استغفار ائمه عليهم السلام در ادعیه براي چيست؟
مقدمه
ائمه طاهرین (ع) عصارۀ نظام آفرینش و مظهر هدایت خدایند؛ نه تنها کار، گفتار و سکوت آنان هدایت است که میزان هدایتند و با این میزان، ضلالت و گمراهی و ایمان و کفر مشخص می شود. از این رو، سخن و سیرۀ ایشان برای هرکسی و هر سالک به سوی خدا، حجت و دلیل است؛ زیرا آنان معصوم اند و در سیره معصوم(ع) هیچ گونه شائبه گمراهی و گناه نیست.
صبر 25 ساله، چرا؟
در مباحث گذشته مطرح شد كه چرا امیرالمؤمنین(علیه السلام) بعد از رسیدن به خلافت به مبارزه با عدهاى از مسلمانان پرداخت و تقریباً تمامى دوران خلافت آن حضرت(علیه السلام) به جنگ با آنها سپرى شد. (ابتدا با اصحاب جمل، سپس با اصحاب صفین و سرانجام هم با اصحاب نهروان.)
هدايت مردم و حفظ مصالح دين، دغدغه على
(عليه السلام) در سكوت و جنگ
منظور حضرت على(عليه السلام) از نقل اين جمله، اشاره به اين مطلب است كه من
________________________________________
1. نهج البلاغه، ترجمه و شرح فيض الاسلام، خطبه 4.
نيز در قضيه خلافت از جانم نترسيدم. وقتى ديدم خلافت به دست كسان ديگرى افتاده، از ترس جانم نبود كه اقدام جدى نكردم و شمشير نكشيدم، بلكه از گمراهى مردم ترسيدم. خوفم از اين بود كه بگويند، معلوم مىشود حقى در كار نيست و هر كدام از اينها فقط به دنبال ملك و سلطنت خودشان هستند. از اين ترسيدم كه مردم تصور كنند جنگ فقط جنگ قدرت است و حقيقتى در كار نيست؛ اگر اينها به جان هم افتاده اند، براى اين است كه هر كدام مىخواهد خود رئيس بشود. از ترس اين كه مبادا اين مسأله باعث گمراهى مردم شود و دين حقيقت خودش را از دست بدهد، من سكوت كردم و كوتاه آمدم؛ نه اين كه از ترس جانم سكوت كرده باشم.
شعار اسلام با شعار حکومت های بشری و به ویژه غربی متفاوت است. شعار دین و حکومت اسلامی پیروی از حق است وشعار از حکومت های بشری و دموکراسی پیروی از((اکثریت))
. محور و معیار نظام اسلامیحق است و در این نظام هر حقی از ذات اقدس اله که حق محض است سر چشمه می کیرد: أَفَمَن كَانَ عَلَىٰ بَيِّنَةٍ مِّن رَّبِّهِ وَيَتْلُوهُ شَاهِدٌ مِّنْهُ وَمِن قَبْلِهِ كِتَابُ مُوسَىٰ إِمَامًا وَرَحْمَةً ۚ أُولَـٰئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ ۚ وَمَن يَكْفُرْ بِهِ مِنَ الْأَحْزَابِ فَالنَّارُ مَوْعِدُهُ ۚ فَلَا تَكُ فِي مِرْيَةٍ مِّنْهُ ۚ إِنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّكَ وَلَـٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يُؤْمِنُونَ ﴿هود/١٧﴾1 ; هر گونه حقی که در طبیعت یا نظام جامعه محقق می شود از او نشٲت می گیرد و حتی آن کس که پیام آور وحی الهی است ‘ او نیز مشٲ حق نیست بلکه خود او پیرو حق است و حق هیچ دخل و تصرفی در وحی و قانون الهی را ندارد.
عطش آفرینی دنیا
انسان تشنه هنگامی که آب زلال و گوارا می نوشد، بر آن مسلط است و آن را جذب، هضم و تبدیل می کند، ولی اگر آب شور بنوشدة، گرفتار آن آب شور خواهد شد؛ چون چنین آبی در حقیقت دستگاه گوارش او را در اختیار می گیرد و بر عطش وی می افزاید و او ناچار است بار دیگر قدحی از آب بنوشد که آن نیز اگر شور باشد، عطش او را بیشتر می کند. دنیا بسان آب شور است. از این رو، امام موسی بن جعفر (ع) به هشام بن حکم می فرماید: «مثل الدنیا مثل ماء البحر کلما شرب منه العطشان ازداد عطشاً حتی یقتله»
(بحارالانوار ج1ص152)مقدّمه
هفتاد روز از حادثه بسيار مهم و تاريخى غدير خم گذشته بود كه رسول مكرّم اسلامصلى الله عليه وآله وسلم ديده از جهان خاكى فرو بست و روح مطهرش به عالم ملكوت عروج كرد. ارتحال پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم موجى از غم و اندوه در فضاى جامعه نوپاى اسلامى ايجاد كرد. بار مصيبت چنان سنگين شد كه بسيارى در حيرت فرو رفته و از خود بيخود گشتند و از تصميمگيرى مناسب و شايسته باز ماندند. جمعى نيز كه از قبل خود را آماده چنين روزى كرده بودند، حال و هواى جامعه را براى ايجاد گرد و غبار، مناسب يافتند و با گِل آلودن نمودن آب، به دنبال گرفتن ماهى مراد خود رفتند. ستاره اميدى كه در غدير خم طلوع كرده و آرامبخش دلهاى مؤمنان گشته بود، در لابلاى گرد و غبار فتنه، از ديدگان كم فروغ، محو شد. در ميان ظلمت ارتحال آفتاب، شبپرهها به تكاپو افتادند و با هجوم به خانه وحى، تلاش مذبوحانهاى را براى فرونشاندن نور خدا آغاز كردند؛ غافل از آنكه نور خدا با آن دسيسهها خاموش شدنى نيست.
برخی از این فضایل، غیر اختیاری و خدادادی است؛ یعنی خود حضرت در ایجاد آن فضایل نقشی نداشته اند. همچنان که برخی از فضایل آن حضرت اکتسابی است؛ یعنی به سبب اعمال و رفتاری که خودشان انجام داده اند و به طور اختیاری، آن فضایل را کسب کرده اند. عبادت ها و مناجات ها و رشادت ها و ایثارهای آن حضرت در راه اسلام، همه از سنخ فضایل اختیاری آن حضرت است. همه اینها ویژگی های خاص آن حضرت بود که با اختیار خودشان انجام می گرفت. البته همانند همه مومنان در انجام اعمال صالحشان، آن حضرت در انجام این اعمال از توفیق الهی مدد می جستند، ولی به هر حال انجام فعل از مجرای اراده و اختیار خودشان بود.