حضرت خدیجه سلام الله علیها اولین شیعه علی (علیه السلام)

شنبه - 20 اکتبر 2012

خدیجه و ازدواج با پیامبر اكرم
«كانت خدیجة امرأة عاقلة شریفةً مع ما اراد الله بها من الكرامة و الخیر و هى یومئذ افضلهم نسبا و اعظمهم شرفا و اكثرهم مالاً(1) ؛ خدیجه بانویى عاقل و شریف بود. به اضافه آنچه خداوند از بزرگوارى و خیر نسبت به او اراده كرده بود و او آن روز برترین در نسب و بزرگ‏ترین در شرف و ثروتمندترین زنان در زمان خود بود.»
حضرت خدیجه علیهاالسلام دختر خویلد ـ كه 68 سال پیش از هجرت در قریش متولد شده بود – (2) بانویى پرهیزكار و پاكدامن بود. چنانكه به طاهره(3) مشهور شد، او به دلیل استعداد قوى خود، یكى از ثروتمندترین افراد قریش بود. با این همه، همواره بخشى از اوقات خود را در محضر علماى بزرگ و كسب دانش از آنان مى‏گذراند. در همین نشست‏هاى علمى بود كه متوجّه شد، به زودى پیامبرى ظهور خواهد كرد.(4) با روى دادن اتفاقى چند، سرانجام پیامبر خاتم را شناخت و به تقاضاى خود با وى ازدواج كرد. این رویداد بزرگ در حدود 28 سال قبل از هجرت روى داد(5) و از آن پس خدیجه عمر خود را به همدلى، همسرى، همرازى و همراهى پیامبر اكرم (صلى‏الله‏علیه‏و‏آله) گذراند.

فضيلت تبرّا و تولاّى خالصانه

دوشنبه - 15 اکتبر 2012

فضيلت تبرّا و تولاّى خالصانه

امام جواد(عليه السلام) روايتى بسيار شريف، پر مغز و پرمحتوا دارد كه قابل تأمّل است:
أوْحَى اللّهُ إِلَى بَعضِ الأَنبياءِ: امّا زُهدُكَ فِى الدّنْيَا فَتَعجِلُكَ الرَّاحَةَ، وَ امّا انقِطَاعُكَ إِلَىَّ فَتَعزُزكَ بِى، و لكن هَلْ عادَيتَ لِي عَدُوّاً أو وَاليتَ لِى وليّا. ( علامه مجلسى، بحارالانوار، ج 69، ص 238، باب 36، ح 7.)

پيامبرى از پيامبران خدا توجّه يافت كه خدا نعمت بزرگى را به من عطا كرده كه در دنيا زهد دارم و عشق به دنيا را از دل من برداشته است. بالاتر از آن، حالت انقطاع الى اللّه به من داده است كه چه مفهوم بسيار والا، پرمعنا و پرمحتوايى است. انقطاع الى اللّه، يعنى به هيچ چيز جز خدا اميد نداشته باشى. سر و كارت فقط با خدا باشد. از همه چيز بريده و فقط به او پيوسته باشى. خيلى نعمت بزرگى است. وقتى كسى توجّه يابد كه خدا نعمتى به اين عظمت به او داده، لازمه اش اين است كه به ذهن او خطور كند به چه كسى چنين نعمتى داده شده است. چه نعمتى از اين بالاتر؟ نه دلبستگى به دنيا و نه اميد به كسى غير از خدا دارد. هيچ انسى با كسى جز خدا ندارد. خدا مى‌خواهد دست پيامبرش را بگيرد و باز هم او را بالاتر بياورد؛ از اين رو مى‌فرمايد: امّا زُهدُكَ فِى الدّنْيَا فَتَعجِلُكَ الرَّاحَةَ.
اين بى رغبتى كه به دنيا دارى و دنبال مال و مكنت دنيا نمى روى، باعث مى‌شود كه آسوده و راحت باشى؛ چون انسان هر قدر بيش‌تر به دنيا دل ببندد، گرفتارى و غصه اش بيش‌تر مى‌شود. درست است كه زهد، صفت بسيار خوبى است؛ امّا احتمال دارد كه فقط براى خدا نباشد؛ چرا كه زهد پاداش دنيايى، يعنى راحتى و آسودگى دنيايى را در پى دارد.

