دهه فاطمیه علیهاالسلام

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

سخنرانیهاى کوتاه/ به مناسبت دهه فاطمیه علیهاالسلام
مقدمه
ایزد یکتا به طاق عرش اعلى برنگاشتنام پاک و عزت و شأن و وقار فاطمه
ام سبطین است و جفت مرتضى سلطان دینزهره برج رسالت مَه عِذار فاطمه
پیش سرو قامتش شرمنده طوباى بهشتعرشیان تکبیرگویان بر شعار فاطمه
طاهر طُهر مطهّر، ظِلّ نور لم یزلآیت تطهیر نازل شد به دار فاطمه
چه دشوار است سخن گفتن از بانویى که لباس هستى بر اندامش تنگى مى نمود، و آیینه آفرینش از نمایاندن چهره کامل او ناتوان بود.
زمین، تنها هیجده سال حضور او را گرامى داشت و به او بالید؛ و تو گویى، بیش از آن تحمل چنان بار سنگین و گرانبهایى را نداشت.
چه کسى مى تواند قصه غم رنگ زهرا علیهاالسلام را آن گونه که هست بازگو کند؛ و اینکه چرا، تنها دختر رسول خاتم صلى الله علیه و آله که دستش بوسه گاه پدر بود، و خاطرش نزد بابا از همگان عزیزتر، در اوج جوانى و شکوفایى، پنهان و به دور از چشم آدمیان دو رو و بى وفا، و در دل شب، براى همیشه در آغوش خاک جاى مى گیرد؛ و بدین گونه برگى خونین از دفتر تاریخ ورق مى خورد.
بارى:
زمین به پشت خود الوند و بیستون داردغبار ماست که بر دوش او گران بود است
در این نوشتار، ضمن ارائه نُه سخنرانى کوتاه، برخى از جلوه هاى رفتارى حضرت فاطمه زهرا علیهاالسلام را بیان نموده و نام و یاد مبارک و مقدس او را گرامى مى داریم.

امام جواد عليه‏ السلام

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 براى رسيدن به شناختى بهتر از شخصيّت حضرت امام جواد عليه‏ السلام  به بررسى حديث لوح مى‏پردازيم. در اين حديث قدسى كه به ترسيم جايگاه رفيع اهل بيت عليهم‏السلام در حدّ استعداد و قابليّت انسان‏ها پرداخته، حضرت امام جواد عليه‏ السلام چنين معرفى شده است:« حقّ القول منّي لأسرّنّه بمحمّدٍ ابنه وخليفته من بعده ووارث علمه فهو معدن علمي وموضع سرّي و حجّتي على خلقي لا يؤمن عبدٌ به إلاّ جعلت الجنّة مثواه وشفّعته في سبعين من أهل بيته كلّهم قد استوجبوا النّار »[1]. امام رضا عليه‏ السلام  را به وسيله پسرش محمّد عليه‏ السلام  شاد مى‏گردانم و محمّد عليه‏ السلام  را خليفه و وارث علم پدرش قرار مى‏دهم. او [امام جواد عليه‏ السلام ] گنجينه علم من، جايگاه اسرار من و حجّت من بر بندگان مى‏باشد. كسى به او ايمان نمى‏آورد مگر اينكه بهشت را جايگاه او قرار مى‏دهم و او را شفيع هفتاد نفر از خانواده‏اش كه مستحقّ آتش بوده‏اند قرار مى‏دهم.

