ویژگیهای انسان شایسته(10)

ویژگیهای انسان شایسته(10)

10. رشد ذهنی، فکری و شخصیتی

تبیین

* رشد ذهنی: بهره‌مندی از توانایی لازم برای ادراک و شناخت محیط درونی و بیرونی خود اعم از ادراک حسی و عقلی که شامل شکوفایی استعدادهایی مانند: حافظه، یادگیری، دقت، استدلال، نتیجه‌گیری و حکم کردن می‌شود.

* رشد فکری: توانایی به کارگیری استعدادهای ذهنی برای رسیدن از معلومات به مجهولات و یافتن پاسخ‌های معتبر و درست برای پرسش‌های خود.

* رشد شخصیتی: پرورش یافتگی روحی و روانی و برخورداری از «منِ» شکل یافته و تثبیت شده به گونه‌ای که بتواند رفتارهای بهنجار، درست و مورد انتظار در جامعة اسلامی و سازمان سپاه پاسداران را از خود بروز دهد.

 

 

مستندات

الف – آیات

1. قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلَى شَاكِلَتِهِ. (اسراء: 84)

بگو هرکس برحسب سرشت و شخصیت خود رفتار می‌کند.

2. اَلَيْسَ مِنكُمْ رَجُلٌ رَّشِيدٌ. (هود: 78)

آیا در میان شما مردی فهیم پیدا نمی‌شود؟

3. إِنَّكَ لَأَنتَ الْحَلِيمُ الرَّشِيدُ. (هود: 87)

[ای شعیب!] راستی که تو بردبار فرزانه (رشد یافته) هستی.

4. الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ. (آل عمران: 191)

آنان که خدای را در همه حال (ایستاده، نشسته و خوابیده) یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند و می‌گویند پروردگارا تو اینها را بیهوده نیافریده‌ای، تو از کار بیهوده پاک و منزهی، پس ما را از عذاب آتش نگاه‌دار.

ب – روایات

1. امام رضا (علیه‌السلام) :

وَ اسْتَخیروُا اللهَ فِی اُمورِکُم یَعْزِمْ لَکُمْ عَلی رُشْدِکُم.[1]

در امور زندگی خود از خدا خیر و خوبی بخواهید تا خدا هم بر رشد شما بیفزاید.

فِکْرُ ساعَةٍ مِنْ عِبادَةِ سَنَةٍ.[2]

یک ساعت اندیشیدن از یک سال عبادت برتر است.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره) :

اساساً اسلام – که تشیع چیزی جز اسلام اصیل نیست نه تنها جلو رشد علمی و فکری بشرا نمی‌گیرد، بلکه خود، زمینه‌های این حرکت را آماده‌تر می‌کند و به این حرکت جهت انسانی و الهی می‌دهد و تکامل علمی و فرهنگی بشر بعد از ظهور اسلام محققین تاریخ را خیره‌ ساخته است.[3]


 39. هوش

تبیین

هوش، توانایی ذهنی شخص برای تفکر، ادراک، آموختن و عملکرد منطقی و معقول است.[4]

مستندات

الف – آیات

قَالَ نَكِّرُوا لَهَا عَرْشَهَا نَنظُرْ أَتَهْتَدِي أَمْ تَكُونُ مِنَ الَّذِينَ لَا يَهْتَدُونَ  فَلَمَّا جَاءَتْ قِيلَ أَهَكَذَا عَرْشُكِ قَالَتْ كَأَنَّهُ هُوَ… . (نمل: 41-42)

[سلیمان] گفت: تخت [ملکه] را برایش ناشناس گردانید تا ببینیم آیا پی می‌برد یا از کسانی است که پی نمی‌برند. پس وقتی که [ملکه] آمد، [بدو] گفته شد: «آیا تخت تو همین گونه است؟» گفت: «گویا همین است».

ب – روایات

پیامبر اعظم (ص) :

لا عَیْشَ اِلّا لِرَجُلَیْنِ عالِمٍ ناطِقٍ و مُتَعلِّمٍ واحٍ.[5]

زندگی عیش و نوشی ندارد جز برای دو کس: دانشمند سخن سرا و دانش پژوه باهوش.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس‌سره) :

انسان یک موجودی است که خدای تبارک و تعالی تا حالا او را خلق کرده است برای اینکه همه جهاتی که در عالم هست، در انسان هست، منتها به طور قوه است، به طور استعداد است و این استعدادها باید فعلیت پیدا کند، تحقق پیدا کند.[6]

مقام معظم رهبری‌:

در کشوری مثل کشور ما که نسل جوان از لحاظ کمیت، متراکم و گسترده از لحاظ روحیه، دارای روحیة ایمان، از لحاظ آمادگی، آمادة کارهای بزرگ و از لحاظ استعداد یک مجموعة بسیار با استعداد است، اینکه من بارها گفته‌ام متوسط استعداد جوانان ایرانی از متوسط استعدادهای جوانان دنیا بالاتر است، محصول یک کاوش و بررسی علمی و یک امر مسلم است. این استعداد، این کمیت فراوان و این توانایی می‌تواند کشوری مثل ایران را در راه‌های تکامل و تعالی و ترقی کمک بزرگی کند.[7]


* 94. بهرة هوشی

تبیین

میزان بهره‌مندی فرد از هوش طبیعی با توجه به سن تقویمی او را بهرة هوشی گویند.[8]

مستندات

الف- آیات

1. إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَاتٍ لِّلْمُتَوَسِّمِينَ. (حجر: 75)

به یقین، در این [کیفر] برای هوشیاران عبرتهاست.

ب – روایات

1. پیامبر اعظم (ص) :

اَلْمُؤْمِنُ کَیِسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ.[9]

مؤمن زیرک، هوشمند و بیدار و آینده‌نگر است.

2. همان حضرت (ص) :

اِتقْوا فِراسَةَ المؤْمِن فَاِنَّهُ یَنْظُرُِ بِنُورِالله.[10]

از فراست (و تیز هوشی) مؤمن بپرهیزید که او با نور خدا می‌نگرد.


 40. خود مدیریتی

تبیین

خود مدیریتی بدین معناست که هرکس ساماندهی زندگی خود را در آفاق مادی و فرهنگی و معنوی شخصاً به عهده بگیرد.

مستندات

الف – آیات

1. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَة. (تحریم : 6)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، خودتان و کسانتان را از آتشی که سوخت آن مردم و سنگ‌هاست حفظ کنید.

2. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ إِلَى اللّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ. (مائده: 105)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! به خودتان بپردازید، هرگاه شما هدایت یافتید، آن کس که گمراه شده است به شما زیانی نمی‌رساند. بازگشت همة شما به سوی خداست. پس شما را از آنچه انجام می‌دادید آگاه خواهد کرد.


* 95. خودبرنامه‌ریزی (مدیریت بر زمان)

تبیین

توانایی پیش‌بینی و اولویت بندی امور مهم زندگی فردی، اجتماعی و سازمانی و تقسیم فرصت‌های روزانه برحسب اهمیت و اولویت امور برای انجام درست و به موقع آنها.

یعنی امورات زندگی (اجتماعی، عبادی و سیاسی) را طوری تنظیم کنی که غرض مورد انتظار از هرکدام به محض قرار گرفتن در جای خاص خود، حاصل گردد:

مستندات

الف – آیات

1. هُوَ الَّذِي جَعَلَ الشَّمْسَ ضِيَاء وَالْقَمَرَ نُورًا وَقَدَّرَهُ مَنَازِلَ لِتَعْلَمُواْ عَدَدَ السِّنِينَ وَالْحِسَابَ مَا خَلَقَ اللّهُ ذَلِكَ إِلاَّ بِالْحَقِّ يُفَصِّلُ الآيَاتِ لِقَوْمٍ يَعْلَمُونَ. (یونس: 5)

او خدایی است که خورشید را فروزان و ماه را تابان قرار داد و برای آنها (در مدار خود) منازلی قرار داد تا بدین وسیله شما حساب زمان خود را بدانید ( و از آن را در برنامه‌ریزی زندگی خود استفاده کنید)؛ بدانید که اینها را خداوند جز براساس حق نیافریده و خداوند نشانه‌های خود را این گونه بر اهل معرفت بیان می‌دارد.

2. إِنِّي ظَنَنتُ أَنِّي مُلَاقٍ حِسَابِيهْ. (حاقه : 20)

[و آن کس که مؤمن واقعی است در روز قیامت خواهد گفت]: من [در دنیا] می‌دانستم که در قیامت نتیجة [برنامه‌ریزی و عملکرد] و حساب خود را خواهم دید.

3. وَأَمَّا مَنْ أُوتِيَ كِتَابَهُ بِشِمَالِهِ فَيَقُولُ يَا لَيْتَنِي لَمْ أُوتَ كِتَابِيهْ. وَلَمْ أَدْرِ مَا حِسَابِيهْ. (حاقه: 25-26)

و اما آن کس که [به دلیل عملکرد ناشایست] کتاب [پرونده]‌اش به دست چپ او داده می‌شود می‌گوید ای کاش این کتاب به دست من داده نمی‌شد و من نمی‌دانستم حساب من چگونه است!

ب- روایات

1. رسول خدا (ص):

اِنَّ لِرّبِّکُمْ فی اَیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ اَلا فَتَعَرَّضُوالَها.[11]

به راستی در ایام زندگی شما لحظاتی است که در معرض نسیم حیات بخش پروردگارتان قرار می‌گیرید (و فرصت‌های مناسبی به دست می‌آورید) بکوشید خود را در معرض فیض الهی قرار دهید.

2. امام محمد باقر(علیه‌السلام) :

اِیّاکَ وَالتَّسْویفَ فَاِنَّهُ بَحْرٌ یَغْرَقُ فیهِ الْهَلْکی.[12]

از تأخیر (و به آینده حواله دادن) کارها بپرهیز؛ زیرا که آن (به تأخیر انداختن) دریایی است که هلاک شدگان، در‌آن غرق می‌شوند.


* 96. ارزیابی و بازبینی فعالیت‌ها در جهت بهبود مستمر

تبیین

مقصود این است که آدمی فعالیت‌های فکری و فیزیکی خود را جهت حسن انجام همواره بازبینی کند و آنها را با معیارهای درست ارزیابی نماید.

