امام علی علیه السلام برترین بنده خدا ومظلومترین

شنبه - 28 جولای 2012

روزى كه امام هادى  عليه‏السلام به دستور معتصم عباسى از مدينه به سامرّا تبعيد شدند ، در بين راه وقتى كنار تربت پاك جدّشان اميرالمؤمنين  عليه ‏السلام رسيدند توقّف فرموده و زيارتى را كه سرشار از معرفت است ، انشاء فرمودند . من به علماى حاضر در مجلس و همه كسانى كه اين سخنان را در آينده مى‏شنوند و يا قرائت خواهند كرد ، توصيه مى‏كنم كه از توجّه و تعمّق در تك تك فرازهاى اين زيارت كوتاهى نكنند . اگر
ادّعا كنيم كه يك سال زمان مى‏طلبد تا تك تك فرازهاى اين زيارت شريف مورد دقّت قرار گيرد ، سخن گزافى به زبان نياورده‏ايم . ما در اين فرصت محدود ، تنها به يك نكته از اين زيارت شريف ـ كه سخن و درد دل امام هادى عليه‏ السلام با جدّ بزرگوارش  عليه‏ السلام است ـ اشاره خواهيم كرد و از بقيّه تعابير زيارت به صورت فشرده و با سرعت مى‏گذريم

سيستانی ها در برابر دستور سبّ اميرمؤمنان عليه‏ السلام ایستادند

چهار شنبه - 11 جولای 2012

نظريّه پردازان عدالت تمامى صحابه ، براى اثبات ادّعاى خود به دوازده آيه استناد نمودند . در جلسات متعدّد گذشته به تفصيل ادلّه آنان نقل و نقد شد و به اين نتيجه رسيديم كه هيچ يك از آيات مورد استناد ، مدّعاى آنان را اثبات نمى‏نمايد .

به دنبال استناد به آيات قرآن ، اهل سنّت براى اثبات نظر خود ، به رواياتى نيز استناد مى‏كنند . در جلسات گذشته چند مورد از روايات مورد استناد آنان را نقل كرديم و عدم تماميّت استدلال آنها را ثابت نموديم . از جمله روايات مورد استناد آنها عبارت بودند از :  ـ « أصحابي كالنجوم بأيّهم اقتديتم اهتديتم »[1] . اصحاب من همانند ستارگان هستند ، از هر كدام پيروى كنيد ، هدايت می شويد .

2 ـ « خير الناس قرني ثمّ الذّين يلونهم ، ثمّ الذين يلونهم »[2] . بهترين مردم هم عصران من هستند ، سپس كسانى كه پس از آنان مى‏آيند ، سپس كسانى كه در دوره بعد خواهند آمد .

تعدد همسران پیامبر علیه السلام

دوشنبه - 18 ژوئن 2012

 در آستانه قرن هجدهم، برخی از نویسندگان متعصّب مسیحی مبارزه جدیدی را بر ضدّ اسلام آغاز کردند. آنها با انتشار کتابهایی که مملوّ از دروغ و نسبتهای ناروا به پیامبر عظیم الشأن اسلام صلی الله علیه و آله و سلم بود، تصمیم داشتند مردم را از توجّه به آیین اسلام منصرف و نسبت به پیشوای بزرگ آن، حضرت محمّد صلی الله علیه و آله و سلم بدبین سازند.
از جمله شبهات آنان مسئله تعدّد همسران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم بود که آن را دستاویزی برای خدشه دار کردن چهره پاک و معصوم ایشان قرار دادند و از این رهگذر، سخنان ناروایی به وی نسبت دادند. یکی از نویسندگان این شبهه را چنین القاء کرده است:
«وی پیرو هوا و هوس بود و با اینکه به پیروانش دستور می داد بیش از چهار زن دائمی اختیار نکنند، خودش زنان بیشتری داشت.(1)

جنگ بدر

دوشنبه - 18 ژوئن 2012

 روز جمعه هفدهم ماه مبارک رمضان سال دوم هجرت (1) نقطه عطفی در تاریخ اسلام به شمار می رود . در این روز یکی از مهم ترین جنگهای سرنوشت ساز در تاریخ اسلام به وقوع پیوست و دستاوردهای مهمی را برای دولت نوپای پیامبر صلی الله علیه و آله به همراه داشت . مشاهده امدادهای غیبی، ذلت سران کفر، نتیجه توکل بر خداوند متعال، دفاع از کیان اسلام در پرتو ایمان، جلوه حقیقی پایداری در راه اندیشه، آشکار شدن برخی از فضائل و مناقب پیامبر صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام، تبلور وحدت و همدلی در میان مسلمانان، و به نمایش درآمدن شکوه و عظمت اسلام، بخشی از آثار مفید این مبارزه بین حق و باطل می باشد .

