عزت مداری در مکتب حسینی و مهدوی

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

عزت، کرامت، شرافت و متانت، گل واژه هایی هستند که به انسان روحیه صلابت، مقاومت و شکست ناپذیری می بخشند و انسان را در مسیر اعتلا و تعالی روح مدد می رسانند و او را از حضیض پستی و زبونی به اوج شوکت و سربلندی رهنمون می سازند . در پرتو همین مفاهیم عالی، انسان به گونه ای تربیت می شود که در برابر حوادث و رخدادهای روزگار، تن به ذلت و خواری نمی دهد .
انسان عزت خواه و کرامت طلب، باید عزت و سربلندی را از پایگاه اصلی اش; یعنی خداوند جستجو کند; چنانکه قرآن کریم می فرماید:
«من کان یرید العزة فلله العزة جمیعا» ; (1)
«هر کس عزت می خواهد، همه عزت از آن خداست .»
خداوند چنین عزت و کرامتی را به دوستدارانش می بخشد و آنان را ارجمند و سترگ می سازد .
خدای عزیز می فرماید:
«ولله العزة ولرسوله وللمؤمنین; (2) «و عزت از آن خدا، پیامبر او و مؤمنان است .»
امام حسین علیه السلام در همین راستا در دعای عرفه می گویند:
«یا من خص نفسه بالسمو والرفعة، فاولیاؤه بعزه یعتزون; (3) ای آنکه ذات خود را به علو مقام و رفعت مخصوص گردانید، پس دوستدارانش به عزت او عزیز می شوند .»
اگر عزت و رفعت از ناحیه غیر خدا طلب شود، عزت صرفا ظاهری و دروغین خواهد بود و طبق فرمایش حضرت علی علیه السلام، انسان را به سوی هلاکت سوق می دهد:
«من اعتز بغیرالله اهلکه العز; (4)
هر که عزت را از غیر خدا طلب کند، آن عزت او را هلاک گرداند .»

روزشمار رویدادهای محرم

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

روز دوم
1 . امام حسین علیه السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجری به کربلا وارد شد . (1) عالم بزرگوار «سید بن طاووس » نقل کرده است که: امام علیه السلام چون به کربلا رسید، پرسید: نام این سرزمین چیست؟ همینکه نام کربلا را شنید فرمود: این مکان جای فرود آمدن ما و محل ریختن خون ما و جایگاه قبور ماست . این خبر را جدم رسول خدا صلی الله علیه و آله به من داده است . (2)
2 . در این روز «حر بن یزید ریاحی » ضمن نامه ای «عبیدالله بن زیاد» را از ورود امام علیه السلام به کربلا آگاه نمود . (3)
3 . در این روز امام علیه السلام به اهل کوفه نامه ای نوشت و گروهی از بزرگان کوفه – که مورد اعتماد حضرت بودند – را از حضور خود در کربلا آگاه کرد . حضرت نامه را به «قیس بن مسهر» دادند تا عازم کوفه شود . (4) اما ستمگران پلید این سفیر جوانمرد امام علیه السلام را دستگیر کرده و به شهادت رساندند . زمانی که خبر شهادت قیس به امام علیه السلام رسید، حضرت گریست و اشک بر گونه مبارکش جاری شد و فرمود:
«اللهم اجعل لنا ولشیعتنا عندک منزلا کریما واجمع بیننا وبینهم فی مستقر من رحمتک، انک علی کل شیی ء قدیر;
خداوندا! برای ما و شیعیان ما در نزد خود قرارگاه والایی قرار ده و ما را با آنان در جایگاهی از رحمت خود جمع کن، که تو بر انجام هر کاری توانایی .» (5)

