عظمت وجایگاه والای قران

قرآنی که در دست ماست نازله هفتم قرآن است
بنابر نص کلام الهی، قرآن کریم کتابی ارجمند و بلند مرتبه است که از ام‌الکتاب و یا لوح محفوظ گرفته شده و یا مراتبی که در نزول آن رخ داده از جانب خداوند متعال بدست ما رسیده است.
در این کتاب الهی به تعبیراتی بر می‌خوریم که همه بیانگر عظمت و جایگاه والای قرآن می‌باشد و لذا می‌فرماید: «وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ»(164) و «إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ»(165) و «بَلْ هُوَ قُرْآنٌ مَّجِيدٌ فِي لَوْحٍ مَّحْفُوظٍ»(166) این آیات و بسیاری از آیات دیگر بر معنای مذکور دلالت دارند و اگر نبود مراتب نزول قرآن، دست هیچ بشری به آن نمی‌رسید.
حضرت امام خمینی رضوان الله علیه در این زمینه می فرماید:
«بعد از آنکه اتصال پیدا کرد مقام مقدس نبوی، ولیّ اعظم با مبدأ فیض به آن اندازه‌ای که قابل اتصال بود، قرآن را نازلتاً و منزلتا    ً کسب کرد، در قلب مبارکش جلوه کرد و با نزول هفتگانه به زبان مبارکش جاری شد، قرآنی که الان در دست ماست نازله هفتمت قرآن است و این از برکات بعثت است و همین نازله هفتم آنچنان تحول در عرفان اسلامی، در عرفان جهانی بوجود آورد که اهل معرفت شمه‌ای از آن را می‌دانند و بشر از همه ابعاد او یعنی جمیع ابعاد او برای بشر باز معلوم نشده است و معلوم نیست معلوم شود».

قرآن کریم در قالب مثالی این عظمت وجایگاه والا را چنین بیان می‌کند:
«لَوْ أَنزَلْنَا هَذَا الْقُرْآنَ عَلَى جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّهِ وَتِلْكَ الْأَمْثَالُ نَضْرِبُهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَفَكَّرُونَ»(167)
علامه طباطبائی فرموده‌اند: منظور آیه  شریفه تعظیم امر قرآن است و معنای آیه این است که: اگر ممکن بود قرآن بر کوهی نازل شود و ما قرآن را بر کوه نازل می‌کردیم، قطعاً کوه را به همه صلابت و غلظت و بزرگی هیکل و نیروی مقاومتی که در برابر حوادث دارد، می‌دیدی که از ترس خدای متعال متأثر و متلاشی می‌شد، وقتی حال کوه در برابر قرآن چنین است، سزاوار است انسان وقتی قرآن بر او تلاوت می‌شود با خود قرآن را تلاوت می‌کند،  قبلش خاشع گردد، بنابراین بسیار جای تعجب است که جمعی از همین انسان‌ها نه تنها از شنیدن قرآن خاشع نمی‌گردد و دچار ترس و دل‌واپسی نمی‌شوند، بلکه در مقام دشمنی و مخالفت هم بر می‌آیند.(168)
باید دانست که زمینه آیه شریفه زمینه مثل زدن است، مثلی که اساسش تخیل است به دلیل اینکه در ذیل آیه می‌فرماید: «تِلْکَ الأَمْثَالُ نَضْرِبَهَا لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّروُنَ» پس اینکه فرمود: «لو انزلنا هذا القرآن علی جبلٍ» مثلی است که خدای تعالی برای مردم در امر قرآن زده تا عظمت و جلالت قدر آن را از این نظر که کلام خداست و مشتمل بر معارفی عظیم است، به ذهن مردم نزدیک سازد تا درباره آن تفکر نموده و آنطور که شایسته است با آن برخورد کنند و درصدد تحقق محتوای آن که حق صریح است برآمده، به هدایتی که از طرف خدای متعال پیشنهاد کرده است، هدایت شوند.
چون انسان‌ها برای رسیدن به کمال و سعادتشان طریقی جز قرآن ندارند.

