امام خمینی و تقابل صریح و قاطع با عوامل تفرقه و اختلاف

حضرت امام خمینی در موضوع « وحدت » ملاحظه هیچ « فرد » و « جناح » را نمیكرد و بسیار جدی صریح قاطع و فارغ از مصلحت اندیشیهایی كه « مصلحت » نیستند و در واقع نوعی « قصور » و « غفلت » و در مواقعی « كوتاه آمدن » و « تسلیم » در برابر اغواگری و به هم آمیختن خیر و شر و حق و باطل توسط برخی عناصر و جریانها میباشد در مسیر تحقق اتحاد و همدلی حركت مینمود و شجاعانه همه موانع را از سر راه برمی داشت .

 

جدیت و صراحت امام خمینی درباره وحدت از آنجا ناشی میشود كه در تفكر و اندیشه این رجل الهی اصل اتحاد و همبستگی نیروهای مسلمان ـ اعم از علما و شخصیتهای دینی حاضر در عرصه مدیریت كلان سیاسی مسئولان و دولتمردان جریانها و جناحهای درون نظام و فعالان عرصههای علم و فرهنگ و هنر و اقتصاد ـ حائز اهمیت بسیار و دارای نقشی حیاتی و بنیادی میباشد و به هیچ وجه نمیتوان تصور نمود كه بدون آماده شدن زمینههای مساعد وحدت و اتحاد بتوان بر مشكلات كشور از جنبههای گوناگون غالب و فائق آمد و كشتی انقلاب و نظام را از طوفان حوادث خارجی و داخلی عبور داد و به ساحل امن نجات رساند.

راستی چه كسی میتواند در باتلاقهای عفن و وحشت زای فرقه گرایی و اختلاف گام نهد و طی مسیر كند و سالم به مقصد برسد !

چگونه میتوان باورداشت كه در تنازع مكرر و تشتت مستمر ـ كه بر كینهها و عداوتها میافزاید و از دوستیها و مودتها میكاهد ـ میشود بر مشكلات پیروز شد و تنگناها را برطرف نمود !

آیا با تنشها و اختلاف انگیزیها ـ به ویژه وقتی با هتك حرمت و تخریب دیگران همراه باشد و حرف اول را سیاست بازان دروغگو و تهمت زن و فریبكار بزنند ـ میتوان در آرامش و امنیت زیست !

آیا در اوضاع نابسامان ناشی از تحركات ضد اخلاقی و تخریبهای عناصر و جناحهای ماجراجو و قدرت طلب میتوان تنگناهای معیشتی و اقتصادی مردم را مرتفع نمود و مشكلات فرهنگی جامعه را حل كرد و به دغدغههای مراجع و عملا و خانوادههای شهدا و همه نیروهای ارزشی نظام رسیدگی نمود

این كه امام خمینی به طور مكرر و با جدیت و بدون ملاحظه افراد و جناحها به شدت از تفرقه و تنازع نهی مینمود و به وحدت و اخوت فرا میخواند جز این نیست كه « وحدت » از سویی امری مقدس و مورد توجه خاص حضرت پروردگار و از سویی دیگر عامل سامان یابی جامعه و كشور و اعتلای دین و پیشرفت فرهنگ و اقتصاد و صنعت میباشد و اسلام و ملت مسلمان را در بلندای قلههای عزت و اقتدار مینشاند و از هر ذلت و سكون و ركود و كرنش در برابر قدرتهای خارجی و عوامل آنان میرهاند.

حضرت امام خمینی با احاطه خاصی كه به ابعاد و جنبههای مختلف علوم و معارف اسلامی داشت و نیز با توجه به پیام گیریها و نكته سنجیهای ویژهای كه با تفكر در اعماق فرهنگ و اندیشه اسلامی به دست میآورد در هر موضوعی كه اظهار نظر مینمود درس و پیامهای زیبا و عبرت زا به مخاطب منتقل میساخت .

« وحدت و اتحاد » و در نقطه مقابل آن « تشتت و افتراق » از موضوعاتی هستند كه در چرخه تفكرات و عمق اندیشیها و نكته سنجیهای خاص امام خمینی قرار داشت .

