وهابیون با بهره گیری از روایت جعلی وتمسک تخریف گونه از قران کریم می کویند انبیاء ارث نگذارده وفدک ارث زهرا نبوده ولذا ابابکر ان را گرفته است!!!
پاسخ:
نبوت ارثی نیست. «الله أعلم حیث یجعل رسالته»[۱]. رسالت، نبوّت، امامت، اینها به عصمت برمیگردد، اینها ارثی نیست. این میراث کتاب ـ به معنای نبّوت ـ را ارث بردن نیست.
کتاب را پیامبر به امت ارث میدهد. مثل اینکه فرمود: «إنّی تارکٌ فیکم الثّقلین». از ارث به “ترکه” و “ماتَرَک” یاد میکنند. در تعبیرات دینی، به “ترکه” یاد شده است. ما هم تعبیر عرفیمان این است که: تَرَکه میّت چیست؟ حضرت (ص) هم فرمود: «میراث من قرآن و عترت است؛ “إنّی تارکٌ فیکم الثَقَلَین”، این ترکه، این إرث در بین شما هست». به این معنا ، همه چیز برای همه امّت، چه ظالم، چه صالح، چه طالح ارث است.
وقتی که وجود مبارک زکریا (ع) از خداوند متعال فرزند میخواهد، چون طبق دو آیه، دو خصیصهی تلخ برای فرزندها ذکر شده، برای اینکه به آن دو خصیصه مبتلا نشود هم در آیه سوره مبارکه آل عمران به خدا عرض کرد: «و اجعله مِن لدُنکَ ذرّیهً طیبه» یعنی فرزند طیب؛ هم در آیه مبارکه سوره مریم عرض کرد: «و اجعله ربِّ رضیا».
در مسأله ارث [ارث گذاشتن انبیاء در آیاتی مثل “یرثنی و یرث من آل یعقوب” و “ورث سلیمان داود”] اقوال متعدّدی است. گفته اند:
منظور از میراث، نبوّت است.
منظور از میراث، علم و حکمت است.
منظور از میراث، مال است.
این اقوال سهگانه در قالب کتابهای تفسیری ـ مخصوصاً در جامع قُرطبی ـ آمده.
سبک زندگی سیاسی امام حسن علیه السلام درپاسداری از ارزشها
اشاره
ابعاد صلح شجاعانه امام حسن علیه السلام با معاویه بن ابی سفیان که یگانه عامل بقای اقلیت شیعه در آن عصر بود، چنان با عظمت است که تاکنون محققان زیادی را به تحلیل و تبیین آن واداشته است. بدون اغراق میتوان گفت: اکثر مقالات و تحقیقات پیرامون آن حضرت، در اطراف این رویداد دور میزند. این نوع نگرش هر چند بیانگر عمق و عظمت صلح امام علیه السلام است اما در دوره دیگر (قبل از امامت و بعد از صلح) کمتر مورد توجه قرار گرفته اند و به تبع آن میزان آگاهی مردم نیز از این دوره ها اندک است. بر این اساس و به مناسبت سالگرد شهادت حضرت، با دوران امامت حضرت بعد از صلح (۹ سال و اندی) آشنا میشویم.
نفوذ امویها در حاکمیت دین
مهمترین چالشی که امام حسن علیه السلام در طول دوره امامت و بلکه حیات خود با آن رو به رو شد، مساله نفوذ امویها در حاکمیت دینی دورههای قبل و بروز آثار آن در این دوره است. نفوذی که از زمان رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله (۸ سالگی) شروع و در خلافت عثمان به اوج خود رسید. طبیعی است که باید سابقه نفوذ امویها را از دوره فراگیری حکومت اسلامی (فتح مکه) پی گرفت زیرا به موازات گسترش اسلام، گروههای مختلفی به علل گوناگون به اسلام رو آوردند. منافقان نیز از باب ناچاری نتوانستند در مقابل این سیل خروشان قرار بگیرند و به ناچار با آن بنای همسویی گذاشتند. این همسویی نه از روی میل که از باب اضطرار و بینتیجه بودن مقاومتبود. آنها تنها زمانی که پرچم لا اله الا الله را بر فراز شهر دیدند، لب به شهادتین گشودند و به این ترتیب دوران حیات خود را با تاکتیک همسویی موقت ادامه دادند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله با درایت کامل متوجه این حرکتخزنده بود. لذا اهداف پلید آنان را اینگونه افشا میکرد:«اذا بلغ بنو العاص ثلاثین اتخذوا مال الله دولا و عباد الله خولا و دین الله دخلا; (۱)
زمانی که فرزندان عاص (بنی امیه) (۲) به سی برسند، مال خدا را میان خود دستبه دست میکنند، بندگان خدا را بنده خود و دین خدا را مغشوش میکنند.»
۱- قیل له علیه السلام: فما الحلم؟ قالعلیه السلام:” کظم الغیظ و ملک النفس.” ( تحف العقول، ص ۲۲۷)
از حضرت امام حسن علیه السلام پرسیده شد که بردبارى یعنى چه؟ فرمودند: بردبارى عبارت از فرو بردن خشم و اختیار نفس را داشتن .
۲- قیل له علیه السلام: فما الشرف؟ قالعلیه السلام: اصطناع العشیره؟ و حمل الجریره. ( تحفالعقول، ص ۲۲۷)
از حضرت پرسیده شده بزرگوارى چیست؟ فرمودند: احسان به قبیله و تبار و تحمل خسارت و جرم آنها.
یَا ابْنَ آدْم! عَفِّ عَنِ مَحارِمِ اللّهِ تَکُنْ عابِداً، وَ ارْضِ بِما قَسَّمَ اللّهُ سُبْحانَهُ لَکَ تَکُنْ غَنِیّاً، وَ أحْسِنْ جَوارَ مَنْ جاوَرَکَ تَکُنْ مُسْلِماً، وَ صاحِبِ النّاسَ بِمِثْلِ ما تُحبُّ أنْ یُصاحِبُوکَ بِهِ تَکُنْ عَدْلاً.(۱)
امام حسن مجتبی (علیه السلام) فرمود: اى فرزند آدم! نسبت به محرّمات الهى عفیف و پاکدامن باش تا عابد و بنده خدا باشى. راضى باش بر آنچه که خداوند سبحان برایت تقسیم و مقدّر نموده است، تا همیشه غنى و بىنیاز باشى. نسبت به همسایگان، دوستان و همنشینان خود نیکى و احسان نما تا مسلمان محسوب شوى. با افراد (مختلف) آنچنان برخورد کن که انتظار دارى دیگران همانگونه با تو بر خورد نمایند.
متن قرارداد و مواد صلحنامه امام حسن مجتبی علیه السلام مخفی نماند که روایت کاملی که شامل تمامی مواد قرارداد و صلحنامه باشد ظاهرا به دست نیامده ، و آنچه نقل شده و به طور پراکنده و مختلف در کتابها و روایات آمده ، جمعا از پنج یا شش ماده تجاوز نمیکند… و بلکه در […]
دیدگاهها نسبت به سنگ درمانی• ۱-هیچ خاصیتی ندارند وتخیل افراد نسبت به درمان شدن است . ۲-در تمام بدن در هر هفت چاکرا موثرند حتی در روز وماه وسال تولد و.. ۳-داروهای مفرده ویامرکبه وسمومی هستند که با علم واگاهی وتحقیق وپژ وهش می توان از ان بهره برد. کاربرد سنگها ۱- زهر وسموم ۲-دارو […]
نبود یاران مهمترین عامل عدم قیام برخی از امامان
در طول تاریخ، در اذهان جوانان مسلمان این پرسش مطرح بوده است که چرا اکثریت قاطع امامان معصوم ما از قیام و اقدام نظامى براى بازپس گرفتن حق غصب شده خود و حاکم شدن بر جامعه خوددارى نموده اند؟
امیر مؤمنان علی(ع) ۲۵ سال سکوت تلخ و طاقت فرسا را تحمّل نمود، اهانت به خویش و همسرش را از نزدیک مشاهده نمود، غصب فدک را با چشمان خویش نظاره کرد؛ ولى دست به اقدام نظامى نزد. همین طور امام حسن مجتبی(ع) صلح را مقدم دانست و امام زین العابدین۷ از طریق مناجات و دعاها به هدایت جامعه پرداخت و از اقدام نظامى و قیام براى گرفتن انتقام خون پدر، بستگان و یاران خویش خوددارى نمود. حضرت باقر و صادق ۸ نیز از طریق فرهنگى و تربیّت و تعلیم شاگردان، وارد عرصه اجتماعى شدند و حتى از قیامهایى که به ظاهر اظهار تمایل به آن حضرت مى کردند، حمایت نکردند. همچنین از امام هفتم ۷ تا امام حسن عسکرى ۷، هیچ کدام براى باز پس گیرى خلافت ظاهرى و به عهده گرفتن حکومت و هدایت جامعه اقدام نظامى و قیام علنى انجام ندادند.
نقش فرهنگ انتظار در اصلاح جامعه
انتظار در مکتب تشیع یک حالت انسانی است که انسان به خاطر وجود آن، ضمن پیراستن وجود خویش از بدیها و آراستن آن به خوبیها، در ارتباط مستمر با امام و حجت زمان خویش، همه همت خود را صرف زمینه سازی ظهور مصلح آخرالزمان میکند و در جهت تحقق وعده الهی نسبت به برپایی دولت کریمه اهل بیت ـ علیهم السلام ـ با تمام وجود تلاش می-کند.[۱]
طبق این تعریف انتظار فرج عاملی مهم در جهت خودسازی فردی، اصلاح جامعه و کاهش جرائم و مفاسد خواهد بود. بی-تردید انتظار ظهور امام زمان ـ علیه السلام ـ در تمام ابعاد شخصیت انسان، اعم از فردی و اجتماعی مؤثر است و همه مناسبات وی را فرا می¬گیرد. و بالاترین کوشش و جهاد همه جانبه او در راه خداست.