امامت خاصه در قرآن

جمعه - 6 دسامبر 2013

امامت خاصه در قرآن

مقدمه :

بحث امامت ،‌شامل دو بخش است : در بخش نخست به مباحث عامي همچون تعريف امامت ،‌ضرورت نصب امام واوصاف ويژگي هاي امام پرداخته مي شود . چنين مباحثي را امامت عامه گويند . در بخش دوم نيز امامت امام معيني تبيين مي شود و در واقع ،‌تعيين مصداق امامت است كه بدان امامت خاصه گويند و بحث امامت هر يك از ائمه اطهار از مباحث امامت خاصه است

مباحث امامت خاصه مانند مباحث امامت عامه ، به دو بخش تقسيم مي شود : مباحثي كه با روي آورد برون ديني و روشهاي كلامي و فلسفي و به طور كلي ، با روي آورد عقلي ،‌قابل طرح است و مباحثي كه با روي آوردن درون ديني و با مراجعه به كتاب و سنت ،‌قابل تحليل است كه دراين مقاله به بحث درون ديني از امامت خاصه مي پردازيم .

در روي آورد درون ديني ،‌آيات فراوان و روايات متنوعي قابل بحث است كه براي اختصار ،‌در اين مقاله به بحث از يكي از مهمترين آيات مربوط به مساله «حصير » توجه شده است و آن ،‌آيه معروف به « ولايت » است : « انما وليكم الهه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون »[1]

بحث از اين آيه در سه فصل ارائه مي شود : ابتدا به بررسي معاني واژگان آيه مي پردازيم و آنگاه ديدگاههاي مفسران در تفسير آيه و ادله ي آنها را بررسي مي كنيم و سپس به طرح انتقادات و شبهات مربوط به قول مختارمي پردازيم .

بررسي معاني كلمات

نسبت به اين كه آيه «‌انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون »[2] مربوط به امامت است يا نه ،‌سه ديدگاه وجود دارد :

1-اكثر اهل سنت وجماعت ، اعم از اشاعره و معتزله معتقدند كه آيه مذكور ، هيچ گونه ارتباطي به امامت ندارد .

2-بعضي گفه اند كه اين آيه ،‌دال بر امامت ابوبكر است .

3-اماميه متفقند كه اين آيه ،‌امامت بلافصل علي (ع) را اثبات مي كند و از جمله آيات روشن بر اين مطلب محسوب مي شود .

امامت خاصه در قرآن

جمعه - 6 دسامبر 2013

امامت خاصه در قرآن

مقدمه :

بحث امامت ،‌شامل دو بخش است : در بخش نخست به مباحث عامي همچون تعريف امامت ،‌ضرورت نصب امام واوصاف ويژگي هاي امام پرداخته مي شود . چنين مباحثي را امامت عامه گويند . در بخش دوم نيز امامت امام معيني تبيين مي شود و در واقع ،‌تعيين مصداق امامت است كه بدان امامت خاصه گويند و بحث امامت هر يك از ائمه اطهار از مباحث امامت خاصه است .

مباحث امامت خاصه مانند مباحث امامت عامه ، به دو بخش تقسيم مي شود : مباحثي كه با روي آورد برون ديني و روشهاي كلامي و فلسفي و به طور كلي ، با روي آورد عقلي ،‌قابل طرح است و مباحثي كه با روي آوردن درون ديني و با مراجعه به كتاب و سنت ،‌قابل تحليل است كه دراين مقاله به بحث درون ديني از امامت خاصه مي پردازيم .

در روي آورد درون ديني ،‌آيات فراوان و روايات متنوعي قابل بحث است كه براي اختصار ،‌در اين مقاله به بحث از يكي از مهمترين آيات مربوط به مساله «حصير » توجه شده است و آن ،‌آيه معروف به « ولايت » است : « انما وليكم الهه و رسوله و الذين آمنوا الذين يقيمون الصلوه و يوتون الزكوه و هم راكعون »[1]

بحث از اين آيه در سه فصل ارائه مي شود : ابتدا به بررسي معاني واژگان آيه مي پردازيم و آنگاه ديدگاههاي مفسران در تفسير آيه و ادله ي آنها را بررسي مي كنيم و سپس به طرح انتقادات و شبهات مربوط به قول مختارمي پردازيم .