فقط «من خوطب به» به قرآن شناخت کامل دارند
ما باید بدانیم که «عظیمت هرکلام و کتابی به عظمت متلکم و کاتب آن است یا به عظمت مرسل الیه و حامل‌آن است و یا به عظمت حافظ و نگهبان آن است و یا به عظمت شارح و مبین آن است ویا به عظمت وقت ارسال و کیفیت آن است و جمیع این امور که ذکر شد در این صحیفه نورانیّه بوجه اعلی و اوفی موجود است، بلکه از مختصّات آن است، که کتاب دیگری را در آن یا اصلاً شبرکت نیست ویا به جمیع مراتب نیست.(169)
آیاتی در قرآن کریم که باز از برکات بعثت است مشاهده می‌شود که این آیات را در عین حال که انسان گمان می‌کند که خوب،  ظاهر است، لکن تاکنون کشف نشده است «هُوَ الأوّلُ وَ اْلَاخِرُ وَ الظّاهِرُ وَ اْلبَاطِنُ» «وَ هُوَ مَعْکُمْ» «اَللهُ نُورُ السَّمَواتِ وَ اَلأَرْضِ» اینها آیاتی است که نه مفسر می‌تواند بهفمد و نه فیلسوف و نه عارف، هرکس ادعا کند که معنی او را فهمیده است در جهل فرو رفته است، قرآن را «انّما یعرف القرآن من خطوب به»(170) بوسیله «من خوطب به» به یک عده معدودی از اولیاء خدا و ائمعه معصومین: تحویل داده شده است و بوسیله آنها یک حدودی قابل فهم است برای بشر تفسیر شده است.
لکن آنکه لطیفه وحی است همان آیه شریفه «اللهُ نُورُ السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ» وقتی دست مفسر افتاده است «اَللهُ مُنَّوِرُ السَّمَوَاتِ وَ اْلأرْضِ» معنا کرده است که هیچ مربوط به قرآن نیست.(171)

ثقیل بودن قرآن یعنی چه؟
خداوند خطاب به پیامبرش می‌فرماید: ما بر تو فرستادیم قرآنی را که ثقیل است «إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»(172) قرآن کریم کلام الهی و به دو اعتبار ثقیل است.
اول : از جهت فهم معنایش ثقیل است، برای اینکه کلام الهی است که پیامبر آن را از ساحت کبریائی گرفته و معلوم است، چنین کلامی را همگان نمی‌فهمند، مگر نفوس طاهر از هر پلیدی و سنگینی آن از حال و وضع رسول خدا6 مشهود بوده است و همه می‌دیدند که در هنگام گرفتن وحی آن حضرت دچار «برحاء» – حالتی شبیه بیهوشی – می‌شد و این معنا در روایات زیاد آمده است.
دوم: از جهت تحقق بخشیدن به حقایق و معارفش  آنقدر سننگین است که کوه تحمل آن را ندارد و یا با آن می‌توان کوه‌ها را به حرکت در آورد و زمین را پاره‌پاره کرد و با مردگان سخن گفت «وَلَوْ أَنَّ قُرْآنًا سُيِّرَتْ بِهِ الْجِبَالُ أَوْ قُطِّعَتْ بِهِ الأَرْضُ أَوْ كُلِّمَ بِهِ الْمَوْتَى بَل لِّلّهِ الأَمْرُ جَمِيعًا»(173)
با اینکه قرآن از مرتبه‌ای والا و عظیم برخوردار است، ولی چون برای بشر نازل شده بگونه‌ای است که هرکس در حد استعداد خویش آن را می‌فهمد.
امام خمینی رضوان الله علیه می‌فرماید:
«قرآن کریم فشرده [ای] از تمام خلقت و تمام چیزههائی که در بعثت باید انجام گیرد، [می‌باشد] قرآن کریم یک سفره‌ایست که خدای تبارک و تعالی بوسیله پیغمبر اکرم در بین بشر گسترده است که تمام بشر از آن هریک به مقدار استعداد خودش استفاده می‌ کند… [خداوند] این کتاب مقدس را از مرتبه غیب متنزل کرده است و بلکه تنزلاتی حاصل شده است تا رسیده به مرتبه شهادت که بصورت الفاظ درآمده و این الفاظ را ما و شما همه می‌توانیم بفهمیم و معانی آن را تا اندازه‌ای که می‌توانیم، ما استفاده از آن می‌کنیم و انگیزه بعثت بسط این سفره در بین بشر از زمان نزول تا آخر(174) [است].

