اخلاق سياسی و قواعد فقه سياسی

پنجشنبه - 3 اکتبر 2013

اخلاق سياسی و قواعد فقه سياسی

فقه و اخلاق و به تبع قواعد فقه سياسی و اخلاقی سياسی، از جمله علوم اخروی‌اند كه ارتباط و اشتراك مبنايی با يكديگر داشته و در بسياری از اهداف مشترك‌اند. در اين مقاله، ضمن بيان رابطه فقه سياسی و اخلاق سياسی، به مبانی و اهداف مشترك اين دو علم پرداخته شده و در نهايت نگاه اخلاق به قواعد فقه سياسی مورد بررسی قرار گرفته است.

فرضيه مقاله اين است كه قواعد فقه سياسی شكلی از طراحی شارع مقدس در الزامی كردن ارزش‌های اخلاقی و اصول دينی و استقرار آنها در جامعه است.

واژه‌های كليدی: اخلاق سياسی، فقه سياسی، قواعد فقه سياسی، اصول بنيادين، ارزش‌گرايی، قانون‌مندی

نگاهی كلی به اخلاق و فقه

عالمان مسلمان و به خصوص دانشمندان علم اخلاق اعتقاد دارند كه همه‌ی علوم برای نفس انسان كمال و سعادت است،‌ ولی از لحاظ شرافت و جمال و وجوب و عدم وجوب تحصيل متفاوتند. علاوه بر اين در تقسيمی علوم را به دنيوی و اخروی تقسيم كرده‌اند. اين تقسيم با توجه به بيشترين فايده‌ای است كه فرد از آن علم در آخرت يا دنيا می‌برد برای مثال علم اخلاق و فقه كه بيشترين فايده‌اش مربوط به آخرت است را از علوم اخروی و علم هندسه و عروض را كه بيشترين فايده‌اش به دنيای فرد مربوط است را از علوم دنيوی دانسته‌اند. در اين راستا تحصيل علم الهی يا اصول دين كه شريف‌ترين علوم است واجب عينی است و در مرتبه بعد، علم اخلاق كه وسيله شناخت عوامل نجات‌دهنده(منجيات) و هلاك‌كننده(مهلكات) نفس است و سپس فقه قرار دارد و فراگيری اخلاق و بخش‌هايی از فقه نيز واجب است.[1] البته ممكن است فراگيری علوم ديگر نيز در مواقعی موجب شود كه اين وجوب كفايی است.

برای روشن شدن گستره بحث و جايگاه سياست در علم اخلاق و فقه، به بيان تقسيمات مطرح شده در اين دو علم می‌پردازيم.

در اخلاق، مباحث اخلاقی به يك اعتبار به دو بخش اخلاق فردی و جمعی تقسيم می‌شود، در اخلاق فردی، توصيه‌ها و بايدها و نبايدهايی در جهت كسب فضايل و طرد رذايل اخلاقی با هدف اصلاح فرد صادر می‌شود، در اين قسم، ارتباط فرد با ديگران و جامعه كمتر مدنظر است و به همين دليل مباحث اخلاق سياسی ارتباط چندانی با اين بخش ندارد. در اخلاق جمعی، مباحثی از قبيل ارتباط فرد با ديگران(به عنوان افراد جامعه)، ارتباط با حاكمان و كارگزاران نظام، ارتباط فرد به عنوان حاكم يا كارگزار با ديگران و ارتباط حاكم با ديگر كارگزاران و مجموعه‌ی نظام مورد بحث قرار می‌گيرد؛ به عبارت ديگر، بحث درباره ارتباط متقابل مردم و حاكمان است و توصيه‌هايی كه به فرد به عنوان حاكم يا رعيت می‌شود موضوع اخلاق سياسی است. اخلاق سياسی گستره‌ی وسيعی در عرصه‌های مختلف اجتماعی، اقتصادی،‌ نظامی، قضايی و… را شامل می‌شود و علم اخلاق در اين عرصه، در پی اصلاح روابط افراد و در نهايت اصلاح جامعه است. در اين قسم از اخلاق نيز اصول و ارزش‌هايی عام يا خاص مدنظر شارع مقدس است و توصيه‌هايی اخلاقی وارد شده در اين زمينه همه در جهت استقرار آن ارزش‌ها در جامعه می‌باشد؛ برای مثال اصولی همانند عدالت و انصاف، مساوات و عدم تبعيض، رجحان اعانه به خير و حرمت اعانه به ظالم را می‌توان از جمله اصولی ارزشی برای اصلاح جامعه تلقی كرد.