عزادای چه نتایجی به دنبال دارد

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

اهمیت سوگواری
سوگواری برای عزیز از دست رفته، طبیعی بشر است و برخاسته از مهر و محبت، ولی اگر فرد از دست رفته، شهید، یا بزرگ باشد و در راه خدا جانبازی کرده باشد، عزایش گذشته از مهر، رنگ حیاتی و صبغه الهی دارد. عزای شهید مایه تکامل و موجب زنده نگه داشتن شهادت است.
اگر عزاداری پیشوای شهیدان نبود، کسی امروز امام حسین علیه السلام را نمی شناخت، راه حسین گم شده بود، و بشریت از هدایتهای اهل بیت علیهم السلام بی بهره و محروم بود.
اگر سوگواری امام حسین علیه السلام نبود، کسی امروز یزید و راه یزیدیان را نمی شناخت و سعادت بشری تأمین نمی شد. حسین شهید و شهادت حسینی، رهبر اجتماع بشری است، در همه زمانها و همه مکانها.
سوگواری برای شهید، نفرت طبیعی را به سوی ظالم و ستمگر برمی انگیزد، و ناله ها و اشکها، سندهای زنده ظلم ظالمان می باشند.
سوگواری شهید، در پرورش اجتماع و آموزش مردم، تأثیر کلی دارد و عزای او، هدفش را احیا می کند.
عاطفه بشری مهم ترین محرک بشر است؛ اگر به سوی خیر رهنما گردد بشر را خوشبخت و اگر به سوی شرّ رهنما شود، بشر را بدبخت می کند.
دعوت اشک، با زبان نیست، با قلم و یا رسانه نیست، دعوت اشک، دعوت با دل است. و دلربایی در تبلیغ، مؤثرترین حربه است. و این ابزار تنها به دست راهروان حسینی است.
بی جهت نیست که برای عزاداری اجر جزیل منظور شده است و سیره پیامبر صلی الله علیه و آله و معصومان علیهم السلام گردیده است.

الگوهای مثبت در کربلا2

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

الگوهای مثبت (زنان)
یکی از ویژگی های مهم عاشورا، حضور جدی زنان و مشارکت عینی و عملی آنان در این قیام جاویدان است. اگر برنامه جامع امام حسین علیه السلام را از مدینه تا مدینه ارزیابی کنیم، به دو مسیر از مدینه تا کربلا و از کربلا تا مدینه تقسیم می شود. مسیر اول را حسینیان با «شهادت » و مسیر دوم را زینبیان با «استقامت » به انجام رساندند.
شرکت زنان در کربلا از آن جهت که جایگاه رفیع این گروه را در تحولات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به نمایش می گذارد، بسیار چشمگیر است. زنان سترگی چون زینب، ام کلثوم، رباب، عاتکه و… که همپای مردان زیباترین جلوه های ایثار را در طول تاریخ به نمایش گذاشتند و الگوی اهل ایمان شدند. اینک به بعضی از آنان اشاره می کنیم:
زینب کبری علیها السلام، الگوی صابران
او فرزند علی علیه السلام و فاطمه علیها السلام است و مقامی بس والا دارد. القابی همچون «عقیله بنی هاشم » ، «عارفه » ، «عالمه » ، «کامله » و «عابده » نشانگر شخصیت الهی این بانوی بزرگ است.
او از جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله پدرش امیرالمؤمنین علیه السلام و مادرش فاطمه زهرا علیها السلام حدیث روایت کرده و بانویی است دارای قوت قلب، فصاحت زبان، شجاعت و…
زینب کبری علیها السلام همواره مورد احترام امام حسین علیه السلام بود و از آغاز تا انجام قیام عاشورا همراه آن حضرت مسؤولیت سرپرستی اهل بیت علیهم السلام، بانوان و کودکان را به عهده داشت و در کنار امام سجاد علیه السلام پرچم پیام رسانی خون شهدا را در دست داشت.