پاور پونت ویژگیهای مربی شایسته

جمعه - 6 دسامبر 2013

پاور پونت ویژگیهای مربی شایسته

پلورالیزم در اندیشه نعمت الله ولی

پلوالیسم در اندیشه شاه نعمت الله ولی
چهار شنبه - 4 دسامبر 2013

پلورالیزم در اندیشه نعمت الله ولی

فصل اول:مفاهیم

مقدمه

شایسته است در ابتدای بحث واژه‌های مهمی که در عنوان این تحقیق آورده شده مورد بررسی قرار گیرد. واژه‌هایی همچون پلورالیسم و نعمت ا… ولی که گفتار اول این فصل عهده‌دار بیان این مطلب می‌باشد.

در گفتار دوم، سابقه پژوهش مورد بررسی قرار می‌گیرد. در این بخش دو کتاب مرتبط با این تحقیق مورد نقد قرار گرفته است. همچنین امتیاز نوشته حاضر نسبت به منابع مذکور مورد ارزیابی قرار خواهد گرفت.

در گفتار پایانی این فصل به ضرورت و اهمیت عنوان مورد نظر پرداخته شده و این نکته بیان می‌شود که چرا باید در مورد اندیشه نعمت ا… ولی تحقیق کرد واندیشه پلورالیستی او را مورد نقد قرار داد.

گفتار اول:

بررسی عناوین موضوع

برای ورود به بحث پلورالیسم در اندیشه نعمت ا… ولی باید ابتدا واژگان و مفاهیم اساسی آن تحلیل و بررسی شود. از این رو در این گفتار سعی خواهد شد توضیحی مختصر درباره مفاهیم اصلی این تحقیق بیان شود.

پلورالیسم

واژه پلورلیسم در فارسی به تکثر گرایی ترجمه شده است، این واژه از لحاظ مفهومی دارای تعاریف متفاوت، بعضا متناقض هم می باشد. بهره مندی یکسان ادیان از حق و باطل، ادیان همگی راه هایی به سوی حق هستند، پلورالیسم دینی بر پایه ی پوزیتیویسم[۱]، پلورالیسم به معنای مدارا با حفظ ادعای حقانیت خود و… از این تعاریف به شمار می روند .

 

بعضی از این عناوین مثل مدارا با حفظ حقانیت خود یا پلورالیزم طولی مورد قبول علمای شیعه با توجه به منابع کلامی تشیع می باشد و بعضی مثل بهرمندی یکسان از حق و باطل و پلورالیزم به معنای پوزیتیویسم مورد قبول علمای شیعه نیست که در فصل دوم به تعریف و توضیح آن ها به صورت مفصل پرادخته خواهد شد.

احکام اجرای موسیقی وترانه-

سه شنبه - 3 دسامبر 2013

اجرای سرود و موسیقی در محافل دینی
سوال :اجرای سرود همراه با موسیقی ،با نوار یا به صورت زنده در مساجد و محافل دینی چگونه است؟
پاسخ آيات عظام
تبريزي: نواختن موسيقي لهوی  وگوش دادن به ان حرام است چه با سرود همراه باشد يا بدون ان باشد،چه گوش دادن به آن از روی نوار باشد يا به صورت مستقيم وانجام اين کار در مسجد به جهت اينکه بي احترامی به مسجد است حرمت ان شديدتر ميشود.
بهجت :جایز نیست.
فاضل لنکراني: چون معمولاً موجب هتک ووهن مسجد است جايز نيست.
مکارم شيرازي:جايز نيست
صافي گلپايگاني: حرام است
سيستاني:اگر موسيقي لهوي يا صداي ترانه ومانند ان باشد ،در همه جا حرام است واگر از اين قبيل نباشد هم مناسب شان مسجد نيست  وبايد اجتناب شود.1
1.مسائل جدید از دیدگاه علما و مراجع تقلید،ج3،ص75 .

