دفاع مقدس، دستاوردهاي اقتصادي، اقتصاد مقاومتی

اگر بخواهیم به دستاوردهای دفاع مقدس در عرصه اقتصادی نگاه کنیم می توان به سه محور اشاره کرد:

‏1- بازسازي اقتصاد تک محصولي
اقتصاد ايران در رژيم پهلوي نمونه کامل اضمحلال اقتصاد ملي کشورهاي جهان سوم در نظام سرمايه‌داري بين الملل بود کشوري که در اواخر عمر رژيم پهلوي با فروش بي‌دريغ نفت، تلاش داشت به معيارهاي رشد و توسعه غربي دست يابد. در همين راستا، کشاورزي ايران که در گذشته نه چندان دور نياز مردم را تأمين مي‌کرد در سايه واردات محو شد. و در پرتو حاکميت هزار فاميل، اقتصاد ايران به زايده نظام سرمايه‌داري جهاني تبديل گشت، ولي انقلاب اسلامي از همان روزهاي اول روح برابري و نفي استثمار را در پيکر نيمه‌جان اقتصاد کشور دميد.

جنگ تحميلي باعث فعال شدن بخشهاي صنعتي کشور شد. تغيير شيوه سياستگذاري اقتصادي براي تدبير بحران اقتصادي جنگ، نقطه حرکتي براي نجات اقتصاد ايران بود. اگر جنگ تحميلي براي ايران اتفاق نمي‌افتاد، اقتصاد ايران به همان بيماري هلندي قديمي بيش از پيش گرفتار مي‌شد و در اين راستا همانند کشورهاي عربي همسايه مي‌شد که هيچ صنعتي ندارند و درآمدي جز فروش نفت ندارند.‏قوت اين نقطه شروع به حدي بود که در دوران کوتاه سازندگي، حجم سازندگي به حدي سريع بوده که اعجاب جهانيان را برانگيخته است. علاوه بر بازسازي خرابي‌هاي گسترده جنگ تحميلي طرح‌هاي بزرگي اجرا شده که از جمله مي‌توان از مجتمع فولاد مبارکه، فولاد اهواز، سد ساوه، سد مارون و سد پانزده خرداد و کارخانجات متعدد سيمان، نيروگاههاي مختلف برق، راه آهن بافق- بندر عباس و سرخس- مشهد – تجن، پروژه‌هاي مختلف در امور کشاورزي، صنعتي- پالايشگاهي، نفت و گاز و پتروشيمي و … نام برد که هر کدام نياز به توضيح فراوان دارند. راه اندازي اين طرح‌ها تا حد زيادي چهره مملکت جنگ زده را دگرگون ‌کرد. به ثمر رسيدن اين طرح‌ها باعث مي‌گردد کشور ما از اقتصاد تک محصولي نجات يافته، صادرات غير نفتي افزايش يابد و ثروت کشور در مسير عدالت اجتماعي و توزيع عادلانه قرار گيرد.
ولی متاسفانه مردم طعم شیرین عدالت اقتصادی رانچشیده وجریان تکنوکرات حزب گار گزاران سازندگی با راه اندازی هزار فامیل جدید مفاسد اقتصادی فراوانی را رقم زدند.

‏2- محروميت زدايي گسترده
از جمله تبعات سياست مصرف‌گرايي حكومت پهلوي، تمركزگرايي اقتصادي به كلانشهرها و بي‌توجهي به توسعه عدالت محور است. لذا نتيجه اين عملكردها، محروميت گسترده و وحشتناك مردم در مناطق محروم، موج عظيم مهاجرت به تهران و ايجاد مناطق حاشيه‌اي و زاغه‌اي بود. ‏دهکهاي متوسط و متوسط به پايين جامعه سکاندار بخش وسيعي از بدنه دفاعي جبهه‌اي نبرد حق عليه باطل بود. اين چينش اين امکان را مي‌داد تا نيروي عظيمي براي سازندگي از بين همين اقشار پس از پايان جنگ به وجود آيد. نيرويي که منجر به گسترش دامنه فعاليتهاي جهاد سازندگي و بسیج سازندگي بعد آن شد.