حق تلاوت را ادا کنید
با توجه به مقام والای قرآن کریم، ما باید هنگام تلاوت آن حق تلاوتش را ادا نمائیم و این دستور صرحی قرآن می‌باشد «الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلاَوَتِهِ أُوْلَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ وَمن يَكْفُرْ بِهِ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ»(175) ، از امام صادق7، از حق تلاوتی که قرآن فرموده، سوال شد، حضرت در پاسخ فرمودند:
«فِی قَوْلِهِ تَعَالی: یَتْلَوْنَهُ حَقَّ تِلَاوَةِ» «یُرَتِّلوُنُ آیاتِهِ وَ یَتَفهَّمُونَ مَعَآنِیهِ یَعْلَمُؤن بِأَحْکَامِهِ و یَرْجوْنَ وَ عْدَهُ وَ یَخْشوْنَ عَذَابَهُ وَ یَتَمَثَّلوُنَ قَصَصَهُ و یَعْتَبِرُونَ أَمثَالَهُ وَ یَأتُونَ أَوَامِرَهُ وَ یَجْتَنِبُونَ نَوَاهِیه»(176) در بیان خداوند متعال که فرمود: تلاوت می‌کنند قرآن را آنچنان که سزاوار است، منظور این است که آیاتش را شمرده شمرده قرائت کرده و معانی آیات آن را می‌فهمند و در واقع در فهم دقیق آیات تفکر و تدبر می‌کنند و به احکامش عمل می‌نمایند و به وعده‌هایش امیدوار هستند و از عذاب وعده داده شده در‌آن خوف و خشیت دارند و از داستان‌های آن استفاده کرده و از امثال آن عبرت می‌گیرند و امرش را اطاعت می‌کنند و از آن چه که نهی فرموده پرهیز و دوری می‌کنند.
این روایت در ارشاد دیلمی آمده و اضافه کرده است «… از آن چه نهی فرموده، پرهیزمی‌کنند نه اینکه آیاتش را حفظ کنند و حروفش را یاد بگیرند و سوره‌هایش را بخوانند و بند بند آن را بشناسند.»(177)

هدف و انگیزه از تلاوت قرآن
امام خمینی رضوان الله علیه می‌فرماید:
«انگیزه تلاوت قرآن بر بشر این است که تزکیه پیدا بکنند و نفوس مصفا بشوند از این ظلماتی که در آنها موجود است تا اینکه، مصفا شوند ارواح و اذهان آنها قابل این بشود که کتاب و حکمت را بهفمند. کسانی که بخواهند قرآن را بفهمند و محتوای قرآن را نه بصورت نازل کوچکش را، محتوی قرآن را بفهمند وطوری باشد که هرچه قرائت کنند بالا روند و هرچه قرائت کنند به مبدأ نور و مبدأ اعلی نزدیک شوند، این نمی‌شود إلّا اینکه حجاب‌ها برداشته شود «تو خود حجاب خودی» باید از میان برداری این حجاب را تا بتوانی این نور را آنطور که هست و انسان لایق است برای ادراک او، ادراک کنند، پس یکی از انگیزه‌ها این است که تعلیم بشود کتاب بعد از تزکیه و تعلیم بشود حکمت بعد از تزکیه.»(178)