موسيقي وکف زدن در مساجد ومجالس اهل بيت
سوال: خواندن اشعار مذهبي همراه غناو کف زدن با آهنگ مناسب لهوو لعب واوردن تار وتنبور وموزيک وامثال آن به مساجد وحسينيه ها ومجالس اهل بيت  چه صورت دارد؟
صافي گلپايگاني:”نعوذ بالله من شرور انفسنا”
اعمال مرقوم همه حرام واهانت به شعائر اسلام ومذهب وهتک مشاهد شريفه ومساجد ومخالف  هدايت هاوتعاليم عاليه دين وحرکت درمسير افساد جامعه ونسل جوان وتحريف احکام است واز محرمات واحکام اوليه است. وارد کردن  اين ملاهي ومناهي در برنامه هاي عزاداري وجشن ها واعياد اسلامي ومذهبي ومجالس ديني ومداحي اهل بيت از تسويلات شيطان وانحراف از هدايتهاي سازنده قرآن کريم وموجب محروميت از برکات وثوابهاي بسيار اين برنامه هاست.حقير به همه دست اندرکاران محترم وبرگزارکنندگان عزيز اين مراسم بسيار شريف که ان شاالله مقصد اساسي ايشان تنظيم شعائر واظهار ارادت وولايت به اهل بيت وتقرب به خداوند متعال است ،جداً توصيه مي کنم  که اين مراسم وبلکه جامعه اسلامي را از اين ملاهي ومناهي پاک ومنزه نگه دارند واين آيه شريفه را هميشه در نظر داشته باشند:”قل هل ننبئکم بالاخسرين اعمالا”1

پاور پونت اصل هشتم قانون اساسي و وظایف حقوقدانان وقضات محقق

دوشنبه - 2 دسامبر 2013

  پاور پونت اصل هشتم قانون اساسي و وظایف حقوقدانان وقضات محقق

ولی خدا را تنها نگذاریم

شنبه - 30 نوامبر 2013

ولی خدا را تنها نگذاریم
در زيارت عاشورا به امام حسين(ع) اين‌گونه خطاب مي‌كنيم: «و الوتر الموتور». وتر به معناي «تنها و يكتا»، و موتور «تنها شده» است. یك احتمال دربارة اين معنا، يگانگي، منحصر به فرد بودن و بي‌بديل بودن حضرت است. احتمال ديگر اين است كه، حضرت تنهاست و در اين تنهايي «موتور» است؛ يعني حضرت با نقشه و برنامه‌ريزي تنها شده است؛ به خصوص اگر توجه داشته باشيم كه درگيري سيّدالشّهدا (ع) مخفيانه نبود كه مسلمانان از آن بي‌خبر باشند. يزيد بعد از مرگ معاويه به استاندار مدينه نامه نوشت كه بايد از حسين بيعت بگيري و الاّ او را بكش و سرش را بفرست. حضرت بيعت نكردند و با تدبير از مدينه خارج شدند؛ در مكه براي مسلمانان نامة دعوت نوشتند و آنها را مطلّع كردند، علاوه بر اين مكه محل رفت و آمد مسلمانان بود و اخبار از آنجا منتشر مي‌شد. بعد هم يزيد، عده‌اي را فرستاد تا حضرت را در مكه ترور كنند و توصيه كرد كه، حتّي اگر دست حضرت به پردة كعبه بود او را بكشيد، لذا حضرت در 8 ذي‌الحجّه در حالي‌كه همه مُحرِم مي‌شدند كاملاً با سر و صدا و با حالتي كه همه متوجه باشند از مكه خارج شدند و با صراحت اعلام كردند:
كسي كه حاضر است خون دلش را در راه ما بدهد و خودش را مهيّاي لقاي خدا كرده است، همراه ما كوچ كرده، همسفر شود.[1]
از آن طرف مردم كوفه از خروج امام از مدينه و حركت به سوي مكه مطّلع شدند، نامه نوشتند و حضرت را دعوت كردند. حضرت نيز سفير فرستادند. لذا به گونه‏اي نبود كه مردم مطّلع نباشند. هم مردم حجاز، مدينه، بصره و هم مردم كوفه مطّلع بودند. كمابيش تمام مناطق اسلامي مطّلع شده بودند كه چنين حادثه‌اي در شرف اتّفاق است و امام با يزيد بيعت نكرده، ابتدا به مكه رفته سپس از مكه هم بي‌وقت خارج شده و مردم را به همكاري دعوت كرده‌اند.
1ـ شرايط تنها شدن حضرت سيدالشهدا (ع)
شرايطی که موجب تنها شدن امام حسين(ع) شد را می­توان در جبهه دشمن و جبهه حضرت سيدالشهدا (ع) مشاهده کرد:
1/1 ـ شرايط جبهة دشمن
اگر طرف درگيري حضرت، يكي از صحابي رسول‌الله يا فردي كه امثال اين عناوين را يدك مي‌كشيد، بود، جاي توجيه ـ ولو به باطل ـ وجود داشت. ولي طرف مقابل سيّدالشّهدا(ع)، يزيد و ابن زياد است كه حسب و نسبشان معلوم و هيچ نقطة قوتي در آنها نيست. يزيد شخصيتي است كه طرفداران او نيز نتوانسته‌اند برايش مدحي بگويند، حتي خيلي از اهل‌سنت هم يزيد را واجب اللعن مي‌دانند. غير از اينكه امتيازي هر چند دروغين نداشته، معروف به قماربازي و عيّاشي بوده است.
يكي از اشكالاتي كه برخي به حضرت امير(ع) ـ ارواحنا و ارواح العالمين له الفدا ـ مي‌كردند اين بود كه، تو جوان هستي و مردم زير بار خلافت شما نمي‌روند.[2] غافل از اينكه اساس ديانت تولّي به وليّ خدا و تسليم بودن در مقابل اوست.

