با توجه به اینکه مردم می‌دانستند پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله امام علی علیه السلام را برای جانشینی خود انتخاب کرده، چرا حضرت علی علیه السلام را رها کردند و یار و یاور دیگر خلفاء شدند؟

جمعه - 30 نوامبر 2012

پاسخ:
1. وجود هوای نفس
صرف دانستن غصب ولایت از طرف خلفاء نمی‌تواند مردم را از خلفاء دور کند؛ زیرا خیلی وقتها انسان می‌داند که تکلیف و راه و روش رسیدن به معبود چیست، اما در عین حال به تکلیفش عمل نمی‌کند یا اینکه می‌داند شایستگی فلان سمت و مقام را ندارد و لیاقت و شایستگی از آن دیگری است، ولی با ده¬ها حیله و تزویر و … حق او را غصب می‌کند؛ چنان که خود خلفاء می‌دانستند که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در روز غدیر حضرت علی علیه السلام را برای جانشینی خود معرفی کرده است و تبریکات عمر را در قالب واژه‌ «بخّ بخّ لک یا علی …»[1] ضبط کرده‌اند یا اینکه عمر در بارة بیعت با ابابکر می‌گوید: «بیعت با ابابکر کاری بی‌رویه و اتفاقی و بدون تدبیر بود … پس هر کس این اشتباه را بکند، او را بکشید!»[2] ولی با این حال منصب و مقام خلافت را از او گرفتند.
بنابراین، به همان دلیلی که خلفاء حق علی علیه السلام را غصب کردند، با آنکه می‌دانستند خلافت حق علی علیه السلام است، بعضی از مردم هم با اینکه می‌دانستند خلفاء غاصب حق علی علیه السلام می‌باشند، در زیر بیرق غاصبان رفتند.
ابو حامد محمد بن محمد غزالی از علماء بزرگ اهل سنت می‌نویسد: «همه اجماع و اتفاق بر متن حدیث دارند که در خطبة روز غدیرخم، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: هر کس من مولا و آقای او هستم، بعد از من علی مولی و آقای اوست. عمر فوری مبادرت به تظاهر کرد و تبریکات لازمه را در ضمن بخّ بخّ لک یا علی تقدیم کرد. پس نفس اماره بر آنان غلبه کرد و حب ریاست و جاه‌طلبی عواطف و مزایای انسانیت را از آنها سلب کرد و در سقیفه به خلیفه تراشی پرداختند و جام شراب هوای نفسانی را نوشیدند و به قهقرا برگشتند، قرآن را پشت سر انداختند و احکام و سنت پیامبر را ملعبة خود کردند.»
بعد اشاره می‌کند به جریان مخالفت کردن عمر از آوردن قلم و کاغذ برای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که نشان می‌دهد آنهایی که بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله با فرمایش آن حضرت مخالفت کردند، کار تازه‌ای نکردند.
در زمان خود پیامبر صلی الله علیه و آله هم مخالفتها کرده بودند، مثل: مخالفت از حضور در لشکر اسامه و … سپس غزالی می‌نویسد: «دین را به دنیا فروختند و چه زشت معامله‌ای کردند… .»[3]
2. عدالت خواهی علی علیه السلام
بسیاری از مردم تحمل عدالت و عدالت خواهی علی علیه السلام را نداشتند؛ چرا که عدة زیادی از آنها رشد یافته در جامعه تبعیضی بودند و می‌دانستند با حاکمیت علی علیه السلام راه منافع نامشروع آنها بسته خواهد شد.
در احتجاج طبرسی آمده است: «… امام علی علیه السلام فرمود: حالا که اقرار کردید و گفتار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برای شما آشکار شد، از خدای یکتا بپرهیزید! … حق را به اهل آن رد کنید و پیرو سنت پیامبر شوید! … پس خلافت را به کسی که شایسته آن است بسپارید که حق اوست… .

