مفاهیم كلیدی”ابلاغیه اقتصاد مقاومتی” در بیانات امام خامنه ای روحی فداه

مفاهیم كلیدی”ابلاغیه اقتصاد مقاومتی” در بیانات امام خامنه ای روحی فداه

اقتصاد مقاومتی
اقتصاد مقاومتی معنایش این است كه ما یك اقتصادی داشته باشیم كه هم روند رو به رشد اقتصادی در كشور محفوظ بماند؛ هم آسیب‌‌پذیری‌اش كاهش پیدا كند؛ یعنی وضع اقتصادی كشور و نظام اقتصادی جوری باشد كه در مقابل ترفندهای دشمنان كه همیشگی و به شكلهای مختلف خواهد بود، كمتر آسیب ببیند و اختلال پیدا كند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲

سند چشم‌انداز
چشم‌انداز بيست ساله‌ى ابلاغ شده به مسؤولان سياستگذارى و برنامه‌ريزى، يك امر عملى و منطقى و قابل تحقق است. نبايد تصور شود كلماتى كه در چشم‌انداز بيست‌ساله پشت سر هم نوشته مى‌شود، صرفا يك آرزوست و بدون محاسبه‌ى عملى است. به فضل پروردگار، ملت ايران و كشور عزيز ما مى‌تواند در طول بيست سال به اين آينده برسد. اين يك آينده‌ى مطلوب و يك گام بلند در راه رسيدن به آرمانهاى والاى اسلامى است كه در آن، پيشرفت مادى، پيشرفت اقتصادى، پيشرفت فرهنگى، تعالى معنوى و اخلاقى و هويت اسلامى وجود دارد. امروز نظام جمهورى اسلامى در سايه‌ى كار و تلاشى كه در سالهاى گذشته شده است، به عنوان يك چشم‌انداز روشن براى آينده، مى‌تواند اين را مشخص و ترسيم كند. خود اين يك پيشرفت است كه جمهورى اسلامى بتواند با توجه به واقعيات كشور و واقعيات جهانى، آينده‌ى بيست ساله را به شكل منطقى و محاسبه شده ترسيم كند. به فضل پروردگار اين آينده محقق خواهد شد. تصميم داريم با همكارى مسؤولان دلسوز، اين آينده تحقق پيدا كند و ان‌شاءالله تحقق پيدا خواهد كرد. ۱۳۸۲/۰۸/۲۳

حماسه اقتصادی
ما عرض كرديم «حماسه‌ى سياسى» و «حماسه‌ى اقتصادى». حماسه‌ى اقتصادى فقط دست دولت نيست؛ البته برنامه‌ريزى‌هاى دولت مؤثر است. حماسه يعنى واقعه‌ى جهادگونه و پرشور؛ اين را بايد ملت ايران و مسئولان كشور مورد نظر قرار دهند؛ ضعفها را، خلأها را پُر كنند؛ اول بشناسند. در همه‌ى برنامه‌ريزى‌ها بايد زندگى و معيشت طبقات ضعيف مورد توجه قرار گيرد؛ بعد براى آنها برنامه‌ريزى كنند. اين ميشود حماسه. آحاد مردم، چه در مصرفشان، چه در توليدشان؛ بخشهاى مولّد يك جور، بخشهاى مصرف‌كننده يك جور، بخشهاى خدمات يك جور؛ بدانند كه براى پيشرفت كشور حركتِ جهش‌گونه لازم است، خلق حماسه لازم است؛ آن وقت كشور پيش خواهد رفت، استقرار پيدا خواهد شد. حماسه‌ى سياسى و حماسه‌ى اقتصادى، دو توأمانند؛ هر كدامى ديگرى را تقويت ميكند و حفظ ميكند و نگه ميدارد. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
البتّه حماسه‌ى اقتصادى كارِ شش ماه و يك سال و دو سال نيست؛ حركت بلندمدّت لازم است. از دولت كنونى هم نه مردم، نه ما و نه هر انسان منصفى انتظار ندارد كه حالا در كوتاه‌مدّت همه‌ى اين مشكلات را حل كند؛ نه، انتظار دارند كه حركت به سوى حل آغاز بشود و اين را احساس كنند كه يك حركتى به سمت حلّ مشكلات هست و نگاه حكيمانه‌اى و مدبّرانه‌اى پشت سر قضايا هست. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶

الگوی اقتصاد بومی
ما بايد بتوانيم قدرت نظام اسلامى را در زمينه‌ى حل مشكلات اقتصادى به همه‌ى دنيا نشان دهيم؛ الگو را بر سر دست بگيريم تا ملتها بتوانند ببينند كه يك ملت در سايه‌ى اسلام و با تعاليم اسلام چگونه ميتواند پيشرفت كند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

اقتصاد پیشرو
ملت ايران اين استعداد را دارد كه آنقدر پيشرفت كند كه بتواند در جهات گوناگون به عنوان يك الگوئى در دنيا خودش را نشان دهد. چرا ما به خودمان بدبين باشيم؟ چرا با نظر تحقير به خودمان و ملت خودمان و آينده‌ى خودمان نگاه كنيم؟ دشمن ميخواهد اين را به ملت ما تلقين كند و در طول سالهاى متمادى تلقين كرده است. اينجور باوراندند كه حتماً عنصر غربى پيشرو است و بايد دنبال او حركت كرد؛ نه، يك روزى تاريخ ما به ما نشان ميدهد كه قضيه بعكس بوده است. ما در دنيا پيشرو بوديم؛ پيشرو در علم بوديم، پيشرو در صنعت بوديم، پيشرو در تمدن‌سازى بوديم، پيشرو در فرهنگ بوديم؛ ديگران از ما ياد ميگرفتند، مى‌آموختند؛ چرا امروز همان طور نشود؟ همت جوانان ما و نگاه آنها به مقوله‌ى پيشرفت بايد آنجور باشد كه ما آن آينده را در نظر بگيريم. ۱۳۹۱/۰۷/۲۲