توطئه قتل پیامبر(صلی الله علیه واله وسلم)

دوشنبه - 18 ژوئن 2012

اول ربیع الاول روزی است که سران قریش در « دارالندوه» گرد آمده بودند تا پیرامون امری مهم به شور بنشینند. ولوله ی غریب در شهرشان افتاده بود وهرکس چیزی می گفت.در این هنگام، ابوجهل برخاست. با اشاره دست، حاضران را به سکوت دعوت کرد و چنین گفت:
مسلمانان دسته دسته به یثرب می روند. محمد هنوز در مکه است؛ اما او نیز ممکن همین روزها از شهر خارج شود. باید چاره ای اندیشید.بزرگان قریش، با او چه کنیم؟!از هر سوی مجلس صدایی بلند شد:-و را به غل و زنجیر کشیم . زندانی کنیم.-اگر او را بکشیم؛ برای همیشه خیالمان آسوده می شود.ابوجهل پس از شنیدن پیشنهادهای آنان گفت:اگر محمد را زندانی کنیم، سرانجام یک روز مجبور می شویم آزادش کنیم و او به دعوتش ادامه خواهد داد. اگر تبعید کنیم، در جایی دیگر آشوب  به پا می کند. من با پیشنهاد کشتن محمد موافقم! در این هنگام، شخصی از میان جمع فریاد کشید: اما چه کسی او را بکشد؟ابوجهل گفت: اگر یک نفر محمد را بکشد، ممکن است او را شناسایی کنند. برای اینکه قتل مشخص نباشد، از هر قبیله ای جوانی برمی گزینیم و به او شمشیری می دهیم تا همگی در یک زمان بر محمد حمله برند و او را بکشند. به این ترتیب خونش در میان قبایل پخش می شود و چون بنی هاشم نمی توانند با همه تیره های قریش بجنگند، ناچار به گرفتن خون بها رضایت می دهند.

چالش های خلافت امیرمومنان،علی(ع)

جمعه - 15 ژوئن 2012

با کشته شدن عثمان، مدینه نیازمند حاکم بود. طراحان قتل، این مقطع را پیش بینی نکرده بودند که علی(ع) می تواند بر بحران مدینه فائق آید. پس از کشته شدن عثمان، از اعضای شورا چهار تن مانده بودند:طلحه، زبیر،سعدبن ابی وقاص و علی(ع). چشمها در مدینه به سوی اینهاست. حضرت در طی این 25 سال نیروهای بسیاری تربیت کرده است.در این شرایط طرفداران علی(ع) گرد آمدند و مردم را به در خانه علی(ع) آوردند. ازدحام به اندازه ای بود که طلحه و زبیر هم مجبور شدند با آنان هم صدا شوند. یاران به اندازه ای موثر بودند که ابن ابی الحدید آورده است: اگر نبود مالک اشتر و قومی از دلیر مردان عرب، هرگز خلافت به علی(ع) می دانستند، ولی همه یک رنگ نبودند؛ از سویی سیاستهای ابوبکر و عمر و عثمان، مردم را از سیره نبوی دور کرده است و اینان مانند صحابه عصر رسول خدا نیستند. چنین کسانی آیا می توانستند در برابر سیاستهای حکومتی علی(ع) در تقسیم بیت المال و واگذاری پستهای حکومتی و…. که ادامه سیاست و سیره نبوی بود، طاقت آورده و به آن گردن نهند و از آن گذشته، از حضرت چه می خواهند: حاکم کردن اسلام راستین و سیره نبوی، یا ادامه سیاست سقیفه؟
امام اوضاع جامعه را فاسدتر از آن می دانست که بتوان در آن به آسانی بر مبنای سیره نبوی حکومت کرد. دینی را که به تعبیر حضرت مدتی در دست اشرار اسیر بوده و در آن به هوا و هوس حکم می راندند و به نام دین، دنیا را به چنگ می آوردند،  به آسانی نمی توان به وضع نخستین آن بازگرداند.