بررسی تطبيقی نظريه‌های «ليبرال دموكراسی» و «مردم‌سالاری دينی» از منظر امام خمينی(ره)

پنجشنبه - 3 اکتبر 2013

Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:”Table Normal”; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-parent:””; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin-top:0cm; mso-para-margin-right:0cm; mso-para-margin-bottom:8.0pt; mso-para-margin-left:0cm; line-height:107%; mso-pagination:widow-orphan; font-size:11.0pt; font-family:”Calibri”,”sans-serif”; mso-ascii-font-family:Calibri; mso-ascii-theme-font:minor-latin; mso-hansi-font-family:Calibri; mso-hansi-theme-font:minor-latin; mso-bidi-font-family:Arial; mso-bidi-theme-font:minor-bidi;}

بررسی تطبيقی نظريه‌های «ليبرال دموكراسی» و «مردم‌سالاری دينی» از منظر امام خمينی(ره)

چكيده

هدف اصلی در اين مقاله بررسی تطبيقی مبانی، اصول و شاخصه‌های اصلی نظريه‌های مردم‌سالاری دينی از منظر امام خمينی(ره) و ليبرال دموكراسی از منظر متفكرين اصلی آن، به عنوان مهمترين الگوهای نظری رقيب برای حكومت در جهان معاصر است. اين هدف در سه گام دنبال می‌شود: معرفی مؤلفه‌های اصلی نظريه‌ی ليبرال دموكراسی، معرفی مؤلفه‌های اساسی نظريه‌ی مردم‌سالاری دينی با ارجاع به آرای امام خمينی(ره) و نهايتاً بررسی تطبيقی دو نظريه‌ی سياسی رقيب از زوايای گوناگون، جهت تشخيص نقاط تلافی و تضاد آنها با يكديگر.

كليدواژه‌ها: ليبرال دموكراسی، مردم‌سالاری دينی، امام خمينی(ره)، بررسی تطبيقی.

مقدمه

در سال‌های اخير، مفهوم «مردم‌سالاری دينی» به عنوان يك مفهوم بديع در فضای سياسی و فرهنگی جامعه ما مطرح شده و به مثابه يك فلسفه‌ی سياسی و الگوی حكومتی خاص و مستقل در مقابل فلسفه‌های سياسی و الگوهای حكومتی بديل، به ويژه ليبرال دموكراسی، خود را عرضه كرده است.در عصر تفوق دموكراسی‌های مبتنی بر ليبراليسم، سكولاريسم، اومانيسم، انديويدوآليسم و يوتيليتاريانيسم، بروز و ظهور يك الگوی جديد از حكومت مردم‌سالار كه توأماً به ناسوت و لاهوت، دنيا و آخرت،‌ دين و سياست، ديانت و حكومت، اداره و هدايت، حق و تكلی، فرد و جامعه، حقوق فردی و حقوق اجتماعی، حقوق بشری و حقوق الهی ارج می‌نهد خط بطلانی بر همه‌ی پاردايم‌های نظری مسلط در فلسفه‌ی سياسی جهان غرب كشيد و انقلابی كه عازم بر حاكميت اين فلسفه‌ی سياسی جامع‌نگر بود به بيان فوكو، جامعه‌شناس شهير فرانسوی، روح يك دنيای بی‌روح و قلب يك دنيای بی‌قلب گرديد. ايده‌ی «مردم‌سالاری دينی»، در حقيقت چالشی است عليه تزهای «پايان تاريخ»، «پايان ايدئولوژی» و «مرگ خدا»‌كه نظام‌های دموكراتيك غربی را عالی‌ترين و غايی‌ترين دستاورد بشری و سرنوشت محتوم جوامع انسانی در عرصه‌های سياسی ـ اجتماعی معرفی می‌كند و عصر مدرنيته را عصر پايان حضور دين و ايدئولوژی در عرصه‌های عمومی زندگی بشر می‌داند.

