چون بانك اذان بگوشتان رسيد، براى اقامه نماز شتاب نمائيد، زيرا شتاب كنندگان به سوى اين ندا كسانى خواهند بود كه در قيامت به لطف و مدارا، ايشان را مىخوانند.
اذان با وصف خداوند به بزرگى و عظمت شروع و با نفى هر گونه معبودى جز او خاتمه مىيابد، پس بدانيم كه اول و آخر و ظاهر و باطن اوست، هر چه هست اوست، و غير از او نيست.
1- بحارالانوار، ج 43، ص 172.
2- خوانندگان محترم مىتوانند براى مطالعه جامع در اين باب به كتاب اسرار الصلاة و سرالصلاة حضرت امام خمينى(ره) مراجعه فرمايند.
(15)
منصوربن حازم از امام صادقروايت كرده كه فرمود: جبرئيلبراى اذان، بر رسول خداوارد شد، در حالى كه سر آن حضرت در دامان حضرت علىقرار داشت، جبرئيل اذان و اقامه را براى آن حضرت آورد. حضرت به علىفرمود: اى على آنچه را كه جبرئيل آورد شنيدى؟ حضرت گفت: بله يا رسول الله، حضرت فرمود: آيا آن را حفظ نمودى؟ حضرت گفت: بله، رسول خدافرمود: بلال را صدا بزن به او تعليم بده، من هم بلال را صدا زدم و اذان را به او تعليم دادم(1).
و از رسول خداروايت شده كه فرمود: ما بين اذان و اقامه براى مؤذن پاداش داده مىشود، مانند پاداش شهيدى كه در راه خدا در خون غلطيده است.
علىسؤال كرد: يا رسول الله اين مردم در خصوص اذان گفتن و درك فضيلت آن با هم به نزاع و تقابل بر مىخيزند!! رسول خدا فرمود: هرگز!! زمانى مىآيد كه مردم اذان را به ضعيفترين خودشان واگذار مىكنند، در صورتى كه اذان بدنها را بر آتش جهنم حرام مىكند(2).
از امام باقرروايت شده كه فرمود: هنگامى كه ملائكه از اهل زمين صداى اذان را مىشوند مىگويند: اين صداى امت محمد است كه به وحدانيت، خدا را مىخوانند، پس براى امت محمد، استغفار مىكنند تا اين كه آنان از نماز فارغ مىشوند(3).
از امام علىروايت شده كه فرمود: كسى كه نماز خود را با اذان و اقامه بر پا دارد، دو صف از ملائكه در صفوفى طولانى به او اقتدا مىنمايند كه دو طرف آن مشخص
1- من لايحضره الفقيه ج 1، حديث 865
2- منلايحضره الفقيه، ج 1، حديث 869
3- من لايحضره الفقيه، ج 1، حديث 884
(16)
نيست(1).
از رسول خدانيز روايت شده كه فرمود:
«اَلْجَفَاءُ كُلُّ الْجَفَاءُ وَالكُفرُ مَنْ سَمِعَ مَنادِى اللّهِ تَعالى يُنادِى بِالصَّلاةِ وَ يَدْعُوهُ اِلىَ اْلفَلاحِ فَلا يُجِيبُهُ» نشان ظلم و كفر آن است كه كسى منادى خدا را بشنود كه به نماز ندا مىدهد (صداى اذان مؤذن را بشنود) و وى را به رستگارى مىخواند و دعوت او را اجابت نكند(2).