تقویت و ارتقاء بنیه علمی
شایسته است که مبلغان گرامی، همواره در تقویت علم و دانش خود بکوشند و اطلاعات علمی، مذهبی و عمومی خود را به روز کنند. امام صادق(ع) همواره میفرمود: «لَسْتُ أُحِبُّ أَنْ أَرَى الشَّابَّ مِنْکُمْ إِلَّا غَادِیاً فِی حَالَیْنِ إِمَّا عَالِماً أَوْ مُتَعَلِّما؛[1] دوست ندارم جوانی از شما (شیعیانم) را ببینم، مگر در دو حالت: یا عالم یا متعلّم و دانش اندوز.»
در عصر ما که عصر ارتباطات نام گرفته است،یک مبلغ، گذشته از علم دین و معارف اسلامی، باید از علوم عمومی معاصر نیز مطلع بوده و بتواند پاسخگوی نیاز عموم مخاطبان باشد وگرنه با اقبال آنان؛به ویژه جوانان روبرو نخواهد شد.
رسول گرامی اسلام با همه عظمت علمی خود مورد این خطاب خداوندی قرار گر فت که: Gقُلْ رَبِّ زِدْنی عِلْماF؛[2] «[ای رسول ما] بگو: «پروردگارا علم مرا افزون کن!»
هر روز، نیاز به یادگیری داریم و باید برای پیشبرد کار تبلیغ،همواره در ارتقاء سطح معلومات خویش،مانند اقشار علمی دیگر، کوشا باشیم. همانگونه که مثلا پزشکان هرگز از اطلاعات جدید علم پزشکی بینیاز نیستند.
شناخت زمان
شناخت زمان و موقعیت،از دیگر ابزار لازم در امر تبلیغ است که بدون آن،توفیقی حاصل نخواهد شد. شیوهها،طرحها و فعالیتهای یک مبلّغ باید به روز باشد تا بتواند در مخاطب تأثیر بهتری بگذارد. بدون شناخت زمان و موقعیت، هرگز امر تبلیغ، به سامان نمیرسد و میزان خطاها و اشتباهات به مراتب فزونی خواهد یافت. از اینرو امام صادق(ع) به مفضل میفرماید: «الْعَالِمُ بِزَمَانِهِ لَا تَهْجُمُ عَلَیْهِ اللَّوَابِسُُُ؛[3] کسی که زمان خود را بشناسد آماج اشتباهات قرار نمیگیرد.»
مبلّغ هرگز نمیتواند خارج از زمانه خود زندگی کند؛ حتی امور شخصی و خانوادگی او نیز تحت تأثیر تحولات معاصر است. امام صادق(ع) نه تنها در تبلیغ دین، بلکه در زندگی شخصی نیز به مقتضیات روز توجه میکرد و در مقابل کسانی که انتظار داشتند آن حضرت مانند زمانهای قبل زندگی کند چنین پاسخ میداد: «رسول گرامی اسلام(ص) در زمانی زندگی میکرد که عموم مردم از نظر اقتصادی در مضیقه بودند و پیامبر(ص) خود را با آنان در زندگی ساده و فقیرانه هماهنگ میکرد؛ اما اگر روزگاری، وضع معیشتی مردم بهتر شد، اهل ایمان و نیکان روزگار به بهرهگیری از آن سزاوارترند، نه انسانهای فاجر و منافق و کافر.»[4]
البته این سخن بدان معنی نیست که مبلغان و روحانیون معظم، در تشریفات و تجملات،با دیگر اقشار جامعه مسابقه دهند و بجای تقویت مسائل معنوی، به رفاه و ارتقاء دنیای خود بپردازند که این نقض غرض خواهد بود.
بینش سیاسی
علاوه بر شناخت زمان، بینش سیاسی یک مبلّغ، او را در رسیدن به اهدافش یاری خواهد کرد. شناخت دوست و دشمن و تشخیص اغراض افراد، نیاز به بینش سیاسی دارد. سیره پیشوای ششم(ع) در این مورد الگوی خوبی برای ما است. ابومسلم خراسانی به امام(ع) پیشنهاد قیام کرد و اظهار داشت: من مردم را به دوستی اهل بیت: دعوت میکنم. کسی بهتر از شما برای حکومت نیست، اگر مایل باشید من با شما بیعت میکنم؛ امّا امام با بینش خاص خود به او پاسخ منفی داده و فرمود: «مَا اَنْتَ مِنْ رِجَالِی وَ لَا الزَّمَانُ زَمَانِی؛ تو از یاران من نیستی و زمان هم برای [قیام] من مناسب نیست.»[5]
مبلّغ موفق،کسی است که از حرکات، سکنات، گفتار و رفتار افراد، اغراض آنان را تشخیص میدهد و تصمیم مقتضی را میگیرد. او به تجربه دریافته است که نیت همه افراد قربة الی الله نیست؛ و البته در برخورد با مسائل و افراد، صبر و مدارا و تدبر را پیشه خود میسازد.
