دعای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان

عای روز دوازدهم ماه مبارک رمضان

اَللَّـهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعِفَافِخـدايا در اين روز، مـرا به ستر و عفّت نفس، بيـارايوَاسْتُرنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَالْكِفَافِو به جامه قناعت و كفاف، بپوشانوَاحْمِلْنِي فِيهِ عَلَي الْعَدْلِ وَالْإِنْصَافِو مرا به كار عدل و انصاف، بداروَامِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا اَخَافُو از هرچه ترسانم، مرا ايمن سازبِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ.به نگهباني خود، اي عصمت بخش خــداترسان.

عيب پوشي

در اولين عبارت از دعاي امروز از خداوند طلب مي‌نماييم كه ما را به عيب‌پوشي و عفت نفس آراسته و زينت دهد، يكي از صفات خداي متعال »ستّار« بودن است و ما را نيز به عيب‌پوشي، دعوت نموده است، در روبرو شدن با عيوب ديگران وظيفه داريم كه عيبهاي آنان را مخفي نگه داريم.اميرالمؤمنين علي عليه‌السّلام مي‌فرمايد: »اِنَّ لِلنَّاسِ عُيُوباً فَلَاتَكْشِفُ مَا غَابَ عَنْكَ فاِنَّ اللهَ سُبْحَانَهُ يَحْلُمُ عَلَيْهَا وَاسْتُرِ العَوْرَةَ مَا اسْتَطَعْتَ يَسْتُرُاللهُ سُبْحَانَهُ مَا تُحِبُّ سَتْرَهُ«1 براستي كه براي مردم عيب‌هايي است، پس آن عيوبي كه از تو پنهان است، آشكار مكن، زيرا كه خداي سبحان بر آن حلم و بردباري نموده و او را رسوا نمي‌كند، تا قدرت داري زشتي‌هايت را بپوشان، خداوند سبحان نيز مي‌پوشاند آنچه را كه تو، پوشاندن آن را دوست داري.عفت نيز سر منشاء هر خير و اصل و ريشه جوانمردي و مصونيت نفس و پاك داشتن آن از پستي‌ها و زينت فقر و زكات زيبايي و بهترين رفيق‌هاست و دوست داشتني‌ترين عفافها نزد خداي متعال، عفت شكم و شهوت است و هنگامي كه خداي متعال خيري را براي بنده‌اش اراده كند، به او قدرت حفظ شهوت و شكم را عنايت مي‌كند.عفت و پاكدامني مرد نشانه همت او و به قدر اندازه غيرت اوست و در واقع تا جايي كه در برابر شهوت صبر مي‌كند و با عفت نفس، خويش را صيانت مي‌نمايد به قدر و منزلت خود نزد خدا مي‌افزايد.

اظهار بي‌نيازي از خلق نشانه غفلت است

در جامعه ما نيازمنداني وجود دارند كه، توان اداره و تأمين زندگي و امرار معاش خويش را ندارند، ولي نبايد اين نياز و تنگ دستي باعث شود، آنان به تكدي‌گري روي آورند، بلكه شايسته است، بواسطه ارج نهادن و كرامت نفس خود، عفت ورزيده و عليرغم نياز شديد، تظاهر به بي‌نيازي كنند و مؤمنان جامعه اسلامي نيز در مقابل وظيفه دارند، آنان را مورد شناسايي قرار داده و با كمك‌هاي خود، تنگدستي و وضع نابهنجار اقتصادي آنان را بهبود بخشند، همانگونه كه در سوره بقره آيه 273 براين مطلب تصريح شده و مي‌فرمايد: خداي متعال دانا و عالم به اين انفاقها و خير و نيكيهاست.»از نشانه‌هاي عفت و قناعت، موارد زير را مي‌توان برشمرد، ثمره عفت و پاكدامني قناعت است كه موجب باز ايستادن از حرام مي‌شود و هركس عفت و قناعت ورزد، عزت با او همراه و قرين گردد و اين پاكدامني، مانند تاجي گرانبها براي او خواهد بود و كسي كه خود را از حرام نگاه دارد و دامن خويش به گناه آلوده نسازد، حرص و طمع را نيز از خود دور مي‌سازد و به »حيوة طيبه« كه همانا رزق حلال و قناعت و رضا به مقدرات الهي است، دست مي‌يابد. «2شاهد بر اين مطلب، كلام امام علي عليه‌السّلام است، كه در پاسخ به اين سوال كه »حيوة طيبه« چيست؟ فرمود: قناعت است3، لذا در دومين درخواست از خداي متعال در اين روز، طلب مي‌كنيم كه خدايا: ما را به جامه‌اي از قناعت و كفاف بپوشان.

