ولايت مداري (ولايت فقيه)3

سه شنبه - 5 اکتبر 2010

 

صاحب ولايت رستگار است:

إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّـهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ ﴿٥٥﴾

ولیّ امر و یاور شما تنها خدا و رسول و مؤمنانی خواهند بود که نماز به پا داشته و به فقرا در حال رکوع زکات می‌دهند (به اتفاق مفسّران مراد علی علیه السّلام است).

وَمَن يَتَوَلَّ اللَّـهَ وَرَسُولَهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا فَإِنَّ حِزْبَ اللَّـهِ هُمُ الْغَالِبُونَ ﴿٥٦﴾مائده

 

و هر کس که خدا و رسول و اهل ایمان را ولیّ و فرمانروای خود داند (فیروز است) که تنها لشکر خدا فاتح و غالب خواهد بود.

ولايت مداري (ولايت فقيه )2

دوشنبه - 4 اکتبر 2010

 

شان ومنزلت انسان هنگام افرينش او:

وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً ۖ قَالُوا أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاءَ وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ ۖ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٣٠﴾بقره

 

و (به یاد آر) وقتی که پروردگارت فرشتگان را فرمود که من در زمین خلیفه‌ای خواهم گماشت، گفتند: آیا کسانی در زمین خواهی گماشت که در آن فساد کنند و خونها بریزند و حال آنکه ما خود تو را تسبیح و تقدیس می‌کنیم؟! خداوند فرمود: من چیزی (از اسرار خلقت بشر) می‌دانم که شما نمی‌دانید.

ولايت مداري:)ولايت فقيه

دوشنبه - 4 اکتبر 2010

-مفهوم شناسي ولايت مداري:

الف: از ديدگاه امام خميني:

امام خميني ولايت را به معني :قرب – محبوبيت – تصرف – نيابت اورده وبا توجه به حديث غدير خم ولايت را به معنا ي حكومت كردن مي دانند.

رسول خدا صلي الله عليه واله وسلم(من كنت مولاه فهذا علي مولاه)هركس من مولاي اويم اين علي مولاي اوست.

 

امام باقر عليه السلام (ما نودي بشيء بمثل ما نودي بالولايه) هيچ چيز به مانند ولايت فرياد نشده (فرياد گر لازم ندارد)

شيعيان واقعي کساني هستند که از ايشان اميد خير می‌رود

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010

امام علي عليه السلام :الْخَيرُ مِنْهُ مَأْمُولٌ وَ الشَّرُّ مِنْهُ مَأْمُونٌ؛ شيعيان واقعي ما کساني هستند که از ايشان اميد خير می‌رود، و از سوي ديگر مردم از شر ايشان در امان هستند.
اين منش که انسان به فکر ديگران باشد و بخواهد خيري به ديگران برسد و هم‌چنين خود را مواظف بداند که از ناحيه او شري به ديگران نرسد، روحيه خاصي است که فقط در اخلاق اسلامي مطرح نيست و حتي در بعضي از مکاتب اخلاقي گفته شده كه  اساس ارزش اخلاقي «ديگرخواهي»، و ريشه ضد ارزش‌ها «خودخواهي» است. مبناي اين نظريه اين است كه اخلاق منحصر در روابط اجتماعي مي‌شود؛ بر خلاف ديدگاه اسلامي كه در آن اخلاق شامل ارتباط فرد با خدا هم مي‌شود.

تقليد اگاهانه وهوشمندانه از نشانه هاي شيعيان است

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010

امام علي عليه السلام در وصف شيعيان مي فرمايد: إِنْ كَانَ بَيْنَ الْغَافِلِينَ كُتِبَ فِي الذَّاكِرِينَ وَ إِنْ كَانَ مَعَ الذَّاكِرِينَ لَمْ يُكْتَبْ مِنَ الْغَافِلِينَ؛ شيعه واقعي کسي است که اگر در ميان غافلان از ياد خدا باشد، از ذاکرين نوشته می‌شود. يعني او جزء غافلين نخواهد بود هر چند در ميان آن‌هاست. و اگر در ميان کساني است که به ياد خدا هستند، او از غافلين نوشته نخواهد شد. اين تعبير مؤکد و رسايي است بر اين‌که شيعيان بايد دائماً به ياد خدا باشند.
هر چند در اين روايت چندين مرتبه بر ياد خدا تأکيد شده است، اما اين فراز، تعبير ديگري است که از يک زاويه خاصي به اين مسأله نگاه کرده و سرّ  مطلب اين است که بسياري از انسان‌ها زود تحت تأثير محيط اطراف خود قرار می‌گيرند؛ حالت انفعال در آن‌ها زياد است و در هر جايي واقع شوند، حالت غالب محيط در آن‌ها نيز پيدا مي‌شود.

وظيفه شيعيان در قبال ديگران

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010

 

اميرالمومنين عليه السلام در ادامه اوصاف شيعيان به ويژگي‌هاي ديگري اشاره مي‌فرمايند : « يَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ يُعْطِي مَنْ حَرَمَهُ وَ يَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ… » : … اگر کسي بر او ستم کند او را عفو ‌کند و اگر کسي او را از بخشش خود محروم کند، او در مقابل از آنچه دارد نسبت به او دريغ نکند و اگر کسي از نزديکان، رابطه اش را با او قطع کند، او رابطه را وصل ‌کند.