3- تامين استقلال اقتصادي‏
استقلال يا عدم وابستگي (به‌طور کلي) آن است که جامعه اي روي پاي خود بايستد و به ديگران اتکا نداشته باشد و وابستگي آن است که جامعه تحت قيموميت ديگران باشد و بر آنها تکيه کند.‏
استقلال اقتصادي آن است که يک جامعه در تامين منافع اقتصادي خود به جوامع ديگر متکي نبوده و زمام امور اقتصادي آن در دست ديگران نباشد البته معناي استقلال اقتصادي غير از “خود کفايي اقتصادي” است. خود کفايي اقتصادي به اين است که يک جامعه همه نيازمنديهاي خود را تامين کند و نيازي به وارد کردن کالا از خارج نداشته باشد. اما در مورد استقلال اقتصادي يک جامعه مستقل اقتصادي ممکن است احتياج به وارد کردن برخي کالاها داشته باشد، اما در تأمين اين نياز تکيه بر ساير جوامع ندارد و ناگزير به دادن امتياز و قبول خواستهاي ديگران نيست، بلکه در يک روابط سالم به داد و ستد کالاها و خدمات مي‌پردازد. ‏در اين راستا ذکر دو نکته لازم است. نخست؛ استقلال اقتصادي با خود کفايي متفاوت بوده و يک مرحله بالاتر است. يک جامعه خود کفا همه نيازمنديهاي خود را (اگرچه با هزينه بيشتر) تامين کند، هر چند که گاهي ترجيح مي‌دهد براي بهتر استفاده کردن از امکانات خود و صرفه جويي کردن، برخي از کالاها را از خارج وارد کند که در اين‌صورت با خودکفايي ناسازگار نيست، زيرا جامعه قدرت لازم براي توليد آن کالا را دارد.‏نکته ديگر؛ معناي استقلال اقتصادي غير از قطع روابط اقتصادي با خارج است، ممکن است جامعه‌اي با ساير جوامع داد و ستد بازرگاني داشته باشد بدون اينکه استقلال خود را از دست بدهد.‏

فرايند تحريم در انقلاب اسلامي؛ مواضع و حركت انقلاب اسلامي از همان آغاز ضداستكباري بود و پس از پيروزي انقلاب نيز در آن تغييري ايجاد نشد و آمريكا يي ها پس از تلاش زياد در ماه هاي اول پيروزي انقلاب براي يافتن راه هاي نفوذ و بازگشتن به جايگاه گذشته و شكست خوردن در اين اقدام، نقاب از چهره برداشتند و علناً عليه انقلاب اسلامي مواضع تند و معاندانه گرفتند و به زعم خود براي تنبيه و تنبه ايران سياست تحريم را به كار بردند. ادامه ايستادگي ايران در برابر استكبار و حوادثي كه طي سال هاي متوالي رخ داد و بر شدت تخاصم موجود افزود، سبب شكل گيري فرايندي پر فراز و فرود و ادامه دار شد كه در ذيل به اختصار به آن اشاره مي شود.

گروگانگيري سفارت آمريكا (دوره جيمي كارتر):

¤ 14 نوامبر 1979: در واكنش به گروگانگيري سفارت آمريكا در ايران، جيمي كارتر طي بخشنامه 12170 دستور ضبط 12 بيليون از دارايي هاي دولت ايران در آمريكا و تحريم كليه واردات از ايران را صادر كرد.

¤ آوريل 1980: كارتر كليه مبادلات تجاري با ايران (به استثناي كمك هاي انسان دوستانه) و مسافرت اتباع آمريكايي به جمهوري اسلامي ايران را ممنوع كرد.

¤ 19 ژانويه 1981: متعاقب آزادسازي گروگان ها و امضاي قرارداد الجزيره، تحريم اقتصادي عليه ايران لغو و دارايي هاي آن از مصادره خارج شد.(به استثناي بخشي كه به علت مطالبات شركت هاي آمريكايي مسترد نشد.)

دوران جنگ ايران : عراق (دوره رونالد ريگان):

¤ ژانويه 1984: متعاقب بمب گذاري پايگاه نظامي آمريكا در لبنان توسط نيروهاي حزب الله، دولت آمريكا، جمهوري اسلامي ايران را در ليست كشورهاي حامي تروريست قرار مي هد كه موجب منع صادرات و فروش كليه تجهيزات نظامي به جمهوري اسلامي ايران (از سال 1986)، كنترل صادرات كالاهايي كه داراي مصارف دوگانه نظامي و غيرنظامي مي باشند و قطع كليه كمك هاي مالي به جمهوري اسلامي ايران از جمله مخالفت با اعطاي وام توسط بانك جهاني شد.

¤ 1987: رونالد ريگان، جمهوري اسلامي را در ليست كشورهايي كه در ترافيك بين المللي مواد مخدر درگير مي باشند، قرار مي دهد كه موجب تشديد تحريم هاي 1984 مي شود.

¤ 29 اكتبر 1987، در واكنش به عمليات تروريستي، دولت ريگان كليه واردات از ايران را تحريم مي كند.