     بر اساس اين حديث شريف، شخصيّت و فضيلت حضرت امام جواد عليه‏ السلام  بدان حدّ است كه اگر كسى به ايشان ايمان بياورد، در رديف شفيعان روز قيامت قرار مى‏گيرد. اين بيان خداوند متعال، نشانگر عظمت شگرفى است كه ذات اقدس حق براى حضرت جواد الائمه عليه‏ السلام  تصوير كرده است.  درباره كيفيت نزول حديث قدسىِ لوح گفته شده است كه اين حديث در شب ولادت حضرت سيّدالشهدا عليه‏ السلام  واز جانب خدا به عنوان هديه براى حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلامبه رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله ‏و سلم  نازل شده است و به جهت وحيانى بودن داراى اسرار و رموز الهى فراوانى مى‏باشد. خداوند متعال در اين حديث شريف، رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله ‏و سلم  و دوازده امام عليهم‏السلامرا با صفات و القاب گوناگونى هم‏چون « معدنُ علمي، حجّتي على خلقي و… » ـ كه از صفات مشترك محسوب مى‏شوند ـ مى‏ستايد. البته بعضى از صفات موجود در اين حديث فقط مربوط به يك امام عليه‏ السلام مى‏باشد. ويژگى منحصر به فرد وجود مقدّس حضرت امام جواد عليه‏ السلام ، سرور آفرين وشادى بخش بودن ولادت  ايشان عليه‏ السلام  براى پدر بزرگوارشان حضرت امام‏رضا عليه‏ السلام  مى‏باشد. اگر چه تولّد هر فرزند ـ مخصوصا اگر پسر باشد كه به عنوان جانشين پدر محسوب مى‏شود ـ موجب شادى پدر و مادر مى‏شود. امّا اين كه از ميان تمام ويژگى‏هاى حضرت امام جواد عليه‏ السلام  به اين مورد مخصوص اشاره شده، بيانگر حادثه و امر ويژه‏اى است كه در ادامه به بررسى علّت اين امر خواهيم پرداخت.

محمد صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم پیامبر رحمت ومهربانی:

پنجشنبه - 19 آوریل 2012

 قرآن كريم يكى از مهم‏ترين خصوصيّات و ويژگى‏هاى رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را رحمت و مودّت معرّفى مى‏نمايد: «وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلاَّ رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ»[1]. ما تو را جز براى رحمت جهانيان نفرستاديم. بعد از ذكر اين آيه شريف، سخن را با روايتى از حضرت امام باقر عليه ‏السلام ادامه مى‏دهيم.

     حضرت امام باقر عليه ‏السلام مى‏فرمايند:« إن أصبت بمصيبة في نفسك أو في مالك أو في ولدك فاذكر مصابك برسول اللّه‏ صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمفإنّ الخلائق لم يصابوا بمثله قطّ »[2].اگر در جان خود يا در مال و اموالت يا در فرزندانت دچار مصيبتى گشتى، مصائب و مشكلات رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلمرا به يادآور، زيرا هيچ يك از مخلوقات هرگز مانند او مصيبت و سختى نديدند. حضرت امام باقر عليه ‏السلام در اين روايت سخن و تحليلى به كار مى‏برند كه عقول بزرگان بشر را به حيرت و شگفتى وا مى‏دارد. « خليقه » عنوان عامّى است كه شامل همه مخلوقات مى‏شود. اگر خليقه را به صورت جمع (خلائق) استعمال نموديم، به وسعت و شمولش فزونى بخشيده‏ايم. همچنين اگر الف و لام را به  آن اضافه كنيم، باز شمول و وسعتش را فزونى داده‏ايم؛ بنابر اين تعبير، خلائق همه موجودات، اعمّ از: جنّ و انس، مرئى و نامرئى، بزرگ و كوچك و انبيا و رسولان عليهم‏السلام را شامل مى‏شود. طبق اين سخن، هيچ مخلوقى‏در عالم نيست كه مصيبت‏ها و گرفتارى‏هاى او با مصيبت هايى كه بر رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم وارد آمد، قابل مقايسه باشد.  از طرفى، هيچ راهى براى انكار و تحليل، تأويل اين سخن وجود ندارد؛ زيرا در كلام امام معصوم عليه ‏السلام هرگز غلوّ و اغراق وجود ندارد و هر چه مى‏گويد عين واقع و حقيقت است. امام عليه ‏السلام هرگز مانند سخنوران، خطبا و شعرا نيست كه در سخنان خود اغراق و غلوّ نمايد.

رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم فرمودند: « ما أوذى نبيٌّ مثل ما أوذيت »[3]. هيچ پيامبرى مانند من آزار و اذيّت نديد.  با مرورى كوتاه بر زندگى انبيا عليهم‏السلاممى‏توان مصائب و مشكلات آنان را به خوبى دريافت؛ ولى مصائب آنان هر چه باشد به پاى مصائب و مشكلات رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم نمى‏رسد.

     براى مثال يكى از فرزندان، آدم ابو البشر عليه ‏السلام فرزند ديگر را به قتل رساند[4]، حضرت ابراهيم عليه ‏السلام را زنده با منجنيق به سوى آتش پرتاب كردند[5]، حضرت زكريّا عليه ‏السلام را ميان درختى قرار دادند و آن درخت را ارّه نمودند[6] و مصائب انبياى ديگرى همچون حضرت موسى، حضرت عيسى و حضرت يحيى عليهم‏السلام كه از حوصله اين مجال خارج است. بنابر اين لازم است در ادامه، رفتار و كردار رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را مورد تفحّص قرار دهيم تا به اين نكته دست بيابيم كه چه رفتار و كردارى بود كه ايشان صلى ‏الله ‏عليه‏ و ‏آله‏ و سلم را به مقام والا و محيّر العقول « رحمت عالميان » نائل نمود.

محمدصلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم مظهر مهرورزى و عدالت

چهار شنبه - 18 آوریل 2012

 در بيان سيره و شخصيّت رسول اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم دو نكته بسيار مهم وجود دارد؛  1. تاريخ نگارى 2. سيره نويسى. تاريخ نگارى يعنى تحقيق و تفحّص در چگونگى و كيفيّت سلوك آن حضرت اعم از: سلوك شخصى، خانوادگى، اجتماعى، جايگاه رسالت و نبوّت، ابلاغ و تبليغ و بالاخره حكومت ميان مردم؛ بنابر اين، تاريخ نگارى و نقل در وقايع تاريخى، سير در همه اين مسائل است؛ ولى سيره نويسى دريافت چرايى و ريشه‏يابى همه اينها است؛ مثلاً درباره ويژگى‏هاى شخصى رسول اللّه‏ صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم چگونگى  سلوك ايشان با مردم يا خانوادشان نقل شده است؛ امّا چرا ايشان صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم چنين رفتارى داشتند و دليل سلوك‏شان چه بود، اين همان سيره است نه سير در تاريخ‏نگارى. از اين رو اگر روش و سلوك حضرت صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم ريشه‏يابى شود معلوم مى‏گردد كه تمام منش‏ها و اعمال و رفتار رسول اكرم صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم، ريشه در فضائل ذاتى انسانى ايشان دارد؛ يعنى اگر مى‏گوييم ايشان رحمة للعالمين است يعنى نسبت به ديگران رحم، مهر و محبّت دارد؛ امّا اين مهر ورزى و رحمت مصنوعى و ساختگى نيست. در ادامه به تبيين اين مطلب خواهيم پرداخت.

 طلب صبورى كردن

  در ملكات اخلاقى دو گونه علل رفتارى داريم. در روايات بسيار تأكيد شده است كه حليم باشيد، صبور باشيد، خشونت به خرج ندهيد، تندى نكنيد و… حضرت اميرالمؤمنين عليه ‏السلام مى‏فرمايند: « إنّ لم تكن حليما فتحلَّم »[1]. اگر بردبار نيستى، پس از خود بردبارى نشان ده.  بعضى انسان‏ها ذاتا آرام و صبور هستند؛ امّا يك وقت نه خدا اين فطرت را به او داده است و نه خودش موفّق شده كه تمرين كند آدم صبورى باشد؛ يعنى آدم تند و عصبى مزاجى است؛ امّا دستور داريم كه آدم‏هاى تند مزاج در برخورد با ديگران تحلّم كنند يعنى حلم ورزى داشته باشند و خودشان را كنترل كنند. اكنون مى‏خواهيم بررسى كنيم كه پيغمبر صلى ‏الله‏ عليه‏ و ‏آله‏ و سلم از كدام مقوله است. آيا انسان تند خو و عصبى مزاجى‏ست كه با كمترين حادثه بر آشفته مى‏شود ولى از خود صبورى و بردبارى نشان مى‏دهد؛ يا نه اصلاً، خلقتا و فطرتا بشرى آرام و صبور است و خدا آن فطرت ذاتى را مى‏ستايد؟

اهل بیت علیهم السلام قلب عالم ملک وملکوت را در سینه دارند:

چهار شنبه - 18 آوریل 2012

 
 «إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»[1].