نگاهی به نفاق و منافقان در زمان پیامبر صلی الله علیه واله وسلم

جمعه - 15 ژوئن 2012

رسوایی نفاق در ابلاغ سوره برائت
پس از نزول سوره برائت در سال نهم هجری،  پیامبر اکرم(ص) ابوبکر را مامور کرد راه مکه را پیش گیرد و سوره برائت را در موسم حج ابلاغ کند. جبرئیل نازل شد و عرض کرد:
یا محمد لا یودی عنک الا رجل منک؛
ای محمد این را ابلاغ نکند مگر کسی که از توست. 
پیامبر(ص)علی(ع) را در پی ابوبکر فرستاد که آیات را از او بگیرد و خود ابلاغ کند. پس علی(ع) را در پی ابوبکر فرستاد که آیات را از او بگیرد و خود ابلاغ کند. پس علی(ع) در بین راه(در روحاء، یا جحفه) بر ابوبکر رسید. نوشته را از ابوبکر گرفت و ابوبکر به سوی پیامبر بازگشت و گفت: یا رسول الله، نزل فی شی؛‌ای پیامبر آید درباره من آیه‌ای نازل شده است. پیامبر(ص) فرمودند: نه، لکن جبرئیل بر من نازل شد و گفت:
لن یودی عنک الا انت او رجل منک؛این رسالت را از تو ابلاغ نکند جز خودت با فردی که از توست.
پیامبر (ص) متصل به وحی است و تمام رفتار و سخنان آن حضرت بر مبنای وحی و دستورات خداونی است و خداوند نیز عالم به خفیات و باطن افراد و حقیقت امور است. از همان آغاز بر پیامبر آشکار بود که این سوره را باید شخص علی(ع) ابلاغ کند و کسی غیر از او صلاحیت ابلاغ این سوره را ندارد. پیامبر می‌توانست همان هنگام این ماموریت را به علی(ع) واگذارد و ابوبکر را به میان نکشد، ولی چنین نکرد و پیام را به ابوبکر دادو سپس از او پس گرفت و او را از بین راه باز گرداند.

گفتارهای پیامبر در معرفی جانشین و خنثی سازی عملیات دشمن

جمعه - 15 ژوئن 2012

 پیامبر گرامی اسلام (ص) با آگاهی از اندیشه‌های ابوبکر و تلاش وی برای دستیابی به قدرت، از دو گونه تدبیر اثباتی و تدبیر سلبی بهره برده اند. این تدابیر در جای جای صفحات تاریخ اسلام به چشم می‌خورد.
تدبیر اثباتی به این معناست که پیامبر اکرم(ص) شخصیت علی(ع) را پیوسته به مردم معرفی می‌کنند. ابوبکر به گونه‌ای رفتار می‌کند که مردم گمان کنند او نفر پس از رسول الله است و در مقابل، پیامبر اکرم اقداماتی انجام می‌دهند تا مردم دریابند که نفر دوم پس از ایشان، علی بن ابی طالب است.
رفتار سلبی نیز به این معناست که با برخی رفتارهای پیامبر اکرم، چهره واقعی این افراد آشکار شود. شخصیت کاذبی را که آنان برای خود ایجاد می‌کنند، تا خود را شخص دوم اسلام معرفی کنند، پیامبر با اقداماتی از میان بردارند و شخصیت حقیقی آنان را به مردم معرفی کنند.اکنون برخی از رفتارهای اثباتی و سلبی بر اساس زمان وقوع آنها می‌پردازیم.