بشریت حق دارد به امام علی علیه السلام بنارذ

جمعه - 30 نوامبر 2012

روز 24 ذی الحجه یکی از زیباترین خاطرات را در فرهنگ شیعه به یاد می آورد؛ روزی که امیرمؤمنان علی علیه السلام با ایثار انگشتر خویش در حال نماز به یک نیازمند، گوی سبقت را از مسلمانان حاضر در مسجد ربود و شایسته تجلیل و تقدیر حضرت حق قرار گرفت و به دریافت مدال آیه ولایت از سوی پیک وحی مفتخر گردید.
عبداللّه بن عباس ماجرا را این گونه روایت کرده است:
روزی در کنار چاه زمزم نشسته بودم و برای مردم از پیامبر صلی الله علیه و آله حدیث نقل می کردم. در آن حال، ابوذر غفاری به نزد ما آمد و با صدای رسایی گفت: ای مردم! من از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیدم که فرمود: «عَلِیٌّ قائِدُ الْبَرَرَةِ وَقاتِلُ الْکَفَرَةِ مَنْصُورٌ مَنْ نَصَرَهُ مَخُذُولٌ مَنْ خَذَلَهُ؛ علی علیه السلام رهبر نیکوکاران است و کشنده کافران. هر کس او را یاری کند، یاری خواهد شد و هر کس به او اهانت کند، خوار خواهد گشت.»
آن گاه ابوذر سخنانش را چنین ادامه داد: ای مردم! روزی از روزها با رسول خدا صلی الله علیه و آله در مسجد نماز ظهر را خواندم. بعد از نماز، نیازمندی بلند شد و از مردم یاری خواست، کسی به او چیزی نداد. او دستانش را به سوی آسمان بلند کرد و عرضه داشت: خدایا! تو خود گواه باش در مسجد رسول اللّه صلی الله علیه و آله از مسلمانان یاری خواستم، امّا کسی به من پاسخ مثبت نداد. در این موقع، علی علیه السلام در گوشه ای از مسجد در حالِ رکوعِ نماز بود که با انگشت کوچکِ دست خود که انگشتری در آن بود به سائل اشاره کرد و سائل نزدیک آمد و انگشتر را از دست آن حضرت بیرون آورد. رسول خدا صلی الله علیه و آله که در حال نماز شاهد این ماجرا بود، وقتی نمازش را تمام کرد، رو به سوی آسمان نمود و عرضه داشت: خداوندا! برادرم موسی از تو درخواست نمود که: پروردگارا! به من سعه صدر عنایت کن و کارهایم را سهل و آسان نما و گره از زبانم بگشا و سخنانم را روان و راحت گردان! و همچنین موسی علیه السلام تقاضا کرد که: خدایا! برادرم هارون را وزیر و یاور من قرار بده! و به وسیله برادرم مرا نیرومند گردان و او را در کارهایم شریک فرما!
آن گاه پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: خداوندا! من نیز محمد پیامبر و برگزیده تو هستم. خدایا! از تو درخواست می کنم که سینه ام را گشاده گردانی و کارهایم را آسان کنی و از میان خانواده ام، علی را به عنوان وزیر و پشتیبان من قرار دهی!
ابوذر در ادامه گفت: هنوز دعای پیامبر صلی الله علیه و آله تمام نشده بود که حضرت جبرئیل نازل شد و گفت: یا محمد! بخوان! پیامبر صلی الله علیه و آله پرسید: چه بخوانم؟ گفت بخوان: «اِنَّما وَلِیُّکُمُ اللّه ُ وَرَسُولُهُ وَالَّذینَ ءامَنُوا الَّذینَ یُقیمُونَ الصَّلوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکوةَ وَهُمْ راکِعُونَ»؛(1) «همانا رهبر و سرپرست شما خداست و رسول او و کسانی که ایمان آورده اند؛ آنان که نماز اقامه می کنند و در حال رکوع زکات می پردازند.»(2)

برترین امتیازامیرمؤمنان علیه السلام عبادت وبندگی اوست

جمعه - 30 نوامبر 2012

از برترین امتیازات امیرمؤمنان علیه السلام که تمام صفات برتر او به نحوی از آن سرچشمه می گیرد، عبادت و بندگی اوست. او عابد شب و شیر دلاور روز بود که هرگز از عبادت و بندگی خدا خسته نشد. او در مرکز عبادت، یعنی کعبه به دنیا آمد و در حال نماز، در محراب عبادت مجروح گشت و با آن جراحت به شهادت رسید.
و در حال شهادت نیز جملات نماز را بر زبان داشت که «ماتَ عَلِیٌّ وَ الصَّلوةُ بَیْنَ شَفَتَیْهِ؛ علی از دنیا رفت در حالی که نماز بین دو لبش بود.» با این حال، علی علیه السلام اهل سیاست و حکومت، مَرد رَزْم و جهاد، و اهل اجتماع و مردم داری بود. این گونه نبود که عبادت، او را از مسئولیتهای اجتماعی و خانوادگی باز دارد. عبادت او با همه امور زندگی پیوند داشت، بر عکس عده ای که در طول تاریخ اهل عبادت و ریاضت بوده اند، ولی بریده از اجتماع و زندگی و خانواده به سر می بردند.
ضروری می نماید که نگاهی به ویژگیهای عبادت مولا داشته باشیم تا راهنمایی باشد برای جامعه اسلامی، مخصوصا تشیع و آنهایی که می خواهند عبادت را همراه با مسئولیتهای دیگر داشته باشند.
الف. اهمیت عبادت و بندگی از دیدگاه علی علیه السلام
در فرهنگ قرآن و روایات، عبادت از اهمیت والایی برخوردار است تا آنجا که هدف خلقت انسان و جن عبادت و بندگی دانسته شده است.(1) در روایات، از جمله کلمات امیر عابدان، علی علیه السلام تعبیرات زیبایی درباره عبادت آمده است که به نمونه هایی اشاره می شود:
1. محبوب خدا: امام علی علیه السلام فرمود: «اِذا اَحَبَّ اللّهُ عَبْدا اَلْهَمَهُ حُسْنَ الْعِبادَةِ؛(2) هر گاه خداوند بنده ای را دوست بدارد، خوب عبادت کردن را به او الهام می کند.»
2. قرب الهی: امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: «ما تَقَرَّبَ مُتَقَرِّبٌ بِمِثْلِ عِبادَةِ اللّه؛(3) نزدیک نشده است نزدیک شونده ای [به خداوند متعال] به [وسیله ای] مانند عبادت خداوند.»
3. فضیلت بزرگان: بزرگی به مال و حسب و نسب نیست، بلکه «فَضیلَةُ السّادَةِ حُسْنُ الْعِبادَةِ؛(4)برتری سروران (و بزرگان) نیکو عبادت نمودن است.»
5. حُرّ واقعی: آزاد واقعی کسی است که از بند هوس رسته و به بندگی مولای حقیقی در آمده است. امام علی علیه السلام فرمود: «مَنْ قامَ بِشَرائِطِ الْعُبُودیَّةِ اُهِّلَ لِلْعِتْقِ؛(5)هر کس به شرائط بندگی قیام کند، اهلیّت (و سزاواری) آزادگی یافته است.»
ب. ویژگیهای عبادت علی علیه السلام
جامعیّت اوصاف علی علیه السلام در جامعیّت عبادت او نهفته است. اگر آن حضرت تمامی آنچه را که خوبان عالم دارند، داراست، بخاطر آن است که عبادت او تمام اوصاف بایسته و شایسته عبادات را در خود فراهم آورده و برخوردار است که به نمونه هایی اشاره می شود.

