فضیلت وجایگاه علماء راستین
كسانى را از شما كه ايمان آوردهاند و بهره از علم دارند درجات عظيمى مىبخشد” (يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ) «1».
اشاره به اينكه اطاعت اين دستورات دليل بر ايمان و علم و آگاهى است، و نيز اشاره به اينكه اگر پيغمبر اكرم ص به بعضى دستور داد از جا برخيزند و به تازه واردان جا دهند براى يك هدف مقدس الهى و احترام به پيشگامان در ايمان و علم بوده است.
تعبير به” درجات” (به صورت نكره و با صيغه جمع) اشاره به درجات عظيم و والايى است كه خداوند به اينگونه افرادى كه علم و ايمان را تواما دارا هستند مىدهد، در حقيقت كسانى كه به تازه واردان در كنار خود جا دهند درجهاى دارند و آنها كه ايثار كنند و جاى خود را به آنها بسپارند و از علم و معرفت بهره داشته باشند درجات بيشتر دارند.
و از آنجا كه گروهى اين آداب را با طيب خاطر و از صميم دل انجام مىدهند، و گروه ديگرى با كراهت و ناخشنودى، و يا براى ريا و تظاهر، در پايان آيه مىافزايد:” خداوند به آنچه انجام مىدهيد آگاه است” (وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ).
انفاق در قران کریم( تفسیر نمونه)
رتباط با انسانها
آنها علاوه بر ارتباط دائم با پروردگار رابطه نزديك و مستمرى با خلق خدا دارند، و به همين دليل سومين ويژگى آنها را قرآن چنين بيان مىكند:” و از تمام مواهبى كه به آنها روزى دادهايم انفاق مىكنند” (وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ).
قابل توجه اينكه قرآن نمىگويد: من اموالهم ينفقون (از اموالشان انفاق مىكنند) بلكه مىگويد” مِمَّا رَزَقْناهُمْ” (از آنچه به آنها روزى داديم) و به اين ترتيب مساله” انفاق” را آن چنان تعميم مىدهد كه تمام مواهب مادى و معنوى را در بر مىگيرد.
بنا بر اين مردم پرهيزگار آنها هستند كه نه تنها از اموال خود، بلكه از علم و عقل و دانش و نيروهاى جسمانى و مقام و موقعيت اجتماعى خود، و خلاصه از تمام سرمايههاى خويش به آنها كه نياز دارند مىبخشند، بى آنكه انتظار پاداشى داشته باشند.
نكته ديگر اينكه: انفاق يك قانون عمومى در جهان آفرينش و مخصوصا در سازمان بدن هر موجود زنده است، قلب انسان تنها براى خود كار نمىكند، بلكه از آنچه دارد به تمام سلولها انفاق مىكند، مغز و ريه و ساير دستگاههاى بدن انسان، همه از نتيجه كار خود دائما انفاق مىكنند، و اصولا زندگى دسته جمعى بدون انفاق مفهومى ندارد
تفسیر سوره حدید ( المیزان)
(57) سوره حديد مدنى است و بيست و نه آيه دارد (29)
[سوره الحديد (57): آيات 1 تا 6]
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
سَبَّحَ لِلَّهِ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ (1) لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ (2) هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (3) هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوى عَلَى الْعَرْشِ يَعْلَمُ ما يَلِجُ فِي الْأَرْضِ وَ ما يَخْرُجُ مِنْها وَ ما يَنْزِلُ مِنَ السَّماءِ وَ ما يَعْرُجُ فِيها وَ هُوَ مَعَكُمْ أَيْنَ ما كُنْتُمْ وَ اللَّهُ بِما تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ (4)
لَهُ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ إِلَى اللَّهِ تُرْجَعُ الْأُمُورُ (5) يُولِجُ اللَّيْلَ فِي النَّهارِ وَ يُولِجُ النَّهارَ فِي اللَّيْلِ وَ هُوَ عَلِيمٌ بِذاتِ الصُّدُورِ (6)
ترجمه آيات
به نام خداى رحمان و رحيم.