الگوهای منفی در کربلا

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

در قسمت پیشین یادآور شدیم که قرآن کریم علاوه بر ارائه ملاک های ایمان و کفر و حق و باطل نمونه هایی از انسان های مؤمن و کافر را به عنوان الگو معرفی می کند و به آن ها عینیت خارجی می بخشد. امام حسین علیه السلام نیز به گونه ای در قیام خود حرکت کرد که ملاک واقعی حق و باطل گردید. به این معنا که هر کس در اندیشه با او هماهنگ و در قیام با او همراه باشد، در جبهه حق قرار می گیرد و الا در راه باطل قدم بر می دارد. از این جهت نمونه هایی را از افراد منفی در کربلا بازمی شناسیم.
یزید بن معاویه: الگوی امیران فاسد
او با زمینه سازی هایی که پدرش کرده بود، بر مسند خلافت نشست. معاویه که مسیر امامت و خلافت مسلمین را رنگی سلطنتی داده بود، با نصب فرزندش این فرهنگ خطرناک و سنت سیئه را میان امت اسلام تثبیت کرد. او در زمان امام حسن علیه السلام برای یزید مخفیانه بیعت می گرفت اما پس از شهادت آن حضرت کار خود را علنی کرد.
معاویه اواخر عمر خود نسبت به آینده نگران بود. زیرا می دانست عده ای از جمله امام حسین علیه السلام با خلافت یزید خالفت خواهند کرد. اگرچه او با تطمیع و تهدید، گروه های مختلفی از مردم را با خود همراه کرده بود، همواره نسبت به بنی هاشم مدارا می کرد. و از طریق نامه سعی می کرد امام را متقاعد سازد، اما سالار شهیدان بدون هیچ مسامحه ای با قاطعیت تمام، جواب های کوبنده ای به وی می داد و از جنایات و قتل و غارت های معاویه پرده برمی داشت.
در پاسخ به یکی از نامه ها، امام علیه السلام نقشه پلید معاویه را در نصب یزید چنین بیان می کند:
«سپس پسرت را جانشین خود کرده ای که جوانی شراب خوار و سگ باز است. پس به امانتت خیانت کرده ای و امت را به دست نابودی سپرده ای. چگونه بر امت محمد صلی الله علیه و آله کسی را می گماری که مسکر می نوشد. در حالی که شراب خوار از فاسقان و اشرار است. در صورتی که چنین کسی نمی تواند نسبت به درهمی امانت داری کند، چگونه می تواند بر امت اسلام امین باشد؟» (1)

عباس ابن علی علیه السلام

پنجشنبه - 29 نوامبر 2012

حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام در روز چهارم شعبان سال 26 ه . ق (1) در مدینه منوره دیده به جهان گشود .

پدر بزرگوارش علی بن ابی طالب قنداقه او را در بغل گرفت و پس از خواندن اذان در گوش راست و اقامه در گوش چپ، نام او را عباس گذارد .

مادر بافضیلتش فاطمه معروف به «ام البنین » دختر حزام بن خالد کلابی بود . (2)

واژه «عباس » از نظر لغوی به معنای «بسیار ترش رو» است . و یا به معنای شیری که شیران دیگر از او فرار کنند . (3) انتخاب این نام نشان دهنده توان، قدرت، شجاعت و صلابت آن بزرگوار است . لذا مورخان نوشته اند «سماه امیرالمومنین علیه السلام بالعباس لعلمه بشجاعته وسطوته و صولته وعبوسته فی قتال الاعداء وفی مقابلة الخصماء; علی علیه السلام او را به این خاطر عباس نامید که به شجاعت، قدرت، صلابت و شهامت او در جنگ با دشمنان و در رویارویی با جنگجویان آگاهی داشت .» (4)

گاهی هم حضرت امیر علیه السلام قنداقه عباس را می گرفت، آستین او را بالا می زد و بازوانش را می بوسید و گریه می کرد و می فرمود: «دستهای او در راه یاری برادرش حسین قطع می شود .» (5)