آشنایی ب شرایط خاص فرهنگی
معمولا در هر منطقه، باورهای نادرست و فرقههای انحرافی یافت میشود که مانعی برای مبلّغان به حساب میاید.
مبلّغ اسلامی، برای تبلیغ بهتر، لازم است با این موارد در منطقه تبلیغی خود آشنا باشد و اجمالا اعتقادات و رسومات آنان را بداند تا در صورت لزوم، تعامل مناسبی با آنان داشته باشد.
آشنایی با افکار آنان موجب میشود که اولا؛ آنها را علیه خود تحریک نکند. ثانیا؛ پاسخهای منطقی و متقن آماده نماید. ثالثا؛ با اعتماد به نفس بیشتری در منطقه تبلیغ کرده و اشراف به محل تبلیغ خود داشته باشد.
در هر صورت،شناخت شرایط خاص فرهنگی باید در دستور کار مبلغان باشد تا علاوه بر تعامل متقابل، بتوانند تحرکات فرهنگی را به صورت مناسب مدیریت کنند.
حرکت و برخورد امام صادق(ع) در این زمینه، ترسیم کننده این ویژگی برای مبلّغان دینی است. آن گرامی نه تنها خود، تمام تحرکات فرهنگی را زیر نظر داشت؛ حتی به یاران خود یاد داده بود که جنبشها و فعالیتهای فرهنگی عصر خود را پیگیری کنند و ارکان و عوامل آن را بشناسند و در موقع لازم، برخورد مناسبی با آنان داشته باشد.
معتزله، جبریه، مرجئه، غلات و متصوفه، برخی از آنان بودند. امام در این زمینه آنچنان دقیق بود که به شیعیان توصیه میکرد به جوانان و نوجوانان، احادیث اهل بیت: ر بیاموزند تا در دام افکار آلوده آنان گرفتار نشوند.[6]
صداقت و امانتداری
از منظر امام صادق(ع) صداقت و امانتداری یک مبلّغ، از ضروریترین صفات اوست که بدون آن، ابلاغ رسالت میسر نخواهد بود. آن گرامی میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ لَمْ یَبْعَثْ نَبِیّاً إِلَّا بِصِدْقِ الْحَدِیثِ وَ أَدَاءِ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ؛[7] خداوند عز وجل پیغمبری را مبعوث نکرده است،جز به راستگوئی و امانتداری به نیکوکار و بدکار.»
امانتداری در اموال،نفوس، اعراض و نوامیس مردم و اسرار و عیوب و مشکلات خانوادگی، برای یک مبلّغ، از اساسىترین خصوصیات به شمار میاید که جلوهای از تقوای اوست و جایگاهش ر در میان مردم و مخاطبان تقویت میکند. اگر خدای ناکرده در این زمینه لغزشی از وی صورت گیرد، تمام زحمات او و حتی سایر مبلّغین هدر میرود.
گذشته از این، سِمَت تبلیغ، خود امانتی بس گران بها در دست مبلّغ است که باید با تمام وجود از آن پاسداری کند و نام خود و مبلغان گذشته و اینده را بلند و سرافراز نگه دارد. مولایمان امام علی(ع) در این زمینه فرموده است: «وَ إِنَّ عَمَلَکَ لَیْسَ لَکَ بِطُعْمَةٍ وَ لَکِنَّهُ فِی عُنُقِکَ أَمَانَةٌ؛[8] مطمئناً کاری که به تو سپرده شده،نه لقمهای چرب، بلکه بار امانتی در گردن توست [که در پاسداری آن از هیچ کوششی فرو گذاری نکنی]!»