اقتصاد مولد و درونزا
ما گفته‌ايم «ساخت درونى نظام» بايد استحكام پيدا كند؛ ما گفته‌ايم «علم» بايستى رشد پيدا كند؛ ما گفته‌ايم «توليد داخلى» بايستى اساس كار باشد؛ ما گفته‌ايم «نگاه خوشبينانه به استعداد بومى كشور» بايستى جدّى باشد، استعدادها پرورش پيدا كند؛ اينها پايه‌هاى اصلى كار است. وقتى كشورى با تكيه‌ى به استعدادهاى درونى، با تكيه‌ى به ابتكار نيروى انسانى خود، با تكيه‌ى به علم و دانش خود، با تكيه‌ى به ايمان خود و با اتّحاد حركت ميكند، قطعاً به نتايج مطلوب خواهد رسيد. ۱۳۹۲/۰۶/۲۶
بعضى از كشورها ممكن است توليدات زيرزمينىِ خودشان را، نفت خودشان را، بشكه‌هاى نفت را، منتقل كنند به صاحبان ثروت و علم در دنيا، محصولات آنها را بخرند، يك ظاهرِ پيشرفتى هم ممكن است به‌وجود بيايد امّا اين پيشرفت نيست؛ پيشرفت آن‌وقتى است كه “درون‌زا” باشد، آن‌وقتى است كه متّكى به استعداد درونى يك ملّت باشد. وزن و اعتبار كشورها و دولتها و ملّتها هم وابسته‌ى به همين درون‌زايى است. اگر چنانچه از درون، يك حركتى، جهشى، رشدى به‌وجود آمد، به يك كشور، به يك ملّت، وزن ميدهد، اعتبار ميدهد، ارزش ميدهد، ابّهت ميدهد. ۱۳۹۲/۰۷/۱۷
بعضى ميخواهند مشكلات را با كمك ديگران، با تكيه‌ى به ديگران، با رشوه دادن به ديگران، با تذلّل در مقابل ديگران حل كنند؛ بعضى‌ها هم نه، ميخواهند مشكلات را با نيروى خودشان، با توان داخلى خودشان حل كنند – اعتقادمان اين است كه بايد به تقويت ساخت درونى نظام اهمّيّت بدهيم؛ اين اساس كار است. از درون، خودمان را بايد تقويت كنيم. تقويت درونى با انديشه‌ى كامل، با نگاه عاقلانه و خردمندانه چيزى است ممكن؛ چه به‌وسيله‌ى پيشرفت علمى، چه به‌وسيله‌ى ساخت و مديريّت درست اقتصادى؛ اينها كارهايى است كه به نظر ما ممكن است. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴

اقتصاد عدالت‌بنیان
اگر كشورى در علم و فناورى و جلوه‌هاى گوناگون تمدن مادى پيشرفت كند، اما عدالت اجتماعى در آن نباشد، اين به نظر ما و با منطق اسلام پيشرفت نيست. امروز در بسيارى از كشورها علم پيشرفت كرده است، صنعت پيشرفت كرده است، شيوه‌هاى گوناگون زندگى پيشرفت كرده است، اما فاصله‌ى طبقاتى عميق‌تر و شكاف طبقاتى بيشتر شده است؛ اين پيشرفت نيست؛ اين پيشرفتِ سطحى و ظاهرى و بادكنكى است. وقتى كه در يك كشورى، جمعيت معدودى بيشترين بهره‌ى مادى را از آن كشور ميبرند و در همان كشور، در خيابانها مردم از سرما و گرما ميميرند، عدالت اينقدر نامفهوم و غير عملى در آن كشور است.۱۳۹۱/۰۷/۲۲
تنظيم همه فعاليت‌هاى مربوط به رشد و توسعه اقتصادى بر پايه عدالت اجتماعى و كاهش فاصله ميان درآمدهاى طبقات و رفع محروميت از قشرهاى كم درآمد با تأكيد بر موارد زير: جبران نابرابرى‌هاى غيرموجه درآمدى از طريق سياستهاى مالياتى، اعطاى يارانه‌هاى هدفمند و ساز و كارهاى بيمه‌اى. تكميل بانك اطلاعات مربوط به اقشار دو دهك پايين درآمدى و به هنگام كردن مداوم آن.هدفمند كردن يارانه‌هاى آشكار و اجراى تدريجى هدفمند كردن يارانه‌هاى غيرآشكار. تأمين برخوردارى آحاد جامعه از اطلاعات اقتصادى. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

اقتصاد دانش­‌بنیان
اگر ما ان‌‌‌شاءالله بتوانيم بنيانگذارى كارهاى اقتصادى بر پايه‌‌‌ى دانش را پيش ببريم و به وجه غالب اقتصاد كشور تبديل كنيم، اين نه تنها به كشور قدرت اقتصادى خواهد داد، بلكه قدرت سياسى هم خواهد داد، قدرت فرهنگى هم خواهد داد. وقتى يك كشورى احساس كرد كه با علم خود، با دانش خود ميتواند زندگى خود را و ملت خود را اداره كند و به ديگر ملتها خدمت برساند، احساس هويت ميكند، احساس شخصيت ميكند؛ اين درست همان چيزى است كه ملتهاى مسلمان امروز به آن احتياج دارند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۸

اقتصاد بدون نفت
امروز شما ملاحظه كنيد، وقتى روى نفتِ ما فشار مى‌آورند، ما دچار مشكل ميشويم، اين ناشى از چيست؟ ناشى از اين است كه ما تكيه‌مان را به نفت از بعد از دوره‌ى جنگ و پايان جنگ تا امروز، نتوانستيم كم كنيم، اگر ما تكيه‌مان را به نفت كم ميكرديم، فشار بر روى نفت اين‌قدر براى ما سخت تمام نميشد. ۱۳۹۲/۰۶/۱۴
اقتصاد ما دچار اين اشكال است كه وابسته‌ی به نفت است. ما بايد اقتصاد خودمان را از نفت جدا كنيم؛ دولتهای ما در برنامه‌های اساسيِ خودشان اين را بگنجانند. من هفده هجده سال قبل به دولتی كه در آن زمان سر كار بود و به مسئولان گفتم كاری كنيد كه ما هر وقت اراده كرديم، بتوانيم درِ چاههای نفت را ببنديم. آقايانِ به قول خودشان “تكنوكرات” لبخند انكار زدند كه مگر ميشود؟! بله، ميشود؛ بايد دنبال كرد، بايد اقدام كرد، بايد برنامه‌ريزی كرد. وقتی برنامه‌ی اقتصادی يك كشور به يك نقطه‌ی خاص متصل و وابسته باشد، دشمنان روی آن نقطه‌ی خاص تمركز پيدا ميكنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
قطع وابستگى هزينه‌هاى جارى دولت به درآمدهاى نفت و گاز تا پايان برنامه. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

سیاست‌های كلی اصل ۴۴ قانون اساسی
روح اصل ۴۴ اين بود كه ما بتوانيم اولاً سرمايه‌هاى مردم و بعد مديريت مردم را وارد عرصه‌ى اقتصاد كنيم. بايد سرمايه‌هاى مردم و مديريت مردم – بخش خصوصى – وارد عرصه‌ى اقتصاد بشود؛ والّا اگر مديريتها دولتى باقى ماند، آن مقصود حاصل نخواهد شد.
يك خط متعادلى وجود دارد. خط متعادل همين است: سرمايه‌ى مردم و مديريت مردم اقتصاد را بر دوش بگيرد و كنترل و هدايت به عهده‌ى دولت باشد. اگر چنانچه ان‌شاءاللَّه اين كار بخوبى انجام بگيرد – كه البته در كوتاه‌مدت هم انجام نميگيرد؛ اين جزو كارهاى ميان‌مدت و بلندمدت است و زحمت هم دارد – واقعاً يك فرجى براى اقتصاد كشور خواهد شد. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
ما در نگرشهايمان در مسئله‌ى اقتصاد كشور، در رفتارهامان و در ساختارهاى تشكيلاتى و اداريمان، قوانينمان و قواعد موضوعه‌مان، نقشها و سهمهايى كه هر كدام از دستگاهها دارند، بايد تغييراتى بدهيم و بر اساس اين سياستگذارى و اين سياستها، آينده‌ى خودمان را شكل بدهيم. اين جزو وظايف حتمىِ همه‌ى دستگاههاى كشور است. بودجه بر اساس اين سياستها بايستى تنظيم و تصويب بشود؛ بايد فعاليتهاى اقتصادىِ بيرون از بودجه، بر اساس اين سياستها تنظيم بشود. در اين زمينه هم مجلس، هم دولت، هم قوه‌ى قضائيه وظائف بسيار مهمى دارند، كه بايد انجام بدهند. ۱۳۸۵/۱۱/۳۰