جاذبه های معنوی انسان 1تا5

چهار شنبه - 27 نوامبر 2013

جاذبه های معنوی انسان
1-    فضائل انسان
2-    محبت
3-    عشق
4-    احساسات قلبی
5-    شرح صدر
موضوع اول:  فضائل انسان
مقياس سنجش فضيلت
صاحبان زر و زور و دنياپرستان مادى كه همه چيز را از دريچه افكار خود به همان رنگ مادى مى‏بينند تمام احترام و شخصيت را در داشتن ثروت و مقام و موقعيتهايى هموزن اين دو مى‏پندارند، بنا بر اين تعجب نيست كه مؤمنان راستينى كه دستشان از مال و ثروت تهى بود در قاموس آنها به عنوان” اراذل” معرفى گردند و با چشم حقارت و پستى به آنها بنگرند.
اين منحصر به قوم نوح نبود كه مؤمنان مستضعف مخصوصا جوانان انقلابى را كه اطرافش را گرفته بودند تهى مغز و كوتاه فكر و بى‏سر و پا مى‏دانستند، تاريخ نشان مى‏دهد كه اين منطق در برابر پيامبران ديگر مخصوصا در مورد پيامبر اسلام ص و مؤمنان نخستين وجود داشته است.
هم اكنون نظير اين منطق را در عصر و زمان خود مى‏بينيم كه مستكبران فرعون صفت، با اتكاى به قدرت شيطانى خود مؤمنان راستين را متهم به تمام اين موضوعات مى‏كنند و به صورت تكرار تاريخ همان عناوين را به مخالفان خود نسبت مى‏دهند ولى هنگامى كه يك محيط فاسد با يك انقلاب الهى پاكسازى شد اين گونه مقياسهاى سنجش شخصيت نيز همراه ساير عناوين موهوم به زباله دان تاريخ ريخته مى‏شود، و مقياسهاى اصيل و انسانى جاى آنها را مى‏گيرد، مقياسهايى كه در متن زندگى انسان قرار گرفته و واقعيتهاى عينى روى آن استوار است و يك جامعه پاك و آباد و آزاد از آنها مايه مى‏گيرد، همچون ايمان، علم و آگاهى فداكارى و گذشت، تقوا و پاكدامنى، شهامت و شجاعت، تجربه و هوشيارى مديريت و نظم و مانند اينها.
اصول وفضائل اخلاقی:
خُذِ الْعَفْوَ وَ أْمُرْ بِالْعُرْفِ وَ أَعْرِضْ عَنِ الْجاهِلِينَ (الاعراف/199)
جامعترين آيه اخلاقى
از امام صادق ع چنين نقل شده كه در قرآن مجيد، آيه‏اى جامعتر در مسائل اخلاقى از آيه فوق نيست «1».
اصول فضائل اخلاقى بر طبق اصول قواى انسانى كه” عقل” و” غضب” و” شهوت” است در سه قسمت خلاصه مى‏شود.
فضائل عقلى كه نامش” حكمت” است، و در جمله و أمر بالعرف (به نيكيها و شايستگيها دستور ده) خلاصه شده.
و فضائل نفسى در برابر طغيان و شهوت كه نامش” عفت” است و در خذ العفو خلاصه گرديده.