دوران بازسازي (1992- 1989 دوره بوش پدر):

¤ پيدايش جو ذهني بهتر در روابط ايران و آمريكا، ميانجيگري جمهوري اسلامي در آزادسازي گروگان هاي غربي در لبنان، سكوت جمهوري اسلامي در برابر حمله نظامي آمريكا به عراق و پيدايش كمي آسانگيري از سمت آمريكا در اعمال تحريم هاي موجود.

¤ 1992: تصويب قانون «منع گسترش تجهيزات نظامي ايران و عراق» (Iran-Iraq Arms Nonproliferation). اين قانون صادرات كليه ماشين آلات و تجهيزاتي را كه به طور غيرمستقيم داراي كاربرد نظامي مي باشند منع كرد و به كليه كمك هاي اقتصادي به جمهوري اسلامي پايان داد.

مهار دوجانبه و قانون تحريم ايران- ليبي (دوره پرزيدنت كلينتون 2001- 1993):

¤ 1993: تدوين سياست مهار دوجانبه توسط دولت پرزيدنت كلينتون

¤ 15 مارس 1995: دولت پرزيدنت كلينتون، به دليل حمايت جمهوري اسلامي از تروريسم بين المللي و مخالفت با صلح خاورميانه، هرگونه مشاركت شركت هاي آمريكايي در توسعه صنعت نفت ايران را منع مي كند.

¤ 6 مه 1996: پرزيدنت كلينتون كليه مبادلات اقتصادي جمهوري اسلامي را تحريم مي كند.

¤ آوريل 1996: تصويب قانون «ضد تروريسم و مجازات مرگ»، منع هرگونه مبادلات مالي با جمهوري اسلامي و جلوگيري از كمك هاي مالي به كشورهاي كه به جمهوري اسلامي تجهيزات و خدمات نظامي مي دهند.

¤ 5 آگوست 1996: تصويب قانون «تحريم ايران و ليبي» Iran-Iraq Arms) Nonproliferation ((ILSA): اين قانون دولت آمريكا را موظف مي كند تا هر شركت خارجي را كه بيشتر از 20 ميليون دلار در صنعت نفت ايران سرمايه گذاري مي كند، تحريم و مجازات نمايد.

¤ 19 آگوست 1997: بخشنامه 13059 دولت كلينتون، صادرات به كشورهايي را كه قصد صدور مجدد كالاهاي آمريكا به جمهوري اسلامي را دارند منع مي كند.

¤ 18 مه 1998: دولت كلينتون اعلام مي كند كه شركت توتال فرانسه و شركاي آن به دليل سرمايه گذاري در پروژه پارس جنوبي تحريم نخواهند شد و از تحريم مربوط به «قانون تحريم ايران- ليبي» مستثني مي باشند.

¤ 23 ژوئن1998: دولت كلينتون قانون تحريم هاي «منع گسترش توانايي موشكي ايران» را وتو مي كند.

¤ جولاي 1998و ژانويه 1999: دولت كلينتون ده موسسه روسي را به دليل مشاركت در توسعه صنعت موشك سازي ايران تحريم مي كند.

¤ دسامبر 1998: ايران از فهرست كشورهايي كه درگير ترافيك بين المللي موادمخدر مي باشند، حذف مي شود.

¤ آوريل 1999: پرزيدنت كلينتون با صدور بخشنامه اي صادرات مواد غذايي و دارويي را به ايران، ليبي و سودان آزاد مي سازد.

¤ سپتامبر 1999: دولت آمريكا، جمهوري اسلامي را به دليل نقض آزادي مذهب مورد تحريم هاي جديد قرار مي دهد.

¤ نوامبر 1999: پرزيدنت كلينتون شركت بوئينگ را در مورد مشخص صدور قطعات براي هواپيماهايي كه پيش از تحريم به جمهوري اسلامي فروخته شده و هنوز تحت ضمانت مي باشند از قوانين تحريم مستثني مي سازد.

¤ 14 نوامبر 2000: تصويب قانون منع گسترش قوه نظامي ايران (Iran Nonproliferation Act) كه هدف آن جلوگيري از صدور تكنولوژي نظامي به ايران مي باشد. به ويژه اين قانون پرداخت كمك مالي به روسيه را منوط به رعايت قوانين تحريم آمريكا مي كند.

¤ 71 مارس 0002: وزير كشور آمريكا، خانم آلبرايت تحريم برخي از صادرات غيرنفتي ايران از جمله فرش، خاويار و پسته را لغو مي كند.

¤ 28 اكتبر 2000: تصويب قانون اعتبارات كشاورزي: اين قانون كشورهايي را كه در ليست كشورهاي تروريستي مي باشند از دريافت ضمانت نامه هاي صادراتي دولت آمريكا محروم مي سازد.

