1- بقره/168-169، 2862- نساء/119-1213- مائده/91-924- ابراهیم/225- اعراف/27، 2016- زخرف/367- مریم/838- نور/219- محمد/2510- مجادله/1911- طه/12012- شعراء/210-212
1- بقره/1022- کهف/50-513- حجر/16-184- صافات/6-105- ملک/56- مریم/68-727- نساء/118-1208- اعراف/12-189- نحل/98-10010- اسراء/27-5311- فرقان/2912- فاطر/613- یس/60، 6214- فصلت/2515- مجادله/1016- حشر/15-1617- زخرف/37-39
مسأله 2789- چند چيز شرط است در واجب بودن امر به معروف و نهي از منکر :
اوّل : آنکه کسي که مي خواهد امر و نهي کند ، بداند که آنچه شخص مکلّف بجا نمي آورد واجب است بجا آورد ، و آنچه بجا مي آورد بايد ترک کند و بر کسي که معروف و منکر را نمي داند واجب نيست .
دوّم : آنکه احتمال بدهد امر و نهي او تأثير مي کند ، پس اگر بداند اثر نمي کند واجب نيست .
سوّم : آنکه بداند شخص معصيت خود را تکرار کند ، پس اگر بداند يا گمان کند يا احنمال صحيح بدهد که تکرار نمي کند ، واجب نيست .
چهارم : آنکه در امر و نهي مفسده اي نباشد ، پس اگر بداند يا گمان کند که اگر امر يا نهي کند ، ضرر جاني يا عشرضي و آبروئي يا مالي قابل توجّه به او مي رسد واجب نيست ، بلکه اگر احتمال صحيح بدهد که از آن ترس ضررهاي مذکور را پيدا کند واجب نيست ، بلکه اگر بترسد که ضرري متوجّه متعلِّقان او مي شود واجب نيست ، بلکه با احتمال وقوع ضرر جاني يا عِرضي و آبروئي يا مالي موجب حَرَج بر بعضي مؤمنين ، واجب نمي شود بلکه در بسياري از موارد حرام است .
امر به معروف و نهی منکراز فروع دین اسلام و اجراء آن باعث برپا شدن واجبات و از بین رفتن منکرات و برقراری امنیت و آسایش در جامعه می شود. زیرا از نظر اسلام جامعه انسانی یک واحد به هم پیوسته است که اگر جلوی میکروب های موجود در یک عضو گرفته نشود ناراحتی و مرض از یک عضو به سایر اعضاء سرایت خواهد کرد. امر به معروف و نهی از منکر به منزله واکسیناسیون جامعه و جلوگیری از ابتلاء به بیماریهای روحی و روانی است. بر این اساس امر به معروف و نهی از منکر برای همه جوامع ضرورت تام دارد.
مثال امر به معروف و نهی از منکر مثال جلوگیری از انسان نادانی است که سوار کشتی شده و قصد سوراخ کردن آن را دارد که اگر از این کار او جلو گیری نشود با سوراخ شدن کشتی، خود او و دیگر مسافران کشتی غرق خواهند شد. آیا اگر چنین فردی اعتراض کند که هیچ کس حق ندارد آزادی مرا سلب کند ؛ زیرا من تنها زیر صندلی مخصوص خود را که اختیار آن را دارم، سوراخ می کنم و تنها خودم غرق می شوم !!!کسی به اعتراض او توجه می کند؟ مسلما کسی اعتراض او را نمی پذیرد زیرا همگان می دانند که سوراخ شدن یک نقطه از کشتی همان و غرق شدن همه کشتی با تمام سر نشینان هم همان.
در نگاه نخست چنین به نظر می رسد که پاک ساختن زمین از ظلم، ستم، گناه و معصیت، و برچیدن بساط طاغوت ها و ستمگران ناممکن است و گویا زمین و زمینیان با گناه و ظلم خو گرفته و مظلومان عالم فریاد رسی ندارند، تا حق آن ها را از ظالمان و طاغیان بستاند. گوئیا جهان به تحمل وجود شوم ستم پیشگان عادت کرده است; تا جایی که بشر دوره ای را سراغ ندارد که در آن، جامعه جهانی خالی از ستم و ستمگران باشد.
