پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم وتفهیم سخن با مثال:

پنجشنبه - 9 فوریه 2012

 
از شیوه هایى که بر جاذبه سخن مى افزاید و مخاطب را به شنیدن بیشتر ترغیب مى کند، بهره گیرى از تمثیلات و تشبیهات مرتبط با موضوع است. قرآن کریم در این زمینه مى فرماید: «وَ تِلْکَ الْأَمْثالُ نَضْرِبُها لِلنّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُونَ»؛ «و این مَثَلها را براى مردم مى زنیم، باشد که آنان بیندیشند.» آرایش سخن به مثلهاى کوتاه، دل نشین و مفید مى تواند کلام را تا عمق جان مخاطب نفوذپذیر سازد و گاهى اوقات یک عبارت به جا از ضرب المثلها و یا تشبیهات، موضوع را آن چنان به ذهن مستمع القاء مى کند که هرگز تا آخر عمرش آن را فراموش نخواهد کرد. شیوه استفاده از مثل در حقیقت به عنوان کوتاه ترین راه براى یک سخنران محسوب مى شود. نزدیک کردن هدف گوینده به ذهن شنونده، همگانى کردن مسائل، حسى و عینى کردن موضوعات عقلى و ساکت کردن مخالفانِ معاند، از دیگر امتیازات تمثیل است.

مهم ترین شاخصه هاى یک مَثَل، کوتاهى لفظ، استحکام معنى و زیبایى و لطافت مفهوم آن است که در بلاغت و فصاحت یک خطابه تأثیر مى گذارد ؛ به گونه اى که حتى على علیه السلام در میان اشعار، مثل را بهترین شعر مى داند و مى فرماید: «خَیْرُ الشِّعْرِ مَا کَانَ مَثَلاً؛ بهترین شعر آن است که مَثَل باشد.»به عنوان نمونه، امیر مؤمنان على علیه السلام براى فهماندن تأثیر داروها بر تن انسان این گونه مَثل مى زند: «شُرْبُ الدَّوَاءِ لِلْجَسَدِ کَالصَّابوُنِ لِلثَّوْبِ یُنَقِّیهِ وَلَکِنْ یُخْلِقُهُ؛ خوردن دارو براى بدن انسان همانند استفاده از صابون براى شستن چرکهاى لباس است که لباس را تمیز و پاک مى کند، اما آن را فرسوده و ضعیف مى گرداند.» در این باره، شیوه تبلیغى رسول خدا صلى الله علیه و آله در بهره گیرى از تمثیل و تشبیهات ملموس بهترین الگوى ماست. به این جهت، در این نوشتار نمونه هایى از مَثَلهاى نبوى صلى الله علیه و آله را به خوانندگان گرامى و مبلّغان ارجمند تقدیم مى کنیم تا سر نخى باشد که با توسل به آن حضرت از آنها بهره گیرند.

عبادت و بندگى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله وسلم:

پنجشنبه - 9 فوریه 2012

انبیا بندگان خالص
در کوى عشق، شوکت شاهى نمى خرنداقرار بندگى کن و اظهار چاکرى
از منظر قرآن، مقام عبودیت، بارزترین ویژگى پیامبران الهى است که خداوند متعال با این امتیاز، از آن گرامیان ناممى برد. در سوره «ص» درباره حضرت داوود علیه السلام مى فرماید: «وَ اذْکُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الاْءَیْدِ إِنَّهُوآ أَوَّابٌ »؛ «و به خاطر بیاور، بندهما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه کننده بود.»
و مقام عبودیت ایوب علیه السلام را این چنین توصیف مى کند: «وَ اذْکُرْ عَبْدَنَآ أَیُّوبَ إِذْ نَادَى رَبَّهُوآ أَنِّى مَسَّنِىَ الشَّیْطَـنُ بِنُصْبٍوَ عَذَابٍ »؛ «و به خاطر بیاور بنده ما ایّوب را، هنگامى که پروردگارش را خوانده و گفت: پروردگارا! شیطان مرا به رنج وعذاب افکنده است.»
علاوه بر مقام عبودیت انبیاى بزرگ الهى که کلام وحى آن را بزرگ ترین امتیاز براى ایشان مى شمارد؛ پیامبر گرامىاسلام را با صفت بنده بودن معرفى مى کند. اکنون دو نمونه از این آیات را مى خوانیم:
1. «تَبَارَکَ الَّذِى نَزَّلَ الْفُرْقَانَ عَلَى عَبْدِهِى لِیَکُونَ لِلْعَــلَمِینَ نَذِیرًا »؛ «با برکت است خداوندى که قرآن را بر بنده اش نازل کردتا بیم دهنده جهانیان باشد.»
2. «فَاَوْحى اِلى عَبْدِهِ ما اَوْحى»؛ «خداوند آنچه را وحى کردنى بود، [در معراج [به بنده اش وحى کرد.»
آرى، مهم ترین ویژگى رسول اکرم صلى الله علیه و آله که قرآن بر آن تأکید دارد؛ مقام عبودیت و بندگى مطلق آن حضرت است کهمناجاتها، دعاها و شب زنده داریهاى او، نمود و جلوه اى از این ویژگى است.
با این اوصاف، خداوند متعال، باز هم رسول گرامى اسلام را به عبادت و بندگى خالص ترغیب و تشویق مى کند ومى فرماید: «إِنَّـآ أَنزَلْنَآ إِلَیْکَ الْکِتَـبَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَّهُ الدِّینَ »؛ «ما این کتاب را به حقّ بر تو نازل کردیم. پس خدا راعبادت کن در حالى که دین خود را براى او خالص مى گردانى.»

خزیمة بن ثابت، صحابی پیامبر صلى الله علیه و آله وسلم وشیعه علی علیه السلام

پنجشنبه - 9 فوریه 2012

آن چنان مهر توام در دل و جان جاى گرفتکه اگر سر برود از دل و از جان نرود
گر رود از پى خوبان دل من معذور استدرد دارد چه کند کز پى درمان نرود
یکى از شیوه هاى کار آمد براى آشنایى با آموزه هاى مکتب حضرت محمد صلى الله علیه و آله ، شناختن اصحاب خاص و یاران راستین آن گرامى است. این قلم سعى دارد در ضمن سلسله نوشتارهایى به این مهم بپردازد. در این مرحله، یکى از یاران صدیق و خادمان راستین اسلامى و مروّج معارف وحیانى قرآن و اهل بیت علیهم السلام را به مخاطبان گرانقدر معرفى مى کنیم، به امید آنکه در پیمودن راه سعادت و کمال، روشنگر راهمان باشد.
ابو عماره خزیمة بن ثابت انصارى، از بنى خطمه (تیره اى از قبیله اوس و از گروه انصار) است. او که از شجاعان قبیله خود بود، به خاطر پاکى دل و صفاى باطن به آیین توحیدى اسلام گروید و در اعتقادات خویش نسبت به ارزشهاى الهى در میان خواص اصحاب پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله شهرتى بسزا یافت. او یگانه مردى است که حضرت محمد صلى الله علیه و آله شهادت و گواهى او را به جاى دو شاهد قرار داد و او را به ذو الشهادتین ملّقب نمود. امیر مؤمنان على علیه السلام نیز با تجلیل بى نظیر از خزیمة بن ثابت، حزن و اندوه خود را از فقدان این بزرگمرد این گونه ابراز مى دارد:

دل نگرانیهاى پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله؟!!

