سفارشات حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم2

سیمای نماز:

1- راه پیامبران:   پیامبر (ص): الصلاه من شرایع الدین و فیها مرضاه الرب عزوجل فهی منهاج الانبیاء. نماز از سنتهای دین است و در آن، رضای خدا است پس نماز راه روشن پیامبران است.

2- چهره دین:  امام صادق (ع): لکل شیء وجهٌ و وجه دینکم الصلاه. هر چیز چهره ای دارد و چهره دین نماز است.

3- دژ تسخیر ناپذیر: امام علی (ع): الصلاه حصنٌ من سطوات الشیطان.

     نماز دژی است در مقابل حملات شیطان.

4- نوز چشم نبی (ص):   رسول خدا (ص): جعل الله جل ثنائه قره عینی فی الصلاه و جبب الی الصلاه کما حبب الی الجائع الطعام و الی الظلمآن الماء و ان الجائع اذا اکل شبع و ان الظمآن اذا اشرب روی و ان لا اشبع من الصلاه. خدای سبحان نور چشم مرا در نماز قرار داد و نماز را محبوب من کرد همان گونه که غذا را محبوب گرسنه و آب را محبوب تشنه قرار داد. البته گرسنه وقتی غذا خورد سیر می شود و تشنه چون آب خورد سیراب می گردد در حالی که من از نماز سر نمی شوم.

5- محبوب ترین کار: امام صادق (ع): احب الاعمال الی الله عزوجل الصلاه و هی آخر وصایا الانبیاء…. مجبوبترین کارها نزد خداوند نماز است و نماز آخرین سفارشات پیامبران است.

6- بهترین موضوع:  ابی ذر: قلت یا رسول الله امرتنی بالصلاه فما الصلاه؟ قال:

خیر موضوع، فمن شاء اقل و من شاء اکثر. ابوذر: گفتم ای رسول خدا مرا به نماز فرمان دادی، نماز چیست؟ فرمود: بهترین موضوع است. پس هر که بخواهد کم به آن می پردازد و دیگری زیاد.

7- بهترین خدمت: امام صادق (ع): ان طاعه الله خدمته فی الارض فلیس شیٌ من خدمته یعدل الصلاه. طاعت خدا خدمت او است و هیچ خدمتی به او با نماز برابری نمی کند.

8- ستون دین: امام علی (ع):  اوصیکم بالصلاه و حفظها فانها خیر العَمَل و هی عمودُ دینکم.

9- اولین سوال آخرت: رسول خدا (ص): حافظوا علی الصلوات الخمس فان الله تبارک و تعالی اذا کان یوم القیماه یدعوا بالعبد فاول شیء یسأل عنه الصلاه فان جاء بهاتاماً و الا زخ فی النار.

بر نمازهای پنجگانه محافظت کنید زیرا وقتی روز قیمات شود خدا بنده را فرا می خواند و اولین سوالی که از او می کند از نماز است بنابراین اگر آن کامل آورده که خوب و در غیر این صورت در جهنم افکنده می شود.

10- چشمه رحمت: امام علی (ع): الصلاه تنزل الرحمه.   نماز رحمت خدا را نازل می کند.

1- پاکی از تکبر:   حضرت زهرا (س): فرض الله الصلاه ننریهاً من الکبر. خدا نماز را برای پاکی از کبر واجب فرمود.

2- اقرار به ربوبیت: امام رضا (ع): علهُ الصلاه اَنها اقرارٌ بالربوبیه لله عزوجل.

3- فساد ستیزی: امام رضا (ع): علهُ الصلاه … و یکون فی ذکره لربه و قیامه بین یدیه زاجراً له من المعاصی و مانعاً من انواع الفساد. در یاد خدا باز دارنده از گناهان و مانع انواع فساد وجود دارد.

4- فراموش نکردن رب: اما رضا (ع): علهُ الصلاه ….. لئلا یُنسی العبد سیده و مدبره و خالقه …

5- جبران مانات: امام رضا (ع): علهُ الصلاه لئلا بالطلب ئلاقاله من سالف الذنوب. نماز ایستادن در مقابل خداوند است با اعتراف به گناه برای طلب بخشش از گناهان گذشته

6- بی نیازی از مردم: اما رضا (ع): عله الصلاه…. اَن یکون ذاکراً غیر ناسٍ و لابطرِ.