خداوند فقط مى‏خواهد پليدى [گناه] را از شما اهل بيت دور كند و شما را كاملاً پاك سازد.

 عالم مُلك و ملكوت

      آيات الهى داراى ظاهر و باطن هستند. باطن و حقيقت آيات الهى همان است كه از آن به عالم ملكوت تعبير مى‏شود. عالم ملكوت در مقابل عالم مُلك ـ كه با چشم ظاهر قابل رؤيت است ـ قرار دارد و در قرآن كريم در چند جا از آن سخن به ميان آمده است:

     خداوند متعال مى‏فرمايد:  «إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئاً أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ * فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ»[2].

فرمان او چنين است كه هرگاه چيزى را اراده كند تنها به آن مى‏گويد: موجود باش! آن نيز بى درنگ موجود مى‏شود، پس منزه است خداوندى كه مالكيت و حاكميت همه چيز در دست او است و شما را به سوى او باز مى‏گردانند.

     واژه ملكوت از مصدر مَلَكَ يَمْلِكُ مُلك است كه واو و تاء آن زائده است؛ مانند: طاغوت، جبروت و رهبوت. اين واژه در لغت به معناى ملك و مختص ذات اقدس الهى است[3].

پیامبر اعظم صلی الله علیه واله وسلم در نگاه امام سجاد علیه السلام

سه شنبه - 10 آوریل 2012

آشنایی با شخصیت رسول گرامی اسلام برای هر مسلمانی امری ضروری است تا در حدّ توان خود در رفتار و گفتار و زندگی فردی و اجتماعی بتواند از سیره و سخن آن حضرت بهره گیرد. در سالی که به عنوان پبامبر اعظم اعلام شده است، این ضرورت بیشتر احساس می شود. ما در این فرصت و به مناسبت ولادت حضرت سجاد علیه السلام برخی از رهنمودها و بیانات آن امام همام را در مورد شخصیت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به خوانندگان گرامی تقدیم می کنیم:
هدف از معراج پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
معراج یکی از معجزات بی نظیر حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم است. این سفر شگفت انگیز آنچنان اهمیت دارد که خداوند متعال در آیه اول سوره اسرا می فرماید: (سُبْحانَ الَّذی أَسْری بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی الَّذی بارَکْنا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیاتِنا إِنَّهُ هُوَ السَّمیعُ الْبَصیرُ)؛(۱) «پاک و منزه است خدایی که بنده اش را شبانگاهی از مسجد الحرام به سوی مسجد الاقصی ـ که پیرامونش را برکت داده ایم ـ سیر
داد تا از نشانه های خود به او بنمایانیم، که او همان شنوای بیناست.»
شبی بر نشست از فلک برگذشت     به تمکین و جاه از ملک برگذشت
چنان گرم در تیر قربت براند     که در سدره جبریل از او بازماند
بدو گفت سالار بیت الحرام     که ای حامل وحی برتر خرام
بگفتا فراتر مجالم نماند     بماندم که نیروی بالم نماند
اگر یک سر مو فراتر پرم     فروغ تجلی بسوزد پرم
امام سجاد علیه السلام ضمن شرح این سیر شبانه و سفر با شکوه رسول خدا به ابو حمزه ثمالی، در مورد فلسفه آن فرمود: «خداوند جای معینی ندارد و برتر از زمان و مکان است. پروردگار جهانیان اراده کرده بود تا با سفر آسمانی رسولش، فرشتگان و ساکنان آسمانها را گرامی بدارد و همچنین پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم را از وسعت جهان آفرینش و ملکوت آسمانها آگاه سازد تا هنگام برگشت به زمین از شکوه و عظمت باری تعالی به جهانیان گزارش دهد.»(۲)
آری پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم با مشاهده اسرار عظمت الهی در جهان پهناور و عالم بالا، افق وسیع تری از نشانه های شکوه الهی را مشاهده کرد تا در راه تداوم رسالت خویش نیرومندتر و روشن تر عمل کند.