توانمندسازی بخش خصوصی
بخش خصوصى را بايد توانمند كرد؛ هم به فعاليت اقتصادى تشويق بشوند، هم سيستم بانكى كشور، دستگاه‌هاى دولتى كشور و دستگاه‌هائى كه ميتوانند كمك كنند – مثل قوه‌ى مقننه و قوه‌ى قضائيه – كمك كنند كه مردم وارد ميدان اقتصاد شوند. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
مسئله فقط اين نيست كه ما بنگاه‌هاى اقتصادى را واگذار كنيم و بگوئيم واگذار شد، خودمان را خلاص كرديم؛ در كنار اين واگذارى، كارهاى ديگرى لازم است: بايستى بخش خصوصى توانمند بشود، بايد امكان مديريتِ خوب پيدا كند. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶
تقویت و حمایت از توسعه سرمایه‌گذاری بخش خصوصی و تعاونی در فعالیت‌های اقتصادی كشور برابر با سیاست‌های ابلاغی اصل ۴۴ قانون اساسی. ۱۳۸۹/۱۱/۲۹
توانمند سازی بخشهای خصوصی و تعاونی در اقتصاد و حمایت از آن جهت رقابت كالاها در بازارهای بین المللی. ۱۳۸۵/۰۴/۱۱

مصرف تولیدات داخلی
ما بايد عادت كنيم، براى خودمان فرهنگ كنيم، براى خودمان يك فريضه بدانيم كه هر كالائى كه مشابه داخلى آن وجود دارد و توليد داخلى متوجه به آن است، آن كالا را از توليد داخلى مصرف كنيم و از مصرف توليدات خارجى بجد پرهيز كنيم؛ در همه‌ى زمينه‌ها: زمينه‌هاى مصارف روزمرّه و زمينه‌هاى عمده‌تر و مهمتر. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱
به نظر من يكى از قلمهاى مجاهدت اقتصادى مردم اين است كه بروند سراغ كالاى ساخت داخل؛ آن را بخواهند. البته اين طرف قضيه هم اين است كه كالاى ساخت داخل بايستى قانع‌كننده باشد؛ بايستى دوامش، استحكامش، مرغوبيتش جورى باشد كه مشترى را قانع كند؛ اين هر دو در كنار هم، يك كار لازم و واجبى است. ۱۳۹۰/۰۲/۰۷

اهداف تحریم اقتصادی
هدف آنها از این تحریمها این بود كه ملت را در راه خودشان مردد كنند؛ بین ملت ایران و نظام اسلامی جدائی بیندازند؛ مردم را دلسرد كنند، ناامید كنند. ۱۳۹۲/۰۱/۰۱
دشمن با تحريم و با فشار اقتصادىِ گوناگون سعى كرد مردم را از ميدان خارج كند. ميگويند كه ما با مردم دشمن نيستيم. دروغ ميگويند؛ راحت، با وقاحت! بيشترين فشار براى اين است كه مردم ناراحت شوند، مردم در تنگنا قرار بگيرند، مردم زير فشار قرار بگيرند، شايد بتوانند به اين وسيله بين مردم و نظام اسلامى فاصله ايجاد كنند. هدف، فشار بر مردم است. ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
آنچه كه دشمنان ما هدف گرفته بودند، صحنه‌ها و عرصه‌های مختلف بود؛ عمدتاً عرصه‌ی اقتصاد و عرصه‌ی سیاست بود. در عرصه‌ی اقتصاد، گفتند و تصریح كردند كه میخواهند ملت ایران را به‌وسیله‌ی تحریم فلج كنند؛ اما نتوانستند ملت ایران را فلج كنند و ما در میدانهای مختلف، به توفیق الهی و به فضل پروردگار، به پیشرفتهای زیادی دست پیدا كردیم. ۱۳۹۱/۱۲/۳۰

جهاد اقتصادی
به نظر صاحبنظران، امروز در اين برهه‌ى از زمان، مسئله‌ى اقتصادى از همه‌ى مسائل كشور فوريت و اولويت بيشترى دارد. اگر كشور عزيز ما بتواند در زمينه‌ى مسائل اقتصادى، يك حركت جهادگونه‌اى انجام بدهد، اين گام بلندى را كه برداشته است، با گامهاى بلند بعدى همراه كند، بلاشك براى كشور و پيشرفت كشور و عزت ملت ايران تأثيرات بسيار زيادى خواهد داشت. ما بايد بتوانيم قدرت نظام اسلامى را در زمينه‌ى حل مشكلات اقتصادى به همه‌ى دنيا نشان دهيم؛ الگو را بر سر دست بگيريم تا ملتها بتوانند ببينند كه يك ملت در سايه‌ى اسلام و با تعاليم اسلام چگونه ميتواند پيشرفت كند. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱
آنچه كه در عرصه‌ی مجموعه‌ی مسائل كشور انسان مشاهده میكند، كه در سال ۹۰ باید ما آن را وجهه‌ی همت خودمان قرار بدهیم، این است كه از جمله‌ی اساسی‌ترین كارهای دشمنان ملت ما و كشور ما در مقابله‌ی با كشور ما، مسائل اقتصادی است. البته در عرصه‌ی فرهنگی هم فعالند، در عرصه‌ی سیاسی هم فعالند، در عرصه‌ی انحصارات علمی هم فعالند، اما در عرصه‌ی اقتصادی فعالیت بسیار زیادی دارند. همین تحریمهائی كه دشمنان ملت ایران زمینه‌سازی كردند یا آن را بر علیه ملت ایران اعمال كردند، به قصد این بود كه یك ضربه‌ای بر پیشرفت كشور ما وارد كنند و آن را از این حركت شتابنده باز بدارند. البته خواسته‌ی آنها برآورده نشد و نتوانستند از تحریمها آن نتیجه‌ای را كه انتظار داشتند، بگیرند و تدابیر مسئولان و همراهی ملت بر ترفند دشمنان فائق آمد؛ اما دنبال میكنند. لذا این سال جاری را كه از این لحظه آغاز میشود، ما بایستی متوجه كنیم به اساسی‌ترین مسائل كشور، و محور همه‌ی اینها به نظر من مسائل اقتصادی است. لذا من این سال را «سال جهاد اقتصادی» نامگذاری میكنم و از مسئولان كشور، چه در دولت، چه در مجلس، چه در بخشهای دیگری كه مربوط به مسائل اقتصادی میشوند و همچنین از ملت عزیزمان انتظار دارم كه در عرصه‌ی اقتصادی با حركتِ جهادگونه كار كنند، مجاهدت كنند. حركت طبیعی كافی نیست؛ باید در این میدان، حركت جهشی و مجاهدانه داشته باشیم. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