مستندات

الف- روایات

1. پیامبر اکرم (ص) :

لَذِکْرُ اللهِ بِالْغْدْوّ وَالآصالِ خَیرٌ مِنْ حَطْمِ السُّیوفِ فی سَبیل اللهِ عَزَّوجَل یعنی مَنْ ذَکَرَالله بِالْغُدوِ وَالآصالِ وَ تَذَکَّرَ ما کانَ مِنْهُ فی لَیْلِهِ مِنْ سُوءِ عَمَلِهِ وَاسْتَغْفَر اللهَ وَ تَابَ اِلَیْهِ انْتَشَرَ وَ قَدْ حُطَّتْ سَیئاتُهُ وَ غُفِرَتْ ذُنُوبُهُ وَ مَنْ ذَکَرَ الله بِالآصالِ وَ هِیَ الْعَشِّیاتِ وَ راجَعَ نَفْسَه فیما کانِ مِنهُ یَومَهُ ذلِکَ مِنْ سَرِفِهِ عَلی نَفْسِهِ وَاضاعَتُهُ لِاَمْرِ رَبِّهِ فَذَکَرَ اللهَ وَاسْتَغْفَر اللهَ تعالی وَاَنابَ راحَ اِلی اَهْلِهِ وَ قَدْ غُفِرَتْ ذُنوبُهُ.[13]

صبح و شام در یاد خا بودن، بهتر است از اینکه شمشیرها برای جهاد در راه او شکسته شود. یعنی آن کس که اول صبح با یاد خدا حساب نفس خود را می‌رسد و به خاطر می‌اورد کارهای بدی را که در شب انجام داده، از خدا آمرزش می‌خواهد و توبه می‌کند، صبح که از منزل خارج می‌شود و از پی کار روزانه‌اش می‌رود، گناهانش ریخته و تخلفاتش بخشیده شده است. کسی [نیز] که اول شب، خدا را به یاد می‌آ‌ورد و برای حسابرسی، به نفس خود مراجعه می‌کند و از ستم‌هایی که در آن روز بر خود روا داشته وسرپیچی‌هایی که از فرمان خدا نموده است آگاه می‌شود. خدا را یاد کرده و از پیشگاه الهی طلب آمرزش می‌کند، چنین فردی به نزد خانوادة خود می‌رود در حالی که گناهانش بخشیده شده است.

2. امام جعفر صادق (علیه‌السلام) :

یَا ابْن جُنْدَب حَقِّ عَلی کلّ مُسْلِمٍ یَعْرِفُنا اَنْ یَعْرَضَ عَملَه فی کُلِّ یَوْمٍ وَ لَیْلَةٍ عَلی نَفْسِهِ فَیَکونَ مْحاسِبْ نَفْسِهِ فَاِنْ رَأی حَسَنةً اَستَزادَمِنْها وان رَأی سیّةً اِسْتَغفَر مِنْها لِئَلّا یُخْزی یَوْمَ الْقِیامَةٍ.[14]

ای (عبدالله) بن جندب، شایستة هر مسلمانی که به مقام ما اهل بیت معرفت دارد این است که هر روز و شب اعمال خود را به نفس خویش عرضه کند و خود، حسابگر نفس خویشتن باشد. اگر در کارهایی که انجام داده خوبی مشاهده کرد در افزایش آن بکوشد و اگر بدی دید از پیشگاه الهی طلب آمرزش نماید تا در قیامت دچار ذلت و خواری نشود.

ب – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره) :

اما اهل عمل و زهَاد و عبّاد، آنها نیز باید از احوال نفوس خود تفتیش و رسیدگی کنند، ببینید پس از پنجاه سال عبادت و زهد، در قلوب آنها از آن چه آثاری حاصل شده؟[15]

مقام معظم رهبری :

1. خودنگری، بازنگری و خویشتن نگری همیشه لازم است… هر فردی باید از زندان نفسانیات و خودبینی و غرور، خود را خارج کند و از بیرون به خود بنگرد همة ما به این تحول احتیاج داریم.[16]

2. جبلّت بشر با نقص آمیخته است. کی می‌توانیم آن نقص‌‌ها را برطرف کنیم؟ وقتی آنها را ببینیم وقتی آنها را بشناسیم و وقتی قبول کنیم که نقص نداریم اگر خودمان را مطلق دانستیم، مغرور شده‌ایم و خیال کرده‌ایم نقصی نداریم پس چه وقت به فکر خواهیم افتاد که خود را علاج کنیم؟ وقتی که نقصهایمان را ببینیم و بشناسیم.[17]

3. یک وظیفة عمدة همة مسئولان این است که دائما خود را رصد کنند. خطاهای خودشان را شناسایی کنند و آنها را اصلاح کنند و از خطاهای گذشته خود عبرت گیرند.[18]

 41. یادگیری و یاددهی

تبیین

منظور، آشنایی با روش‌های معتبر و علمی برای فرا گرفتن اطلاعات، دانش و مهارت و آموختن آنها به دیگران در جهت ارتقاء سطح آگاهی، دانایی و قدرت تشخیص سره از ناسره و اصلاح رفتار، ارزش‌ها و باورهای خود و دیگران مطابق اهداف و ارزش‌های دینی، اجتماعی و سازمانی است.

مستندات

الف – آیات

1. يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ. (مجادله: 11)

خداوند درجات کسانی از شما را که ایمان آورده و از دانش بهره‌ای دارند بالا می‌برند.

2. قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا. (کهف: 66)

آیا در پی تو باشم، تا از آنچه آموخته‌ای به من هم کمالی بیاموزی؟

3. … وَلَكِن كُونُواْ رَبَّانِيِّينَ بِمَا كُنتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتَابَ وَبِمَا كُنتُمْ تَدْرُسُونَ. (آل عمران: 79)

خدا پرست و خداشناس باشید چنان که خود کتاب (خدا را) می‌خوانید و به دیگران نیز می‌آموزید.

ب- روایات

1. رسول خدا (ص):

یا عَلِیُّ! ثَلاثٌ مِنْ حَقائقِ الْایمانِ: اَلْانْفاقُ مِنَ الْاِقْتارِ، وَ اِنْصافُ مِنْ نَفْسِکَ وَ بَذْلُ الْعِلْمِ لِلْمُتَعلِّمِ.[19]

ای علی! سه چیز از حقیقت ایمان است: بخشیدن هنگام تنگدستی، انصاف داشتن با مردم و انتقال دانش به دانش طلب.

2. امام صادق (علیه‌السلام):

مَنْ تَعَلَّمَ لله عَزَّوَجَلَّ و عَمِلَ للهِ وَ عَلَّمَ للهِ دُعِیَ فی مَلَکُوتِ السَّماواتِ عَظیماً.[20]

کسی که برای خدای بزرگ دانش بیاموزد و برای او عمل کند و برای او آموزش دهد در ملکوت آسمان‌ها بزرگ خوانده می‌شود.

3. همان حضرت(علیه‌السلام) :

لَسْتُ اُحِبُّ اَنْ اَرَی الشّابَّ مِنْکُمْ اِلّا غادیِاً فی حالَیْنِ: اِمّا عالِماً اَوْ مُتَعلِماً فَانِ لَمْ یَفْعَلْ فَرّطَ… .[21]

دوست ندارم جوانی از شما را ببینم مگر آنکه روز او به یکی از دو حالت آغاز شود: یا دانشمند باشد یا دانشجو. اگر چنین نکرد (و در نادانی به سر برد) در ادای وظیفه کوتاهی کرده است.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره) :

مایة بسی خجلت است که در کشوری که مهد علم و ادب بود، و در سایة اسلام زندگی می‌کنند که طلب علم را فریضه دانسته است، از نوشتن و خواندن محروم باشد، ما باید در برنامة درازمدت فرهنگ کشورمان را به فرهنگ مستقل و خودکفا تبدیل کنیم. و اکنون بدون از دست دادن وقت و بدون تشریفات خسته کننده برای مبارزه با بیسوادی به طور ضربتی و بسیج عمومی قیام کنیم تا ان شاءالله در آینده نزدیک هرکس نوشتن و خواندن ابتدایی را آموخته باشد.

برای این امر لازم است تمام بیسوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران با سواد برای یاددادن به پا خیزند.[22]


* 97. علاقه و تلاش برای یادگیری

تبیین

مقصود، دانستن ارزش، منافع و آثار دانش و دانایی و مضرات و پیامدهای ناخوشایند جهالت و نادانی و قرار گرفتن در فرایندهای یادگیری و نیز ایجاد زمینة مساعد برای افراد تحت سرپرستی خود در این جهت می‌باشد.

مستندات

الف – آیات

1. فَتَعَالَى اللَّهُ الْمَلِكُ الْحَقُّ وَلَا تَعْجَلْ بِالْقُرْآنِ مِن قَبْلِ أَن يُقْضَى إِلَيْكَ وَحْيُهُ وَقُل رَّبِّ زِدْنِي عِلْمًا. (طه: 114)

پس بلندمرتبه است خدا، فرمانروای بر حق؛ و در [خواندن] قرآن، پیش از آنکه وحی آن بر تو پایان یابد، شتاب مکن، و بگو: پروردگارا بر دانشم بیفزای.

2. قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُون. (زمر: 9)

بگو: آیا آنان که می‌دانند با آنان که نمی‌دانند، برابرند؟

ب – روایات

1. حضرت علی (علیه‌السلام) :

فَمِنْ عَلامَةِ اَحَدِهِمْ أنَّکَ تَری لَهُ … حِرْصاً فی عِلْمٍ.[23]

از نشانه‌های آنان[متّقیان] این است که در کسب دانش حریص هستند.

2. همان حضرت (علیه‌السلام) :

الشّاخِصُ فی طَلَبِ الْعِلْمِ کَالْمُجاهِدِ فی سَبیلِ اللهِ.[24]

آنکه به جستجوی علم برخیزد همچون مجاهد در راه خداست.

3. امام صادق(علیه‌السلام) :

اُطْلبُوا الْعِلْمَ وَلَوْ بِخَوْضِ اللُّجَحِ وَ شَقِّ الْمَهَجِ.[25]

به طلب دانش و علم برخیزند، هرچند با فرو رفتن در گرداب‌ها و در خطر افتادن جان‌ها همراه باشد.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره) :

لازم است تمام بیسوادان برای یادگیری و تمام خواهران و برادران باسواد برای یاد دادن به پا خیزند. برادران و خواهران ایمانی برای رفع این نقیصه دردآور (بی‌سوادی) بسیج شوند و ریشة این نقص را از بن برکنید. تعلیم و تعلم، عبادتی است که خداوند تبارک و تعالی ما را بر‌آن دعوت فرموده است.[26]

مقام معظم رهبری :

1. جوانان عزیز! جوانی بهترین دوران برای فراگیری است، به تعبیر بهتر جوانی بهترین زمان و موقعیت برای صیرورت واقعی انسان است. این فراگیری فقط فراگیری مغز شما نیست، فراگیری دل وجان شما نیز هست.[27]

2. امروز نیروهای مسلح به توفیق الهی در جمهوری اسلامی ایران امتیازات بزرگی دارند امتیازات برجسته و کم نظری دارند، این امتیازات را روز به روز در خودتان افزایش بدهید و یادگیری را جدی بگیرند.[28]


* 98. توان انتقال دانش و تجربه به دیگران (نوشتاری و گفتاری)

تبیین

منظور، آشنایی عملی با فنون و روش‌های معتبر و علمی یاددهی و یادگیری و اقدام در جهت انتقال دانسته‌ها و تجربیات شخصی و سازمان خود به دیگران می‌باشد.

مستندات

الف – آیات

1. الرَّحْمَنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنسَانَ  عَلَّمَهُ الْبَيَانَ. (الرحمن: 1-4)

[خداوند] رحمان قرآن را یاد داد، انسان را آفرید و به او بیان آموخت.

2. ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ. (قلم: 1)

نون، سوگند به قلم و آنچه می‌نویسند.

ب – روایات

1. حضرت علی (علیه‌السلام):

… وَ مِنَ التَّوْفیقِ حِفْظِ التَّجْرَبَةِ.[29]

حفظ و نگهداری و ذخیره سازی تجربه (برای بهره‌وری و انتقال به دیگران) توفیق الهی است.