نصایح امام خامنه ای روحی فداه به جوانان در پاسخ به نامه جوان کرمانی در سال 1371+دستخط

یکشنبه - 11 مارس 2012

 امام  خامنه ای روحی فداه: این را به همه‌ی جوان‌های خوب و مؤمن بگویید.  بسمه‌تعالی  جوان عزیز خدا را شکر کنید که شما را از دوران حاکمیت دین خود بهره‌مند ساخته و جوانی شما را در چنین دورانی قرار داده است. از این سرمایه‌ی عظیم یعنی جوانی برای خودسازیِ علمی و فکری و روحی و جسمی استفاده […]

ایا مسئول اجرای قانون اساسی در تمام ابعاد رئیس جمهور است

حجه الاسلام دکتر محسن زاده
چهار شنبه - 7 مارس 2012

محمود احمدی نژاد با استناد به اصل 113 قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و به منظور صیانت از اصول مترقی آن به عنوان میثاق ملی و ثمره ارزشمند انقلاب اسلامی، طی حکمی اعضای «هیئت نظارت بر اجرای قانون اساسی» را منصوب کرد. متن حکم رییس جمهور به شرح ذیل است:جناب آقای محمد رضا رحیمی،جناب آقای […]

نامه سر گشاده ، ناله سرگشاده ، عقده های سر گشاده

دوشنبه - 5 مارس 2012

اگر آقای هاشمی در انتخابات سال 88 از خود چیزی جز «نامه سرگشاده» وخطبه های فتنه افکنانه به جا نگذاشت، اظهارنظر ایشان بعد از رای دادن روز جمعه را می‌توان «ناله سرگشاده» نامید، آنجا که گفت: ان‌شاء‌الله نتیجه انتخابات، همان رایی باشد که ملت درون صندوق می‌اندازد! در این باره لازم است چند سوال از آقای هاشمی بپرسیم.

1- اگر آقای هاشمی به سلامت نتیجه انتخابات تا این حد تردید دارد، پس لزوم شرکت ایشان در چنین انتخاباتی چیست؟!

2- آیا شرکت ایشان در انتخابات را نمی‌توان دال بر این گرفت که ناله سرگشاده، بیش از اینکه بیانگر نگرانی ایشان از سرنوشت رای مردم باشد، مصرف سیاسی، به معنای پیام برای ضد انقلاب دارد؟!

3- برای اینکه آقای هاشمی، دقیقا، بی‌کم و کاست و حتی بدون واسطه صندوق انتخابات، متوجه رای مردم شود، آیا چیزی واضح‌تر از اصلی‌ترین شعارهای یوم‌الله سراسری 9 دی وجود دارد؟!

 

4- فرض کنیم جمهوری اسلامی، یعنی همان نظامی که آقای هاشمی رئیس مجمع تشخیص مصلحت آن هستند و تا همین چند وقت پیش، تکیه بر صندلی ریاست مجلس خبرگان رهبری‌اش داده بودند، در رای مردم دست می‌برد، آیا شعارهای 9 دی را نیز می‌توان تقلبی خواند؟! آنجا که فقط و فقط مردم بودند و نه خبری از وزارت کشور بود و نه خبری از شورای نگهبان؟!