پنجشنبه - 9 فوریه 2012

با مرورى بر کارنامه پیامبران الهى، خطوط پایدارى و پیروزى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله را پر رنگ تر از دیگر انبیاء گذشته مى یابیم. این مهم، آن گاه بیش از پیش رخ مى نماید که با نیم نگاهى به سیر تاریخى مسیحیت، به عنوان یکى از ادیان زنده امروز در مى یابیم که شریعت عیسوى با سابقه طولانى خویش نتوانسته است در «سرعت» نفوذ و گسترش و «ماندگارى آن» با اسلام رقابت کند؛ چه گسترش مسیحیت پس از رفع حضرت مسیح علیه السلام آغاز شده و همواره روندى کند را طى کرده است و حال آنکه اسلام در زمان حیات پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله افقهاى دیگر را گشود و در اندک زمانى پس از رحلت آن حضرت، پا از مولد خویش فراتر نهاد و مرزهاى فکرى، فرهنگى و نژادى عالم را فتح کرد.
با این همه، شواهد تاریخى گویاى دغدغه ها و دل مشغولیهاى فراوان پیامبر اعظم صلى الله علیه و آله در واپسین سالهاى عمر است؛ نگرانیهایى در ابعاد مختلف و به تنوع آفتها و گرفتاریهایى که دامنگیر انسان مى شود. بى شکّ مرور و توجه به دل مشغولیهاى پیامبر خدا صلى الله علیه و آله مى تواند دستمایه عبرت و الهام براى امروز و فرداى امت اسلامى و روشنى بخش سیر حرکت به سوى اهداف بلند انقلاب اسلامى ـ که پرتوى از انقلاب بزرگ رسول اللّه صلى الله علیه و آله است ـ باشد.

در شرایط بدر وخیبریم

پنجشنبه - 9 فوریه 2012

از جنگ بدر بیاموزیم
روز جمعه هفدهم ماه مبارک رمضان سال دوم هجرت (1) نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می رود . در این روز یکی از مهم ترین جنگهای سرنوشت ساز در تاریخ اسلام به وقوع پیوست و دستاوردهای مهمی را برای دولت نوپای پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه داشت . مشاهده امدادهای غیبی، ذلت سران کفر، نتیجه توکل بر خداوند متعال، دفاع از کیان اسلام در پرتو ایمان، جلوه حقیقی پایداری در راه اندیشه، آشکار شدن برخی از فضائل و مناقب پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام، تبلور وحدت و همدلی در میان مسلمانان، و به نمایش درآمدن شکوه و عظمت اسلام، بخشی از آثار مفید این مبارزه بین حق و باطل می باشد .
در آن روز تاریخی نیروی ایمان، آن چنان در سیمای رزمندگان مسلمان موج می زد که حتی افراد دشمن را تحت تاثیر قرار داده بود . ابن هشام در سیره خود می نویسد: «نیروهای مشرکین مکه بعد از اینکه در نقطه «عدوة القصوی » در صحرای بدر مستقر شدند، به یکی از زبده ترین نیروهای اطلاعاتی خود، به نام عمیربن وهب جمحی ماموریت دادند تا اطلاعات دقیقی از لشکر اسلام به دست آورد . او با اسب چابک خود در اطراف اردوگاه مسلمانان به گشت زنی پرداخت و بعد از بررسی اوضاع به فرماندهان خود چنین گزارش داد: آنان در حدود سیصد نفر هستند و در چهره ها و حرکاتشان ایمان و اراده و استقامت متبلور است . آنان جز شمشیرهایشان پناهگاهی ندارند . با شترانشان مرگ را برای شما به ارمغان آورده اند و تا زمانی که هر یک از آنان یک نفر از شما را به قتل نرساند، کشته نخواهد شد و اگر از شما به اندازه آنان کشته شود، زندگی برای شما چه ارزشی خواهد داشت . با این ضعیت بیاندیشید و تصمیم بگیرید .» (2)

آموزه هایی از واپسین روزهای حیات پیامبرصلی الله علیه وآله وسلم:

علی حق و الحق مع العلی
پنجشنبه - 9 فوریه 2012

 حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه وآله، آخرین سفیر الهی و بزرگ رهبر جهان اسلام، در سحرگاه روز جمعه 17 ربیع الاول سال 571 میلادی در مکه مکرمه و در دامن پاک حضرت آمنه، دیده به جهان گشود . آن حضرت که قبل از تولد، پدر گرامیش را از دست داده بود، در شش سالگی شاهد درگذشت مادرش گردید . حضرت محمدصلی الله علیه وآله در 8 سالگی از وجود بزرگ حامی خود، حضرت عبدالمطلب محروم شد و به همراه تنها سرپرست خویش ابوطالب، دوران نوجوانی خود را سپری کرد . پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله در 25 سالگی در حالی که به خردمندی، پاکدامنی، امانت و دانایی در میان مردم شهرت داشت با حضرت خدیجه ازدواج نمود، و در 40 سالگی با نزول آیاتی در غار حراء به رسالت الهی مبعوث گردید .
13 سال بعد از بعثت، در حالی که منزل آن حضرت با تدبیر سران لجوج 0و کوته اندیش قریش به محاصره در آمده بود، با هجرت به یثرب زندگی نوینی را آغاز کرد . بعد از اینکه رسول اکرم صلی الله علیه وآله به یاری خداوند متعال توطئه ها و نقشه های کافران را یکی پس از دیگری خنثی کرده و موانع را از سر راه برداشت و مکتب حیاتبخش خود را در اقصی نقاط جهان گسترش داد، در سال دهم هجرت با انجام مباهله و حجة الوداع موقعیت خود را تثبیت نموده و در غدیر خم از طرف پروردگار متعال، امیر مؤمنان علی علیه السلام را به جانشینی خویش برگزید . و سرانجام در 63 سالگی و در هنگام ظهر روز دوشنبه 28 صفر سال 11 هجری قمری، مطابق سال 633 میلادی، در منزل خود در مدینه به ملاقات معبود شتافت . حضرت علی علیه السلام پیامبر را غسل داد و کفن نمود و به همراه سایر مسلمانان بر آن گرامی نماز گزارده و پیکر مقدس حضرت خاتم الانبیاءصلی الله علیه وآله را در منزل مسکونی اش به خاک سپرد . با رحلت پیامبر خاتم صلی الله علیه وآله، مصیبت بزرگی در اسلام و انحراف عمیقی در میان مسلمانان پدید آمد، که تا امروز اثر آن ضربه سهمگین پیکر اسلام و مسلمانان را می آزارد .

نامه هاي پيامبرصلی الله علیه واله وسلم(درس زندگی):

پنجشنبه - 9 فوریه 2012

 بي گمان دوران رسالت پيامبر(ص) پيامدهاي مهمي را در زمينه هاي سياسي،ديني،اقتصادي و ديگر ابعاد تاريخ جهان به بار آورد.
هر چند قريشيان مكه تا پيش از اسلام، تجربه چشم گيري در زمينه اداره شهرها نداشتند و هيچ گاه زير پرچم يك دولت متمدن و با فرهنگ گرد نيامده بودند، تا از نظام هاي سياسي مدون برخوردار شوند. اما احتمال دارد گاهي اوقات، پيمان نامه هايي ميان اعراب و قبيله هاي همسايه شده باشد. هر چند دامنه اين كار را بسيار محدود فرض نماييم.
اما هنگامي كه اسلام بر سر آن ها سايه افكند، نيروهاي پراكنده شبه جزيره عربستان حول يك كانون گرد آمدند و در چارچوب كشوري نظام يافته با اداره هاي منضبط، سامان گرفتند؛ ميان اين كشور و كشورهاي همسايه مانند پاريس، بيزانس و مستعمرات آن ها، روابط سياسي پديد آمد. از عمر اين كشور هنوز ده سال نگذشته بود كه بر ايران،عراق، سوريه، فلسطين، مصر و سرزمين هاي ديگر چيره گشت. لازمه چنين وضعي آن بود كه نوشته هايي براي بيان اين روابط سياسي تحرير شوند و به اين ترتيب اسنادي پديد آيند، كه در اين جا به گوشه اي از تاريخچه آن ها اشاره مي گردد.
ويژگي هاي معنايي نوشته هاي پيامبر (ص)
1-بخشش ها؛ 2-امان نامه ها؛ 3-پناه نامه ها؛ 4-دعوت به اسلام؛ 5-بيان احكام اسلامي؛ 6-پيمان صلح با مشركان؛ 7-نامه نگاري با دشمنان.

