تغسیل و آب ریختن اسماء بنت عمیس
و قالت اسماء: اوصت الی فاطمهع ان لا یغسلها اذا ماتت الا انا و علی ع ،فاعنت علیا علی غسلها
اسماء میگوید: فاطمه(ع) به من وصیت فرمود که او را فقط من و علی (ع) غسل دهیم پس من امیرالمومنین(ع) را در غسل دادن فاطمه(ع) کمک کردم.
منابع شیعه:
1- بحارالانوار 43/184-186 (علامه مجلسی م .1110)
2- بیت الاحزان (ط.فدک قم) /196(شیخ عباس قمی م/1359)
سئل ابوعبدالله (ع) عن فاطمه(ع) من غسلها؟ فقال : غسلها امیرالمومنین(ع) لانها کانت صدیقه لم یکن لیغسلها الا صدیق…
از امام صادق(ع) سوال شد که حضرت فاطمه (ع) را چه کسی غسل داد؟ حضرت فرمودند: فاطمه(ع) را امیرمومنان(ع) غسل دادند،زیرا که فاطمه،صدیقه بود و صدیقه را فقط صدیق باید غسل دهد.
منابع شیعه:
1- مناقب ابن شهر آشوب3/364(ابن شهر آشوب م.588)
2- بحارالانوار43/184(علامه مجلسی م.1110)
3- مستدرک الوسائل 2/185(میرزای نوری)
… فکشف علی (ع): عن وجها فاذا برقعه عند راسها فنظر فیها فاذا فیها: بسم الله الرحمن الرحیم
هذا ما اوصت به فاطمه بیت رسول الله (ص) و هی تشهد ان الا اله الا الله و ان محمد عبده و رسوله و ان الجنه حق والنار حق و ان الساعه آتیه لا ریب فیها و ان الله یبعث من فی القبور ی اعلی انا فاطمه بنت محمد زوجنی الله منک لاکون لک فی الدنیا والاخره انت اولی بی من غیری حنطنی و غسلنی و کفنی باللیل و صل علی وادفنی باللیل و لا تعلم احدا و استودعک الله و اقرء علی ولدی السلام الی یوم القیامه.
… پس حضرت علی (ع) جامه را از روی صورت حضرت فاطمه (ع) کنار زد رقعهای را دید که در آن نوشته شده بود:
به نام خداوند بخشنده مهربان،این (وصیتنامهای ) است که فاطمه دختر رسول خدا (ص) به آن وصیت نموده است ،و او گواهی میدهد که الهی جز الله نیست و اینکه محمد(ص) بنده و فرستاده او است،و اینکه بهشت حق است و دوزخ حق است و رستاخیز فرا میرسد و هیچ شکی در ان نیست و خداوند آنان را که در قبول هستند بر میانگیزد.ای علی (ع)!من فاطمه دخت محمد(ص) هستم خداوند مرا به تزویج تو درآوده تا آنکه در دنیا و آخرت همسر تو باشم. تو از دیگران به من سزاوارتری،مرا شب حنوط کن و غسل بده و شبانه کفن کن و بر من نماز بگزار و شب مرا به خاک بسپار و هیچ کس را باخبر مکن!و تو را به خدا میسپارم و سلام مرا به فرزندانم تا روز قیامت برسان.
منابع شیعه:
1- بحارالانوار43/214 (علامة مجلسی م.1110)
2-بیت الاحزان (ط. فدک قم) /195(شیخ عباس قمی م.1359)
قال رسول الله (صلی الله علیه و آله) « امّا ابنتی فاطمه فإنّها سیّده نساء العالمین من الاوّلین و الآخرین و هی بضعه منّی و هی نور عینی و هی ثمره فؤدای و هی روحی التی بین جنبّی و هی الحوراء الانسیّه » پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند: اما دخترم فاطمه پس […]
پس از انتخابات ریاست جمهوری واکنشها به نتیجه انتخابات در میان نیروها و گروههای جریان اصولگرایی بسیار متفاوت و متنوع بوده است. برخی به تحلیل “چرایی” حاصل از نتیجه انتخابات مشغول شدند و برخی دست به کار شدند تا در کابینه بعدی سهمی هر چند ناچیز به دست آورند و گروهی هر چند اندک اما با رسانههای بسیار هم مشغول به تخریب علامه مصباح یزدی شدند که چرا در مقطع انتخابات با ایشان و کاندیدای مورد نظرشان همراهی نکرده و قس علی هذا…
اما در میان این تخریبها و بی مهریهای بخشی از جریان اصولگرایی که پیشتر خود علامه آن را پیش بینی کرده بود، واکنش علامه بزرگوار مصباح یزدی به این فضا بسیار جای تامل دارد.