ريشه عصمت معصومین عليهم‏السلام علم و الهام الهی به انان است

جمعه - 2 مارس 2012

 خداوند متعال « روح » را مأمور هدايت پيامبر گرامى اسلام صلى ‏الله‏ عليه ‏و ‏آله ‏و سلم و ائمه طاهرين عليهم‏السلام نموده است و آن حضرات عليهم‏السلام به وسيله‏ى « روح » كه اعظم از همه ملائكه است، نسبت به همه چيز علم و آگاهى پيدا نموده و در نتيجه هرگز زشتى، تخلف و نافرمانى از ايشان عليهم‏السلام سر نمى‏زند.  ابوبصير مى‏گويد: « سمعت أباعبداللّه‏ عليه‏السلام يقول: إنّا لنزداد في اللّيل و النّهار و لو لم نزد لنفد ما عندنا. قال أبوبصير: جعلت فداك! من يأتيكم به؟ قال عليه‏السلام: إنّ منّا من يعاين وإنّ منّا لمن ينقر في قلبه كيت وكيت ومنّا من يسمع باذنه وقعا كوقع السلسلة في الطشت. فقلت له: من الّذي يأتيكم بذلك؟ قال عليه‏السلام: خلق للّه‏ أعظم من جبرئيل وميكائيل عليهماالسلام »[2]. از حضرت امام صادق عليه‏السلام شنيدم كه مى‏فرمايند: براى ما در هر شب و روز افزايش علم حاصل مى‏شود؛ اگر چنين نبود، آنچه داشتيم، پايان مى‏يافت. ابوبصير گفت: فدايت شوم! چه كسى علم شما را افزايش مى‏دهد؟ حضرت عليه‏السلام فرمودند: بعضى از ما مشاهده مى‏كنند و بعضى به دل شان چنين و چنان الهام مى‏شود، و بعضى از ما صدايى را مانند صداى زنجير كه داخل طشت به حركت درآيد، با گوش مى‏شنود[3]. عرض كردم: چه كسى علم را نزدتان مى‏آورد؟ امام عليه‏السلام فرمودند: يكى از مخلوقات خداوند كه بزرگ‏تر از جبرئيل و ميكائيل عليهماالسلام است.  معصومين عليهم‏السلام، الهام شوندگان از غيب پس از يادآورى روايت فوق، براى روشن شدن بحث و رفع ابهام به روايات ديگرى در زمينه‏ى كيفيت علم امام عليه‏السلام اشاره مى‏كنيم.

دليل وجوب اطاعت از اهلبیت علیهم السلام علم و طهارت انهاست

جمعه - 2 مارس 2012

  مشيّت و خواست خداوند، الزاماً بايد تحقق پيدا كند و چون خداوند، اراده‏ى تطهير و اذهاب رجس از اهل بيت عليهم‏السلام را فرموده، اين امر و اراده، در مورد ايشان عليهم‏السلام، محقق شده است؛ بنابراين طبق مشيّت خدا، اهل بيت عليهم‏السلام، حتماً بايد پاك و طاهر بوده و از هرگونه خباثت و پليدى دور باشند.  اين ويژگى و عطيّه‏ى الهى ـ تطهير و عصمت اهل بيت عليهم‏السلام ـ هيچ منافاتى با اختيار و قدرت انتخاب بشر ندارد؛ يعنى حضرات معصومين عليهم‏السلام با وجود اين‏كه مثل ساير افراد بشر، داراى اختيار و اراده در امور و مسائل شخصى و اجتماعىِ زندگى هستند، اما در عين حال، از يك فضيلت و نيروى عظيم و با ارزشى به نام « عصمت » برخوردارند. در نتيجه اين اشكال كه اهل بيت عليهم‏السلام به دليل معصوم بودن‏شان، ديگر قدرت نافرمانى و تخلّف از فرامين الهى را ندارند، اشتباه است. دليل ما بر اين مسئله، آن است كه « عصمت » حضرات معصومين عليهم‏السلام از مقوله‏ى « علم » مى‏باشد، كه به معناى دانش وسيع و بينش گسترده است. طبق اين معنى، خداوند قلب حضرات معصومين عليهم‏السلام را ظرفى براى پذيرش علمِ به باطن ملكوت و آفرينش قرار داده است؛ طورى‏كه ايشان عليهم‏السلام، به تمام اسرار هستى و ظاهر و باطن همه‏ى مخلوقات عالم، آگاهى دارند و به اين خاطر است كه با وجود مختار بودن‏شان، هيچ‏گاه در مقام معصيت و نافرمانى از خداوند سبحان برنمى‏آيند. نكته‏ى ديگر اين‏كه، علمِ ائمه اطهار عليهم‏السلام به آيات الهى ـ اعمّ از آيات تكوين و تشريع ـ علم حضورى است نه حصولى. توضيح مطلب آن‏كه، خداوند متعال، ابزار بينش و دانش را در اختيار همه‏ى افراد بشر، قرار داده است؛ ولى در اين ميان، وجود موانع و حجاب‏هايى، مانع از اين مى‏شود كه افراد عادى بتوانند به باطن ملكوت و اسرار آيات الهى، پى ببرند و چون اين موانع و حُجب، در وجود مقدس اهل بيت عليهم‏السلام راه ندارد، در نتيجه، ايشان عليهم‏السلام، هميشه صاحبِ چشمِ نافذ و باطن بين هستند. البته هر كس كه بتواند از اين ابزار و نعمت خدايى، به نحو احسن بهره بردارى كند، به مقام و جايگاهى مى‏رسد كه قرآن، او را صاحبِ قلب سليم، معرفى مى‏كند. خداوند متعال مى‏فرمايد: «وَلاَ تُخْزِنِي يَوْمَ يُبْعَثُونَ * يَوْمَ لاَ يَنفَعُ مَالٌ وَلاَ بَنُونَ * إِلاَّ مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ»[2]. در آن روز كه مردم برانگيخته مى‏شوند، مرا شرمنده و رسوا مكن * در آن روز كه مال و فرزندان سودى نمى‏بخشد * مگر كسى كه با قلب سليم به پيشگاه خدا آيد.

