چراباید” اسرائیل از صفحه روزکار محو شود13″

ما از بنی‌اسرائیل پیمان گرفتیم و پیامبرانی بر ایشان فرستادیم. هرگاه که پیامبری چیزی می‌گفت که با خواهش دلشان موافق ن بود، گروهی را تکذیب و گروهی را می‌کشتند.  پس از بیان تروریسم یهود در صدر اسلام، مهم‌ترین مطالب، تلاش آنان برای ایجاد استحکامات و موانع، در مسیر رسیدن پیامبر اسلام(ص) به قدس است. با نگاهی به عملیات و نبردهای پیامبر با یهود، نقشه‌های عجیب و زیرکانة طراحی شدة یهودیان را در می‌یابیم. پیش از این عملیات، نقشه مشخص نمی‌شود؛  اما پس از پایان عملیات و با بررسی زمانی و مکانی نبردهای صدر اسلام می‌تتوان به نقشه‌های آنان پی‌برد. در قدم اول نیازمند بررسی پیشینة تاریخی مدینه هستیم. مدینه نخستین پایتخت حکومت پیامبر(ص) است. در تاریخ آورده‌اند که نخست، یهود به یثرب آمدند و این شهر را بنیان گذاردند. آنان پیش از هجرت در این منطقه به صورت گروهی ساکن شدند. دروغ تاریخی یهود :یهودیان شنیده بودند که پیامبر آخرالزمان به یثرب می‌آید و در این باره اطلاعات کامل داشتند.  آنان ادعا می‌کنند که برای یافتن پیامبر آخرالزمان و ایمان به او به مدینه آمدند. با تحقیق در روند تاریخ، در درستی این گفته به تردید می‌افتیم. اگر چنین است، چرا به عیسی(ع) که معجزات بسیار نشان داد ایمان نیاورند؟ ظهور حضرت عیسی(ع) که معجزات بسیار نشان داد ایمان نیاورند؟ ظهور حضرت عیسی به صراحت در کتب مقدس یهود بود، به گونه‌ای هنوز هم یهودیان به دنبال مسیح راستین یا مسیح جدید هستند. پس در این ادعا که ما آمدیم تا ایمان بیاوریم، حداقل، گروهی از یهودیان دروغ می‌گویند، چرا که قرآن، یهودیان را به دو گروه امینان و دروغ‌گویان تقسیم کرده است: وَمِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ مَنْ إِن تَأْمَنْهُ بِقِنطَارٍ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ وَمِنْهُم مَّنْ إِن تَأْمَنْهُ بِدِينَارٍ لاَّ يُؤَدِّهِ إِلَيْكَ إِلاَّ مَا دُمْتَ عَلَيْهِ قَآئِمًا ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُواْ لَيْسَ عَلَيْنَا فِي الأُمِّيِّينَ سَبِيلٌ وَيَقُولُونَ عَلَى اللّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ؛  از میان اهل کتاب کسی است که اگر او را امین شمری و قنطاری به او بسپاری آن را به تو باز می‌گرداند، و از ایشان کسی است که اگر امینش شمری و دیناری به او بسپاری جز به تقاضا و مطالبت آن را باز نگرداند. زیرا می‌گوید: راه اعتراض مردم مکه بر ما بسته است و کس ما را ملامت نکند. اینان خود می‌دانند که به خدا دروغ می‌بندند. افزون بر این جای این پرسش است که چرا یهودیان که می‌دانند پیامبر‌آخر الزمان در مکه مبعوث می‌شود، به مکه نیامند؟ چرا در منطقه‌ای مستقر شدند که خالی از سکنه است؟
یهودیان می‌دانستند که پیامبر اسلام(ص) بین دو کوه عیر و احد مستقر خواهد شد و از این روی در این محدوده ساکن شدند.  در اینجا این پرسش پیش می‌آید که چرا یهود در سرزمین حجاز پراکنده شدند، در حالی که در منطقة میان این دو کوه، منطقه‌ای محدود است؟
آنان ادعا می‌کنند که در یافتن مصداق این منطقه دچار خطا شده‌اند و برخی به خیبر، برخی به تبوک و برخی نیز در مناطق دیگر ساکن شده‌اند. اما این ادعا دروغی بیش نیست.