مراقبت از خود فراموشی
مبلغان دینی جلوهای از انسانهای نمونه جامعه هستند که مردم از اعمال و رفتار آنان الگو برداری میکنند و میتوانند با رفتار و کردارشان دین را تبلیغ کنند؛ از اینرو هرگز نباید در اثنای تبلیغ، دچار خود فراموشی شوند. امام صادق(ع) در سخنی صریح، مبلّغانی را که خود را فراموش کردهاند، این گونه توبیخ میکند: «تَجِدُ الرَّجُلَ لَا یُخْطِئُ بِلَامٍ وَ لَا وَاوٍ خَطِیباً مِصْقَعاً وَ لَقَلْبُهُ أَشَدُّ ظُلْمَةً مِنَ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ وَ تَجِدُ الرَّجُلَ لَا یَسْتَطِیعُ یُعَبِّرُ عَمَّا فِی قَلْبِهِ بِلِسَانِهِ وَ قَلْبُهُ یَزْهَرُ کَمَا یَزْهَرُ الْمِصْبَاحُ؛[9] شخصی را مییابی که در سخنوری، لام یا واوی خطا نمیکند. خطیبی است زبردست و بیانی شیوا دارد؛ ولی دلش از شب تاریک و ظلمانی، تاریکتر و سیاهتر است. و شخصی را مییابی که نمیتواند آنچه در دل دارد به زبان آورد (بیان خوبی ندارد)؛ اما دلش [از نور ایمان مملو است و] مانند چراغ نور افشانی میکند.»
و این کلام معروف امام ششم(ع) همیشه باید نصب العین مبلّغان باشد که فرموده است: «کُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِکُمْ وَ لَا تَکُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِکُم ؛[10] مردم را با رفتارتان به سوی خدا بخوانید و تنها با زبانهایتان دعوت نکنید.»
در اینجا فرازی از حدیث معراج را هم مرور کنیم که دقیقا در این زمینه مناسب مینماید. رسول خدا(ص) فرمود: «مَرَرْتُ لَیْلَةً اُسْرِیَ بِی عَلَى أُنَاسٍ تُقْرَضُ شِفَاهُهُمْ بِمَقَارِیضَ مِنْ نَارٍ فَقُلْتُ مَنْ هَؤُلَاءِ یَا جَبْرَئِیلُ فَقَالَ هَؤُلَاءِ خُطَبَاءُ مِنْ أَهْلِ الدُّنْیَا مِمَّنْ کَانُوا یَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَ یَنْسَوْنَ أَنْفُسَهُمْ؛[11] در شبی که من را به معراج بردند،به گروهی برخورد کردم که مأمورین الهی با قیچیهایی از آتش، لبهای آنان را میبریدند. از جبرئیل پرسیدم،اینها کیستند؟ گفت: آنان خطبا و سخنرانان از اهل دنیا هستند که مردم را به نیکی دعوت میکردند؛ ولی خود ر فراموش مینمودند.»
سایر سفارشات امام(ع) به مبلّغان
برخورد منطقی با پیروان سایر ادیان، برنامهریزی،تدوین منشور تبلیغ، استفاده از مناظره و گفتگوی رو در رو، فرا منطقهای بودن مبلّغ، توجه به فقه و آموزش احکام،اهمیت به موضوع رهبری و امامت و ترویج و احترام به سایر مبلّغان، از دیگر درسهایی است که باید از مکتب امام صادق(ع) بیاموزیم و امیدواریم به عنوان یک مبلّغ دینی، عامل به آموختههای خود باشیم.
پی نوشت:
[1]. بحارالأنوار، علامه محمد باقر مجلسی، مؤسسه الوفا، ج 1، ص170.
[2]. طه/ 114.
[3]. الکافی ، محمد بن یعقوب کلینی، دار الکتب الاسلامیة، ج 1، ص 26.
[4]. همان، ج5، کتاب المعیشة، ح1.
[5]. ینابیع المودة، سلیمان بن ابراهیم قندوزی، نشر دارالاسوه، ج3، ص161؛ الامام جعفر الصادق(ع)، عبدالحلیم الجندی، ناشر،المجلس الاعلی للشئون الاسلامیة القاهرة، ص75.
[6]. التهذیب، محمد بن حسن طوسی، دار الکتب الاسلامیة،ج8، ص111.
[7]. الکافى، باب الصدق و أداء الأمانة، ج2،ص104.
[8]. نهج البلاغة، نامه 5، ص366.
[9]. الکافى، باب فی ظلمة قلب المنافق، ج2، ص422.
[10]. بحارالأنوار، الجامعة لدرر أخبار الئمة الطهار، باب الهدایة و الإضلال و التوفیق، ج5، ص198.
[11]. همان، ج69، ص223.