7- غفلت زدایی: امام صادق (ع): ….. تَعَبَدوا بالصلاه و ذکر والله لکیلا یغفلوا عنه …

8- زنده ماندن رسال محمد (ص): امام صادق (ع): …… اراد الله تبارک و تعالی اَلا یُنسیهم امرَ محمدٍ ففرض علیهم الصلاه یذکرونه فی کل یوم خمس مرات ینادون باسمه.  خداوند اراده فرمود که رسالت محمد را مردم فراموش نکنند لذا نماز را بر آنها واجب فرمود تا یاد کنند او را در هر روز 5 مرتبه و آن حضرت را به اسم صدا بزنند.

9- اخلاص: اما باقر (ع): الصلاه بیت الاخلاص و تنزیه عن الکبر.

10- تولد دوباره انسان:  رسول خدا (ص): اذا قام العبد الی الصلاه فکان هواه و قلبه الی الله تعالی – انصرف کیومٍ ولدته اُمُه.    همین که بنده به نماز می ایستد و دل و آرزویش متوجه خدا می شود گویی تازه از مادرش متولد شده است.

 

چرا نماز بخوانیم؟

فلسفه نماز:

امام امت قدس سره الشریف:

[این نمازهای پنجگانه که عمود دین و پایه محکم ایمان است و در اسلام چیزی بعد از توجهات نوریه باطنیه و صور غیبیه ملکوتیه که غیر از حق تعالی و خاصان درگاه او کسی نداند یکی از جهات مهمه که در آن هست این تکرار تذکر حق با آداب و اوضاع الیه است. که در آن منظور گردیده است که رابطه انسان را با حق تعالی و عوالم غیبیه محکم می کند و ملکه خضوع لله در قلب ایجاد کند و شجره طیبه توحید و تفرید را در قلب محکم کند به طوری که با هیچ چیز از آن ذایل نشود و در امتحان بزرگ حق تعالی که در حال ظهور سکرات موت و اهوال مطلع و شهود نمونه غیب حاصل شود از امتحان درست بیرون آید و دینش مستقر باشد و بماند نه مستودع و ذایل شدنی که به اندک فشاری نسیان حاصل شود. پس ای غزیز …. مبادا در امر دیانت و … خصوصاً این نمازهای پنجگانه تعاون کنی و آنها را سست شماری. خدا می داند که انبیاء و اولیاء و ائمه هدی (ع) از کمال شفقت بر بندگان خدا اینقدر ترغیب و تحزیر نمودند و الا ایمان ما نفعی به آنها نرساند و از اعمال ما سودی نبرند.][1]

محتوای نماز:

حضرت امام خمینی رضوان الله علیه:

«محتوای نماز، 1- تکبیر 2- تسبیح 3- تحمید.

توجه کنید که خدای تعالی اکبر از این است که شما عبادتش بکنید.

……. منزه تر است از اینکه شما او را عبادت کنید.

……. حمد خدا در بین یک تنزیه و یک تکبیر واقع می شود.»

جابر می گوید: با امیرمومنان بودم، مردی را دید نماز می خواند، حضرت به او فرمود: آیا تأویل نماز را می دانی؟ گفت: ای مولا مگر نماز غیر از عبادت تأویل دیگری دارد؟ فرمود: قسم به کسی که محمد (ص) را به نبوت مبعوث کرد بله.

تأویل تکبیر اول تکبیره الاحرام این است که در خاطر بیاوری که خدا بزرگتر از آن است که با قیام یا قعوید توصیف شود.

تأویل تکبیر دوم: (خدا بزرگتر است از این که توصیف شود با حرکت یا سکونی.

تأویل تکبیر سوم: (خدا بزرگتر است از این که توصیف شود با جسمی یا تشبیه شود به شباهتی یا قیاس شود به قیاسی.

تأویل تکبیر چهارم: (خدا بزرگتر است از این که آبرویش کم شود یا از مرضی ناراحت شود.

تأویل تکبیر پنجم: (خدا بزرگتر است از این که با جوهر یا عرضی وصف شود یا در چیزی حلول کند یا چیزی در او حلول کند.

تأویل تکبیر ششم: (خدا بزرگتر است از این که مانند موجودات حادث شده زوال، انتقال، تغیر از حالتی به حالت دیگر بپذیرد.

تأویل تکبیر هفتم: (خدا بزرگتر است از این که حواس پنجگانه به او دست یابد.

و تأویل کشیدن گردن در رکوع این که به خاطر آوری: خدایا ایمان آوردم به تو اگر چه گردنم را بزنند.