اثرات تلاوت قرآن
یکی از عوامل که در تلاش و شور و شوق آدمی برای انجام هر کاری و هر امری موثر است، امید به نتیجه پر ثمر و منفعت آن می‌باشد و تلاوت قرآن یکی از ابزار و عواملی است که در انسان امید را زنده و تقویت می‌کند، تلاوتی که توأم با ترتیل «أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»(179) و همراه با تدبر و تفکر باشد، این اثر عظیم را در بر دارد که «إِنَّ الَّذِينَ يَتْلُونَ كِتَابَ اللَّهِ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَنفَقُوا مِمَّا رَزَقْنَاهُمْ سِرًّا وَعَلَانِيَةً يَرْجُونَ تِجَارَةً لَّن تَبُورَ»(180) آنان که کتاب خدا را می‌خوانند و نماز می‌گذارند و از آنچه به آنها داده‌ایم پنهانی و آشکار انفاق می‌کنند، امیدوار به تجارتی هستند که هرگز زیان نمی‌کنند.
از رسول خدا6 روایت شده: «عَلَیْکُم بِتِلاوَةِ الْقُرْآنِ فِاِنَّ قِرائَتَهُ کَفّارَةُ الذُّنُوبِ وَ سِتْرٌ فی النَّارِ وَ اَمَانٌ مِنَ الْعَذابِ»(181) بر شما باد تلاوت قرآن، همانا خواندن قرآن پوشاننده گناهان و دور کننده آتش و موجب امنیت از عذاب الهی است – البته این واضح است که تلاوت بدون تأمل و تدبّر این اثرات را در پی نخواهد داشت، این اثرات بر تلاوت افرادی مترتب است که به فرموده علی7 در شب همواره بر پا ایستاده‌اند، قرآن را شمرده شمرده و با تدبّر تلاوت می‌کنند، با آن جا خویش را محزون می‌سازند و داروی درد خود را از آن می‌گیرند، هرگاه به آیه‌ای برسند که در آن تشویق باشد، با علاقه‌ فراوان به آن روی می‌آورند و روح و جانشان با شوق بسیار در آن خیره شده و آن را همواره نصب‌العین خود قرار م‌دهند و هرگاه به آیه‌ای برخورد کنند که در آن بیم باشد گوشهای دل خویشتن را برای شنیدن آن باز می‌کنند  و صدای ناله و به هم خوردن زبانه‌های آتش با آن وضع مهیبش در درون گوششان طنین‌انداز است.(182)

مطلوب در قرائت قرآن کریم
«مطلوب در قرائت قرآن کریم آن است که در قلوب، صورت آن قنش بندد و اوامر و نواهی آن تأثیر کند و دعوات آن جایگزین بشود، و این مطلوب حاصل نشود، مگر اینکه آداب قرائت ملحوظ شود، آدابی که در شریعت مطهره منظور شده است که اعظم و عمده آنها تفکّر و تدبّر و اعتبار به آیات آن است.»(183)