تدبر در قرآن

پنجشنبه - 3 اکتبر 2013

تدبر در قرآن

چكیده

تدبّر؛ اصطلاح ویژه‌اى است كه وحى قرآنى، آن را براى ژرف‌اندیشى در كل قرآن به كار برده است و كاربردى جز در قرآن‌شناسى ندارد. در تفاسیر،كلام و اخلاق از واژه تدبّر و مشتقات آن بسیار سخن گفته‌اند، اما در مفهو‌م‌شناسى آن و تفاوتش با تفاسیر مترادف، متوقف مانده‌اند، درحالیكه كناره‌گیرى از فهم قرآن و عدم تدبر در آن موجب بی‌ایمانى و دور شدن از منبع وحى الهى است. این پژوهش بر آن است ضمن بررسى واژه تدبّر و تعابیر مترادف آن، به تفسیر آیات قرآنى بپردازد كه به مفهوم تدبّر در قرآن اشاره می‌كنند.

كلیدواژه‌ها: تدبر، تدبیر، تفكر، تذكر

مقدمه

در حوزه معارف دینى موانع زیادى در مسیر فهم قرآن كریم وجود دارد. بعضى با بیان تلویحى و یا به صراحت مؤمنان را از فهم قرآن برحذر می‌دارند از ترس اینكه مبادا اشتباه و لغزشی روی دهد. این امر در اذهان مردم و به ویژه در حیطه معارف دینی تأثیری آشكار داشته، بدان‌گونه كه در طیفی از اهل رجوع به قرآن كریم برای معارف دینی چندان معمول نیست و بلكه گاه مورد پرهیز است. این كناره‌گیری پدیده‌ای است زیان‌بخش و چه‌بسا خطر‌آفرین. زیان‌بخش است چون موجب محرومیت امت از درك مستقیم معارف قرآن و برقراری ارتباط بی‌واسطه با منبع نور الهی می‌گردد و خطر‌آفرین است، زیرا اگر مراجعه به قرآن كریم بصورت امری عادی درنیاید، تهاجم اندیشه‌های غیر‌قرآنی، بینش اجتماعی را به سوی فضایی ظلمانی سوق می‌دهد در حالیكه فرهنگ تدبر در قرآن و مراجعه به آن مانع از نفوذ ابهام و تردید در اندیشه‌های ایمانی و قلوب مومنین خواهد بود همان‌طور كه پیامبراكرم(ص) فرمودند: زمانی كه فتنه‌ها همچون شب تاریك شما را در‌بر گرفت بر شما باد تمسك به قرآن.[1]

مفهوم لغوی تدبر:

الف: ماده: تدبر ازر ماده«دبر» برخلاف «قبل» به معنی پشت و پشت‌ سر اشیاء،[2] پایان و آخر[3] و زاویه[4] آمده است. تدبر؛ یعنی: نگریستن به عاقبت و آخر آن كار و تأمل و فكر نمودن در آن.[5] و هو‌النظر فی ادبار الامور و تأملها.[6] تدبر امر، افتادن به دنبال آن[7] و فكر و نظر و تفكر در عاقبت امور است[8] و نیز به معنای چاره‌جویی، تنظیم، اداره كردن[9] و وضع مقدمات[10] آمده است. التدبیر: التفكر فی دبر الامور.[11]

 

ب: هیأت در باب تفعل برای مطاوغعه و دریافت «تفعیل» می‌باشد. پس تدبر حصول مفهوم تدبیر است. تدبیر؛ یعنی: پشت ‌سر هم چیدن حكیمانه و تدبر دریافت آن چینش است.

تهدیدات نرم

پنجشنبه - 3 اکتبر 2013

تهدیدات نرم

کبر وغرور در قران وروایات(تفسیر شریف نمونه)