و تأویل سر از رکوع برداشتن هنگام گفتن «سمع الله لمن حمده» خدایی که مرا از نیستی به «وجود» آورد.

و تأویل سجده اول اینکه در حال سجده به خدا بگویی: از خاک مرا آفریدی.

و بعد از سربرداشتن از سجده اول به ذهن بیاوری که: از خاک مرا آوردی.

و در سجده دوم به ذهن آوری که: به خاک مرا بر می گردانی.

و بعد از برداشتن از سجده دوم به قلبت بگذرانی که: از خاک مجدداً مرا مبعوث می کنی

و تأویل نشستن بر سمت چپ بدن و قرار دادن پای راست بر پای چپ اینکه: خدایا حق را برپا کردم و باطل را سرکوب.

و تأویل تشهد: تجدید ایمان و بازگشت به اسلام و اقرار به بعثت پس از مرگ.

و تأویل خواندن تحیات: تمجید پروردگار سبحان و تعظیم او از آنچه ستمگران و ملحدان می گویند.

و تأویل السلام علیکم و رحمه الله و برکاه ترحم از طرف پروردگار سبحان است بدین معنی که این سلام امان شما از عذاب قیامت است.

آنگاه امیرمومنان فرمود: هر کس تأویل نمازش را نداند نمازش ناقص است.

«قد قامت الصلاه» در اقامه: امام علی (ع): قد …. یعنی وقت: زیارت، مناجات، رفع حوائج و درک آرزو (خدا او، کرامت او، غفران او، رضوان او، کرامت او)

کیفیت نماز خواندن:

1- با تفکر: رسول خدا (ص): یا اباذر، رکعتان مقتصدتان فی تفکر خیر من قیام لیلهٍ و القلب اللهٍ. دو رکعت نماز کوتاه توأم با تفکر بهتر است از تمام شب نماز خواندن بی توجه.

2- باوداع: رسول خدا (ص): صل صلاه مودع فان فیها الوصله و القربی. مثل کسی که با دنیا و نماز خداحافظی می کند نماز بخوان زیرا در چنین نمازی وصال و تقرب است

3- بدون چُرت: امام علی (ع): لایقومن احدکم فی الصلاه متکاسلاً و لاناعساً و لایفکون فی نفسه فانه بین یدی ربه عزوجل و انما للعبد من صلاته ما اقبل علیه منها بقلبه. هیچ یک از شما با کسالت و چرت نماز نخواند و در فکر خود نباشد زیرا در مقابل پروردگارش ایستاده و برای بنده، فقط آنچه از نماز به قلبش خطور کرده می ماند.

4- بی توجه به اطرافیان: رسول خدا (ص): من عرف من علی یمینه و شماله متصداً فی الصلاه فلا صلاه له. هر کس در نماز عمداً افراد راست و چپش را بشناسد نمازش نماز نیست.

5- بی اعتنا به غیر خدا: امام صادق (ع): همین که رو به قبله ایستادی دنیا و مافیها و همه خلایق را فراوش کن و دلت را غیر خدا فارغ کن و عظمت خدا را بنگر ز پس از تکبر آنچه در آسمانها است کوچک شمار.

6-

للمریض

ولمن له عذر

و المعتل

در اول وقت: امام صادق (ع): لکل صلاه وقتان اولٌ و آخر فاول الوقت افضله و لیس لاحدٍ اَن یتخذ آخر الوقتین وقتاً الا من علبه و انما جُعل آخر الوقت

7- با جماعت: رسول خدا (ص): لاصلاهَ لِمَن لم یُصل فی المسجد مع المسلیمنی الا من علهٍ

8- با توجه به دعا و نفرین نماز: امام صادق و امام باقر (ع): ان العبد اذا صلی لوقتها و حافظ علیها ارتفعت بیضاء فقیه تقول حَفَظتنی حفظک الله و اذا لم یصلها لوقتها و لم یحافظ علیها رجعت سوداء مظلمه تقول: ضیعتنی ضیعک الله. اگر بنده در اول وقت و با تفکر نماز خواند نماز با چهره نورانی و پاک بالا می رود و می گوید مرا حفظ کردی، خدا تو را حفظ کند و اگر در وقت فضیلت نبود و بی توجه بود نماز بر می گردد و با روی سیاه و می گوید: مرا از بین ببرد.

