“عدالت صحابه “ علمای اهل سنت معتقدند اصحاب پیامبر گرامی اسلام (ص) و همگی عادلندو به اعمال و اقوال ایشان می توان تمسک کرد تا جایی که تقریبا همه فرق اهل سنت , بسیاری از احکام شرعی خویش را به افکار و اقوال صحابه مستند می کنند . برای اهل سنت در ظاهر هیچ […]
در آن زمان اسلام در معرض چه خطری قرار گرفته بود و این خطر چگونه با شهادت سیدالشهداء(ع) رفع میشد؟ در صدر اسلام غیراز مسلمانان خالص و قوی الایمان، گروههای مختلفی وجود داشتند که بعضی از ایشان فتنهگر و عدهای دیگر به نحوی آسیبپذیر بودند. گروه اول منافقانی بودند که در باطن ایمان نداشتند. به عنوان نمونه از این گروه ابوسفیان را معرفی کردم که با توجه به بعضی از سخنانی که در موقعیتهای خاصی بر زبان آورده بود، روشن شد که ایمان قلبی نداشته است. گروه دوم افرادی ضعیف الایمان و دنیاپرست بودند که تابع قدرت و در پی منافع دنیوی خود بودند و مسائلی مانند حق، تکلیف و وظیفه برای آنها اهمیتی نداشت. آنها میگفتند با نماز خواندن و روزه گرفتن، ما مسلمانان هستیم و اموری از قبیل اینکه چه کسی حاکم باشد و چگونه رفتار کند، برای ما اهمیت ندارد. همچنین خود ایشان هم نسبت به ارتکاب بعضی از معاصی را تمایل داشتند و نمیخواستند کسی متعرض آنها شود. این گروه دنیاپرست نقش سیاهی لشکر را برای گروه اول که اقلیتی منافق بودند، بازی میکردند. گروه سوم هم اکثریتی بودند که از تودۀ مردم تشکیل شده بودند، مردمی سادهدل و سطحینگر که نه از معرفت قوی برخوردار بودند و نه ایمان محکمی داشتند. این گروه بیش از دیگران در معرض خطر بودند. البته در این میان مسلمانان واقعی و مؤمنین مخلص خطر بودند. البته در این میان مسلمانان واقعی و مؤمنین مخلص جایگاه خود را داشتند. اما غیر از آنها این سه گروه در جامعه وجود داشتند که برای اسلام منشأ خطر میشدند.
فصل اوّل: تاریخچه وهابیت:
مسلک وهابى منسوب به شیخ محمد فرزند “عبدالوهاب” نجوى است و این نسبت از نام پدر او “عبدالوهاب” گرفته شده است.
به گفته برخى از دانشمندان، علت اینکه این مسلک را بنام خود شیخ محمد نسبت نداده اند یعنى “محمدیه” نگفته اند. این است که مبادا پیروان این مذهب نوعى شرکت با نام پیامبر (ص) پیدا کنند. و از این نسبت سوء استفاده نمائید.
شیخ محّمد در سال 1115 هجرى قمرى در شهر “عُیینَه” از شهرهاى “نجد” تولد یافت. پدرش در آن شهر قاضى بود. شیخ از کودکى به مطالعه کتب تفسیر و حدیث و عقائد سخت علاقه داشت، و فقه حنبلى را نزد پدر خود که از علماء حنبلى بود، آموخت.
وى از آغاز جوانى بسیارى از اعمال مذهبى مردم “نجد” را زشت مى شمرد در سفرى که به زیارت خانه خدا رفت بعد از انجام مناسک به مدینه رهسپار شد در آنجا توسل مردم را به پیامبر در نزد قبر آن حضرت انکار کرد سپس به نجد مراجعت نمود و از آنجا به بصره رفت به این قصد که از بصره به شام رود، مدتى در بصره ماند و با بسیارى از اعمال مردم به مخالفت پرداخت، ولى مردم بصره وى را از شهر خود بیرون راندند. در راه میان “بصره و شام” زبیر نزدیک بود از شدت گرما و تشنگى و پیاده روى هلاک شود، اما مردى از اهل زبیر مى خواست از زبیر به شام سفر کند ولى چون توشه و خرج سفر به اندازه کافى نداشت مقصد را عوض کرد و رهسپار شهر احسا شد و از آنجا آهنگ شهر حریمله از شهرهاى نجد را نمود.
در این هنگام که سال 1139 بود، پدرش عبدالوهاب از عینبه به حریمله انتقال یافته بود.
سفارشات حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم2 سیمای نماز: 1- راه پیامبران: پیامبر (ص): الصلاه من شرایع الدین و فیها مرضاه الرب عزوجل فهی منهاج الانبیاء. نماز از سنتهای دین است و در آن، رضای خدا است پس نماز راه روشن پیامبران است. 2- چهره دین: امام صادق (ع): لکل شیء وجهٌ و وجه […]