میل جنسی

آدمیان بیش از دو هزار و پانصد سال است که در رؤیای «گریز از عشق جنسی» روزگار می‌گذرانند. از هشت قرن پیش  از میلاد مسیح تاکنون کسانی هر چندگاه در خواب می‌بینند که «راه رهایی از بحران جنسی و آسیب‌‌های آن،‌ این است که ریشة عشق را در وجود بشر خشک کنند و امیال تناسلی را به طور کلی از بین ببرند.» اما هرچه زمان بر این رؤیا می‌گذرد تعبیرهای واژگونه از آن مشاهده می‌شود. در هند قرنهاست می‌کوشند که از مظاهر جنسی و فریفتگی زنان بگریزند، ولی هر چه بیشتر جذب این امر شده‌اند. آنها می‌خواهند از مسایل جنسی خلاص شوند، ولی بعد تمام ذهنشان به مسایل جنسی متوجه می‌شود. چرا چنین است؟‌چون از هرچیزی می‌گریزند که چرخة آفرینش گریز آن را برای ایشان نخواسته است.
میل جنسی و جایگا مسایل جنسی
به درستی نمی‌توان  دانست که دانش مردمان نخستین دربارة مسایل جنسی چگونه بوده است و آنها نیازهای غریزی خود را چگونه با یکدیگر مطرح می‌کرده و پاسخگوی آن بوده‌اند؛ اما تردید نیست که در آن روزگار عنصر «تخیل»‌و «رفتار» بهترین ابزار اظهار نیاز جنسی و پاسخگوی آن بوده است. به نظر می‌رسد که آنان بیش از زبان، با چشم و مدد «رفتارهای ویژه» تقاضای جنسی خود را مطرح می‌کردند؛ چنانکه تشنگی و گرسنگی را هم با همین دو ابزار نشان می‌دادند؛ همانگونه که افراد نابینا و ناشنوا نیز با  دیگر حواس سالم خود می‌توانند میل جنسی خویش را نشان داده، به ارضای دلخواه آن دست یابند. این امر حکایت از آن دارد که غریزه جنسی با تار و پود آدمی پیوند دارد و هرگاه حسی تعطیل گردد دیگر حواس برای انجام این منظور به کار گرفته می‌شود؛ چنانکه از شیوة تنفس نیز می‌توان به وضعیت میل جنسی پی برد.

