پر واضح است كه در بحث تعليم و تربيت محتوا شايد جزء اولويت اول بحث باشد هر چقدر اين محتوا غني و كامل و جامع و برگرفته از سرچشمه نور الهي باشد قابل استفادهتر و داراي ارزش بالاتري است متربي وقتي بيند كه در توصيف او يك جانبگري شده است و به يكي جنبههاي وجودي او توجه نشد بلكه به تمام خواستههاي فطري او عنايت شده با عشق بشر تن به ترتيب ميدهد آمادگي روحي خودش براي استفاده از تربيت بيشتر در خود ايجاد ميكند. يكي از شاخصهاي نظام تعليم و تربيت اسلامي كه محتواي آن است كه برگرفته از سرچشمه وحي الهي و كتاب و سنت نبوي و دستورات حياتبخش ائمه معصوم است كه به تمام ابعاد وجودي انسان توجه دارد و نسبت به خواسته فطري انسان توجه خاص دارد همان اندازه، به اعتقادات و عبادات اهميت ميدهد به مسائل عاطفي روحي و اجتماعي و خواستههاي دروني انسان هم اهميت ميدهد كه در فصل پيش رو مطالبي را درباره آن ذكر مينماييم.
تا اينجا نتيجه گرفتيم كه تربيت پاية اساسي رفتار و افكار و روحيات انسان است، اكنون ميپردازيم به عوامل و اسبابي كه در تربيت و تكوين شخصيّت انسان نقش اساسي دارند واين عوامل اگرچه فراواني و متعدّدند، ولي ميتوان همة آنها را در چند عنوان كلّي مطرح نمود.
اين عوامل عبارتند از : « وراثت، خانواده، مدرسه و جامعه»
اوّلين و يكي از قويترين عامل تربيت، وارثت است؛ وارثت عامل تكويني تربيت است كه در آفرينش و ساختمان موجودات قرار دارد.
نخست بايد دانست كه مراد از قلب يا دل در قرآن، پاره گوشتي نيست كه در سينه قرار دارد. چنانكه كلمة تقريباً مترادف با آنها يعني « صدر» (سينه) نيز ناظر به قفسة استخواني سينه نيست. والّا چه وجهي براي اين سخن ميتوان قائل شد كه مقدمة هدايت آدمي آن است كه سينهاش نسبت به هدايت، فراخ شده باشد، چنان كه مقدمة گمراهي وي، ضيق صدر است؟
فَمَن يُرِدِ اللَّـهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلْإِسْلَامِ ۖ وَمَن يُرِدْ أَن يُضِلَّهُ يَجْعَلْ صَدْرَهُ ضَيِّقًا حَرَجًا كَأَنَّمَا يَصَّعَّدُ فِي السَّمَاءِ ۚ كَذَٰلِكَ يَجْعَلُ اللَّـهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ
﴿ الانعام/١٢٥﴾
اين سخن حاكي از آن است كه اين واژگان را نميتوان و نبايد ناظر به اجزاء و اندام بدني در نظر گرفت.
وقتي بحث از زمينهها ميشود كاملاً روشن و واضح است منظور آن مسائلي است كه در صورت عنايت به آنها و دخيل نمودن آنها در امر تعليم و تربيت انسان ميتواند نتيجه مطلوبي را از تعليم و تربيت گرفت به اين لحاظ اسلام كه در تمام ابعاد داراي جامعيت است از جمله در بحث تربيت توجه خاصي به زمينههاي تعليم و تربيت اعم از زمينههاي دروني كه مربوط به خود انسان است، و زمينه بيروني كه شامل وراثت و محيط دارد كه جزء شاخصهاي تعليم و تربيت اسلامي هستند كه در فصل پيش رو به تعدادي از آنها كه در قالب زمينههاي دروني و زمينههاي بروني ميباشند اشاره مينماييم. همانطور كه در كليّات به آنها اشاره شد به لحاظ جامعيت اسلام و همهجانبهگري و كامل بودن آن توجه به زمينههاي تعليم و تربيت آن هم وجه تمايز با ساير تعاليم بشري است.
انسان در بين موجودات زنده بيش از همه نيازمند به تعليم و تربيت است و ميتوان اين مطلب را از راه مقايسه اجمالي انسان با ساير حيوانات روشن ساخت.
توضيح آنكه: حيوانات و موجودات زنده غير از انسان، رشد و شكوفايي آنها به صورت تكويني است، و در پرتو هدايت تكويني الهي با بهترين نظم و انضباط به راه زندگي و كمال خود ميروند بدون آنكه نيازي به تعليم و تربيت خارجي داشته باشند.
اميرالمومنين عليه السلام در ادامه اوصاف شيعيان به ويژگيهاي ديگري اشاره ميفرمايند : «… يَعْفُو عَمَّنْ ظَلَمَهُ وَ يُعْطِي مَنْ حَرَمَهُ وَ يَصِلُ مَنْ قَطَعَهُ… » : … اگر کسي بر او ستم کند او را عفو کند و اگر کسي او را از بخشش خود محروم کند، او در مقابل از آنچه دارد نسبت به او دريغ نکند و اگر کسي از نزديکان، رابطه اش را با او قطع کند، او رابطه را وصل کند.