1- چه عواملی سبب تغییر ارزشها در خانواده طی یک نسل میشوند به نحوی که مادر از حجاب کامل برخوردار است اما فرزند دختر پایبندی به این امر ندارد.. و یا در مورد تغییراتی که در زمینه نحوه آشنایی در ازدواج بین یک نسل اتفاق میافتد؟
2- والدین برای انتقال صحیح ارزشها باید چه راهکارهایی را در پیش گیرند؟
حجه الاسلام محمد رضا کدخدایی کارشناس خانواده به عوامل ایجاد فاصله ارزشی بین نسلها اشاره و در پاسخ به این سئوالات می گوید:
عوامل فاصله ارزشی بین نسلها
جامعهشناسان و روانشناسان بیشتر از گروههای دیگر علمی به این پدیده پرداختهاند. نظریههای مختلف جامعهشناختی ابزار تبیین و تحلیل این پدیده خصوصا در دوران مدرن را در اختیار قرار میدهد. «شکاف نسلی» مهمترین کلیدواژه و سازه مفهومی جامعهشناسان برای تبیین این مشکل اجتماعی است. علاقمندان میتوانند با استفاده از این کلید واژه از تبیینهای جامعهشناختی این موضوع در مقالات پرشماری که در فضای مجازی قابل دسترسی است، مطلع شوند. فی الجمله مدرنیسم، صنعتیشدن و عرفیشدن مهمترین عوامل کلان این پدیده از نظر جامعهشناسان است. جامعه شناسان با نظریههای ناظر بر مدرنیته، صنعتی شدن و عرفی شدن در صدد توصیف، تبیین و تحلیل این پدیده اجتماعی هستند. روانشناسان و روانشناسان اجتماعی نیز با بررسی مولفههای رفتاری، عاطفی، هیجانی و شناختی در فضای روانی فرد به واکاوی این موضوع پرداختهاند.
پاسخ مبناییتر این مشکل را میتوان در فلسفه اخلاق و تبیینهای ارشادی دینی جستجو کرد. اگر ارزش را به «آنچه برای رسیدن به اهداف مطلوبیت دارد» تعریف کنیم، دو عامل اصلی به تغییر ارزشها در فرد و نسل منجر میشود: 1- تغییر در اهداف (کمیت، کیفیت و سلسله مراتب اهداف) 2- تغییر در راه و روشهای رسیدن به اهداف. هرچقدر سرعت تغییر در هرکدام از این دو عامل یا هردو عامل بیشتر باشد، سرعت تغییرات ارزشی بین دو نسل یا شکاف ارزشی بین نسلها هم بیشتر و سریعتر خواهد بود.
اگر بخواهیم این مطلب را بر ارزشی مثل حجاب که در پرسش آمده تطبیق دهیم دارای ابعاد گسترده و پیچیدهای خواهد بود که از طاقت این مصاحبه خارج خواهد بود. اجازه بدهید یکی از ابعاد این مطلب را بر مثال حجاب تطبیق دهیم. به عنوان مثال اشتغال در گذشته و حال از اهداف بانوان بوده است. لکن نوع، کیفیت و میزان اهمیت این هدف نسبت به اهداف دیگر در گذشته و حال تفاوت چشمگیری داشته است. در گذشته اشتغال بانوان اغلب در فضای خانه و خانواده و در نقشهایی مثل آشپزی، خیاطی، بافندگی و خانهداری و در فضاهای عمدتا تک جنسیتی مطرح بود. حضور موثر بانوان در عرصههای مختلط اجتماعی کم و تقید به حجاب کامل در این فضا کار سختی تلقی نمیشد. لکن در حال حاضر اشتغال درآمدزای اجتماعی یکی اهداف مهم بانوان است که مستلزم روابط متکثر و حضور فراگیر در فضاهای مختلط جنسیتی است. بیشک سختی تقید به حجاب کاملی که نسلهای گذشته به آن پایبند بودند (چادر مشکی، چارقد، روبند) سخت خواهد بود. از این رو نسل حاضر آمادگی بیشتری خواهد داشت به دیدگاههایی که تساهل بیشتری در کمیت و کیفیت حجاب شرعی به خرج میدهند، گرایش پیدا کند یا حتی در صورت لزوم از این ارزش دینی دست برداشت و ارزشهایی را که با اهداف دنیوی تعارض کمتری دارد یا در مسیر اهداف دنیوی است منطبق شود.
نقش والدین در انتقال صحیح ارزشها
نهادهای اجتماعی مثل دین، آموزش و پرورش، اقتصاد، حقوق، سیاست، رسانه و … هرکدام نقش مهمی در کیفیت و شیوه انتقال ارزشها به نسلهای بعدی موثرند. لکن شاید بتوان ادعا کرد که خانواده و خصوصا والدین این ظرفیت را دارند که به طور موثرتری زمینهساز انتقال صحیح ارزشها به نسل بعد باشند. با توجه به متون دینی مهمترین مراحل رشد شخصیت کودک در هفت سال اول و دوم است. نقش والدین در این دو مرحله بسیار پررنگ و حتی از نظر برخی نظریه های تربیتی و روانشناختی بیبدیل است. امام علی علیه السلام می فرمایند: ولدک ریحانتک سبعا و خادمک سبعا ثم عدوک او صدیقک؛ فرزند تو در هفت سال اول گل خوشبوی توست و در هفت سال دوم در خدمت توست لکن بعد از آن یا دشمن توست یا دوستت.
بستگی دارد در این دو مرحله از رشد شخصیت چگونه با این گل خوشبو و مطیع برخورد کنیم. دغدغه و مسئولیت پذیری کامل والدین نسبت به آموزش و تربیت دینی فرزند در این دو مرحله بسیار مهم است. والدین نه تنها بایستی خودشان به طور کامل و باورمند به آموزهها، ارزشها و مناسک دینی پایبند باشند بلکه لازم است خودشان مباشرتا به امر تربیت فرزند متعهد باشند و این امر را به نهادهای دیگر اجتماعی تفویض نکنند.
والسلام