اهميت اثرات قناعت

ما در اينجا با استناد به كلام اميرالمؤمنين علي عليه‌السّلام به بخشي از اثرات قناعت و بيان اهميت آن مي‌پردازيم، آن حضرت مي‌فرمايد:»قناعت كننده از آفتهاي طمعكار رستگار است.به اندكي از دنيايتان براي سلامتي خود قناعت نماييد، زيرا كه مؤمن او را اندك قوتي از دنيا قانع مي‌سازد.قناعت، مددكار پريشاني است.قناعت، پاينده‌ترين عزت است.قناعت، نشانه پرهيزكاران است.قناعت، گواراترين زندگي است.قناعت، رأس توانگري است.اگر قناعت كني، عزيز خواهي شد.ثمره و ميوه قناعت، توانگري است.هر قناعت كننده‌اي با عفت است.هركس قناعت كند، غمگين نگردد.هيچ گنجي مانند قناعت نيست.خشنود بودن به نصيب و قسمت، دليل رضا و خشنودي به تقدير الهي است.هركس به نعمت آخرت راغب باشد، به اندك دنيا قانع خواهد بود. «4

از چه مي‌ترسيم

ما انسانها از اعمال و رفتارمان بخوبي آگاهيم و بصيرت كافي داريم و معاصي و گناهان و اعمال زشتمان هميشه در جلو چشمانمان خودنمايي مي‌كند و چون سوابق خود را مي‌دانيم، از بدي اعمال خويش ترسانيم و اين دليل بر خسران و زيان ماست، اما اگر اعمال ما صالح باشد، ديگر ترس و واهمه‌اي از آن نداريم بلكه بر آن افتخار كرده و شادمان مي‌باشيم، كه در واقع اين حيات طيبه نتيجه عمل صالح مي‌باشد »مَنْ عَمِلَ صَالِحاً مِنْ ذَكَرٍ اَوْ أُنْثَي وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَ لَنَجْزِيَنَّهُمْ بِأَحْسَنِ مَاكَانُوا يَعْمَلُونَ«5 هركس عمل صالح انجام دهد، در حالي كه مؤمن باشد، خواه مرد يا زن به او حيات پاكيزه مي‌بخشيم و پاداش آنها را بهترين اعمالي كه انجام مي‌دادند، خواهيم داد و بر همين اساس است، كه از خدا طلب مي‌كنيم »وَ ءَامِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا اَخَافُ«.نتيجه عمل صالحي كه از ايمان برخواسته باشد در اين جهان »حيات طيبه« يعني جامعه‌اي قرين با آرامش و رفاه، امنيت و صلح، محبت و دوستي و همكاري است و از نابسامانيها و درد و رنجها و هواپرستي و انحصارطلبي كه زندگي را به جهنمي تيره و تار تبديل مي‌كند، در امان است و لذا كسي كه بخواهد، زندگي خود را با عزت و سربلندي در دنيا و آخرت طي كند، لازم است خود را مزين به لباس قناعت و كفاف نمايد و از خدا بخواهد »وَاسْتُرْلِي فِيهِ بِلِبَاسِ القُنُوعِ و الْكِفَافِ« و چه زيبا فرموده است مولايمان اميرالمؤمنين علي عليه‌السّلام »اَلرِّضَا بِالْكِفَافِ خَيْرٌ مِنَ السَّعْيِ فِي الْاِسْرَافِ« خشنود بودن به اندازه كفاف (حد متوسطي كه انسان نيازمندبه ديگران نباشد) بهتر از كوشيدن در اسراف است6 و همچنين فرمود: »طُوبَي لِمَنْ تَحَلَّي بِالْعِفَافِ وَ رَضِيَ بِالْكِفَافِ«7 خوشا به حال كسي كه به پاكدامني زينت يافته و به كفاف راضي باشد.