شاگردان امام جواد(علیه السلام) چه کسانی بودند

دوشنبه - 15 اکتبر 2012

زمـامـداران مـعـاصـر ائمـه عـليهم السلام هر چند اجازه نمى دادند كه آن بزرگواران به سبك مؤ سـسـات و سـازمـانـهـاى آمـوزشـى مـتـداول ايـن زمـان ، تـشـكـيـلات مـنـسـجـم و مـنـظـّمـى بـراى مـسـائل آمـوزشـى و تـعـليـم و تربيت افراد ايجاد كنند؛ زيرا در اين صورت با گرايش و جذب مـردم بـه سـوى ايـن مـشـعـلهـاى هـدايـت و آگـاهـى آنـان از اعمال و كارهاى ضدّ اسلامى زمامداران ، حكومت آن غاصبان در معرض خطر جدى قرار مى گرفت ؛ امـّا گـفـتـار، رفـتـار و معاشرتهاى معمولى آنان با مردم و پاسخگويى به پرسشهاى آنان در زمينه هاى گوناگون ، براى كسانى كه با آنان ارتباط داشتند آموزنده ترين كلاس درس بود.

دَرِ خـانـه آنـان در هـر وقـت بـر روى دانـش پـژوهـان و كـمـال جـويـان بـازو مـحـضـرشـان سـرشـار از فيض و بركت بود. هر كس هر سؤ الى داشت مى توانست مطرح كند و پاسخ قانع كننده آن را بشنود و حتّى با آنان به بحث و مناظره بپردازد.

بـراى امـام جواد عليه السلام از سوى دستگاه خلافت شرايطى فراهم شده بود كه امكان تماس زيـاد مـردم بـا آن حـضـرت و بـهـره گـيـرى از مـحـضـر پـرفـيـضـش مشكل بود. با اين حال گروه زيادى از شيفتگان مكتب ولايت ، توفيق درك محضر آن گرامى را پيدا كرده و از خرمن دانشش خوشه ها چيدند. و بسيارى از اين تربيت يافتگان با مكتوب كردن علومى كه از امام جواد(ع ) آموخته بودند خدمت شايانى به جامعه شيعى كردند.

شهادت امام جواد عليه‌السلام به نقل از كتاب منتهي‌الآمال شيخ عباس قمي

دوشنبه - 15 اکتبر 2012

چون ماءمون حضرت جواد عليه السلام را بعد از فوت پدر بزرگوارش به بغداد طلبيد و دختر خوب را تزويج آن حضرت نمود، آن جناب چندى كه در بغداد بود از سوء معاشرت ماءمون منزجر گرديد از ماءمون رخصت طلبيد و متوجه حج بيت اللّه الحرام شـد و از آنـجـا به مدينه جد خود معاودت فرمود و در مدينه توقف فرمود و بود تا ماءمون وفـات كـرد و مـعـتـصـم بـرادر او غـصـب خـلافـت كـرد و ايـن در هـفـدهـم رجـب سال دويست و هيجده هجرى بوده.
و چون معتصم خليفه شد از وفور استماع فضايل و كمالات آن معدن سعادت و خيرات نائره حـسـد در كانون سينه اش اشتعال يافت و در صدد دفع آن حضرت برآمد و آن جناب را به بـغـداد طـلبـيـد آن حـضـرت چـون اراده بـغداد نمود حضرت امام على النقى عليه السلام را خـليـفـه و جـانـشين خود گردانيد در حضور اكابر شيعه و ثقات اصحاب خود نص صريح بر امامت آن حضرت نمود و كتب علوم الهى و اسلحه و آثار حضرت رسالت پناهى و ساير پـيـغـمـبـران را بـه دو فـرزنـد خـود تـسـليـم فـرمـود و دل بـر شـهـادت نـهـاده و فـرزنـد گـرامـى خـود را وداع كـرد و بـا دل خـونـيـن مـفـارقـت تربت جد خود اختيار نموده روانه بغداد گرديد و در روز بيست و هشتم مـحـرم سـال دويـسـت و بـيـسـتـم هـجـرى داخـل بـغـداد شـد و مـعـتـصـم در اواخـر هـمـيـن سال آن حضرت را به زهر شهيد كرد.

درس‌هایی که باید از خروس آموخت

دوشنبه - 15 اکتبر 2012

مرحوم آیت الله اشتهاردی (ره) در خصوص رفتارشناسی امامان معصوم (ع) و درس‌هایی که باید نوع بشر از رفتار برخی حیوانات بیاموزد را اينگونه عنوان كرد:

|)يَا أيّهِا الّذينَ آمَنُوا قُوا أنْفُسكُمْ وَ أهْلِيكُمْ نَاراً وَقُودُهَا النّاسُ وَ الحِجَارَةُ … |  تحريم:6 |

[اي كسانيكه ايمان آوردهايد! خود و خانواده خويش را از آتشي كه هيزم آن انسانها و سنگهاست، نگه داريد.]