امیرمؤمنان علی علیه السلام جامع اوصاف انسان کامل

جمعه - 30 نوامبر 2012

حضرت امیر مؤمنان علی علیه السلام در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل در کعبه دیده به جهان گشود . مادرش فاطمه بنت اسد، زنی که سخت مورد احترام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود، و پدرش عمران، معروف به ابوطالب حامی بزرگوار رسول خدا بود .
مادرش فاطمه می گوید: وقتی از خانه خدا خارج شدم «هتف بی هاتف یا فاطمة سمیه علیا فهو علی والله الاعلی یقول: انی شققت اسمه من اسمی و ادبته بادبی و وقفته علی غامض علمی و هوالذی یکسر الاصنام فی بیتی و هوالذی یؤذن فوق ظهر بیتی و یقدسنی و یمجدنی فطوبی لمن احبه و اطاعه و ویل لمن ابغضه (1) ;
هاتفی [از غیب] مرا ندا داد: ای فاطمه! [این نوزاد را] به نام علی نام گذاری کن . پس او علی است و خدای اعلی می گوید: به راستی، اسم او را از اسم خودم جداساختم، و او را به ادب خود، ادب نمودم و او را بر پیچیدگیهای علم خود آگاه ساختم و او کسی است که بتها را در خانه من خواهد شکست و بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقدیس و تمجید خواهد نمود . پس خوش به حال کسی که او را دوست بداردو اطاعتش کند و وای بر کسی که او را دشمن بدارد .»
سرانجام در بیست و یکم ماه مبارک رمضان 40 هجری در شهر بی وفای کوفه به شهادت رسید و شبانه و مخفیانه در نجف اشرف به خاک سپرده شد، و عزیزانش در تاریکی شب، بدن پاک پدر را زیر خاک پنهان نمودند .

علی مرد نامتناهی
بدون هیچ تعارفی درباره علی علیه السلام سخن گفتن و اوصاف او را بیان نمودن، کاری است بس مشکل، پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله فرمود: «لو ان الریاض اقلام والبحر مداد والجن حساب والانس کتاب ما احصوا فضائل علی بن ابی طالب (2) ; اگر همه درختان باغها قلم شوند، و تمام دریاها مرکب و جوهر، و جنها حسابگر و انسانها نویسنده گردند، نمی توانند فضایل علی علیه السلام را شماره کنند»
کتاب فضل تو را آب بحر کافی نیست
که تر کنم سر انگشت و صفحه بشمارم
همچنین آن حضرت فرمود: «خداوند برای برادرم علی علیه السلام فضایلی قرار داده که از شماره بیرون است . هر کس یکی از فضایل او را بیان و بدان معترف باشد، خداوند گناهان گذشته و آینده اش را خواهد بخشید و کسی که فضیلتی را از او بنویسد تا وقتی که از آن نوشته اثری باقی است فرشته ها برایش طلب آمرزش می کنند و آنکه به فضایل علی علیه السلام گوش بسپارد، خداوند گناهانی را که به وسیله گوش دادن مرتکب شده، می بخشد . هر کس به نوشته ای در فضیلت علی علیه السلام نگاه کند، گناهانی را که به وسیله چشم انجام داده است، مورد آمرزش قرار خواهد داد .» (3)