در میان اندیشهها و رهنمودهای صریح و جدی این پیشوای الهی درباره اختلاف و تفرقه كلام ذیل بسیار تفكر برانگیز و تكان دهنده است: « آن كسی كه اختلاف ایجاد میكند از فرقه اسلام خارج میشود به حسب واقع ولو در صورت هم بین مسلمین باشد. » (1 ) موضوع اصلی این سخن شدت خبث و پلیدی « اختلاف انگیزی میباشد و به وضوح و در قالب عباراتی كوتاه ماهیت خطرناك انسانهایی كه عامل ایجاد چند دستگی و تنازع میشوند را نمایان میكند.

تعابیر نهفته در این كلام را با دقت واكاوی میكنیم.

آن كسی كه « اختلاف » میاندازد كار كوچكی انجام نمیدهد كه عملی بزرگ و خطرناك مرتكب میشود.این عمل آفت زا و آسیب رسان اختلاف افكندن بین « افراد » و « جریان »ها در همه سطوح و موقعیتهای فرهنگی اجتماعی اقتصادی سیاسی و حكومتی است. یعنی پاشیدن بذر تفرقه چند دستگی منازعات فرسایش دهنده و باز دارنده از حركت در مسیر رفع مشكلات و تنگناهای جامعه و ایجاد مانع بر سر راه شخصیتهای دینی مدی رو مدیر و حاضر در مدیریت كلان سیاسی با دولتمردان و كارگزاران و زمینه سازی برای هرج و مرج و در نهایت بازماندن دین و ملت و كشور از رشد سریع و همه جانبه .

در رهنمود بیدار كننده امام خمینی آمده است كه عامل ایجاد اختلاف ـ هر كس و در هر كسوت و موقعیت كه باشد با عمل شنیع و پلید خویش از اسلام خارج میشود!

این دیدگاه صریح و قاطع امام خمینی نشان میدهد كه خروج از اسلام و در پی آن به تقابل با راهبردها خط مشیها مبانی قوانین و ارزشهای والای دین مبین الهی پرداختن هرگز محدود و منحصر به الحاد و كفرو شرك و نفاق نیست بلكه چه بسیار كسان كه در ظاهر نام ملحد و كافر و مشرك و منافق ندارند و در عین حال به دلیل عملكردهایی كه به اسلام ضربات مهلكی وارد میكند و به تضعیف و تخریب آن میانجامد و در نهایت موجب شكست و انزوای دین حق میگردد از دیانت اسلام خارج میشوند و صفت و لقب « بی دین » میگیرند! به همین دلیل است كه در متون فرهنگ و معارف اسلامی با آموزههایی مواجه میشویم كه بی دینی را نه فقط به كفر و شرك و نفاق كه به رفتار و عملكردهای مبتنی بر مكر و نیرنگ كه به اختلاف و درگیری میانجامد تعمیم میدهد و از آن جمله تصریح میگردد كه: « لادین لخداع »

« انسان مكار و خدعه كننده دین ندارد. »

(2 ) راسی كسی كه پی در پی مكر میكند و فریب و نیرنگ میورزد اگر دیندار بود كه مكر و خدعه نمیكرد زیرا یكی از تعالیم و دستورات صریح دین مبین الهی این است كه مكاری و فریبندگی نكنید و به این وسیله انسانها را به جان هم نیندازید و رابطههای صمیمی و محبت آمیز را از هم نگسلید.

بدیهی است كه یكی از محركها و عوامل برانگیزانندهای كه برخی از افراد و گروهها و جناحها را در موضع و جایگاه ایجاد اختلاف و تنازع بین « زمامداران و مسئولان » و « شخصیتهای خدوم و دلسوخته درون و برون نظام » قرار میدهد « مكر و خدعه » است. در این میان « مكاران و خدعه گران سیاسی » نقش اساسی را ایفا مینمایند و با روشهای گوناگون فریبكاری واغواگری ـ كه معمولا با آمیزهای از دروغ تهمت دشنام هتاكی و پرده دریهای اخلاقی همراه است ـ صالحان را ناصالح جلوه میدهند و سعی مینمایند « خادمان » را از گردونه « خدمت » خارج كننده و « خائنان » را در جایگاه « خیانت » باقی بگذارند و به این وسیله مهرههای ناسالم را در پیكره نظام جاسازی نمایند!