فرهنگ و روحیه جهادی
روحیّه‌ی جهادی لازم است. ملّت ما از اوّل انقلاب تا امروز در هر جایی كه با روحیّه‌ی جهادی وارد میدان شده، پیش رفته؛ این را ما در دفاع مقدّس دیدیم، در جهاد سازندگی دیدیم، در حركت علمی داریم مشاهده میكنیم. اگر ما در بخشهای گوناگون، روحیّه‌ی جهادی داشته باشیم؛ یعنی كار را برای خدا، با جدّیّت و به صورت خستگی‌ناپذیر انجام دهیم – نه فقط به عنوان اسقاط تكلیف – بلاشك این حركت پیش خواهد رفت. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

حمایت از تولید ملّی
يك بخش مهم از مسائل اقتصادى برميگردد به مسئله‌ى توليد داخلى. اگر به توفيق الهى و با اراده و عزم راسخِ ملت و با تلاش مسئولان، ما بتوانيم مسئله‌ى توليد داخلى را، آنچنان كه شايسته‌ى آن است، رونق ببخشيم و پيش ببريم، بدون ترديد بخش عمده‌اى از تلاشهاى دشمن ناكام خواهد ماند. پس بخش مهمى از جهاد اقتصادى، مسئله‌ى توليد ملى است. اگر ملت ايران با همت خود، با عزم خود، با آگاهى و هوشمندى خود، با همراهى و كمك مسئولان، با برنامه‌ريزىِ درست بتواند مشكل توليد داخلى را حل كند و در اين ميدان پيش برود، بدون ترديد بر چالشهائى كه دشمن آن را فراهم كرده است، غلبه‌ى كامل و جدى پيدا خواهد كرد. بنابراين مسئله‌ى توليد ملى، مسئله‌ى مهمى است.
اگر ما توانستيم توليد داخلى را رونق ببخشيم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقيقى كلمه استحكام پيدا خواهد كرد. اينجاست كه دشمن با مشاهده‌ى اين وضعيت، مأيوس و نااميد خواهد شد. وقتى دشمن مأيوس شد، تلاش دشمن، توطئه‌ى دشمن، كيد دشمن هم تمام خواهد شد.
سهم دولت در اين كار، پشتيبانى از توليدات داخلىِ صنعتى و كشاورزى است. سهم سرمايه‌داران و كارگران، تقويت چرخه‌ى توليد و اتقان در كار توليد است. و سهم مردم – كه به نظر من از همه‌ى اينها مهمتر است – مصرف توليدات داخلى است. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

مدیریت مصرف
مسئله‌ى مديريت مصرف، يكى از اركان اقتصاد مقاومتى است؛ يعنى مصرف متعادل و پرهيز از اسراف و تبذير. هم دستگاه‌هاى دولتى، هم دستگاه‌هاى غير دولتى، هم آحاد مردم و خانواده‌ها بايد به اين مسئله توجه كنند؛ كه اين واقعاً جهاد است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
مصرف هم بايد مديريت شود. اين قضيه‌‌ى اسراف و زياده‌‌روى، قضيه‌‌ى مهمى در كشور است. خب، حالا چگونه بايد جلوى اسراف را گرفت؟ فرهنگ‌‌سازى هم لازم است، اقدام عملى هم لازم است. فرهنگ‌‌سازى‌‌اش بيشتر به عهده‌‌ى رسانه‌‌هاست. واقعاً در اين زمينه، هم صدا و سيما در درجه‌‌ى اول و بيش از همه مسئوليت دارد، هم دستگاه‌‌هاى ديگر مسئوليت دارند. بايد فرهنگ‌‌سازى كنيد. ما يك ملت مسلمانِ علاقه‌‌مند به مفاهيم اسلامى هستيم، اينقدر در اسلام اسراف منع شده، و ما متأسفانه در زندگى‌‌مان اهل اسرافيم! بخش عملياتى‌‌اش هم به نظر من از خود دولت بايد آغاز شود. در گزارشهاى شماها من خواندم، حالا هم بعضى از دوستان اظهار كردند كه دولت درصدد صرفه‌‌جوئى است و ميخواهد صرفه‌‌جوئى كند؛ بسيار خوب، اين لازم است؛ اين را جدى بگيريد. دولت خودش يك مصرف‌‌كننده‌‌ى بسيار بزرگى است. شما از بنزين بگيريد تا وسائل گوناگون، يك مصرف‌‌كننده‌‌ى بزرگ، دولت است. حقيقتاً در كار مصرف، صرفه‌‌جوئى كنيد. صرفه‌‌جوئى، چيز بسيار لازم و مهمى است. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲

مبارزه­ با مفساد اقتصادی
امروز كشور ما تشنه‌ى فعاليّت اقتصادى سالم و ايجاد اشتغال براى جوانان و سرمايه‌گذارى مطمئن است. و اين همه به فضائى نيازمند است كه در آن، سرمايه‌گذار و صنعتگر و عنصر فعال در كشاورزى و مبتكر علمى و جوينده‌ى كار و همه‌ى قشرها، از صحّت و سلامت ارتباطات حكومتى و امانت و صداقت متصديان امور مالى و اقتصادى مطمئن بوده و احساس امنيت و آرامش كنند. اگر دست مفسدان و سوءاستفاده‌كنندگان از امكانات حكومتى، قطع نشود، و اگر امتيازطلبان و زياده‌خواهان پرمدّعا و انحصارجو، طرد نشوند، سرمايه‌گذار و توليد كننده و اشتغال‌طلب، همه احساس ناامنى و نوميدى خواهند كرد و كسانى از آنان به استفاده از راههاى نامشروع و غيرقانونى تشويق خواهند شد. ۱۳۸۰/۰۲/۱۰

شفاف‌سازی
بايستى فعالان بخش خصوصى بدانند فرصتهاى سرمايه‌گذارى كجاهاست، كدامهاست؛ همه مطلع باشند، استفاده‌هاى ويژه‌خوارانه نشود. محصور بودن اطلاعات، محدود بودن اطلاعات به بعضى از افراد، دون بعضى، موجب ويژه‌خوارى‌هاى عجيبى ميشود؛ كه گاهى ثروتهاى بادآورده‌ى يكشبه را براى افرادى كه سوء استفاده‌چى هستند، فراهم ميكند؛ به خاطر اينكه اطلاع دارند كه بناست فلان كالا بيايد، فلان كالا توليد بشود، فلان كالا جلويش گرفته بشود، قيمت فلان كالا بالا برود يا پائين بيايد، يا فلان قانون تصويب بشود. اينهائى كه مطلعند، سوءاستفاده ميكنند. اطلاعات بايد عمومى بشود. بايد شفاف‌سازى اطلاعات صورت بگيرد. البته اين در دولتهاى قبل مطرح بود، در دولت نهم و دهم هم فعاليتهائى انجام گرفته؛ ليكن كافى نيست. بايستى در اين زمينه كار بيشترى انجام بگيرد. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶

هدفمندی یارانه‌ها
اهداف مهم اين كار، در درجه‌ى اول، توزيع عادلانه‌ى يارانه‌هاست. دستگاه مديريت كشور يارانه‌هائى را بين مردم تقسيم ميكند. با شكل قبلى، اين يارانه‌ها به كسانى كه بيشتر پول داشتند، بيشتر مصرف ميكردند، بيشتر ميرسيد؛ اما به كسانى كه كمتر پول داشتند، كمتر مصرف ميكردند، اين يارانه‌ها كمتر ميرسيد. با هدفمند كردن يارانه‌ها، توزيعِ عادلانه انجام ميگيرد؛ يعنى به همه، به نسبت واحدى ميرسد. اين، يك گام بلند در جهت ايجاد عدالت اجتماعى است. ۱۳۹۰/۰۱/۰۱

خودكفایی
كشور در مسائل حیاتی و اساسی باید خودكفا باشد. نه اینكه از دیگران به‌كلّی بی‌نیاز باشد، نه؛ امّا اگر به كسی یا كشوری، در چیزی احتیاج دارد، طوری روابطش را تنظیم كند كه اگر خواست آن را به دست آورد، دچار مشكل نشود؛ او هم چیزی داشته باشد كه مورد نیاز آن كشور است؛ خودكفایی یعنی این. ۱۳۸۵/۰۸/۱۸

استقلال اقتصادی
استقلال اقتصادی، یعنی ملّت و كشور، در تلاش اقتصادی خود روی پای خود بایستد و به كسی احتیاج نداشته باشد. معنایش این نیست كه ملّتی كه استقلال اقتصادی دارد، با هیچ‌‌كس در دنیا داد و ستد نمیكند؛ نه. داد و ستد، دلیل ضعف نیست. چیزی را خریدن، چیزی را فروختن، معامله كردن، گفتگوی تجاری كردن، این‌ها دلیل ضعف نیست. امّا باید طوری باشد كه یك ملّت، اوّلاً نیازهای اصلی خودش را بتواند خودش فراهم كند. ثانیاً، در معادلات اقتصادی دنیا و مبادلات جهانی، وزنه‌ای باشد. نتوانند او را به آسانی كنار بگذارند؛ نتوانند او را به آسانی محاصره كنند؛ نتوانند او را به آسانی فرو دهند و هر چه میخواهند به او املا كنند. ۱۳۷۲/۰۲/۱۵

امنیت غذایی
اين ملت عزيز و سربلند، در امر تغذيه و تهيه مواد غذايى اصلى خود، نبايد به بيرون مرزها هيچ احتياجى داشته باشد. از اوّل انقلاب تا امروز، تكيه بر مسأله كشت و زرع، براى تأمين اين منظور بوده است.
ما براى گندم و برنج و روغن و لبنيات و خوراك دام و بقيه مصارف عمده و اصلى كشورمان نبايد نيازمند ديگران باشيم. ۱۳۸۰/۱۰/۱۲
امنيت غذايى براى كشورى بزرگ، پُرجمعيت و داراى هدفهاى بلند، بسيار مهم است؛ لذا بخش كشاورزى و دامدارىِ ما يك بخش ويژه و استثنايى است و همه بايد براى آن تلاش كنند. ۱۳۸۲/۱۰/۱۴

ارتباط صنعت و دانشگاه
با توجه به نياز مبرم صنايع به فنآورى روز و رفع نيازهاى كشور در زمينه‌هاى مختلف، متأسفانه هنوز شاهديم ارتباط سازمان‌يافته‌اى ميان صنعت و دانشگاه برقرار نشده است. برقرارى نظام صحيح ميان صنعت و دانشگاه، علاوه بر حل معضل بيكارى و ايجاد اشتغال، باعث صرفه‌جويى ارزى و استقلال صنعتى خواهد شد. ۱۳۸۲/۰۲/۲۲
ارتباط مؤثر بين دانشگاهها و مراكز پژوهشى با صنعت و بخشهاى مربوط جامعه. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

نقشه جامع علمی
ما بايد بدانيم نقشه‌ى جامع علمى كشور چيست. كدام علم، به چه اندازه، در كجاى اين نقشه جا دارد. اينجور نباشد كه مثل يك ورزشكارى كه فقط روزى بازو كار ميكند و بازوهايش ميشود اينقدر، در حاليكه پا و سينه و شانه‌اش مثل يك آدم لاغر است، باشيم! اين، فايده‌اى ندارد.
نقشه‌ى جامع علمى، چيزِ لازمى است: جايگاه علوم گوناگون، هركدام؛ مقدار دانشجو، نوع دانشجو، جنس دانشجويان – دختر، پسر – مناطق گوناگون؛ اينها بايد روشن بشود؛ ما بدانيم چه‌كار ميخواهيم بكنيم. اين كارها البته شروع شده، لكن بايد جديت بكنيد دنبال بشود. ۱۳۸۶/۰۶/۱۲
بعد از آنكه نقشه‌ى جامع علمى تهيه و فراهم شد، كارهاى ديگرى هم بايستى انجام بگيرد؛ از جمله: ايجاد نظام مهندسى اين نقشه، تبديل نقشه‌ى جامع علمى به صدها پروژه‌ى علمى، و سپردن اين پروژه‌ها به پيمانكاران امينى كه عبارتند از همين دانشگاه‌ها و اساتيد و مراكز تحقيقاتى دانشگاه‌ها. بعد، ايجاد شبكه‌ى نظارت بر اين پيشرفت علمى؛ حسن اجراء. و درگير كردن استاد، دانشجو، محقق، اين‌ها حتما بايد در اين طرح مهندسى نقشه‌ى جامع علمى ديده شود. ۱۳۸۷/۰۹/۲۴

نظام ملی نوآوری
يك خلأيى وجود دارد – و همين خلأ موجب شده نقشه‌ى جامع علمى هم آنچنان كه بايد و شايد عملياتى نشود – و آن عبارت است از همين خلأ نظام ملىِ نوآورى، كه عبارت است از يك شبكه‌اى از فعاليتها، تعاملهاى زنجيره‌اى، در سطحهاى كلان و ميانى و خرد، بين دستگاه‌هاى علمى كشور؛ چه در درون محيط علمى، چه بيرون محيط علمى. يك تعامل اينچنينى بايد به وجود بيايد، كه اين به عنوان نظام ملىِ نوآورى شناخته شود؛ كارش هم عبارت است از اين كه جريان دانش و نوآورى را مديريت كند، رصد كند، ارزيابى كند، هدايت كند. اين امروز يك چيز لازمى است و به نظر من مسئولان و مديران بايد به اين مسئله فكر كنند. ۱۳۹۱/۰۵/۲۲