حماسه اقتصادی – مفاهیم اقتصادی- زکات

سه شنبه - 26 نوامبر 2013

در چه زمانى زكات واجب شد؟

از آيات مختلف قرآن از جمله آيه 156 سوره اعراف، و آيه 3 سوره نمل، و آيه 4 سوره لقمان، و آيه 7 سوره فصلت كه همه از سوره‏هاى مكى هستند، چنين استفاده مى‏شود كه حكم وجوب زكات در مكه نازل شده است، و مسلمانان موظف به انجام اين وظيفه اسلامى بوده‏اند، ولى به هنگامى كه پيامبر ص به مدينه آمد و پايه حكومت اسلامى را گذارد و طبعا نياز به تشكيل بيت المال پيدا كرد، از طرف خداوند ماموريت يافت كه زكات را از مردم شخصا بگيرد (نه اينكه خودشان به ميل و نظر خود در مصارف آن صرف كنند).

آيه شريفه خُذْ مِنْ أَمْوالِهِمْ صَدَقَةً … (سوره توبه 103) در اين هنگام نازل، شد، و مشهور اين است كه اين در سال دوم هجرت بود، سپس مصارف زكات به طور دقيق در آيه مورد بحث كه آيه 60 سوره توبه است بيان گرديد، و جاى تعجب نيست كه تشريع اخذ زكات در آيه 103 باشد و ذكر مصارف آن كه مى‏گويند در سال نهم هجرت نازل شده در آيه 60، زيرا مى‏دانيم آيات قرآن بر طبق تاريخ نزول جمع‏آورى نشده، بلكه به فرمان پيامبر ص هر كدام در مورد مناسب قرار داده شده است.

4- منظور از” مؤلفة قلوبهم” چه اشخاصى هستند؟

آنچه از تعبير” مؤلفة قلوبهم” فهميده مى‏شود آن است كه يكى از مصارف زكات كسانى هستند كه به خاطر ايجاد الفت و محبت به آنها زكات داده مى‏شود، ولى آيا منظور از آن كفار و غير مسلمانانى است كه به خاطر استفاده از همكارى آنها در جهاد از طريق كمك مالى تشويق مى‏شوند؟ يا مسلمانان ضعيف الايمان را نيز شامل مى‏گردد؟

همانگونه كه در مباحث فقهى گفته‏ايم مفهوم آيه، و همچنين پاره‏اى از روايات كه در اين زمينه وارد شده مفهوم وسيعى دارد، و تمام كسانى را كه با تشويق مالى، از آنها به نفع اسلام و مسلمين جلب محبت مى‏شود، در بر مى‏گيرد، و دليلى بر تخصيص آن به كفار نيست.

5- نقش زكات در اسلام

با توجه به اينكه اسلام به صورت يك مكتب صرفا اخلاقى، و يا فلسفى و اعتقادى، ظهور نكرد، بلكه به عنوان يك” آئين جامع” كه تمام نيازمنديهاى مادى و معنوى در آن پيش‏بينى شده، پا به عرصه ظهور گذاشت، و نيز با توجه به اينكه اسلام، از همان عصر پيامبر ص، با تاسيس حكومت همراه بود، و همچنين با توجه به اينكه اسلام توجه خاصى به حمايت از محرومان و مبارزه با فاصله طبقاتى دارد، روشن مى‏شود كه نقش بيت المال، و زكات كه يكى از منابع درآمد بيت المال است، از مهمترين نقشها است.

