ثبت خاطرات و مستند سازی برای شهدا

حدیث داریم که حداقل شفاعتی که یک شهید داره 70 نفره منم به امیدی این شب جمعه مطلب را نوشتم .

ان شا الله بعدا مطلب در مورد شهید را کامل تر می کنم

 آخرین نامه که دو ماه قبل از شهادتش برای خاله اش می نویسد و ….

کسانی که شهید را دیده اند در موردش چه می گویند و…

در ضمن قول می دم از سانسور که این روزها مده هم کناره گیری کنم تا شما بهتر واقعیت بلکه حقیقت را لمس کنید.
ان شا الله اگر خدا توفیق بده از این نوشته ها مستند زندگی این شهید و شهدای دیگر را هم براتون می سازم

خاله شهید می گوید: شهید فردی شوخ طبع خوش رو جوانمرد ورزشکاری با روحیه های پهلوانی بود او در گروه کماندو های شهید چمران دوره دیده بود و ….

دایی جلال شهید خدا رحمتشون کنه می گفتن: در عروسی با (شهید) حمید شرکت کرده بودیم یک عده ای مجلس را مجلس گناه کردن (شهید) حمید ( قرقچیان اعلی الله مقامه الشریف) بلند شد به اونا تذکر داد اونها هم اعتنا نکردن حمید به ما گفت نشستن تو این مجلس گناه هست بیایید بریم بیرون با این که از ما خیلی کوچک تر بود و اون وقت هنوز به تکلیف هم نرسیده بود ولی  همه قبولش داشتن معتقد تر آگاه تر با بصیرت تر بیرون که اومدیم بهش گفتم دایی شاید صاحب مجلس بدش بیاد می خواستم ببینم چی می گه ! ولی اون با ابهت  و بزرگ منشی که دراون سن کم داشت گفت : صاحب مجلس از ما راضی بشه ولی خدا و امام زمان که ما را می بینند و صاحب اصلی ما هستن ناراضی باشند از این حرفش لرزه عجیبی تو دلم افتاد شادی عجیبی از این کارمون تو دلم احساس کردم .

کربلایی: بله با اینکه تو جلسه مظلوم واقع شده بودن ولی بخاطر اطاعت خدا اقتدار را رضایت باطنی را تو وجدان بیدار و آگاهشون حس کرده بودن این یعنی مظلوم مقتدر بودن یعنی از سایه ذلت بار معصیت خدا به سایه شیرین عزت حاصل از اطاعت او رفتن که در احادیث هم  اومده.  هنیئا لکم لرویت ارباب الهنیئا  این یعنی خود را در محضر خدا دیدن که پیر و مرادشون خمینی کبیر قدس الله نفس الزکیه می گفت عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید این یعنی عشق حقیقی که معشوقت را با هیچ دلیلی با هیچ توجیهی از خودت نرنجونی این یعنی تفسیر عملی حرف آقا رسول الله به ابوذر که فرمود : یا ابوذر چنان باش که خدا را می بینی و اگر ابوذر این حد نیستی طوری باش که او تو را می بیند بله مردان خدا پرده پندار دریدن پندار یعنی انچه که من فکر می کنم و فکر می کنم که خدا می خواد ولی حقیقت اونی که خدا و رسول و امام معصومش می دونند وقتی پرده پندار دریدی اون وقت من فکر می کنم خدا می خواد هم معنی نداره چه برسه به من فکر می کنم و یا دیگران می گویند اون وقت این حرف اون شهید که گفته بود هر عملی یک بوی داره را مبینی می فهمی می بویی گفته بودنش چه عطری می زنی گفته بود عطر نمی زنم به  محبوبم امام حسین فکر می کنم چون تو فکر و بیرون واقعیت و حقیقت فی الذهن و خارج ذهن  معشوقم همونی که هست خوش بو می شم حدیث داریم وقتی به علمی که یقین داری عمل کردی خدا علم چیزای که نمی دونی را روزیت می کنه ومعنی عمل الصالح یرفع درجته قرآن را می فهمی معنی مراتب علم و اینکه انسان پس از علم الیقین به عین الیقین و بعد حق الیقین می رسه که در قرآن اومده را می فهمی و … 

ان شاء الله تعالی از این مطالب باذن الله بازم از شهید براتون می گذارم چرا؟ چون اونا عند ربهم یرزقونند پس باذن الله همینجاست که معنی پیدا میکنه عند الله ی می خوای ببینی شهید را باید بشناسی

کربلایی محمد صادق محسن زاده هدش

جستجو