9-

بقلب نقی

و عمل عندالله

وخشوع سری

با قلب پاک و عمل خداپسند: امام علی (ع): یا کمیل: لیس الشأن اََن (تصلی، و تصوم، و تتصدق) الشأن ان تکون الصلاه فعلت                        هنر به نماز و روزه و صدقه نیست، به این است که نمازت با دل پاکف عمل مرضی خدا و خشوع باشد.

 

با دلی پر حسرت بقیه مباحث نماز را مطرح نکرده به دو روایت دیگر درباره حقیقت نماز بسنده می کنیم:

امام رضا (ع): الصلاه لها اربعه آلات باب   «نماز چهار هزار درب دارد».

نماز حقیقی یا نماز با ولایت: از امام سجاد از شرط قبولی نماز پرسیدند فرمود: ولایتُنا و البرءَهُ من اعدائنا.

بخش نهم: تلاوت قرآن

امام خمینی قدس سره:

[«مطلوب در تلاوت قرآن شریف آن است که در اعماق قلب انسان تأثیر کند و باطن انسان صورت کلام الهی گردد و از مرتبه ملکه به مرتبه تحقق رسد و اشاره به این فرموده آنجا که فرماید: «جوان مومن اگر قرائت کند قرآن در گوشت و خون وارد شود» و این کنایه از آن است که صورت قرآن در قلب مستقر و جایگزین گردد بطوری که خود باطن انسان کلام الله مجید و قرآن حمید گردد به اندازه لیاقت و استعدادش. در هَمَلهء قرآن کسی است که باطن ذاتش تمام حقیقت کلام جامع الهی است و خود قرآن جامع و فرقان قاطع است مثل علی بن ابیطالب و معصومین از ولد طاهرینش (ع) که سراپا تحقق به آیات طیبات الهیه هستند و آنها آیات الهی عظمی و قرآن تام و تمام هستند بلکه در تمام عبادات، این معنی، مطلوب و یکی از اسرار بزرگ عبادات و تکرار آن همین تحقق به حقایق عبادات است و متصور شدن باطن ذات و قلب است به صورت عبادت. و در حدیث است که: «علی (ع) نماز مومنین و روزه آنان است. «…. یکی از مکاید شیطان است که انسان متعبد را تا آخر عمر به الفاظ قرآن سرگرم می کند و از سر منزل قرآن و از حقیقت او امر و نواهی و دعوت به معارف حقه و اخلاق حسنه آن به کلی غافل می کند.»][2]  مقدمه وصیت نامه حضرت امام نیز مطالب سودمندی در خصوص قرآن و عترت دارد.

برادران بسیار عزیز دانشجو و خوانندگان گرامی این سطور حتماً به کتاب چهل حدیث برای مطالعه این قسمت و سایر مباحث مراجعه فرمایند. اینک مروری بر روایات و بعضی آیات درباره قرآن:

اهداف نزول قرآن

و

روشهای تحقق آن

هدفها

روشها

کلی: هدایت انسانها و معرفی ذات خداوند:

جزئی: مبارزه با ستمگران و استقرار عدالت:

ابراهیم/52   ص/ 29

طلاق/11 –    بقره/1

حدید /25  –   ابراهیم/5

کلی

جزئی

قانون گذاری و حکومت: (نساء/ 105)

تعیین رهبری:  (بقره / 101)

ایجاد وحدت:   (نحل / 64)

تدریج:            (فرقان/ 32)

نشبیه:            (ابراهیم / 1)

یادآوری:       (طه / 2 و 3)

تشویق:          ( مریم / 97)

تهدید:            (احقاف / 12 و 13)

هم زبانی:       ( ابراهیم /4  – دخان / 58)

 

نقش قرآن:[3]

1- راهگشایی در فتنه ها: رسول خدا (ص): اذا التبست علیک الفتن کقطع اللیل المظلم فعلیکم بالقرآن. «وقتی فتنه ها شما را احاطه کرد مانند ظلمت شب به قرآن پناه ببرید.

2- روشنگری: امام علی (ع): ما جالس هذا القرآن احدٌ الاقام عند بزیادهٍ او نقصانٍ زیاده فی هدیً او نقصانٌ من عمیً. «احدی با قرآن ننشست مگر اینکه هدایت شد یا از گمراهیش کاسته شد.

3- درمان: امام علی (ع): تعلموا کتاب الله … و استشفوا بنوره فانه شفاء لما فی الصدور. ان فیه شفاء من اکبر الداء و هوالکفر و النفاق. [شفای کفر و نفاق]

4- نشاط آفرینی: امام علی (ع) …. فانه ربیع القلوب.  قرآن بهار دلها است.