آنچه در آسمانها و زمين است براى خدا تسبيح مىگويند به خاطر اينكه او عزيز و حكيم است (1).
ملك آسمانها و زمين از آن او است، او زنده مىكند و مىميراند و او بر هر چيزى توانا است (2).
او اول و آخر و ظاهر و باطن است، و او به هر چيزى دانا است (3).
او كسى است كه آسمانها و زمين را در شش روز بيافريد، و سپس بر عرش (مقام صدور اوامر) مستولى گشت، و به تدبير امر عالم پرداخت، او مىداند چه قطره آبى، و چه تخم گياهى داخل زمين شد و چه گياهى سر از زمين بدر آورد، چه شعاعى از آفتاب به زمين تابيد، و چه فرشتهاى نازل و چه فرشتهاى از زمين
2- وعن الباقر عليه السّلام: من قراء المسبّحات كلّها قبل ان ينام لم يمت حتى يدرك القائم و ان مات كان فى جوار رسول اللَّه.
3-عن الصّادق عليه السّلام: من قرأ سورة الحديد و المجادلة فى صلوة الفريضة ادمنها لم يعذّبه اللَّه حتى يموت ابدا و لا يرى فى نفسه و لا فى اهله سوءا ابدا.
ترجمه جوامع الجامع، ج6، ص: 232
اسلام با ثروت مخالف نیست باثروت اندوزی مخالف است:(بر اساس تفسیر نمونه)
[سوره القصص (28): آيات 79 تا 82]
فَخَرَجَ عَلى قَوْمِهِ فِي زِينَتِهِ قالَ الَّذِينَ يُرِيدُونَ الْحَياةَ الدُّنْيا يا لَيْتَ لَنا مِثْلَ ما أُوتِيَ قارُونُ إِنَّهُ لَذُو حَظٍّ عَظِيمٍ (79) وَ قالَ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ وَيْلَكُمْ ثَوابُ اللَّهِ خَيْرٌ لِمَنْ آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ لا يُلَقَّاها إِلاَّ الصَّابِرُونَ (80) فَخَسَفْنا بِهِ وَ بِدارِهِ الْأَرْضَ فَما كانَ لَهُ مِنْ فِئَةٍ يَنْصُرُونَهُ مِنْ دُونِ اللَّهِ وَ ما كانَ مِنَ المُنْتَصِرِينَ (81) وَ أَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَنْ يَشاءُ مِنْ عِبادِهِ وَ يَقْدِرُ لَوْ لا أَنْ مَنَّ اللَّهُ عَلَيْنا لَخَسَفَ بِنا وَيْكَأَنَّهُ لا يُفْلِحُ الْكافِرُونَ (82)
ترجمه:
79- (قارون) با تمام زينت خود در برابر قومش ظاهر شد، آنها كه طالب حيات دنيا بودند گفتند: اى كاش همانند آنچه به قارون داده شده است ما نيز داشتيم! به راستى كه او بهره عظيمى دارد! 80- كسانى كه علم و دانش به آنها داده شده بود گفتند واى بر شما! ثواب الهى بهتر است براى كسانى كه ايمان آوردهاند و عمل صالح انجام مىدهند، اما جز صابران آن را دريافت نمىكنند.
تفسير نمونه، ج16، ص: 163
81- سپس ما، او و خانهاش را در زمين فرو برديم، و گروهى نداشت كه او را در برابر عذاب الهى يارى كنند، و خود نيز نمىتوانست خويشتن را يارى دهد.
82- آنها كه ديروز آرزو مىكردند بجاى او باشند (هنگامى كه اين صحنه را ديدند) گفتند: واى بر ما گويى خدا روزى را بر هر كس از بندگانش بخواهد گسترش مىدهد، يا تنگ مىگيرد، اگر خدا بر ما منت ننهاده بود ما را نيز به قعر زمين فرو مىبرد! اى واى گويى كافران هرگز رستگار نمىشوند!