سه شنبه - 1 اکتبر 2013

کبر وغرور در قران وروایات(تفسیر شریف نمونه)
[سوره الإسراء (17): آيات 83 تا 84]
وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‏ بِجانِبِهِ وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً (83) قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ فَرَبُّكُمْ أَعْلَمُ بِمَنْ هُوَ أَهْدى‏ سَبِيلاً (84)
ترجمه:
83- هنگامى كه به انسان نعمت مى‏بخشيم (از حق) روى مى‏گرداند، و متكبرانه دور مى‏شود، و هنگامى كه كمترين بدى به او مى‏رسد (از همه چيز) مايوس مى‏گردد.
84- بگو هر كس طبق روش (و خلق و خوى) خود عمل مى‏كند پروردگار شما! آنها را كه راهشان نيكوتر است بهتر مى‏شناسد.
تفسير: هر كسى بر فطرت خود مى‏تند
بعد به يكى از ريشه‏دارترين بيماريهاى اخلاقى” انسانهاى تربيت نايافته” اشاره كرده مى‏گويد:” هنگامى كه به اين انسان نعمت مى‏بخشيم (غرور و استكبار به او دست مى‏دهد) به پروردگار خود پشت مى‏كند و با حالت تكبر، دور مى‏شود” (وَ إِذا أَنْعَمْنا عَلَى الْإِنْسانِ أَعْرَضَ وَ نَأى‏ بِجانِبِهِ).
” اما هنگامى كه نعمت را از او سلب كنيم، و حتى مختصر ناراحتى به او برسد ياس و نوميدى سر تا پاى او را فرا مى‏گيرد” (وَ إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ كانَ يَؤُساً)” اعرض” از ماده” اعراض” به معنى روى‏گردانيدن، و منظور در اينجا روى برگردانيدن از خدا و حق است.                        تفسير نمونه، ج‏12، ص: 244
” نا” از ماده” ناى” (بر وزن رأى) به معنى دور شدن است، و با اضافه كلمه” بجانبه” معنى تكبر و غرور و موضع‏گيرى خصمانه را مى‏رساند.
از مجموع اين جمله استفاده مى‏شود كه انسانهاى بى ايمان و يا ضعيف الايمان به هنگام روى آوردن نعمتها آن چنان مغرور مى‏شوند كه به كلى بخشنده نعمتها را بدست فراموشى مى‏سپارند، نه تنها فراموشش مى‏كنند بلكه يك حالت بى اعتنايى و اعتراض و استكبار در برابر او به خود مى‏گيرند.
جمله” مسه الشر” اشاره به كمترين ناراحتى است كه به انسان دست مى‏دهد، يعنى آنها بقدرى كم‏ظرفيتند كه با مختصر گرفتارى، دست و پاى خود را گم مى‏كنند و رشته افكارشان به كلى در هم مى‏ريزد و ظلمت ياس و نوميدى بر قلبشان سايه مى‏افكند.
دومين آيه روى سخن را به پيامبر ص كرده مى‏فرمايد:” بگو هر كس بر طبق روش و خلق و خوى خود عمل مى‏كند” (قُلْ كُلٌّ يَعْمَلُ عَلى‏ شاكِلَتِهِ).

مذاکره با آمریکا از منظرامام خمینی قدس سره الشریف

دوشنبه - 30 سپتامبر 2013

مذاکره با آمریکا از منظرامام خمینی قدس سره الشریف

1. اساسا ما علاقه‌ و نیازی به رابطه با امریکا نداریم و این امریکایی‌ها هستند که به چنین رابطه‌ای نیازمند و محتاج هستند: «ما روابط با آمريكا مي خواهيم چه بكنيم، روابط ما با آمريكا، روابط يك مظلوم با يك ظالم است. روابط يك غارت شده با يك غارتگر است. ما مي خواهيم چه كنيم آنها ميل دارند، كه باما روابط، آنها احتياج دارندكه با ما روابط داشته باشند، ما چه احتياجي به آمريكا داريم، آمريكا آن طرف دنياست، آنها مي خواهند كه بازار داشته باشند اينجا، آنها باز طمع دارند كه نفت ما را بخورند. ما كه، اسلام كه بنا ندارد كه ظلم به ديگري بكند، مظلوم هم نخواهد شد.(1)» صحيفه نور، جلد: 6، ص : 57