زندگی امام علی علیه السلام

جمعه - 30 نوامبر 2012

کمال شریعت
شریعت اسلام که از حضرت آدم تا حضرت نبی خاتم صلی الله علیه و آله بر پیامبران الهی علیهم السلام نازل شده تا آن را به مردم ابلاغ کنند، در عصر نبی خاتم صلی الله علیه و آله و بعد از تعیین علی بن ابی طالب علیه السلام در حجة الوداع و در غدیر خم کامل شد. «الیوم اکملتُ لکم دینکم و اتممتُ علیکم نعمتی و رضیتُ لکم الاسلام دینا؛(1) امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین شما پذیرفتم.»
پرورش یافته پیامبر صلی الله علیه و آله
حضرت علی علیه السلام از سلاله اسماعیل و فرزند ابوطالب است و از لحاظ حسب، پرورش یافته خاتم الانبیاء بوده است. وی در زمان پیامبر خاتم صلی الله علیه و آله ، چون سایه برای او بود. به خواست خداوند، علی علیه السلام در دامان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله پرورش یافت.
حضرت ابوطالب همانند پدرانش حاجیان و زائران خانه خدا را مهمانی می کرد. او و اجدادش دو کار انجام می دادند:
1- در مکه جز چاه زمزم چاه دیگری نبود. آن ها در طول سال آب می کشیدند و در حوض های چرمی که در راه حجاج قرار داشت ـ می ریختند و در موسم حج مقداری مویز نیز در آن ها می ریختند و مردم را سیراب می کردند.
2- گاهی شترانی را در راه حجاج ذبح می کردند تا حجاج آن ها را بریان کرده از آن تناول کنند.
از آنجا که در آمد اهل مکه از تجارت بود، هاشم به فرزندانش آموخته بود که برای تجارت در تابستان به ایران و شام بروند و در زمستان به یمن و آفریقا سفر کنند. ابوطالب دو سال نتوانست تجارت کند و به همین دلیل فقیر شد. در این زمان قحطی شدیدی در مکه پیش آمد؛ به حدی که مردم به صورت خانوادگی از مکه بیرون می رفتند تا اعضای هر خانوار که می میرند توسط بقیه اعضای خانواده دفن شوند. در این شرایط از بنی هاشم دو تن از موقعیت خوبی برخوردار بودند: یکی پیامبر اسلام که به واسطه ازدواج با حضرت خدیجه علیهاالسلام ثروتمند شده بود و دیگری عباس عموی پیامبر صلی الله علیه و آله که او نیز از دارایی برخوردار بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله نزد عموی خود، عباس، آمد و از او خواست تا با کمک یکدیگر از نان خورهای ابوطالب بکاهند. هر دو نزد ابوطالب رفتند و گفتند: «ما حاضریم هر کدام از فرزندانت را که صلاح بدانی نزد خود ببریم. ابوطالب گفت: «لو ترکتم لی عقیلاً فاصنعوا ماشئتم؛اگر عقیل را برای من بگذارید [مانعی نداردو] هر چه خواستید انجام دهید.»
از این عبارت معلوم می شود که عقیل بزرگ و کارآمد بوده است. عباس، جعفر را و پیامبر اکرم، علی علیه السلام را با خود بردند(2)

امیر المؤمنین علیه السلام با بزرگانی از مهاجرین و انصاربه مناظره می نشیند

جمعه - 30 نوامبر 2012

در این مناظره، علی علیه السلام ضمن بیان گوشه ای از صفات والای خویش به بیان حقانیت خلافت خود پرداخته و ادله مشهور مخالفین را پاسخ می گویند. در پی نوشت ها در مواردی که احساس می شد نیازمند توضیح است، ضمن توضیح مختصر، منابع معتبر شیعه و سنی جهت مطالعه بیشتر معرفی گردیده است. امید آنکه این مختصر گامی مفید جهت آشنایی با شخصیت والای مولای متقیان بوده و برای مبلغان ارجمند در تبیین حقایق مفید باشد.
مجلس تفاخر
ابان از سلیم بن قیس نقل می کند که گفت:(1)
کردند و گفتند:
چرا سخن نمی گویید؟
همه فضایل به برکت رسول الله صلی الله علیه و آله
هر کدام از دو گروه فضیلتی را گفتند و به حق هم گفتند، و من از شما ای گروه قریش و انصار سؤال می کنم؟ به خاطر چه کسی خداوند این فضایل را به شما عنایت فرمود؟ آیا به خاطر خودتان و قبایل و خانواده هایتان بود و یا به خاطر غیر شما؟
خداوند به خاطر پیامبر صلی الله علیه و آله و خاندان او این فضایل را به ما عطا فرمود، و بر ما منت نهاد، نه به خاطر خود و قبایل و خاندانمان.
راست گفتید.
خلقت نور پیامبر و اهل بیت علیهم السلام قبل از خلقت آدم
آیا اقرار می کنید آنچه از خیر دنیا و آخرت که بدان دست یافته اید فقط (به واسطه) ما اهل بیت بوده نه از شما؟ و آیا می دانید که پسر عمویم رسول الله صلی الله علیه و آله فرمود: «چهارده هزار سال قبل از خلقت آدم، من و اهل بیتم نوری بودیم در پیشگاه پروردگار، وقتی خداوند آدم را خلق کرد، آن نور را در صلب او قرار داد و او را به زمین فرستاد. سپس خداوند همچنان ما را از صلب های با شرافت، به رحم های پاک و از رحم های پاک به اصلاب با شرافت بین پدران و مادران منتقل نمود… .»
آری قطعا این را از پیامبر صلی الله علیه و آله شنیده ایم.
سد اواب بجز باب علی علیه السلام
آیا اقرار می کنید که پیامبر صلی الله علیه و آله هر دری به جز درب خانه مرا به مسجد مسدود کرد؟ آن گاه بعضی در این رابطه سخنانی گفتند و پیامبر اکرم فرمودند: من در خانه های شما را نبستم، و در خانه ای را باز نگذاشتم، بلکه خداوند به من دستور بستن در خانه های شما و باز گذاشتن در خانه او را داد.