چه دلیل فقهی برتحریم سلاح‌های اتمی وجوددارد:

جمعه - 2 مارس 2012

ویژگی فقه شیعه این است که در قبال اندیشه‌های فطری، فراگیر و بدیهی بشر، بی هر وسوسه یا تردید و به‌دور از هرگونه نگاه دشواربین یا سرگشته در پیچ و خم‌ها، فتوایی هماهنگ و همراه ارائه می‌کند. فتوای اخیرامام خامنه ای روحی فداه در خصوص تحریم سلاح‌های اتمی از همین دست است.در فضای عبور قدرت‌های جهانی از منطق واضح بشری در خصوص سلاح‌های کشتار جمعی و نادیده ‌گرفتن انگاره‌های فطری در این زمینه، این فتوا به محض صدور، صبغه‌ی تاریخی به خود گرفت و به مجرد عرضه شدن، به درون ‌لایه‌های مرتکز و مستقر انسان‌ها راه برد. دلائل فقهی نهفته در ورای این فتوا اگرچه بسیار است، ولی در یک نگاه گذرا می‌توان به سه قاعده‌ی زیر اشاره کرد:

قاعده‌ی وزر
مطابق قاعده‌ی وزر «و لا تَزِرُ وازرةٌ وزرَ أُخری۱» دامنه‌ی مجازات نباید به بیش از فراسوی کسانی کشیده شود که استحقاق آن را دارند. به عبارت دیگر، هیچ‌ کس نباید دچار عواقب وزر و وبالی گردد که سبب آن از ناحیه‌ی دیگران ارتکاب یافته است. به‌کارگیری سلاح‌های هسته‌ای، نفی و نقض این قاعده را به‌صورتی تکرارشونده و انبوه در پی دارد؛ از آن جهت که به‌شیوه‌ای گسترده و فارغ از تمایزگذاری، مجموعه‌ای وسیع از انسان‌ها را هدف قرار می‌دهد. بلکه حتی فراتر از نسل‌های فعلی بشر، حملات مرگ‌بار سلاح‌های هسته‌ای متوجه نسل‌های آینده هم خواهد شد و تباهی آنها به‌صورت زایشی برای مجموعه‌ی گسترده‌ای از انسان‌ها در ابعادی فرانسلی پایدار خواهد ماند.