تجارت جهانی و جهانی شدن
جهانی‌شدن، اسم خیلی قشنگی است و هر كشوری فكر میكند بازارهای جهانی به رویش باز میشود. امّا جهانی شدن به معنای تبدیل شدن به یك پیچ و مهره‌ای در ماشین سرمایه‌داری غرب، نباید مورد قبول هیچ ملّت مستقلی باشد. اگر قرار است جهانی شدن به معنای درست كلمه تحقّق پیدا بكند، باید كشورها استقلال خودشان – استقلال اقتصادی و استقلال سیاسی – و قدرت تصمیم‌گیری خودشان را حفظ كنند؛ والّا جهانی شدنی كه دهها سال پیش از طریق بانك جهانی و صندوق بین‌المللی پول و سازمان تجارت جهانی و امثال اینها – كه همه ابزارهای امریكایی و استكباری بودند – به وجود آمده، ارزشی ندارد؛بنابراین، یك اصل مهم، مسئله‌ی استقلال است؛ كه اگر این نباشد پیشرفت نیست، سرابِ پیشرفت است. ۱۳۸۸/۰۲/۲۷

مدیریت واردات
من نسبت به مسئله‌ى مديريت واردات به دولتى‌ها سفارش كردم؛ الان هم تأكيد ميكنم. من نميگويم واردات متوقف بشود؛ چون يك جاهائى لازم است كه واردات انجام بگيرد؛ اما واردات بايد مديريت بشود. يك جائى واردات مطلقاً نبايد بشود؛ يك جاهائى بايد انجام بگيرد. با مديريت، واردات انجام بگيرد. البته مسئولين محترم دولتى به من گفتند كه قوانينى كه مجلس تصويب كرده، به ما اجازه نميدهد جلوى واردات را بگيريم؛ من خواهش ميكنم اين قضيه را حل كنند. اگر واقعاً قانونى وجود دارد كه دولت را ممنوع ميكند از جلوگيرى از واردات، اين قانون را اصلاح كنند؛ جورى باشد كه مديريت بشود. بايد توليد ملى بالا برود. ۱۳۸۹/۰۵/۲۷

سرمایه‌های انسانی
اين ملت، ملتى با شصت ميليون نيروى انسانى و با ذخيره بسيار باارزشى از تجربه‌ها و سرمايه‌ها – سرمايه‌هاى مادّى، سرمايه‌هاى انسانى، سرمايه‌هاى معنوى و دانش و تجربه است. اين ملت، خيلى چيزها را در درون خود دارد. ما اگر همه‌ى دروازه‌هايمان را هم ببنديم، از پا نخواهيم افتاد. ۱۳۷۶/۰۱/۲۷
مسأله اشتغال، مسأله جوانها، مسأله اين همه سرمايه انسانى انباشته بر روى هم، يكى از مسائل بسيار مهمّ است. مسؤولان كشور بايد به فكر اين باشند. ۱۳۸۰/۰۲/۱۱

توانمندسازی نیروی كار
بايد كارى كنيم كه كالاى ايرانى به عنوان يك كالاى محكم، مطلوب، زيبا، همراه با سليقه و بادوام در ذهن مصرف كننده‌ى ايرانى و غير ايرانى باقى بماند. اين بايد همت مجموعه‌ى كارآفرينى و كارگرى و متصديان اين امر باشد. البته اين كار، پيش‌نيازهائى دارد. ممكن است آموزش مهارتهاى لازم، دوره‌هاى ايجاد مهارت لازم باشد – كه اينها كار دستگاه‌هاى دولتى و امثال دولتى است – ليكن بايد هدف اين باشد. ۱۳۹۰/۰۲/۰۷
به تربيت نيرو، بخصوص در صنايع دانش‌بنيان – همان طور كه دوستان گفتند – بايست خيلى اهميت داد. در بعضى از بخشها خوشبختانه اين كار شده است. در بخش انرژى هسته‌اى ما اطلاع داريم، در بخش رويان از نزديك اطلاع داريم كه تربيت نيروى ماهر، نيروى كارآمد، نيروى دانشمند و محقق انجام گرفته. بايست به اين در بخشهاى مختلف توجه كرد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶

كیفیت كالای داخلی
يك نكته‌ى اساسى‌اى كه در باب كار وجود دارد و كارآفرينان بايد به او توجه كنند، مسئله‌ى مرغوبيت توليد داخلى است؛ كيفيت توليد داخلى است؛ اين خيلى مهم است. البته بخشى از اين، ارتباط پيدا ميكند به همان قضاياى مالى و نميدانم مقررات و غيرذلك، و پشتيبانى‌هاى دولت؛ اما بخشى هم ارتباط پيدا ميكند به عزم و اراده‌ى مسئولين، كارآفرين و كننده‌ى كار. فرمود: «رحم اللَّه امرا عمل عملا فاتقنه‌»؛ رحمت خدا بر آن انسانى كه كارى را انجام بدهد و آن را متقن انجام بدهد، درست انجام بدهد. اين آينده‌نگرى است، غير از امروز. شما امروز ببينيد در دنيا كمپانى‌هائى هستند صد سال است اينها دارند كار ميكنند، صد و پنجاه سال است دارند كار ميكنند و محصولاتشان در دنيا فروش ميرود. اسم اينها كافى است كه جنس را تو بازار رائج كند؛ به خاطر اينكه درست كار كردند، خوب كار كردند، مشترى مطمئن است به اينها. شما ميگوئيد كه ما سفارش كنيم به مردم كه توليدات داخلى را مصرف كنند. من كه خب چند سال است دارم سفارش ميكنم؛ بنده كه بارها گفته‌ام، منتها اين با شعار درست نميشود. خب، بله يك مقدارى مردم حالا يك اعتمادى بكنند، يك اعتنائى بكنند به حرف ما، به خاطرى كه مثلًا ما گفتيم، بروند يك مقدارى چه كنند؛ اين يك بخشى از قضيه است. يك بخش ديگر هم مربوط به كيفيت است. خب كيفيت را بايد بالا برد؛ كيفيتها را بايد بالا برد. ۱۳۸۹/۰۶/۱۶

رقابت‌پذیری
ما بايد به ايجاد مزيتهاى رقابتى توجه كنيم. ما ميگوئيم توليد داخلى. البته امروز خوشبختانه در زمينه‌ى توليد داخلى پيشرفتهاى زيادى به وجود آمده. مطمئناً آن مقدارى كه در ذاكره‌ى عمومى مردم هست، كمتر است از آن مقدارى كه كار انجام گرفته… در خصوص برجسته كردن توليد ملى، مسئله‌ى كيفيت خيلى مهم است؛ كه مديريتهاى توليدى و كارگرهاى عزيز بايد به اين مسئله توجه كنند. مسئله‌ى قابل رقابت بودن قيمت تمام‌شده مهم است و بايد به آن توجه كنند؛ كه اين البته كمك دولت را ميخواهد. اينها كارهاى فراوانى است كه بايد انجام بگيرد. اين كارها فقط بر عهده‌ى دولت هم نيست؛ دولت، مجلس شوراى اسلامى، دستگاه‌هاى گوناگون مديريتى، بخش خصوصى، آحاد مردم، فرهنگ‌سازان جامعه – آن كسانى كه با بياناتِ خودشان براى مردم فرهنگ ميسازند – تبليغات صدا و سيما، همه‌ى اينها بايد در خدمت توليد ملى قرار بگيرد. ۱۳۹۱/۰۲/۱۰