موانع نهی از منکر از منظر امام علی علیه السلام

جمعه - 30 نوامبر 2012

اقدام به امور ناپسند و منکرات به خاطر تصور منافع و مزیت هایی است که شخص یا نهادی مدنی دارد. از این رو ایستادن در مقابل اعمال و برنامه های آنان به قصد بازداری از منکرات و خلاف ها، در تعارض مستقیم با منافع متصوره یا تخیلی آنان قرار دارد و ممکن است مخاطبان را به واکنش جهت دفاع از منافع و به تبع آن توجیه کردار خود وادار سازد. از سوی دیگر شهروندان مکلف به اعمال امر به معروف و نهی از منکر نیز به دلایل متعدد مانند احساس ضرر و … این فریضه را ترک می کنندو سرانجام با متروک ماندن امر به معروف و نهی از منکر، آموزه های دینی به مرور از متن جامعه دینی رخت بر می بندد. در این مقاله به مناسبت 21 رمضان سال روز شهادت امام علی علیه السلام به بازخوانی علل مهجور ماندن این فریضه از دیدگاه امام علی علیه السلام می نشینیم.
1 – جو سازی و جو زدگی
علاقمندان به اجرای اعمال خلاف و ناپسند، با هر انگیزه ای که باشد، در صدد فضاسازی برمی آیند تا پوششی امن برای خلافکاری های خود بیابند، از مزاحمت وجدان عمومی در امان باشند، زمینه پذیرش اعمال و کردار خود را فراهم آورند و هرگونه اقدام و تلاش آمران به معروف و ناهیان از منکر را خنثی و یا به حداقل کاربرد برسانند.
فرآیند طبیعی پدیده جوسازی نیز جوزدگی است که معمولا توده های عمومی را گرفتار و مشغول می سازد و آنان را به سکوت عملی وا می دارد. لذا آنان از ترس رسوایی، تمسخر، ملامت و … در مقابل منکرات و ترک واجبات سکوت می کنند.
امام علی علیه السلام آمران و ناهیان را به هوشیاری در مقابل این پدیده ناپیدا و در عین حال مخرب فرا می خواند. از جمله در سفارشی به امام حسن علیه السلام می فرماید:
«و امر بالمعروف تکن من اهله و انکر المنکر بیدک و لسانک و باین من فعله بجهدک و جاهد فی الله حق جهاده و لا تاخذک فی الله لومة لائم و خض الغمرات للحق حیث کان و تفقه فی الدین و عود نفسک التصبر علی المکروه; (1)
امر به معروف کن تا اهل آن شوی و با دست و زبان در نهی از منکر بکوش و با سعی تمام از هر کسی که به آن دست زند، فاصله بگیر، در راه خدا چنان جهاد کن که شایسته اوست و مبادا در این راه از جوسازی و ملامت گران تاثیرپذیری و برای حق هر جا که لازم بود در موج های خطر فرو برو. شناخت خود را از دین ژرفتر کن و مقاومت در برابر ناملایمات را خوی خویش ساز.»
امام در این سخن علاوه بر هشدار دادن پیرامون تاثیرپذیری از فضاسازی و جوزدگی ها، به موضوع شناخت معروف ها و منکرها، پایداری در برابر عکس العمل ها و در نهایت پناه به خداوند اشاره می کند و در حقیقت ابزارهای مبارزه با این پدیده شوم را یادآور می شود و طبیعی است در عصر ما که این پدیده به مراتب پیچیده تر شده و متخصصین و مهندسان روان شناسی و جامعه شناسی به شیوه ای تخصصی وظیفه دستکاری افکار عمومی، قلب حقایق، واژگون سازی باورها و … را بر عهده گرفته اند و طبق منافع قدرتمندان، باورها و ارزش های جوامع را جابه جا می کنند، شهروندان جامعه دینی، نهادهای نگاهبان و مبلغان وظیفه ای حساس تر و ظریف تر بر دوش دارند.