2001 به بعد ( دوره جورج بوش پسر)

¤ ژانويه 2001: تحريم يك شركت كره اي ( با استفاده از قانون منع گسترش قوه نظامي ايران) به دليل فروش قطعات سلاح هاي موشكي و شيميايي به جمهوري اسلامي.

¤ ژوئن 2001: تحريم يك شركت كره اي و دو شركت چيني به دليل فروش قطعات سلاح هاي موشكي و شيميايي به جمهوري اسلامي

¤ 3 آگوست 2001: تمديد قانون تحريم ايران- ليبي براي يك دوره پنج ساله.

¤ 29 ژانويه 2002: پرزيدنت بوش، ايران، عراق و كره شمالي را «محورهاي اهريمني» مي خواند.

¤ 9 مه 2002: تحريم چند شركت مالدويايي، ارمني و چيني به دليل فروش قطعات و كالاهاي نظامي به جمهوري اسلامي.

در ادامه اين روند كه با خصومت فزاينده اي همراه بود، از سال 2005 كه سياست هسته اي ايران تغيير اساسي كرد و ايران به اين نتيجه رسيد كه دشمن قصد ندارد حقوق هسته اي ايران را به رسميت بشناسد و به دنبال برچيدن كليه فعاليت هاي هسته اي ايران است، تحريم ها وارد مرحله جديد و سخت گيرانه تر شد. دشمن در اين مرحله با عبور از قانون تحريمي داماتو وارد حوزه تحريم پولي، بانكي، اشخاص و شركت ها شد و اعلام كرد كه در آينده با گسترش دامنه تحريم ، محدوديت هايي را نيز براي صادرات نفت ايران نيز اعمال مي كند. با روي كار آمدن اوباما به بهانه نظارت بر اجراي دقيق تحريم ها بازرسي كشتي ها و هواپيماهاي ايراني نيز در دستور كار قرار گرفت و در نهايت در سال 2010 اتحاديه اروپا نيز همراهي با تحريم هاي آمريكا را علني كرد و به تحريم بانكي و نفتي آمريكا عليه ايران پيوست. اين تحريم ها كه با پيوستن اروپا به آمريكا دامنه دارتر شد در سال 2012 به اوج رسيد؛ زيرا آمريكا و اروپا براي افزايش فشار بر ايران به منظور دست كشيدن از فعاليت هاي هسته اي، عقد قراردادهاي جديد واردات، خريد يا حمل و نقل نفت خام ايران و فرآورده هاي نفتي را ممنوع اعلام كردند.

د- مفهوم و هدف تحريم ؛ از آنجايي كه نقطه عزيمت بحث، دوران دفاع مقدس است و با حركت از آنجا به تحريم هاي زمان حاضر مي رسد، لازم است از تحريم تعريفي ارائه شود كه ضمن در بر داشتن مفهوم اصل تحريم، تحريم هاي دوران دفاع مقدس و تحريم هاي امروز را نيز در بر گيرد. با لحاظ كردن اين نكته مي توان تحريم را اين چنين تعريف كرد: «محروم كردن يك كشور از تأمين كليه نيازهايي كه به نوعي به خارج وابسته است.» هدف دشمن از تحريم در زمان دفاع مقدس از پاي در آوردن رزمندگان در ميدان هاي نبرد و در پشت جبهه نيز نااميد و ناراضي كردن مردم بود، امروز نيز هدف دشمن از تحريم، دست كشيدن ايران از فعاليت هاي هسته اي و كوتاه آمدن از مواضع بحق در برابر مسائل مهمي مانند قضيه فلسطين و افزون طلبي هاي استكبار و نيز در تنگنا قرار دادن مردم در اداره زندگي و در نتيجه اعتراض به نظام است.

ه- برخورد امام(ره) و رزمندگان و مردم با تحريم ؛ پس از راه افتادن اولين موج تحريم اقتصادي، حضرت امام(ره) در 25 آذر ماه سال 1358 در جمع پاسداران اينگونه به آن واكنش نشان دادند: «هر چه مي خواهند آنها فشار بياورند و نقشه بچينند براي اينكه محاصره اقتصادي بكنند. ما از محاصره اقتصادي باكي نداريم. [به]علاوه، مگر دنيا تابع آقاي كارتر است كه وقتي بگويد بايد محاصره اقتصادي بشود، همه دنيا بگويند چشم! ما محاصره اقتصادي مي كنيم. اين از اشتباهاتي است كه اين ابرقدرت هاي خالي از عقل مي كنند كه خيال مي كنند حالايي كه من يك قدرتي دارم، تمام مردم، تمام عالم تابع من هستند.» ايشان چند روز بعد نيز در 10 دي در سخناني دوباره تأكيد كردند: «اگر ما را محاصره اقتصادي بكنند ما فعال تر مي شويم. به نفع ما هست، محاصره بكنند ما را، از اين هم هيچ نترسيد.»