حوادث پس از رحلت پیامبر اکرم «صلی‌الله‌علیه وآله وسلم»

جمعه - 15 ژوئن 2012

قرآن همواره مسلمانان را پرهیز می‌دهد که از مکر شیطان و دیگر دشمنان غافل نباشند و خویشتن را برای مبارزه و دفاع آماده کنند. حتی در بسیاری موارد، انگشت اشاره به دشمن نشانه رفته و آن را معرفی می‌کند.
مطابق این آیات الاهی، سرسخت ترین دشمنان اسلام یهود و مشرکان اند:
مشرکان، با پیدایش اسلام، با به راه انداختن جنگهای پیاپی و شکنجه و آزار نو مسلمانان، در صدد ایجاد موانع نفوذ اسلام در جزیره العرب و دیگر مناطق بود. به شهادت تاریخ، یهودیان نیز همواره مترصد ظهور پیامبری از بنی اسماعیل بودند و نگران از فرو ریختن آمال بنی اسحاق در دستیابی به حاکمیت جهانی، دست به برنامه ریزیهای گسترده در مقابله با قیام پیامبر آخر زمان (ص) زده بودند. آنان با شناختی که از نور نبوت و سلسله حاملان آن داشتند، اجداد پیامبر را شناسایی و ردیابی کرده در هر فرصت ممکن، اقدام به ترور و از میان برداشتن آنان کرده‌اند. ترور هاشم، جد اعلای پیامبر گرامی اسلام (ص) و نیز عبدالله پدر آن بزرگوار، در زمره این تلاشها در راستای جلوگیری از پیدایش پیامبر آخر الزمان است. با امداد الاهی، با میلاد پیامبر گرامی اسلام(ص) این مرحله از عملیات یهود، به بار ننشست و برنامه ریزی برای از میان بردن رسول اکرم(ص) آغاز شد.

امام هادى علیه السلام ( اندیشه و فرهنگ اسلامى)

چهار شنبه - 23 می 2012

گذرى بر اوضاع فرهنگى جامعه
دوران امامت على النقى علیه السلام به دلیل گسترش فرهنگى در گرایشهاى اعتقادى و بحثهاى علمى که از برخورد میان مکتبهاى کلامى و تحولات فرهنگى مختلف ناشى شده بود، از ویژگى خاصى برخوردار است. در این دوران، مکتبهاى عقیدتى گوناگونى چون «معتزله» و «اشاعره» گسترش یافته و پراکندگى آراى فراوانى در سطح فرهنگى جامعه پدید آمده بود. مباحثى کلان چون: جبر و تفویض، ممکن یا ناممکن بودن رؤیت خداوند، تجسیم و مباحثى از این قبیل، افکار عمومى جامعه را دستخوش تاخت و تازهاى فکرى کرده بود. سرچشمه این تحولات فکرى، در رویکرد دولت عباسى به مسائل علمى و فرهنگى و نیز هجوم فلسفه وکلام دیگر ملل به سوى جامعه مسلمانان خلاصه مى شود. دستگاه حکومتى، کتابهاى علمى دانشمندان ملل دیگر را به عربى ترجمه مى کرد و در اختیار مسلمانان مى گذاشت. این روند از زمان مأمون آغاز شد و به تدریج ادامه یافت و به اوج خود رسید. او تلاش فراوانى در ترجمه کتابهاى دیگر ملل، به ویژه یونان داشت و بودجه بسیارى را در این راه هزینه کرد.
«جرجى زیدان» در این باره مى نویسد: «مأمون هموزن کتابهاى ترجمه شده طلا مى داد و به قدرى به ترجمه کتابها توجه داشت که روى هر کتابى که به نام او ترجمه مى شد، از خود علامتى مى گذاشت و مردم را به خواندن و فراگرفتن آن علوم تشویق مى کرد. با دانشمندان خلوت مى نمود و از معاشرت با آنان لذت مى برد.»
پس از آن، این روند تا آنجا ادامه یافت که ثروتمندان و بزرگان دوره عباسى نیز به این کار مبادرت ورزیدند و دانشمندان را گرامى داشتند. رفته رفته تعداد کتاب فروشان و کاغذفروشان در بغداد فزونى یافت و انجمنهاى علمى و ادبى تشکیل شد و مردم بیش از هر کار به مباحثات علمى و مطالعه پرداختند. این رویه همچنان در دوره عباسى رو به رشد نهاد و کتابهاى بسیارى از زبانهاى یونانى، سریانى، هندى، نبطى و لاتین ترجمه گردید.