در كلام هشدار دهنده و بیدار كننده امام خمینی بحث « واقعیت » و « صورت » به میان آمده است و درباره عامل ایجاد اختلاف تصریح شده است كه او با این عملكرد تباه و زیانبار خویش به حسب واقع از دین اسلام خارج میشود ولو در صورت در میان مسلمانان حضور داشته باشد!

« واقع » یا « واقعیت » به آنچه در خارج از محیط ذهن و فكر تحقق دارد اطلاق میشود. به تعبیری دیگر چیزی است كه « وقوع یابنده » است و رخ میدهد و نمایان میگردد.

« صورت » به ظاهر و شكل انسان اطلاق میگردد. به عبارتی دیگر انسانها را ظاهری میباشد كه به آن وسیله شناخته میشوند و آن قیافه و شكل آنان است كه « صورت » نام میگیرد.

با این توضیح بیندیشیم كه این كلام امام خمینی چقدر تكان دهنده است كه اعلام مینمایند كسی كه اختلاف ایجاد میكند به حسب واقع و آنچه تحقق مییابد از اسلام خارج میشود و چنین كسی فقط در « صورت » و « شكل » و « قیافه » مسلمان است و در میان مسلمین حاضر میشود!

این عبارات و تعابیر امام خمینی ـ كه در مسئولیت بزرگ یك اسلام شناس و مفسر و فقیه و متكلم و آگاه به اعماق نظام اجتماعی و سیاسی و حكومتی اسلام و جایگاه و نقش تحركات افراد و جریانها مطرح میشود ـ نشان میدهد كه « اختلاف و تشتت » یك آفت و آسیب و تهدید بزرگ است و « اختلاف انگیزان » كه عامل هرج و مرج و چند دستگی و منازعات خطرناك و عامل شكست دین و ملت و كشور اسلامی میشوند از پلیدترین موجودات میباشند و به همین دلیل از اسلام و هویت دینی خارج میشوند و فقط در صورت و شكل و قیافه به عنوان مسلمان در جامعه مسلمین حضور مییابند!

می بینیم كه امام خمینی ـ به همان دلیل كه محیط به تعالیم اسلام و فانی در خداست و جز براساس خواست و رضایت او حركت نمیكند ـ با كسی یا جریان و جناحی تعارف ندارد و ملاحظه هیچ فرد و گروهی را نمینماید و صریح و قاطع دیدگاه الهی خویش را كه بر اسلام ناب و اصیل منطبق است اعلام میكند و ماهیت مبتنی بر خبث و عملكرد برخاسته از نفس و آثار مهلك اختلاف افكنیهای برخی از افراد و جریانهای فكری و سیاسی را نمایان میسازد.

تفكر و اندیشه امام خمینی و قاطعیت و صراحت و مقابله شدید آن پیشوای اهلی با كسانی كه عامل ایجاد اختلاف و تفرقه در دین خدا میشوند در آیات قرآن كریم مورد توجه و نظر خاص قرار میگیرد و به این ترتیب اختلاف انگیزان كه نه تنها هیچ هشداری را در ترك مخاصمه و معارضه و رها كردن بیراهه تشتت و بازگشت به شاهراه وحدت و مودت برنمی تابند كه بر تلاش گران خالص و صادق كه پیوسته به وحدت و تعادل فرا میخوانند و با افراطی گری و چند دستگی در ستیز هستند میشورند و با ساماندهی جنگ روانی و برانگیختن افكار عمومی علیه آنان سعی در به شكست كشاندن فعالیتهای دلسوزانه آنان دارند از جانب خداوند متعال و در قرآن كریم طرد و نفی میشوند و مورد مذمت شدید قرار میگیرند.