راهکارهاي نهادينه کردن ارزش‌ها توسط شيعيان

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010

ويژگيهاي ديگري که اميرالمومنين عليه السلام براي شيعيان بر مي‌شمارند، اين صفات است : «… فِي الزَّلَازِلِ وَقُورٌ وَ فِي الْمَكَارِهِ صَبُورٌ وَ فِي الرَّخَاءِ شَكُور …». مي‌فرمايند : شيعيان ما در حالاتي که انسان معمولا آرامش خود را از دست مي‌دهد خيلي با وقار هستند (زود تحت تأثير واقع نمي‌شوند) و در برابر ناگواري‌ها صبور و شکيبا هستند و در حال نعمت و رفاه بسيار شکرگزار هستند.

شيعيان تبعيض وبي عدالتي را ناروا مي شمارند

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010

اميرالمومنين ـ‌عليه السلام‌ـ در حديث نوف البکالي، در وصف شيعيان مي‌‌فرمايند: «… لَا يَحِيفُ عَلَى مَنْ يُبْغِضُ وَ لَا يَأْثَمُ فِي مَنْ يُحِبُّ …»: نسبت به کساني که با آ‌نها دشمني و عداوت دارد،  ظلم نمي‌‌کند و نسبت به کساني که به آنها علاقه دارد، مرتکب گناه نمي‌‌شود.

شيعه، خاشع در برابر حقّ

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010


در  روايت نوف بكالي از علي عليه السلام حضرت می‌فرمايند: «وَ لَا يَدَّعِي مَا لَيْسَ لَهُ وَ لَا يَجْحَدُ مَا عَلَيْه، يَعْتَرِفُ بِالْحَقِّ قَبْلَ أَنْ يُشْهَدَ بِهِ عَلَيْه‏…»: آنچه را مال او نيست ادعا نكند، و آنچه به گردن اوست منكر نشود. به حق اعتراف كند قبل از اينكه شاهد بر او اقامه شود.

شيعيان بهترين امانت‌دارانند

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010

امام علي عليه السلام درروايت نوف البکالي در وصف شيعيان می‌فرمايند: «… لَا يُضِيعُ مَا اسْتَحْفَظَهُ، وَ لَا يُنَابِزُ بِالْأَلْقَابِ؛ لَا يَبْغِي عَلَى أَحَدٍ، وَ لَا يَغْلِبُهُ الْحَسَدُ، وَ لَا يُضَارُّ بِالْجَارِ، وَ لَا يَشْمَتُ بِالْمُصَابِ …»: آنچه را بايد حفظ كند ضايع نسازد و لقب‌هاى زشت به افراد ندهد، به كسى ستم نكند و مغلوب حسد نشود و به همسايه زيان نزند و مصيبت ديده را شماتت نكند.

امام علي عليه السلام در توصيف شيعيان خود می‌فرمايد:

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:”Table Normal”; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:””; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:10.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:115%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:”Calibri”,”sans-serif”; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-fareast-font-family:”Times New Roman”; mso-fareast-theme-font:minor-fareast; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin;}

امام علي عليه السلام می‌فرمايد: «… لَا يَدْخُلُ فِي الْأُمُورِ بِجَهْلٍ، وَ لَا يَخْرُجُ مِنَ الْحَقِّ بِعَجْزٍ. إِنْ صَمَتَ لَمْ يُعْيِهِ الصَّمْتُ، وَ إِنْ نَطَقَ لَمْ يُعْيِهِ اللَّفْظُ، وَ إِنْ ضَحِكَ لَمْ يَعْلُ بِهِ صَوْتُه‏ …» : وقتي شيعه ما را بينيد، اين صفات در او ظاهر است: … در کارها با حالت ناداني و ناآگاهي وارد نمی‌شود، و در کار حقّي که وارد شد و بايد انجام بدهد، در اثر تنبلي و ناتواني، دست از کار نمي کشد. آنجايي که بايد سکوت کند، از سکوت کردن خسته نمی‌شود، و آنجايي که بايد سخن بگويد، لفظ و سخن او را ناتوان نمی‌کند، و موقع شادي و خنده، تبسّم می‌کند و صدايش به قهقهه بلند نمی‌شود.

رضوان الهي، محور اخلاق ديني شيعيان

چهار شنبه - 29 سپتامبر 2010

قال مولانا اميرالمؤمنين ـ‌ صلوات الله و سلامه عليه‌ـ في وصف شيعته: «… قَانِعٌ بِالَّذِي قُدِّرَ لَهُ؛ لَا يَجْمَحُ بِهِ الْغَيْظُ، وَ لَا يَغْلِبُهُ الْهَوَى، وَ لَا يَقْهَرُهُ الشُّح …»: به آنچه برايش مقدَّر شده قانع است. خشم و غضب مثل اسب سرکشي که صاحبش را زمين مي‌زند، بر او مسلط نمی‌شود که او را از پا در بياورد، و مغلوب هواي نفس واقع نمي‌شود، و بخل او را مقهور نمي‌سازد.