2. برقراری رابطه با امریکای جهان‌خوار برای هیچ دولتی در جمهوری اسلامی ایران افتخار و شرافت محسوب نمی‌شود و ای بسا مایه ننگ نیز محسوب بشود: «شرافتي نيست رابطه داشتن با امثال آمريكا، دولت آمريكا يك شرافت انساني مع الاسف الآن ندارد كه ما بخواهيم به واسطه آن شرافت انساني اش با آن رابطه داشته باشيم . دولت آمريكا اين است كه داريد مي بينيد كه مظلوم را- دارد- در هر جا پيدا مي كند پوست مي كند، هر جا بتواند مي رود و بمب سرشان مي ريزد، هر چه بتواند ذخائر ملّت ها را مي برد، ما بخواهيم روابط با اينها داشته باشيم؟ بهتر اين است كه ما با اينها روابط نداشته باشيم ، بهتر اين است با آنهائي كه مي خواهند ما را بچاپند رابطه نداشته باشيم.(2)» صحيفه نور، جلد: 11، ص : 35

3. این بهانه که به واسطه برخی مصالح و منافع به برقراری رابطه با امریکا بپردازیم هم از نظر حضرت امام(ره) مردود و ناموجه است: «يك دسته اي نصيحت كنند ما را كه شما بايد صلح بكنيد، اين مال ضعف است، آن اشخاص ضعيفي كه هميشه در دام آمريكا بودند يا امثال اينها از اين مسايل مي گويند لكن ما تازه خارج شديم از اين دام، دوباره حاضر نيستيم وارد بشويم، ملّت ما حاضر نيست به اين كه دوباره در اين دام وارد بشود.(3)» صحيفه نور، جلد: 20، ص : 90

دحوالارض

دوشنبه - 30 سپتامبر 2013

معنای دحوالارض
«دَحو» به معنای گسترش است و بعضی نیز آن را به معنای تکان دادن چیزی از محلِ اصلی اش تفسیر کرده اند.
در قران کریم مى‏خوانيم: وَ لَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرى‏ آمَنُوا وَ اتَّقَوْا لَفَتَحْنا عَلَيْهِمْ بَرَكاتٍ مِنَ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ:” (الاعراف/96)اگر مردمى كه در آباديهاى روى زمين زندگى مى‏كنند، ايمان بياورند و تقوا پيشه كنند بركات از آسمان و زمين بر آنها خواهيم گشود”  در روايات متعددى مى‏خوانيم خشكيهاى زمين از زير خانه كعبه گسترده شدند، و از آن بنام” دحو الارض” (گسترش زمين) ياد شده است.
اين را نيز مى‏دانيم كه در آغاز بر اثر بارانهاى سيلابى تمام كره زمين از آب پوشيده بود، آبها تدريجا فرو نشستند و در نقاط پست زمين قرار گرفتند و خشكيها تدريجا از زير آب، سر بر آوردند، طبق روايات اسلامى نخستين نقطه‏اى كه از زير آب سر بر آورد، سرزمين مكه بود.
و اگر ارتفاع اين سرزمين در حال حاضر بلندترين ارتفاع زمينهاى دنيا نيست هيچگونه منافاتى با اين سخن ندارد، زيرا از آن روز صدها مليون سال مى‏گذرد و تا كنون وضع نقاط روى زمين به كلى دگرگون شده، بعضى از كوه‏ها در اعماق اقيانوسها قرار گرفته و بعضى از اعماق اقيانوسها تبديل به قله كوه شده است و اين از مسلمات علم زمين‏شناسى و جغرافياى طبيعى است.
در اينجا سؤالى مطرح است و آن اينكه آيا از جمله” لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى‏ وَ مَنْ حَوْلَها” استفاده نمى‏شود كه هدف از نزول قرآن انذار مردم مكه و اطراف آن است؟ آيا اين تعبير با جهانى بودن اسلام تضاد ندارد؟! پاسخ اين سؤال با توجه به يك نكته روشن مى‏شود، و آن اينكه: كلمه” ام القرى” كه يكى از نامهاى مكه است از دو واژه تركيب يافته” ام” كه در اصل به معنى اساس و ابتدا و آغاز هر چيزى است، و مادر را هم به همين جهت” ام” مى‏گويند كه اساس و اصل فرزندان است.
و” قرى” كه جمع” قريه” به معنى هر گونه آبادى و شهر است، اعم از شهرهاى بزرگ و كوچك يا روستاها، و شواهد زيادى نيز در قرآن بر اين معنى وجود دارد.

نرمش قهرمانانه بازی “برد برد” برای جمهوری اسلامی است اگر اقا ی ظریف هوشیار باشد!