نمونه اي ديگر از رفتارشناسي ائمه (ع)

يكي از امتيازات ائمه اطهار (ع) نسبت به مخلوقات ديگر، آن است كه علاوه بر آگاهي از احوالات و خصوصيات انسانها، نسبت به رفتار و حركات حيوانات هم آشنا هستند، و اين علم با روانشناسي كه ديگران دارند تفاوت دارد، چون ائمه (ع) به چيزهايي احاطه دارند كه روانشناسان معمولي بدانها احاطه ندارند.

ائمه (ع) ، علاوه بر اينكه دردهاي دروني همه بشر را مي دانستند، اوصاف و رفتار حيوانات را هم مي دانستند و روايات در اين زمينه فراوان است; از جمله آنها روايتي است در خصال صدوق (ره)، كه از امام رضا |(ع)  نقل شده است.

4 زن با فضیلت در قرآن را بشناسید

شنبه - 13 اکتبر 2012

قرآن داستان‌ها را که نقل می‌کند ملاک ارزش را در شئون گوناگون آن مشخص می‌نماید، نوع مسایل ارزشی را هم در ضمن داستان‌هایی نقل می‌کند که نقش اول آن را زن به عهده دارد، هم در ضمن داستانی‌هایی که نقش اول آن با مرد است.قرٱن کریم هرجا خطری احساس کند بیش از پیش بر آن تکیه می‌کند؛ مثلاً هنگام ظهور قرآن که مساله توحید در انزوا بود و شرک رواج داشت، برای تثبیت توحید و سرکوب شرک آیات قرآنی نازل شد. همچنین در ایام نزول قرآن، حرمت زن نیز محفوظ نبود؛ از این رو خیلی بر مساله حرمت زن تاکید نموده و در تمام شئون برای او سهمی قائل شده و به یگانگی با مرد در مقام انسانیت تصریح نموده است.
قرآن کریم هنگام تبیین و تذکر فضایل اخلاقی و یا نکوهش و تحذیر از رذایل اخلاقی، هم از مردان ستوده و با فضیلت یاد می‌کند هم از زنان نمونه و اسوه نام می‌برد.

انسان وارسته می‌تواند الگوی دیگر انسان‌ها قرار گیرد. مرد یا زن وارسته، الگوی مردم است نه الگوی مردان یا زنان. قرآن کریم 4 زن نمونه را (دو نمونه خوب و دو نمونه بد) ذکر می‌کند. زن بد یا خوب، نمونه زنان نیست بلکه زن نمونه است و میان این دو فرق است. مرد نیز خوب یا بد، نمونه مردان نیست بلکه مرد نمونه است. در قرآن کریم مرد یا زن خوب، نمونه انسان‌های خوب است و مرد یا زن بد، نمونه انسان‌های بد است. پس از این مقدمه نمونه‌هایی از زنان با فضیلت را که قرآن کریم به مقام آنان تصریح کرده است یاد می‌کنیم.

منشأ تمام خیر و خوبی‌ها

شنبه - 13 اکتبر 2012

*تنها نجات دهنده انسان
بشر در دنیا، در این عالم امتحان، دائم به مسائل خیر و شرّ پیچیده شده است و تمام آن‌ها را فردای قیامت در مقابل دارد، امّا همه خیر و شرّ به ید خود انسان است؛ چون در عالم به عنوان عالم اختیار، انسان‌ها مختارند آنچه که می‌خواهند انجام بدهند. پروردگار عالم تمام خوبی‌ها و بدی‌ها را تبیین فرموده است و انبیا عظام، حضرات معصومین(ع)، اولیاء الهی و در طی زمان تمام ابرار، حجج الهی، عرفای عظیم‌الشّأن و متخلّقین به اخلاق الهی، دائم به بشر خوبی‌ها و بدی‌ها را تذکار دادند؛ امّا هیچ کدام از انبیاء عظام، حجج الهی، اولیاء، عرفا و متخلّقین به اخلاق الهی، نمی‌توانند انسان را نجات دهند مگر عمل خود انسان.
این انسان است که می‌تواند فردای قیامت در مقابلش همه خوبی‌ها را یا همه‌ی بدی‌ها را بنگرد. این که تبیین خوبی‌ها و بدی‌ها من ناحیة الله تبارک و تعالی و از طرق انبیاء و اولیاء به انسان می‌رسد، طبیعی است، امّا بالصراحه خود ذوالجلال و الاکرام به انبیاء عظامش فرمود: شما بشیر و نذیرید، مبشراً و نذیرا هستید و هیچ کدام نمی‌توانید دست کسی را بگیرید.

آیات مربوط به آفرینش این عالم در قران(راهنمای تفسیر موضوئی)

جمعه - 12 اکتبر 2012

اعراف /   53  یونس /   3    هود  /  7    فرقان /   58    سجده  /  4    فصلت  /  9    حدید /   3    ق   / 38