از سوی دیگر حکمت خداوند بر این تعلق گرفته است که زندگانی انسان بر اساس فطرت خدا دادی جاری شده و شالوده آن، که عدالت خواهی و ظلم ستیزی است، بدون پاسخ و جواب نماند.
با رستاخیز مهدی علیه السلام، ظلم و ستم به دیار عدم آهنگ سفر کرده و جای خود را به عدل و داد می سپارد و عدالت اجتماعی فراگیر شده و ثمره تلاش و کوشش انبیاء و اولیاء به بار نشسته و مردم طعم شیرین عدالت را می چشند.
امام زمان علیه السلام بعد از تولد چنین دعا کردند: «… اللهم انجز لی ما وعدتنی، و اتمم لی امری، و ثبت وطاتی، و املا الارض لی عدلا و قسطا (1) ; خداوندا! آنچه را که به من وعده دادی محقق ساز و امر [حکومت عدالت گستر جهانی] مرا به کمال برسان و گام های مرا استوار بدار و زمین را به وسیله من از عدل و داد پر ساز.»
در احادیثی که درباره قیام مهدی علیه السلام آمده است دعوت به توحید و مبارزه با شرک و کفر اعتقادی، به اندازه ایجاد عدالت و اجرای آن، مورد تاکید قرار نگرفته است. علت این امر را باید در نیاز عمده جامعه بشری به برقراری عدالت و گسترش دادگری در این زمان دانست.
مهدویت یکی از اندیشه های ریشه دار فرهنگ غنی اسلام است که ابتدا از سوی پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله مطرح شده و همواره مظلومان عالم را امیدوار به حاکمیت مستضعفان نموده است . از این رو، همواره این پرسش در ذهن مسلمانان شکل گرفته که زمان ظهور آن موعود کی خواهد بود؟ به گونه ای که حتی قبل از ولادت آن حضرت برخی از پیروان اهل بیت علیهم السلام از ائمه معصومین علیهم السلام درباره زمان آغاز آن تحول بزرگ و قیام جهانی پرسشهای فراوانی نموده اند .
و البته، همواره ائمه معصومین علیهم السلام مسائل مربوط به حضرت مهدی علیه السلام به ویژه زمان ظهور آن حضرت را از اسرار الهی ذکر کرده، وقتگذاران را تکذیب کرده اند .
با سیری کوتاه در بوستان کلام الهی و بیانات نورانی ائمه اطهار علیهم السلام درباره وقت ظهور به مطالب ذیل برخواهیم خورد:
1 . علم و آگاهی از زمان دقیق ظهور تنها به خداوند متعال اختصاص دارد .
2 . همواره معصومین علیهم السلام مردم را از تعیین وقت و وقتگذاری درباره ظهور حضرت مهدی علیه السلام برحذر داشته و وقتگذاران را تکذیب کرده اند .
3 . روایات فراوانی رخداد ظهور را ناگهانی ذکر کرده و احادیث فراوانی اصلاح امر فرج را یک شبه ذکر نموده اند که البته این نیز با تعیین وقت ظهور منافات دارد .
1- هود/72- احقاف/33- عنکبوت/19-20، 444- رعد/55- انبیاء/30-236- حج/57- لقمان/108- فصلت/9-129- قمر/49-5010- حدید/411- طلاق/1212- نبا/6-713- ق/3814- بقره/2915-آل عمران/19016- غافر/5717- دهر/27-2918- اعراف/29
1- رحمان/15، 33، 35، 37، 39، 412- حجر/273- ذاریات/564- هود/1195- اعراف/386- فصلت/25، 297- انعام/100، 128، 1308- انعام/100، 128، 1309- صافات/158-16610- احقاف/18، 29-3011- جن/1-1712- مومنون/7013- سبا/4614- نمل/39-4015- ص/36-38