5- توان بخشی: امام صادق (ع): من قرأ القرآن فهو غنیٌ و لافقرَ بعده و الا ما به من غنیً. «هر که قرآن بخواند بی نیاز است و فقری پس از آن نیست و اگر نخواند همیشه نیازمند است.

6- دانا پروری: رسول خدا (ص): من ارادَ علم الاوین و الآخرین فلیقرء القرآن. «کسی که دانش اولین و آخرین را می جوید باید قرآن بخواند.»

7- سعادت بخشی: رسول (ص): ان اردتم عیش السحراء … فادرسوا القرآن. اگر سعادت می خواهید قرآن بیاموزید.

8- آینده سازی: رسول الله (ص): ان اردت …. الری یوم العاش …. فادر رسوا القران «اگر آب می خواهید در روز عطش قرآن بیاموزید.

9- ایمان آفرینی: امام علی (ع): لقاحُ الایمان تلاوه القرآن. (مائده2) و اذا قلیت علیهم آیاته زادتهم ایماناً.

10- زندگی بخشی: رسول الله (ص): فان القرآن یُحیی القلب …. قرآن دل را زنده می کند.

11-  گناه زدایی: رسول الله (ص): …. فان قرائته کفاره الذنوب …. خواندن قرآن پوشاننده گناهان است.

12- جذب عاشق: رسول الله (ص): اَلا من اشتاق الی الله فلیستمع کلام الله. «هر که مشتاق خداست باید کلامش را گوش کند.

13- دفع بلا: رسول الله (ص): یدفع عن قاری القرآن بلاءُ الدنیا و یدفع عن مستمع القرآن بلاء الآخره. «از قاری قرآن بلای دنیا و از شنونده قرآن بلای آخرت دفع می شود.»

14- اوج دهی: امام صادق (ع): …. فان درجات الجنه علی قدر عدد آیات القرآن فیقال لقاری القرآن: إقرء وَراقَ. «درجات بهشت به تعداد قرآن است لذا به قاری قرآن گفته می شود: بخوان و بیا بالا.

15- آرامش بخشی: رسول خدا (ص): ما اجتمع قومٌ فی بیتٍ من بیوت الله تیلون کتاب الله ویتدارسونه بینهم اِلا نزلت علیهم السکینه و غشیتهم الرحمه و حفتهم الملائکه و ذکرهم فیمن عنده. «هیچ مردمی در خانه ای از خانه های خدا برای تلاوت قرآن و درس آن گرد هم نمی آیند مگر اینکه برآنان آرامش نازل می شود و رحمت الهی آنان را فرا می گیرد و ملائکه گرد آنان جمع می شوئد و به آنان یادآوری می کند آنچه نزد او است.

1- امام: امام علی (ع): علیکم بالقرآن فاتخذوه اماماً. «بچسبید به قرآن و آن را پیشوا بگیرید

2- بهار دلها: امام علی (ع): و تفقهوا فیه فانه ربیع القلوب. «در قرآن دقت کنید که بهار دلها است»

3- زیاترین قصه ها: امام علی (ع): ان احسن القصص … کتاب الله … فانه انفع القصص.

4- تازه، برای همه و همیشه: امام رضا (ع): … فهو فی کل زمانٍ جدید و عند کل قومٍ غضٌ الی یوم الیامه.

5- دستگیره محکم:              علیکم بکتاب الله فانه الحبل المتین و النور المبین.

6- نور روشن:                 بچسبید به قرآن که آن دستگیره محکم و نور آشکار است.

7- دواء: رسول خدا (ص): القرآن هو الدواء.

8- پذیرایی خدا: رسول خدا (ص): القرآن مأدبه الله فتعلبوا مأدبته مااستطعتم.

«قرآن پذیرایی خدا است پس بهره ببرید از پذیرایی او تا می توانید.

9- کلام رحمان:        رسول الله (ص): …. فانه کلام الرحمان وحرز من الشیطان و رحجان فی المیزان.

10- سپر:                  قرآن کلام خدا، سپر در مقابل شیطان و برتری در میزان اعمال است.

 

چهره قرآن:

امام علی (ع)

وظایف ما در قبال قرآن:

1- تلاوت برای هدایت: رسول خدا (ص): رب قالِ القرآن و القرآن یلحتُه. «چه بسیار تلاوت کنندگان که قرآن آنان را نفرین می کند.»

