انجام فعالیتهای فرهنگی با رویکرد مدیریت جهادی:

طلیعه
تعريف فرهنگ
فرهنگ مجموعه اي از باورها و پندارهاي ارزشي است كه در آداب و رسوم، زبان، ادبيات، مذهب، و ساير ميراث هاي فرهنگي تجلي مي يابد و و روي هم رفته بر خلق و خوي مردم اثر مي گذارد. به عبارت ديگر فرهنگ، حقيقت و هويت معنوي ملت ها است كه ساختار كيفي زندگي يك ملت را مشخص نموده به گونه اي كه زندگي كمي و مادري او را تحت تأثير قرار مي دهد. اما در تعريف فرهنگ اسلامي علاوه بر ويژگيهاي فوق، شاخص ديگري وجود دارد كه آن را از ساير فرهنگ ها متمايز مي نمايد. در تعريف فرهنگ اسلامي گفته اند، فرهنگ اسلامي مجموعه اي از اعتقادات و اصول اسلامي آداب رسوم، اخلاق و ارزشها و قوانين است كه از وحي سرچشمه گرفته شده است.
تعریف مدیریت
از مدیریت تعاریف متعددی ارائه شده است و عمدتا آن را شامل «برنامه ریزی، سازماندهی، کارگزینی، هدایت و رهبری، کنترل و نظارت» دانسته‌اند، از نگاه برخی صاحبنظران، مدیریت ترکیبی از علم و هنر برای پدید آوردن محیطی مناسب می باشد، که در آن همفکری و همکاری با دیگران به منظور شکل دادن به فرایندی کارساز امکان پذیر می گردد و همچنین طی آن، استفاده بهینه از منابع، برای عرضه خدمات یا کالاهایی قابل رقابت،‌ جهت جلب رضایت متقاضیان آن‌ها، با پرهیز از بروز هرگونه عواقب نامطلوب تحقق می یابد
لذا اعمال مدیریت توسط مدیر در موفقیت یک سازمان نقش بسزایی دارد، هرچه سازمان پیچیده تر باشد، نقش مدیریت دشوارتر خواهد شد. به عبارت دیگر مدیریت یعنی تصمیم گیری در زمان مناسب، با افراد مناسب در جایی که فعالیت در آن جریان دارد.
(میرابی، 1382: 10).(رحمان سرشت، حسین (1384)، راهبرد های مدیریت، انتشارات فن و هنر، چاپ اول، پاییز
کاتلر، فیلیپ (1385)، دایره‌المعارف بازاریابی از A تا Z، مترجم :عبدالحمید ابراهیمی، هرمز مهرانی، احمد درخشان، انتشارات همای دانش، چاپ اول
میرابی، وحید رضا (1382)، مدیریت (مبانی و استراتژی)، انتشارات شهر آشوب، چاپ دوم، تابستان)
تعریفجهاد:

خلاصه  :  جهاد در لغت از ريشه « جَهد و جُهد » به معناي مشقت و زحمت وهمچنين به معناي توان و طاقت است.
آَلجَهدواَلجِهد :

جهاد در لغت از ريشه « جَهد و جُهد » به معناي مشقت و زحمت وهمچنين به معناي توان و طاقت است.
طاقت و سختي گفته شده است ،جَهد به معناي مشقت و جُهد بمعناي تلاش فراوان ميباشد وگفته شده است جُهد در مورد انسان استعمال شده است.
( راغب اصفهاني، مفردات الفاظ القرآن،(المكتبة المرتضوية، چاپ دوم، 1363)،ص 101. )

صاحب قاموس مي گويد: « اصل كلمه جهاد از «جهد» (به فتح جيم و ضمآن) است، و به معناي تلاش توأم با رنج و زحمت مي باشد. جهاد مصدر باب مفاعله و به معني بسيار تلاش كردن مي باشد و نيز اسم است به معني جنگ. جنگ را از آن جهت جهادگويند كه تلاش توأم با رنج است. »
(علي اكبر قرشي، قاموس قرآن، (تهران، دارالكتبالاسلاميه)، ج2، ص 77-78.)

معناي اصطلاحي جهاد:
صاحب جواهر در تعريف اصطلاحي جهاد مي گويد:
“الجهاد بذل النفس و المال و الوسع في اعلاء كلمة الاسلام و اقامة شعائر الايمان”
جهاد بذل جان و مال و توان در راه اعتلاي اسلام و برپاداشتن شعائر دين است.
( محمد حسن نجفي، جواهر الكلام في شرح شرايع الاسلام، (دارالكتب الاسلاميه)، ج21، ص3. )

در شرح لمعه آمده است:
«الجهاد شرعاًبذل النفس و ما يتوقف عليه من المال في محاربة المشركين او الباغين في سبيل اعلاءكلمة الاسلام علي وجه مخصوص.»
در شرع مقدس اسلام جهاد عبارت است از بذل جان ومال به طريقي مخصوص براي جنگ با مشركان و يا افراد باغي در راه اعتلاي كلمه اسلام.
( زين الدين جبعي عاملي، الروضة البهية في شرح اللمعة الدمشقية، (بيروت، دارالعالمالاسلامي)، ج2، ص 379، . )
خداوند ميفرمايد: ” والذين لا يَجدون الا جُهدَهم ”
وكسانيكه دسترسي جز به مقدار ناچيز تواناييشان ندارند”
توبه79

وفرمود: اُقسِموا بالله جَهد اَيمانِهم
نور53
آنان قسم ياد كردند وكوشش نمودند كه دربالاترين حد توان خود به آن پايبند بمانند

معني لغوي اجتهاد:
به صرف تمام نيرو با تحمل سختي ها و تلاش گسترده گفته ميشود.
معني اصطلاحي جهاد ومجاهدة : بكار بردن تمام توان براي دفع دشمن ميباشد
و جهاد برسه گونه ميباشد:

جهاد با دشمن ظاهري
مبارزه با شيطان
مبارزه با نفس
و هر سه قسم درآيات شريفه و جاهِدوا في الله حقٍ جهاده
حج78

وجاهِدوا بأمواالكم وأنفسكم في سبيل الله
توبه 41
إن الذين آمنوا و هاجروا و جاهدوا باموالهم وانفسهم في سبيل الله
انفال 42
رسول خدا(ص) فرمودند: جاهدوا اهوايكم كما تَجاهدون اعدائكم
( الذريه ص 34
ومجاهده هم با دست وزبان انجا مي گيريد.
همانگونه كه رسول خدافرمودند: جاهِد الكُفار بايديكم والسنتكم
( الفتح الكبير ج 2ص62

