عجزازثنا
مناجات عارفین با این جمله شروع می شود:الهی قصرت الاسن عن بلوغ ثنائک .در آیات و روایات و مضامین زیادی از ادعیه بعضی تصرحیاً و بعضی تلویحاً آمده است که انسان قدرت به جا آوردن حمد و ثناء الهی را آن طور که شایسته ی او است ندارد. کلامی را فرقین(شیعه و سنی ) از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده اند که لا احصی ثناءعلیک انت کما اثنیت علی نفسک من نمی توانم ثنای تو را بشمارم تو آنچنان هستی که خود ثنای خود گفتی در نهج البلاغه می فرماید : الحمد لله الذی لا یبلغ مدحته القائلون . و نیز مضامینی مانند: ما عبدناک حق عبادتک وما عرفناک حق معرفتک. اکنون در مقابل این مطالبی که در روایت به تواتر آمده باید چه کار کنیم؟
نماز حقیقی دارای دو بعد است: بعد ظاهری که به منزله پیکره نماز است و بعد باطنی که روح و حقیقت آن می باشد. هر یک از این دو بعد احکام و آداب ویژه ای دارند، نماز با وجود این دو بعدکامل می شود، یعنی همان گونه که نماز بدون رعایت احکام و شرایطظاهری، باطل است. مراعات نکردن آداب باطنی و قلبی نماز نیزموجب قبول نشدن آن گشته، انسان را به قرب حضرت حق نمی رساند.
بی شک از مهم ترین آداب باطنی نماز، و بلکه تنها راه رسیدن به اسرار و آثار و نتایج آن، همانا حضور قلب است. بهره هر کس ازنماز، به اندازه حضور قلب اوست و چه زیبا فرموده آن مجاهد فی سبیل لله و عارف بالله، امام خمینی که: «کلید گنجینه اعمال و باب الابواب همه سعادات، حضور قلب است که با آن، فتح باب سعادت بر انسان می شود، و بدون آن جمیع عبادات از درجه اعتبار ساقط می گردد.»
معنویت وراههای کسب ان
1- خدا ویاد خدا
آغاز و پايان معنويت در اسلام به خدا ختم ميشود. اولين قدم در معنويت اسلامي، پذيرش موجودي برتر و تأثيرگذار تام در زندگي انسان و عالم هستي ميباشد. بدون اعتراف اجمالي به چنين واقعيتي، معنويت اسلامي شروع نميشود. در قرآن ميخوانيم: (هُوَ الْأَوَّلُ وَالْآخِرُ وَالظَّاهِرُ وَالْبَاطِنُ وَهُوَ بِكُلِّ شَيٍْ عَلِيمٌ) (حديد: 3) آيات اول سوره عصر نيز آغاز حركت انسان را به نحو صحيح بيان ميكند كه با ايمان به خدا شروع ميشود و با خصوصيات ويژهاي پايان مييابد.
یکیاز اوصافی که حضرت امیر ( علیه السلام ) برای شیعیان حقیقی بیان فرموده اند به این فراز است: قُلُوبُهُم مَحزوُنُهٌ وَ شُروُهُم مَامُونَه وَ اَجسادُهُم نَحیفَهٌ وَ حَوَائجُهُم خَفیفَهٌ وَ انفُسُهُم عَفیفَهٌ وَ مَعوُنَتُهُم فی الاسلامِ عَظیمَهً: یکی از اوصاف شیعیان خالص ما این است که دل هایشان غمگین است.
حزن و سرور پسندیده
شب گذشته ضمن بحث درباره حزن و سرور و اینکه آیا اینها مطلقاً ممدوح هستند یا مذموم، گفتیم ارزش حزن و سرور به نوع شناخت و دستگاه ارزشی انسان بستگی دارد، شخص چه اموری را خوب یا بد بداند و با چه انگیزه ای نسبت به آنها توجه کند. حاصل، اینکه اگر توجه انسان به کمبودها و مشکلات دنیا باشد و در اثر کاستیهای زندگی مادی و دنیوی اش محزون باشد، چنین حزنی به هیچ وجه مطلوب نیست اما اگر غم و غصه شخص به خاطر امور آخرتی و الهی باشد، این حزن و اندوه مطلوب است البته در هر امری رعایت حد اعتدال لازم است.
یكی از بهترین عوامل اتحاد و وحدت مسلمانان، دوستی با خاندان محمد(صلیاللهعلیهوآله) است. محبت و مودت اهلبیت(علیهمالسلام) یكی از موارد اتفاق تمام فرق اسلامی وابسته به هر گروهی و هر جریانی میباشد و همه مسلمانان عالم آن را یكی از مسلمات اصول دین و از واجبات الهی دانستهاند. بنابراین مودت و محبت اهلبیت(علیهمالسلام) یكی از نكات مشترك بین شیعه و اهلسنت است و این نقطه عطفی برای وحدت مسلمانان میباشد. پس اگر همه مسلمانان عالم بر سر سفره اهلبیت(علیهمالسلام) جمع شوند، بسیاری از اختلافهای بین فرق مسلمانان كاسته خواهد شد؛ چنانكه ما در زیارت جامعه كبیره میخوانیم:
اهل بیت علیهم السلام حبل الله المتین و عروه الوثقی و امثال اینهایند و در این باب آیات بسیار است.