با نگاهی به نقشة این مناطق، در می‌یابیم که این مناطق، درست بر سر راه‌های مدینه به قدس است. آنان با استقرار در این مناطق راه پیامبر به بیت‌المقدس را به آسانی بستند. پیامبر اگر بخواهد از هر راهی، از مدینه به سرزمین کنعان (فلسطین) رود، یهودیان در برابر او هستند. اگر از مسیر عراق برود، به فدک و اگر از مسیر مدینه برود، به خیبر می‌رسد. چگونه بپذیریم که اینها تصادفی و اتفاقی در پایتخت حکومتی او مستر شدند؟! سیزده سال، پیامبر در مکه است و یهودیان از بعثت او آگاه‌اند؛ حتی یکی از عالمان یهود، در روز میلاد حضرت او را شناخته است.  چطور یهودیان مدینه نمی‌دانستند که در مکه پیامبر موعود به دنیا آمده است؟! خصوصاً اگر دقت کنیم که یهود انسجام درونی قوی دارد و حتی بارها دست به ترور حضرت و یا اجداد ایشان نیز می‌زند. اگر اینها برای یاری پیامبر آخرالزمان به مدینه آمده‌اند، چرا در حالی که او را به دقثت می‌شناسند، در مکه به او ایمان نمی‌آورند؟!
قبلاً یهودیان مدینه هنگام درگیری با عرب، وعدة پیروی خود به همراه پیامبر موعود را می‌دادند:
وَلَمَّا جَاءهُمْ كِتَابٌ مِّنْ عِندِ اللّهِ مُصَدِّقٌ لِّمَا مَعَهُمْ وَكَانُواْ مِن قَبْلُ يَسْتَفْتِحُونَ عَلَى الَّذِينَ كَفَرُواْ فَلَمَّا جَاءهُم مَّا عَرَفُواْ كَفَرُواْ بِهِ فَلَعْنَةُ اللَّه عَلَى الْكَافِرِينَ؛
و چون ایشان را از جانب خدا کتابی آمد و او را شناختند، هر چند کتابش را هم تصدیق کرده بود. و با آنکه زان پیش خواستار پیروزی بر کافران بودند، به او ایمان نیاوردند، که لعنت خدا بر کافران باد.
بسیار پیش‌تر از میلاد پیامبر(ص)، هاشم هنگام عبور از مدینه به همسرش گفت: اگر یهود این کودک (عبدالمطلب) را بیابند، می‌کشند.  و این همان زمانی است که یهودیان به مردم مدینه می‌گفتند: این پیامبر باری ماست و آمده‌ایم به او ایمان بیاوریم.
بنابراین در می‌یابیم که یهود برای جلوگیری از ورود پیامبر(ص) به قدس، به مدینه و اطراف آن آمدند. با نگاهی به نقشة سکونت یهودیان در حجاز به آسانی می‌توان دریافت که یهود از مدینه تا دیوارة قدس را خاکریز زدند. استحکامات نظامی فوق‌العاده و موانعی عظیم در این مسیر فراهم کرده بودند. پیامبر(ص) برای رسیدن به قدس باید هفت خاکریز را رد می‌کرد. بنی قریظه، بنی مصطلق، بنی‌نضیر، خیبر، تبوک، موته، قدس. سه خاکریز نخست در مدینه بود و یهودیان مستقر در آنها، هریک در زمان خاصی، به جنگ با رسول‌الله پرداختنتد. در خاکریزهای بعدی، حضرت تا موته در جنگ‌های مختلف پیش رفتند، ولی با مکر یهودیان به قدس نرسیدند.
اهمیت قدس برای یهود
یهودیان از مدینه تا دیوار قدس را مانع گذاری کرده بودند؛ چرا که اگر پیامبر قدس را بگیرد، سازمان یهود از رسیدن به آرزوی بزرگ خود که حاکمیت جهانی است مأیوس می‌شود و آتش این فتنه بزرگ که جهان را در‌آتش خود می‌سوزاند خاموش خواهد شد. قدس مرکز اصلی آنهاست و در ادبیات مقدس آنها اهمیت ویژه‌ای دارد.
یهود برای جهانی شدن باید سه مرحله را پشت سر بگذارد: فتح قدس؛ فتح نیل تا فرات؛ فتح بقیة عالم. نیل تا فرات از حساس‌ترین نقاط دنیاست و در مباحث جغرافیایی سیاسی و سوق‌آلجیشی دارای اهمیت فراوانی است. این منطقه که بخش اعظمی از خاورمیانه در آن است، قسمت عمده‌ای از انرژی دنیا را تأمین می‌کند. خاورمیانه شاهراه انرژی دنیاست. افزون بر آن، این منطقه زادگاه تمدن‌های عظیمی چون اسلام، مسیحیت و یهودیت بوده است و از نظر فرهنگی اهمیت ویژه‌ای دارد. در سراسر تاریخ، حتی زمانی که نفت هم نبود، خاورمیانه محور سیاست بقیه دنیا بوده است.
باید عملیات انحرافی را از اهداف اصلی نبرد تشخیص داد. تمام حرکت‌ها در صد سال اخیر برای این بوده است که دولت یهودی اسرائیل به وجود بیاید.