1- یرتلون آیاته و

2- یتفقهون معانیه و

3- یعملون باحکامه و

4- یرجون و عدد و

5- یخشون قصصه و

6- یتمتلون قصصه و

7- یعتبرون امتاله و

8- یأتون اوامره و

9- یجتنبون نواهیه.

1- حفظ آیاته و

2- سَرَدِ حروفه و (پشت سر هم آوردن حروف)

3- تلاوه سوره و

4- درس اعشاره و اخماسه.

حق تلاوت: امام صادق (ع): فی قوله تعالی: فیلونهُ حق تلاوته:

و ما هو والله

 

حفظوا حروفه و اضاعو حدوده.

و انما هو تدبر آیاته یقول الله تعالی: «کتاب انزلناه مبارک

لیدبروا آیاته»

چکیده: حق تلاوت تدبر در قرآن و عمل به آن است.

 

2- به جان شنیدن: پیامبر (ص): من استمع آیه من القرآن خیرٌ له من تبیرٍ ذهباً و البثیراسم جبل عظیم بالیمن. شنیدن یک آیه قرآن از کوهی از طلا بهتر است.

1- مسواک زدن

2- استعاذه

3- ترتیل

4- تدبر

5- خشوع

3- زیبا خواندن: رسول الله (ص): ان لکل شیء حلیه و حلیه القرآن الصوت الحسن. «هر چیزی زیبایی دارد و زیبایی قرآن در صورت زیبا است. (و خوش صدا باید خدا ترس باشد).

4- رعایت آداب قرائت:

1- درباری و جاه طلب

2- حافظ حروف و ضایع کننده حدود

3- حافظ حدود قرآن.

5- شناخت قاریان قرآن: امام صادق (ع): القّراء ثلاثه:

بخش دهم: بالا بردن دستها موقع تکبیرات

در این بخش منحصراً فرمایشات حضرت امام خمینی (ره) مطرح می شود.[4]

[«اینکه در این حدیث شریف وارد است که بر تو باد به بلند کردن دستها در نماز و برگرداندن و تقلیب نمودن آن، ظاهر آن است که دفع دست در وقت تکبیرات باشد و مقصود از تقلیب آن محتمل است باطن کفها را به سوی قبله متوجه کردن باشد …. مع ذلک که این دفع ید یکی از آداب مستحبه است سزاوار نیست که انسان حتی المقدور آن را ترک کند …. خصوصاً در مثل چنین مستحباتی که در میان علماء قول به وجوب هم دارد.

[در بیان سر رفع یدین است]

در هر صورت بلند کردن دستها در نماز در هر تکبیری زینت نماز است و نماز جبرائیل (ع) و ملائکه سماوات سبع بدین طریق است چنانچه اصبح بن نباته از حباب امیر المومنین (ع) نقل نموده و حضرت رضا (ع) موافق آنچه از «علل» و «عیون اخبار» نقل شده فرموده است: «علت اینکه دستها در تکبیر بلند می شود آن است که در آن قسمی از انقطاع و تخلیص و تضرع است. پس خدای تعالی دوست دارد که در وقت ذکر او، بنده منقطع به سوی او باشد و متضرع و خالص باشد و برای آن است که بواسطه دفع ید، انسان متوجه شود و احضار نیت کند و قلب، اقبال کند.» و این فرموده موافق است با آنچه بعضی اهل معرفت گویند در سرّ دفع ید که بواسطه آن، غیر را به پشت سر اندازد و خار طریق وصول را از میان بردارند و خود را منقطع از ما سوی و خالص و مخلص- بی شائبه توجه به غیر و- عیریت که شرک است در مذهب عشق و محبت- گردانند. آنگاه به معراج حقیقی معنوی و مسافرت الی الله روند و این- مسافرت و معراج بی رفض غیر و غیریت و ترک خودی و انسانیت صورت نگیرد، چنانچه با تکبیرات سبعه افتتاحیه خرقِ- حجب سبعه کلیه ملکیه و ملکوتیه گردد.