صندوق توسعه ملی
براساس قانون برنامه پنجم باید حداقل ۲۰ درصد درآمد نفتی هر سال به این صندوق واریز و صرف تولید و صنعت شود كه خوشبختانه این كار، شروع شده و باید ادامه یابد. ۱۳۹۰/۱۲/۲۲
تغيير نگاه به نفت و گاز و درآمدهاى حاصل از آن، از منبع تأمين بودجه عمومى به «منابع و سرمايه‌هاى زاينده اقتصادى» و ايجاد صندوق توسعه ملى با تصويب اساسنامه آن در مجلس شوراى اسلامى در سال اول برنامه پنجم و برنامه ريزى براى استفاده از مزيت نسبى نفت و گاز در زنجيره صنعتى و خدماتى و پايين دستى وابسته بدان با رعايت:
ـ واريز سالانه حداقل ۲۰ درصد از منابع حاصل از صادرات نفت و گاز و فرآورده‌هاى نفتى به صندوق توسعه ملى.
ـ ارائه تسهيلات از منابع صندوق توسعه ملى به بخش‌هاى خصوصى، تعاونى و عمومى غيردولتى با هدف توليد و توسعه سرمايه گذارى در داخل و خارج كشور با در نظر گرفتن شرايط رقابتى و بازدهى مناسب اقتصادى. ۱۳۸۷/۱۰/۲۱

اشتغالزایی
مسئله‌ى اشتغال هم مسئله‌ى مهمى است. طرحهائى كه از چند سال پيش به اين طرف براى اشتغال پيش‌بينى شده، آنچنان كه انسان انتظار داشت، نشد. اگرچه حالا كارهائى انجام گرفت و خوب بود، بد نيست؛ ليكن ما را مستغنى نميكند از اينكه نسبت به مسئله‌ى اشتغال يك اهتمام ويژه‌اى داشته باشيم. ۱۳۸۹/۰۶/۰۸
وقتى اشتغال بود، مفاسد ناشى از بيكارى هم به خودى خود جمع خواهد شد؛ چون بيكارى به دنبال خود مفاسدى را مى‌آورد – مفاسد اخلاقى، مفاسد اجتماعى، مفاسد امنيتى؛ انواع و اقسام مفاسد – اشتغال كه به وجود آمد، همه‌ى اينها به خودى خود جمع ميشود؛ هزينه‌ها از دوش دولت برداشته ميشود. خب، اگر بخواهيم اين اشتغال با همين شكلى كه مسئولين محترم تصميم‌گيرى كردند، تحقق پيدا كند، كار لازم دارد. ۱۳۹۰/۰۷/۲۸

كاهش تورم
بخشى از اين مشكلات، ناشى از تورم است. ما در كشور كمبود كالا نداريم؛ خوشبختانه كالاهاى گوناگونِ مورد نياز مردم در كشور فراوان يافت ميشود؛ ليكن مسئله‌‌ى گرانى و كاهش قدرت خريد وجود دارد؛ اين را بايد علاج كنيد؛ اين به عهده‌‌ى بخشهاى مختلف اقتصادى است؛ يعنى هم بخشهاى ستادىِ اقتصادى، هم بخشهاى عملياتىِ اقتصادى – مثل وزارت صنعت و معدن و تجارت، وزارت جهاد كشاورزى، بخشهاى ديگر – كه بايد به طور جد ان‌‌شاءالله اين را دنبال كنند.
بايد راهى پيدا كنيد كه نقدينگىِ افزايش‌‌يافته كنترل شود. خب، اين روشن است؛ اگر در مقابل نقدينگى توليد وجود داشته باشد، كالا وجود داشته باشد، كمبود وجود نداشته باشد، مشكلى را ايجاد نميكند؛ اگر چنانچه نه، نقدينگى بيش از توليد كالا در داخل يا به شكل درستِ واردات بود، طبعاً مشكل ايجاد ميكند. ۱۳۹۱/۰۶/۰۲
اگر ما توانستيم توليد داخلى را رونق ببخشيم، مسئله‌ى تورم حل خواهد شد؛ مسئله‌ى اشتغال حل خواهد شد؛ اقتصاد داخلى به معناى حقيقى كلمه استحكام پيدا خواهد كرد. ۱۳۹۱/۰۱/۰۱

طرح‌های اقتصاد مقاومتی
به نظر ما طرحهاى «اقتصاد مقاومتى» جواب ميدهد. همين مسئله‌ى سهميه‌بندى بنزين كه اشاره كردند، جواب داد. اگر چنانچه بنزين سهميه‌بندى نميشد، امروز مصرف بنزين ما از صد ميليون ليتر در روز بالاتر ميرفت. توانستند اين را كنترل كنند؛ كه خب، امروز در يك حد خيلى خوبى هست. حتّى بايد جورى باشد كه هيچ به بيرون نيازى نباشد، كه الحمدللّه‌ نيست. تحريم بنزين را در برنامه داشتند؛ اقتصاد مقاومتى تحريم بنزين را خنثى كرد. و بقيه‌ى چيزهائى كه مورد نياز كشور است. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳

ایجاد ثبات در اقتصاد ملی
حركت بر اساس برنامه، يكى از كارهاى اساسى است. تصميمهاى خلق‌الساعه و تغيير مقررات، جزو ضربه‌هائى است كه به «اقتصاد مقاومتى» وارد ميشود و به مقاومت ملت ضربه ميزند. اين را، هم دولت محترم، هم مجلس محترم بايد توجه داشته باشند؛ نگذارند سياستهاى اقتصادى كشور در هر زمانى دچار تذبذب و تغييرهاى بى‌مورد شود. ۱۳۹۱/۰۵/۰۳
ثبات و شفافيت و انسجام سياستها و مقررات اقتصادى انجام بشود – مقررات اقتصادى‌اى كه امروز يك چيزى بگوييم، فردا عوضش بكنيم، فايده‌اى ندارد – مقررات اقتصادى و قوانين ما بايد هم ثبات داشته باشند كه مردم بتوانند روى آن برنامه‌ريزى كنند، هم بايد منسجم باشد و با هم بخواند و شفاف باشد.۱۳۸۵/۰۳/۲۹