تعریف جهاد از دیدگاه امام خامنه ای روحی فداه
یک ملت وقتى معتقد به جهاد شد، در همه‌ى میدانها پیشرو است. جهاد فقط تفنگ به دست گرفتن نیست؛ جهاد این است که انسان خود را همیشه در میدان حرکت و مبارزه با مانعها و مانع‌تراشها ببیند، احساس تکلیف کند، احساس تعهد کند؛ این میشود جهاد؛ جهاد اسلامى این است.
جهاد گاهى با جان است، گاهى با مال است، گاهى با فکر است، گاهى با دادن شعار است، گاهى با حضور در خیابان است، گاهى با حضور در پاى صندوق رأى است؛
این میشود جهاد فى‌سبیل‌اللَّه؛ و این است که یک ملت را رشد میدهد، طراوت میدهد، تازگى میدهد، امید میدهد و یک ملت پیش میرود.
این پایبندى را با استحکام فراوان حفظ کنید. بدانید این پیشروى ادامه پیدا خواهد کرد و به توفیق الهى و به حول و قوه‌ى الهى، آن دشمنى‌ها هم به هیچ نقطه‌اى نخواهد رسید و ملت ایران پیروز همه‌ى این ماجراها خواهد بود
(امام خامنه ای روحی فداه)  1389/8/2
برای درک صحیح تر از مقوله فرهنگ لازم است به تبیین دیدگاه امام خمینی قدس سره الشریف وامام خامنه ای روحی فداه بپردازیم.
فرهنگ از منظر امام خمینی قدس سره الشریف
در اندیشة امام راحل (ره)، فرهنگ از گستره‌ای عمیق برخوردار است که در حوزه آن، همه رفتارها و نگرش‌ها تعریف می‌شوند.اگرچه فرهنگ در اصطلاح خود، به مجموعه سنن و آداب و رسوم یک جامعه اطلاق می‌شود؛ اما در نگرش امام راحل(ره)، فرهنگ اسلامی فراتر از تعاریفی است که تاکنون از سوی دانشمندان و علما بیان شده است.
امام قدس سره الشریف فرهنگ را کارخانه آدم‌سازی می‌داند:
«فرهنگ یک کارخانه آدم‌سازی است… فرهنگ سایه‌ای است از نبوت.»
)صحفیة نور، ج ۶، ۲۳۶ـ۲۳۷(
بدین‌ترتیب، امام قدس سره الشریف با این نگرش عمیق از فرهنگ اسلامی، اهدافی را برای آن ترسیم فرمودند که در نوعِ خود قابل توجه و اهمیت است:
۱- تضمین استقلال جامعه
۲- معرفی صحیح احکام اسلام
۳- مبارزه تا نفی کامل فرهنگ کفر
۴-  خود‌باوری در سایه فرهنگ
۵-  اصلاح ساختار نظام تربیتی
۶- مقابله با تهاجم فرهنگی