تصحیح چند اشتباه تاریخی رجال شناسان درباره شهیدان کربلا

دوشنبه - 26 نوامبر 2012

تاریخ، آینه ای روشن برای دریافت برخی حقایق است و در علم رجال و تراجم نیز بسیار کاربرد دارد. بدون تکیه و استناد به تاریخ نمی توان ترجمه افراد را آن گونه که هست به دست آورد. در این مقاله به بررسی برخی از افرادی- به اشتباه- که ادعا شده است در شمار شهیدان کربلا می باشند پرداخته و در پایان به این نتیجه می رسیم که برخی از کتب رجالی، دشمن امام حسین(ع) یا اهل بیت(ع) را در شمار شهدای کربلا آورده اند از این رو، باید یک بازنگری جامع و دقیق درباره تاریخ معصومان علیهم السلام و به طور ویژه درباره داستان کربلا انجام پذیرد.

مقدمه

تاریخ، تنها منبع دسترسی به حوادث و رویدادهای گذشته می باشد که برای دستیابی به حقیقت، بسیار کارگشاست و در باز کردن گره های کور نقش بسیار موثری ایفا می کند. علم رجال نیز با تکیه بر تاریخ، در شناخت و وثاقت و ضعف و شرح حال افراد توان برطرف کردن و جداکردن سره از ناسره را عهده دار است. رجال شناسان با مراجعه به متون تاریخی معتبر در شناخت راویان بسیار بهره برده و می برند.

وحی

جمعه - 16 نوامبر 2012

وحی در واقع نوعی برقراری رابطه میان ملا اعلی و ماده سفلی است و از همین رو این پرسش مطرح شده است كه چگونه این رابطه برقرار می شود، در حالی كه سنخیت (همتایی و تناسب) بین رابط و مربوط شرط است؟ به علاوه صعود و نزول و مقابله مستلزم تحیز (جهت داشتن) است، حال آن كه جهان ورای ماده دارای تجرد محض (عاری از صفات جسمانی) است.
برخی روشن فكران غرب زده كه به اصطلاح گرایش دینی پیدا كرده اند، با نگاهی نو به پدیده وحی می گویند: آن چه پیامبران با نام وحی عرضه كرده اند، انعكاس افكار درونی آنان است پیامبران مردانی خیراندیش و اصلاح طلب بوده اند كه خیراندیشی درونشان به صورت وحی و گاه به صورت ملك تجسم یافته و گمان برده اند كه از جای گاهی دیگر بر آنان الهام شده است و بدین سبب برخی نادرستی ها كه در گفته ها و نوشته های آنان یافت می شود، بدیهی و طبیعی است ، زیرا ساختار فكری و اندیشه چنین مردانی مولود محیط و جو حاكم بر افكار و عقایدمردم آن زمان است از همین رو در گفتارشان برخی باورهای زمان خویش راآورده اند كه سپس نادرستی آن ثابت شده است وگرنه، خداوند اعلی و اشرف از آن است كه نادرستی هایی در سخنش یافت شود[1].
ارائه این گونه تفسیر از جای گاه پیامبران الهی در واقع انكار نبوت است، و گویای این است كه ارائه كنندگان این تفاسیر یا پیامبران را افرادی ساده لوح فرض كرده اندكه واقعیت را از تخیلات تشخیص نداده اند، یا آنان را حیله گر و دروغ گوپنداشته انددر حالی كه درستی و صداقت، بزرگی و جلالت شان انبیا بر همگان روشن است این روشن فكران دچار دو اشتباه شده اند:

ریشه قرآنى عزادارى بر سیدالشهدا

جمعه - 16 نوامبر 2012

معنا و مفهوم عزادارى
عزادارى مفهوم روشنى دارد، عزادارى یعنى در سوگ کسى اندوهگین بودن و ناله و زارى کردن و عزادار کسى است که غصّه دار و اندوهگین است. براى تبیین موضوع چند محور را مورد بررسى قرار مى دهیم:

1 مبانى مشروعیت اصل عزادارى بر اموات.