نتیجة جنگ جهانی دوم، پیدایش دولت اسرائیل بود. ملت‌ها و دولت‌ها تازه از کُمای کشتار عظیم جنگ جهانی در آمده و همه خسته و فرتوت بودند که یک‌باره دولت اسرائیل به وجود آمد. جهان اسلام نیز آن وقت تکان نمی‌خورد. جنگ تا آفریقا پیش رفته بود. کشورهای عربی قدرت چندانی نداشتند و حکومت‌هایی دست نشانده داشتند. گذر ارتش‌های غربی از ایران، این کشور را نیز خسته کرده بود.
باید حرکت‌های جهانی را بررسی کنیم تا گره و مانع یهود را رسیدن به هدف اصلی باز داشته است. اینکه بعضی هدف اصلی جنگ جهانی را فتح شوری یا نابودی هیتلر می‌دانند، گم کردن بحث اصلی است. آیا در زمان هیتلر، یهود و سیستم صهیونیسم تصمیم به حاکمیت جهانی داشتند یا اینکه تصمیم به اجرای مقدمات گرفته بودند؟ ترمز جهانی شدن صهیونیسم کیست؟ آنان اقتضائات حرکت پیامبر (ص) را کاملاً می‌شناسند. آنها می‌دانند کسانی که ادامه دهندة حرکت پیامبر اکرم‌اند، ائمه(ع) و شیعیان‌اند و همین‌ها مانعی بر سر راه آنان‌اند. این معضل در خاورمیانه است و مشکل خاورمیانه (شیعه) باید با تبدیری قوی حل شود. کوچک‌ترین اشتباه درباره نیل تا فرات موجب می‌شود، یهودیان و صهیونیست‌ها همه چیز را از دست بدهند. حرکت جهانی شدن باید از قدس آغاز شود و راهی غیر از این ندارد؛ پس قدس برای یهود موضوعیت دارد؛ اگر آنان بر قدس مسلط شوند، قفل دنیا باز خواهد شد. اینان در پی حاکمیت شکل یافته هستند.
پس از نابودی فرعونیان، حضرت موسی می‌توانست به مصر باز گردد و حاکمیت آن را به دست گیرد، اما چنین نکرد؛ چون مأموریت خدا این بود که موحدان قدس را بگیرند. یهودیان، تنها بر محور نیل تا فرات تأکید می‌کنند و بر بقیة عالم تأکید نمی‌کنند؛ چون اگر نیل تا فرات را بگیرند، همه جا را گرفته‌اند. البته فراموش نکنیم پس از اینکه انحرافات اساسی در سازمان بنی‌اسرائیل رخ داد، دیگر یهودیان دنیاپرست، حق تصرف قدس را نداشتند. بلکه مأموریت تصرف قدس از جانب خدا به موحدان داده شده است.  از همین روی، حرکت‌های پیامبراکرم(ص) به سمت قدس بود. قدس منطقة کشاورزی خوبی است؛ اما این، برای آنان مهم نیست. علت اینکه برای آنها قدس منطقه سوق‌الجیشی است در این نکته نهفته است که طبق اخبار منابع یهودی، اگر پیامبر آخر الزمان سرزمینی را بگیرد یا در آن مستقر شود، دیگر آن را از دست نمی‌دهد؛ و لذا اگر پیامبراکرم(ص) به قدس دست یابد، یهود باید از حکومت جهانی چشم بپوشد، به همین سبب خاکریز و سنگرهای یهودی بنی قینقاع، بنی‌نضیر، بنی‌قریظه، خیبر و … در مدینه تا قدس ایجاد شد. این استحکامات طی سالیان متمادی درست شده بود. استحکامات خیبر روی کوه است. روی کوه،  خندق کندند و بالای خندق دیوار کشیدند و آن سوی دیوار، قلعه ساختند. در حالی که اینان دشمنی در مدینه نداشتند! بدین ترتیب، در می‌یابیم که آنان، از پیش برای دفاعی سنگین در مقابل پیامبر آخرالزمان، برنامه‌ریزی داشتند. در صحنة عمل نیز دیدیم در جنگ با پیامبر(ص) از همین قلعه‌ها نهایت استفاده را کردند. سپس در تبوک پیامبر(ص) را معطل کردند. نتیجة این تلاش‌ها شکست پیامبر در آخرین نبرد، در موته بود، سپاه اسامه آخرین نیرویی بود که حضرت برای حرکت به سمت مرزهای روم و فلسطین کنونی تجهیز می‌کردند که با رحلت پیامبر و کارشکنی افرادی که در تاریخ مشخص‌اند، این سپاه از حرکت ایستاد و متأسفانه عملیات تأخیری یهود توانست پیامبر اکرم(ص) را از رسیدن به قدس باز دارد.

برای خواندن تمام پست های این مقاله کلیک کنید

جستجو