درمان دندان درد :

طب الائمه (علیهم السلام):

– به نقل از محمد بن ابی نصر، از پدرش، از امام صادق (علیه السلام): -: نزد امام (علیه السلام) از ناآرامی سر و دندان هایم و از دردی شدید در چشم هایم – تا جایی که صورتم در اثر آن ورم کرده بود – اظهار ناراحتی کردم.

فرمود: بر تو باد این کاسنی. آن را بفشر و آبش را بگیر و از این شکر طبرزد، به مقدار فراوان، بر آن بریز؛ چرا که درد را تسکین دهد و ضرر آن را دفع کند.

من به خانه خود رفتم و همان شب، پیش از آن که بخوابم، این دارو را ساختم و خوردم و بر آن خوابیدم. صبح که شد، به حمد و منت الهی بهبود یافته بودم.( طب الائمه (علیهم السلام): ص ۱۳۸٫)

الکافی:

– به نقل از حمزه بن طیار -: نزد امام کاظم (علیه السلام): بودم. دید که آه و ناله می کنم.

فرمود: تو را چه شده است؟.

گفتم: دندانم.

فرمود: چه خوب بود حجامت می کردی!.

من نیز حجامت کردم و دردم، فرو نشست. امام (علیه السلام) را از این موضوع، آگاه کردم. به من فرمود: مردم به هیچ دارویی بهتر از یک مکش خون یا یک “مزعه” عسل، درمان نجسته اند.

گفتم: فدایت شوم! یک مزعه عسل چیست؟

فرمود: یک قاشق عسل.( الکافی: ج ۸ ص ۱۹۴ ح ۲۳۱٫)

الکافی:

– به نقل از ابو ولاد -: امام کاظم (علیه السلام): را دیدم که در حجر اسماعیل(مصطبه ای را گویند که دیواری بر آن محیط است و آن، دو در دارد به دو رکن عراقی و شامی. آن مقدار زمین که حطیم بدو محیط است و قبر هاجر، مادر اسماعیل، در آن است (ر. ک: لغت نامه دهخدا: ج ۵ ص ۷۶۸۲).) نشسته است و شماری از خانواده وی نیز با اویند. از او شنیدم که می گفت: دندان هایم دردی سخت گرفت. پس قدری مشکک برداشتم و دندان های خویش را با آن، مالش دادم. این درمان، مرا سودمند افتاد و درد، فرو نشست.( الکافی: ج ۶ ص ۳۷۹ ح ۶٫)

امام کاظم (علیه السلام):

دندان هایم دردی سخت گرفت. پس بر آنها مشکک نهادم.( طب الائمه (علیهم السلام): ص ۲۴٫)

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):

هر کس در روز سه شنبه هفدهم یا نوزدهم یا بیست و یکم ماه، حجامت کند، این حجامت برای وی شفای همه دردهای سال خواهد بود و افزون بر آن، شفای سردرد، دندان درد دیوانگی، جذام و پیسی نیز خواهد بود.( الخصال: ص ۳۸۵ ح ۶۸٫)

پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم):

هر کس در روز پنج شنبه و شنبه ناخن های خود را کوتاه کند و قدری از سبیل خود بگیرد، از دندان درد و چشم درد، در امان باشد.( کتاب من لا یحضره الفیه: ج ۱ ص ۱۲۸ ح ۳۱۲٫)

جستجو