پس نماز اولیاء چنان است که در هر تکبیری حجابی خرق کنند و عوالم این حجاب را رفض کنند و قاطنین[5] این سوادق[6] را ترک گویند. پس از آن کشف حجاب دیگری بر آنها شود و تجلی تقییدی دیگری بر قلوب آنها گردد، باز آن خار طریق آنها نگردد و مایه سرگرمی و توجه قلبی آنها نشود و آن را به تکبیر دیگر خرق کنند. گویی باطن قلب آنها می سراید: الله اکبر من اَن یتجلی تجلیلاً تقییدیاً، چنانچه شیخ الاولیاء و المخلصین، جناب خلیل الرحمان در آن سفر عرفانی مشهودی و تجلیات تقییدی فرمود. پس سالک الی الله و مسافر کوی عشق و مجذوب طریق وصول، یک یک حجب را خرق کند تا به تکبیر آخر رسد و بدان، حجاب سابع را خرق کند و رفض غیر و غیریت کند و گوید: «وجهت وجهی الذی نظر السماوات و الارض» تا اخر آیه چنانچه حضرت ابراهیم خلیل گفت: پس از آن فتح باب گردد و کشف سبحات[7] جلال بر او شود: باز استفاده کند و با اسم خدای تعالی وارد شود. …. با هر دفع ید رفض حجابی و رفع ستره ای شود و به ظهور نوری از انوار کرامت تکبیری گفته شود و چون آن نور، تقییدی است زا حجب نورانیت لهذا زا با دفع یدین رفع شود و طرد گردد تا تجلی ذاتی مطلق شود و وصول به منتهی الکرامه که غایت آمال اولیاء است حاصل شود.][8]

بخش یازدهم: مسواک زدن

حضرت امام خمینی رضوان الله علیه:

قبل از وضو و نماز   «در وقت قرائت قرآن

وقت سحر               « و وقت برخاستن از خواب»

«بدان که مسواک نمودن که در این حدیث شریف، جناب رسول اکرم (ص) وصیت به آن فرموده اند یکی از آداب مستحبه سترعیه است. مطلقاً و در مواقع خاصه موکد است.

 

مثل :

و در اخبار شریفه سفارش بلیغ و تأکید تام درباره آن شده است و از برای آن خواص و آثار بسیار ذکر شده است و ما به ذکر بعضی از آن این اوراق را متبرک می کنیم.

کافی: باستاده عن ابی عبدالله علیه السلام قال:

فی السِواک اتنا عَشرهَ خصلهً

1- هو من السّنه و        از سنت رسول خدا است و

2- مَطَهَرهً لِلغم و         پاکیزه کننده دهان است و

3- مَجلاه البصَرو     روشنی چشم را زیاد می کند و

4- یُرضی الربَّ و     خدای تعالی را راضی می کند و

5- یذهبُ بالبلغم و       بلغم را می برد و

6- یزید فی الحفظ و       حافظه را زیاد می کند و

7- یُبیض الاَسنان و        دندانها را سفید می نماید و

8- یُضاعف الحَسَنات و       حسنات را مضاعف می کند و

9- یذهب بالحفر و         بُثورات و جوشهای بدن را ذایل می کند

10- یَشُدُّ اللثَه و              لثه ها را محکم می کند و

11- یُشَهی الطعام و       اشتهای به طعام را زیاد می کند و

12- یَفرح به الملائکه.          ملائکه را خشنود و فرحناک می کند.

 

….. و این بُثورات و قرحه ها که در این حدیث شریف وارد است عبارت است از جر شهاد قرحه های کوچکی که در بن دندانها پیدا شود و چرکی سفید و متعفن در آن تولید می گردد که در وقت جویدن غذا آن بثورات منفجر شده و از آن چرکها مخلوط به غذا شده اسباب کثیری از امراض از قبیل سوء هضم و غیره گردد و اطباء حاضر آن را پیوره گویند و به آن خیلی اهمیت می دهند حتی آنکه برای معالجه آن محتاج به کشیدن دندانها شوند. پس انسان با قطع نظر از جهات غیبیه باطنیه که اعظم آنها رضایت حق است برای حفظ سلامت و تنظیف نیز باشد خوب است به آن مواظبت کند و به این سنت مستمره انبیاء قیام کند [و در حدیث است که رسول اکرم (ص) فرمود: «این قدر جبرئیل به من سفارش مسواک نمود که من بر دندانهای خود ترسیدم» و فرمود: «اگر به واسطه مشقت نبود من بر امت خود واجب می کردم مسواک را قبل از وضو و هر نمازی» …. حدیث است که:

«دو رکعت نماز با مسواک افضل است از هفتاد رکعت بدون مسواک حتی آن که مستحب است اگر انسان فراموش نمود مسواک را قبل از وضو، بعد از آن بجا آورد و پس از آن سه مرتبه مضمضه کند».][9]  در این مناسبت به روایت نظافت هم سری می زنیم:

اهمیت نظافت:

1-  محبوب خدا: رسول خدا (ص): ان الله طیبٌ یحبُ الطیب، نظیفٌ یحب النظافه.