هجرت پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم:

پنجشنبه - 9 فوریه 2012

قریش در برابر اسلام
ظهور اسلام در مکه و مخالفت آن با منافع طبقه مسلط، آنان را وا داشت تا در مقابل اسلام به معارضه برخیزند و با انواع روشها برای خاموشی شعله های آن بکوشند. به این ترتیب جامعه مسلمانان در برابر فشارهای طاقت فرسای قریش قرار گرفت. در این مسیر، مشرکان به تناسب نوع و تازگی موقعیت مسلمانان، از تمام شیوه های ممکن استفاده می کردند. سیره نویسان نیز به این حقیقت اشاره کرده اند که عذب قوم لا عشائر لهم ولا مانع; (1)
«گروهی شکنجه می شدند که پشتوانه و بازدارنده ای نداشتند.»
مهم ترین عکس العمل های خشونت بار قریش بر علیه مسلمانان را می توان در چند عنوان توضیح داد.
1- شکنجه:
معمولا طبقات ضعیف اجتماعی (بیشترین حامیان پیامبر صلی الله علیه و آله) گرفتار این نوع رفتار می شدند. بلال به دست امیة بن خلف، (2) عمار و پدر و مادرش به دست بنی مخزوم، (3) و زنی از کنیزان در بنی عدی توسط عمر بن خطاب که آن زمان مشرک بود، شکنجه می شد. (4) در باره بلال نقل شده است که او را بر زمین داغ می خواباندند و سنگ بر سینه اش می گذاشتند. ریسمان بر گردنش آویزان می کردند و به دست بچه ها می دادند تا او را در میان کوچه های مکه به این سو و آن سو بکشند. (5) بلال خود نیز می گفت: مرا یک شبانه روز تشنه نگاه می داشتند و بعد روی سنگ داغ می خواباندند. (6)

رسول اکرم صلی الله علیه واله وسلم را بهتر بشناسیم

پنجشنبه - 9 فوریه 2012

شناخت پیغمبر، بدون شناخت قرآن ممكن نیست و همان گونه كه شناخت حقیقت قرآن مقدور بسیاری از افراد نیست، شناخت حقیقت پیغمبر نیز چنین است و آنچه در حدیث آمده كه: “رسول خدا را جز خدا و علی ابن ابی طالب (علیه السلام) كسی نشناخت”(بحار الانوار ج39ص84)
 ناظر به این بخش از معرفتهای نوری است چون كسی تا أم الكتاب را نشناسد پیغمبر را نمی تواند بشناسد، زیرا پیغمبر همان طور كه در نشئه ی كثرت، قرآن را در مرحله ی عربی مبین از خداوند آموخت، در نشئه ی وحدت نیز آن را در مرحله ی أم الكتاب از خداوند تلقّی كرد، پس رسول اكرم همه ی علوم و معارف قرآن را واجد است و شناخت او بدون شناخت همه ی مراحل قرآن، مخصوصاً مرحله ی أم الكتاب آن میسر نبوده اقتدا كردن به آن حضرت بدون شناخت وی، ممكن نیست.
هر كس به اندازه ی راهی كه در شناخت قرآن، و در نتیجه معرفت پیامبر، طی كرده می تواند به آن حضرت اقتدا كند و هر كس كه صراط مستقیم را، كه حدّی از آن عربی مبین و حدّ دیگرش أم الكتاب است، به اندازه شناخت خود طی كند به همان میزان به پیغمبر اقتدا كرده به خدا نزدیك می شود. نباید انتظار داشت كه همه ی سالكان به أم الكتاب برسند بلكه در قوس صعود، همگان به سمت خدا حركت می كنند چنانكه در قوس نزول، همه از جانب خدا آمده اند: همه ی ما از خداییم و به سوی او بازگشت می كنیم .
الَّذِينَ إِذَا أَصَابَتْهُم مُّصِيبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّـهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ ﴿١٥٦/البقره﴾