2. همان حضرت (علیه‌السلام):

اَلعقلُ وِلادَةُ وَالْعِلمُ اِفادَةٌ وَ مُجالَسةُ الْعُلَماءِ زِیادَةُ.[30]

عقل، نوعی زایش و ولادت، و علم، بهره رساندن و همنشینی با علما فزونی علم است.

3. امام صادق(علیه‌السلام) در تفسیر آیة «وَ مِمّا رزّقناهم یُنفقُون» می‌فرماید:

(از صفات برجسته مؤمنان خاص این است) که از آنچه ما بر آنها روزی داده‌ایم به مستمندان انفاق می‌کنند، معنای [باطنی] آن این است که یعنی از آنچه ما از علوم و دانش به ایشان آموختیم به دیگران بذل و بخشش می‌کنند.[31]

ج – رهنمودها

مقام معظم رهبری:

امروز نسل سوم و چهارم انقلاب با آرمان‌های اسلامی آشنا و به آن علاقه‌مند است و گرایشش به مظاهر اسلامی زیاد است و این آمادگی را دارد که اگر تجربه‌ای در کشور به وجود بیاید که کارهای دشوار را از این نسل بخواهد آنها را انجام دهد.[32]


* 99. خوب گوش دادن به حرف دیگران

تبیین

خوب گوش دادن یعنی با کمال رغبت و اشتیاق به گوینده گوش بسپارد تا نکات مثبت کلام او را به درستی بفهمد و آنها را در ظرف ذهن خود جای دهد و دربارة آنها تأمل کند، بیندیشد و درس بگیرد.

مستندات

الف – آیات

… لِنَجْعَلَهَا لَكُمْ تَذْكِرَةً وَتَعِيَهَا أُذُنٌ وَاعِيَةٌ. (حاقه: 12)

[ما شما را برکشتی سوار کردیم] تا آن را برای شما [مایة] تذکری گردانیم و گوش‌های شنوا آن را نگاه دارد.

ب- روایات

1. امیر مؤمنان (علیه‌السلام):

پیامبر (ص) هنگام نزول آیة فوق فرمود: «سَاَلْتُ اللهَ عَزَّوَجَلَّ اَنْ یَجْعَلَها اُذُنَکَ یا عَلِیُ؛ از خدای عزّوجلّ خواستم که آن گوش شنوا را گوش تو قرار دهد ای علی!»

فَما نَسیتُ شَیْئاً بَعْدُ وَ ماکانَ لی اَنْ أنْسی.[33]

از این رو من چیزی را هرگز فراموش نکردم، و چرا فراموش کنم؟!

2. همان حضرت (علیه‌السلام) :

مَنْ تَرَکَ الاستماعَ عَنْ ذَوِی الْعُقُولِ ماتَ عَقْلُهُ.[34]

هرکس به گفته‌های خردمندان گوش نسپارد عقلش می‌میرد.

3. امام محمد باقر (علیه‌السلام) :

اِذا جلستَ اِلی عالمٍ فَکُنْ عَلی اَنْ تَسْمَعَ اَحْرَصُ مِنْکَ عَلی اَنْ تَقُولَ وَ تعلّمْ حُسنَ الّاِستِماع کَما تَتَعَلَّمُ حُسنَ الْقَوْلِ وَ لا تَقْطَعْ عَلی اَحَدٍ حَدیثَةُ.[35]

هرگاه پیش عالمی نشستی، به شنیدن بیش از حرف زدن حریص باش و خوب گوش دادن را بیاموز انسان که خوب حرف زدن را می‌آموزی، و هنگام صحبت سخن کسی را قطع نکن.

ج – رهنمودها

مقام معظم رهبری :

مایلم پای مسئولان به دانشگاه‌ها باز شود و با دانشجویان روبه‌رو بگویند و بشنوند. امروز حرف‌هایی را که شما در این جا زدید در صدا و سیما منتشر خواهد شد و در سرتاسر کشور منعکس خواهد شد. به گوش بنده که یک مسئول هستم رسید به گوش مسئولان دانشگاهی رسید به گوش دیگر مسئولان هم خواهد رسید.[36]


 42. اهل فکر و اندیشه

تبیین

اهل فکر و اندیشه بودن یعنی استوار ساختن زندگی بر پایة تفکر سنجیده و اندیشة دینی و دوری از تحجّر و تقلید کورکورانه.

مستندات

الف – قرآن

1. وَسَخَّرَ لَكُم مَّا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا مِّنْهُ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لَّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ. (جاثیه: 13)

آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است به سود شما رام کرد. همه از اوست قطعاً در این [امر] برای مردمی که می‌اندیشند نشانه‌هایی است.

2. إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَاخْتِلاَفِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لآيَاتٍ لِّأُوْلِي الألْبَابِ. الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً سُبْحَانَكَ فَقِنَا عَذَابَ النَّارِ. (آل عمران: 190-191)

مسلماً در آفرینش آسمان‌ها و زمین، و در پی یکدیگر آمدن شب و روز، برای خردمندان نشانه‌هایی [قانع کننده] است. همانان که خدا را [در همة احوال] ایستاده و نشسته، و به پهلو آرمیده یاد می‌کنند، و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌آندیشند [که] پروردگارا اینها را بیهوده نیافریده‌ای منزهی تو! پس ما را از عذاب آتش دوزخ در امان بدار.

ب – روایات

1. پیامبر اعظم (ص) :

اَصْدَقُ الْمُؤْمِنینَ ایماناً اَسشَدُّهُمْ تفکُّراً فی اَمْرِ الدُّنْیا وَالْآخِرَةِ.[37]

آنکه در امور دنیا و آخرت بیشتر می‌اندیشد، در ایمان مذهبی نیز راستگوتر و راسخ‌ترین است.

2. همان حضرت (ص) :

مِنْ صِفاتِ الْمُؤْمِنِ اَنْ یَکونَ جَوّالَ الْفِکْرِ.[38]

از صفات مؤمن این است که تفکرش پیوسته در جریان باشد.

ج – رهنمودها

مقام معظم رهبری :

1. حزب الله یعنی کسی که هم از امکانات خداداد بهترین استفاده را می‌کند، از دانش استفاده می‌کند، از خرد و اندیشه استفاده می‌کند… .[39]

2. منشاء تبلیغ باید فکر، اندیشه، خردمندی، اخلاص و معنویت باشد.[40]


* 100. اختصاص وقت به فکر کردن و اندیشیدن

تبیین

یعنی در زندگی شخصی و کاری، زمانی را برای اندیشیدن در آنچه انجام داده و بررسی ابعاد و جوانب و درستی و نادرستی عملکرد گذشتة خود و تدبر در آنها در جهت اصلاح عملکرد خود در آینده قرار دهد و نیز فراهم ساختن ساعتی برای خود به منظور اندیشه دربارة مسائل و امور آینده خود و برنامه‌ریزی در جهت انجام درست و به موقع آنها.

مستندات

الف – آیات

الَّذِينَ يَذْكُرُونَ اللّهَ قِيَامًا وَقُعُودًا وَعَلَىَ جُنُوبِهِمْ وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذا بَاطِلاً … . (آل عمران: 191)

[مؤمنان واقعی] کسانی هستند که خداوند را در حال ایستاده، نشسته و خوابیده یاد می‌کنند و در آفرینش آسمان‌ها و زمین می‌اندیشند [و نتیجه می‌گیرند که] پروردگارا تو این جهان با عظمت را بیهوده نیافریده‌ای… .

ب – روایات

1. پیامبر اسلام (ص) :

عَلَی الْعاقِلِ اَنْ یَکُونَ لَهُ ساعاتٌ ساعَةٌ یُناجی فیها رَبَّهُ وَ ساعَةٌ یُحاسِبُ فیها نَفْسَهُ وَ ساعَةٌ یَتَفَکَّرُ فیها صُنْعَ اللهِ عَزَّوَجَلَّ اِلَیْه.[41]

برخردمند لازم است که ساعتی چند برای خود منظور نماید. در بخشی به مناجات با پروردگار خود بپردازد. در بخش دیگر به محاسبه و نقد و بررسی عملکرد خویش و در بخش سوم دربارة نعمت‌هایی که خداوند در اختیار و قرار داده است بیندیشد (و در شناخت خدا مطالعه نماید).

2. همان حضرت(ص):

اَلدُّنیا ساعَةٌ فَاجْعَلْها طاعَةً وَ بابُ کُلُّه مُلازَمَةُ الْخَلْوَةِ وَ بابُ ذلِکَ کُلُّه مُلازَمَةُ الْخَلْوَةِ بِمُداوَمَةِ الُفِکْرَةِ.[42]

دنیا یک ساعت (یک لحظه) است آن را در طاعت از خدا سپری کن و درب ورودی آن هم ملازمت خلوت با استمرار تفکر است.

ج – رهنمودها

مقام معظم رهبری :

در زندگی روزمره مبنای کار جامعة اسلامی بر تأمل تدّبر و اندیشیدن، جوانب را دیدن، عاقلانه و منصفانه با قضایا مواجه شدن و شتابزده نبودن در داوری است.[43]


* 101. قدرت فهم و درک مطالب و مسائل

تبیین

یعنی توانایی کشف معنا و مفهوم یک چیز و اندیشیدن و به خاطر سپردن آن مفهوم و بکارگیری آن در حل یک مسأله به منظور برطرف ساختن یک مشکل و یا انجام درست یک کار.

مستندات

الف – آیات

هَلْ يَسْتَوِي الَّذِينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذِينَ لَا يَعْلَمُونَ. (زمر: 9)

بگو آنهایی که می‌دانند با آنهایی که نمی‌دانند برابرند؟

ب – روایات

1. حضرت علی(علیه‌السلام):

اَلا لا خَیُرَ فی عِلْمٍ لَیْسَ فیهِ تَفَهَّمُ اَلا لا خَیْرَ فِی قَرائَةٍ لَیْسَ فِیه تَدَبُّرُ.[44]

آگاه باشید علمی که در آن فهم نباشد فایده‌ای ندارد؛ آگاه باشید قرائت قرآن که در آن تدّبر نباشد بی‌فایده است.

2. همان حضرت(علیه‌السلام):

مَنْ طالَ فِکْرُهُ حَسُنَ نَظرُهُ.[45]

هرکس زیاد بیندیشد نظرش نیک می‌گردد.

ج – رهنمودها

مقام معظم رهبری :

1. انسان تا آخر که نباید همیشه تقلید بکند، باید نوآوری بکند.[46]

2. باید از نیروی ابتکار و خلاقیت استفاده کرد همان گونه که اسلاف صالح نیز با ابتکار و خلاقیت خود بود که توانستند دانش‌های دینی را به سطح کنونی برسانند. حوزه باید راه را برای نوآوری علمی و فنّی فرزندان خود باز کند.[47]

3. نوآوری یعنی در آن میدان‌هایی که حرکت تکاملی وجود دارد بایستی ما آن را پیش ببریم. بنابراین از جوانان این انتظار هست که نوآوری و خلاقیت کنند.[48]


* 102. خلاقیت و نوآوری

تبیین

منظور، توانایی مواجهه با یک مشکل، ادراک و فهم ابعاد و جوانب آن و نیز بر شماری راه‌حال‌های ممکن برای حل مشکل و ابداع مناسب‌ترین راه حل برای برطرف ساختن آن است.