علامه این روزها با آغاز ماه مبارک رمضان در درس اخلاق خود به مبحث «صبر» پرداخته و «صبر» را از زوایای مختلف مورد کنکاش قرار داده است. این که ایشان در این مقطع مفهوم شناسی و تئوریزه کردن «صبر» را وجهه همت خود قرار داده اند، بدان معناست که علامه نسخه این روزهای رفتار سیاسی اصولگرایی را در عمل به این مفهوم جستجو میکنند. ایشان در درس اخلاق خود «صبر» را اینگونه تعریف میکنند:
“با توجه به کاربردهای «صبر» در قرآن کریم، روایات شریفه و کتب اخلاقی میتوانیم آن را به مقاومت در مقابل عامل درونی مثل شهوت یا غضب، یا بیرونی مثل مصیبتها و بلایا که انسان را به راه نادرستی سوق میدهد، تفسیر کنیم. بر این اساس نزدیکترین مفهوم به «صبر» مفهوم مقاومت و پایداری است.”
این شهر تاریخی، مذهبی و معنوی از آغاز ظهور دین اسلام مورد توجه قرار گرفته و به خاطر امتیازها و ویژگیهایی که داشته، از همان صدر اسلام به عنوان سومین شهر مقدس مسلمانان بعد از مکه و مدینه به حساب می آمده است. به همین جهت در این نوشتار به جایگاه و اهمیت این سرزمین الهی و مامن پیامبران آسمانی از منظر اسلام به نظاره می نشینیم.
1- لزوم ايستادگي و مقابله مسلمانان جهان با اسرائيل
براي من يك مطلب به شكل معماست و آن اين است كه همه دول اسلاميه و ملت هاي اسلام مي دانند كه درد چيست ، مي دانند كه دستهاي اجانب در بين است كه اينها را متفرق از هم بكند ، مي بيند كه با اين تفرقه ها ضعف و نابودي نصيب آنها مي شود ، مي بينند كه دولت پوشالي اسرائيل در مقابل اسرائيل ايستاده كه اگر مسلمين مجتمع بودند هر كدام يك سطل آب به اسرائيل مي ريختند او را سيل مي برد ، معذالك در مقابل او زبون هستند ، معما اينست كه با اين كه اينها را مي دانند، چرا به علاج قطعي كه ان اتحاد و اتفاق است روي نمي آورند؟ چرا توطئه هايي كه استعمارگرها براي تضعيف آنها به كار مي برند، آنها توطئه ها را خنثي نمي كنند؟ آيا اين معما چه وقت بايد حل شود ؟ و پيش كي بايد حل بشود؟ اين توطئه ها را كي بايد خنثي كند غير از دولت هاي اسلام و ملت هاي مسلمين ؟ اين معمايي است كه شما اگر جوابي داريد و حل كرديد ، اين معما را به ما هم تذكر بدهيد.
ديار فلسطين، محل ظهور و موطن و مزار حضرت موسى (ع) و زادگاه حضرت عيسى و نخستين قبله گاه مسلمين، همواره كانون توجه و احترام مذاهب بزرگ دنيا و همه ملل جهان است. مسلمانان همواره اكثريت مطلق جمعيت فلسطين را دارا بودند و قرنها در سايه حكومت مسلمين، همه مذاهب و فرق در همزيستى كامل زندگى كردند اما از هنگامى كه با دسايس استعمارى، تسلط انحصارى صهيونيزم و ناديده گرفته حقوق اكثريتساكنان آن ديار آغاز شد، به پايگاه استعمار در منطقه و كانون تهديد و تفرقه در منطقه حساس خاورميانه تبديل گرديد
این بیانات نشان می دهد که دولت نهم و دهم اگر اشکالات و خطاهایی داشت، اما منحرف نبود بلکه ارزش های انقلاب اسلامی را مطرح و برجسته کرد و در محافل داخلی و بین المللی به آنها افتخار نمود و هم چنين، پرکارترین و خدوم ترین دولت نسبت به همه دوره های گذشته بود:
نکته ای که از این دست روایات بر می آید این است که اگر انسان در مسیر صراط مستقیم حرکت کند و آلوده دنیا نشود به حقایق عالم ماده پی می برد.آنجاست که چشم و گوش انسان باز می شود و صدای موجودات را می شنود که می گویند:
ما سمیعیم و بصیریم و هُشیم با شما نامحرمان ما خامُشیم