تروریست

حجه الاسلام دکتر محسن زاده
چهار شنبه - 8 فوریه 2012

  ترور شاخص‌ها 1؛ ترور عدالت خداوند علیم و حکیم: “لقد أرسلنا رسلَنا بالبینّاتِ و أنزلنا معهم الکتابَ و المیزانَ لِیقومَ الناسُ بالقسط” ما پیامبران مان را با دلایل روشن فرو فرستادیم و با آنان کتاب و میزان فرو آوردیم تا مردم قسط را به پا دارند” حدید/25 v شاخصه های اصولگرایی: مقام معظم رهبری، […]

عامل تمدید وطولانی تر شدن غیبت بقیه الله (عج) نباشیم

چهار شنبه - 8 فوریه 2012

عامل حیاتی در انسان: برای تحلیل طراحی استراتژیک، نخست باید درک استراتژیکی از انسان داشت؛ از آنجا که بر آنیم تا از در وارد مباحث دقیق شویم نه دیوار، به امیرالمومنین (ع)؛ یعنی در مدینه علم، پناه می بریم؛ ایشان (ع) در تبیین انسان شناسی استراتژیک فرموده اند: العقول أئمة الافکار، و الافکار أئمة القلوب، و القلوب أئمة الحواس و الحواس أئمة الاعضاء” عقل، پیشوای ذهن است و ذهن پیشوای قلب و قلب پیشوای حواس و حواس، پیشوای اعضا. بحارالانوار، ج۱، ص۹۶.
عامل حیاتی در جامعه: مطابق با آنچه در انسان شناسی استراتژیک گفته شد، عقل به عنوان امام درون انسان، عمق حیاتی و تعیین کننده شخصیت انسان را شکل می دهد؛ اما عمق استراتژیک جامعه را امام تشکیل می دهد. بنابراین، عمق حیاتی و تعیین کننده جامعه بشری، با شخص امام شکل می گیرد.
عامل حیاتی در هستی: عمق حیاتی و استراتژیک عالم هستی هم امام هستی، یعنی الله تبارک و تعالی می باشد. با این مقدمات، بحثی بسیار ساده اما دیریاب درباره طراحی استراتژیک تقدیم می شود:

امام خامنه ای ابر مدیر استراتژیک در عصر حاضر

شنبه - 4 فوریه 2012

ظریفترین و پیچیده ترین اصل مدیریت؛ تغافل! چندی پیش روایتی در سایت امام خامنه ای آمده بود که مخاطبین را به تامل وامی داشت: «وَ اعْلَمْ يَا بُنَيَّ أَنَّ صَلَاحَ الدُّنْيَا بِحَذَافِرِهَا فِي كَلِمَتَيْنِ إِصْلَاحِ شَأْنِ الْمَعَايِشِ مِلْ‏ءَ مِكْيَالٍ ثُلُثَاهُ فِطْنَةٌ وَ ثُلُثُهُ تَغَافُلٌ…» از وصیت امیرالمومنین به فرزندش، مستدرك الوسائل، ج ۹، ص ۳۷. بدان فرزندم که اصلاح همه جانبه [امور] دنیا، در دو کلمه است؛ اصلاح اوضاع زندگی، پیمانه پری است که دوسوم آن زیرکی و یک سوم آن تغافل است. حتی امام علی علیه السلام در جای دیگری می فرمایند که نصف شخصیت انسان، تغافل است۱؛ حتی تغافل درباره خواص۲ و بزرگان!

به نظر می رسد که این اصل استراتژیک، در مدیریت اصلاحی، به گونه حیرت آوری در مدیریت امام خمینی و امام خامنه ای نمایان شده است. این اصل بسیار پیچیده و دست نیافتنی، به شکل ویژه ای در مورد برخی از خواص و مسئولین بلند پایه جمهوری اسلامی ایران، به کار گرفته شده است.