امام خامنه اي(مدظله العالي) در ذكر خاطره اي از حضور كوتاه شان در آبادان و وضعيت رزمندگان در آنجا مي فرمايند: «… خلاصه، يكي دو روز بيشتر آبادان نبودم و برگشتم به اهواز. وضع آنجا -آبادان- را قابل توجه يافتم. يعني ديدم در عين غربتي كه بر همه نيروهاي رزمنده ما در آنجا حاكم بود شرايط رزمندگان از لحاظ امكانات هم شرايط نامساعدي بود. حقيقتاً وضعي بود كه انسان غربت جمهوري اسلامي را در آنجا حس مي كرد؛ چون نيروهاي خيلي كمي در آنجا بودند و تهديد و فشار دشمن، بسيار زياد و خيلي شديد بود. ما فقط شش تانك آنجا داشتيم كه همين آقاي «اقارب پرست» رفته بود از اينجا و آنجا جمع كرده بود، تعمير كرده بود و با چه زحمتي يك گروهان تانك، در حقيقت يك گروهان ناقص تشكيل داده بود. بچه هاي سپاه با كلاشينكف و نارنجك و خمپاره و با اين چيزها مي جنگيدند و اصلاً چيزي نداشتند. اين شرايط واقعي ما بود؛ اما روحيه ها در حد اعلي.» وضعيت مردم نيز در پشت جبهه ها كاملاً معلوم بود، مردمي كه در محاصره اقتصادي بودند و كمبودها آزارشان مي داد خم به ابرو نمي آوردند و با اينكه خود در شهر و روستا در وضعيت سختي بودند، جبهه و رزمندگان را بر خود مقدم مي داشتند و بي ملاحظه و بي محاسبه به جبهه كمك مي كردند.

و- تفاوت هاي امروز با دوران دفاع مقدس؛ پاره اي اوقات تفاوت ها بزرگ ترين مانع تكرار اتفاق هاي مشابه هستند، بنابراين اگر زماني تكرار اتفاقات مشابه و يكسان هدف باشد، بايد به تفاوت ها و چگونگي همراه كردن آنها با مشابهت ها توجه داشت. شايد امروز نيز كساني ويژگي ها و ارزش ارزش هاي دفاع مقدس را قبول داشته باشند، اما تفاوت ها را مانع تكرار و كاركرد مناسب آن بدانند. برخي از اين تفاوت ها عبارتند از: بالا بودن قدرت شورآفريني جنگ، راحت تر بودن اداره جمعيت چهل ميليوني، شديدتر بودن انگيزه هاي انقلابي گري، پس زدن و حذف كردن نمودها و نمادهاي فرهنگ فاسد غرب، يكپارچه بودن مردم در دفاع از نظام و انقلاب، فراگيرتر بودن وحدت در بين گروه هاي سياسي و اقشار مردم، مقبوليت ريشه دار گروه هاي مرجع موجه در نزد مردم، حيرت زدگي استكبار از شكست در برابر انقلاب و … در ظاهر موارد فوق در زمان حاضر هر يك به نوعي متحول شده است.

ز- اتفاق عظيم دوران دفاع مقدس؛ در دوران دفاع مقدس اتفاق عظيمي افتاد كه دنيا را وادار به حيرت كرد و تا پيش از آن در داخل هم كسي آن را پيش بيني نمي كرد. اين اتفاق عظيم فوران ظرفيت ناشناخته ملت ايران بود كه در ابعاد مختلف اصلي ترين نشانه آن، ريشه داشتن در اعتقادات و باورهاي پايان ناپذير دين بود. اين مقوله در دفاع مقدس و حماسه آفريني هاي آن، آنچنان برجسته و پررنگ بود كه رزمندگان فرزندان اسلام شناخته مي شدند؛ زيرا تمامي حركات و سكنات آنها نشان روشني از آموزه هاي اسلامي داشت. اين شاخص معجزه گر از پشت جبهه هاي ايران شروع و تا عمق اسارتگاه هاي مخوف حزب بعث امتداد داشت.

ح- دو ويژگي اساسي؛ جامعه ايراني در دوران دفاع مقدس و در اوج فشارهاي همه جانبه دشمن و مسدود بودن تمامي راه ها و روزنه ها با دو ويژگي ارزشمند به ايستادگي پيروزي آفرين ادامه داد: 1- آموختن چگونگي كنار آمدن با كمبودها و كاستي ها 2- تلاش همه جانبه و فراگير براي تأمين نيازهاي اساسي و ضامن ماندگاري و بقا در داخل.

