معرفت ما از همین مفاهیم مادی شروع می شود . بزرگی ای که ما می فهمیم، چیزی است که حجمش زیاد است . سپس متوجه می شویم موجوداتی نیز هستند که حجم ندارند و جسمانی نیستند، توسعه ای در مفهوم بزرگی می دهیم و می گوییم: نوعی بزرگی دیگر نیز داریم که معنوی است . ما چاره ای نداریم، زیرا ذهن ما ابتدا از مفهوم بزرگی جز حجم چیزی درک نمی کند . در نهج البلاغه آمده است که مورچه خیال می کند که خدای او دو شاخک دارد، چون این شاخک برای مورچه خیلی نقش دارد، خیال می کند که اگر موجودی شاخک نداشته باشد، ناقص است . ابتدا باید از همین مسیر مادیات شروع کنیم و کم کم این درک های حسی را تجربه کنیم تا مقداری به درک های ماورایی نزدیک شویم .
آنچه تا به حال از عظمت گفتيم، مربوط به حجم آفرينش بود؛ اما عظمت خداوند فقط از اين جهت نيست؛ بلكه گاهي عظمت از جهات غير حسي است؛ همچنانكه اگر کسي معلومات زياد و فهم قوي داشته باشد. معلومات خدا چگونه است؟ همه ما معتقديم آنچه در عالم اتفاق میافتد و آنچه تا به حال اتفاق افتاده است، آنچه در عالم موجود است و آنچه موجود خواهد شد همه را خدا میداند؛ وَ عِنْدَهُ مَفاتِحُ الْغَيْبِ لا يَعْلَمُها إِلاّ هُوَ9. براي درک اين جنبه از عظمت علم الهي استادي را در نظر بگيريد که در كلاس درس براي 100 نفر تدريس ميکند. اگر يکي از شاگردان سؤالي را بپرسد، استاد ميتواند خوب گوش كرده و جواب او را بدهد؛ اما اگر دو نفر با هم سؤال کنند، توجه به سؤال و پاسخ دادن به هر دو مشکل میشود. حال اگر سه نفر و يا بيشتر با هم سؤال کنند، آيا ممکن است استاد سؤال همه را با هم بفهمد؟
اوصافي که ما درباره خداي متعال به کار میبريم مفاهيمي است که ابتدائاً از مخلوقات و محسوسات گرفتهايم. در مرتبه بعد عقل ثابت میکند که اين مفاهيم مصاديق غير حسي نيز دارد و با توسعه در آنها اين مفاهيم براي آنها نيز استفاده ميشود. بزرگي و کوچکي دو مفهومي هستند که ابتدا ما آنها را براي اجسام و حجمها به کار میبريم. وقتي دو جسم را با هم مقايسه میکنيم، میگوييم يکي بزرگ و ديگري کوچک است؛ يعني حجم يکي بيشتر و حجم ديگري کمتر است.
زمين و خورشيد در قرآن 1. آياتي از سوره يس: (وَالشَّمْسُ تَجْرِي لِمُسْتَقَرّ لَّهَا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ) (يس: 38) (لَا الشَّمْسُ يَنبَغِي لَهَا أَن تُدْرِكَ الْقَمَرَ وَ لَااللَّيْلُ سَابِقُ النَّهَارِ وَكُلٌّ فِي فَلَك يَسْبَحُونَ) (يس: 40)54 2. (وَتَرَي الْجِبَالَ تَحْسَبُهَا جَامِدَةً وَهِيَ تَمُرُّ مَرَّالسَّحَابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْء إِنَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَفْعَلُونَ)(نمل: 88)55 3. (هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ ذَلُولا فَامْشُوا فِي مَنَاكِبِهَا)(ملك: 15)56 4. (وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا) (نازعات: 30)57 زمين و خورشيد در روايات روايات زيادي در متن كتاب هاي حديثي شيعه وارد شده است كه به نوعي دلالت بر حركت زمين در آسمان دارند، كه ملاحظه آن ها از لحاظ نگرش درون ديني به مسئله هيئت و دين، بسيار مهم است. از اين رو، برخي از آن ها را بررسي مي كنيم:
انحراف اُموي ريشه تفكّر وهّابي
بسم اللَّه الرحمن الرحيم
«الحمد للَّه ربّ العالمين وصلّى اللَّه على سيّدنا محمّد وآله الطاهرين ولعنة اللَّه على أعدائهم أجمعين».
«قال اللَّه الحكيم في محكم كتابه أعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم»
)يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ وَابْتَغُواْ إِلَيهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُواْ فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ((1).
اى كسانى كه ايمان آوردهايد! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهيزيد و وسيلهاى براى تقرّب به او بجوييد و در راه او جهاد كنيدباشد كه رستگار شويد
قرآن و حيات برزخى مردگان:
بر اساس آيات قرآن كريم، موت به معناى نابودى و انعدام نيست، بلكه انتقال از منزلى به منزل ديگر است. انسانها پس از مرگ داراى حيات برزخى هستند. براى تأييد اين مطلب آيات فراوانى در قرآن كريم وجود دارد كه به برخى از آنها اشاره مىنماييم.