بهترین زمان برای تلاوت قرآن
«يَا أَيُّهَا الْمُزَّمِّلُ قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا نِصْفَهُ أَوِ انقُصْ مِنْهُ قَلِيلًا أَوْ زِدْ عَلَيْهِ وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا إِنَّا سَنُلْقِي عَلَيْكَ قَوْلًا ثَقِيلًا»(184) این آیات رسول خدا6 را امر می‌کند به اینکه، نماز شب بخواند، تا به این وسیله آماده و مستعد گرفتن مسئولینی گردد سنگین، که به او محول شده و آن قرآنی ا ست که بر او وحی می‌شود.
نماز شب و تلاوت قرآن راهی است که آن جناب را به چنین موقعیتی کریم و مقامی والا می‌رساند و این مختص به آن حضرت نبوده، بلکه هر انسان مؤمنی که با خشوع و صفای باطن قرآن را در شب تلاوت کند و نماز شب به پای دارد، می‌تواند به موقعیتی والا دست یابد و میزان و مقدار این تلاوت بستگی به ظرفیت وجودی شخص دارد و مسلماً هرچه بیشتر به تلاوت بپردازد، اثراین تلاوت در روح و روان این شخص هویداتر می‌گردد.
قرآن کریم می‌فرماید:  فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ …. فَاقْرَؤُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْهُ »(185) استحباب تلاوت قرآن برای مؤمنین چه حداکثر و چه حداقل در این آیه شریفه تأکید شده است. در مجمع‌البیان در ذیل آیه بیست از سوره مزّمل از حضرت رضا7 روایت شده که حضرت فرمود:
«حداقل چیزی که در قرائت قرآن برای شما میسر است، خشوع و صفای باطن است.(186) همچنین «علیکم بتَعلّم القرآن و کثرة تلاوته»(187) بر شما باد که قرآن را فرا گرفته و بسیار آن را تلاوت کنید.

آداب قرائت قرآن
در قرآن کریم به آیاتی بر می‌خوریم که بیانگر آداب تلاوت این کلام الهی می‌باشد، که عبارتند از: ترتیل، استغاذه، تدبر، خشوع و آداب در هنگام گوش دادن، ما در اینجا به ترتیب به بیان و توضیح هریک از این موارد می‌پردازیم.

ترتیل
تعریف ترتیل: از آداب قرائت که موجب تأثیر در نفس نیز هست و سزاوار است که شخص قاری مواظبت آن کند، ترتیل در قرائت است و آن طور که در حدیث است، عبارت است از حد توسط بین سرعت و تعجیل در آن و تأنی و تغور مفرط که کلمات از هم متفرق و منتشر گردد.(188)
قرآن کریم ما را امر می‌کند به اینکه، هرگاه خواستی مرا تلاوت کنی «وَرَتِّلِ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا»(189) باید شمرده شمرده و با تأنی و دقت تلاوت نمائی.
علی7 در وصف متقین می‌فرماید:
«تَالِینَ لِأَجْزَاءِ الْقُرآنِ یُرَتِّلُونَهَا تَرْتیلاً»(190) تلاوت می‌کنند آیات قرآن را شمرده  شمرده و روشن، و  آنچه در تلاوت قرآن با صدای بلند به آن سفارش شده است، تلاوت با  صوت نیکو می‌باشد، «وَ أَحْسِنُوا تِلاوَتِهِ» آن را به نیکوترین وجه تلاوت کنید.

استعاذه
یکی دیگر از آداب قرائت قرآن کریم پناه بردن به خدای متعال از شر شیطان است، پناه بردن به خداوند از شر دشمن قسم خورده‌ای است که در هر حال برای به گمراهی کشاندن مؤمنین در کمین نشسته است.
قرآن در این زمینه می‌فرماید:
«فَإِذَا قَرَأْتَ الْقُرْآنَ فَاسْتَعِذْ بِاللّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيمِ»(191) هنگامی که قرآن را تلاوت می‌کنی از شیطان رانده شده به خدا پناه ببر، از حلبی روایت شده که گفت:
از امام صادق7 سوال کردم، آیا لازم است هنگام شروع هر سوره، «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم»  گفته شود، فرمود: بلی شروع کنید با «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» و منظور از شیطان رجیم خبیث‌ترین شیاطین است.