‌راه‌بردها و شیوه‌های تحقق اهداف فرهنگی از دیدگاه حضرت امام قدس سره الشریف باید به‌عنوان یک دستورالعمل مستمر و دائمی به‌کار گرفته شود.
تعلل در هر زمینه‌ای می‌تواند بر اهداف فرهنگی جامعه خدشه وارد نماید. از این جهت، هدف فرهنگی منهای راه ‌برد فرهنگی، قابل تعقیب و دسترسی نخواهد بود.
مهم‌ترین راه ‌بردهای فرهنگی از نظر امام‌خمینی قدس سره الشریف را می‌توان به شرح زیر خلاصه کرد:
۱- قطع وابستگی فرهنگی
۲-  دفاع همه‌جانبه از ارزش‌های دینی
۳- تحول فرهنگی
۴- حضور مؤثر حوزة علمیه و روحانیت
۵-  توجه به مراکز آموزشی و تبلیغی
۶- مشارکت فعال زنان
۷- توجه به جوانان و مشکلات آنان
۸- مبارزه با رفاه‌طلبی
توضیحی مختصر در مورد این استراتژی هشت گانه:
۱ تضمین استقلال جامعه :
امام قدس سره الشریف مهم‌ترین راه تضمین استقلال یک ملت و رهایی کامل آن از دام شیطنت دشمنان را، اصلاح و استقلال فرهنگ آن ملت می‌داند:
«قضیة تربیت یک ملت به این است که فرهنگ آن ملت، فرهنگ صحیح باشد.»
صحیفة نور، ج۷، ص74
«ملت عزیز ایران و سایر کشورهای مستضعف جهان،اگر بخواهد از دام شیطنت‌آمیز قدرت‌های بزرگ تا آخر نجات پیدا کنند، چاره‌ای جزاصلاح فرهنگ و استقلال آن ندارند.»
همان، ج ۱۵، ص ۲۶۷
به‌طوری‌ که ملاحظه می‌شود،
تربیت صحیح از نظر امام قدس سره الشریف بدون توجه جدی به فرهنگ اسلامی و شناسایی خطر هجوم فرهنگ بیگانه و انحرافات ناشی از آن، امکان‌پذیر نیست.
فلذا
تا وقتی که یک ملت ویژگی‌های استعمار و فرهنگ‌های وارداتی را نشناسد، هرگز از دام شیاطین رها نخواهد شد.
لذا
آن‌چه که نظام تربیتی صحیح را تضمین می‌کند و در نهایت راه نفوذ سلطه‌گران را می‌بندد، فرهنگ سالم و آدم‌ساز اسلام است.
2معرفی صحیح احکام اسلامی:
یکی از اهداف مهم در دفاع فرهنگی، ایجاد زمینه‌های سالم و مساعد به منظور عرضه و معرفی احکام اسلام است تاانسان‌ها در جوامع مختلف بتوانند بدون ابهام و پیرایه‌های غرض‌آلود اسلام رابشناسند:
«ما موظفیم ابهامی را که نسبت‌به اسلام به‌ وجود آوردند، برطرف سازیم. تا این ابهام را از اذهان نزداییم، هیچ کاری نمی‌توانیم انجام بدهیم. ما باید خود و نسل آینده را وادار کنیم و به آن‌ها سفارش کنیم که نسل آتیة خویش را نیز مأمور کنند این ابهامی را که بر اثر تبلیغات سوء چندصدساله نسبت‌به اسلام در اذهان حتی بسیاری از تحصیل‌کرده‌های ما پیدا شده، رفع کنند… شما بایدخودتان را، اسلام‌تان را، نمونه‌های رهبری و حکومت اسلامی را، به مردم دنیا معرفی کنید؛ مخصوصاً به گروه دانشگاهی و طبقة تحصیل‌کرده.»
ولایت فقیه، ص118
باید این واقعیت را پذیرفت که یکی ازعوامل گرایش جوانان، به‌ویژه دانشگاهیان، به فرهنگ بیگانه و افکار انحرافی، بی‌جواب‌ ماندن سؤالات و شبهاتی است که در ذهن آنان ایجاد می‌شود. امام قدس سره الشریف اعتقاد راسخ دارند که اگراحکام اسلام به‌ طور منطقی و درست عرضه شوند، دانشگاهیان با آغوش باز از آن استقبال خواهند کرد:
«دانشجویان چشم‌شان باز است. شما مطمئن باشید اگر این مکتب را عرضه نمایید و حکومت اسلامی را، چنان‌که هست، به دانشگاه‌ها معرفی کنید، دانشجویان از آن استقبال خواهند کرد.»
ولایت فقیه، ص ۱۱۸
۳ مبارزه تا نفی کامل فرهنگ کفر:
بنا به شواهد مستدل قرآنی و روایی و تجربة تاریخ، تقابل بین فرهنگ کفر و ایمان، امری بدیهی و آشکار است. مسلمانان چه بخواهند و چه نخواهند، درمیدان مبارزه حضور دارند و اگر به خود نیایند و ضربه به جبهة کفر وارد نکنند،قهراً باید ضربات پی‌در‌پی جبهة کفر را دریافت کنند و این واقعیتی است که جای هیچ انکار و حتی تردید در آن وجود ندارد. به همین دلیل، امام قدس سره الشریف معتقد بودند که در عرصة فرهنگ، ما باید به جای قبول ضربه از دشمن، نخستین ضربه را وارد کنیم و از طرفی اعتقاد داشتند که اسلام به‌ دلیل غنای فرهنگی، سرانجام پیروز میدان است.
به‌طور کلّی امام قدس سره الشریف در زمینة فرهنگی عمیقاً به مبانی زیر پای‌بند بودند:
الف:   جهان تشنة فرهنگ اسلام است امام قدس سره الشریف معتقدند که اسلام به‌‌ دلیل غنای ذاتی و هماهنگی با فطرت انسان‌ها،مورد توجه همة جوامع بشری است؛ به‌عبارت دیگر همگان تشنة اسلام ناب هستند  و این احساس نیاز، زمانی مشخص‌تر ظاهر می‌شود که حرکتی فراگیر علیه قدرت‌های باطل از سوی مسلمانان آغاز شود؛ به‌ طوری‌ که فرمودند:
«امروز جهان تشنة فرهنگ اسلام ناب محمد(صلی الله علیه واله وسلم) است و مسلمانان در یک تشکیلات بزرگ اسلامی، رونق و زرق و برق کاخ‌های سفید و سرخ را از بین خواهند برد. جنگ ما، جنگ عقیده است وجغرافیا و مرز نمی‌شناسد و ما باید در جنگ اعتقادیمان، بسیج بزرگ سربازان اسلام را در جهان به‌ راه اندازیم.»
صحیفة نور، ج ۲۰، ص ۲۳۵
ب :  انتقال تجربه انقلاب اسلامی به جهان امام راحل(ره) با اعتقاد به این که جهان امروز تشنة فرهنگ اسلام است، انتقال تجربة انقلاب اسلامی و شیوة مبارزه با دشمن را برای ملت‌های دربند، شکوفه‌های پیروزی قلمداد کرده و فرمودند:
«ما به تمام جهان، تجربه‌های‌مان را صادر می‌کنیم و نتیجة مبارزه و دفاع با ستمگران را، بدون کوچک‌ترین چشم‌ داشتی،به مبارزه راه حق انتقال می‌دهیم و مسلماً محصول صدور این تجربه‌ها، جز شکوفه‌های پیروزی و استقلال و پیاده‌شدن احکام اسلام برای ملت‌های دربند نیست. روشن‌فکران اسلامی همگی با علم و آگاهی باید راه پرفراز و نشیب دگرگون‌ کردن جهان سرمایه‌داری و کمونیسم را بپیمایند و تمام آزادی‌خواهان باید با روشن‌بینی و روشن‌گری، راه سیلی‌زدن برگونة ابرقدرت‌ها، و قدرت‌ها خصوصاً آمریکا را بر مردم سیلی‌  خوردة کشورهای مظلوم اسلامی و جهان سوم ترسیم کنند.»
همان، ج۲۰، ص۱۱۸
ج    قدرت برتر اسلام
امام قدس سره الشریف اعتقاد دارند در تقابل کفر و ایمان، قدرت برتر، اسلام است، و در این توانایی هیچ تردیدی به خود راه نمی‌دهند. به همین دلیل در کمال صراحت واطمینان فرمودند:
«من با اطمینان می‌گویم اسلام،ابرقدرت‌ها را به خاک مذلت می‌نشاند. اسلام موانع بزرگ داخل و خارج محدودة خود رایکی پس از دیگری برطرف و سنگرهای کلیدی جهان را فتح خواهد کرد.»
همان، ج۲۰، ص۱۱۸
د :  احیای هویت مسلمین و محرومین جهان
امام قدس سره الشریف با علم به توانایی اسلام در ادارة جوامع بشری، احیای هویت اسلامی وسرمایه‌گذاری در این زمینه را از وظایف جمهوری اسلامی ایران می‌داند:
«من به‌ صراحت اعلام می‌کنم که جمهوری اسلامی ایران با تمام وجود، برای احیای هویت اسلامی مسلمانان در سراسر جهان سرمایه‌گذاری می‌کند و دلیلی هم ندارد که مسلمانان جهان را به پیروی از اصول تصاحب قدرت در جهان دعوت نکند و جلوی جاه ‌طلبی و فزون‌طلبی صاحبان قدرت و پول و فریب رانگیرد.»
صحیفة نور، ج ۲۰، ص ۲۳۸
بدین‌ترتیب امام‌خمینی قدس سره الشریف در جنگ عقیده، معتقد به مرز جغرافیایی نیست و مبارزه را لازمة عرضه و ظهور اسلام در صحنه‌های بین‌المللی می‌داند. فلذا یکی از اهداف برائت ازمشرکین در مراسم سیاسی عبادی حج را تبلور قدرت متراکم جهان اسلام می‌داند و به پیروزی اسلام بر فرهنگ کفر و شرک امیدوار است:
«ما با اعلام برائت از مشرکین،تصمیم بر آزادی انرژی متراکم جهان اسلام داشته و داریم و به یاری خداوند بزرگ و بادست فرزندان قرآن روزی این کار صورت خواهد گرفت.»
همان، ص ۱۱۸
امام قدس سره الشریف به هنگام ترسیم اهداف عالی اسلام، آن‌چه را که وظیفة خود می‌داند، باصراحت عمل می‌کند و در این ره‌گذر به واکنش‌های منفی یا تعبیرهای نادرست دشمنان اعتنایی ندارد؛ به‌طوری‌که فرمودند:
«در سیاست خارجی و بین‌المللی اسلامی‌ مان بارها اعلام کرده‌ایم که درصدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم‌کردن سلطة جهان‌خواران بوده وهستیم؛ حال اگر نوکران آمریکا، نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر امپراطوری بزرگ می‌گذارند، از آن باک نداریم و استقبال می‌کنیم.»
همان، جلد۲۰، ص۲۳۲