محرک غریزه، دستگاه درونی بدن است و به تعلیم و آموزش نیاز ندارد و فرد بدون کمترین آموزش بدان راه می‌یابد؛ گرچه آموزش در استفادة صحیح و بهتر آن تأثیر دارد.
حیات جنسی در انسان با تولد او پدید می‌آید، ولی بروز آن به صورت یک میل تکامل یافته، پس از بلوغ است. آنگاه است که میل جنسی در وجود موجود زنده تمرکز می‌یابد و فعال می‌شود؛ هر چند ممکن است فردی در سن بلوغ به سبب نارسایی جسمی، میل جنسی وی بروز نکند یا با دارا بودن میل جنسی توانایی تولید مثل نداشته باشد.
عقده جنسی همانند «جنون جنسی» پدیده‌ای فراتر از «میل جنسی» است و درچهار دسته مشاهده می‌شود.
1- افرادی که با وجود سلامتی و دارا بودن میل جنسی، زمینة ارضای آن برایشان فراهم نیست.
2- افرادی که با دارا  بودن میل جنسی، دچار نوعی اختلال یا بیماری‌اند که مانع از ارضای غریزه‌جنسی است.
3- افرادی مانند خواجگان (خنثی) که با سرشت مردانه یا زنانه، نوعی تمایل جنسی را در خود احساس می‌کنند، بی‌آنکه بتوانند خود را تخلیه نماید.
4- کسانی که به دلایلی از شدت میل جنسی در رنج‌اند و با تخلیة عاید جنسی به طور دلخواه ارضا نمی‌شوند.
دستة چهارم، در اوج عقدة جنسی و در مرحلة آغاز «جنون جنسی» قرار دارند.
به هر صورت، میل جنسی – به تعبیر علمی‌تر: میل به بقای جنس بنیادی‌ترین ضامن دوام نسل موجود زنده است. شاید به همین سبب است که بسیاری از روان‌شناسان «میل‌جنسی» را «نشان‌ِ زندگی» یاد  می‌کنند و نیاز به ارضای آن را همردیف نیاز به خواب، هوا، آب و غذا بر شمرده‌اند.  کوشش برای  دوام نسل نه تنها در انسان و حیوان، که در موجودات تک سلولی، میکروبها و ویروسها وجود دارد و آنها می‌توانند قبل از مرگ خود در کوتاه‌ترین زمان، به سرعت و سهولت، شبیه خود را به وجود آورند و سپس خود از بین بروند.
در حقیقت هر موجود زنده، زندگی خود را مرهون «میل به بقا» است. با وجود این میل طبیعی است که موجود زنده،‌ موجودی شبیه خود را بر جای می‌نهد و زندگی را دوام می‌بخشد. در موجودات تک‌سلولی، پدید ‌آمدن سلول جدید، با انهدام کامل سلول قبل  همزمان است، ولی انسان در زمان حیات خود، با فعالیت تناسلی، موجود مشابه خود را پدید می‌آورد.
با این حال، تنها نقش میل جنسی، ادامه نسل نیست. انبوهی از نیازهای جسمی، روحی و روانی ‌آدمی در سایة ایجاد و تقویت این میل پدید می‌آید و تکامل می‌پذیرد. افزون بر آنکه آدمی چه بسا بیشترین لذّت زنگی خود را با وجود این تمایل به دست می‌آورد. در حدیثی موثق از حضرت صادق (ع) آمده است: نه در دنیا و نه در آخرت، آدمیان [در میان نعمت‌های غیرمعنوی] به چیزی بیشتر از رابطة زناشویی [که برگرفته از میل جنسی‌است] لذت نمی‌چشند؛ نه از خوردنی‌‌ها و نه از نوشیدنی‌ها. 
شاید این مهم‌ترین علت نافرمانی آدمی از قانون، و کانون بسیاری از انحرافات، و مشکل‌سازِ سازمانهای اجتماعی باشد. بنابراین، رسیدگی به غریزه جنسی و سامان‌دهی آن مهم‌ترین وظیفه است.
نظریه‌پردازای مردانه
از آنجا که بیشتر روان‌شناسان و نظریه‌پردازان امور جنسی، مرد بوده‌اند نظریات و تحلیل‌های علمی آنان، تنها گویای بخشی از مسایل جنسی است و زوایایی از این امر ناگفته و پنهان مانده‌اند. فروید می‌نویسد:
غریزه جنسی تنشی است که بر اثر واکنش‌‌های شیمیایی بدن پدید می‌آید و عنصری دردناک می‌گردد که برای التیام در جستجوی کامیابی است. هدف تمایلات جنسی از میان بردن درد ناشی از این تنش است. رضایت جنسی آنگاه دست می‌دهد که این درد از میان رفته باشد.
این در حالی است که میل جنسی زنان را نمی‌‌توان تنها نوعی واکنش شیمیایی درد آفرین دانست.
جهان زوج‌ها
جهان آفرینش را باید «جهان زوج‌ها» دانست. جز خداوند هیچ آفریده‌ای فرد (بدون جفت) نیست. نه تنها آدمی و حیوانات، که همة رویید‌نی‌ها جفت‌اند. هیچ‌گاه صحرایی و دریایی را نمی‌توان تنها از یک جنس دانست. سراسر موجودات از دو جنس نر و ماده به وجود می‌آیند.
سالیانی دراز پیش از «شارل کینز» (دانشمند سوئدی:‌1787- 1707) قرآن از این حقیقت پرده برداشته بود که نه تنها در جهان گیاهان و موجودات زنده، قانون زوجیت حکمفرماست، همة‌ آفریدگان حتی جمادات – زوج‌اند. این در حالی بود که شارل کینز پس از سالها تحقیق توانسته بود قانون زوجیت را فقط در میان گیاهان ثابت کند. 
قرآن مجید در این باره می‌فرماید:‌و من کل شیء خلقنا زوجین:  از هر چیز دو گونه [نر و ماده] آفریدیم.
اخلاق جنسی
تا آنجا که تحقیقات و شواهد  نشان می‌دهد بشر تاکنون در بهره‌جویی از غریزه جنسی از هیچ رفتاری دریغ نکرده است. شاید به اعتقاد ما بسیاری از آن رفتارها در اوج زشتی قرار داشته باشد، ولی به پندار برخی دیگر، هیچ زشتی و محدودیتی در میان نیست. بر این اساس باید برای تشخیص طبیعی یا غیرطبیعی بودن تمایلات و رفتارهای جنسی انسان معیارهایی وجود داشته باشد.
«اخلاق جنسی» گویای آن دسته از هنجارهای حاکم بر عادتها و رفتارهای بشری است که ابعاد فعالیت صحیح غریزه جنسی را بیان می‌کند؛ یعنی اینکه چه رفتار جنسی صحیح و کدام یک ناروا است.
مکتب‌ها و نظام‌های اخلاقی به تناسب نوع نگرش خود، تعالیم و دیدگاه‌های ویژه‌ای نسبت به اخلاق و عادات جنسی عرضه می‌کنند. برخی احساس شرم را پدیده ای خوب، و بعضی آن را نوعی عادت می‌شمرند. عده‌ای مانند فروید روابط جنسی با محارم را پیرو عادت یا تابع عرف می‌شناسند و بعضی آن را سخت نکوهش می‌کنند.
نیز پرسش‌هایی از این دست:
– آیا غیرت برای مردان پدیده‌ای نکوهیده همانند حسد است یا نوعی ارزش نگاهبان خانواده؟‌
 – برهنگی و روابط کاملاً‌ آزاد جنسی، تابع فرهنگ ملتها است یا از فطرت و طبیعت آدمی سرچشمه می‌گیرد؟‌
– آیا فطرت و طبیعت است که برخی عادات و رفتارها را- مانند حیا در نهاد بشر جای داده یا قراردادهای اجتماعی آن را جزء ضمیر اخلاقی بشر قرار داده است؟‌
– آیا برای سیر صحیح اخلاقی بشر، پیروی از نوعی اخلاق جنسیِ تعریف شده لازم است یا هیچ چیز در این هدف تأثیر گذار نیست؟
یادآوری این نکته ضروی است که در جهان هیچ فرد یا گروهی را نمی‌توان یافت که به نوعی «اخلاق جنسی» معتقد نباشد. هواداران آزادی بی‌حدّ جنسی نیز از نوعی اخلاق جنسی پیروی می‌کنند که به آزادی کامل جنسی نظر دارد.
شاید مهم‌ترین نکته‌ای که ضرورت پیروی از نوعی اخلاق جنسی را ثابت می‌کند این امر باشد که پیوسته روابط زن و مرد منشأ نزاع و تجاوز و انحطاط جوامع به شمار می‌رفته است. برای بهبود این روابط و نیز زمینه‌سازی برای پیشرفت آدمی راهی جز تنظیم دقیق روابط  زناشویی وجود ندارد.