دوستی و محبت اهل بیت (علیهم السلام) از دیدگاه امام علی (علیه السلام)

جمعه - 30 نوامبر 2012

ضرورت دوستی خاندان رسالت
عشق به اهل بیت علیهم السلام زمینه ساز عشق به خداوند است و دوست داشتن اهل بیت پیامبر صلی الله علیه و آله مهر ورزیدن به ارزش های والای الهی می باشد.
رسیدن به قله رفیع کمالات معنوی و انسانی بدون دوستی اولیاء الهی ممکن نیست و پذیرش اعمال و زحمات یک مسلمان در گرو محبت و ولایت اهل بیت علیهم السلام می باشد. امام علی علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل می کنند:
«لا تزول قدما عبد یوم القیامة حتی یسال عن اربع … و عن حبنا اهل البیت; (1)
در روز قیامت هیچ بنده ای قدم برنمی دارد مگر اینکه از چهار چیز سؤال می شود … [که چهارمین سؤال ]از دوستی ما اهل یت خواهد بود.»
براین اساس تقرب به خداوند و رسیدن به سعادت دنیا و آخرت با عشق و دوستی آل پیامبر صلی الله علیه و آله عجین شده است.
مهرورزی به دیگران یک نیاز محبت اهل بیت علیهم السلام از دیدگاه علی علیه السلام
فطری است، اما چه زیباست که انسان در بذل محبت، خوبان و برترین ها را برگزیند و اهل بیت علیهم السلام مظهر خوبی ها و کمالاتند، چنانکه علی علیه السلام فرمود:
«هیچ کس را در کمالات و صفات زیبای انسانی با آل محمد صلی الله علیه و آله نمی شود مقایسه کرد، دیگران که پرورده نعمت هدایت اهل بیت پیامبرند، هیچ گاه با آنان برابر نخواهند بود.»
عواطف پاک و اظهار عشق و علاقه نسبت به معصومین علیهم السلام و خاندان پاک پیامبر صلی الله علیه و آله عامل ثبات قدم در راه دین و دینداری است و عشق و محبت خالصانه به اهل بیت علیهم السلام انسان را در برابر گناه و فساد بیمه می کند.
بهترین نوع ارتباط با پیشوایان معصوم علیهم السلام همان محبت و مودت می باشد که یک رابطه قلبی و درونی است و خداوند متعال هم در قرآن کریم به چنین ارتباطی دعوت کرده و می فرماید «قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی »; (2) «بگو: من بر انجام امر رسالت، از شما مزدی نمی خواهم مگر دوستی و محبت درباره نزدیکانم.»
در زیارت امین الله نیز می خوانیم: «خداوندا! دل و جان مرا شیفته اولیای برگزیده ات قرار ده و مرا در زمین و آسمانت محبوب گردان.» (3)

چرا ولادت علی علیه السلام در درون کعبه واقع شد؟

جمعه - 30 نوامبر 2012

در سیزدهم رجب سال 30 عام الفیل، حادثه بس عجیبی رخ داد که هرگز در تاریخ بشریت سابقه نداشته و بعد از آن نیز تکرار نشده است، و آن حادثه، به دنیا آمدن نوزادی است در درون خانه کعبه که به نام علی علیه السلام اسم گذاری شد.
مادر وی فاطمه، دختر اسد فرزند هاشم است که جزء نخستین زنانی شمرده می شود که به پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ایمان آورد و پیش از بعثت از آیین ابراهیم پیروی می کرد. همین فاطمه زنی است که سخت مورد احترام پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده است.
پدر این طفل، عمران معروف به ابوطالب، حامی بزرگوار رسول خدا صلی الله علیه و آله بود.
مدرک حادثه
به دنیا آمدن امیرمؤمنان، علی علیه السلام در درون خانه خدا فضیلتی است که محدّثان شیعه و دانشمندان علم انساب آن را در کتابهای خود نقل کرده اند و در میان دانشمندان اهل تسنن گروه زیادی به این حقیقت، تصریح و آن را یک فضیلت بی نظیر خوانده اند که به نمونه هایی اشاره می شود:
1. محمد مالکی می گوید: «وُلِدَ بِمکَّةَ الْمُشَرّفَةَ داخِلَ بَیْتِ الْحَرامِ فی یَوْمِ الْجُمعَةِ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِاللّه ِ رَجَبِ سَنَةِ ثَلاثینَ مِنْ عامِ الْفیلِ… وَلَمْ یُولَدْ فِی الْبَیْتِ الْحَرامِ قَبْلَهُ اَحَدٌ سِواهُ، وَهِیَ فَضیلَةٌ خَصَّهُ اللّه تَعالی بِها اِجْلالاً لَهُ وَاِعْلاءً لَمَرْتَبَتِهِ وَاِظْهارا لِکَرامَتِهِ؛(1) علی در داخل خانه خدا در مکه، روز جمعه سیزدهم ماه خدا، رجب سال سی از عام الفیل به دنیا آمد… قبل از او کسی در داخل خانه خدا به دنیا نیامده بود و این ولادت فضیلتی است که خدای بلند مرتبه علی علیه السلام را به آن اختصاص داده است، برای تجلیل او و بالا بردن مرتبه او و آشکار نمودن کرامت و بزرگواری او».
2. حاکم نیشابوری می گوید: «ولادت علی در داخل کعبه به طور تواتر به ما رسیده است.»(2)
تاکنون کسی به این فضیلت دست نیافته است.»(3)
(4)
زمینه داریم که به یکی از آنها اشاره می شود:
سعید بن جبیر از یزید بن قعنب نقل نموده که من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزّی در مقابل خانه خدا نشسته بودیم که ناگهان فاطمه دختر اسد مادر امیرالمؤمنین که نه ماهه باردار بود و درد زایمان او را گرفته بود، ظاهر شد، «فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِکَ وَبِما جاءَ مِنْ عِنْدِکَ مِنْ رُسُلٍ وَکُتُبٍ، وَاِنّی مُصَدّقَةٌ بِکَلامِ جَدّی اِبْراهِیْمَ الخَلیلِ، وَاِنّهُ بَنی الْبَیْتَ العَتیقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَیْتَ وَبِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا یَسَّرْتَ عَلَیَّ وِلادَتی؛(5) پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند، ایمان دارم و سخن جدّم ابراهیم خلیل را تصدیق می کنم؛ او که این خانه عتیق را بنا کرد. پس به حق آن کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم دارم، ولادت این کودک را بر من آسان فرما!»