عدالت و انصاف

در عبارت ديگري از دعاي اين روز، مي‌خوانيم »وَاجْعَلْنِي فِيهِ عَلَي الْعَدْلِ وَ الْاِنْصَافِ« و مرا به عدل و انصاف بدار. يكي از صفاتي كه همه انسانها آن را گرامي داشته و در جوامع بشري داراي ارزش مي‌باشد، صفت عدالت و انصاف است، قرآن كريم نيز در آيات متعددي به اين موضوع، اشاره نموده و به معرفي عدل و عدالت پيشه‌گان پرداخته و مي‌فرمايد: »وَ مِمَّنْ خَلَقْنَا اُمَّةٌ يَهْدُونَ بِالْحَقِّ وَ بِهِ يَعْدِلُونَ«8 گروهي از جنيان و انسانها هدايتگر و عدالت پيشه‌اند، هدايتگران الهي در جوامع خود همواره ملازم حق و حقيقت بوده و با روشها و وسائل حق، ديگران را به هدايت رهنمون مي‌شوند و همواره حق را ميزان قضاوتهاي خود قرار داده و براساس آن داوري مي‌كنند و اينان همان عدالت پيشه‌گانند.قرآن كريم هدف اصلي بعثت انبياء را اجراي قسط و عدل دانسته و مي‌فرمايد: »لَقَدْ اَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَ اَنْزَلْنَا مَعْهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ«9 ما رسولان خود را با دلائل روشن و با آنها كتاب آسماني و ميزان فرستاديم، تا مردم به عدل و داد قيام كنند، انبياء الهي مجهز به معجزات و دلائل عقلي بوده‌اند و با خود كتابي، كه به عنوان قانون و برنامه و راه و روش آنان، براي هدايت بشر است، آورده‌اند، كتابي كه تمام اعمال انسانها را مي‌توان با آن سنجيد و حق را از باطل تشخيص داد.به هر حال هدف از بعثت انبياء و انزال كتب، معيار سنجش و ميزان، اجراي قسط و عدل در جامعه است، كه بايد مردم خود مجري و اقامه كننده آن باشند.در آيه ديگري مي‌فرمايد: »يَا اَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ شُهَداءَ بِالْقِسْطِ وَ لَايَجْرِمنَّكُمْ شَنَئانُ قَوْمٍ عَلَي اَلَّا تَعْدِلُوا إِعْدِلُوا هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَي وَاتَّقُوا اللهَ اِنَّ اللهَ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ «10 مؤمنان همواره بايد مجريان عدالت باشند و اين عدالت‌خواهي براي جلب رضايت خداوند باشد و نه اينكه تنها خود عدالت پيشه كنند، بلكه بايد بر اجراي عدل در جامعه نيز نظارت نموده و دشمني و كينه با يك گروه نبايد، مانع از اجراي عدالت شود، زيرا بي‌عدالتي حتي در مورد دشمنان نيز، ناپسند و حرام است و اگر روابط اجتماعي بر چنين اصل اساسي استوار گردد، عدالت به عنوان جلوه و نشانه‌اي از تقوي و پروا داشتن از خداوند ظهور و بروز پيدا مي‌كند.همچنين مؤمنان را مخاطب ساخته و مي‌فرمايد: »يَا اَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُونُوا قوّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ«11 تمامي مؤمنان موظف به اقامه قسط و عدل و رعايت آن در روابط اجتماعي بوده و عدالت‌خواهي بايد، منش هميشگي مؤمنان راستين باشد و آنان در تمام ابعاد زندگي خود، عدالت را اجرا كرده و شهادت به حق براي خدا را كه زمينه تامين عدالت اجتماعي است، در سر لوحه زندگي خويش قرار دهند، زيرا كه اجراي عدالت و شهادت به حق، مقتضاي ايمان است.