حضرت هادى علیه السلام و مصداق ولایت فقیه

چهار شنبه - 23 می 2012

 «اى على بن مهزیار! از خداوند متعال مى خواهم که تو را از پیش رو و پشت سر و در همه احوال، حفظ کند. خوشحال باش که من امیدوارم خداوند، بلایا را از تو برطرف کند… در پناه قدرت او به سلامت باشى!»
آشنایى اجمالى
ابوالحسن على بن مهزیار اهوازى دورقى، فقیه، محدث و از رهبران اندیشمند و سرشناس شیعه در اوایل قرن سوم است که نزد امامان بزرگوار از جایگاه والایى برخوردار بود. على بن مهزیار از یاران نزدیک امام هادى علیه السلام و وکیل آن گرامى در برخى نواحى بوده است. او همچنین به افتخار همنشینى با امام رضا علیه السلام و وکالت امام جواد علیه السلام نائل آمده بود.
شیخ طوسى رحمه الله مى نویسد: «على بن مهزیار اهوازى از اصحاب مورد اعتماد حضرت هادى علیه السلام است.» محدث قمى نیز درباره عظمت این شخصیت فرزانه مى گوید: «ابو الحسن، على بن مهزیار اهوازى دورقى، جلالت و عظمت قدرش، زیاده از آن است که ذکر شود. از توقیعات شریفه حضرت جواد علیه السلام به او معلوم مى شود چه اندازه این معظم، جلیل الشأن بوده است؛ در یکى از این توقیعات است که مرا مسرور کردى به آنچه ذکر کردى و همیشه مرا مسرور مى دارى. خداوند تو را با بهشت مسرور سازد و از تو به سبب رضاى من راضى شود.»
پدر او مسیحى و اهل هند بود که به دین اسلام مشرف شد و بعدا در یکى از روستاهاى اهواز سکنى گزید. على بن مهزیار نیز همراه پدرش، در همان دوران نوجوانى به دین مقدس اسلام گروید و دلش با نور اهل بیت علیهم السلام منور شد.

امام هادی علیه السلام(برخى از ویژگیهاى فردى )

چهار شنبه - 23 می 2012

امام هادى علیه السلام نمونه اى از انسان کامل و مجموعه سترگى از اخلاق اسلامى مى باشد. ابن شهر آشوب در این باره مى نویسد:
«امام هادى علیه السلام خوش خوترین و راست گوترین مردم بود. کسى که او را از نزدیک مى دید، خوش برخوردترین انسانها را دیده بود و اگر آوازه اش را از دور مى شنید، وصف کامل ترین فرد را شنیده بود. هر گاه در حضور او خاموش بودى، هیبت و شکوه وى تو را فرا مى گرفت و هرگاه اراده گفتار مى کردى، بزرگى و بزرگوارى اش بر تو پرده در مى انداخت. او از دودمان رسالت و امامت و میراث دار جانشینى و خلافت بود و شاخسارى دل نواز از درخت پربرگ و بار نبوت و میوه سرسبد درخت رسالت بود.»
امام در تمام زمینه هاى فردى، اعم از ظاهرى و اخلاقى، زبانزد همگان بود. ابن صباغ مالکى در این راستا مى نگارد:
«فضیلت ابو الحسن، على بن محمد الهادى علیه السلام بر زمین پرده گسترده و رشته هایش را به ستاره هاى آسمان پیوسته است. هیچ فضیلتى نیست که به او پایان نیابد و هیچ عظمتى نیست که تمام و کمال به او تعلق نگیرد. هیچ خصلت والایى بزرگ نمى نماید، مگر آنکه گواه ارزش آن در وى آشکار است. او شایسته، برگزیده و بزرگوار است که در سرشت والا پسندیده شده است.
… هر کار نیکى با وجود او رونق یافته است. او از نظر شکوه، آرامش، پاکى و پاکیزگى براساس روش نبوى و خلق نیکوى علوى آراسته شده است.»
آنچه در ذیل مى آید، نگاهى است به برخى از ویژگیهاى فردى امام هادى علیه السلام .