شنبه - 28 سپتامبر 2013

نرمش قهرمانانه بازی “برد برد” برای جمهوری اسلامی است اگر اقای ظریف هوشیار باشد!
دولت جدید روش جدیدی را پیشنهاد می‌کند و آن حل مسائل از طریق دیپلماسی است. این روش اگر در چارچوب اصول باشد مورد حمایت خواهد بود و اگر هوشمندانه باشد، “نرمش قهرمانانه” نامیده می‌شود.
کمیل خجسته- وزیر وقت امور خارجه آمریکا در سال ۱۳۸۹ باصدور بیانیه‌ای گفت که هدف کشورش از تحریم‌ها “محدود کردن برنامه اتمی ایران و تغییر محاسبات” جمهوری اسلامی است. هیلاری کلینتون، این اقدام را در چهارچوب سیاست دو بعدی مذاکره – فشار بر ایران، اعلام کرد.
نیمه دوم سال۱۳۹۱
امریکای اوباما، به دنبال تغییر ذهنیت مردم ایران است. اوباما در حالی وارد انتخابات ریاست جمهوری شد که یکی از شعارهایش در تبلیغات انتخاباتی‌ سال ۲۰۰۸ برقراری مذاکرات مستقیم با ایران بود. وقتی در دور اول استراتژی آن‌ها پاسخی نگرفت، اوباما چهارسال دومش را در نیمه دوم سال ۹۱ آغاز کرد. جو بایدن، معاون باراک اوباما در کنفرانس بین المللی امنیتی مونیخ در اوایل بهمن ۹۱ اعلام کرد که هر گاه رهبر ایران برای انجام مذاکره جدی باشد، آمریکا آماده «مذاکره مستقیم» با ایران برای حل مسئله هسته‌ای ایران خواهد بود. بایدن گفت که کشورش از تماس‌های دو جانبه‌ای که به کاهش اختلافات بر سر برنامه اتمی ایران بیانجامد حمایت می‌کند.

شاخص‌ های جهت گیری سیاست خارجی از نگاه امام خامنه ای، انچه اقای ظریف باید به آن عمل کند:

امام خامنه ای محسن زاده دکتر محسن زاده حجه الاسلام محسن زاده http://mohsenzade.com بیانات رهبری حجه الاسلام محسن زاده http://mohsenzade.com
جمعه - 27 سپتامبر 2013

شاخص‌ های جهت گیری سیاست خارجی از نگاه امام خامنه ای، انچه اقای ظریف باید به ان عمل کند:
همزمان با شروع دور جدید مذاکرات، مروری بر اصول و شاخص های جهت گیری سیاست خارجی از نگاه امام خامنه ای روحی فداه می تواند ژرفای اندیشه و عمق نگاه معظم له را معرفی سازد.
با اسرائیل هرگز معامله نمی کنیم
شاخصه عمده این است که ما الگوهای تحمیلی دنیا ـ که باید گفت الگوهای تحمیلی غرب ـ را در مورد نظام سیاسی، در مورد نوع ارتباطات دیپلماییک، در مورد نوع تعامل با مسائل جاری عالم حاضر نشدیم قبول کنیم. چند تا شاخص اصلی دارد: مسأله ی اسرائیل است؛ مسأله ملتها و بعضی نهضتهاست؛ خودِ مسأله ی امریکاست.25/5/1378
خط امام در سیاست خارجی
خط امام در سیاست خارجی ما عبارت است از روابط سالم و منطقی و همراه با شناسایی حرمت انقلابی این ملت ـ ملت ما ـ با همه کشورهایی که ما اصولاً با آنها مخالفت و تنازعی نداریم. به خصوص با کشورهای مسلمان، به خصوص با کشورهای جهان سوم، به خصوص با کشورهای همسایه. 15/5/1363
سرعت عمل در مسائل جهانی
سرعت عمل بسیار مهم است. در مسائل جهانی هر تصمیمی گرفته می شود، باید با سرعت عمل باشد. توقف، تردید و درنگِ بی دلیل به هیچ وجه جایز نیست. 27/5/1382
دفاع از هویت نظام، وظیفه دیپلماتها
وظیفه دیپلماتهای ما در درجه اول، دفاع از هویت نظام اسلامی است. در برخورد با نگرشهای مخالف با هویت جمهوری اسلامی، دچار انفعال نشوید. 27/5/1382

حجاب در ادیان الهی

دوشنبه - 23 سپتامبر 2013

حجاب در ادیان الهی

ادیان آسمانی به این دلیل که ریشه در یک مبدأ دارند و آموزه‌های آنها از وحی الهی سرچشمه می‌گیرد، در مسائل بنیادین اعتقادی و برخی مباحث فرعی، اشتراک نظر دارند و مسئله حجاب از آن جمله است. در این نوشتار ضرورت پوشش و اهمیت و جایگاه آن در سه آئین یهود، مسیحیت و اسلام به بحث گذارده می‌شود و بررسی نصوص دینی، نگرش این ادیان به حدود و چگونگی پوشش را روشن می‌سازد. قبل از هر چیز لازم است مسئله گرایش درونی انسان به پوشیده ماندن در برابر دیگران، در این نصوص مطالعه شود.

در تورات، آنجا که داستان خلقت و حوا را به تصویر می‌کشد، می‌گوید: و چون زن دید که آن درخت برای خوراک نیکوست و به نظر، خوش‌نما و درختی دل‌پذیر و دانش‌افزا، پس از میوه‌اش گرفته، بخورد و به شوهر خود نیز داد و او خورد. آن گاه چشمان هر دوی ایشان باز شد و فهمیدند که عریان‌اند؛ پس برگ‌های انجیر به هم دوخته، سترها برای خویش ساختند… و آدم، زن خود را حوا نام نهاد؛ زیرا که مادر جمیع زندگان است و خداوند رخت‌ها برای آدم و زنش از پوست بساخت و ایشان را پوشانید. (تورات، سفر پیدایش: باب3، فقره 8 ـ6 و 20 و 21)

قرآن کریم نیز تمایل به پوشیدگی را در جان آدمی جست‌و‌جو می‌کند و می‌فرماید: …فَلَمَّا ذاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا یخْصِفانِ عَلَیهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ… . (اعراف / 22) چون از آن درخت خوردند شرمگاه‌هایشان آشکار شد و به پوشیدن خویش از برگ‌های بهشت پرداختند.خداوند در آیات بعدی خطاب به بشر می‌فرماید: یَا بَنِی آدَمَ قَدْ أَنزَلْنَا عَلَیْکُمْ لِبَاسًا یُوَارِی سَوْآتِکُمْ وَ رِیشًا… . (اعراف / 26)  ای فرزندان آدم، برای شما جامه‌ای فرستادیم که شرمگاهتان را می‌پوشاند و نیز مایه زینت است… .کتاب مقدس و قرآن کریم داستان آفرینش را در برخی ابعاد متفاوت آورده‌اند، اما از هم‌سویی و هم‌گرایی آنها نباید غفلت کرد. طبق هر دو نقل، برهنگی حاصل وسوسه شیطان است و چون زشتی برهنگی امری درونی است، بی‌درنگ آدم و حوا به دنبال پوشش از برگ درختان برآمدند.

ارتباط نرمش قهرمانانه با ” مادر شرایط بدر وخیبریم”

یکشنبه - 22 سپتامبر 2013

ارتباط نرمش قهرمانانه با ” مادر شرایط بدر وخیبریم”( تفسیر ایات پیرامون صلح حدیبیه (از تفسیر نمونه)
با توجه به نکات ذیل باز خوانی ایات مربوط به صلح حدیبیه در شرایط فعلی کار ساز است والا لا.
1-زمان ان رسیده که مولایم امام خامنه ای مهر اسم با عنوان نیابت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف انگشتری خود قرار دهد اگر قهرمانانه عمل کنیم.
2-نرمش قهرمانانه  دستوری قرانی است
3-ارتباط نرمش قهرمانانه با ” مادر شرایط بدر وخیبریم”را درست درک کرده باشیم
4-نرمش قهرمانانه باید نوید فتح مکه را بدهد در غیر این صورت نرمش در برابر دشمن ذلیلانه خواهد بود.
[سوره النساء (4): آيه 90]
إِلاَّ الَّذِينَ يَصِلُونَ إِلى‏ قَوْمٍ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَهُمْ مِيثاقٌ أَوْ جاؤُكُمْ حَصِرَتْ صُدُورُهُمْ أَنْ يُقاتِلُوكُمْ أَوْ يُقاتِلُوا قَوْمَهُمْ وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ لَسَلَّطَهُمْ عَلَيْكُمْ فَلَقاتَلُوكُمْ فَإِنِ اعْتَزَلُوكُمْ فَلَمْ يُقاتِلُوكُمْ وَ أَلْقَوْا إِلَيْكُمُ السَّلَمَ فَما جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ عَلَيْهِمْ سَبِيلاً
مگر آنها كه با كسانى كه با شما هم پيمانند، پيمان بسته، يا آنها كه به سوى شما مى‏آيند و از پيكار با شما يا پيكار با قوم خود ناتوان شده‏اند (نه سر جنگ با شما دارند و نه توانايى مبارزه با قوم خود) و اگر خداوند بخواهد آنها را بر شما مسلط مى‏كند تا با شما پيكار كنند، بنا بر اين اگر از شما كناره‏گيرى كردند و با شما پيكار ننمودند (بلكه) پيشنهاد صلح كردند خداوند به شما اجازه نمى‏دهد كه متعرض آنان شويد.                      
شان نزول:
از روايات مختلفى كه در شان نزول آيه وارد شده و مفسران در تفاسير گوناگون آورده‏اند چنين استفاده مى‏شود كه دو قبيله در ميان قبائل عرب به نام” بنى ضمره” و” اشجع” وجود داشتند كه قبيله اول با مسلمانان پيمان ترك تعرض بسته بودند و طايفه اشجع با بنى ضمره نيز هم پيمان بودند.

صلح حدیبیه مصداق بارز نرمش قهرمانانه با نتیجه امتیاز گرفتن وپیروزی بر کفار

شنبه - 21 سپتامبر 2013

صلح حدیبیه مصداق بارز  نرمش قهرمانانه با نتیجه  امتیاز گرفتن وپیروزی بر کفار
[سوره الفتح (48): آيه 26]
إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ فَأَنْزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلى‏ رَسُولِهِ وَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَ أَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوى‏ وَ كانُوا أَحَقَّ بِها وَ أَهْلَها وَ كانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْ‏ءٍ عَلِيماً
(به خاطر بياوريد هنگامى را كه كافران در دلهاى خود خشم و نخوت جاهليت داشتند، و (در مقابل) خداوند آرامش و سكينه را بر رسول خود و مؤمنان نازل فرمود، و آنها را به تقوى ملزم ساخت كه از هر كس شايسته‏تر و اهل و محل آن بودند، و خداوند به هر چيز عالم است.)

تعصب و حميت جاهليت بزرگترين سد راه كفار!در اين آيات مسائل مربوط به ماجراى” حديبيه” تعقيب مى‏شود، و صحنه‏ هاى ديگرى از اين ماجراى عظيم را مجسم مى‏ كند.

نخست به يكى از مهمترين عوامل بازدارنده كفار از ايمان به خدا و پيامبر صلی الله علیه واله وسلم و تسليم در مقابل حق و عدالت اشاره كرده، مى‏ گويد:” بخاطر بياوريد هنگامى كه كافران در دلهاى خود نخوت و خشم جاهليت را قرار دادند (إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجاهِلِيَّةِ)
و بخاطر آن مانع ورود پيامبر ص و مؤمنان به خانه خدا و انجام مراسم عمره و قربانى شدند، و گفتند اگر اينها كه در ميدان جنگ پدران و برادران ما را كشته‏اند وارد سرزمين و خانه‏هاى ما شوند و سالم باز گردند، عرب در باره ما چه خواهد گفت؟ و چه اعتبار و حيثيتى براى ما باقى مى‏ماند؟
اين كبر و غرور و تعصب و خشم جاهلى، حتى مانع از آن شد كه هنگام تنظيم صلح نامه” حديبيه” نام خدا را به صورت” بسم اللَّه الرحمن الرحيم” بنويسند، بياورند، با اينكه آداب و سنن آنها مى‏گفت كه زيارت خانه خدا براى همه مجاز، و سرزمين مكه حرم امن است، حتى اگر كسى قاتل پدر خويش را در آن سرزمين يا در مراسم حج و عمره مى‏ديد مزاحم او نمى‏ شد.