همه مأمور اجراي عدالتند

جامع‌ترين برنامه‌هاي اجتماعي، اجراي عدالت و احسان و بخشش و باز داشتن انسانها از منكر و ظلم و ستم مي‌باشد و لذا قرآن كريم مي‌فرمايد: »اِنَّ اللهَ يَأمُرُ بِالْعَدلِ وَ الْاِحْسَانِ وَ اِيتاءِ ذِي الْقُرْبَي وَ يَنْهَي عَنِ الْفَحْشَاءِ وَالْمُنكَرِ وَالْبَغْيِ«12 عدل همان قانوني است كه نظام عالم هستي بر محور آن مي‌گردد و آسمانها و زمين و همه موجودات با عدالت برپا هستند و جامعه انساني نيز، كه گوشه‌اي از عالم هستي است، نمي‌تواند از اين قانون كلي جدا باشد، هرگونه انحراف و افراط و تفريط، تجاوز از حد و تعدي به حقوق جامعه و خلاف عدالت است.

پيامبر مأمور به اجراي عدالت

يكي از وظايف انبياء الهي، وحدت و انسجام بخشيدن به ملتها و دعوت آنان به سوي آئين الهي است و اين مهم جز با اجراي عدالت، محقق نمي‌شود، لذا قرآن كريم مي‌فرمايد: »اُمِرْتُ لِأَعْدِلَ بَيْنَكُمْ«13 اي پيامبر بگو من مأمورم كه در ميان همه شما، عدالت كنم و اين عدالت چه در قضاوتها و داوريها و چه در حقوق اجتماعي و مسائل ديگر است.يكي از مصاديق رعايت قسط و عدل، اجراي عدالت در بازار مسلمين است، پر كردن پيمانه‌ها و مطابقت كالا با وزنه‌هاي ترازو، امري واجب در مبادله كالاهاست و بي‌عدالتي و كم‌فروشي و گران‌فروشي در معاملات، از محرمات الهي به شمار مي‌رود و براي كساني كه به پيمانه و ترازو سرو كار دارند، عدالت از ملزومات گريز از عذاب الهي است، لذا خداي متعال امر فرموده: »وَ أَوفُوا الْكَيْلَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ«14برقراري قسط و عدل در اجتماع وظيفه عموم مؤمنين بوده و قرآن كريم ما را امر مي‌كند كه در نزاع‌ها و حل و فصل آنها به قسط و عدل رفتار كنيم، كه خداوند عدالت پيشه‌گان را دوست دارد. »فَأَصْلِحُوا بَيْنَهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسَطُوا اِنَّ اللهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ«15 اسلام برقراري عدل و داد و جلوگيري از ظلم و ستم را هر چند به قيمت جنگ با ظالم تمام شود، لازم شمرده و اجراي عدالت را از خون مسلمانان بالاتر مي‌داند، لذا در صورتي كه از راههاي مسالمت آميز، امكان اقامه قسط و عدل نباشد، جهاد براي اجراي عدالت ضروري مي‌شود.امر به عدل مقتضاي ربوبيت خداي متعال است و قرآن كريم ما را به رعايت آن فرمان داده و در مقابل از ارتكاب فحشاء و زشتي بازداشته و فرموده: »اِنَّ اللهَ لَايأمَرُ بِالْفَحْشَاءِ أَتَقُولُونَ مَالَا تَفْعَلُونَ قُلْ اَمَرَ رَبِّي بِالْقِسْطِ«16 زيرا كردارهاي زشت و شنيع، خارج از دايره عدل و انصاف است، خدايي كه خالق و پرورش دهنده انسان است، ربوبيتش اقتضا مي‌كند كه بشر را، امر به عدل و انصاف نمايد.اميرالمؤمنين عليه‌السّلام، عدل را يكي از پايه‌هاي ايمان دانسته و مي‌فرمايد: »اَلْاِيْمَانُ عَلَي اَرْبِعَ دَعَائِم: عَلَي الصَّبْرِ وَ الْيَقِينِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجَهَادِ« ايمان داراي چهار ركن و ستون است، كه عبارتند از: صبر، يقين، عدل و جهاد، همچنين آن حضرت فرمود: »بِالْعَدلِ تَتَضَاعَفُ الْبَرِكَاتِ« بوسيله عدالت، بركات دو چندان مي‌شود.

حكايتي خواندني در مورد عدل

حكايت شده روزي پادشاهي از درب باغي عبور مي‌كرد، به باغبان دستور داد، چند عدد انار آورده و آب آن را بگيرد و به پادشاه بدهد، باغبان دو انار آورد و كاسه‌اي آب از آن گرفت، پادشاه تعجب كرد و از ماليات باغ سؤال كرد، باغبان مقدار آن را گفت، پادشاه تصميم گرفت ماليات را از اين باغ اضافه بگيرد، روز ديگر كه از آنجا عبور مي‌كرد دستور داد دو انار چيده و آبش را برايش بگيرند، ولي اين بار آب كمي به دست آمد، پادشاه با تعجب سؤال كرد، چرا چنين شد؟ باغبان گفت: گمان مي‌كنم كه قصد شاه عوض شده و پادشاه با ديدن اين جريان از قصد خود بازگشت و دريافت كه عدالت، بركات را دو چندان مي‌كند.امام صادق عليه‌السّلام با بيان مثالي، به توصيف عدالت پرداخته و فرموده است: »اَلْعَدْلُ اَحْلَي مِن الْمَاءِ يَصِيبُهُ الظَمْآنِ مَا أَوْسَعُ الْعَدْلُ اِذْ أُعُدِلَ فِيهِ وَ اِنْ قَلَّ« عدالت از آب به كام تشنه گواراتر است، چه بسيار عدالت وسيعي است اگر در امري صورت گيرد، هر چند كوچك باشد و همچنين فرمود: »اَلْعَدْلُ اَحْلَي مِنَ الشَّهْدِ وَ ألْيَنُ مِنَ الزَّبَدِ وَ أطْيَبُ رِيحاً مِنَ الْمِسْكِ« عدالت از عسل شيرين‌تر و از كره نرمتر و از مشك خوشبوتر است.در آخرين عبارت از دعاي امروز، خداي متعال را براي تحقق خواسته‌ها، به مقام »عصمت« سوگند داده و مي‌گوييم: »بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ« به نگهباني خود، اي عصمت‌بخش خداترسان. قدرت منع و بازداشتن نفس از گناه بزرگترين نعمتهاست كه خداوند به انسانها ارزاني داشته است، چرا كه عصمت و حفظ خواسته‌هاي نفس، موجب پيشگيري از لغزشها شده و در نتيجه عصمت مانع انجام معصيت مي‌شود.

مفهوم عصمت چيست

اما اينكه مفهوم عصمت چيست؟ بايد گفت عصمت خدا، همان حبل الله المتين، قرآن كريم است، كه انسان را به سوي امام هدايت مي‌كند و امام هم انسان را به سوي قرآن رهنمون مي‌سازد و اين معناي حبل الله بوده كه در واقع مفهوم عصمت است.اميرالمؤمنين علي عليه‌السّلام مي‌فرمايد: »اِلَهِي لَاسَبِيلَ اِلَي الْاِحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ اِلَّا بِعِصْمَتِكَ وَلَاوُصُولَ اِلَي عَمَلِ الْخَيْرَاتِ اِلَّا بِمَشِيَّتِكَ فَكَيْفَ لِي بِاِفادَةِ مَا أسْلَفْتَنِي فِيهِ مَشِيَّتِكَ و كَيْفَ بِالْاِحْتِرَاسِ مِنَ الذَّنْبِ مَالَمْ تُدْرِكَنِي فِيهِ عِصْمَتكَ«17 خدايا، جز چنگ زدن به عصمت تو راهي براي پرهيز از گناه نيست و اگر مشيت تو نباشد، به عمل خيري دست نمي‌يابيم، پس چگونه ممكن است براي كسي كه لطف و مشيت تو را با خود همراه نكرده به خيرات دست يابد؟ و چگونه ممكن است، براي كسي كه حبل الله را نيافته و عصمت خدا را درك نكرده از گناهان دوري كند؟

جستجو