم، نهایة المسئول فی روایة الرسول، سیری در سیره نبوی، فروغ ابدیت، شرف النبی و حیاة القلوب، ج 2، برخی از این مجموعه های نبوی می باشند که هر کدام با سلیقه خاص مؤلف و از زوایای مختلفی به بررسی ابعاد زندگی و سیره آن حضرت پرداخته اند .
در این نوشتار سعی شده در حد وسع، خلق و خوی حضرتش در پرتو آیات وحیانی قرآن بررسی شود، تا به این وسیله جان و دل خود را با آیات نور روشنایی بخشیده و از صفات ستوده محمدی صلی الله علیه وآله بهره ور شویم، چرا که بر این باوریم: زیباترین و کاملترین سیمای آن گرامی را باید در آیینه کلام وحیانی پروردگار به نظاره نشست و خصلتهای زیبای نبوت را از سرچشمه نور جستجو کرد و اگر قرار است انسان برای بهتر زیستن و به سوی سعادت ابدی رفتن به دنبال الگو و سرمشق باشد، آنرا در کاملترین و مطمئن ترین منابع می توان یافت که صفحات درخشان و زرین آن در بلندای تاریخ و در تاریکترین لحظات آن، شاهراه انسانیت را روشن نموده است . خداوند متعال فرمود: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة » ; (2)
«مطمئنا برای شما در [رفتار و گفتار] رسول خداصلی الله علیه وآله سرمشق نیکو [و کاملی] می باشد .»
تولد پربرکت حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله که بنا به اعتقاد علمای امامیه در 17 ربیع الاول سال 570 میلادی و مطابق با سال عام الفیل به وقوع پیوست، آغاز تولدی نوین و روز اعطای مدال سعادت و رستگاری از سوی حضرت حق برای جامعه بشریت می باشد . در آن روز نوزادی به […]
سؤال كرده اند يا رسول الله! برتري و شرافت درجه فضل و كمال در حسن و جمال ، براي شما هست يا حضرت يوسف(عليه السلام)؟ حضرت (صلي الله عليه وآله و سلم) فرمود: (( هو اصبح مني و انا اصلح منه))؛ به نام يوسف قرعه حسن و جمال آمده و علم ، فضل ، كمال […]
یکی از ویژگیهای رسول گرامی اسلام، رحمت عام و فراگیر آن گرامی نسبت به تمام اهل عالم است. ولادت پیامبر صلی الله علیه و آله درخشش نور رحمت و محبّت بر سر تا سر گیتی بود. خدای تعالی از مادری همانند حضرت آمنه علیهاالسلام بزرگ ترین ارمغان بشریت و مظهر عطوفت و رحمت را به […]
دهم رمضان (سال ده بعثت) نقطه پايان بر 25 سال همراهى خديجه، بانوى آسمانى با رسول خدا صلى الله عليه و آله بود; بانويى مباركه، (1) طاهره، راضيه، مرضيه، زكيه، صديقه، كبرى، (2) شامخه، (3) فاضله، كامله (4) و عفيفه (5) كه 55 سال قبل از بعثت چشم به جهان گشوده و از سال 15 قبل از بعثت (دهم ربيعالاول) در كنار برگزيده الهى قرار گرفته بود و سرانجام بعد از قريب 25 سال همراهى و همگامى، در 65 سالگى چشم از جهان فرو بست و رسول الهى را در فراقى جانسوز تنها گذاشت. اين واقعه دردناك كه به فاصله اندكى از وفات ابوطالب عليه السلام روى داد، چنان پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله را متاثر كرد كه آن سال را «عامالحزن» ناميد. به نقل علامه مجلسى بعد از اين واقعه خانهنشين شده و كمتر از خانه بيرون مىرفت. (6)
مرورى بر نحوه خاكسپارى خديجه عليها السلام و يادكرد دايمى پيامبر از وى، ميزان اين حزن و اندوه را به خوبى نشان مىدهد: وقتى خديجه وفات يافت، پيامبر به شدت گريه كرد و زمانى كه قبر آن بانوى بزرگوار حاضر شد، پيامبر همانگونه كه اشك از چشمانش ريزان بود، وارد قبر شد و خوابيد و افزونتر از قبل گريست، (7) او را دعا كرد و برخاست و با دستخويش همسرش را در قبر گذاشت. (8) پيامبر در سالگرد وفاتش نيز گريه كرد (9) و به زنانش فرمود: گمان نكنيد مقامتان از او بالاتر است. زمانى كه كافر بوديد، ايمان آورد و مادر فرزندانم است.» (10) حتى سالها بعد كه مىخواستند خبر خواستگارى على عليه السلام از فاطمه عليها السلام را به پيامبر بدهند و يادى از خديجه شد، چشمانش پر از اشك شد و زمانى كه ام سلمه از علت گريهاش پرسيد، فرمود: «خديجه و اين مثل خديجة صدقتنى حين يكذبنى الناس و ايدتنى على دين الله و اعانتنى عليه بمالها ان الله عز و جل امرنى ان ابشر خديجة ببيت فى الجنة من قصر الزمرد لا صعب فيه و لا نصب; (11)
عشق به محمد (صلی الله علیه واله وسلم)
در گوشه انزواي آن درّه غم گرفته، روزهاي در كنار محمد بودن را مرور ميكند.
زني كه روزي در اوج ثروت و فخر و شكوه بود و كنيزكان بيشماري صف در صف به دورش ميچرخيدند.
خديجه، آري خديجه! دختر خويلد؛ زني از ثروتمندان قريش و بازرگانان ايشان، كه مرداني را اجير ميكرد و آنها را با مال خويش به تجارت ميفرستاد.(1)
اين روزها در شعب، همهچيز در كنار هم بيداد ميكند؛ قحطي و سوزش عطش، اشكهاي كودكان بيتاب، پيرمردان بيرمق و چشمان بيمار ابوطالب.
به افق خيره ميماند. سكوت ميكند؛ سكوتي كه حتي از گوهر صبر هم گرانبهاتراست؛ از جنس خالص عشق است. او حالا ثروتمندترين زن روي زمين است؛ چرا كه گوهري چون محمد دارد. همه مال و مكنتش، شكوه و شهرتش، در برابر وسعت عشق محمد، آنقدر حقير است كه براي از دست دادنشان حتي خم به ابرو نميآورد.
اين پيامبر خدا آنقدر فراتر از دوست داشتن است كه عشق همسري را راحت ميشود پيش پايش خرج كرد؛ مردي در نهايت فقر و در ملكوت عرش.