تقویت همكاری‌های دوجانبه و منطقه‌ای و سازمان‌های بین‌المللی
من بارها – يعنى از زمان رياست‌جمهورى – اين مسأله را دائماً به وزارت‌خارجه گفته‌ام و تكرار كرده‌ام كه ما بايد در ارتباطات دوجانبه، ارتباطات منطقه‌يى و در مجامع جهانى حضور فعال داشته باشيم و نبايد هيچ مجمع جهانى را كه در آن عضو هستيم، دست كم بگيريم. اين‌كه ما مأيوس بشويم و بگوييم فايده‌يى ندارد، گوش نمى‌كنند؛ غلط است. همه چيز فايده دارد؛ همه‌ى تلاشها فايده دارد… شماها مى‌توانيد تغييرات محيطى را كاملاً رصد كنيد؛ ظرفيتهاى ممكن، فرصتهاى ممكن و تهديدها را منعكس كنيد؛ بايد هم بكنيد. البته اين‌طور هم نباشد كه همه‌اش تهديدها منعكس شود؛ بعضى‌ها كارشان فقط منعكس كردن تهديدهاست، كه نتيجه‌اش – نمى‌گويم آنها قصدشان اين است – مرعوب كردن مسؤولان بالاست؛ اگر قابل مرعوب شدن باشند. ۱۳۸۳/۰۵/۲۵
پرداختن به همكاريهاى منطقه‌اى – همين كارهايى كه الان انجام مى‌گيرد؛ اكو، شانگهاى و… – چيزهاى لازمى است. ما اين چيزها را بايد با جديت دنبال كنيم و همت بگماريم. ۱۳۸۵/۰۳/۲۹

تقویت صادرات
اين پنجاه، شصت ميلياردى كه ما از طريق فروش نفت به دست مى‌آوريم، با نهصد ميليارد دلار صادرات و معامله و تجارت به دست مى‌آيد؛ اين خيلى مهم است. ۱۳۸۵/۰۳/۲۹
دولت وظيفه دارد به صادرات و صادركننده كمك كند. خوشبختانه – همان طور كه يكى از آقايان گزارش دادند – صادرات غيرنفتى رشد خيلى خوبى داشته؛ بعد از اين هم رشد بيشترى خواهد داشت؛ انتظار هم داريم كه در آينده بتواند رشد متناسب خودش را داشته باشد؛ به طورى كه معادله‌ى صادرات و واردات حتماً مثبت باشد. ما بايد به اينجا برسيم و بتوانيم خودمان را از درآمد نفت واقعاً بى‌نياز كنيم.
از آن طرف هم خود بخش صادركنندگان و مسئولين اين كار وظائفى دارند. همين كشورهائى كه اشاره كردند صادرات عمده‌ى ما به اين كشورهاست، بازخورد سوء عمل بعضى از صادركنندگان، اينجا به ما ميرسد. ارسال جنس نامرغوب، جنس بد، بسته‌بندى نامطلوب، تأخير در رساندن، اينها بد است. آن شركتهائى در دنيا موفقند كه صد سال است، صد و پنجاه سال است دارند محصول توليد ميكنند و توانسته‌اند مشترى را راضى نگه دارند. فرض بفرمائيد يك شركت آلمانى يا يك شركت سوئيسى از صد و پنجاه سال، صد و شصت سال قبل دارد يك جنسى را توليد ميكند و ميفرستد و همچنان در كشور ما و كشورهاى ديگر مشترى دارد. چرا؟ چون از جنس راضى هستند؛ به وقت ميرسد، استحكام لازم را دارد، دوام لازم را دارد، زيبائى لازم را دارد، تنوع و تطور لازم را به تناسب پيشرفت زمان دارد. صادر كننده بايد اينها را ملاحظه كند. اين احتياج به يك فرهنگ دارد؛ فرهنگ حسن عمل در توليدى كه ميخواهد به خارج از كشور و خارج از مرزها برود. ۱۳۹۰/۰۵/۲۶

تحول نظام اداری
ما واقعاً در زمينه‌ى مسائل ادارى و نظام ادارى دچار مشكلات و آسيبهاى ديرپا و مزمن هستيم. اين سياستها مطرح شده، در مجمع تشخيص مورد بررسى قرار گرفته و ابلاغ شده، به نظر من سياستهاى بسيار خوبى است، بايد براى اينها برنامه‌ى اجرايى گذاشت و عملياتى كرد كه از جمله‌ى چيزهاى بسيار مهم است كه متأسّفانه مانده، تأخير هم شده است و به جريان نيفتاده. ۱۳۹۲/۰۶/۰۶
از جمله زمينه‌هايى كه بعد از انقلاب تا امروز، با همه تلاشى كه شده است، نتوانسته‌ايم در آن پيشرفت شايسته‌اى را به‌دست آوريم، زمينه نظام ادارى متناسب با هدفهاى جمهورى اسلامى است.
ما نمى‌توانيم بگوييم در اين زمينه كم‌كارى داشته‌ايم – شايد هم خيلى كار كرده‌اند – اما به هر حال كم پيشرفت داشته‌ايم. الان هم با اين كه مكرّر گفته مى‌شود و همه هم مى‌گويند، اما انسان عمل و تلاشِ بايسته را مشاهده نمى‌كند. اين از نقايص ماست؛ مسؤولان ذى‌ربط بايد در اين زمينه كار كنند. آن مقدارى كه به نصيحت و تذكّر ارتباط پيدا مى‌كند، اين چيزى است كه من حالا عرض مى‌كنم؛ كه البته اين كافى هم نيست؛ اين فقط نصحيت و تذكّر به خودم و به شماست. ۱۳۷۸/۱۰/۰۴

گفتمان‌سازی
گفتمان يك جامعه مثل هواست، همه تنفسش ميكنند؛ چه بدانند، چه ندانند؛ چه بخواهند، چه نخواهند. بايد اين گفتمان‌سازى انجام بگيرد؛ كه البته نقش رسانه‌ها و بالخصوص نقش روحانيون و نقش بزرگان و اساتيد دانشگاهى حتماً نقش بارز و مهمى است. ۱۳۹۰/۱۰/۱۴
يكى از مهمترين تأثيرات همين فكر كردنها اين است كه شما فضاسازى ميكنيد، گفتمان‌سازى ميكنيد. در نتيجه، در يك فضاى معتقد به يك مبناى فكرى يا عملى، رئيس جمهور هم همان جور فكر ميكند، وزير هم همان جور فكر ميكند، مديركل هم همان جور فكر ميكند، كاركنان هم همه همان جور فكر ميكنند؛ اين خوب است. و شما اين كار را انجام ميدهيد. فكر كنيد، بگوئيد، بنويسيد، در مجامعِ خودتان منعكس كنيد؛ آن كرسى‌هاى آزادانديشى را كه من صد بار – با كم و زيادش – تأكيد كردم، راه بيندازيد و اينها را هى آنجا بگوئيد؛ اين ميشود يك فضا. وقتى يك فضاى گفتمانى به وجود آمد، همه در آن فضا فكر ميكنند، همه در آن فضا جهتگيرى پيدا ميكنند، همه در آن فضا كار ميكنند؛ اين همان چيزى است كه شما ميخواهيد. بنابراين اگر چنانچه اين كارى كه شما مثلاً در فلان نشستتان، در فلان مجموعه‌ى دانشجوئى‌تان كرديد، فكرى كه كرديد، ترجمه‌ى عملياتى نشد، به صورت يك قانون يا به صورت يك دستورالعمل اجرائى درنيامد، شما مأيوس نشويد؛ نگوئيد پس كار ما بى‌فايده بود؛ نخير. ۱۳۹۰/۰۷/۱۳

پايگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله‌العظمی سيدعلی خامنه‌ای (مد‌ظله‌العالی) – مؤسسه پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی
http://farsi.khamenei.ir/print-content?id=25365


جستجو