تدبّر
تدبّر در لغت به معنای چیزی را بعد از چیزی دیگر گرفتن می‌باشد و در اینجا منظور از تدبری که قرآن می‌فرماید: «أَفَلاَ يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ»(192) به معنای تأمل در یک آیه بعد از آیه‌ای دیگر است و تأمل دقت بعد از دقت دیگر است و قرآن کریم می‌خواهد از دعوت به تدبر این نتیجه را بگیرد که افراد را تشویق کند به دقت و تدبر درآیات و یا اینکه آیات را کنار هم قرار دهند، تا متوجه شوند که یکدیگر را تصدیق و هریک شاهد بر دیگری می‌باشد و وعده و وعیدهای آن را تصدیق نموده و از آن پند و اندرز و یا عبرت گیرند و «در آن بیندیشند که بههار دلهاست»(193) «كِتَابٌ أَنزَلْنَاهُ إِلَيْكَ مُبَارَكٌ لِّيَدَّبَّرُوا آيَاتِهِ وَلِيَتَذَكَّرَ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ»(194) قرآن کتابی است مبارک که بر پیامبر6 نازل شده تا در‌آن اندیشه کنند و خردمندان از آیات آن پند گیرند. در سوره مومنون آیه 68 نیز به وجوه دیگری از تدبر اشاره شد و می‌فرماید: «أَفَلَمْ يَدَّبَّرُوا الْقَوْلَ أَمْ جَاءَهُم مَّا لَمْ يَأْتِ آبَاءَهُمُ الْأَوَّلِينَ» آیا در این سخن خدا و قرآن بزرگ فکر و اندیشه نمی‌کنید، یا آنکه کتاب و رسول تنها بر اینان آمده و بر پدرانشان نیامده است.

سکوت در هنگام شنیدن قرآن
«چو قرآن بخوانند دیگر خموش
به آیات قرآن فرادار گوش»
«وَإِذَا قُرِىءَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُواْ لَهُ وَأَنصِتُواْ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ»(195) چون قرآن خوانده شود به آن گوش  فرا دهید و خاموش باشید شاید مشمول رحمت خدا شوید، ادب استماع و شنیدن قرآن را باید از حاملان وحی الهی، انبیاء و اولیاء خدا فرا گرفت. قرآن کریم در آیاتی به ادب آنان هنگام استماع و یا تلاوت قرآن اشاره نمود و می‌فرماید:
«أُوْلَئِكَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِم مِّنَ النَّبِيِّينَ مِن ذُرِّيَّةِ آدَمَ وَمِمَّنْ حَمَلْنَا مَعَ نُوحٍ وَمِن ذُرِّيَّةِ إِبْرَاهِيمَ وَإِسْرَائِيلَ وَمِمَّنْ هَدَيْنَا وَاجْتَبَيْنَا إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِمْ آيَاتُ الرَّحْمَن خَرُّوا سُجَّدًا وَبُكِيًّا»(196) اینان گروهی از پیامبران بودند که خداوند به آنان انعام کرده بود و از فرزندان آدم و فرزندان آنان که با نوح در کشتی نشاندیم و فرزندان ابراهیم و اسرائیل (یعقوب) و آنها که هدایتشان کردیم و برگزیدیمشان و چون آیات خدای رحمان بر آنان تلاوت می‌شد، گریان به سجده می‌افتادند.
و در‌آیه‌ای دیگر می‌فرماید:
«إِنَّ الَّذِينَ أُوتُواْ الْعِلْمَ مِن قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ سُجَّدًا وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِن كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولاً وَيَخِرُّونَ لِلأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا»(197) آنان که از این سخن پیش دانش آموخته‌اند، چون قرآن بر ایشان تلاوت شود، سجده کنان به روی می‌افتند و میگویند: منزه است پروردگار ما، وعده پروردگار ما انجام یافتنی است و به روی می‌افتند و می‌گریند و به خشوعشان افزوده می‌شود.
زراره می‌گوید:
از امام صادق7 سؤال کردم هنگامی که فردی قرآن می‌خواند آیا بر شنونده واجب است سکوت کند و گوش فرا دهد؟ امام فرمودند: بله هنگامی که نزد تو قرآن قرائت می‌شود بر تو واجب است بشنوی و سکوت کنی.(198)

 


جستجو