ه :  عدم سازش با ظالمان
از آن‌ جاکه هدف‌گیری‌های امام قدس سره الشریف در همة زمینه‌ها، منبعث از قرآن و سیرة انبیاء وائمه معصومین(ع) است، لذا ایشان سازش‌ناپذیری با ظلم و ابرقدرت‌های فاسد را میراث گران‌بهای انبیاء دانسته و می‌فرماید:
«آن‌هایی که به ما اشکال می‌کنند که شما چرا سازش نمی‌کنید با این‌ قدرت‌های فاسد، آن‌ها از باب این‌که همه چیز رابا چشم مادی ملاحظه می‌کنند… آن‌ها نمی‌دانند انبیای خدا چه رویه‌ای داشتند، باظالم چه‌طور برخورد می‌کردند، یا می‌دانند و خودشان را به کری و کوری می‌زدند.سازش با ظالم، ظلم بر مظلومین است؛ سازش با ابرقدرت‌ها، ظلم بر بشر است. آن‌هاییکه به ما می‌گویند سازش کنید یا جاهل هستند یا مزدور.»
صحیفة نور، ج ۱۹، ص ۱۹ـ 20
امام قدس سره الشریف معتقدند که مسلمانان و محرومان جهان یا باید سیلی از ابرقدرت‌ها دریافت کنند یا این‌که باید به آنان سیلی بزنند و راه سیلی زدن به ابرقدرت‌ها را نیز به دیگران بیاموزند.بر این اساس، امام قدس سره الشریف در همین‌باره فرمودند:
«من به تمام دنیا با قاطعیت اعلام می‌کنم که اگر جهان‌خواران بخواهند در مقابل دین ما بایستند، ما در مقابل همة دنیای آنان خواهیم ایستاد و تانابودی تمام آنان، از پای نخواهیم نشست؛ یا همه آزاد می‌شویم و یا به آزادی بزرگ‌تری(که شهادت است) می‌رسیم. در هر حال پیروزی و موفقیت با ماست.»
همان، ج۲۰، ص۱۱۸
امام قدس سره الشریف که همواره عشق به اسلام و شور حماسه وفداکاری در قلب و روح آسمانی‌اش می‌جوشید، دربارة خود چنین فرمود:
«من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضة دفاع از مسلمانان آماده نموده‌ام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها و نوکران آنان مطمئن باشند که اگر خمینی یکه و تنها هم بماند، به راه خود که راه مبارزه با کفر و ظلم و شرک و بت‌پرستی است، ادامه می‌دهد و به یاری خدا در کنار بسیجیان جهان اسلام،‌ این پابرهنه‌های مغضوب دیکتاتورها، خواب راحت را از دیدگان جهان‌خواران و سرسپردگانی که به ستم وظلم خویشتن اصرار می‌نمایند، سلب خواهد کرد.»
صحیفة نور، ج۲۰، ص۱۱۳
۴  خود‌ باوری  در سایه  فرهنگ:
اصولاًخصیصة  خودباوری و اعتماد به‌ نفس، که اساس استقلال کشور راتشکیل می‌دهد، در حوزة فرهنگ یک جامعه تبلور می‌یابد. انسان تا خود را باور نکند، هرگز به استعداد و توانمندی‌های ذاتی خود اطمینان پیدانمی‌کند و به‌دلیل عدم اعتماد به خود، جرأت و جسارت دست‌یازی به کارهای عظیم راندارد و ادامه زندگی و پیشرفت را، تنها با تکیه بر دیگران می‌داند.
کشورهای  استکباری  نیز به‌ منظور غارت منافع کشورهای جهان سوم، همواره با تبلیغات گستره بهآنان القا کرده‌اند که بدون وابستگی و کمک کشورهای قدرتمند، قادر به ادامة حیات نیستند. درواقع این کشورها روحیة اعتماد‌به‌‌نفس را از کشورهای عقب‌نگه‌ داشته‌ شده گرفته،آن‌ها را مرعوب فرهنگ و تمدن خویش ساخته‌ اند. اگر فرهنگ یک جامعه نتواند هویت ازدست‌ رفته و حس اعتماد و خودباوری را در دل و جان مردم خود بدمد، هیچ‌ گاه هیبت و نخوت قدرت‌های بزرگ درهم شکسته نخواهد شد و وابستگی و اسارت، همواره میراث ملی و فرهنگی کشورهای ضعیف را به‌یغما خواهد برد امام قدس سره الشریف فرمودند:
«فرهنگ، اساس ملّت است؛ اساس ملّیت یک ملت است؛ اساس استقلال یک ملّت است و لهذا آن‌ها کوشش کرده‌اند که فرهنگ ما را استعماری کنند… با تبلیغات خودشان ماها را ترساندند که از خودمان می‌ترسیدیم؛ به خودمان اعتماد نداشتیم. اگر یک کسی مریض می‌شد، می‌گفتیم باید برود خارج؛ درصورتی‌که طبیب داشتیم… باید ارتش ما را خارجی‌ها اداره کنند؛ باید نفت‌مان را خارجی‌ها بیایند اداره کنند… مغزهای ما را شست‌وشو کردند. اعتمادبه‌نفس را از بین بردند.»
همان، ج۶، ص۴۰
۵ اصلاح ساختار نظام تربیتی:
یکی از اهداف مهم انقلاب اسلامی در حوزة فرهنگ، اصلاح نظام تربیتی بر اساس مبانی و اصول اعتقادی اسلام است؛ زیرا برنامه‌ریزی در محیط بستة خانواده یا مدرسه، به هر میزان که خوب و مفید باشد، در صورت بروز ناهنجاری‌ های فرهنگی یا نفوذپذیربودن فرهنگ جامعه در برابر هجوم فساد و ابتذال اخلاقی، از داخل و خارج، همة تلاش‌های تربیتی به‌هدر خواهد رفت.
فرهنگ،گسترة همه اعتقادات و نگرش‌ها و رفتار فردی و جمعی افراد یک ملّت است.
و به همین دلیل، درجهان‌ کنونی دشمنان برای تهاجم به کشوری، فرهنگ آن کشور را بهترین بستر برای اجرای اهداف خود می‌دانند و پیش از هر اقدام نظامی در مرزهای جغرافیایی آن کشور، مرزهای فرهنگی آن را مورد یورش قرار می‌دهند.بدین‌ترتیب، فرهنگ همانندرودخانه‌ای است که آب آن از مجاری مختلف به حوض منازل افراد می‌رود.
اگر آب اینرودخانه گل‌آلود شد، تنها با تصفیه و پالایش آب حوضچه‌های منازل، مشکل حل نمی‌شود.باید علّت آلوده‌شدن آب رودخانه را پیدا کرد و درصدد رفع آن برآمد. هر انسانی دوستدارد که فرزندان جوان و نوجوانش درست تربیت شوند و از لغزش‌ها و خطاهای فاحش به‌ دورباشند.تحقق این امر تنها به این نیست که در همه حال مراقب فرزندان باشیم؛ که این کار نه ممکن است و نه مفید.
باید ریشه‌های فساد را قطع کرد و راه نفوذ اندیشه‌های ناصواب و ویران‌گر را بست و این مأموریت بزرگ به‌عهدة‌ فرهنگ جامعه است که با تقویت مبانی اعتقادی و اخلاقی جوانان سد محکمی در برابر امواج تهاجم دشمن برپا سازد.
بنابراین تنها با فراگیرکردن مبانی اعتقادی و ارزش‌های اخلاقی در فرهنگ جامعه می‌توان سلامت افراد آن، به‌‌ویژه جوانان را تضمین کرده و از اسارت انواع وابستگی‌ ها رهای‌شان ساخت. درد امروز جوامع، وابستگی روحی وخود باختگی در برابر بیگانگان است، و تنها دین‌باوری است که انسان رااز وابستگی به غیر خدا و خودباختگی نجات می‌دهد.
امام قدس سره الشریف در همین ‌باره فرمودند:
«ما یک وابستگی روحی پیدا کردیم، این وابستگی روحی از همة چیزها برای ما بدتر است.»
صحیفة نور، ج ۷، ص ۲۵
هم‌چنین ایشان اولین گام در راه احیای فرهنگ، اصلاح نظام تربیتی جامعه وتضمین تحقق برنامه‌های اسلامی را ریشه‌ کن‌ کردن همة عوامل فساد می‌داند:
«اولین اقدام این است که همة‌عوامل فساد و مهم‌تر این‌که همة انگیزه‌های فساد در زمینه‌های اجتماعی واقتصادی وسایر زمینه‌ها با کمال جدیّت باید ریشه‌کن شود.»
همان، ج ۳، ص ۴۷

