جمهوری اسلامی ایران و حکومت اسلامي براساس مردم سالاري دینی در تاریخ معاصر به یقین مهمترین موهبت الهی به ملت ایران بود که نه تنها منشأ تحولات عمیق و گستردهای در وضعیت ملت ایران گردید بلکه تأثیر شگرفی در منطقه خاورمیانه و دیگر نقاط عالم از خود بجای گذاشت. نظامی که رسالتش احیای مجدد حیاتبخش اسلام در تار و پود جامعه ایرانی و ارائه الگوی مناسب برای بشریت در برابر دو نظام سرمایهداری و سوسیالیستی بود.
مسجد در قالب یک پایگاه ارتباطى مهم، همواره توانسته است در تقویت فرهنگ مخاطبانش مؤثر باشد و عاملىبراى ماندگارى فرهنگ اسلامى محسوب شود. در این مقاله، نکاتى ذکر شده است که رعایت آن در مساجد سزاوار استتا ضمن جذب مخاطبان بیش تر، آن گونه باشد که شایسته خانه خدا و محلّ انس با حضرت حق و جایگاه نزول برکات وخیرات آسمانى و تجلى بهشت خدا در زمین است.
بصیرت سیاسی:
الف: ضرورت بصیرت سیاسی
بصیرت چراغی است که همواره روشنگر و نجات بخش انسان از گمراهی هاست. بصیرت به انسان قدرت می دهد که حتی در تنهایی و غربت چون امت واحده از صراط مستقیم سربرنتابد و هیچ هراسی از زیادی طرفداران باطل به دل راه ندهد. اساساً در همه نبردهایی که مدافعان حق و باطل با هم داشتند، اهل بصیر با چشم دل و حق محوری را ه صواب را از ناصواب تشخیص دادند و راه حل را برگزیدند. براستی در سایه بصیرت است که در پرتو آن حق و باطل، راه و بیراهه، قوتها و ضعفها، تهدیدها و فرصتها به خوبی آشکار می گردد که در غیر این صورت «فاقد البصر فاسد النظر» یعنی انسانی بدون بصیرت و بینش، نظرش هم فاسد است.
اعضای جامعه اسلامی که به عنوان «مومنین» شناخته می شوند نیازی به عنوان «شهروند» ندارند، همواره با ایمان، حاکم و سرپرست خویش را بر می گزینند. نه تنها ایمان پذیرش فکـری وجود خداست، بلکه مومن یک جا، نـظام عقیدتی، نـظام سیاسی، و نـظام حقوقی حاکـم بر زندگی خویش را با معیار الهی انتخاب می کند .
از جمله سؤال های مطرح در مورد امام زمان (عج) این است که: آیا کسی می تواند در سنین کودکی به مقام امامت و خلافت برسد؟ به بیان دیگر، کودکی که تکلیف ندارد، چگونه می تواند به «مقام ولایت اللهی » برسد؟
«ابن حجر هیثمی » از علمای اهل سنت، در این باره می نویسد:
«آنچه در شریعت مطهر ثابت شده، این است که ولایت طفل صغیر صحیح نیست; پس چگونه شیعیان به خود اجازه داده و گمان بر امامت کسی دارند که عمر او هنگام رسیدن به امامت، بیش از پنج سال نبوده است . . . ؟ !» (1)
احمد کاتب نیز می نویسد:
«معقول نیست که خداوند طفل صغیری را به رهبری مسلمین منصوب کند!» (2)
در پاسخ این اشکال ابتدا به مقدماتی چند اشاره نموده; سپس به پاسخ اشکال خواهیم پرداخت .
در سال 212 هجری، نیمه ذی حجه، در اطراف مدینه، در محلی به نام «صریا» ستاره دیگری از نسل پاک رسول گرامی اسلام صلی الله علیه واله در آسمان امامت و ولایت طلوع کرد و با نورانیت مَقَدم خویش، قلب پدر و شیعیان را پر از نشاط نمود.