حماسه اقتصادی – مفاهیم اقتصادی – خمس

سه شنبه - 26 نوامبر 2013

حماسه اقتصادی – مفاهیم اقتصادی – خمس
[سوره الأنفال (8): آيه 41]
وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ وَ اللَّهُ عَلى‏ كُلِّ شَيْ‏ءٍ قَدِيرٌ (41)
ترجمه:
41- و بدانيد هر گونه غنيمتى به شما رسد خمس آن براى خدا و براى پيامبر و براى ذى القربى و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه است، اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خود در روز جدايى حق از باطل، روز درگيرى دو گروه (با ايمان و بى ايمان يعنى روز جنگ بدر) نازل كرديم، ايمان آورده‏ايد، و خداوند بر هر چيزى قادر است.
تفسير: خمس يك دستور مهم اسلامى
در آغاز اين سوره ديديم كه پاره‏اى از مسلمانان بعد از جنگ بدر بر سر تقسيم غنائم جنگى مشاجره كردند و خداوند براى ريشه كن ساختن ماده اختلاف غنائم را دربست در اختيار پيامبر گذاشت تا هر گونه صلاح مى‏داند آن را مصرف كند و پيامبر آنها را در ميان جنگجويان به طور مساوى تقسيم كرد.
اين آيه در حقيقت بازگشت به همان مسئله غنائم است به تناسب آياتى كه در باره جهاد، قبل از اين گفته شد، زيرا در چند آيه قبل اشارات مختلفى به موضوع جهاد گرديد و از آنجا كه جهاد غالبا با مسئله غنائم آميخته است تناسب با ذكر حكم غنائم دارد (بلكه چنان كه خواهيم گفت قرآن در اينجا حكم را از مساله غنائم جنگى نيز فراتر برده و به همه در آمدها اشاره كرده است.)
در آغاز آيه مى‏فرمايد:” بدانيد هر گونه غنيمتى نصيب شما مى‏شود يك پنجم آن، از آن خدا و پيامبر و ذى القربى (امامان اهل بيت) و يتيمان و مسكينان و واماندگان در راه (از خاندان پيامبر) مى‏باشد” (وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَيْ‏ءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِي الْقُرْبى‏ وَ الْيَتامى‏ وَ الْمَساكِينِ وَ ابْنِ السَّبِيلِ).
و براى تاكيد اضافه مى‏كند:” كه اگر شما به خدا و آنچه بر بنده خود در (روز جنگ بدر) روز جدايى حق از باطل، روزى كه دو گروه مؤمن و كافر در مقابل هم قرار گرفتند، نازل كرديم ايمان آورده‏ايد بايد به اين دستور عمل كنيد و در برابر آن تسليم باشيد” (إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ما أَنْزَلْنا عَلى‏ عَبْدِنا يَوْمَ الْفُرْقانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعانِ).

حماسه اقتصادی – مفاهیم اقتصادی – جزیه چیست؟ (تفسیر نمونه)

جمعه - 22 نوامبر 2013

حماسه اقتصادی  – مفاهیم اقتصادی – جزیه چیست؟ (تفسیر نمونه)
[سوره التوبة (9): آيه 29]
قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَ لا يُحَرِّمُونَ ما حَرَّمَ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتابَ حَتَّى يُعْطُوا الْجِزْيَةَ عَنْ يَدٍ وَ هُمْ صاغِرُونَ (29)
ترجمه:
29- با كسانى از اهل كتاب كه ايمان به خدا، و نه به روز جزا دارند، و نه آنچه را خدا و رسولش تحريم كرده حرام مى‏شمرند، و نه آئين حق را مى‏پذيرند، پيكار كنيد، تا زمانى كه جزيه را به دست خود با خضوع و تسليم بپردازند.
تفسير:
وظيفه ما در برابر اهل كتاب
در آيات گذشته سخن از وظيفه مسلمانان در برابر” بت پرستان” بود، آيه مورد بحث و آيات آينده تكليف مسلمين را با” اهل كتاب” روشن مى‏سازد.
در اين آيات در حقيقت اسلام براى آنها يك سلسله احكام حد وسط ميان” مسلمين” و” مشركين” قائل شده است، زيرا اهل كتاب از نظر پيروى از يك دين آسمانى شباهتى با مسلمانان دارند، ولى از جهتى نيز شبيه به مشركان هستند، به همين دليل اجازه كشتن آنها را نمى‏دهد در حالى كه اين اجازه را در باره بت پرستانى كه مقاومت به خرج مى‏دادند، مى‏داد، زيرا برنامه، برنامه ريشه كن ساختن بت پرستى از روى كره زمين بوده است.
ولى در صورتى اجازه كنار آمدن با اهل كتاب را مى‏دهد كه آنها حاضر                        تفسير نمونه، ج‏7، ص: 351
شوند به صورت يك اقليت سالم مذهبى با مسلمانان زندگى مسالمت‏آميز داشته باشند، اسلام را محترم بشمرند و دست به تحريكات بر ضد مسلمانان و تبليغات مخالف اسلام نزنند، و يكى ديگر از نشانه‏هاى تسليم آنها در برابر اين نوع همزيستى مسالمت‏آميز آن است كه” جزيه” را كه يك نوع ماليات سرانه است، بپذيرند و هر ساله مبلغى مختصر كه حدود و شرايط آن در بحثهاى آينده به خواست خدا مشخص خواهد شد، تحت اين عنوان به حكومت اسلامى بپردازند.
در غير اين صورت اجازه مبارزه و پيكار با آنها را صادر مى‏كند، دليل اين شدت عمل را در لابلاى سه جمله در آيه مورد بحث روشن مى‏سازد.
نخست مى‏گويد:” با كسانى كه ايمان به خدا و روز قيامت ندارند، پيكار كنيد” (قاتِلُوا الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ لا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ) اما چگونه اهل كتاب مانند يهود و نصارى ايمان به خدا و روز رستاخيز ندارند، با اينكه به ظاهر مى‏بينيم هم خدا را قبول دارند و هم معاد را، اين به خاطر آن است كه ايمان آنان آميخته به خرافات و مطالب بى اساس است.
اما در مورد ايمان به مبدأ و حقيقت توحيد” اولا” گروهى از يهود- همانطور كه در آيات بعد خواهد آمد-” عزيز” را فرزند خدا مى‏دانستند، و مسيحيان عموما، ايمان به الوهيت مسيح و تثليث (خدايان سه‏گانه) دارند.