۶ مقابله با تهاجم فرهنگی
ملّت‌ها را از تبادل فرهنگی بین یکدیگر، گریزی نیست و هیچ کشوری نمی‌تواند مرزهای کشورش را به روی ملّت‌های دیگرببندد؛ اما امروزه به‌دلیل انحصار وسایل ارتباطات و فن‌‌‌آوریدر کشور‌های پیشرفته، این روند، به جریانی یک‌ سویه بدل شده است. استکبار جهانی به قصد نابودی هویت ملی و فرهنگی واستقلال کشورهای جهان سوم، به‌ویژه جهان اسلام، وارد میدان شده است و با در اختیارداشتن ابزارهایی نظیر ماهواره، حملات بی‌امان خویش را، هر آن توسعة بیش‌تر می‌دهد.
چاره‌ اندیشی برای دفع این خطر، خصوصاً برای جمهوری اسلامی که در نوک پیکان حملة دشمنان قرار دارد، امری ضروری و حیاتی است.
در جوهرة‌ تفکر امام‌خمینی(ره)، کار اصلی مقابله با تهاجم نیست؛ حملة‌ مستمر و مداوم به همة ارکان وجودی استکبار جهانی،ویژگی اصلی و برجستة‌ این اندیشه است.
آن بزرگوار خود در دوران عمر گران‌مایه‌اش چنین عمل کرد و قدرت افسانه‌ای استکبارجهانی را در هم شکست و شجاعانه می‌فرمود:
«دست آمریکا و سایر ابرقدرت‌ها تا مرفق به خون جوانان ما و سایر مردم مظلوم و رزمنده فرو رفته است. ما تا آخرین قطرة‌ خون خویش با آنان شدیداً می‌جنگیم؛ چرا که ما مرد جنگیم. ما انقلاب‌مان رابه تمام جهان صادرمی‌کنیم؛ چرا که انقلاب ما اسلامی است و تا بانگ لا اله الاّالله و محمد رسول‌الله(صلی الله علیه واله وسلم) بر تمام جهان طنین نیفکند، مبارزه هست و تا مبارزه در هرکجای جهان علیه مستکبرین هست، ما هستیم.»
صحیفة نور، ج۱۱، ص۲۲۶
مصلحت‌گرایی و مماشات، یا نرمش از موضع ضعف، هیچ‌‌گاه در تفکر فرهنگی امام قدس سره الشریف جایی پیدا نکرد و ایشان همواره با لحن عتاب‌آمیز و نهیب ملکوتی خویش، زلزله بر کاخ‌های ستمگران و جهان‌خواران می‌افکند:
«قدرت‌ها و ابرقدرت‌ها بدانند که ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرة خون برای اعلای کلمه‌ الله ایستاده‌ایم و بر خلاف میل تمامی آنان، حکومت نه شرقی ونه غربی را در اکثر کشورهای جهان پایه‌ریزی خواهیم نمود.»
همان، ج۲۰، ص۶۱
امام راحل(‌ره) با اعلا م روشن اهداف انقلاب اسلامی و هجوم به دنیای کفر و استکبار، آنان را در لاک خود فروبرد. عدم درک بیانات پیامبر گونة امام راحل(‌ره) و ندانستن شیوة‌ مقابله با‌ آن،‌ابرقدرت‌‌ها را در‌موضع انفعال و سردرگمی قرار داد؛ به‌طوری‌که با همة امکانات مادی و تکنولوژی، در برابر حملات فرهنگی امام قدس سره الشریف ایستادند؛ غافل از این‌‌که مرز نفوذ پیام الهی امام قدس سره الشریف دل‌های تشنة حق و عدالت است.