رابطه توليد علم وريزشها ورويشها
موضوع ریزشها در نظام اسلامی مانند هر پدیدهی اجتماعی دیگر، تكعاملی و تكساحتی نیست. علل و عوامل مختلفی میتوانند در بروز این پدیده نقش داشته باشند. اما بعضی عوامل، عوامل معلِّل هستند و بعضی مدلِّل. گاهی علتهای روانشناختی و جامعهشناختی سبب میشود كه شخصی ریزش كند؛ مثلاً بهعنوان شخصیت انقلابی حضور داشته، سالها زندان و زجر كشیده، شكنجه دیده و در پیروزی نهضت نقش مؤثر داشته اما پس از مدتی میشود علیه انقلاب. از طرفی ممكن است دلائل مدلّل هم باشند؛ یعنی وجود معرفتهایی سب عدول از فرآیند انقلاب شده و منشأ ریزش گردند.
نهم دي رویش عاشوراییان، ریزش فتنهگران
حضور دهها میلیونی ملت ایران و بویژه قیام 3میلیونی مردم پایتخت علیه آشوبگران و سردمداران فتنه، چنان اثرگذار بود که حتی موجب شد، طراحان دروغ تقلب دستپاچه شده و با فرستادن سیگنالهایی برای مسؤولان نظام از آنها بخواهند با اغماض از کنار 200 روز تنشآفرینی بگذرند.
خودی و غیر خودی در اندیشه امام خمینی رحمه الله
خودی یا غیر خودی بودن از واقعیات تاریخ و زندگی بشر است كه همواره در شكوفایی یا انحطاط تمدنها، مذاهب و نظامهای سیاسی نقش اساسی ایفا كرده است. تا زمانیكه یك امت بر باورها و منافع خویش ثابت قدم بوده اند، در صحنههای مختلف پیروز و سرافراز گشته اند؛ اما همین كه برخی عوامل از درون با عنوان ستون پنجم و عامل نفوذی بیگانه برای رسیدن به قدرت، شهرت و ثروت به تضعیف اتحاد و اقتدار آن نظام سیاسی اقدام كرده اند، ملت خود را به سراشیبی سقوط و وابستگی سوق داده اند.
حسن بن محمد بن حنفیه
حسن بن محمد بن حنفیه، نوهی امیرالمومنین علی(ع) است که تاریخ، وی را از گروه مُرجعه [اهل ارجاع] میداند. سید حسن، نوهی امیرالمومنین(ع) فرزند محمد حنفیه در خصوص اختلاف میان عثمان، طلحه و زبیر و امیرالمومنین علی(ع) امر را به خدا ارجاع میداد.بصیرت در کلام امام خامنه اي
خداوند میفرماید من با بصیرت حرکت میکنم
بیانات در دیدار عمومى مردم چالوس و نوشهر1388/07/15
یك مطلب راجع به مسائل كلى كشور و انقلاب عرض كنم. ببینید برادران و خواهران عزیز! خداى متعال به پیغمبرش در آن دوران دشوار مكه میفرماید: اى پیغمبر! من با بصیرت حركت میكنم؛ «قل هذه سبیلى ادعوا الى اللَّه على بصیرة انا و من اتّبعنى»؛خودِ پیغمبر با بصیرت حركت میكند، تابعان و پیروان و مدافعان فكر پیغمبر هم با بصیرت. این مال دوران مكه است؛ آن وقتى كه هنوز حكومتى وجود نداشت، جامعهاى وجود نداشت، مدیریت دشوارى وجود نداشت، بصیرت لازم بود؛ در دوران مدینه، به طریق اولى. اینى كه من در طول چند سال گذشته همیشه بر روى بصیرت تأكید كردهام، به خاطر این است كه یك ملتى كه بصیرت دارد، مجموعهى جوانان یك كشور وقتى بصیرت دارند، آگاهانه حركت میکنند و قدم برمیدارند، همهى تیغهاى دشمن در مقابل آنها كند میشود. بصیرت این است. بصیرت وقتى بود، غبارآلودگى فتنه نمیتواند آنها را گمراه كند، آنها را به اشتباه بیندازد. اگر بصیرت نبود، انسان ولو با نیت خوب، گاهى در راه بد قدم میگذارد. شما در جبههى جنگ اگر راه را بلد نباشید، اگر نقشهخوانى بلد نباشید، اگر قطبنما در اختیار نداشته باشید، یك وقت نگاه میكنید مىبینید در محاصرهى دشمن قرار گرفتهاید؛ راه را عوضى آمدهاید، دشمن بر شما مسلط میشود. این قطبنما همان بصیرت است