دو اصل از اصول دین به نام های «عدل » و «امامت » به عنوان «اصول مذهب » از ویژگیهای مذهب شیعه است هم چنانکه خصوص عدل از ویژگیهای گروهی از اهل سنت، به نام معتزله است که منقرض شده اند به شمار می رود. (1)
در این بخش پیرامون موضوع امامت از نظر قرآن بحث می نمائیم فزون از این حد مربوط به کتابهای عقائد است که در این باره به صورت گسترده سخن گفته شده است.
بحث امامت از در فرقه های مختلف از مسلمان ها، بحث گسترده ای است كه فصول بسیار زیادی را به خود اختصاص داده است.
پس از رحلت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم چنانچه حضرت فرموده بودند امت اسلام به مرور زمان فرقه های مختلفی شدند كه ریشه این اختلافات مربوط به موضع گیری مختلف این فرقه ها نسبت به مسئله حیاتی امامت می باشد.
واژگان كليدي: علم حقيقي، بُعد ازلي دين، تفسيرپذيري، ساختيگرايي
عدل در لغت و اصطلاح در فرهنگهاي لغت عربي براي عدل معاني يا كاربردهايي ذكر شده است كه مهمترين آنها عبارتند از: تعادل و تناسب، تساوي و برابري، اعتدال يا رعايت حد وسط در امور، استوا و استقامت.[1] ميتوان گفت: جامع معاني يا كاربردهاي ياد شده اين است كه هر چيزي در جايگاه متناسب […]
اصل نبوّت
در اسلام پس از شهادت بر اصل توحید و یگانگی خداوند، شهادت بر رسالت حضرت محمّد(ص) و ولايت امامان معصوم عليهم السلام واجب است.
«اشهد ان لا اله الا الله.» «شهادت میدهم که خدایی نیست جز الله.»
«اشهد انّ محمّداً رسول الله.» «شهادت میدهم که محمد(ص) پیامبر خداست.»
دستور به ایمان و اطاعت از حضرت محمّد(ص) واهل بيت اودر قرآن مکرراً فرمان داده شده است:
اثبات نبوت :
سبک استدلال حکما در اثبات نبوت با توجه به مسأله احتیاج (است) که این خودش یک قانونی است، قانون طبیعی هم هست:
هر چه رویید از پی محتاج رست *** تا بیابد طالبی چیزی که جست .
نام غدير را همه شنيده ايم، سرزمينى است ميان مكّه و مدينه، در نزديكى «جحفه» كه در حدود 200 كيلومترى مكّه واقع شده و چهارراهى است كه حجّاج سرزمين هاى مختلف مى توانستند در آنجا از هم جدا شوند:
راهى به سوى مدينه مى رود، در جهت شمال.
راهى به سوى عراق مى رود، در جهت شرق.
راهى به سوى مصر مى رود، در طرف غرب.
و راهى به سوى يمن، در جهت جنوب.
امروزه اين سرزمين، سرزمين متروكى است; ولى روزى شاهد يكى از بزرگترين حوادث تاريخ اسلام بوده، و آن، روزِ نصب على(عليه السلام) به جانشينى پيامبر گرامى اسلامى(صلى الله عليه وآله) (در روز هيجدهم ذى الحجّه سال دهم هجرى) مى باشد.
گرچه خلفا روى جهات سياسى كوشيدند اين خاطره عظيم تاريخى را از نظرها محو كنند و هم اكنون نيز بعضى از متعصّبان به دلائلى كه ناگفته پيداست، سعى در محو يا كم رنگ كردن آن دارند; ولى ابعاد اين حادثه آن قدر در صحنه تاريخ و حديث و ادبيات عرب وسيع است، كه قابل پوشانيدن يا محو كردن نيست.
و شما در اين مقاله به مدارك و منابعى در اين زمينه برخورد مى كنيد كه شگفت زده خواهيد شد، و از خود مى پرسيد: مسأله اى كه اين همه دليل و مدرك دارد چگونه مورد بى مهرى و پرده پوشى قرار گرفته است؟!
1. توحید: اسلام بیش از هر چیزی دین توحید است، هیچ گونه خدشه ای را در توحید چه توحید نظری و چه توحید عملی نمی پذیرد. اندیشه ها و رفتارها و کردارهای اسلامی از خدا آغاز می شود و به خدا پایان می یابد، از این رو هر نوع ثنویت یا تثلیث یا تکثیری را که به این اصل خدشه وارد آورد، به شدت طرد می کند؛ از قبیل ثنویت خدا و شیطان، یا خدا و انسان، یا خدا و خلق هر کاری تنها با نام خدا، اندیشه خدا، به سوی خدا، برای تقرب به خدا باید آغاز شود و انجام پذیرد و هر چه جز این باشد از اسلام نیست.
مقدمه :
پيروان همه اديان عقيده دارند كه در يك عصر تاريك و بحراني فساد و بيدادگري و بيديني همه جا را فرا میگيرد يك نجات دهنده بزرگ جهاني طلوع ميكند و به واسطه نيروي فوق العاده غيبي اوضاع آشفته جهان را اصلاح ميكند و خدا پرستي را بر بي ديني و ماديگري غلبه ميدهد .
مجموعه سؤالاتى وجود دارد كه فقط اختصاص به نوجوانها و جوانها ندارد؛ بلكه بزرگترها نيز گاهى با آن دست و پنجه نرم مىكنند. يكى از آن مجموعه سؤالات كه در ذهن بسيارى از مردم وجود دارد و حل آن در شناختن اكثر مسايل اعتقادى مؤثر است اين است كه: خداوند متعال با آن رحمت، لطف و كرم بىكران خود، اين عالم را آفريده و به مخلوقات نيز نعمتهاى فراوانى عطا فرموده است، اما در اين ميان، بلاهايى مانند سيل و زلزله پيش مىآيد كه در آنها انسانهاى بىگناهى از بين مىروند و به سختىهايى مبتلا مىشوند؛ اين بلاها چگونه با آن رحمت، مهربانى و با حكمت و به بيان ديگر با عدل خداوند سازگار است؟
وَعَدَ اللَّـهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَـٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ ﴿٥٥﴾خداوند به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همان گونه که به پیشینیان آنها خلافت روی زمین را بخشید؛ و دین و آیینی را که برای آنان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت؛ و ترسشان را به امنیّت و آرامش مبدّل میکند، آنچنان که تنها مرا می پرستند و چیزی را شریک من نخواهند ساخت. و کسانی که پس از آن کافر شوند، آنها فاسقانند.