بنا بر انچه گفته شدکار فرهنگی با مدیریت جهادی نیاز به مهندسی فرهنگی داردکه از دید گاه امام خامنه ای روحی فداه ان را بیان می کنیم
مهندسی فرهنگی از دید گاه امام خامنه ای روحی فداه
پیـرو تأکیدات امام خامنه ای روحی فداه در سـال ۸۱ بر ضرورت مهندسی فـرهنـگی کشورشاهد شکل گیری حوزه جدیدی در حوزه فرهنگ شدیم .
حوزه ای که بـه عنــوان زیربنای جامعه انسانی ، پایدارترین پایه اجتماع، شکل و ماهیت حرکت جامعه را مشخص می نماید.
مهندسی فرهنگی بستری برای دستیابی به فرهنگ مطلوب در سایه منابع و مقدورات موجود است.
ترسیم ابعاد مختلف مهندسی فرهنگی جهت طراحی و اجرای صحیح، دقیق و همه جانبه «نقشه مهندسی فرهنگی نیازمند تحرک بیشتر نهادهای فرهنگ سازی چون شورای عالی انقلاب فرهنگی است. تأکیدات مکرر معظم له بر این نکته که «یکی از مهمترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است» (۱۳۸۳)،.
کار فرهنگی با مدیریت جهادی کاریست که بتواند بستر عدالت اجتماعی را فراهم اورد.
همانگونه که امام خامنه ای روحی فداه ، در دیدار خود( ۱۷/۹/ ۸۶) با اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی، مهندسی فرهنگی را بستر عدالت اجتماعی دانسته و دستیابی به اهداف فرهنگی انقلاب را مستلزم تبیین دقیق این مقوله برشمرده و با اشاره به ناکافی بودن کارهای انجام شده در این زمینه ، تأکید فرمود: «باید این مسئله مهم را خیلی جدی تر گرفت.
مدل فرهنگی جامعه اسلامی چگونه باید باشد؟
مفهوم شناسی مهندسی فرهنگی
مفهوم مهندسی
مهندس معرب همان” اندازه” در فارسی است و به معنای اندازه گیرنده، تقدیر کننده، محاسب، شماره دار و… می باشد.
ـ لغت نامه، دکتر محمد معین و دکتر سیدجعفر شهیدی، ج ۱۴، موسسه لغت نامه دهخدا، ۱۳۷۷٫
هندسه را چنین تعریف کرده اند: معرب اندازه، القیاس،… و فی الاصطلاح هو علم یبحث فیه عن احوال المقادیر من حیث التقدیر و صاحب هذا العلم یسمّی مهندساً.[ ـ موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، واژه هندسه] این واژه در واقع از همان «هندسه» که معرب«اندازه» می باشد گرفته شده است.
اگر واژه مهندسی را به «برقراری ارتباط و تعامل میان مؤلفه های یک سیستم با هدف ایجاد رفتار مطلوب» تعریف کنیم؛ کاربرد این واژه همراه با بسیاری از مفاهیم مادی و غیر مادی می تواند وجاهت داشته باشد. مهمترین ارکان واژه مهندسی را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد:
الف. سیستم: مهندسی در زمانی معنا پیدا می کند که با یک سیستم مواجه باشیم
سیستم، مجموعه ای از اجزای به هم وابسته است که در راه رسیدن به هدف معین با یکدیگر هماهنگ شده اند. سیستم، به شکل مجموعه ای یکپارچه، دارای ویژگی و توانایی هایی است که از جمع ویژگی ها و توانایی های اجزای(زیر سیستم ها) آن متفاوت است.
ب. نگاه جامع: مراد از نگاه جامع، اشتمال بر همة عناصر دخیل در یک سیستم است
لازمه مهندسی داشتن نگاه جامع به همه عناصر و اجزای سیستم می باشد
ج. برنامه ریزی پیش از اجرا: مهمترین ویژگی در واژه مهندسی، مقدم بودن طرح، برنامه و نرم افزار بر عمل و سخت افزار است. روشن است برای داشتن برنامه مناسب، لازم است موضوع به خوبی شناخته شود؛ هدف به درستی تبیین گردد ؛ واقعیتها و امکانات موجود شناسایی گردد و برای رسیدن به هدف طرحی درانداخته شود
د. عمل و سازماندهی: یکی از مفاهیمی که از واژه مهندسی به ذهن انسان متبادر می شود، اقدام و عمل یک مهندس است. مهندس کسی است که به مقام تئوری و نظر اکتفا نمی کند و برای رسیدن به اهداف خود، دست به اقدام می زند. مهندس علاوه بر اقدام، وظیفة مدیریت و رهبری عوامل مؤثر در سیستم را نیز بز عهده دارد.
اهمیت فرهنگ در زندگی فردی و اجتماعی
با توجه به تعاریفی که از فرهنگ ارائه شده می توان به اهمیت آن در حیات فردی و نظام اجتماعی پی برد. مجموعه دانش ها، نگرش ها، عادات، رسوم و… که شکل دهنده فرهنگ یک جامعه می باشند از سویی موجب انسجام اجتماعی و یکپارچگی ملی و حتی وحدت نوع بشر می باشد و از سوی دیگر همین عوامل نقش مهمی در شکل گیری شخصیت فردی دارد.
از این رو گفته می شود
جامعه، فرهنگ و شخصیت، آنچنان با یکدیگر پیوستگی دارد که به نظر می رسد پژوهندگان به هنگامی که سعی می کنند آنها را از یکدیگر جدا کنند دچار اشتباه شوند از آنچه گذشت روشن می شود که چرا انسان را موجودی فرهنگی بلکه تنها موجود فرهنگی تعریف کرده اند و نیز در مطالعات جدید سعی می شود انسان را از این بعد یعنی بعد فرهنگی مورد مطالعه قرار دهند و اساساً شاخه ای در علوم به نام انسان شناسی فرهنگی نزج گرفته است
به همین دلیل است که امام خامنه ای روحی فداه در فرمایشات خود بر مسئله فرهنگ تأکید فراوان دارند
برای نمونه به جملات ذیل توجه کنید:
«فرهنگ یک جامعه اساس هویت آن جامعه است»بیانات در8/10/1383]
«عاملی که یک ملت را به رکود و خمودی یا تحرک و ایستادگی یا صبر و حوصله یا پرخاشگری و بی حوصلگی یا اظهار ذلت در مقابل دیگران یا احساس غرور و عزت در مقابل دیگران یا به تحرک و فعالیت تولیدی یا به بیکاری و خمودی تحریک می کند فرهنگ ملی است
«فرهنگ، به عنوان شکل دهنده به ذهن و رفتار عمومی جامعه است. اندیشیدن و تصمیم گیری جامعه بر اساس فرهنگی است که بر ذهن آنها حاکم است.»
«فرهنگ، به عنوان جهت دهنده به تصمیمات کلان کشور ـ حتی تصمیم های اقتصادی، سیاسی و مدیریتی است. وقتی ما می خواهیم ساختمان بسازیم و شهرسازی کنیم در واقع با این کار داریم فرهنگی را ترویج می کنیم یا تولید می کنیم یا اشاعه می دهیم.»]
مفهوم مهندسی فرهنگی
با توجه به مطالب گذشته مفهوم مهندسی فرهنگی و اهمیت آن به خوبی آشکار می شود. از مباحث نوینی که در طول دهة اخیر در سطح کشورهای صنعتی مطرح گردیده است مهندسی فرهنگی است
با توجه به بیانات امام خامنه ای روحی فداه، مهندسی فرهنگی سه وظیفه مهم:
الف:ارزیابی وضعیت فرهنگی موجود
ب:تعیین فرهنگ آرمانی یا همان وضعیت فرهنگی مطلوب
ج:ارائه برنامه، ارائه طریق یا همان تعیین چگونگی رسیدن به وضعیت مطلوب
را بر عهده دارد
ایشان می فرمایند: یکی از مهم ترین تکالیف ما در درجه اول مهندسی فرهنگ کشور است؛ یعنی مشخص کنیم که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی و حرکت عظیم درون زا و صیرورت بخش و کیفیت بخشی که اسمش فرهنگ است و در درون انسان ها و جامعه به وجود می آید چگونه باید باشد، اشکالات و نواقصش چیست و چگونه باید رفع شود؛ کندی ها و معارضاتش کجاست؟[8/10/83]
بایسته های مهندسی فرهنگی
با توجه به بحث های پیشین می توان نتیجه گرفت برای مهندسی فرهنگی کشوربا مدیریت جهادی باید
۱ـ فرهنگ، عناصر و مقولات فرهنگی و نقش ویژه آنها را در شکل گیری فرد و جامعه به خوبی شناخت.
۲ـ باید با نگاهی جامع، همه ابعاد فرهنگی مانند دانش ها، نگرش ها، هنر، آداب، رسوم و… و تأثیر هر کدام بر یکدیگر را مورد بررسی قرار داد..
۳ـ وضعیت فعلی فرهنگ کشور باید واقع بینانه و مبتنی بر پژوهش های میدانی شناخته شود.
۴ـ نقاط ضعف فرهنگ کشور و خطرهایی که جامعه اسلامی را تهدید می کند و بر آن تأثیر منفی می گذارد به خوبی مورد سنجش قرار گیرد. یقیناً آسیب شناسی یکی از عوامل مهم برنامه ریزی فرهنگی می باشد.
۵ـ نقاط قوت فرهنگ کشور به عنوان سرمایه های عظیمی که می تواند دستمایه اصلی تحولات تکاملی فرهنگی باشد شناخته شود.
۶ـ وضعیت مطلوب و آرمانی فرهنگ کشور یا همان جامعه آرمانی (اتوپیای) اسلام با توجه به تمامی ابعاد و زوایای آن (آگاهی ها، اعتقادات، هنرها، اقتصاد، سیاست، معماری، لباس و…) تبیین شود
۷ـ برای حرکت از وضع موجود و رسیدن به وضعیت مطلوب، نقشه راه که نشان دهنده تمامی مراحل می باشد طراحی و برنامه ریزی شود.
۸ـ اقدامات عملی لازم برای اجرای مرحله ای این حرکت عظیم آغاز شود.
امکان و ضرورت مهندسی فرهنگی
برخی معتقدند کنترل عناصر فرهنگ ساز جامعه امری محال و یا حداقل غیر ضروری می باشد. امام خامنه ای روحی فداه درباره امکان ایجاد تحولات فرهنگی چنین می فرمایند: فرهنگ یک ملت را می شود با عوامل تأثیرگذار به تدریج عوض کرد. یک ملتِ از لحاظ فرهنگی عزیز را به یک ملت توسری خور و ضعیف تبدیل کرد، متقابلاً یک ملت تنبل را می شود به یک ملت زرنگ تبدیل کرد این رنگ ثابت لایزالی و لایزولی نیست.
درباره اهمیت و ضرورت این مسئله نیز ایشان چنین می فرمایند
«یکی از مهمترین تکالیف ما در درجة اول مهندسی فرهنگ کشور است]
8/10/83«مهندسی فرهنگ و مهندسی و مدیریت فرهنگی دارای اهمیت و ضرورت و امکان پذیری است.
شایسته توجه است که گرچه فرهنگ یک مقوله کثیر الاضلاع است و پیش تر نیز اشاره شد که عناصر سازنده فرهنگ بسیار متنوع می باشند و همین امر، مهندسی فرهنگی را بسیار پیچیده و دشوار می نمایاند ولی توجه به این نکته نیز لازم است که زیربنایی ترین عنصر سازنده فرهنگ، اعتقادات یک جامعه و مبانی ارزشی برخاسته از آنهاست بنابراین در مهندسی فرهگی باید توجه ویژه ای به زیربناهای فرهنگ بشود. بدیهی است که تعیین نظام اقتصادی، نظام سیاسی، نظام قضایی، نظام ارزشی، نظام تعلیم و تربیت و… بستگی دارد به اینکه انسان، مبدأ پیدایش و نقطه عزیمت او و جهان هستی را چگونه تعریف کند. از همین رو است که مبانی فکری و اعتقادی جامعه، زیربنای فرهنگ آن جامعه دانسته می شوند.
متولیان مهندسی فرهنگی
مهندسی فرهنگ در هر کشوری با توجه به قوانین حاکم و شرایط خاص آن کشور بر عهده گروه ها، سازمان ها یا افراد خاصی قرار داده می شود. در کشور ایران این امر مهم از سویامام خامنه ای روحی فداه بر عهدة شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار گرفته است. ایشان می فرمایند: شورای عالی انقلاب فرهنگی را در واقع باید اطاق فرمان فرهنگی کشور یا ستاد عالی فرهنگی و علمی دستگاه های کشور اعم از دستگاه های فرهنگی و سایر دستگاه ها و مرکز مهندسی فرهنگی کشور به حساب آورد.[8/10/83] ایشان همچنین می فرمایند: مهندسی فرهنگی کشور منحصراً توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی امکان پذیر است.
خطر افراط و تفریط در مهندسی فرهنگی
یکی از آسیب هایی که مهندسی فرهنگی را تهدید می کند افراط یا تفریط در این مقوله است. مقصود از افراط، کنترل شدید و بسیار سخت گیرانه نسبت به عناصر تشکیل دهنده فرهنگ و مقصود از تفریط رهاکردن این عوامل به حال خود می باشد.
امام خامنه ای روحی فداه در این زمینه می فرمایند
ما نمی خواهیم با نگاه افراطی به مقوله فرهنگ نگاه کنیم.
بایستی نگاه معقول اسلامی را ملاک قرار داد.
«ما نه معتقد به ولنگاری و رهاسازی هستیم، که به هرج و مرج خواهد انجامید، نه معتقد به سختگیری شدید، اما معتقد به نظارت، مدیریت، دقت در برنامه ریزی و شناخت درست از واقعیات هستیم.8/10/83
مراحل و مصادیق مهندسی فرهنگی
مهندسی فرهنگی را می توان از ابعاد گوناگون ارزیابی کرده و با توجه به شیوه نگرش، مراحل و موضوعات مختلفی را مد نظر قرار داد. بنابر یک دیدگاه، مهندسی فرهنگی عبارت از چهار مرحلة اصلی است که در طول یکدیگر قرار می گیرند:
شناسایی و رصد فرهنگی
تبیین مدلهای فرهنگی
برنامه ریزی فرهنگی
مدیریت و نظارت فرهنگی
از سوی دیگر حوزه فرهنگ، خود دارای زیر مجموعه هایی همچون:
فرهنگ ملی
فرهنگ عمومی
فرهنگ تخصصی
فرهنگ سازمانی
می باشد.
مهندسی فرهنگی در کشور ، به این معناست که فرهنگ ملی، فرهنگ عمومی، فرهنگ تخصصی و فرهنگ سازمانی به یک نظم خاص برسند تا دستیابی به اهداف مورد نظر میسر گردد.
نقش نظام فکری در مهندسی فرهنگی
همانگونه که اشاره شد نظام فکری و اعتقادی هر جامعه وسازمان مهم ترین رکن شکل دهنده فرهنگ آن جامعه می باشد. تأثیر نظام فکری بر فرهنگ یک جامعه وسازمان توسط هیچ کس قابل نفی نیست. اما آنچه مهم است این است که دستگاه متولی مهندسی فرهنگی تا چه میزان باید این نظام را در مدل فرهنگی دخیل کند. آیا متولیان فرهنگی باید به افراد اجازه دهند با سلایق و باورهای خود، خرده فرهنگ هایی رابسازند تا از مجموع آنها نظام فرهنگی شکل گیرد؛ یا اینکه با کنترل دقیق، رخصت شکل گیری خرده فرهنگ هایی بر اساس باورهای فردی را ندهند ؟
امام خامنه ای روحی فداه با مفروغ دانستن برتری نظام فکری اسلام بر کلیه نظام های فکری دیگر ، می فرمایند: برخورد افراطی [با مقوله فرهنگ] از دو سو متصور است: یکی اینکه مقوله فرهنگ را مقوله ای غیر قابل اداره و غیر قابل مدیریت بدانیم . مقوله ای رها و خود رو که نباید وارد آن شد… در مقابل، تفکر افراطی دیگری وجود دارد که سختگیر، خشن و نظارت کنترل آمیز بسیار دقیق است، این تفکر هم به همان اندازه غلط است