2 عزادارى بر سید الشهداء و ریشه هاى قرآنى و حدیثى آن.

3 نقش مجالس عزادارى.

4 تاریخچه مخالفت با عزادارى سالار شهیدان.
مبانى مشروعیت عزادارى

اسلام مکتب فطرت است، مکتب فطرى نمى تواند با عزادارى مخالف باشد زیرا حزن و اندوه به هنگام از دست دادن عزیزان امرى است که فطرت انسانى با آن سرشته است هرگز ممکن نیست که دین جهانى گریه و اندوه را در از دست دادن عزیزان تا وقتى که موجب خشم و غضب خداوند نشده تحریم کند.
پیامبر اکرم(ص) خود در عزاى عزیزان مى گریسته و هم دستور به گریستن مى داده است.

فضیلت و برکات تسبیحات حضرت‌فاطمه(س)

جمعه - 16 نوامبر 2012

در ذیل این آیه، محمّد بن مسلم از امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: «تَسْبِیحُ فاطِمَةَعلیهاالسلام مِنْ ذِکرِ اللَّهِ الْکثِیرِ الَّذِى قال اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ «فَاذْکرُونِى أَذْکرْکمْ»؛ 3 تسبیح فاطمه علیهاالسلام از [اقسام ] ذکر بسیار است که خدا [به آن دستور داده و] فرموده است که به یاد من باشید تا به یاد شما باشم. »
ازاین حدیث چنین استنباط مى شود که تسبیح حضرت فاطمه زهراعلیهاالسلام، مصداقى از ذکر کثیر خدا است. شاید منظور این باشد که گفتن تسبیح فاطمه علیهاالسلام اگر همراه با توجّه قلبى باشد، مصداق ذکر کثیر است.
در حدیثى از امام صادق علیه السلام چنین روایت شده است: «مَنْ باتَ عَلى تَسْبِیحِ فاطِمَةَعلیهاالسلام کانَ مِنَ «الذَّاکرِینَ اللَّهَ کثِیراً وَالذَّاکراتِ»؛ 4 کسى که با تسبیح فاطمه علیهاالسلام بخوابد، از [مصادیق این آیه شریفه که مى فرماید:] «مردان و زنانى که خدا را فراوان یاد مى کنند» مى باشد. »
4. قرآن کریم مى فرماید: «یأَیهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا اذْکرُوا اللَّهَ ذِکرًا کثِیرًا وَ سَبِّحُوهُ بُکرَةً وَ أَصِیلاً »؛ 5 «اى کسانى که ایمان آورده اید! خدا را بسیار یاد کنید، و صبح و شام او را تسبیح گویید. »
امام باقرعلیه السلام روایت کرده است که فرمود: «تَسْبِیحُ فاطِمَةَعلیهاالسلام مِنْ ذِکرِ اللَّهِ الْکثِیرِ الَّذِى قال اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ «فَاذْکرُونِى أَذْکرْکمْ»؛ تسبیح فاطمه علیهاالسلام از [اقسام ] ذکر بسیار است که خدا [به آن دستور داده و] فرموده است که به یاد من باشید تا به یاد شما باشم »
اسماعیل بن عمار مى گوید: به امام صادق علیه السلام عرض کردم که حدّ و اندازه ذکر کثیر (ذکر بسیار) که خداوند در قرآن فرموده است، چقدر است؟

راهنمای تفسیر موضوعی- عفو بخشش

جمعه - 16 نوامبر 2012

1- بقره/173، 182، 185، 225، 2672- نحل/106، 1193- نساء/16، 22، 27-28، 98-994- مائده/3، 93، 985- انعام/54-55، 119-1456- آل عمران/28، 1597- نور/4-5، 338- مزمل/209- اعراف/19910- هود/1111- زمر/5312- نجم/3213- تغابن/14

راهنمای تفسیر موضوعی -وضو

جمعه - 16 نوامبر 2012

1- نساء/43 2- مائده/6-7