خداوند متعال خطاب به جوامع اسلامی از جمله جامعه اسلامی ما به صراحت فرمان میدهد :

« ولاتكونوا كالذین تفرقوا و اختلفوا من بعد جا هم البینات و اولئك لهم عذاب عظیم »

« و شما مسلمانان مانند مللی نباشید كه پس از آنكه آیات و ادله روشن از جانب خدا برای هدایت آنان آمد باز راه تفرقه و اختلاف پیمودند كه البته برای چنین مردمی عذاب سخت خواهد بود. » (3 )

این آیه قرآن مصداق و نمونهای از اختلاف افكنی و فرقه گرایی و حاصل نهایی آن یعنی خروج از دین را مینمایاند.

زیرا اولا در فرهنگ قرآن تفرقه و تشتت امری نكوهیده و مذموم است و یك ضد ارزش محسوب میشود. ثانیا عاملان ایجاد افتراق و اختلاف انسانهایی نه تابع خدا و تعالیم الهی كه در تقابل و تعارض با دین خدا قرار دارند. ثالثا مستحق عذاب الهی شدن این افراد و گروهها خود نمایانگر خروج از دین الهی و حركت در بیراهههای ضلالت و گمراهی میباشد.

خداوند متعال در آیهای دیگر میفرماید :

« ان الذین فرقوا دینهم و كانوا شیعا لست منهم فی شی انما امرهم الی الله ثم ینبئهم بما كانوا یفعلون

چشم از آنان كه به اختلاف و پراكندگی در دین پرداختند و در آن فرقه فرقه شدند بپوش كه چنین كسان هرگز به كار تو نیایند. و از دست آنها غمگین مباش كه مجازات كار آنان با خداست و آنان را از عقوبت آنچه میكنند آگاه خواهد كرد. (4 )

در این آیه شریفه نیز با صراحت تمام عمل اختلاف انگیزی و فرقه فرقه شدن در دین الهی محكوم و حركتی علیه « نوبت » معرفی میشود و طبیعی است كه اختلاف افكنان هم به دلیل عناد با دستورات صریح خداوند و هم به دلیل تعارض با رسالت پیامبر اكرم (ص ) عملا از دین خدا خارج میشوند.

مشاهده میكنیم كه زیر ساخت تفكر امام خمینی و كلام قاطع آن پیشوای محبوب الهی مبنی بر خارج شدن كسی كه اختلاف ایجاد مینماید از دین مبین اسلام آیات شریفهای است كه مطرح گردید. بنابراین باید با فرمان صریح الهی « لاتفرقوا » (5 ) از فرقه گرایی و پراكندگی بگریزیم و بنابر دستور الهی « واعتصموا بحبل الله جمیعا » (6 ) به دستاویز مستحكم وحدت و همبستگی تمسك ورزیم و به مصداق آیه شریفه « واذكروا نعمت الله علیكم » (7 ) همواره نعمت بزرگ و شریف اتحاد و برادری را كه در پرتو انقلاب و نظام اسلامی و با مجاهدتهای امام خمینی و روحانیت و مردم به آن رسیدیم به یادآوریم و به سپاسگزاری عملی از آن بپردازیم كه به تعبیر قرآن كریم: « هذا صراطی مستقیما فاتبعوه ولا تتبعوا السبل فتفرق بكم عن سبیله ذلك وصیكم به لعلكم تتقون »

« این است راه مستقیم از آن پیروی كنید و از راههای دیگر كه موجب تفرقه و چند دستگی شماست متابعت نكنید. این است توصیه خداوند به شما باشد كه به این وسیله به تقوا و پارسایی برسید. »

پاورقی:

1 ـ صحیفه امام موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ج 13 ص 404

2 ـ غررالحكم تنظیم موضوعی به كوشش سید هاشم رسولی محلاتی دفتر نشر فرهنگ اسلامی ج 1 ص 318

3 ـ قرآن كریم سوره آل عمران (3) آیه 105

4 ـ سوره انعام (6) آیه 159

5 ـ سوره آل عمران آیه 103

6 ـ سوره آل عمران بخشی از آیه 103

7 ـ سوره آل عمران بخشی از آیه 103

8 ـ سوره انعام آیه 153


جستجو