…نمی شود ما میدان را رها کنیم تا دیگران هرکاری که می خواهند بکنند. امروز همان کسانی که دم از آزادی و لیبرال بودن می زنند، پیچیده ترین و دقیق ترین و ظریفترین شیوه کنترل را بر روی فرهنگ کشورهای خودشان ، بلکه سراسر دنیا اعمال می کنند.8/10/83
بر این اساس، اصلی ترین وظیفه متولیان فرهنگ، مهندسی و مدیریت فرهنگ بر اساس نظام فکری اسلام است.
امام خامنه ای روحی فداه در این خصوص می فرمایند: … مجموعه ای لازم است که اینها را تصویر کند و بعد مثل دست محافظی هوای این فرهنگ را داشته باشد. نمی گویم به طور کامل کنترل کند؛ چون کنترل فرهنگ به صورت کامل نه ممکن است، نه جایز٫ اصلاً رشد فرهنگی با ابتکار و آزادگی و آزادی و میدان دادن به اراده هاست.
نقشه مهندسی فرهنگی
برای اینکه همه دستگاه ها وکارکردهای آنان در جهت فرهنگ مطلوب سمت و سو بگیرد؛ نخست باید نقشه مهندسی فرهنگی یا همان مدل فرهنگی ترسیم شود.
مدل فرهنگی روشی است که بر مبنایی مشخص، به برنامه ریزی فرهنگی « قابلیت ارزیابی، امکان تصمیم گیری و قدرت کنترل و تصمیم بهینه» می دهد. همانگونه که پیش تر نیز اشاره شد تهیه این نقشه در کشور وظیفه شورای عالی انقلاب فرهنگی است
از سوی دیگر ضرورتی که برای اجرایی شدن نقشه فرهنگی در سپاه وجود دارد؛ اعمال مدیریت راهبردی فرهنگی است.
مدیریت راهبردی دو وظیفه عمده بر عهده دارد
۱ـ شاخص های روشن و مشخصی برای هدف فرهنگی مشخص کند
۲ـ نرخ موجود و نرخ هدف را تعیین کند
. در این مورد امام خامنه ای روحی فداه می فرمایند: باید تأثیر مجموعه کارهایی را که انجام می دهیم مشخص کنیم و بتوانیم بسنجیم که خروجی کارمان در مجموع نظام، در حوزه فرهنگ، چگونه است.
مدل فرهنگی نظام رحمانی
اگر اسلام را نظام فکری مورد پذیرش فرض کنیم ؛ می توان مدل فرهنگی زیر را با اقتباس از شیوه مدیریت کلان خداوند بر جهان هستی ومدیریت فرهنگی انبیاء وائمه اطهار علیهم السلام را، مدل فرهنگی برتر دانست که کاملاً اسلامی و منطبق با ویژگی های فطری انسان است.در این میان می توان از مدل فرهنگی اهل بیت علیهم السلام به عنوان یک مجموعه کامل که گویا یک انسان اکمل 250ساله ان را ترسیم کرده است بهره برد.
این مدل فرهنگی که از این پس آن را با عنوان نظام رحمانی می شناسیم ، از دو رکن اصلی تشکیل شده است:
الف. رشد
رشد لغتی است که در اصطلاح اسلامی مترادف با واژه مدیریت و رهبری با تمام شمول آن به کار می رود.
در اصطلاح عرفی، رشد صفتی است که به اندام بدن نسبت داده می شود. ولی در اصطلاح فقه اسلامی، رشد به نوعی بلوغ روحی اطلاق می گردد.به عنوان مثال گفته می شود کودک پس از بلوغ جسمی باید به حدی از بلوغ روحی برسد که بتواند مدیریت صحیحی بر اموال خود داشته باشد. به عبارت دیگر ، رشد عبارت است از « شایستگی و لیاقت برای نگهداری و بهره برداری صحیح از سرمایه های زندگی»
قرآن کریم درباره پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) می فرماید: «این پیامبر که در تورات و انجیل از او یاد شده چیزهای خوب را حلال می کند و بدی ها را حرام می سازد و بار سنگین را از دوش ها بر می دارد و غل ها را از مردم باز می کند.» اعراف/157
این روش راهبردی پیامبر که نیروهای بسته را آزاد می کند و استعدادها را شکوفا می سازد و از ضعیف ترین افراد، قویترین ملتها را می سازد؛ مبتنی بر چند امر است
۱ـ سرمایه های انسانی هر اجتماع، بزرگترین سرمایه های آنها است. اسلام به این سرمایه ها امنیت فراوانی داده است
۲ـ این سرمایه ها نیازمند اکتشاف و استخراج است
۳ـ انسانها دارای قوانین خاص خود هستند و اگر بخواهیم برای آنان برنامه ریزی فرهنگی کنیم لازم است آنان را بشناسیم. به بیان دیگر، قوانین حاکم بر رفتار انسانی را باید همچون قوانین فیزیک و شیمی کشف کرد؛ نه وضع.
نکته دیگر اینکه قرآن کریم در مدل حکومتی، فرعون را رشید نمی داند.[هود/97] این در حالی است که فرعون از لحاظ فن آوری و پیشرفت در سطح بالایی قرار داشته است
از اینجا می توان مهمترین قواعد نظریه رشد را در موارد زیر برشمرد
۱ـ صرف پیشرفت و افزایش تأثیر فرهنگی بر دیگران، نشانه رشد مدل فرهنگی نیست
۲ـ لازمه مدل فرهنگی رشید، توجه ویژه به انسانها و ابعاد وجودی آنها است
۳ـ مدل فرهنگی رشید، مدلی است که رشد مادی و معنوی انسانها را همزمان ارائه کند
ب. رحمت
از آنرو که ارائه نقشه فرهنگی مطلوب، فرع بر شناخت انسان است و این ضعف شناخت توسط اندیشمندان مختلف، منجر به ارائه الگوهای غلطی شده است؛ لازم است برای دستیابی به الگوی صحیح، به نحوه مدبّریت خداوند بر جهان هستی ومدیریت انبیاءوائمه اطهار علیهم السلام برای بشریت، مراجعه کنیم و اصول مورد نیاز برای مدل فرهنگی را از این منابع اقتباس نماییم. زیرا خداوند است که انسان را خلق کرده و طبیعتاً او را می شناسد و روش برنامه ریزی برای او را می داندو انبیاء واهل بیت را الگوی او در عرصه های مختلف از جمله فرهنگ قرار داده است.
این مدل فرهنگی مبتنی بر اصل رحمت ومحبت است که به عنوان راهبردی ترین محور اعمال مدیریت خداوند وانسانهای کامل شناخته می شود.
ربوبیت خداوند که همان مدیریت و مدبریت اوست؛ بر اساس رحمت سابقه خداوند شکل گرفته و قواعد و اصول مدیریت اسلامی نیز باید بازتابی از رحمت واسعه الهی باشد
بنابراین، طراحی نقشه فرهنگی باید به گونه ای باشد که مواردی همچون: برائت، کرامت و مغفرت که زیر مجموعه اصل رحمت هستند، در آن لحاظ گرد.
ارتباط مدیریت رحمانی و نظریه رشد:
باید گفت این دو نظریه اسلامی به ضمیمه یکدیگر، مدل فرهنگی اسلامی را ارائه می دهند. چه بسا بهترین بیان برای ارتباط میان این دو نظریه آن چیزی باشد که خداوند متعال در قرآن مجید بیان می دارد: «رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْکَ رَحْمَةً وَهَیِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا؛[کهف/10] پروردگارا ! ما را از سوی خودت رحمتی عطا کن و راه رشد را برایمان فراهم ساز٫ با این بیان این دو نظریه در طول یکدیگر قرار می گیرند و قادرند اصول مدل فرهنگی مورد نظر اسلام باشند.

جستجو