منابع مپاورقیها:

 . الکافی، ج5، ص321، ح 210    .

 . قرآن مجید دربارة زوجیت گیاهان می‌فرماید: اولم یرو الا الارض کم انبتنها فیها من کل زوجٍ کریم. (شعراء‌(26) : آیا به زمین نگاه نکردند که چقدر در آن از هر [روییدنی] زوجی نیکو رویاندیم    !].

     . الذاریات (51) 49    .

     . در این باره،‌ر.ک تمایلات و رفتارهای جنسی طبیعی و غیرطبیعی انسان. دکتر بهنام اوحدی، نشر آ‌تروپات، اصفهان، 1379    .

 . تاریخ جامع ادیان، ص 111 .

 . فر غ خاور،‌ص 53.

 . در این باره، ر.ک: تاریخ تمدن، ج2، ص625

 . فلسفة شرق، ص 117.

 . تاریخ جامع ادیان، ص 105.

 . تصوف و عرفان، ص 46.

 . اسلام و عقاید و آراء بشری، ص 163 و 164.

 . تصوف و عرفان، ص 58.

 . بحثی در بارة‌ زندگی مانی و پیام او، ص 211.

 . کلیات فلسفه،‌ ص 27.

 . خلاصة ادیان در تاریخ دین‌های بزرگ، ص 218.

 . کتاب مقدس، باب بیستم، ص 272 و 273، آیه 35  و 36، باب هفتم، آیة 32-39 و 20-25.

روان‌شناس و اخلاق، ژ.آ. هدفیلد،‌ترجمه علی‌پریور،‌ شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، 1356.

 . در این باره در فصل جداگانه توضیح خواهیم داد.

 . اصول روانکاوی، ص 152.

 . ر.ک. روان‌شناسی، ص 253و 254.

 . بررسی و نقد افکار راسل، محمد تقی جعفری، ص 451

 . زناشویی و اخلاق، ص 134 و 135.

 . همان، ص 123و 124.

 . مجموعه آثار، شهید مطهری، ج19، ص 639

 . زناشویی و اخلاق، ص 122.

 . در این باره، ر.ک. مجموعه آثار، ج 19.

  


جستجو