ط- دگرتحريمي و خودتحريمي؛ يكي از درس هاي ماندگار و هميشه كارآمد دوران دفاع مقدس، منفعل نشدن در برابر اقدامات دشمن به ويژه در حوزه تحريم ها بود. جامعه ايراني هنگام مواجهه با تحريم هاي شديد دشمن (دگرتحريمي) به خودتحريمي روي آورد و با تفكيك نيازهاي ضروري و غيرضروري، پس از حذف كليه نيازهاي غيرضروري، با خود تحريمي نيازهاي ضروري را نيز به حداقل كاهش داد.آنچه كه استفاده از ارزش ها و تجربيات دفاع مقدس را براي مقابله با تحريم هاي امروزي ممكن و تضمين مي كند، شاخص هايي مانند، امتداد مردمي و اجتماعي، مديران و مسئولان، اعتقادات و باورها، پيشرفت ها و دستاوردها، تقويت و تحكيم بنيادها، هنر و سرعت انتقال مردم از وضعيتي به وضعيت ديگر، رضايت عمومي از موقعيت جهاني كشور و … است. موارد پيش گفته و موارد بسياري كه از ذكر آن اجتناب شد، جامعه ايراني را به اين اصل و قاعده معجزه گر رهنمون مي شود كه به دست آوردن ارزش ها و تجربيات و پيروزي هاي درخشان ملت در برابر دشمنان تكرارپذيرند و تنها به اراده اي مصمم و وحدتي يكپارچه و فراگير نياز دارد كه ايرانيان نشان داده اند در زمان لازم اين دو نكته را نيز هنرمندانه و سريع به صحنه مي آورند.

نفت و اقتصاد مقاومتی
اصطلاح «اقتصــاد مقاومتی» اولین بار در تاریخ 16/06/1389 توسط مقام معظم رهبری وارد ادبیات اقتصادی کشور شد.

1- غرب که از «الگوشدن انقلاب اسلامی ایران» برای ملت های مسلمان و آزادیخواه در هراس بوده و هست، در 33 سال گذشته از هیچ اقدامی برای ممانعت از این کار فروگذار نکرده و در عرصه های نظامی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جنگ های تمام عیاری را علیه ایران به راه انداخته است.

2- در عرصه نظامی، هشت سال جنگ تحمیلی، در عرصه فرهنگی به تعبیر مقام معظم رهبری ناتو یا شبیخون فرهنگی، در عرصه سیاسی، پروژه انزوای سیاسی و در عرصه اقتصادی، به زعم خود «تحریم های هوشمند و فلج کننده» را به کار برده است.

3- ما باید بپذیریم که در یک «جنگ تمام عیار اقتصادی» با آمریکا و دنیای غرب هستیم، دشمن که به خوبی «نقاط ضعف اقتصادی» ما را تشخیص داده است، تلاش دارد تا با برنامه ریزی و تحریم های شدید، این «نقاط ضعف» را به «تهدید»ی علیه ایران تبدیل و شریان های اقتصادی ما را مختل کند، در واقع «اقتصاد مقاومتی» یک سیاست راهبردی است که با اشراف کامل به نقشه های دشمن، تلاش می کند تا این «تهدیدها» را به «فرصت» تبدیل کند.

4- برگ برنده ایران در تمام عرصه های یاد شده، حضور گسترده و قاطعانه مردم بعنوان اصلی ترین حامی نظام و گوش به فرمان رهبری بوده است، در این مرحله نیز هدف نهائی دشمن از این تحریم های گسترده این است که با تحت فشار قرار دادن مردم، آنها را در مقابل نظام قرار دهد، اگرچه مسئولان آمریکائی در اظهارات خود، هدف از این تحریم ها را «دولت ایران» عنوان می کنند نه «ملت ایران»، اما مقام معظم رهبری در این باره می فرمایند: «مي گويند ما طرفمان ملت ايران نيست! دروغ ميگويند؛ اصلاً طرف، ملت ايران است. تحريم براى اين است كه ملت ايران به ستوه بيايد، بگويد آقا ما به خاطر دولت جمهورى اسلامى داريم زير فشار تحريم قرار ميگيريم؛ رابطه‌ى ملت با نظام جمهورى اسلامى قطع بشود. هدف اصلاً اين است»16/06/1389.

5- غربی ها با تصويب قطعنامه 1929 در سال 2010 موج جديدي از تحريم با محوریت؛ تحريم خريد نفت ايران، تحريم بانک مرکزي و بانک هاي ايران، تحريم سرمايه گذاري خارجي در اقتصاد ايران به خصوص در بخش انرژي، تحريم حمل و نقل دريائي و هوائي ايران، تحريم تجاري (ممنوعيت فروش کالا از اقلام با فناوري پيشرفته تا خودرو سواري به ايران) را در دستور کار خود قرار داده اند.