2- کثیف مبغوض خدا: رسول خدا (ص): بئس العبد القاذوره. چقدر بنده کثیف بد است. امام علی (ع): فان الله عزوجل یبعض من عباده القاذوره الذی یتأنف به من جلس الیه. خدا از بنده کثیفش متنفر است. کثیفی که هر کس با او بنشیند از بوی او ناراحت شود.

3- اهتمام پیامبر (ص): جابرن عبدالله می گوید: پیامبر نزد ما آمد، مردی را دید نامنظم که موهایش پراکنده بود. فرمود: این فرد شانه ای نداشته سرش را مرتب کند؟ و مرد را دید که لباس کثیف پوشیده، فرمود: این مرد آب پیدا نکرده که لباسش را بشوید؟

4- مبنای اسلام: رسول الله (ص): تنظفوا بکل ما استطعتم، فان الله تعالی بنی الاسلام علی النظافه و لن یدخل الجنه الا کل نظیف. با هر چه می تواندی نظافت کنید که خداوند اسلام را بر نظافت بنا کرده و وارد بهشت نمی شود مگر انسان تمیز.

5- اخلاق پیامبران: امام رضا (ع): مِن اخلاقِ الانبیاء التنظّف. از اخلاق انبیاء پاکیزه گری است.

6- لزوم شستن لباس: رسول الله (ص): من اتخذ ثوباً فلینظفه. هر که لباسی گرفت باید آن را بشوید.

7- تجلی زیبایی: امام علی (ع): لِیتزیّن احدکم لاخیه المسلم اذا اتاه کما یَتزیّن للغریب الذی یحب ان یراه فی احسن الهئیه. باید هر کدام از شما نزد بردار مسلمانش خود را بیاراید همانگونه که نزد غریبه ها دوست دارد او رادر هیئت زیبا ببینند.

امام صادق (ع): اَلِبس و تَجَمَّلُ فان الله جمیلٌ یحب الجمال و لیکن من حلال. بپوش و خود را زیبا کن که خدا زیباست و زیبایی را دوست دارد. البته باید از حلال باشد.

رسول خدا (ص): لیأخُذ احدکم من شاربه و الشَّعر الذی فی انفه و لیتعاهد نفسه فاِنَّ ذلک یزید فی جماله. باید هر کدام از شما شارب خود را بزند و سوی دماغ خود را و خود را وارسی کند. چرا که این امر ذیبایی او را زیاد می کند.

آثار نظافت:

1- طهارت روح: رسول خدا (ص): بدنهای خود را پاک کنید، خدا پاکتان کند همانا بنده ای نیست که شب طاهر بخوابد مگر این که فرشته ای در لابلای موی او ساعت به ساعت می گوید: اللهم اغفر لعبدک فانه بات طاهراً. خدایا از گناهان بنده ات در گذر زیرا طاهر خوابید.

2- فقر زایی: امام باقر (ع): کَنسُ البیوت ینفی الفقر. جارو کردن خانه فقر را از بین می برد.

3- جلب روزی: امام صادق (ع): غسُل الاناء و کَنسُ الفَناءِ مجلهٌ للرزق. شستن ظرف و جاروی دم در جلب روزی می کند.

4- شیطان ستیزی: امام علی (ع): خاک پشت درب را نگذارید بشاد که مأوای شیطان است …. نیز زباله را.

5- رفع غم و غصه: امام علی (ع): النظیف من الثیاب یذهبُ الهم و الحزن و هو طهورٌ للصلاه.

6- تسبیح خدا: پیامبر (ص): یا عاشه اغسلی هذین الثوبین اَما علمتِ اَن الثوب یسبح، فاذا اتسخَ انقطع تبسِحُهُ. ……………………………….


1. چهل حدیث، ص 421.

1. چهل حدیث، ص 423 و 424.

1. روایات این بخش در میزان االحمه، ج7، ص 95 تا 103.

1. چهل حدیث، ص 429 تا 432

1. سکونت کنندگان

2. خیمه، چادر، غبار

3. انوار خداوندی

1. چهل حدیث، ص 429 تا 432

1. جعل حدیث، ص 432 تا 434.

جستجو