مستندات

الف – آیات

1. کلَّ یوْمٍ هُوَ فِی شَأْنِ. (الرحمن: 29)

هر روز، خداوند در شأن و کاری است.

2. بَدِیعُ السَّمَاواتِ وَالْأرْضِ. (بقره: 117)

پدید آورنده آسمان‌ها و زمین است.

ب- روایات

امیر مؤمنان (علیه‌السلام):

کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فی شَأْنٍ مِنْ اَحْداثٍ بَدیعٍ لَمْ یَکُنْ.[49]

هر روز خداوند در شأن و کاری است و موضوع تازه‌ای می‌آفریند که هرگز نبوده.

ج – رهنمودها

مقام معظم رهبری :

1. حوزة علمیه، ‌مشتمل بر میراث گران‌بهایی از روش‌ها و تجربه‌ها و اندوخته‌های علمی است. برای بهره‌بردن از این میراث فنی و علمی و افزودن برآن، باید از نیروی ابتکار و خلاقیت استفاده کرد. همان گونه که اسلاف صالح نیز با ابتکار و خلاقیّت خود بود که توانستند دانش‌های دینی را به سطح کنونی برسانند.[50]

2. هنرمند هم در باب فرم و قالب هنر خودش و هم در قبال مضمون، تعهه دارد. کسی که قریحه هنری دارد نباید به سطح پایین اکفتا کند. این یک تعهد است. هنرمند تنبل و بی‌تلاش، هنرمندی که برای تعالی کار هنری خودش و ایجاد خلاقیت تلاش نمی‌کند، در حقیقت، به مسئولیت هنری خودش در قبال قالب عمل نکرده است. هنرمند باید دائم تلاش کند.[51]


* 103. داشتن روحیه تحولی و نوشوندگی

تبیین

انسان رشید از جمود و تحجّر و خمودگی، دوری می‌جوید و در مسیر زندگی خود پیوسته روند صعودی و تکاملی دارد و دارای روحیه پرترک و اندیشه و عمل نو و متعالی است.

مستندات

الف – آیات

إِنَّ اللّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ وَإِذَا أَرَادَ اللّهُ بِقَوْمٍ سُوءًا فَلاَ مَرَدَّ لَهُ وَمَا لَهُم مِّن دُونِهِ مِن وَالٍ(رعد: 11)

در حقیقت، خدا حال قومی را تغییر نمی‌دهد تا آنان حال خود را تغییر دهند و چون خدا برای قومی آسیبی خواهد هیچ برگشتی برای آن نیست و غیر از او حمایتگری برای آنان نخواهد بود.

ب- روایات

1. امام موسی بن جعفر(علیه‌السلام):

لَیْسَ مِنّا مَنْ یُحاسِبْ نَفْسَهُ فی کُلِّ یَوْمٍ فَاِنْ عَمِلَ حُسْناً استَزادَ اللهَ وَ اِنْ عَمِلَ سَیئاً استَغْفَرَالله مِنْهُ وَ تابَ اِلَیْهِ.[52]

ازما نیست کسی که هر روز از خود حساب نکشد، اگر کار نیکی کرده است از خداوند فزونی آن را بخواهد و اگر گناه و کار بدی کرده در آن گناه از خدا آمرزش بخواهد و به سوی او باز گردد (و توبه نماید).

2. امام صادق(علیه‌السلام):

مَنِ اسْتَوی یَوْماهُ فَهُوَ مَغْبُونٌ وَ مَنْ کانَ یَوْمُهُ الَّذی هُوَ فیه خَیْراً مِنْ اَمْسِهِ الّذی ارتَحلَ عَنْهُ فَهُوَ مغبوطٌ.[53]

هرکه دو روزش یکسان باشد، مغبون است و هرکه امروزش بهتر از دیروزش باشد باید به حال او غبطه خورد.

ج – رهنمودها

مقام معظم رهبری:

یکی از وظایف مهم دانشگاه‌ها عبارت است از نواندیشی علمی، مسئله تحجّر، فقط بلای محیط‌های دینی و افکار دینی نیست، در همة محیط‌ها، تحجّر، ایستایی و پایبند بودن به جزمی گرایی‌هایی که بر انسان تحمیل شده – بدون این که منطق درستی به دنبالش باشد – یک بلاست. آنچه که برای یک محیط علمی و دانشگاهی وظیفة آرمانی محسوب می‌شود، این است که در زمینة مسائل علمی نواندیش باشد، معنای واقعی تولید علم این است. تولید علم فقط انتقال علم نیست؛ نوآوری علمی در درجة اول اهمیت است.[54]


* 104. استفاده از فکر دیگران (مشورت)

تبیین

پرهیز از خود رأیی و اجتناب از پافشاری بی‌مورد بر نظرات شخصی و نیز بهره‌گرفتن از فکر دیگران برای فهم درست یک موضوع و تصمیم‌گیری دربارة آن.

مستندات

الف – آیات.

1. قَالَتْ يَا أَيُّهَا المَلَأُ أَفْتُونِي فِي أَمْرِي مَا كُنتُ قَاطِعَةً أَمْرًا حَتَّى تَشْهَدُونِ. (نمل: 32)

ملکة سبا گفت: ای سران [کشور] در کارم به من نظر دهید که بی حضور شما [تا به حال] کاری را فیصله نداده‌ام.

2. فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ وَاسْتَغْفِرْ لَهُمْ وَشَاوِرْهُمْ فِي الأَمْرِ فَإِذَا عَزَمْتَ فَتَوَكَّلْ عَلَى اللّهِ إِنَّ اللّهَ يُحِبُّ الْمُتَوَكِّلِينَ.

پس به [برکت] رحمت الهی، با آنان نرمخو [و پُرمهر] شدی، و اگر تندخو و سخت‌دل بودی قطعاً از پیرامون تو پراکنده می‌شدند پس، از آنان در گذر و برایشان آمرزش بخواه، و در کار[ها] با آنان مشورت کن، و چون تصمیم گرفتی بر خدا توکل کن؛ زیرا خداوند توکل کنندگان را دوست می‌دارد.

ب- روایات

1. پیامبر اعظم (ص):

لا مُظاهَرَةَ اَوْثَقُ مِنَ الْمُشاوَرَةِ.[55]

هیچ پشتوانه‌ای استوارتر از مشورت نیست.

2. امام علی (علیه‌السلام) :

اَفْضَلُ النّاسِ رَأیاً مَنْ لا یَسْتَغْنی عَنْ رَأی مُشِیرٍ.[56]

برترین مردم از نظر رأی و اندیشه کسی است که خود را از دیدگاه مشاور بی‌نیاز نداند.

3. همان حضرت (علیه‌السلام):

مَنِ اسْتَبَدَّ بِرَأیِهِ هَلَکَ وَمَنْ شاوَرَ الرِّجالَ شارَکَها فی عُقُولِهِم.[57]

هرکه که در اظهار رأی استبدادنشان دهد هلاک می‌گردد و هرکس با مردان (شایسته) مشورت کند در عقل آنها شریک می‌شود.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره):

اگر شما بخواهید کشورتان محفوظ بماند و اگر بخواهید آسیب نبیند باید کاری بکنید که در هر محلی مشورت بکنید با‌آقایان راجع به مسایل …[58]

مقام معظم رهبری :

… من الان هم در زمینه‌های مختلف، به خصوص در زمینة مسائل دانشگاه‌ها و مسائل علمی کشور از اشخاص صاحب صلاحیت خیلی مشورت می‌گیرم.[59]


™ 43. تعادل و ثبات شخصیت

تبیین

تعادل و ثبات شخصیت یعنی برخورداری شخص، از آرامش روحی و روانی به گونه‌ای که حالت آشفتگی هیجانی، پاسخ شدید، تصادفی و نسنجیده به محرک‌ها از او مشاهده نشود بلکه پاسخ‌های او به محرک‌های مختلف متعادل و متناسب، سازمان یافته و بهنجار باشد و از دچار شدن به افراط و تفریط مصون باشد.

مستندات

الف – آیات

1. وَمَا كَانَ قَوْلَهُمْ إِلاَّ أَن قَالُواْ ربَّنَا اغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَإِسْرَافَنَا فِي أَمْرِنَا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وانصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ. (آل عمران: 147)

و سخن (پیروان انبیاء) چیزی نبود جز آنکه می‌گفتند پروردگارا گناهان ما را بر ما ببخشای و از زیاده‌روی‌های ما در امور در گذر و قدم‌های ما را در راه دینت استوار فرمای و ما را بر گروه کافران پیروز کن.

2. يُثَبِّتُ اللّهُ الَّذِينَ آمَنُواْ بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللّهُ مَا يَشَاءُ. (ابراهیم : 27)

خداوند آنان را که ایمان آورده‌اند در دنیا و آخرت با عقیده ثابت پایدار می‌دارد و ستمکاران (تجاوز کنندگان از حدود حق) را گمراه می‌سازد و خدا هرچه بخواهد می‌کند.

3. … إِنَّ الَّذِينَ قَالُوا رَبُّنَا اللَّهُ ثُمَّ اسْتَقَامُوا فَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ. (احقاف: 13)

کسانی که گفتند: پروردگار ما الله است سپس استقامت کردند، نه ترسی برای آنان است و نه اندوهگین می‌شوند.

ب – روایات

1. پیامبر اکرم (ص) در ردّ خواسته‌های قریش فرمود:

یا عَمِّ وَ اللهِ لَوْ وُضِعَت الشَّمْسُ فی یَمینی وَالْقَمَرُ فی شِمالی ما تَرَکْتُ هذَا القولَ حَتّی اُنْفِذَهُ و اُقتَلَ دونَهُ.[60]

عمو جان قسم به خدا اگر خورشید را در دست راست و ماه را در دست چپم بگذارند، دست از آیین خود نخواهم کشید تا آنکه گفته‌هایم را محقَّق کنم یا در پای آن کشته شوم.

2. حضرت علی (علیه‌السلام):

واللهِ لَوْ اُعطیتُ الْاَقالیمَ السَّبْعَةَ بِما تَحْتَ اَفْلاکِها عَلی اَنْ اَعْصِی اللهَ فی نَمْلَةٍ اسلُبُها جِلْبَ شَعیرَةٍ ما فَعَلْتُهُ.[61]

به خدا سوگند اگر هفت اقلیم را با آنچه زیرآسمان‌های آنهاست به من دهند تا خدا را با ربودن پوست جوی از دهان مورچه‌ای نافرمانی کنم چنین نخواهم کرد.

ج – رهنمودها

مقام معظم رهبری :

1. ایمان و اخلاق و عمل مخلصانه عامل قدرت و ثبات ما بود.[62]

2. در راه انقلاب اگر ثبات قدم وجود نداشت اگر پیوستگی حرکت وجود نداشت انسان رابطه‌اش با انقلاب قطع می‌شد.[63]

3. ذکر (خد) دل را قرص می‌کند، دل که قرص شد دل که ثبات پیدا کرد قدم هم ثبات پیدا می‌کند.[64]


* 105. کنترل احساسات و عواطف

تبیین

کنترل احساسات یعنی محور برخوردهای خود را عقل و حلم و متانت قرار دهد و به دور از تحریکات عاطفی و نفسانی اقدام به کاری نماید.

مستندات

الف – آیات

1. وَلَا تَسْتَوِي الْحَسَنَةُ وَلَا السَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ فَإِذَا الَّذِي بَيْنَكَ وَبَيْنَهُ عَدَاوَةٌ كَأَنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيمٌ. (فصلت: 34)

هرگز نیکی و بدی یکسان نیست؛ بدی را با نیکی دفع کن، ناگاه [خواهی دید] همان کس که میان تو و او دشمنی‌ای بود، گویی دوستی گرم و صمیمی است.

2. و َإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا. (فرقان: 63)

و هرگاه نادان ایشان را مخاطب سازند، پاسخی نرم و سلیمانه دهند.

ب – روایات

حضرت علی (علیه‌السلام) :

اَلْحِلْمُ قَبْرُ الْعُیُوبِ.[65]

خوددار (و کنترل احساسات)، پوشش عیبهاست.

ج- رهنمودها

مقام معظم رهبری:

1. کسی که معلومات داشته باشد می‌تواند رفتار خود را کنترل کند و آن را با هرچه حق و حقیقت و خوب است تطبیق دهد.[66]

2. جوانان احساساتشان را کنترل و با عقلشان کار کنند با دو چشم باز نگاه کنند و انتخاب نمایند.[67]

3. ما مسئولان باید بیش از همه مراقب خود باشیم بیش از همه دست، زبان، فکر، چشم و عمل خود را کنترل کنیم.[68]


* 106. ثبات در رفتار

تبیین

مقصود این است که فرد رشید و متفکر، در رفتار خود ثبات و استقلال کافی دارد و گرایش‌ها و رویکردهای مختلف نمی‌تواند او را از اهدافش منحرف نماید.

مستندات

الف – آیات

1. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ إِذَا لَقِيتُمْ فِئَةً فَاثْبُتُواْ وَاذْكُرُواْ اللّهَ كَثِيرًا لَّعَلَّكُمْ تُفْلَحُونَ. (انفال: 45)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، چون با گروهی برخورد می‌کنید پایداری ورزید و خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید.

2. يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ كُونُواْ قَوَّامِينَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَى أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَى وَاتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ. (مائده: 8)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید! برای خدا برخیزید [و] به عدالت شهادت دهید و البته نباید دشمنی گروهی، شما را بر آن دارد که عدالت نکنید، عدالت کنید که آن به تقوا نزدیک‌تر است، و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام می‌دهید آگاه است.

ب- رهنمودها

امام خمینی(قدس سره) :

اگر بند بند استخوان‌هایمان را جدا سازند، اگر سرمان را بالای دار برند، اگر زنده زنده در شعله‌های آتشمان بسوزانند، اگر زن و فرزندانمان را در جلو دیدگانمان به اسارت و غارت برند، هرگز امان نامة کفر و شرک را امضا نمی‌کنیم.[69]

مقام معظم رهبری :

1. اگر ایستادید اگر صبر و ثبات خودتان را از دست ندادید شما پیروزید.[70]

2. مواظب خودتان، مواظب دل و جان و عمل خودتان، مواظب تقوای خودتان و ثبات و استقامتی که از هر انسان در این راه متوقع است باشید.[71]


* 107. منطقی بودن

تبیین

انسان رشد یافته، در تحلیل مسائل مختلف، براساس عقل و منطق عمل می‌کند و از اظهار نظرهای احساسی و نابخردانه پرهیز می‌کند.

مستندات

الف- آیات

ادْعُ إِلِى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَجَادِلْهُم بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ. (نحل: 125)

با حکمت و اندرز و نیکو به راه پروردگارت دعوت کن و با آنان به [شیوه‌ای] نیکوتر است مجادله نما.

ب – روایات

1. در حدیث قدسی در معرفی اهل خیر و آخرت آمده است:

کَلامُهُمْ مَوْزُؤنٌ.

سخن ایشان نامیزان و به غیر حق نیست.

2. امیر مؤمنان(علیه‌السلام) در اوصاف شخص مؤمن می‌فرماید:

لا یَنْطِقُ بِغَیْرِ صَوابٍ وَلا یَلْبَسُ اِلَّا الْأقْتِصادُ… .[72]

مؤمن جز به طریق صواب سخن نگوید و جز به روش میانه‌روی لباس نپوشد.

ب- رهنمودها

امام خمینی (قدس سره) :

شما بروید و مطالب را منطقی صحبت کنید. با داد و فریاد و خدای نخواسته حرف زشت دادن کار درست نمی‌شود.

مقام معظم رهبری :

1. این نظام، مردمی است. نظام مردمی، به معنای تأثیر نه فقط اراده، بلکه عمل آحاد مردم در اقامة این نظام و به پا داشتن آن است. مردم باید کمک کند. البته، زمام ادارة کشور، دست مسئول اجرایی است، اما اگر کمک و حمایت و همکاری و محبت و صبر مردم و منطقی نگریستن به قضایا از سوی آنها وجود نداشته باشد، هیچ دست معجزه‌گری قادر به هیچ‌کاری نیست. این نکته‌ای است که باید شما آقایان در این مجالس به مردم بگویید.[73]

2. برای خیلی‌ها که بین انقلابیگری و برخورد منطقی منافات می‌بینند، عمل انقلابی همراه با تشکیلاتی منطقی و دقیق و حساب شده، قابل جمع نیست. ما مشاهده می‌کنیم که اینها می‌تواند با هم جمع شود. انقلابیگری به این نیست که ما آن جایی که نباید پرخاش کنیم، بی خودی پرخاش کنیم. انقلابیگری به آن است که ما مواضع اسلامی و انقلابی را قاطعانه و بدون رودربایستی و مرعوب شدن و خام شدن در مقابل برخی از چهره‌های امیدبخش کاذب، حفظ کنیم.[74]


* 108. نداشتن وسواس

تبیین

وسواس یکی از بیماری‌های شناخته شده روانی است که تعادل رفتاری فرد را بر هم می‌زند و شامل وسواس فکری و وسواس عملی است.

وسواس‌های فکری شامل اندیشه‌ها و عقاید ناخواسته و مداومی هستند که شخص قادر به خودداری از آنها نیست و وسواس عملی، رفتارهای نامعقولی است که به صورت ثابت و تکراری انجام می‌شوند.

مستندات

الف – آیات

1. قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ. مَلِكِ النَّاسِ. إِلَهِ النَّاسِ. مِن شَرِّ الْوَسْوَاسِ الْخَنَّاسِ. الَّذِي يُوَسْوِسُ فِي صُدُورِ النَّاسِ. مِنَ الْجِنَّةِ وَ النَّاسِ. (ناس: 1-6)

بگو من پناه می‌جویم به پروردگار آدمیان، معبود آدمیان، معبود آدمیان از شرّ وسوسه‌گر نهانی، آن کس که در سینه‌های مردم وسوسه می‌کند، چه از جنّ و چه از انس.

2. إِنَّ الَّذِينَ اتَّقَواْ إِذَا مَسَّهُمْ طَائِفٌ مِّنَ الشَّيْطَانِ تَذَكَّرُواْ فَإِذَا هُم مُّبْصِرُونَ. (اعراف: 201)

به راستی تقوا پیشگان چنانند که هرگاه از جانب شیطان وسوسه‌ای در دل آنان بیفتد، خدای را در آن حال به یاد آرند و در آن حال از بینش و بینایی روشن برخوردار شوند (و در دام وسوسه نیفتند).

ب- روایات

امیرالمؤمنین (علیه‌السلام):

ذَکْرُنا اَهْلَ الْبَیْتِ شِفاءٌ مِنَ الْوَعکِ وَالْاَسْقامِ وَ وَسْواسِ الرَّیْبِ.[75]

یاد ما اهل بیت موجب شفای تب و بیماری‌هاست و جلوی شک و تردید را می‌گیرد.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره) :

روحانیون عزیز در عین حالی که مسائل را به طور واضح و دقیق بیان می‌کنند، ولی از مشکل تراشی در حالت‌های وسواس گونه که زائران [را] در شک و تردید و احتیاط‌های بی‌مورد قرار می‌دهد خودداری کنند؛ چرا که وسواس در برنامه و مراسم عبادت‌ها و ادعیه، موجب کسالت و بی‌توجهی در واجبات می‌شود.[76]


* 109. نشاط امید و مثبت نگری واقع بینانه

تبیین

انسان رشید، به حوادث جاری و آینده با دید مثبت و امیدوارانه و واقع‌گرایانه می‌نگرد؛ بی آنکه از تلاش و نشاط بازماند و منفی‌بافی کند.

مستندات

الف – آیات

1. قَالَ سَنَنظُرُ أَصَدَقْتَ أَمْ كُنتَ مِنَ الْكَاذِبِينَ. (نمل: 27)

[سلیمان به هدهد] گفت: خواهیم دید آیا راست گفته‌ای یا از دروغگویان بوده‌ای.

2. وَجَآؤُوا عَلَى قَمِيصِهِ بِدَمٍ كَذِبٍ قَالَ بَلْ سَوَّلَتْ لَكُمْ أَنفُسُكُمْ أَمْرًا فَصَبْرٌ جَمِيلٌ وَاللّهُ الْمُسْتَعَانُ عَلَى مَا تَصِفُونَ. (یوسف: 18)

و پیراهنش را [آغشته] به خونی دروغنین آوردند [یعقوب] گفت [نه] بلکه نفس شما کاری [بد] را برای شما آراسته است. اینک صبری نیکو [برای من بهتر است]. و بر آنچه توصیف می‌کنید، خدا یاری ده است.

3. يَا بَنِيَّ اذْهَبُواْ فَتَحَسَّسُواْ مِن يُوسُفَ وَأَخِيهِ وَلاَ تَيْأَسُواْ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِنَّهُ لاَ يَيْأَسُ مِن رَّوْحِ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ. (یوسف: 87)

ای پسران من! بروید و از یوسف و برادرش جستجو کندی و از رحمت خدا نومید مباشید؛ زیرا جز گروه کافران کسی از رحمت خدا نومید نمی‌شود.

ب – روایات

امام صادق (علیه‌السلام) به نقل از امیرالمؤمنین(علیه‌السلام):

کن لما لا تَرْجُوا اَرْجی منْکَ لِما تَرْجُو فَاِنَّ مُوسَی بنَ عِمْران(علیه‌السلام) خَرَجَ یَقْتَبِسُ لاَهْلِهِ ناراً فَکَلَّمَهُ اللهُ وَ رَجَعَ نََبیّاً وَ خَرَجَتْ مَلِکَةُ سَباءٍ کافِرَةً فَاسْلَمَتْ مَعَ سُلَیمانَ وَ خَرَج سَحَرةُ فِرْعَوْنَ یَطْلُبونَ العزَّ بَفْرعُونَ فَرَجَعُوا مُؤْمنینَ.[77]

به آنچه امید نداری بیشتر از آنچه به آن امیدواری، امیدوار باش؛ زیرا موسی بن عمران(علیه‌السلام) – از دور آتشی دید و رفت به امید آنکه به خانواده‌اش قبسی از آتش بیاورید خداوند با او سخن گفت و به عنوان پیامبر بازگشت و به نبوت رسید. ملکه سبا با حال کفر از خانه خارج شد و همراه سلیمان مسلمان شد و ساحران برجسته فرعون به صحنه آمدند تا به وسیلة او عزتمند شوند ولی با ایمان به خداوند، بازگشتند.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره)

… ما می‌گوییم [در انقلاب] انفجار نور روی داده است ما می‌گوییم دورانی که امت ما و منطقة ما آزاد و مستقل باشد فرا رسیده، مشکلات زیادی هست در پیش، ولی در عین حال خوشبین، [من] خوشبین هستم به آینده و در برابر شما جهاد بزرگ‌تر و کوشش‌های خسته‌کننده‌تری در پیش است، تجدید بنای جامعه سخت‌تر است از جنگین و پیروز شدن.[78]

مقام معظم رهبری :

1. چرا به آینده خوشبین نباشیم؟ یک ملت با شجاعت با شهامت نیرومند متحد اهل کار خوشفکر و با استعداد ساکن بر سرزمینی سرشار از برکات الهی چرا به آینده امیدوار و خوشبین نباشد؟[79]

2. یک معلم عاقل عالم خویشتن‌دار نافذ خوشبین با امید به آینده و اهل کار جمعی، دانش‌آموز خود را هم این گونه بار می‌آورد.[80]


™ 44. منعطف و قابل انطباق با شرایط مثبت و سازندة روز

تبیین

توانایی تجزیه و تحلیل شرایط محیطی و درک درست، کامل و جامع از آن و قدرت مواجهة منطقی ( با رعایت اصول و ارزش‌ها) و نشان دادن رفتار متناسب با شرایط و مقتضیات محیطی.

مستندات

الف – آیات

وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِي عِندَكَ بَيْتًا فِي الْجَنَّةِ وَنَجِّنِي مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِي مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ. (تحریم: 11)

و برای کسانی که ایمان آورده‌اند، همسر فرعون را مَثَل آورده، آنگاه که گفت: «پروردگارا»! پیش خود در بهشت خانه‌ای برایم بساز و مرا از فرعون و کردارش نجات ده، و مرا از دست مردم ستمگر برهان.

ب – روایات

امام علی(علیه‌السلام) :

لا تَقْسُرُ أوْلادَکُمْ عَلی آدابِکُمْ فَإِنَّهُمْ مَخْلُوقُونَ لِزَمانٍ غَیْرِ زَمانِکُمْ.[81]

آداب و رسوم زمان خود را با زور و فشار به فرزندان خویش تحمیل نکنید زیرا آنان برای زمان غیر از زمان شما آفریده شده‌اند.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس‌سره):

روح جوانان لطیف است و انعطاف‌پذیر وآن قدر که در پیران حب نفس و حب دنیا است در جوانان نیست.[82]

مقام معظم رهبری :

1. اصل انضباط، فرماندهی خوب و آگاه و سرپا احساس و دنبال گیر جزئیات امور، البته در موارد خودش دارای انعطاف اما بدون غفلت است.[83]

2. رحماء بینهم یعنی در بین خودشان که هستند، نه اینجا دیگر خاک ریز نرم است. انعطاف وجود دارد اینجا دیگر آن شدّت و صلابت نست. این جا باید [دل] داد و دل گرفت اینجا باید با تعاطف رفتار کرد.[84]


* 110. درک شرایط محیطی و تغییرات آن

تبیین

منظور، توانایی رصد و مراقبت محیطی و کسب آگاهی از تغییرات و تحولات آن و نشان دادن رفتار متناسب با تحولات و تغییرات محیطی است.

مستندات

الف – آیات

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ… .(ابراهیم: 4)

ما هیچ پیامبری را جز به زبان قومش نفرستادیم.

ب- روایات

1. امیر مؤمنان (علیه‌السلام) :

مَنْ عَرَفَ الاَیّامَ، لَمْ یَغْفَلْ عَنِ الاِسْتِعْدادِ.[85]

هر که روزها (و پیش آمدها و شرایط زمان) را بشناسد از آمادگی غافل نمایند.

2. همان حضرت(علیه‌السلام) :

اَعْرَفُ النّاسِ بِالزَّمانِ، مَنْ لَمْ یَتَعَجَّبْ مِنْ أحْداثِةِ.[86]

با شناخت‌ترین مردم از زمانه، کسی است که از پیشامدهای روزگار تعجب نکند.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس‌سره) :

… بعضی از مسائلی که به اسم اسلام در شرق و غرب، شایع کرده‌اند اینها اصولاً ساختة دست استعمارگران و مستبدان است تا با انحراف اذهان بتوانند آنچه را که مایل هستند انجام دهند. قوانین اسلام همیشه با شرایط زمان و مکان قابل تطبیق است و این طور نیست که دریک زمان حکم اسلامی مفید باشد و در زمان دیگر مضر. البته در بعضی از زمان‌ها موضوع حکمی تحقق پیدا نمی‌کند و آن حکم متروک می‌شود.[87]

مقام معظم رهبری :

1. شما می‌توانید تغییرات محیطی را کاملاً رصد کنید ظرفیت‌های ممکن، فرصت‌های ممکن و تهدیدها را منعکس کنید.[88]

2. باید دل و باطن را آن چنان محکم کرد که بر همة کاستی‌ها و کمبودهای ظاهری و جسمانی و محیطی فائق بیاید.[89]


* 111. توان تطبیق خود با تغییرات شرایط محیطی

تبیین

توان تطبیق با شرایط محیطی عبارت است از قدرت برخورد متناسب با تغییرات و محرک‌های محیطی با حفظ اصول و ارزش‌های اساسی خود.

مستندات

الف – آیات

1. قَالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَيَّ مِمَّا يَدْعُونَنِي إِلَيْهِ… .(یوسف: 33)

[یوسف] گفت: پروردگارا! زندان برای من دوست‌داشتنی‌تر است از آنچه مرا به آن می‌خوانند.

2. وَقَالَ رَجُلٌ مُّؤْمِنٌ مِّنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَن يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءكُم بِالْبَيِّنَاتِ مِن رَّبِّكُمْ… .(غافر: 28)

و مردی از خاندان فرعون که ایمان خود را نهان می‌داشت گفت: آیا مردی را می‌کشید که می‌گوید: پروردگار من خداست؟ و مسلماً برای شما از جانب پروردگارتان دلایل آشکاری آورده است.

ب – روایات

1. پیامبر اکرم (ص):

عَلَی الْعاقِلِ اَنْ یَکُونَ بصیراً بَزَمانِهِ مُقْبِلاً عَلی شَأْنِهِ.[90]

خردمند باید آشنای به زمان خویش باشد و جایگاه خود را درک کند.

2. امام صادق (علیه‌السلام) :

اَلْعالِمُ بِزَمانِهِ لا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوابِسُ.[91]

آنکه به زمانة خویش آگاه است گرفتار شبهه‌ها نمی‌شود.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس‌سره):

بعضی وقت‌ها هست که یک حرفی یک مسئله‌ای بسیار خوب است، لیکن طرحش در یک موقعی خوب نیست. مثلاً فرض کنید نماز که از همه عبادت‌ها افضل است مثلاً فرض کنید نماز که از همه عبادت‌ها افضل و مسائلش هم واجب است که انسان یاد بگیرد، یک وقت اتفاق می‌افتد که زلزله آمده است و یک عده از برادرهایمان زیرخاک هستند و آن وقت جمع بشویم، بنشینیم راجع به نماز صحبت کنیم.[92]

2. مقام معظم رهبری :

فرماندهان و مسئولان، برنامه‌ریزی‌ها را باید به روز کنند؛ به طور نوبه نو با حوادث و تغییرات مختلف که صحنة نیاز کشور را دَم به دَم متغیّر و متبدّل می‌کند – خودشان را تطبیق کنند؛ برنامه‌ها را به طور دائم مورد بازنگری قرار بدهند برنامه مؤثر و فراگیر و جامع در اختیار فرماندهان باشد.[93]


* 112. نقد پذیری

تبیین

ویژگی‌ شخصیتی خاصی که موجب می‌شود فرد با استفاده از نظرات کارشناسی و تخصصی دیگران، در پی کشف عیوب، نقائص و کاستی‌های فکری، اخلاقی و رفتاری خود برآید و آنها را کمیل و اصلاح کند.

مستندات

الف – آیات

1. وَمَا أُبَرِّىءُ نَفْسِي إِنَّ النَّفْسَ لأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ مَا رَحِمَ رَبِّيَ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَّحِيمٌ. (یوسف: 53)

و من نفس خود را تبرئه نمی‌کنیم؛ چرا که نفس قطعاً به بدی امر می‌کند، مگر کسی را که خدا رحم کند؛ زیرا پروردگار من آمرزندة مهربان است.

2. …فََبَشِّرْ عِبَادِ. الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَأُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ. (زمر: 17-18)

بندگان مرا بشارت بده همانان که سخنان را می‌شنوند و از بهترین آنها پیروی می‌کنند. آنان کسانی هستند که خدا هدایتشان فرموده و آنان خردمندانند.

ب – روایت

1. امام علی (علیه‌السلام):

لا تَظُنَّوا بی استثقالاً فی حَقٍّ قیلَ لی، وَ لَا الْتِماسَ اعظامٍ لِنّفْسی، فَانَّهُ مَنِ استْتَثْقَلَ الْحَقَّ اَنْ یَقَال لَهُ اَوِ الْعَدْلَ اَنْ یُعْرَضَ عَلَیْه، کانَ الْعَمَلُ بِهِما اَثْقلُ عَلَیْه، فَلا تَکفُّوا عَنْ مَقالَةٍ بِحَقٍ اَوْ مَشْوَرَةٍ بِعَدْلٍ.[94]

مرا چنان مپندارید که دربارة حقی که به من گفته شود احساس سنگینی می‌کنم، یا در بند آنم که مرا بزرگ شمارید، چه هرکس که از حقی که به او گفته یا عدالتی که به او عرضه شود احساس سنگینی کند، عمل کردن به آنها برای او سنگین‌تر است؛ بنابراین از گفتن سخن حق، یا اظهار نظر عادلانه خودداری نکنید.

2. امام هادی (علیه‌السلام) به یکی از دوستان خود فرمود:

عاتِبُ فَُلاناً و قلُ لَهْ: اِنَّ اللهَ اِذا اَرادَ بَعْبدٍ خیراً اِذا عُوتِبَ قَبِلَ.[95]

فلانی را سرزنش کن و به او بگو: هرگاه خدا برای بنده‌ای خیر بخواهد چون وی مورد عتاب واقع شود می‌پذیرد.

3. امام صادق(علیه‌السلام):

اَحَبُّ اِخْوانی اِلَیَّ مَنْ اَهْدی عُیُوبی اِلَیَّ.[96]

محبوب‌ترین برادران من کسی است که کاستی‌هایم را به من هدیه بدهد.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس‌سره):

دوستان انسان، دشمنان واقعی انسانند، و دشمنان انسان دوستان واقعی انسانند. انسان باید از کسانی که بر او خرده می‌گیرند از آنها یاد بگیرد. کسانی که از او تعریف می‌کنند بداند که این زبان «زبان تعریف» خصوصاً در یک اموری که جای انتقاد است، این همان زبان شیطانی است.[97]

مقام معظم رهبری :

برای شنیدن نقد، سینة گشاده و روی باز و گوش شنوا داشته باشید. هیچ ضرر نمی‌کنید از اینکه از شما انتقاد کنند.[98]


™ 45. اعتماد به نفس

تبیین

اعتماد به نفس یعنی به خود متکی بودن و باور به توانایی خود داشتن.[99]

مستندات

الف – آیات

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ مَن يَرْتَدَّ مِنكُمْ عَن دِينِهِ فَسَوْفَ يَأْتِي اللّهُ بِقَوْمٍ يُحِبُّهُمْ وَيُحِبُّونَهُ أَذِلَّةٍ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ أَعِزَّةٍ عَلَى الْكَافِرِينَ يُجَاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللّهِ وَلاَ يَخَافُونَ لَوْمَةَ لآئِمٍ ذَلِكَ فَضْلُ اللّهِ يُؤْتِيهِ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ. (مائده: 54)

ای کسانی که ایمان آورده‌اید، هرکس از شما از دین خود برگردد به زودی خدا گروهی [دیگر] را می‌آورد که آنان را دوست می‌دارد و آنان [نیز] او را دوست دارند [اینان] با مؤمنان فروتن، [و] بر کافران سرفرازند. در راه خدا جهاد می‌کنند و از سرزنش هیچ ملامتگری نمی‌‌ترسند. این فضل خداست. آن را به هرکه بخواهد می‌دهد، و خدا گشایشگر داناست.

ب – روایات

1. امیرمؤمنان (علیه‌السلام) در وصیت خو به امام حسن (علیه‌السلام) :

وَاْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ تَکُنْ مِنْ اَهْلِهِ وَ اَنْکَزِ الْمُنْکَر بِیَدِکَ وَ لّؤلْؤةَ ما کانَ یَنْفَعُکَ وَ اَنْتَ تَعْلَمُ اَنَّها جَوْزَة وَ لَوکان فی یَدکَ لُؤلؤَةُ وَ قالَ النّاسُ اِنَّها جَوْزةٌ ما ضَرَّکَ وَ انتَ تَعلم اَنَّها لُؤلؤَة.[100]

[پسرم!] به نیکی‌ها امر کن و خود نیکوکار باشد و با دست و زبان، بدی‌ها را انکار کن و بکوش تا از بدکاران دور باشی و در راه خدا آن گونه که شایسته است تلاش کن، هرگز سرزنش ملامتگران تو را از تلاش در راه خدا باز ندارد.

2. امام کاظم (علیه‌السلام) در وصیت خود به هشام:

یا هُشامُ! لَوْ کان فی یَدِکَ جَوْزَةٌ وَ قالَ النّاسُ لؤلْؤةٌ ما کانَ یَنْفَعُکَ وَ اَنْتَ تَعْلَمُ اَنَّها جَوْزَةٌ وَ لَوْکان فی یَدکَ لُؤلؤَةٌ وَ قالَ النّاسُ اِنَّها جَوْزةٌ ما ضَرَّکَ و انتَ تعلم اَنَّها لُؤلؤَة.[101]

ای هشام اگر در دست تو گردویی باشد و مردم بگویند آن دُرّ است نفعی به تو ندارد – البته خود یقین بدانی که آن گردو است – و اگر در دست تو قطعه دری باشد و مردم بگویند آن گردو است – در حالی که یقین داری که آن دُرّ است – این گفتن مردم هیچ ضرری به تو نمی‌زند.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس‌سره) :

1. هرکاری را که انسان باورش این است که ضعیف است به آن کار، نمی‌تواند آن کار را انجام دهد هر قدر قدرت ارتشی زیاد باشد، لکن قدرت روحی نداشته باشد، و یا باورش آمده باشد که در مقابل فلان قدرت نمی‌تواند ایستادگی کند، این ارتش محکوم به شکست است و هرکشوری که اعتقادش به این است که نمی‌تواند خودش صنعتی را ایجاد کند این ملّت محکوم به این است که تا آخر نتواند.[102]

2. برادرها! جوان‌ها را با اعتماد به نفس، با استقلال نفسانی بار بیاورید. معلّم‌ها جوان‌ها را مستقل و آزاد بار بیاورید مُعْتمد به نفسشان کنید.[103]

3. با تکیه بر ایمان به خدای بزرگ و اعتماد به نفس هیچ‌گونه سستی به خود راه ندهید.[104]

مقام معظم رهبری :

1. این خودباوری و اعتماد به نفس ملی یکی از دورکن اساسی پیشرفت هر کشور است.[105]

2. یک توصیه این است که هم دستگاه‌های مدیریتی، هم اساتید در داخل دانشگاه‌ها خودباوری را ترویج کنید جوانی که تحت تربیت و تحت آموزش و تعلیم شماست باید به خود اعتماد داشته باشد. ما باید به خصال ملی خودمان به امکانات ملی خودمان به ذخائر فرهنگی خودمان یک اعتماد به نفس عمومی داشته باشیم. اعتماد به نفس ملی این حالت بایستی در یکایک جوان‌های ما بروز کند. یعنی جوان ما وقتی می‌ایستد حرف‌ می‌زند باید اعتماد به نفس ملی خود داشته باشد.

3. وقتی اعتماد به نفس نبود حالت انسان حالت انتظار کمک دیگران و انتظار دستگیری دیگران است.[106]


* 113. اطمینان به توانمندی‌های شخصی

تبیین

نوعی خودآگاهی که در نتیجة خودشناسی واقع بینانه و درست حاصل آمده و فرد توانمندی‌های ذهنی، جسمی و مهارتی خود را شناخته و با اطمینان می‌تواند در انجام امور بر آنها تکیه کند.

مستندات

الف – آیات

1. … قَالَ اجْعَلْنِي عَلَى خَزَآئِنِ الأَرْضِ إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ. (یوسف: 55)

(پادشاه مصر) گفت: تو امروز نزد ما با منزلت و امین هستی [یوسف] گفت: مرا به خزانه‌های این سرزمین بگمار که من نگهبانی دانا هستم.

2. وَقَالَ لَهُمْ نَبِيُّهُمْ إِنَّ اللّهَ قَدْ بَعَثَ لَكُمْ طَالُوتَ مَلِكًا قَالُوَاْ أَنَّى يَكُونُ لَهُ الْمُلْكُ عَلَيْنَا وَنَحْنُ أَحَقُّ بِالْمُلْكِ مِنْهُ وَلَمْ يُؤْتَ سَعَةً مِّنَ الْمَالِ قَالَ إِنَّ اللّهَ اصْطَفَاهُ عَلَيْكُمْ وَزَادَهُ بَسْطَةً فِي الْعِلْمِ وَالْجِسْمِ وَاللّهُ يُؤْتِي مُلْكَهُ مَن يَشَاء وَاللّهُ وَاسِعٌ عَلِيمٌ. (بقره : 247)

و پیامبرشان به آنان گفت: در حقیقت، خداوند طالوت را بر شما به پادشاهی گماشته است… خداوند او را بر شما برگیزده است و به او دانایی و توانایی بسیار بخشیده است و خداوند پادشاهی خود را به هرکس که بخواهد می‌دهد، و خدا گشایشگر داناست.

ب – روایات

1. حضرت علی (علیه‌السلام):

لا یزیدُنی کَثْرَهُ النّاسِ حَوْلی عِزَّةً وَلا تَفَرُّقُهُمْ عَنّی وَحْشَةً.[107]

نه انبوهی مردم بر گردم، عزتم را افزایش می‌دهد و نه پراکندگی آنان مرا به هراس می‌افکند.

2. همان حضرت (علیه‌السلام):

انِّّي وَاللهِ لَوْ لَقِيتُهُمْ وَاحِداً وَهُمْ طِلاَعُ الْأَرْضِ کُلِّهَا مَا بَالَيْتُ وَلاَ اسْتَوْحَشْتُ، وَإِنِّي مِنْ ضَلاَلِهِمُ الَّذِي هُمْ فِيهِ وَالْهُدَي الَّذِي أَنَا عَلَيْهِ لَعَلي بَصِيرَةٍ مِنْ نَفْسِي وَيَقِينٍ مِنْ رَبِّي.[108]

به خدا سوگند اگر به تنهایی با دشمن رو به رو شوم، در حالی که همة پهنة زمین را پر کرده باشند، نه اهمیت می‌دهم و نه می‌ترسم چرا که من از گرماهی‌ای که آنان در آن غوطه‌ورند و هدایتی که خود بر آنم، ژرف آگاهم و از جانب پروردگارم مطمئنم.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره):

… عمده این است که ما باور کنیم که خودمان می‌توانیم، اول هر چیزی، این باور است که می‌توانیم این کار را انجام بدهیم وقتی این باور آمد اداره می‌کنیم. وقتی این اراده در یک ملتی پیدا شد، همه به کار می‌ایستند، دنبال کار می‌روند.[109]

مقام معظم رهبری :

1. این خودباوری و اعتماد به نفس ملی یکی از دو رکن اساسی پیشرفت هر کشور است.[110]

2. هم دستگاه‌های مدیریتی هم اساتید در داخل دانشگاه‌ها خود باوری را ترویج کنید.[111]


* 114. توانایی اظهار نظر

تبیین

یکی از نشانه‌های بارز رشد ذهنی و شخصیتی فرد داشتن اعتماد به نفس و توانایی اظهار نظر در مواقع ضروری و مناسب براساس دریافت‌ها و ادراکات خویش است؛ به عبارت دیگر، چون آنچه را که دریافت و ادراک نموده درست می‌داند و در خود نیز احساس وظیفه می‌کند، با اطمینان پیرامون موضوع اظهار نظر می‌کند.

مستندات

الف – آیات

1. وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ. (غافر: 38)

و آن کس که ایمان آورده بود گفت: «ای قوم من!» مرا پیروی کنید تا شما را به راه درست هدایت کنم.

2. وَجَاءَ مِنْ أَقْصَى الْمَدِينَةِ رَجُلٌ يَسْعَى قَالَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُوا الْمُرْسَلِينَ. اتَّبِعُوا مَن لاَّ يَسْأَلُكُمْ أَجْرًا وَهُم مُّهْتَدُونَ. (یس: 20-21)

و [در این میان] مردی از دورترین جای شهر دوان دوان آمد [و] گفت: ای مردم! از این فرستادگان پیروی کنید، از کسانی که پاداشی از شما نمی‌خواهند و خود [نیز] بر راه راست قرار دارند، پیروی کنید.

3. فَأُلْقِيَ السَّحَرَةُ سَاجِدِينَ. قَالُوا آمَنَّا بِرَبِّ الْعَالَمِينَ. رَبِّ مُوسَى وَهَارُونَ. (شعراء: 46-48)

در نتیجه ساحران به سجده افتادند، گفتند: به پروردگار جهانیان ایمان آوردیم، پروردگار موسی و هارون.

ب- روایات

امام معصوم (علیه‌السلام) :

اِذا ظَهَرَتِ الْبِدَعُ فَعَلی الْعالِمِ اَنْ یُظْهِرَ عَِلْمَهُ فَاِنْ لَمْ یَفْعَلْ سُلِبَ نُورُالایمانِ.[112]

هنگامی که بدعت‌ها ظاهر می‌شود عالم باید علمش را آشکار کند وگرنه نور ایمانش سلب می‌گردد.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس سره) :

… ننشینید تا اینکه روشنفکران خارجی، روشنفکرانی که به اسلام عقیده ندارند، اظهار نظر بکنند و این حرف‌هایی که می‌نویسند، بنویسند. شماها قلم را بردارید در همه مساجد، در همه مدارس در همه کوچه‌ و بازار، مسائلی را به نظرتان می‌رسد در این قانون اساسی باشد طرح کنید.[113]


* 115. نقّادی

تبیین

منظور، توانایی بررسی، ارزیابی و قضاوت درست و منصفانه پیرامون عملکرد و اندیشة دیگران است با رعایت اصول علمی و موازین فقهی و اخلاقی.

مستندات

الف – آیات

وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِن بَعْدِيَ أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ… . (اعراف:150)

و چون موسی (علیه‌السلام) خشمناک و اندوهگین به سوی قوم خود بازگشت، گفت: پس از من چه بد جانشینی برای من بودید آیا به فرمان پروردگارتان پیشی گرفتید؟

ب – روایات

امیر مؤمنان (علیه‌السلام) :

اِضْرِبُوا بَعْضَ الرَّأیِ بِبَعْضٍ یَتَوَلَّدُ مِنْهُ الصَّوابُ.[114]

تضارب آرا کنید (و نظریه‌ها را به همدیگر عرضه کنید) تا از آنها نظریه صحیح به دست آید.

ج – رهنمودها

امام خمینی (قدس‌سره)

… شما هم که مجله می‌نویسید می‌توانید خدمت کنید، جوان‌ها را برومند کنید با مقالاتتان – مقالات صمیمیتان – دنبال این باشید که از نویسنده‌‌ها متعهد اسلامی انسانی نیرو بگیرد. مقالات صحیح بنویسید درد و دوایش را بنویسید همه چیز را انتقاد کنید.[115]

مقام معظم رهبری :

1. آیا به نظر شما حذف انتقادها و خصوصاً منقتدان و تقسیم سئوالات به مخرب و سازنده به انهدام نظام منجر نمی‌گردد؟ و اگر به این نوع تفکر و مطیع‌پروری اعتقاد ندارید برای بهبود فضای نقادی و گسترش فرهنگ نقد چه کارهایی انجام داده‌اید یا می‌دهید؟[116]

2. جوان آن هم دانشجو در محیط علمی باید ذهنش و زبانش باز باشد، نقد کند، البته منصفانه باشد، نقد را با عیبجویی و با عصبانیت و با بهانه‌گیری نباید اشتباه کرد اما نقادی باید کرد در عین حال نقدپذیر هم باید بود. دیگران هم اگر از ما نقد کردند بپذیریم یعنی تحمل کنیم بپذیریم.[117]



[1]. الکافی، ج5، ص 373.

[2]. بحارالانوار، ج71، ص 326.

[3]. صحیفه امام، ج14، ص 280.

[4]. فرهنگ بزرگ سخن، حسن انوری، ج8، ذیل «هوش».

[5]. بحارالانوار، ج74، ص 174.

[6]. صحیفه امام، ج8، ص 412.

[7]. حدیث ولایت (بیانات در دیدار با جوانان در مصلای بزرگ تهران)، 1/2/79.

[8]. بطور کلی بهره هوشی را می‌توان میزان بهره‌مندی فرد از توانایی‌های کلامی، فضایی، عددی، منطقی، حافظه و سرعت (عمل) دانست. (ر.ک. روان‌شناسی، روش علمی در شناخت ماهیت آدمی، آبراهام اسپرلینگ، ترجمه مهدی محی‌الدین بناب، نشر روز، چاپ ق م، 1372).

[9]. بحارالانوار، ج64، ص 308.

[10]. تفسیر نور الثقلین، ج3، ص 23، علی بن جمعه حویزی، چاپ اسماعیلیان.

[11]. المحجة البیضاء، ج5، ص 15.

[12]. بحارالانوار، ج78، ص 164.

[13]. وسائل الشیعه، ج16، ص 97.

[14]. تحف العقول، ص 301.

[15]. شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص 344.

[16]. حدیث ولایت، 28/10/1375.

[17]. بیانات مقام رهبری در دیدار با پرسنل و فرماندهان ارتش، 28/1/1375.

[18]. بیانات مقام رهبری در دیدار با پرسنل مجلس خبرگان رهبری، 31/6/1383.

[19]. بحارالانوار، ج2،‌ص 15.

[20]. همان، ص 29.

[21]. همان، ج1، ص 170.

[22]. صحیفه امام، ج11، ص 446.

[23]. نهج البلاغه، خطبه 193.

[24]. الحایة، ج1، ص، 71.

[25]. بحارالانوار، ج78، ص 277.

[26]. صحیفة امام، ج11، ص 446.

[27]. بیانات معظم له در دانشگاه افسری، 7/8/1381.

[28]. بیانات مقام رهبری در دانشکده علوم دریایی نوشهر، 14/7/1388.

[29]. بحارالانوار، ج66، ص 410.

[30]. همان، ج1، ص 160.

[31]. تفسیر نورالثقلین، ج1، ص 33.

[32]. دیدار با دانشجویان نمونه، 25/7/1385.

[33]. نورالثقلین، ج5، ص 403.

[34]. بحارالانوار، ج1، ص 160 .

[35]. همان، ص 222.

[36]. دیدار با دانشجویان کردستان، 27/2/1388.

[37]. حکم النبی الاعظم(ص)، محمد ری شهری،ج1 ، ص 128، به نقل از اعلام الدین، ص 273.

[38]. بحارالانوار، ج67، ص 310.

[39]. بیانات در مانور ذوالفقار، 5/7/1376.

[40]. دیدار با روحانیون در آستانه ماه مبارک، 13/10/1376.

[41]. بحارالانوار، ج67، ص 64.

[42]. همان، ص 68.

[43]. بیانات با علماء در آستانه محرم، 2/3/1377.

[44]. اصول کافی، ج1، ص 36.

[45]. غررالحکم، ج5، ص 155.

[46]. مراسم قرائت قرآن ماه رمضان، 27/12/1370.

[47]. پیام به شورای سیاست گذاری حوزه، 24/8/1371.

[48]. بیانات دومین روز دهة فجر، 13/11/1377.

[49]. تفسیر نور الثقلین، ترجمة رسولی محلاتی، ج5، ص 193.

[50]. پیام به جامعة مدرسین، 24/8/1371.

[51]. بیانات رهبری در دیدار اصحاب فرهنگ و ادب، 1/5/1380.

[52]. اصول کافی، ج2، ص 453.

[53]. مستندرک الوسائل، ج12، ص 148.

[54]. حدیث ولایت، (بیانات رهبری در دانشگاه امیرکبیر)، 9/12/1379.

[55]. بحارالانوار، ج75، ص 100.

[56]. شرح غررالحکم، ج2، ص 233.

[57]. همان، ج 8،‌ص 69.

[58]. صحیفه امام، ج15، ص 380.

[59]. بیانات مقام رهبری در دیدار جمعی از برگزیدگان المپیادها، 3/7/1381.

[60]. بحارالانوار، ج9، ص 143.

[61]. نهج البلاغه، خطبة 215، ص 714.

[62]. بیعت روحانیون با رهبری، 25/4/1368.

[63]. سالگرد امام، 14/3/1387.

[64]. دیدار با مسئولان نظام، 31/6/1386

[65]. بحارالانوار، ج68، ص 428.

[66]. جمع مردم ارومیه خواهران، 28/6/1375.

[67]. کارگزاران حج، 26/11/1378.

[68]. جمع مردم در پادگاه، 9/1/1381.

[69]. صحیفة نور، ج12، ص 262.

[70]. خطبه نماز جمعه، 4/1/1377.

[71]. عید سعید غدیر، 6/1/1378.

[72].همان، ج67، ص 366.

[73].در دیدار با جامعه روحانیت تهران، 11/5/1368.

[74]. در دیدار با وزیر و مدیران وزارت امور خارجه، 31/5/1368.

[75]. بحارالانوار، ج65، ص 61.

[76]. صحیفة امام، ج20، ص 334.

[77]. مشکاة الانوار، فی غرر الاخبار، ص 117.

[78]. جمع معلمان، 12/2/1386.

[79]. خطبه‌های جمعه، 28/7/1368.

[80]. جمع معلّمان، 12/2/1386.

[81]. شرح ابن ابی الحدید، ج 20، ص 267.

[82]. صحیفه امام، ج16، ص 222.

[83]. دیدار با فرماندهان عالی‌رتبه نظامی، 22/10/69.

[84]. عید مبعث، 9/5/1387.

[85]. اصول الکافی، ج8، ص 23.

[86]. غررالحکم، ص 95.

[87]. صحیفه امام، ج5، ص 293.

[88]. دیدار با مسئولان وزارت خارجه، 25/5/1383.

[89]. هیئت دولت، 18/6/1388.

[90]. بحارالانوار، ج66، ص 341.

[91]. همان، ج75، ص 269.

[92]. صحیفة امام، ج11، ص 117.

[93]. بیانات مقام رهبری در صبحگاه مشترک نیروهای نظامی و انتظامی استان کرمان، 15/2/1384.

[94]. نهج البلاغه.

[95]. مستدرک الوسایل، ج2، ص 63.

[96]. بحارلاانوار، ج74، ص 282.

[97]. صحیفه امام، ج14، ص 146.

[98]. در دیدار با اعضای هیئت دولت، 18/6/1388.

[99]. فرهنگ بزرگ سخن، حسن انوری، ج1، ص 463، انتشارات سخن، چاپ دوم، 1382.

[100]. بحارالانوار، ج75، ص 299 و نیز ج1، ص 136.

[101]. نهج البلاغه، نامة 31 (ترجمه محمد دشتی).

[102]. صحیفة نور، ج14، ص 193.

[103]. صحیفه امام، ج7، ص 57.

[104]. صحیفه نور، ج21، ص 231.

[105]. سالگرد امام، 14/3/1388.

[106]. دیدار با نخبگان یزد، 13/10/1386.

[107]. نهج البلاغه، نامة 36.

[108]. همان، نامه 62.

[109]. صحیفه امام، ج14، ص 117.

[110]. مراسم رحلت امام، 14/3/1388.

[111]. دیدار با اساتید و دانشجویان، 3/7/1387.

[112]. وسائل الشیعه، ج16، ص 271.

[113]. صحیفه امام، ج8، ص 219.

[114]. شرح غررالحکم، ج2، ص 266.

[115]. صحیفه امام، ج8، ص 499.

[116]. دیدار با مسئولان و سردبیران نشریات دانشجویی، 4/12/1377.

[117]. دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد، 25/2/1386.

 


جستجو