فروش همسر در انگلستان راهی برای
پایان دادن به ازدواج نامطلوب بود. این سنت به عنوان یک عرف اجتماعی احتمالاً در
اواخر قرن 17 آغاز شد ولی از قرن 13 نیز گزارشهایی در مورد آن وجود دارد. در این
دوران طلاق جز برای ثروتمندان ممنوع تلقی میشد. شوهرناراضی از همسر، طنابی به
گردن همسر و بازو یا کمر او میبست و مانند اسب او را به مزایده میگذاشت و به
بالاترین قیمت پیشنهادی میفروخت.[1]
Selling a Wife(1812– 1814)by Thomas Rowlandson
بعد از قرن نوزدهم (با وجود لغو بردهداری)، واکنش قضات به پدیده همسرفروشی مبهم بود. برخی قضات اعلام کردند که وظیفه ندارند از همسرفروشی جلوگیری کنند، خصوصا با وجود اینکه «کمیسیون حقوقی فقرا»[2] گاه افراد فقیر را به فروش همسرانشان مجبور میکنند. بر این اساس فروش همسر در انگلستان تا اوایل قرن بیستم ادامه داشت.
علاوه بر همسرفروشی، هدیه دادن همسر نیز یکی از عرفهای مرسوم بوده است. جان لاک فیلسوف مشهور انگلیسی (و یکی از نظریه پردازان اصلی دموکراسی) در نامه ای به دانشمند فرانسوی نیکلاس توینارد مینویسد:
… از جمله موضوعات دیگر اینکه دستور دادم که یک دختر زیبا همسر شما شود. اگر پس از مدتی که او را تجربه کردید به سلیقهتان خوش نیامد میتوانید او را بفروشید (یا اجاره دهید). فکر می کنم با قیمتی بهتر از مبلغی که شوهرش در مقابل او از من دریافت کرد، بتوانید از او سود ببرید. هفته گذشته شوهرش در لندن او را به مبلغ 4 دلار به من فروخت. فکر می کنم شما برای هر 5 یا 6 ثانیه از او یک پوند سود ببرید، زیرا این دخترک خیلی زیبا و جوان و لطیف است و برای بودن با چنین دختری پول خوبی میدهند.[3]
با افزایش محبوبیت روزنامهها، گزارشهای مربوط به همسرفروشی در نیمه دوم قرن 18 زیاد شد. به قول کورتنی کنی (نویسنده قرن بیستم)، آیین همسرفروشی آنقدر عمیق و فراگیر بود که نشان میداد منشاء آن جدید نیست. درحالیکه برخی پژوهشگران، همسرفروشی را رسمی مخصوص فقرا قلمداد میکردند، سابین بارینک گولد (1834-1924) کشیش و پژوهشگر انگلیسی، در کتابش در مورد فرهنگ دوونشایر[4] این سنت را در مورد طبقات بالای جامعه نیز گزارش میکند. همو نقل می کند که در کودکی شاهد آن بوده است که شاعر منطقه، در حال بازگشت از بازار با همسر خریداری شده بود در حالی که با مامور عدالت محلی (شبیه قاضی سیار یا محتسب) روبرو شد. مامور مزبور نحوه خرید و مالکیت را مطابق قانون و مسیحیت تشخیص داد
و آن را تنفیذ کرد.[5]
فروش یک همسر در سال 1820
عکس فروش همسر در بازار خرید و فروش حیوان بین طبقه غیرفقیر جامعه انگلیس
ادامه دارد…
[1] . en.wikipedia.org/wiki/Wife_selling_(English_custom)#cite_ref-9
[2] . کمیسیون حقوق فقرا ، نهادی بود که پس از تصویب قانون اصلاح قانون فقرا در سال 1834 برای مدیریت کمک های ضعیف تأسیس شد. این کمیسیون از سه کمیسر تشکیل شده بود که به “Bashaws of Somerset House” ، [1] منشی آنها و 9 نفر دیگر معروف شدند. منشی یا دستیار کمیسیونر. این کمیسیون تا سال 1847 ادامه یافت و هیئت حقوقی فقیر جایگزین آن شد – رسوایی خانه کار آندوور یکی از دلایل این تغییر بود.
[3] . Locke, John (2002). John Locke : selected correspondence. Oxford: Oxford University Press. p. 76-77. ISBN 9780198235422.
[4] . دوون شایر یکی از مناطق بریتانیا است.
[5] . Sabine Baring-Gould, Devonshire Characters and Strange Events, John Lane The Bodley Press, London, 1908