عوامل گمراهی های سیاسی از نگاه امیرالمؤمنین علیه السلام

جمعه - 30 نوامبر 2012

هدایت و راهیابی برای طی کردن مسیری که انسان را به سعادت برساند، به طور فطری در انسان وجود دارد . در کنار این امر فطری عوامل زیادی وجود دارد که می تواند مایه گمراهی او گردد . حضرت امیر علیه السلام به مناسبت های گوناگون عوامل گمراهی انسان ها را بیان کرده است . شناخت این عوامل برای افراد با ایمان و هوشیار، مایه تکامل و سبب استواری مبانی دینی و اخلاقی می گردند .
در این نوشته برآنیم تا از منظر برترین مرزبان هدایت، عوامل تهدید کننده هدایت جامعه را بیان کنیم .
1- هوای نفس
غرایز و احساسات مایه بقاء زندگی انسانند به طوری که اگر از زندگی انسان حذف گردند، انسان به نابودی کشیده می شود . با این حال باید توجه داشت که اگر این غرایز تعدیل نشوند و حد و مرزی برای آن ها مشخص نگردد، و انسان بازیچه غرایز سیری ناپذیر خویش قرار گیرد، بسوی نابودی قدم برمی دارد . در حقیقت هوی و هوس همان غرایز و احساسات حیوانی است که اگر از طریق معقولی محدود گردد، مایه بقاء زندگی انسان است و اگر لجام گسیخته گردد انسانیت انسان را نابود می کند . از دیدگاه امیرالمؤمنین علیه السلام تنها وسیله ای که می تواند هوای نفس را مهار کند، «تقوای الهی » است . علی علیه السلام درباره این عامل گمراهی و راه نجات از آن می فرمایند:
«اوصیکم بتقوی الله الذی اعذر بما انذر واحتج بما نهج وحذرکم عدوا نفذ فی الصدور خفیا ونفث فی الآذان نجیا فاضل واردی، ووعد فمنی وزین سیئات الجرائم وهون موبقات العظائم حتی اذا استدرج قرینته، واستغلق رهینته، انکر ما زین واستعظم ما هون وحذر ما امن (1) ; توصیه می کنم شما را به تقوا و پرهیز از خدایی که با انذار خود راه عذر را [بر شما ] مسدود ساخته و با دلیل روشن حجت را تمام کرده و شما را بر حذر داشته از دشمنی که مخفیانه در سینه های شما راه می یابد و آهسته در گوش ها می دمد، گمراه و پست می سازد و نوید می دهد و انسان رابه خواهش وا می دارد، گناهان و جرایم زشت را نیکو جلوه می دهد و گناهان بزرگ را سبک می شمرد تا به تدریج پیروان خود را فریب داده، در سعادت رابه روی گروندگان خود می بندد، زیبا را زشت نشان می دهد، آسان را مشکل و ایمنی را ترسناک جلوه می دهد .»
امام علیه السلام در توصیه به مهار کردن نفس سرکش فرمودند: امرؤ الجم نفسه بلجامها، وزمها بزمامها، فامسکها بلجامها عن معاصی الله، وقادها بزمامها الی طاعة الله (2) ; انسان باید نفس سرکش خود را زمام کند و آن را در اختیار گرفته، از گناهان نگاه دارد و زمان آن را به سوی اطاعت خداوند بکشاند .»