آیه اول: (256سوره بقره)
فمن یکفر بالطاغوت و یؤمن بالله فقد استمسک بالعروه الوثقی لاانفصام لها والله سمیع علیم
یعنی: «پس هرکه کافر شود به طاغوت و ایمان آورد به خدا پس بتحقیق که چنگ زده است به دست آویز محکم که گسستن نیست آن را و خدا شنوا و دانا است»؛
بدان که طاغوت را اطلاق می کنند بر شیطان و بت و هر معبودی بغیر از خدا و هر پیشوائی در باطل.
ودر بسیاری از روایات و زیارات ائمه(ع) تعبیر کرده اند ازاولین غاصب ولایت و دومین غاصب ولایت و سومین غاصب ولایت و سایر اعدای دین به جبت و طاغوت و لات و عزی، و اولی و دومی را دو صنم قریش نامیده اند.
سن ازدواج و شرایط آن
گامی مهم قبل از ازدواج، توجه به سن طرفین است سنی که تعالی روحی و آرامش عصبی و بهتر تحویل دادن نسل، معیار و میزانش است نه سنی که سیاست به نفع خود بخواهد و آنرا به مناقصه یا مزایده بگذارد و براساس برنامه های ” خود سازمان دهی ” که در هر مورد دارد سن ازدواج را هم بویژه اختیارات خود درآورد که در هر شهری و هر قبیله ای امکانات متفاوت است، یک قبیله در تمکن بسیار و ساکن منطقه حاره که حس تمیزشان با ولع های جنسی همراه است و یک دسته بینوای کوچ داده شده به شمال که نه پستانی دارند و نه جنسی و نه حسی و فقط اعلامیه سن قانونی ازدواج را می تواند وصله پنجره مکوبیسمی خود نمایند (حتی در یک شهر آماری گرفته شد و معلوم گردید عروسیهایی که در تابستان انجام گرفته ند برابر زمستانی است که باید اعیاد و سوگواریهای مذهبی را نیز بحساب آورد).
معاویه علیه الهاویه پس از صلح با امام حسن مجتبی علیه السلام و احساس امنیت از ناحیه آن فروغ امامت، برای جلوگیری از سقوط لطنت خود و تثبیت آن در خاندانش با غلظت و شدت فراوان به تحریف ارزشها روی آورد .
دگرگون سازی سخنان رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم و توجیه آنها به نفع بنی امیه و علیه اهل بیت علیهم السلام کاری رایج گردید . (1) سازماندهی فرقه های منحرف به نام اسلام، دامن زدن به آتش تعصبات قومی و امتیازات نژادی و افتخارات طایفه ای، باب نمودن طعن و هجو قبایل نسبت به هم و فضیلت عرب بر عجم و قریش بر غیر آن، ترویج اشعار عصر جاهلی به جای قرآن و حدیث و احیاء شعائر و سنتهای جاهلیت عرب – که با روح دیانت و سنت نبوی در تباین بود – از دیگر حرکتهای تبلیغی امویان بود . (2) جاحظ، امویان را نخستین کسانی می داند که آشکارا در تاریخ اسلامی، رسوم و آداب دینی، بدعت به وجود آوردند و سعی کردند از شاهان ایران و روم شرقی (بیزانس) پیروی نمایند . (3) امویان به دلیل مصالح و منافع شخصی و مقتضیات اجتماعی، اسلام آوردند . آنان اسلام را نه به عنوان آیین، بلکه همچون عاملی برای رسیدن به مقاصد پلید خویش به کار گرفتند . آنان به موازات انحراف و تبلیغات در عرصه های نظری از طریق انحراف در ایدئولوژی، در بعد اجتماعی نیز با ایجاد رعب و وحشت به کنترل مردم دست زدند و با برافروختن آتش اختلافات نژادی و کینه های قومی و قبیله ای به روشهای مختلف در سرکوبی مخالفان کوشیدند که جاسوسی، ترور، مسموم نمودن، کم کردن میزان مستمری مردمان کوفه و بصره و افزایش مستمری اهالی شام از جمله آنهاست .
احادیث دلالت می کند بر آنکه ایشان ابرارند و متقیان و سابقان و مقربان، و شیعیان ایشان اصحاب یمینند؛ ودشمنان ایشان اشرار و فجار و اصحاب شمالند.
در تفسیر قول خدا (السابقون السابقون* اولئک المقربون* فی جنات النعیم) – مفسران گفته اند که: یعنی آنها که سبقت گرفته اند به ایمان واطاعت به رسول خدا سبقت خواهند گرفت در آخرت بسوی بهشت، ایشانند مقربان در بهشتهای نعیم- از حضرت امیر علیه السلام روایت کرده است که فرمود: من اسبق سابقانم بسوی خدا و رسول او.
و از ابن عباس روایت کرده است که : سبقت گیرندگان سه کسند: حزقیل علیه السلام مومن آل فرعون که پیش از همه ایمان آورده به حضرت موسی علیه السلام و حبیب صاحب یاسین که پیش از همه ایمان آورد به حضرت عیسی علیه السلام و علی بن ابی طالب علهماالسلام که پیش از همه ایمان آورد به محمد صلی الله علیه واله وسلم و او افضل ایشان است.
و ابن شهر آشوب از حضرت صادق علیه السلام روایت کرده است که: مائیم سابقون- که پیشی گرفته ایم بر همه امت در همه کمالات- و مائیم آخرون- که دولت ما بعد از همه خواهد بود.