6- یکی از اصلی ترین نقاط ضعف اقتصادی ما «بیماری اعتیاد»ی است که اقتصاد ما از گذشته تا کنون به آن دچار بوده است و به واقع باید گفت این اقتصاد، همچون یک فرد دارای بیماری «اعتیاد»، به مواد مخدر و «طلای سیاهی به نام نفت» اعتیاد و وابستگی شدید داشته و دارد.

ج) کشور ایران، از لحاظ «مجموعه ذخایر نفت و گاز» در جهان اول است(1) اما وابستگی اقتصاد کشور به درآمدهای نفتی از گذشته موجب شکل گیری یک “اقتصاد تک محصولی” شده است. در کشور ما، متاسفانه سال‌هاست که همچنان نفت را به صورت خام صادر و درآمد حاصل از آن را نیز در “بودجه جاری” مصرف می کنیم.

د) هم اکنون ایران دارای 600 میلیارد بشکه نفت درجا است اما همه آن قابل استحصال نیست. ضریب بازیافت نفت(Oil Recovery Factor) به طور میانگین 26درصد است، یعنی به نوعی می توان گفت از این میزان نفت درجا تنها 156 میلیارد بشکه نفت قابل استحصال است. در چنین شرایطی و با توجه به میزان تولید روزانه نفت ایران، تقریبا 112 سال دیگر می توان نفت تولید و از این منبع عظیم خدادادی استفاده کرد.(2)

هـ) اکثر مخازن نفتی ایران در نیمه دوم عمر خود هستند و در طول این دوره تولید نفت آنها کاهش یافته و یا به عبارتی وارد دوره نیاز به فرایند EOR شده اند.(3)

8) مقام معظم رهبری پیرامون موضوع نفت می فرمایند:

«تا ده‌ها سال ديگر، دنيا محتاج نفت و گاز است؛ اين يك مطلبِ مسلّم است. استكبار و قدرتهاى استكبارى ميدانند كه رگ حياتشان به نفت و گاز وابسته است. آن روز كه نتوانند اين نفت ارزان را به دست بياورند، آن روز كه مجبور باشند براى تهيه‌ى نفت و گاز امتياز بدهند و از زورگوئى دست بردارند، آن روز براى آنها مصيبت ‌بار است. 01/01/1391

« اگر این نفتی که دست کشورهای این منطقه است، در دست اروپایی‌ها بود و بنا بود آن‌ها به شما مردم و مردم سایر کشورهایی که امروز نفت تولید می کنند، بفروشند، برای هر استکانش جان شما را می گرفتند!… امروز به خاطر خیانت بعضی از کشورهای تولید کننده نفت و هم‌دستی‌شان با دزدان غارت‌گر بین المللی، به جای اینکه نفت، وسیله ای در دست کشورهای تولید کننده آن برای کسب سود یا استفاده سیاسی و اقتصادی باشد، به عکس به عنوان وسیله ای در دست مصرف کنندگان قرار دارد!… در حقیقت نفت در مشت آن‌هاست، نفت مال ماست؛ اما سیاستش در دست دیگران است! چنین سرمایه ای مایه دردسر است». 13/03/1373

«ما بايد به اينجا برسيم و بتوانيم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بى‌نياز كنيم. يكى از بزرگترين بليات اقتصاد ما، و نه فقط اقتصاد ما، بلكه بليات عمومى كشور، وابستگى ما به درآمد نفت است. من چند سال قبل از اين گفتم – البته آن وقت مسئولين دولتى از اين حرف هيچ استقبال نكردند – ما بايد به جائى برسيم كه اگر يك روزى به خاطر قضاياى سياسى، اقتضائات سياسى، يا اقتضائات اقتصادى در دنيا، اراده كرديم كه صادرات خودمان را مثلاً براى مدت پانزده روز يا يك ماه متوقف كنيم، بتوانيم… اگر يك روزى اقتصاد كشور از درآمد نفت و صادرات نفت بريده شود، اين توان را ملت ايران و نظام اسلامى در ايران به دست خواهد آورد؛ كه تأثيرگذارى‌اش در دنيا فوق‌العاده است. ما بايد به اينجا برسيم. خب، اين حمايت ميخواهد؛ بايد از صادرات حمايت بشود.» 26/5/1390

«ما اين نفت را ضايع مي كنيم؛ البته اين، كار امروز و ديروز نيست؛ دهها سال است كه بناي اقتصاد و پيشرفت كشور روي اين روش گذاشته شده است و يك شبه هم نمي شود آن را عوض كرد. من ده، دوازده سال پيش به مسئولان آن روز گفتم آن روزي انسان در قضيه نفت احساس رضايت مي كند، كه كشور قادر باشد با اختيار خودش اعلام كند كه من مصلحت مي دانم امروز توليدم را فلان قدر كم كنم؛… امروز مي خواهم صادرات نفتم را اين قدر كم كنم و نفت را در كارهاي غيرسوخت مصرف كنم- سوخت، بدترين استفاده از نفت است و دنيا الي ماشاء الله استفاده هاي بهتر از سوخت نفت را كشف مي كند و پيش مي رود- آن روز ما مي توانيم خوشحال باشيم و به نفت خشنود باشيم.» 29/3/85

اما آنچه مسلم بنظر می رسد، این است که :

9) وابستگی شدید اقتصاد ما به نفت، این «سرمایه بین نسلی»، یک «نقطه ضعف آشکار» در اقتصاد ماست که دشمن در این جنگ تمام عیار اقتصادی، بصورت ویژه بر روی آن تمرکز کرده است تا این نقطه «ضعف» را به «تهدید»ی جدی علیه ما تبدیل کند، ما باید نوع نگاهمان به نفت را تغییر دهیم، باید بپذیریم که نفت یک «سرمایه» است و نه «درآمد»، باید بپذیریم که «خام فروشی» بدترین نوع استفاده از این سرمایه تمام شدنی است.
و بفهميم بين سرمايه و درآمد فرق است، نفت سرمايه است نه درآمد كسي با نفت‌فروشي بخواهد مملكت را اداره كند يعني با سرمايه‌فروشي، نفت را بايد تبديل كرد به يك سرمايه ديگر از آن درآمدش بايد استفاده كرد (4)

اقتصاد مقاومتی ما باید تمام تلاش و توان خود را برای حل هرچه سریع تر این معضل اساسی به کار ببندد و این شدنی نیست مگر با پایبندی به «الزامات اقتصاد مقاومتی».

اصلی ترین الزامات اقتصاد مقاومتی از نگاه مقام معظم رهبری شامل موارد ذیل می شود:

«مردمى كردن اقتصاد، جزو الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين سياستهاى اصل ۴۴ كه اعلام شد، ميتواند يك تحول به وجود بياورد؛ و اين كار بايد انجام بگيرد. البته كارهائى انجام گرفته و تلاشهاى بيشترى بايد بشود. بخش خصوصى را بايد توانمند كرد».
«كاهش وابستگى به نفت يكى ديگر از الزامات اقتصاد مقاومتى است. اين وابستگى، ميراث شوم صد ساله‌ى ماست. ما اگر بتوانيم از همين فرصت كه امروز وجود دارد، استفاده كنيم و تلاش كنيم نفت را با فعاليتهاى اقتصادىِ درآمدزاى ديگرى جايگزين كنيم».
«مسئله‌ى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاه‌هاى دولتى، هم دستگاه‌هاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانواده‌ها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است».
«يك بُعد ديگرِ اين مسئله‌ى تعادل در مصرف و مديريت مصرف اين است كه ما از توليد داخلى استفاده كنيم».
«هدفمند كردن يارانه‌ها هم در جهت شكل دادن به اقتصاد ملى است».
«استفاده‌ى حداكثرى از زمان و منابع و امكانات. از زمان بايد حداكثر استفاده بشود».
«حركت بر اساس برنامه، يكى از كارهاى اساسى است. تصميمهاى خلق‌الساعه و تغيير مقررات». 03/05/1391

10) و اما نکته پایانی:
مردم و مسئولان ما باید واقعاً بپذیرند که ما در یک نقطه بسیار حساس به سر می بریم، همبستگی ملت و نظام در این برهه تاریخی می تواند کشور را به خوبی از «پیچ تاریخی» عبور دهد و به تعبیر رهبر انقلاب : «
يك واقعيت ديگر هم اين است كه اگر كشور در مقابل فشارهاى دشمن – از جمله در مقابل همين تحريمها و از اين چيزها – مقاومت مدبرانه بكند، نه فقط اين حربه كُند خواهد شد، بلكه در آينده هم امكان تكرار چنين چيزهائى ديگر وجود نخواهد داشت». 03/05/1391

پی نوشت ها:

1) کشور ایران 14درصد ذخایر نفت خام و 17 درصد ذخایر گازی جهان و درمجموع 15.5 درصد از “مجموع ذخایر نفت و گاز جهان” را به خود اختصاص داده است.
2) http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13910310000603
3) Enhanced Oil Recovery= EOR بازیافت ثانویه نفت
4) آیت الله جوادی آملی

 


جستجو