حماسه اقتصادی – مفاهیم اقتصادی – تسخیر موجودات برای انسان (تفسیر نمونه)

جمعه - 22 نوامبر 2013

حماسه اقتصادی – تسخیر موجودات برای انسان (تفسیر نمونه)
[سوره إبراهيم (14): آيات 31 تا 34]
قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ (31) اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَأَخْرَجَ بِهِ مِنَ الثَّمَراتِ رِزْقاً لَكُمْ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْفُلْكَ لِتَجْرِيَ فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ الْأَنْهارَ (32) وَ سَخَّرَ لَكُمُ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ دائِبَيْنِ وَ سَخَّرَ لَكُمُ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ (33) وَ آتاكُمْ مِنْ كُلِّ ما سَأَلْتُمُوهُ وَ إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَتَ اللَّهِ لا تُحْصُوها إِنَّ الْإِنْسانَ لَظَلُومٌ كَفَّارٌ (34)
ترجمه:
31- بگو به بندگان من كه ايمان آورده‏اند، نماز را بر پا دارند و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم پنهان و آشكار انفاق كنند پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نه در آن خريد و فروش است و نه دوستى (نه با مال مى‏توانند از چنگال كيفر خدا رهايى يابند و نه با پيوندهاى مادى).
32- خداوند همان كسى است كه آسمانها و زمين را آفريده و از آسمان آبى نازل كرده و با آن ميوه‏ها (ى مختلف) را خارج ساخت و روزى شما قرار داد و كشتى را مسخر شما گردانيد تا بر صفحه دريا به فرمان او حركت كنند و نهرها را (نيز) مسخر شما گرداند.
33- خورشيد و ماه را كه با برنامه منظمى در كارند به تسخير شما در آورد و شب و روز را (نيز) مسخر شما ساخت.                        ير نمونه، ج‏10، ص: 349
34- و از هر چيزى كه از او تقاضا كرديد به شما داد و اگر نعمتهاى خدا را بشماريد هرگز آنها را احصاء نخواهيد كرد انسان ستمگر و كفران كننده است.
تفسير: عظمت انسان از ديدگاه قرآن
در تعقيب آيات گذشته كه از برنامه مشركان و كسانى كه كفران نعمتهاى الهى كردند و سرانجام به دار البوار كشيده شدند سخن مى‏گفت در آيات مورد بحث، سخن از برنامه بندگان راستين و نعمتهاى بى انتهاى او است كه بر مردم نازل شده.
نخست مى‏گويد:” به بندگان من كه ايمان آورده‏اند بگو: نماز را بر پاى دارند و از آنچه به آنها روزى داده‏ايم در پنهان و آشكار انفاق كنند” (قُلْ لِعِبادِيَ الَّذِينَ آمَنُوا يُقِيمُوا الصَّلاةَ وَ يُنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْناهُمْ سِرًّا وَ عَلانِيَةً).
” پيش از آنكه روزى فرا رسد كه نه در آن روز خريد و فروش است، تا بتوان از اين راه سعادت و نجات از عذاب را براى خود خريد، و نه دوستى به درد مى‏خورد” (مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ يَوْمٌ لا بَيْعٌ فِيهِ وَ لا خِلالٌ).
سپس به معرفى خدا از طريق نعمتهايش مى‏پردازد آن گونه معرفى كه عشق او را در دلها زنده مى‏كند، و انسان را به تعظيم در برابر عظمت و لطفش وا ميدارد زيرا اين يك امر فطرى است كه انسان نسبت به كسى كه به او كمك كرده و لطف و رحمتش شامل او است علاقه و عشق پيدا مى‏كند و اين موضوع را ضمن آياتى چند چنين بيان مى‏دارد: