گسترة اختیارات
دربارة ولایت فقیه و حدود اختیارات او در نظریة عمده میان فقهای اسلام وجود دارد:
1- نظریة ولایت محدود فقیه
بنابراین نظریه ولایت فقیه مانند ولایت ائمه معصومین (ع) عام و فراگیر نیست،[1] بکله ولایتش محدود و مقید به امور حسبیه و برخی موارد دیگری است که به دلیل قطعی برای فقیه اثبات شده است.
مراد از امور حسبیه، اموری است که شارع مقدس راضی به ترک آنها نیست و حتماً باید انجام گیرد،ولی برای انجام آنها شخص خاصی مشخص نشده است. مانند حفظ مال یتیم،ولایت بر آن، ولایت بر مال مجهول المالک،ولایت بر اموال قاصرین و غایبین، ولایت بر طلاق زنی که همسرش مفقود شده است، ولایت بر آن، ولایت بر صغار وولایت بر دفن میت بدون صاحب، ولایت بر سفیه و سایر مواردی که بیان داشتهاند. { 2}
مسئولیتها و وظایف رهبری در متون اسلامی
رهبری و حاکمیت از دیدگاه اسلام، وظیفهای بس سنگین و خطیر است که جز از بزرگ مردان دینشناس و تقوا پیشته بر میآید، کسانی که بر پایه کتاب خدا و سنت رسول اکرم(ص) و جانشینان به حق آن حضرت فرمان برانند، و به منظور برقراری عدالت اجتماعی و رفع ظلم و احقاق حقوق مردم به ویژه مظلومان و مستشعفان وجود خود را وقف پاسداری از این دین خدا و خدمتگزاری به خلق او بنمایند.
در اینجا برخی از وظایف حاکم اسلامی را از آیات و روایات بیان میکنیم.
ویژگیهای ولی فقیه در متون اسلامی
برای دستیابی به جامعه آرمانی و مقدسی که در اندیشه سیاسی اسلام ناب ترسیم شده، و نیز برای استقرار حکومت الهی در زمین از راه اجرای فرامین حیات بخش او، و همچنین برای گسترش عدل و داد و فراهم کردن زمینههای رشد و شکوفایی استعدادهای انسانها در سایه قوانین اسلام، باید زمامداری شایسته، مدیر، مدبرو برخوردار از همه صفات و ویژگیهای لازم برای رهبری جامعه اسلامی، در أس حکومت اسلامی قرار گیرد تا بتواند اهداف تعیین شده را تحقق بخشد. چنانکه حضرت علی(ع) فرمود:
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:”Table Normal”; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:””; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; text-justify:kashida; text-kashida:0%; line-height:40.0pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:”Times New Roman”,”serif”;}
چگونگی تعیین حاکم اسلامی
انتصاب یا انتخاب؟
یکی از مباحث جدی و دامنهدار پیرامون ولایت فقیه، مسأله چگونگی گزینش ولی فقیه برای امر ولایت و حکومت اسلامی است. مخالفان اسلام و حکومت اسلامی روی مبنای فکری خود که در انتخاب حاکم و دولت مردان تنها بر آرای مردم تکیه و اصرار میورزند، انتصاب ولیّ فقیه را از اساس منکر هستند و میگویند: نصب، شیوه دموکراتیک نیست! برخی موافقان ولایت فقیه نیز به خاطر تفسیر نارسا و برداشت غلط از اداله نقلی اثبات ولایت فقیه، روی عنوان «انتخاب فقیه» بیش از حد پافشاری و زیادهروی میکنند. در برابر این گروهها، گروه دیگری هستند که بر نحوه «انتصاب فقیه» زیاده از حد معقول و مقبول پا میفشارند.Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA /* Style Definitions */ table.MsoNormalTable {mso-style-name:”Table Normal”; mso-tstyle-rowband-size:0; mso-tstyle-colband-size:0; mso-style-noshow:yes; mso-style-priority:99; mso-style-qformat:yes; mso-style-parent:””; mso-padding-alt:0cm 5.4pt 0cm 5.4pt; mso-para-margin:0cm; mso-para-margin-bottom:.0001pt; text-align:justify; text-justify:kashida; text-kashida:0%; line-height:40.0pt; mso-pagination:widow-orphan; font-size:10.0pt; font-family:”Times New Roman”,”serif”;}
چگونگی تعیین حاکم اسلامی
انتصاب یا انتخاب؟
یکی از مباحث جدی و دامنهدار پیرامون ولایت فقیه، مسأله چگونگی گزینش ولی فقیه برای امر ولایت و حکومت اسلامی است. مخالفان اسلام و حکومت اسلامی روی مبنای فکری خود که در انتخاب حاکم و دولت مردان تنها بر آرای مردم تکیه و اصرار میورزند، انتصاب ولیّ فقیه را از اساس منکر هستند و میگویند: نصب، شیوه دموکراتیک نیست! برخی موافقان ولایت فقیه نیز به خاطر تفسیر نارسا و برداشت غلط از اداله نقلی اثبات ولایت فقیه، روی عنوان «انتخاب فقیه» بیش از حد پافشاری و زیادهروی میکنند. در برابر این گروهها، گروه دیگری هستند که بر نحوه «انتصاب فقیه» زیاده از حد معقول و مقبول پا میفشارند.
چگونگی تعیین حاکم اسلامی
انتصاب یا انتخاب؟
یکی از مباحث جدی و دامنهدار پیرامون ولایت فقیه، مسأله چگونگی گزینش ولی فقیه برای امر ولایت و حکومت اسلامی است. مخالفان اسلام و حکومت اسلامی روی مبنای فکری خود که در انتخاب حاکم و دولت مردان تنها بر آرای مردم تکیه و اصرار میورزند، انتصاب ولیّ فقیه را از اساس منکر هستند و میگویند: نصب، شیوه دموکراتیک نیست! برخی موافقان ولایت فقیه نیز به خاطر تفسیر نارسا و برداشت غلط از اداله نقلی اثبات ولایت فقیه، روی عنوان «انتخاب فقیه» بیش از حد پافشاری و زیادهروی میکنند. در برابر این گروهها، گروه دیگری هستند که بر نحوه «انتصاب فقیه» زیاده از حد معقول و مقبول پا میفشارند.
حاکم اسلامی
جایگاه ولایت فقیه در نظام اسلامی
شکلگیری حکومت اسلامی براساس تئوری «ولایت فقیه» که از سوی بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی تبیین و تأسیس گردید، از آغاز امر به مناقشات و برخوردهای چندگانه از سوی موافقان و مخالفان، در داخل و خارج مواجه بوده است. منشأ این برخوردها در حوزه کلان چنانکه در فصل نخست ملاحظه کردیم در ارتباط با اصل حکومت اسلامی و نفی آن از سوی مخالفان بود.
حکومت دینی و حقوق و آزادیهای فردی و اجتماعی
ویژگیها و اهداف حکومت اسلامی
پس از آنکه در بخش نخست تفکیک ناپذیری دین و سیاست و نیز ضرورت تشکیل حکومت اسلامی را به طور مستدل بیان کردیم، در آغاز این بخش باید به این پرسش پاسخ گوییم که حکومت اسلامی دارای چه ویژگیهای متمایز از حکومتهای غیر دینی بوده، و چه اهدافی را دنبال میکند؟
الف) ویژگیها
1. حکومت دینی و به طور کلی اندیشه سیاسی در اسلام مانند همه دادههای شریعت، از وحی سرچشمه گرفته است، که رسول گرامی اسلام(ص) طیّ آن پیامهای آسمانی را بدون واسطه از منبع غیب دریافت داشته، و بر بشریت عرضه کرده است، نه وحی مصطلح در مسیحیت کنونی که با مفهوم عمیق و دقیق وحی قرآنی کاملاً بیگانه بوده، و با آن تفاوت جوهری دارد؛ و نه نشأت گرفته از عوامل مادی و تاریخی که نمایشی از جریانهای موجود و یا انعکاسی از صحنههای سیاسی – اجتماعی جامعه است.
دین و حکومت
برخی از اشکالات و شبهاتی که از سوی مخالفان ولایت فقیه مطرح میشود در واقع شبهاتی است که به دیدگاههای آنان درباره اصل اسلام به عنوان دینی از ادیان آسمانی بر میگردد، یعنی از تصورات و برداشتهایی که نسبت به آیین جهانی اسلام دارند ناشی میشود، از اینرو، ضرورت دارد که در آغاز به این گونه اشکالات و شبهات اشاره شود، و پاسخ آنها ذکر گردد.1- اهميت موضوع
اختلافات، نزاع ها و کشمکش ها، همواره يکي از رويدادهاي آ زاردهنده در مديريت و رهبري بوده و هست. غفلت از اين مهم، و عدم تلاش براي ايجاد وحدت در جمع همکاران، صدمات شکننده اي را بر پيکر مديريت و سازمان وارد مي سازد. چرا که وحدت و همدلي کارگزاران، انرژي هاي مادي و معنوي حوزه ي مديريت را در جهت دستيابي به اهداف رهبري متمرکز مي نمايد، و بالعکس، اختلافات و اصطکاک ها، انرژي ها و مقدورات بالفعل و بالقوه را ضايع مي کند، و در مسير پرداختن به امور فرعي و جنيبي، هدر مي دهد.
يکم کليات
انسان نه از نظر تجرد روحي ، همسان فرشتگان است تا از هماهنگي با هم نوع خود بي نياز باشد و با شعار «وما منا إلا له مقام معلوم»1 زندگي کند و نه از جهت مادي همتاي حيوانات است تا از تبادل و تعاون با هم نوع خويش بي نياز باشد و با شعار «…قدأفلح اليوم مَن استعلي»2 که بر خاسته از حلقوم درندگان بشر نمايي چون آل فرعون است ، به سر برد و نه مي تواند بدون تکيه گاه تکويني به تشتت و پراکندگي خاتمه دهد و راز ورمز اتحاد با هم نوع خود را دريابد و با رفتار مناسب به وحدت روي آورد، و با شعار«قد أفلح من تزکي »3
از هر گونه نقص و عيب برهد و به کمال برسد.
بنابراين، اولأ ، انسان ها نيازمند زندگي مسالمت آميز و اتحاد با يک ديگرند. ثانيأ، پشتوانه اين اتحاد بايد اهتمام به اجراي حق و سرکوب کردن باطل باشد . ثالثأ، براي تحقق اتحاد حقيقي بايد به دستورات وحي وعقل توجه کرد.