رمزهای موفقیت از نگاه امام علی علیه السلام (1)

جمعه - 30 نوامبر 2012

انسان موجودی کمال جو است که برای رسیدن به این کمال همه امکانات در اختیار او قرار گرفته است . «وسخر لکم ما فی السموات وما فی الارض جمیعا منه » (1) ; «و آنچه در آسمانها و زمین است همه را از سوی خودش مسخر شما ساخت .»
بی شک در اختیار گرفتن همه امکانات بدان جهت است که انسان مراتب کمال را بصورت صعودی طی کند و بیش از پیش به موفقیتهایی چه در ابعاد مادی و چه معنوی دست یابد .
برای رسیدن به اهداف و خواسته های مورد نظر و چشیدن طعم شیرین موفقیت، شرایط و عواملی لازم است تا در سایه بکار بستن آنها، بهتر بتوان به آن اهداف دست یافت . در این نوشتار از عواملی سخن می گوییم که از منظر امام علی علیه السلام ما را در رسیدن به موفقیت کمک می کند .
1 . توفیق الهی
هر انسانی در انجام کارها، نیازمند عنایت و توفیق از جانب خداوند عالمیان است و تا لطف الهی شامل حال او نشود، موفق به انجام کارها نخواهد شد و هر کوششی بدون توفیق الهی صورت گیرد، سودی نخواهد داشت . حضرت علی علیه السلام فرمودند: «لا ینفع اجتهاد بغیر توفیق; (2) کوششی که با توفیق همراه نباشد سودی ندارد .»
از سوی دیگر هر کسی برای رسیدن به هدف و آرزوی خود نیازمند راهنماست، تا در طول مسیر او را همراهی کند . توفیق الهی بهترین راهبری است که انسان را به سوی خوبیها و کارهای خدا پسندانه رهبری می کند . به فرمایش حضرت علی علیه السلام: «لا قائد خیر من التوفیق; (3) راهنمایی بهتر از توفیق وجود ندارد .»
سفرای الهی نیز خود را بی نیاز از توفیق الهی نمی دانستند و در همه حال از خدای منان خواهان آن بودند . قرآن کریم از قول حضرت شعیب علیه السلام می فرماید: «وما توفیقی الا بالله » (4) ; «توفیق من جز به خدا نیست .» امیرمؤمنان علی علیه السلام نیز در پاسخ به نامه ای به معاویه فرمودند: «وما توفیقی الا بالله (5) ; توفیق من جز به خدا نیست .»
البته داشتن توفیق الهی نیازمند تلاش و کوشش است و تا تلاشی صورت نگیرد، خواستن توفیق الهی نه تنها پسندیده نیست، بلکه نوعی خویشتن را به سخره گرفتن است، چنان که حضرت رضا علیه السلام فرمودند: «من سال الله التوفیق ولم یجتهد فقد استهزء بنفسه; (6) کسی که از خداوند توفیق را مسئلت نماید، ولی کوشش نکند، خود را به تمسخر گرفته است .»

چهل حدیث درباره حضرت زهرا علیها السلام

جمعه - 30 نوامبر 2012

ارزش شناخت فاطمه علیها السلام
1 . امام صادق علیه السلام می فرمایند:
«… فمن عرف فاطمة حق معرفتها فقد ادرک لیلة القدر; (1) هر کس به شناخت حقیقی فاطمه علیها السلام دست یابد، بی گمان شب قدر را درک کرده است .»
آثار محبت به فاطمه علیها السلام
2 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«من احب فاطمة ابنتی فهو فی الجنة معی ومن ابغضها فهو فی النار; (2) هر کس فاطمه علیها السلام دخترم را دوست بدارد، در بهشت با من است، و هر کس با او دشمنی ورزد، در آتش [دوزخ] است .»
اطاعت از فاطمه علیها السلام
3 . امام باقر علیه السلام می فرمایند:
«… ولقد کانت – علیها السلام – مفروضة الطاعة علی جمیع من خلق الله من الجن والانس والطیر والوحش والانبیاء والملائکة … ; (3) اطاعت از فاطمه علیها السلام بر تمامی آفریدگان خدا از جن و آدمیان و پرندگان و وحوش و پیامبران و فرشتگان واجب است .»
دستورهای فاطمه علیها السلام
4 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«… یا علی انفذ لما امرتک به فاطمة فقد امرتها باشیاء امر بها جبرئیل علیه السلام … ; (4) ای علی! آنچه را فاطمه علیها السلام بدان امر می کند، انجام ده; زیرا من چیزهایی را به او امر کرده ام که جبرئیل علیه السلام به آنها امر کرده است .»
خلقت فاطمه علیها السلام
5 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«ان فاطمة خلقت حوریة فی صورة انسیة … ; (5) بی شک فاطمه علیها السلام حوریه ای است که به صورت انسان آفریده شده است .»
چرا نام فاطمه علیها السلام
6 . پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند:
«انی سمیت ابنتی فاطمة لان الله عزوجل فطمها وفطم من احبها من النار; (6) من نام دخترم را فاطمه علیها السلام گذاشتم; زیرا خدای – عزوجل – فاطمه علیها السلام و هر کس که او را دوست دارد، از آتش دوزخ دور نگه داشته است .»